نور خدایی

 

تا تو نیایی حال و روز ما همین است
هر آن ز هر سو فتنه ما را در کمین است

 

این است اوضاع زمان، بی برکت و سرد
تلخ و تأسف بار تر وضع زمین است

 

غم، خستگی، گیجی،پریشانی و وحشت
این دوره ی بد، روزگاری بس لعین است

 

ما را تو میبینی، همیشه در همه حال
قلب صبور تو ز دست ما حزین است

 

دلهای مردم یخ زده در سوز این شب
دنیای بی نور خدایی،اینچنین است

 

آقا خودت کاری بکن، الغوث الغوث
دست شما بهر دعا دستی امین است

 

گوید الا یا اهل العالم زود، خیلی زود
تنها تمام آرزوی ما همین است

 

 

محدثه شفاعت 99/01/20

 

   پنجشنبه 21 فروردین 13991 نظر »

دجال در آخرالزمان و پیش از قیام مهدی از شرق ظهور میکند

 

نشانه های آخرالزمان

دجال كيست و زمان ظهور دجال چه موقع است؟
دجال در لغت به معنی فردی که بسیار دروغگو ،فریب دهنده است و دجال شخصی که می گویند پیش از حضور مهدی موعود پیدا می شود و بسیاری از مردم فریبش را می خورند.
دجال کیست؟
واژه المسیح الدجال ( در عربی به معنی مسیح دروغین ) ۴۰۰ سال پیش از اسلام برای ترجمه ( Mšīḥā Daggālā ) از سریانی به عربی استفاده شده‌است؛ که معادل یونانی دجال(antichristos) و معادل فارسی دجال ضدمسیح است.

در روایات اسلامی دجال در آخرالزمان و پیش از قیام مهدی از شرق و احتمالاً از خراسان ظهور می‌کند. و او با انجام کارهای شگفت‌انگیز و معجزاتی جمع زیادی از مردم را می‌فریبد. دجال در اورشلیم ادعای خدایی می‌کند و سرانجام پس از حکمرانی به مدت چهل روز یا چهل سال به دست عیسی مسیح یا مهدی یا هر دوی آنها به هلاکت می‌رسد.

خداوند هیچ پیامبری را به رسالت برنگزید مگر آن که قومش را از دجال ترسانید و خداوند آن را تا به امروز بر شما تاخیر انداخته و اگر امر بر شما مشتبه شد بدانید که پروردگار شما یک چشم نیست و دجال بر الاغی که فاصله دو گوشش یک میل است خروج می‌کند و به مراهش بهشت و دوزخ و کوهی از نان و نهری از آب است و بیشتر پیروانش یهود و زنان و اعرابند و به همه کرانه‌های زمین بجز مکه و مدینه و حومه این دو شهر، گذر می‌کند.

پيشينه دجال:
تاريخچه دجال به قبل از اسلام برمي‌گردد در كتاب انجيل نام دجال نيز به ميان آمده است از آيات انجيل استفاده مي‌شود كه دجال به معناي دروغگو و گمراه كننده است و چنين استفاده مي‌شود كه داستان خروج دجال و زنده بودنش در آن زمان هم در بين نصاري شايع بوده و در انتظار خروج دجال بوده‌اند.

در اسلام نيز سخن از دجال به ميان آمده است و رواياتي در اين موضوع از فريقين (سني وشيعه) وارد شده است، كه روايات اهل سنت در اين باب به مراتب بيشتر از رواياتي است كه در منابع شيعه موجود مي‌باشد و اكثر روايات شيعه نيز در اين موضوع برگرفته شده از منابع حديثي اهل سنت مي‌باشد.

يکي از علائم ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالي فرجه الشريف) که در برخي روايات از علائم حتمي شمرده شده، خروج شخصي به نام «دجال» است. او يک طاغوت بسيار حيله گر است و عده بسياري را با خود همراه مي کند.

