خصلت های ره یافتگان به بهشت
خداوند متعال به رسول گرامی اسلام صلی الله خطاب می کند و می فرماید :
یا احمد ! به عزت و جلالم سوگند ، هر بنده ای که چهار خصلت را در خود پدید آورد ، او را وارد بهشت می سازم و آن چهار خصلت عبارتند از :
_ زبان خود را از بیان آن چه برای او لازم و مفید نیست حفظ نماید .
_ دل خود را از وسوسه نگاه واداشته و اجازه ورود وسوسه های شیطانی را به قلب خویش ندهد .
_ متوجه باشد که من ناظر و مراقب بر همه اعمال و کارهای او می باشم .
_گرسنگی را موجب چشم روشنی خود بداند .
آن گاه خدای متعال خطاب به حبیب خود می فرماید :
میراث گرانبها
ای احمد ! ای کاش می دانستی که گرسنگی و سکوت چقدر شیرین هستند و آثار این دو چقدر زیاد است .
حضرت عرض می کند : پروردگارا ! میراث و اثر گرسنگی و سکوت چیست ؟
خداوند پاسخ می دهد که آثار این دو عبارتند از :
۱_ حکمت : یعنی گرسنگی و سکوت مقدمه و زمینه ساز حکمت و شناخت حقایق است .
۲_ حفظ قلب : یعنی در همه حال اختیار قلب و دل آدمی به دست خود اوست .
۳_ تقرب به سوی من : عبد به واسطه گرسنگی و سکوت می تواند به من نزدیک گردد و قرب معنوی پیدا کند .
۴_ حزن و اندوه دایم ؛ حالت حزن که از حالات ممدوح است و از آثار سکوت است .
۵_ سبکباری در بین مردم .
۶_ قول به حق : یعنی به واسطه نداشتن طمع در مال مردم ، می تواند همه جا حق را گفته و از هیچ کس ترس و واهمه ای نداشته باشد .
۷_ به این موضوع که آیا روزگار او به سختی می گذرد یا به آسانی فکر نکند ؛ زیرا انسان کم خرج به این فکر نیست که ثروتمند باشد یا تنگ دست .
آنگاه می فرماید : ای احمد ! آیا می دانی که چه وقت بنده ام به من تقرب پیدا می کند ؟ حضرت عرض کرد : نمی دانم .
خداوند فرمود : آن هنگام که بنده ام در حال گرسنگی و یا در حال سجده باشد ، به من نزدیک می شود .
دیده شده در کتاب راهیان کوی دوست ؛ آیت الله محمد تقی مصباح یزدی ، شرح حدیث معراج ، ص ۷۱ تا ۷۳.
نوروز و معنویت
حجت الاسلام پناهیان:
یکی از ویژگیهای انسان مؤمن این است که با طبیعت اُنس دارد، با طبیعت عشقبازی میکند، و از طبیعت بهرۀ معنوی میبرد. ولی متأسفانه در جامعۀ ما طبیعتگرایی یکی از ویژگیهای مؤمنین تلقی نمیشود.
البته برخی مؤمنین اهل کوهنوردی هستند یا به دل طبیعت میروند، اما اینطور نیست که این از ویژگیهای مؤمن بهشمار برود و در نهادهای مذهبی برایش برنامهریزی شود، مثلاً اینطور نیست که بگویند «وقتی بسیجی شدی، باید زیاد کوهنوردی کنی! وقتی اهل مسجد شدی، باید زیاد به طبیعت و صحرا بروی»
خوب است مسجدیها این برنامه را بهصورت هفتگی مثلاً جمعهها و ایام تعطیل داشته باشند و خانوادهها را به دل طبیعت ببرند. طبیعتگردی باید یکی از رفتارهای رایج بین مؤمنین و مسلمانان باشد.
چرا پیامبر(ص) که عظمت ثواب عبادت در کنار خانۀ کعبه را میدانستند، غالباً خانۀ کعبه را رها میکردند و به کوه و درههای اطراف میرفتند. چرا ایشان دست از کوهنوردی برنمیداشتند، مگر ایشان در کوه چه میدیدند و از کوهنوردی چه بهرهای میبردند؟
امام هادی(ع): پیامبر(ص) هر روز به کوه حرا میرفتند و آثار رحمت خدا در طبیعت را میدیدند و از اینها متذکر حضرت حق میشدند.(بحارالانوار/17 /309) امام هادی(ع) مسیر رشد و نموّ شخصیت پیامبر(ص) را در طبیعت توصیف میکند و این راهی است که برای همه باز است.