دجال در مسیحیت

دجال یا ضد مسیح شخصی است که در آخرالزمان قیام کرده و مسیح او را از پای در می آورد

صلیب پطرس (صلیب وارونه) اغلب به عنوان نماد دجال شناخته می‌شود. عبارت دجال در عهد جدید چندین بار تنها در رساله یوحنا آمده‌است. و مقصود کسی است که با مسیح مقاومت یا ضدیت می‌کند. و مدعی آن باشد که خود در جای مسیح است.

در نامه اول یوحنا آمده‌است: دروغگو کیست جز آنکه مسیح بودن عیسی را انکار کند آن دجال است که پدر و پسر را انکار می‌نماید. باز در همان رساله آمده‌است: «شنیده‌اید که دجال می‌آید الحال هم دجالان بسیار ظاهر شده‌اند و از این می‌دانم که ساعت آخر است.»

در جای دیگر در همان رساله می‌گوید: «و هر روحی که عیسی مجسم شده را انکار کند از خدا نیست و اینست روح دجال که شنیده‌اید که او می‌آید و الان هم در جهان است.»برخی از علمای مسیحی از جمله صاحب قاموس کتاب مقدس دجال را اسم عام می‌داند و به تصور وی مراد از دجال و دجالان کسانی هستند که مسیح را تکذیب کنند و این معنا از عبارات انجیل نیز استفاده می‌شود. همچنین گفته شده دجال یا ضد مسیح شخصی است که در آخرالزمان قیام کرده و مسیح، رجعت کرده او را از پای در خواهد آورد.

ویژگی های دجال در اسلام
در روایات اسلامی و روایاتی منتسب به محمد، پیامبر مسلمانان، یکی از نشانه‌های دوران ظهور و آخر الزمان خروج دجال است. ظهور دجال از نشانه‌های برپایی قیامت دانسته شده‌است. دجال فردی با یک چشم و صورتی کریه و موهایی تابداراست که بر پشانیش کلمه کفر حک شده است.

دجال در آخرالزمان و پیش از قیام مهدی از شرق و احتمالاً از خراسان خروج می‌کند. او انجام کارهای شگفت‌انگیز و معجزاتی جمع زیادی از مردم را می‌فریبد. دجال در اورشلیم ادعای خدایی می کند.

او سرانجام پس از حکمرانی به مدت چهل روز یا چهل سال به دست عیسی مسیح یا مهدی یا هر دوی آنها به هلاکت می‌رسد. تا زمان ظهور دجال او در جزیره ای در اقیانوس هند به سر می برد که از آن صدای موسیقی به گوش می‌رسد. روایات دیگری وجود دارد که در کوهی در جزیره‌ای در بند است و اهریمنان به او غذا می‌رسانند .

دجال در روایات اهل سنت

دجال شخصی است که حق را با باطل آمیخته است

قسمت عمده روایات در مورد دجال را «احمد حنبل» در کتاب «مسند»و «ترمذی»در «صحیح»خود و «ابن ماجه»در «سنن»و «مسلم»در «صحیح» و «ابن اثیر»در«نهایه»از عبدالله بن عمر و ابوسعیدخدری و جابر ابن عبدالله انصاری نقل کرده‌اند.

«صائد بن صید» که در زمان محمد می‌زیسته و محمد او را  از مصادیق دجال معرفی کرده‌است و چون بعداً از خروج دجال در آخرالزمان نیز خبر داده بعضیها گمان کرده‌اند دجال موعود همان «صائد بن صید» است و در نتیجه به زنده ماندن و طول عمر او قائل شدند.

بعضی از نویسندگان اسلامی نیز با توجه به ریشه لغت «دجال» آن را منحصر به یک فرد بخصوص نمی‌دانند بلکه آن را عنوانی می‌دانند کلی برای افراد پر تزویر حیله گر و حقه باز که برای فریب مردم از هر وسیله‌ای استفاده می‌کنند. دجال شخصی است که حق را با باطل آمیخته و از حق برای راهبرد اهداف شیطانی خود استفاده می‌کند.

دجال در روایت‌های شیعه چگونه است؟
در روایت‌های شیعه نیز گفته‌های زیادی در مورد دجال به چشم می‌خورد و اینچنین گفته شده است که وی در زمانی که مردم گناهان زیادی را انجام دهند و نیکی را بد و بدی را نیک بدانند، ظهور خواهد کرد.۱

 

خصوصیّات فردی دجّال
امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «او چشم راست ندارد و چشم دیگرش در پیشانی اوست و مانند ستارة صبح می‌درخشد. چیزی در چشم اوست که گویی آمیخته به خون است، وی در یک قحطی سخت می‌آید و بر الاغ سفیدی سوار است.» 

بزرگترین مشخّصة دجّال که در روایت امیرالمؤمنین(ع) به آن اشاره شده است: داشتن یک چشم چپ است، با اوّلین نگاه به آرم رسمی سازمان فراماسونری می‌توانید این چشم چپ را مشاهده نمایید، که در وسط رأس آرم قرار دارد (او چشم راست ندارد و چشم دیگرش در پیشانی اوست)، این چشم درون آرم، درخشان است (و مانند ستارة صبح می‌درخشد) اگر به معنای لغت دجّال توجّه شود، به معنای کذّاب است که این بارزترین خصوصیّت این جامعة مخفی است، مخفی‌کاری این سازمان، نمونة بارز نفاق در ادبیات قرآنی ـ اسلامی است؛ همچنین آنها خود را انسان‌هایی بشر دوست و صلح‌طلب معرفی می‌نمایند؛ یعنی مرکب آنها به جای جنگ و خونریزی که نماد آن رنگ قرمز است، مرکبی سفید است (و بر الاغ سفیدی سوار است) و به وسیلة آن اهداف جنگ‌طلبانة پشت پردة خود را که به رنگ سرخ است، پیش می‌برند، امّا مهم‌ترین ویژگی این سازمان مخوف و مخفی، ضدّ دین و ضدّیت با ادیان توحیدی اصیل می‌باشد که دقیقاً بر روایات اسلامی صدق می‌کنند.

گرداننده‌های این جریان، جریاناتی مشابه را نیز اداره می‌کنند که عنوان دجّال و خصوصیاتش بر همة آنها صدق می‌کند، این گرداننده‌ها، شبکه‌ها و جریانات متّصل به آنها در اختیار صهیونیزم و استکبار جهانی می‌باشند که مقام معظّم رهبری از آنها با عنوان شبکة زورگویان صهیونیست جهانی یاد نموده است، که تمامی یا اکثر فساد، تباهی و جنایات سراسر جهان، زاییدة اعمال آنهاست.۲

 

 

۱_کتاب الکترونیک نشانه های آخرالزمان

۲_خبرآنلاین

   پنجشنبه 14 فروردین 1399نظر دهید »

??جمهوری گل محمدی اثر زیبای سلمان هراتی ??

 

سرزمین من

 

شگفت انگیز تر از کهکشان
مساحت مبهم پیشانی توست
که در آفرینش خورشید
بی‌نظیر است
 
عجبا!
به آتش می‌کشاند مرا
ناسپاسی‌شان
اینان ـ حنجره دیگران
با تو نبودند
تو را نشنیدند
تو را نخواندند
از بدو بامداد
که شروع لبخند بودی و آفتاب
با تو چگونه توانند بود
این زمان
که سراسر صبوری می‌طلبی و التهاب
ای باغ
ای چراغ
انسان حیوان ناطقی است
که شراب می‌خورد
و دانس می‌رقصد
امروز
این تازه‌ترین تعریف انسان است
زمین
در کویرستانی خفته است
و تو تنها چشمه سار روشن این غربت رو به زوالی
تو همان بلالی
که از مأذنه این شوره زار
بانگ محمدی می‌افشانی
این‌جا که من ایستاده‌ام
بامی از روشنایی است
و رو به روی من خیابانی
که با کارون‌های به کربلا می‌رویم
ادامه می‌یابد
این جا بر این بام
دو چشم حسود
در دو طرف من
بر دو لبه بام
یکی از کمبود ولایت هزیان می‌گوید
و آن دیگری می‌گوید:
سواران را چه شد؟!!»
«بهار از تبار محمد است
و جهان
به تدریج در قلمرو این بهار
گام می‌زند
فردا
با یک زلزله صبح می‌شود
آن‌گاه پیامبران

با شاخه‌ای از گل‌محمدی
به دنیا می‌گویند:

صبح به خیر!