خیلی زشت است که انسان مؤمن، تفریح معنوی در طبیعت نداشته باشد! اصل طبیعتگردی برای مؤمنین و کسانی است که ذکر طبیعت را میشنوند و نور و معنویت آنرا احساس میکنند.
بعضیها وقتی به دلِ طبیعت میروند، بهجای اینکه به صدای طبیعت گوش کنند، در آنجا هم یک موسیقی ناگوار میگذارند و گوش میدهند! اینها صدای ذکر و تسبیح طبیعت را نمیشنوند؛ اینها به آلودگی صوتی عادت کردهاند.
آدم باصفا از طبیعتِ بکرکه تسبیحگوی خداوند است لذت معنوی میبَرد(یُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْض؛ جمعه/1) و طبیعت هم به او خوشآمد میگوید و از حضور این مؤمن خوشحال میشود. هم او از طبیعت بهره میبرد و هم طبیعت از او.
امام رضا(ع): نگاه به دریا عبادت است(صحیفه امام رضا(ع)/90) اهل معنا اینقدر از دریا لذت میبرند که ما انتظار داشتیم بعد از حدود 40سال از انقلاب، اهالی معنویت و انقلابیگری در کنار دریاها یادمانهای معنوی و عبادتگاه برقرار کنند، البته اینها با وجود تفریحگاهها منافاتی ندارد.
دعای ندبهای که در کنار دریا میشود خواند، آیا جای دیگری میتوان خواند؟! نماز شبی که در کوه میشود خواند، آیا در خانه میشود خواند؟! اگر میشد که پیامبر(ص) برای عبادت به کوه نمیرفت!
غیرمذهبیها باید از ما این جلوهها را میدیدند تا به دین و دیانت علاقه پیدا میکردند. وقتی به اهل هرزگی میگویید «هرزگی و بدمستی نکن!» میگوید: «پس شادیِ این دین شما کجاست؟!» چون هیچوقت شما را شاد و بانشاط ندیده است! او ندیده که شما دینداران از طبیعت لذت ببرید.
وقتی شما از طبیعت لذت نبردی، و نگفتی که «اهالی معنویت از طبیعت لذت میبرند» نهی از منکر شما هم نمیگیرد و اثر ندارد. شما که به گنهکار میگویی «گناه نکن و از طریق گناه لذت نبر» خودت باید ده برابر او از طبیعت لذت ببری! و الا نهی از گناه شما، بر او زیاد اثر ندارد.
اگر میخواهید از آسیبهای اینترنت و فضای مجازی صحبت کنید، باید بگویید که جایگزین آن چیست؟ کسی که با طبیعت ارتباط عمیق و وثیق پیدا کند، دیگر-برای تفریح و سرگرمی-بهسراغ فضای مجازی نمیرود که همهچیز را از پشت شیشه و آینه ببینید!
نوروز حرم رضوی 95/1۲/2
آیین همسرداری
میگویند: مرد اگر برای خانم کار کند، «الْكَادُّ» یعنی کسی که زحمت بکشد، «لِعِيَالِهِ» کسی که برای خانوادهاش زحمت بکشد، «كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ» (كافي، ج 5، ص 88) مثل مجاهد است. مرد زحمتکش مثل مجاهد است، خودش مجاهد نیست. مثل مجاهد است. اما اگر زن در خانه کار بکند، نگفته: «کالمجاهد» گفته: «جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ» (من لايحضرهالفقيه، ج4، ص416) جهاد زن خوب شوهرداری کردن است. مردی که کار میکند، «کالمجاهد» است. زنی که کار میکند… گرفتید چه گفتم؟ مردی که کار کند مثل مجاهد است. زنی که کار کند مجاهد است. «جِهَادُ الْمَرْأَةِ» این یک مسأله است.
خدا در قرآن یک آیه دارد، با مردم چطور باشید؟ یک آیه دارد با خانمها چطور باشید؟ با مردم، آئین همسرداری، با مردم آیهاش این است. «وَ لْيَعْفُوا» (نور/22) به نظرم نیاز به ترجمه نیست. «وَ لْيَعْفُوا» یعنی باید همدیگر را عفو کنند. ببخشند.