فردا ما آغاز می‌شویم
فردا جنگلی از پرنده
آسمانی از درخت
و دریایی از خورشید خواهیم داشت
فردا پایان بدی است
فردا جمهوری گل‌محمدی است»

   سه شنبه 12 فروردین 1399نظر دهید »

سبب ریزش گناهان

 دو چیز است که سبب ریزش گناهان می شود :

اول بیماری، دوم سجده،

در روایت است که : اگر کسی به سجده برود و مدتی در سجده بماند و شکراً لِلِّه، شکراً لِلِّه،عفواً لِلِّه، عفواً لِلِّه بگوید، مخصوصاً بعد از خواندن نماز شب،اگر ده پانزده دقیقه در حال سجده باشید،گناهان می ریزد. حدیث دارد که : « سجده گناهان انسان را می ریزاند، همانطور که باد فصل پاییز، سبب ریزش برگ ها می شود.»

انسان وقتی به سجده می رود، سبک می شود.این حالت سبکی برای این است که گناهان انسان ریخته می شود؛ چون که گناه انسان را سنگین می کند.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در خطبۀ شعبانیه فرمودند: « گناهان پشت شما را سنگین کرده ،پس در ماه رمضان روزه بگیرید و عبادت کنید تا از سنگینی گناهان بیرون بیایید.»

 

بررسی گناهان کبیره در مواعظ آیت الله مجتهدی تهرانی، بوستان قرآن ،چاپ ششم ،1395 ، ص104

   شنبه 9 فروردین 1399نظر دهید »

امام زمان علیه السلام

 

آخرین جمعه سال

 

ما منتظر تو بوده ایم از سر سال
هستیم اگر چه بکشد آنوَر سال

اوضاع دلم وخیم … نه بدتر شد
دلگیر تر است جمعه ی آخر سال

حسین جعفری

✨✨✨

جمعه انتظار

با ناله و آه… ياری ات خواهم كرد.
تا آخر راه… ياری ات خواهم كرد

گر لطف تو شاملم شود بعد از این…
با ترك گناه … ياری ات خواهم کرد

سیدمجتبی شجاع


✨✨✨


جمعه ی آخر سال است کجایی آقا
مرغ دل بی پروبال است کجایی آقا
شیعه را راه نجاتی زِ بلا ممکن نیست
استرس با تو ، محال است کجایی آقا

حسن نبی جندقی
✨✨✨

افسوس نبودی و به آزار گذشت
انگار ز دیده هایمان خار گذشت
این حرف دل تمامی عاشق هاست
این جمعه آخری چه غم بار گذشت…

محمد حبیب زاده

   جمعه 23 اسفند 1398نظر دهید »

تو که هستی …

روز پدر

 

تو که هستی خیالم راحت است ، دلم قرص است ، بدون این که حواسم باشد آرامش دارم .

 

تو که هستی می دانم پشتوانه ام محکم محکم است .

 

می دانم با وجود تو حتی تلاطم دریا هم تکانم نمی دهد .

 

می دانم همه خواسته هایت برای من است و این بریدن تو از منِ خودت ، مرا برای همیشه وامدار نگاهت کرده است .

 

این شنیدن صدای گرم و دیدن برق عشق در نی نی چشمان تو است که روح را در وجودم زنده نگه می دارد ،پدرم.

 

متین

   شنبه 17 اسفند 1398نظر دهید »

اعمالی که در ماه رجب به سیر سالک در مسیر حق، سرعت می بخشند

 

۱_ عیادت مریض سر زدن به مَرضی (مریضها) و عيادت كردن از آنان و همچنین رسيدگى به امور بيماران به حال انسان سرعت مى ‏بخشد.

 

۲_ زیارت اهل قبور هفته‌ ای يكبار به قبرستان رفتن و طلب مغفرت براي آنها كردن، آن هم نه ظهر و شب، (بلکه) بين الطلوعين (از اذان صبح تا طلوع آفتاب، در روز) پنجشنبه انسان برود در قبرستان. الان که دیگر قبرستانها پارك شده و باغ شده؛ باغ لاله و گل و سنبل شده، اين قبرستانها نه تنها انسان را از كثرت بيرون نمی آورد بلكه انسان را متوجّه كثرات و متوجّه دنيا مي كند قبرستاني پيدا كنيد مثل همين قبرستان حاج شيخ شیخان در قم، اين قبرستان، قبرستان است قبرستان وادي السّلام (در نجف) بايد انسان در قبرستانی برود كه نگاه به اين قبرستان او را تكان بدهد، بلرزاند، او را متوجّه كند فردا نوبت توست، امروز براي اين و فردا می آيند سر جنازه تو را می گيرند، شوخی هم ندارد.

برويم بنشينيم يك نيم ساعتی يك ساعتی به سكوت بگذرانيم، اين سكوت از قرآن خواندن (در قبرستان) اثرش در نفس بيشتر است. حالا يك سورۀ تباركی ، يك سورۀ يس بخوانند اشكالی ندارد انسان برای اهداء ثواب برای آنها بخوانند. مهم اين است كه در خود انسان اين مسئله اثر مثبت داشته باشد.

 

۳_ صله رحم كردن انسان به رَحِمَش سر بزند، ببيند گرفتاری دارد، برطرف كند به زيارتش برود.

 

۴_ اصلاح ذات‏ البين اگر كدورتی بين او و بين كس ديگر است، درصدد برطرف كردنش بر بيايد ، اگر مسئله‌ ای هست خود او اقدام كند، اينها را می گويند تهيّؤ! اگر بين دو نفر نِقارى (کینه و کدورت) است انسان آن نِقار را برطرف كند اين اثر بسيار عجيبى دارد، بسيار اثر عجيبى دارد. ايشان (مرحوم علامه طهرانی) بارها مى‏ فرمودند اگر شخصى اصلاح ذات البين را بكند، ممكن است بعضى از درهائى كه به روى او بسته شده به واسطۀ اين عمل باز بشود. اصلاح ذات ‏البين خيلى اثر عجيبى دارد. اصلاح ذات ‏البين يعنى انسان شيطان را از بين دو نفر بيرون كند و جايش خدا را بياورد، اين معنا معناى اصلاح ذات البين است. ايشان روى اين مسأله خيلى تأكيد داشتند.

 

۵_ مطالعۀ احوال بزرگان مطالعه احوال بزرگان، اشعار بزرگان و اولياء را گاهی زمزمه كردن و توجّه كردن به آن معانی هر روز انسان مثلاً چند خط از شعر خواجۀ شيراز، و مفاد او را در حدود وُسع و ظرفيّت خودش مطالعه كند. يا اشعار مولانا، يا اشعار اولياء ديگر، بزرگان ديگر خواندن اين اشعار انسان را از اين عالم كثرات خارج می كند و انسان اين مطلب را خودش می فهمد، يعني خودش متوجّه می شود كه چطور با وارد شدن در مطالعۀ احوال بزرگان و مطالعۀ اين اشعار اين حالت برای انسان پيدا می شود

 

 

شرح حدیث عنوان بصری ، آیة الله حاج سید محمد حسینی طهرانی

   چهارشنبه 7 اسفند 13981 نظر »

متن و ترجمه خطبه فدکیه

 

خطبه فدکیه

 

خطبه فدکیه خطبه‌ای است که حضرت فاطمه (س) بعد از غصب فدک توسط خلیفه اول در مسجدالنبی ایراد کرد. در این خطبه حضرت فاطمه (س) تأکید می‌کند که فدک حق قانونی اوست و میراثی است که پیامبر (ص) برای او گذاشته است. محتوای این خطبه افزون‌بر توضیح دربارهٔ مسئلهٔ فدک، دربارهٔ توحید، نبوت، معاد، احکام، قرآن، وضعیت عربستان پیش از بعثت، فعالیت‌های پیامبر و علی بن ابی‌طالب برای گسترش و تثبیت اسلام، فتنه‌ها، غدیرخم، عهدشکنی مردم، ماجرای سقیفه و مخالفت با نص صریح قرآن است.