«وَ لْيَصْفَحُوا» از صفحه است. صفحه یعنی چه؟ یعنی آدم برمیگرداند. صفحه برگشت. عفو کن مردم را، اگر ناراحت شدی، ورق برگردد. یعنی ناراحتی را به خنده و شادی تبدیل کن. ولی نسبت به زن و شوهر و عروس و داماد یک جمله دیگر دارد. میگوید: «تَعْفُوا» (تغابن/14) از همسر بگذر. یک خلافی هم کرد، چیزی نگو.
«وَ تَصْفَحُوا». ببینید «وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا» برای مردم است. «تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا» یک «وَ تَغْفِرُوا» هم اضافه کرده است. مغفرت، ببخش! با مردم اگر مشکل پیدا کردی، عفو و صفح، با همسر اگر مشکل پیدا کردی، عفو و صفح و مغفرت. گرفتید چه گفتم؟
نسبت به باقی مردم خداوند میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ» نصفش را من میخوانم و نصفش را شما بگویید. «بِالْعَدْلِ» کسی هست باقیاش را بگوید؟ «وَ الْإِحْسان» (نحل/90) متشکرم! خداوند به عدالت و احسان دستور داده است. اما نسبت به پدر و مادر میگوید: «وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْسانا» (بقره/83) نگفته: «بالوالدین عدلا». با مردم عدالت و احسان. با پدر و مادر عدالت لازم نیست.
عدالت یعنی چه؟ عدالت، تعادل، تعادل یعنی تو یکی و من هم یکی.
اگر پدر گفت: احمق! من احمقم؟ خودت احمقی! نه… نه! با پدر و مادر تعادل نیست. با مردم تعادل طوری نیست اما با پدر و مادر «وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْسانا». نگو: مادرم فحشم داد، من هم او را فحش دادم.
قرآن راجع به آئین همسرداری میگوید: عرفی باشید. «بالمعروف» زندگیتان… یک کار استثنایی نکنید. اول انقلاب ما را در یک عروس دعوت کردند، نان و پنیر و هندوانه دادند. گفتیم: چرا؟ گفت: من میخواهم عروسی من نمونه باشد. گفتم: این عروس وقتی به دنیا آمد، نوزاد بود اسلام گفت: به احترام قدوم عروس خانم یک گوسفند عقیقه کن. آنوقتی که هیچی نداشت، اسلام گفت: یک گوسفند بکش و آبگوشت به مردم بده. حالا که باسواد شده، جهازیه آورده و زیبایی دارد و خانه شما را گرم کرده، آنوقت نان و پنیر و هندوانه میدهی؟ گفتم: همین نان و پنیر و هندوانه را تا آخر عمر پز میدهی. میگویی: مرا میبینی؟ انقلابی ازدواج کردم. نان و پنیر و هندوانه دادم. باسمه تعالی! غلط کردی.
تساوی جنسیتی؛ خدعهای برای بیهویت سازی زنان
کارشناس و مشاور دینی با بیان اینکه بیعفتی مقدمه نابودی هویت زن است، زن را در تهاجم فرهنگی عنصر سهل الوصولی برای بی عفت کردن جامعه دانست.
حجت الاسلام والمسلمین مهدی ماندگاری در پاسخ به این پرسش که ویژگی بانوی تراز اسلام کدام است، گفت: خداوند در عالم هستی بهترین نقش آفرینی را در قالب دین برای انسان طراحی کرده است.
وی افزود: زمانی که ساخته بشر دارای قاعده و قوانین خاص است چگونه میشود عالم هستی که همه مخلوق خداوند به شمار میروند فاقد قواعد و قانون باشند؛ بنابراین لازم است انسان طبق قانون الهی در این عالم به بندگی معبود بپردازد و این مهم تنها در قالب دین است که محقق میشود.
زنان در نقشهای متفاوت
حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری با اشاره به اینکه خداوند به زنان نقشهای متفاوتی عطا کرده است، بیان داشت: نخستین نقشی که خداوند به زنان عطا کرده نقش دختر بودن است دختر مونس و انیس پدر و مادر و وجودش برای خانه سرشار از نشاط و آرامش است، پیامبر(ص) به حضرت زهرا(ص) میفرمایند«زهراجان! تو مایه آرامش و سرور قلب من هستی، من زمانی که تو را میبوسم و میبویم بوی بهشت را از وجود تو استشمام میکنم».
خطیب مشهور ادامه داد: ویژگی های همفکری، همدلی و همراهی میتواند در نقش خواهری متجلی شود، ما وجود مقدس حضرت زینب(س) را در کنار امام حسین(ع) و وجود مقدس حضرت معصومه(س) را در کنار امام رضا(ع) این گونه میبینیم که در کنار برادر یار و یاور آنان بودند، بسیاری از خواهران شهدا در طول تاریخ و دوران دفاع مقدس این نقش آفرینی را به بهترین شکل منصه ظهور رساندند.
استاد حوزه علمیه در ادامه نقش همسری را از دیگر ویژگیهای بانوی تراز اسلام بیان کرد و گفت: خداوند متعال در آیه 34 سوره نساء نقش همسری را صالحات بیان میفرماید یعنی آن چیزی که از زیبایی، جذابیت و لطافت در وجود زن است جز برای همسرش در اختیار هیچ نامحرمی قرار ندهد؛ بنابراین زن باید در کنار همسرش صالحات، قانتات و حافظات للغیب باشد.
کارشناس مسائل مذهبی اضافه کرد: زن تراز اسلام اگر بخواهد نقش مادری را به طور کامل ایفا کند نخست باید خود فردی باحیا و عفیف بوده و با تقویت ظرفیت وجودی خویش در همه حال متوکل الیالله و متوسل به اهل بیت(ع) باشد تا بتواند با تلاش و مجاهدت، بهشت که وعده الهی است را کسب کند. تأثیر و نقش مادر در تربیت فرزند بیش از پدر است مادر میتواند رفتار، اخلاق، عاطفه و شخصیت ظاهری و باطنی فرزند را به بهترین وجه تنظیم کند.
حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری افزود: اگر زن نقش خواهری، مادری، دختری و همسری را به درستی انجام دهد میتواند در عرصه اجتماع نیز با دفاع از اسلام، ارزشها و ولایت نقش آفرین باشد، همچنان که حضرت زهرا(س) و بانوان نمونه اسلام این نقش آفرینی را داشتند. نقش آفرینی در عرصه اجتماع میتواند به مشاغل مخصوص بانوان، حضور در راهپیماییها و انتخابات، اقامه نماز جمعه و غیره اختصاص یابد.
حمایت از بانوان وظیفه دولت اسلامی است
وی در پاسخ به دیگر پرسش مبنی بر اینکه دولت اسلامی در شکل گیری صحیح شخصیت دختران جامعه چه وظایفی برعهده دارد، گفت: دولت اسلامی باید برای نقش آفرینی درست بانوان چه در عرصه خانواده و جامعه بسترسازی کند و با هدایت و جهت دهی لازم آنان را در رسیدن به کمال یاری رساند.
کارشناس رسانه ملی اضافه کرد: حمایت و پشتیبانی از بانوان از دیگر وظایف دولت اسلامی به شمار میرود.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه امروز برخی درصدد آن هستند که هویت زن مسلمان را به اسم آزادی و پیشرفت زنان وارونه جلوه دهند در حالی که نگاه اصیل اسلام در زمینه هویت بخشی به زنان این چنین نیست، عنوان کرد: مهمترین ابزار فرهنگ غرب برای ضربه زدن به هویت واقعی زنان، مطرح کردن مساله تساوی جنسیتی است آنان این گونه بیان میکنند که زنان و مردان هیچ تفاوتی با یکدیگر جز در مونث و مذکر بودن ندارند.
وی افزود: اسلام بانوان را به عنوان جنس لطیف معرفی میکند، برهمین اساس فعالیتهای نرم افزاری را برعهده او نهاده و چون مردان سخت و زمخت هستند، انجام کارهای دشوار را به آنها واگذار کرده است؛ بنابراین اگر بانوان بخواهند از هویت و جایگاه واقعی خود محافظت کنند باید به نگاه زیبای اسلام توجه ویژه داشته باشند.
حجت الاسلام ماندگاری ادامه داد: اگر بانوان تبلیغ غرب را که مبنی بر تساوی جنسیتی استوار است را باور کنند نتیجه این است که در میادین ورزشی، تحصیلی و اجتماعی غرب بانوان را وادار به مسابقه غلط با مردان کرده و آنان را آلت دست مردان برای سوء استفادههای تجاری و شهوانی قرار میدهند.
بیعفتی مقدمه نابودی هویت زن
کارشناس رسانه ملی در تبیین اینکه امروزه زنان جامعه در هویت سازی متناسب با تمدن اسلامی با خطراتی رو به رو هستند که باید به آن توجه جدی کنند، گفت: امروز دشمن به این نتیجه رسیده است که نمیتواند با جنگ نظامی خدشهای به اسلام و انقلاب وارد کند همچنین آنان در جنگ سیاسی نیز با استفاده از تحریمها، بایکوت و منزوی کردن ایران نتوانستند کاری از پیش ببرند برهمین اساس دشمن بااستفاده از حمله فرهنگی تلاش دارد تا از این طریق به انقلاب اسلامی ضربه وارد کند.