 

خطبه فدکیه سخنرانی فاطمه زهرا(س) در مسجد النبی پس از رحلت رسول خدا(ص)، جهت بازپس گرفتن فدک است.

ابوبکر چند روز پس از رسیدن به خلافت‌، اعلام کرد فدک، مِلک شخصی نیست و جزو بیت المال است و نباید در تملک دختر پیامبر بماند؛ به همین جهت عاملانِ فاطمه زهرا(س) را از فدک بیرون کرد.

پس از آنکه دادخواهی فاطمه زهرا(س) نزد ابوبکر بی‌نتیجه ماند، دختر پیامبر به مسجد پیامبر رفت و این خطبه را جهت روشن‌کردن ماجرا و بازپس‌گرفتن فدک خواند. فاطمه(س) در این خطبه، بر مالکیتش بر فدک تصریح کرد و حق خود را در پیش روی عموم مردم، از ابوبکر طلب کرد.

متن این خطبه در منابع شیعه و اهل سنت آمده است. به این خطبه در برخی از منابع عربی و فارسی خطبة اللُمَّة یا خطبه لُمَّه نیز گفته می‌شود.

 

فدک کجاست؟

 

فدک در زمان حیات پیامبر (ص) دهکده‌ای آباد بود که در نزدیکی خیبر قرار داشت. پس از تصرف قلعه‌های خیبر مردم فدک با پیامبر (ص) صلح کردند و نیمی از دهکده را به او بخشیدند تا بتوانند در زمین‌های خود باقی بمانند. به دلیل آن‌که سایر مسلمانان در فتح این دهکده شرکت نداشتند فدک به حکم قرآن مختص پیامبر (ص) شد و پیامبر (ص) هم درآمد این زمین‌ها را به مستمندان بنی‌هاشم می‌داد و سپس آن را به دستور قرآن (طبق نظر بعضی مفسران بر اساس آیه «وَآتِ ذَا الْقُرْ‌بَیٰ حَقَّهُ» «و حق خویشاوند را به او بده») به دخترش حضرت فاطمه (س) بخشید

 

 

دانلود کنید 

   چهارشنبه 9 بهمن 1398نظر دهید »

دیر آمدم دیر آمدم در داشت می‌سوخت

هیئت میان وای مادر داشت می‌سوخت

 

دیوار دم می‌داد، در بر سینه می‌زد

محراب می‌نالید، منبر داشت می‌سوخت

 

جانکاه قرآنی که زیر دست و پا بود

جانکاه‌تر آیات کوثر داشت می‌سوخت

 

آتش قیامت کرد، هیئت کربلا شد

باغ خدا یک بار دیگر داشت می‌سوخت

 

یاد حسین افتاده‌ام آن شب آب می‌خواست

ناصر که آب آورد سنگر داشت می‌سوخت

 

آمد صدای سوت، آب از دستش افتاد

عباس زخمی بود، اصغر داشت می‌سوخت

 

سربند «یازهرا»ی محسن غرق خون بود

سجاد از سجده که سر برداشت می‌سوخت

 

باید به یاران شهیدم می‌رسیدم

خط زیر آتش بود معبر داشت می‌سوخت

 

برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست

در عشق سرتاپای اکبر داشت می‌سوخت

 

دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند

گودال گل می‌داد خنجر داشت می‌سوخت

 

شب بود بعد از شام برگشتم به خانه

دیدم که بعد از قرن‌ها در داشت می‌سوخت

 

ما عشق را پشت در این خانه دیدیم

زهرا در آتش بود حیدر داشت می‌سوخت

 

حسن بیاتانی

   سه شنبه 8 بهمن 1398نظر دهید »

چرا حضرت علی علیه السلام از همسرش دفاع نكرد؟

 

ظلمی که به ظاهر مسلمانان پس از رسول خدا بر اهلبیت ایشان روا داشتند آنچنان زشت و باور نکردنی است که هیچ کس را یارای پذیرفتن مسئولیت آن نیست. آنها که حیات خود را در دفاع از ظالمان می جویند حتی با وجود مدارک روشن به هربهانه ای پیشوایان خود را از این جنایت تبرئه می نمایند.