استاد حوزه علمیه ادامه داد: در تهاجم و شبیخون فرهنگی زن میتواند به عنوان یک ابزار برای دشمن نقش آفرین باشد چرا که پایه و اساس حمله فرهنگی بر بیعفتی، بیغیرتی و بیهویتی استوار است و زن عنصر سهل الوصولی برای بی عفت کردن جامعه و بی غیرت کردن مردها به شمار میرود؛ بنابراین اگر بانوان نسبت به این خطر هوشیار باشند بی شک از موقیعت و جایگاه رفیعی که خداوند به آنان عطا کرده حفاظت و صیانت خواهند کرد.
وی افزود: امام راحل فرمودند «از دامن زن، مرد به معراج رود» دشمن فهمید که اگر دامن زنان را بی حیا کند دیگر مردی از دامن آنان به معراج نخواهد رفت، اگر زنان حیا و عفتشان را در بیرون از خانه و اطاعتشان را در درون خانه نسبت به همسرانشان رعایت کنند به یقین دشمن در حمله فرهنگی نیز ناکام و ناامید خواهد شد.
حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری در پایان خاطر نشان کرد: بانوان با الگوگیری از حضرت زهرا(س) و بانوان نمونه اسلام میتوانند در جایگاه خودشان به خوبی ایفای نقش کرده و در اصلاح جامعه و جهان نقش آفرین باشند.
شنیده شده توسط فاطمه علی آبادی طلبه پایه سوم ، خبرنگار ، و منتشر شده در خبرگذاری رسا ،http://www.rasanews.ir/detail/News/487544/2067
فرق بین کار خدا و خلق خدا
« وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ ، سوره نجم آیه ۳۱» کلّ اين نظام را او آفريد. قبلاً هم گذشت که همه قوانين ما برگرفته از کار خداست، کار خدا برگرفته از قوانين نيست، منشأ قوانين است. الآن کسي بخواهد خانهاي, بُرجي, مسجدي بسازد، تمام تلاش و کوشش او اين است که بفهمد قدرت اين سيمان چقدر است؟ قدرت اين آهن چقدر است؟ قدرت اين سنگ چقدر است؟ قدرت اين زمين چقدر است؟ برابر اين نقشه بکشد; يعني علم تابع نظام آفرينش است; اما ذات اقدس الهي که نظام آفرينش به دست او بود, يک نقشه پيشنوشتهاي که ندارد. کار خدا, منشأ قانون است، قانون بشر, متّخذ از کار خداست.
خيلي فرق است بين خدا و خلق خدا؛ خدا, کار او, منشأ کشف قانون است، بشر کارش به استناد کار خداست.
اينطور نيست که ذات اقدس الهي ـ معاذالله ـ قانوني در خارج باشد، خداي سبحان کار خود را برابر قانون انجام بدهد, او که عليم محض است, قدير محض است, از عليم محض کار عالمانه پيدا ميشود; از کار عالمانه, ما قوانين و فقه و حقوق و علوم را کشف ميکنيم.
ما اگر چهار تا کلمه چيز بلد هستيم يعني چه؟ يعني از خلقت، اينها را ياد گرفتيم. يک مهندس وقتي ميخواهد سدّ بسازد, يعني چه؟ يعني حساب ميکند که اين زمين چقدر قدرت دارد؟ اين آهن چقدر قدرت دارد؟ اين بتون چقدر قدرت دارد؟ کار ميکند. نقشه مهندس تابع کار خداست و کار خدا متبوع علم است; آن وقت « أَ لَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطيفُ الْخَبير ؛. فرمود کلّ اين نظام را او آفريده، او عالمانه دارد اداره ميکند.
غرب هم الآن همين حرف را دارد, تمام تلاش و کوشش اين است که خوب زندگي بکند, خوب غذا بخورد, خوب « يَأْكُلُوا ؛ سوره حجر، آيه۳ » بشود، بعد هم بميرد.