چنین جسارتی به فاطمه در حضور علی علیه السلام محال است.

علي كه شير خدا است . علی اسد الله الغالب است . علی بود که در قلعه خيبر را با یک دست بلند کرد پس چگونه حاضر مي شود ببيند همسرش را در مقابل چشمانش كتك بزنند و او واکنشی نشان ندهد؟

 

پاسخ

در آغاز خوب است کمی از علی علیه السلام سخن بگوییم. وقتی علی علیه السلام را شناختی خواهی دانست آنچه را بر علی علیه السلام خرده گرفته اند خود سند مظلومیت اوست که باید تا جان در بدن هست بر آن مظلومیت گریست.

 

شجاعت علی علیه السلام وقتی سخن از شجاعت علی علیه السلام باشد دوست و دشمن انگشت حیرت به دهان می گیرند.

تاریخ اسلام را اگر مرور کنی شجاعت علی علیه السلام را در تمام صفحات آن خواهی یافت.

پرچم جهاد با دشمنان خدا همیشه دردست علی علیه السلام بود. 

ابن عباس گوید: « در جنگ هیچ کس به اندازه علی علیه السلام خود را در معرض خطر قرار نمی داد »(1)

علی علیه السلام را هیچکس پشت به دشمن ندید. در جنگ خیبر هر کس پای به میدان نهاد ناکام بازگشت تا اینکه رسول خدا صلى الله عليه و آله  فرمودند: ” فردا پرچم به دست كسى خواهم داد كه فتح و پيروزى به دست او انجام خواهدگرفت و خدا و رسول خدا را دوست دارد و خدا و رسولش نيز او را دوست دارند.كسى كه هرگز پشت‏به جبهه نمى‏كند". فردا در مقابل چشم اصحاب پرچم را به علی علیه السلام سپرد و علی چنان کرد که رسول خدا فرموده بود(2).

در وصف شجاعت علی علیه السلام ما چه گوییم وقتی خلیفه دوم خود می گوید: “به خدا سوگند! اگر شمشیر علی نبود‌، عمود خیمه اسلام استوار نمى‌شد". (3)

 

صبر علی علیه السلام

 

علی علیه السلام را به شجاعت شناختی. اینک در دیگری را به فضایلش می گشاییم. اگر علی علیه السلام را اسوه صبر و پایداری بنامیم به حق سخن رانده ایم.

آری صبر را باید از علی علیه السلام آموخت.

بنگر خداوند چگونه علی علیه السلام را بر صبرش می ستاید.(4) “وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ. الَّذينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ. أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ” و قطعاً [همه‏] شما را به چيزى از ترس و گرسنگى و كاهشى در ثروت‏ها و جان‏ها و محصولات، آزمايش مى‏كنيم؛ و به شكيبايان مژده ده. (همان) كسانى كه هر گاه مصيبتى به آنان برسد، مى‏گويند:» در حقيقت ما از آنِ خداييم؛ و در واقع ما فقط به سوى او باز مى‏گرديم. آنان، درودها و رحمتى از پروردگارشان، بر ايشان باد، و تنها آنان ره يافتگانند.

 

بندگی علی علیه السلام

علی در همه فضایل اخلاقی اسوه است. علی علیه السلام را گاه با شمشیر برکشیده در وسط کارزار می یابی و گاه کنج عزلت گزیده. گاه رگ گردن علی را از خشم بر آمده می بینی و گاه دست مهربانش را بر سر یتیمان.

او هم در شجاعت بی همتاست و هم در صبر. اما همه این فضایل ریشه در یک فضیلت دارد: علی علیه السلام قهرمان بندگی خداست. آنجا که پروردگارش او را در میدان جنگ می پسندد کسی جلودار علی نیست و آنگاه که فرمان خانه نشینی دهد قهرمان خیبر و احد و احزاب را در کنج خانه اش بینی.

علی قدمی جز برای بندگی خدا بر نمی دارد. شمشیر اگر میزند بندگی خدا را منظور می دارد. چه خوش گفت رسول خدا صلی الله علیه وآله: “لضربة على يوم الخندق خير من عبادة الثقلين"(5) هر ضربه شمشیر علی در جنگ خندق از عبادت جن و انس بالاتر است. آری آنجا نیز که خدا فرمان به صبرش دهد, علی اسوه صبر است. راز سکوت علی نیز همین است. او به فرمان رسول خدا مأمور به سکوت بود. رسول خدا به امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: تو را به بردباري در برابر آنچه كه از اين گروه به تو و فاطمه زهرا سلام الله عليها خواهد رسيد سفارش مي كنم، صبر كن تا بر من وارد شوي.(6) وگر نه کجا می توانند به خانه علی علیه السلام وارد شوند تا چه رسد همسرش را بیازارند.

وقتی خانه علی علیه السلام را گشودند رو به عمر کرد و فرمود: اي پسر صحّاك(عمر)! اگر مقدرات خداوندي و پيمان و سفارش رسول خدا صلي الله عليه وآله نبود، هر آينه مي فهميدي كه تو قدرت ورود به خانه مرا نداري.(7)

 

اینک دانستی که سکوت آزمونی سخت بر امیر مومنان علی علیه السلام بود. و به حق تکلیف بندگی را به جا آورد. علی به فرمان خدا باید بر غصب خلافت صبوری نماید و چنین می کند.

و اما پهلوان عرب آزمون دیگری را نیز در پیش دارد. که نام بردن از آن هر قلبی را محزون می سازد. علی باید بر مصیبت فاطمه شکیبایی نماید. این خود اوج مظلومیت علیست. جنگاوری که همتا ندارد اینک باید شاهد مصیبت همسرش باشد و دم بر نیاورد. جز عقل بندگی چه چیز علی علیه السلام را بر جای خود می نشاند؟

 

پانویس ها

(1)مناقب ابن مغازلی شافعی ۷۱ حدیث ۱۰۲

(2)بحار،ج 21،ص 3.اسد الغابة،ج 4،ص 107.

(3)شرح نهج البلاغة ۱۲/ ۵۱ تحقیق محمد عبد الکریم النمری ناشر دار الکتب العلمیة بیروت الطبعة الأولى ۱۴۱۸هـ – ۱۹۹۸م

(4)این آیات در شآن حضرت علی علیه السلام نازل شده است.

(5)بحارالانوار، ج20، ص 216/ مستدرک حاکم، ج 3، ص 32

(6)الشريف الرضي، أبي الحسن محمد بن الحسين بن موسي الموسوي البغدادي (متوفاي406هـ) خصائص الأئمة (عليهم السلام)، ص73، تحقيق وتعليق: الدكتور محمد هادي الأميني، ناشر: مجمع البحوث الإسلامية الآستانة الرضوية المقدسة مشهد - إيران، 1406هـ المجلسي، محمد باقر (متوفاي 1111هـ)، بحار الأنوار، ج 22، ص 484، تحقيق: محمد الباقر البهبودي، ناشر: مؤسسة الوفاء - بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية المصححة، 1403 - 1983 م.

(7)الهلالي، سليم بن قيس (متوفاي80هـ)، كتاب سليم بن قيس الهلالي، ص568، ناشر: انتشارات هادي ـ قم ، الطبعة الأولي، 1405هـ.

 

نویسنده: سید مهدی خدایی

   دوشنبه 7 بهمن 1398نظر دهید »

1 2 3 ...4 ... 6 ...8 ...9 10 11 12 ... 56

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 921
  • دیروز: 401
  • 7 روز قبل: 4963
  • 1 ماه قبل: 24946
  • کل بازدیدها: 841446
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 11
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 23
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 19
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1