وقتي انسان خوابيده باشد و غافل باشد، ديگر فکر نميکند بعد از مرگ چه میشو؟ اصلاً يک آدم خوابيده که«النّاسُ نِيامُ»، اين تعيير نيست، اين توبيخ نيست، اين دستور نيست، اين وصف مردم است; خيليها خواب هستند، يک آدم خوابيده که حرف ميزند که ديگر برهاني نيست. فرمود خيليها خواب هستند: «النَّاسُ نِيَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا» و اينها آمدند که ما را بيدار کنند.
يکي از بيانات نوراني حضرت امير(سلام الله عليه) در نهج البلاغه اين است که«أَمْ لَيْسَ مِنْ نَوْمِكَ يَقَظَة»؛ تا چه وقت ميخواهي بخوابي؟ چه وقت بايد بيدار بشوي؟ به پيغمبر(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: اينها خواب هستند، حالا يک وقت بيدار شدند, «حيّ بن يقظان» شدند نعمتي است; ولي تو اينها را بيدار بکن! حال هر کسي بيدار شد بيدار شد, بيدار هم نشد نشد. فرمود: « وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ لِيَجْزِيَ الَّذينَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا وَ يَجْزِيَ الَّذينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَي .سوره نجم آیه ۳۱».
جلسه تفسیر سوره نجم ، ۲۳ / ۱۲ / ۹۵ . آیت الله جواد آملی ، شنیده شده .
حیا باعث توبه واقعی می شود
زین العابدین علیه السلام یک روایتی را نقل می کنند به صورت داستان که این روایت را مرحوم کلینی هم در کتاب شریف کافی آورده است .
در دریا یک کشتی شکست ،مسافرها همه غرق شدند ، یک خانم جوان وزیبا زرنگی کرد و یک تخته را گرفت و آب هم این تخته را به یک جزیره برد ، و هیچ کس نبود ، خانم بود و جنگل و تنها زندگی می کرد .
یک عابدی یک بنده خدایی ، کسی که عاشق این بود که برای پروردگار عالم عبادت کند . هوا به شدت گرم بود ، یک کسی را در راه دید و نمی شناخت ، گفت آقا : هوا به شدت گرم است .
کفت : بله ، گفت مسیر ما هم فکر کنم یکی است ، خدا خودش وعده داده که دعای مضطر را مستجاب کند ، حالا مضطر کیست ؟ آن است که امیدش از همه کلیدهای حل مشکل بریده باشد ….
گفت بیا دعا کنیم خدا یک قطعه ابر بیاید بالا سر ماو ما زیر سایهاش راه برویم اینجور آفتاب ما را نسوزاند. گفت من اهل دعا نیستم، تو دعا کن من آمین می گویم .آن عابد دعا کرد و آقا امین کفت .
چند لحظه ای گذشت و ابر آمد ، چند لحظه ای گذشت رسیدند سر دو راهی ، غریبه کفت : خداحافظ ، من مسیرم از این طرف است , عابد چند قدمی رفت دید باز هم آفتاب بالای سرش است و برگشت ، دید ابر بالای سر آن مرد است .صدایش کرد .
گفت تو پیغمبر هستی؟ گفت از اولیاء خدا هستی گفت برای چی میپرسی گفت برای اینکه دعای تو یک نفر مستجاب شده نه من و تو وگرنه اگر دعای من هم مستجاب میشد این ابر دو تکه میشد یک تکهاش هم میآمد بالای سر من یک تکهاش هم بالای سر تو راه میرفت گفت نه پدرجان من نه پیغمبر هستم نه از اولیاء الهی هستم من دزد هستم،
گفت من شغلم دزدی بوده است و الان دیگر دزدی نمی کنم . گفت چه کار کرده ای .
گفت گذرم به یک جزیره افتاد ، هیچ کس نبود و کنار یک چشمه نشستم دیدم صدای نفس از بالای سرم آمد ، دیدم خانم جوان زیبا چهره ، به او کفت بیا پایین . گفت من دامنم تا به حال لکه دار نشده کفتم : من به تو میل دارم . کفت آن خانم ترسید ..و دیدم بدنش دارد می لرزد و گفت کسی دارد من را می بیند و حیا میکنم و نمی توانم نکاهش را تحمل کنم .
کفت : آمدم کنار و گفتم که خانم تو مرا بیدار کردی ، من هیچ وقت فکر نمی کردم که خدا همیشه مرا می بیند و توبه کردم .
عابد کفت توبه تو از عبادت من خیلی بالاتر است که پروردگار عالم با آمین تو دعای مرا مستحاب کرد
صوت شیخ حسین انصاریان ؛دعای عابد وآمین دزد
طلاب از طریق تبلیغ دین با نمادهای شیطانی مقابله کنند
حجت الاسلام محمد مسلم وافی مسؤول مؤسسه جهادی روایتگران نور، امروز در جلسه درس اخلاق که در مدرسه علمیه کوثر ورامین برگزار شد، گفت: لباس و پوشش طلبگی جلوهای از دین بوده و خود به عنوان یک امر به معروف و نهی از منکر به شمار میرود.
وی افزود: طبق تحقیقات و بررسیهایی که از سوی غرب حدود ۱۸ سال گذشته در زمینه دین اسلام صورت گرفت به این نتیجه رسیدند که دین اسلام در دهه کنونی به عنوان نخستین دین در جهان شناخته خواهد شد که منشا آن نیز ایران است.
حجت الاسلام وافی در ادامه با بیان اینکه غرب برای مقابله با گسترش دین اسلام اقدامات مختلفی را برنامهریزی و طراحی کرده است، بیان داشت: امروز گسترش فضای سایبری و شبکههای اینترنتی از برنامهها و ابزارهایی است که غرب برای آلوده ساختن کاربران در نظر گرفته و دنبال میکند.
مسؤول مؤسسه جهادی روایتگران نور گسترش شبکههای ماهوارهای را از دیگر اقدامات غرب علیه اسلام توصیف کرد و گفت: تنوع و گسترش شبکههای ماهوارهای یکی دیگر از اهداف دشمنان برای منحرف کردن جوانان و نوجوانان و دور ساختن آنان از ارزشهای اسلامی به شمار میرود.
وی در تبیین اینکه اسلام هراسی از دیگر اهداف دشمنان است، ابراز کرد: امروز غرب با تولید فیلمهای خشن و زشت به ظاهر اسلامی درپی تخریب چهره حقیقی اسلام برای مخاطبان است.
حجت الاسلام وافی ساخت بازیهای رایانهای برای انزجار کودکان از اسلام را از دیگر اهداف دشمنان در تخریب چهره اسلام بیان کرد و اظهار داشت: امروز غرب با ساخت بازیهای رایانهای، ایرانیان را تروریسم و نمادهای اسلامی را به عنوان جایگاه شیطان به مخاطبان معرفی میکند تا به این طریق اسلام را در ضمیر ناخودآگاه کاربران دین شیطانی و خونریز نشان دهد و این چنین است که ارزشها را در ذهن مخاطب بیارزش جلوه میدهند.
مسؤول مؤسسه جهادی روایتگران نور با تاکید بر اینکه امروز طلاب باید توجه داشته باشند که چه وظیفه و مسؤولیتی در جنگ ارزشهای دینی با نمادهای شیطانی دارند، گفت: امروز بهترین راه مقابله با دشمن تبلیغ دین اسلام است و این امر زمانی محقق میشود که طلبه دغدغه دین را در وجود خودش تقویت کرده باشد.
ارتداد از ولایت غیر ولایت
اصرار وجود مبارك حضرت امير در زمان حكومتش اين بود كه اسلام را به عقلانيت و عقل و عدل خود برگرداند و جاهليتي كه قبل از اسلام بود و بعد از رحلت رسول خدا(عليه و علی آله آلاف التحيّة و الثناء) به صورت اوّلي برگشت كه گفته شد«ارْتَدَّ النَّاسُ بَعْدَ النَّبِيِّ ص إِلَّا ثَلَاثَة»اين ارتداد از عقلانيت به جاهليت است، ارتداد از ولايت است، نه ارتداد از شهادتين، وگرنه حكم اسلام براي همه بود، اينها يكديگر را پاك ميدانستند، با يكديگر زناشويي داشتند، احكام اسلام بعد از سقيفه ثابت بود؛ منتها ارتداد از عقلانيت به جهالت بود, ارتداد از ولايت به غير ولايت بود.
يك بيان نوراني اميرالمؤمنين ، در آن نامه وجود مبارك حضرت امير دارد که نظام حكومتي و مسئولان رسميِ مدينه اتفاق كردند كه فاطمه(سلام الله عليها) را از بين ببرند، اين براي چه بود؟ در هنگام دفن بدن مطهّر زهرا(سلام الله عليها) وجود مبارك حضرت امير(سلام الله عليه) رو به قبر مطهر پيامبر كرد، عرض كرد: «بتَضَافُرِ»؛ يعني اِجماع, استفاضه, «بتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَي هَضْمِهَا»همه اتفاق كردند زهرا را از بين ببرند.
اين خطبه «فدكيه» چه كرد، چگونه سقيفه را رسوا كرد، چگونه حكومت آنها را زير و رو كرد، چگونه افكار عمومي را عليه حقانيت آنها شوراند كه همه اتفاق كردند زهرا را از بين ببرند وگرنه آن روزهاي اوّل خيليها حاضر شدند تسليت بگويند، كاري به حضرت زهرا نداشتند. فدكي داشت حضرت آنها غصب كردند؛ اما اين حضرت چه كرد! در آن خطبه چه گفت! چطور مردم را شوراند! چطور اسلام را به آن قلّه اوّلياش معنا كرد! اينكه بارها اصرار ما اين است كه خطبه «فدكيه»بايد در حوزه درسي بشود، براي همين است.
خطبه «فدكيه» چند بخش دارد: آن بخشهايي كه حقوقي است فُضلا متوجه ميشوند. آن بخشهاي سياسي قابل توجه است؛ اما آن چند سطر اوّل مطمئن باشيد بدون درس حلّ نميشود، آن سه, چهار خط اوّل! يقيناً اين گونه است، اين گوي و اين ميدان! آن هم خواص بايد درس بخوانند كه چه فرق است بين «لا مِنْ شَيْء» و «من لا شيء». اين خطبه كاري كرد كه كلّ مدينه را برگرداند، كلّ نظام را زيرورو كرد، همه را زير سؤال برد؛ لذا تمام مسئولين سعي كردند زهرا را از بين ببرند، وگرنه حضرت كاري نكرد
جلسه درس اخلاق آیت الله جوادی آملی ، شنیده شده .
سومین نیاز بشر
ما دو حدیث داریم. حدیث داریم اگر کسی معمولی داماد و عروس شود، نصف دینش را حفظ کرده است. اما اگر زود ازدواج کند، دو سوم دینش را حفظ کرده است. شما نگو خانه و سربازی و مدرک و لیسانس ندارد. من بارها این را در تلویزیون گفتم. یک مثل به آب زدم. یک کسی تشنه است.
میگوییم: جنابعالی تشنه هستی؟ انشاءالله بعد از لیسانس آبت میدهم. این حرف مسخره است. ازدواج سومین نیاز بشر است. اولین نیاز بشر اکسیژن است که اگر نباشد آدم فوری میمیرد. دومین نیاز بشر آب و غذا است که سه روز نباشد آدم میمیرد. سومین نیاز بشر لباس است. قرآن میفرماید: «هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن» (بقره/۱۷۸) مردها لباس خانم هستید، خانمها لباس مردان هستید. زن و شوهر برای همدیگر لباس هستند. لباس یعنی چه؟ یعنی بعد از اکسیژن و غذا هیچ نیازی به اهمیت همسر نیست.
ما گاهی یک چیزهایی را بند به یک چیزهایی میکنیم، مثلاً میگوییم: عروسی حتماً باید در تالار باشد. پس پول ندارم، پس ازدواج را عقب بیاندازیم. حتماً مکه میروم باید سوغاتی بیاورم. چون نمیتوانم سوغاتی بیاورم، وقتی از مکه برمیگردم باید خانه خودم بنشینم، خانهام هم باید خوب باشد، خانه باید مستقل باشد، هی یک چنین چیزهایی میگوییم، همه چیز سخت شده است. خودمان، مثل بت پرستها شدیم. بت پرستها با دست خودشان بت میتراشیدند و راستش گریه میکردند. ما با دست خودمان آداب و رسومی را خلق کردیم، و حالا در آن گیر کردیم.
قرآن میفرماید: «لِتَسْكُنُوا إِلَيْها»، «تسکنوا» سکینه، آرامش. ازدواج باعث آرامش است.
ازدواج باعث حفظ دین است.
ازدواج برای سلامتی جسم و بقای نسل است.
تشکیل زندگی مستقل، امنیت جامعه، این برکات ازدواج است. ازدواج مربوط به جوانها نیست. قرآن میگوید: «وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى مِنْكُم» (نور/۳۲) هرکس بیهمسر است، همسر میخواهد. چه پیر، چه جوان!
سخنان حجت الاسلام قرائتی ، شنیدن شده . ۱۹ / ۵ / ۹۵
<< 1 ... 25 26 27 ...28 ...29 30 31 ...32 ...33 34 35 ... 71 >>