آثار پرخوری در کلام رسول اکرم صلی الله

 

 پرخوری در کلام رسول اکرم صلی الله

 

این بیان نورانی رسول گرامی صلی الله و علیه و آله است که فرمود پرخوری بد است نه فقط برای این که طب می گوید برای این که عقل می گوید بد است « آن بیان نورانی حضرت امیر این بود که « هیچ طلبه و دانشجوی پر خور عالم نخواهد شد »


بالاخره غذا یک حساب و کتابی دارد ، مگر انسان هر چقدر دهانش باز باشد و معده اش حال دارد داخل معده اش می ریزد ! هیچ طلبه و هیچ دانشجویی ، اگر پر خور باشد دانشمند نمی شود ، غذا یک حدی دارد .


حالا این مربوط به‌علم و سواد است ، بالاتر از علم و سواد که فضایل اخلاقی است فرمود ؛ پرخوری قساوت قلب می آورد.


آن بیان نورانی حضرت امیر ناظر این بود که پرخوری با باسواد شدن جمع نمی شود . این بیان نورانی رسول گرامی اسلام صلی الله ناظر به این است که پرخوری با طهارت دل و شکستگی دل همراه نیست . چرا که قلبی که شکسته نباشد ، قسی باشد میزبان خدا نیست.

 

سخنان آیت الله جوادی آملی شنیده شده .

   یکشنبه 27 فروردین 13961 نظر »

تدابیر پاکسازی بدن در فصل بهار 

 

 

سید مهدی میر غضنفری متخصص فیزیولوژی و استاد دانشگاه علوم پزشکی ارتش جمهوری اسلامی ایران

   یکشنبه 27 فروردین 1396نظر دهید »

پیام درپی جاری شدن سیل در استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، کردستان و اردبیل
 

 سیل در آذربایجان

 

در پی جاری شدن سیل در استانهای آذربایجان شرقی و غربی و کردستان و اردبیل که به جان باختن تعدادی از هم‌میهنان منجر شد، حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی با صدور پیامی ضمن تسلیت این حادثه مصیبت‌بار تأکید کردند: وظیفه فوری مسئولان ذیربط، کمک به آسیب دیدگان و کاستن از رنج و اندوه آنان است.

 

سیل در آذربایجان

 

متن پیام رهبر معظم انقلاب به شرح زیر است:

 

بسمه­ تعالی

حادثه سیل در استانهای آذربایجان شرقی و غربی و کردستان و اردبیل که به جان باختن تعدادی از هم‌میهنان عزیز و خسارتهای سنگین مالی انجامید، حادثه‌ئی دردناک و مصیبت‌بار است.

 

اینجانب با تأثر و اندوه، به داغداران و مصیبت‌زدگان عرض تسلیت و همدردی میکنم و صبر و آرامش قلبی آنان را از خداوند مسألت مینمایم و رحمت و مغفرت برای جان‌باختگان می‌طلبم.

 

وظیفه فوری مسئولان ذیربط، کمک به آسیب دیدگان و کاستن از رنج و اندوه آنان است. لازم است هیچ تأخیر و سستی در ادای این وظیفه نشود. و امیدوارم خداوند لطف و تفضل و کمک خود را شامل حال مصیبت‌دیدگان و کمک‌کاران فرماید.

 

سیّد علی خامنه‌ای
٢٦ فروردین ٩٦ 
 

 

http://farsi.khamenei.ir/message-content?id=36211

 

   شنبه 26 فروردین 1396نظر دهید »

ابراهیم ابن ادهم 

 

تذکره الاولیا ، ذکر ابراهیم ابن ادهم

 

نقل است که عیال داری بود ، نماز شام می رفت و هیچ چیز نداشت از طعام و گرسنه بود و دلتنگ که به اطفال و عیال چه گویم که دست تهی میروم ، در دردی عظیم می رفت ، ابراهیم را دید ساکن نشسته گفت : « یا ابراهیم مرا از تو غیرت می آید که تو چنین ساکن و فارغ نشسته ای و من چنین سرگردان و عاجز »

 

ابراهیم کفت : هر چه ما کرده ایم از حج ها و عبادت های مقبول و خیرات مبرور این جمله را به تو دادیم تو یک ساعت اندوه خود را به ما دادی .

 

نقل است که معتصم پرسید از ابراهیم که چه پیشه داری ؟ 

گفت :« دنیا را به طالبان دنیا  مانده ام و عقبی را به طالبان عقبی رها کرده ام و بگزیده ام در این جهان ذکر خدای و و در آن جهان لقای خدای .»

 

دیگری از او پرسید ؛ پیشه تو چیست ؟

گفت : « تو ندانسته ای که کارکنان خدای را به پیشه حاجت نیست »

 

 

دیده شده در کتاب تذکرالاولیا ، فریدالدین عطار نیشابوری ، مصحح احمد آرام ، باب یازده ، ص ۹۸

   شنبه 26 فروردین 1396نظر دهید »

گفتگویی چند با خرد 

 

عطار نیشابوری

 

 

با  خرد  دوش  در سخن  بودم

کشف   شد بر دلم  مثالی  چند

 

گفتم   ای   مایه   همه   دانش

دارم   الحق ز  تو سئوالی  چند

 

چیست   این    زندگانی    دنیا

گفت  خوابیست  یا  خیالی  چند

 

گفتمش چیست مال وملک جهان

گفت درد است سر و وبالی چند

 

گفتم  اهل  زمانه   در  چه  رهند

گفت  در  بند  جمع   مالی  چند

 

گفتم  این  را  چه حالتست  بگو

گفت  غم  خوردن  و ملالی  چند

 

گفتم   او  را   مثال  دنیا  چیست

گفت   زالی   کشیده  خالی چند

 

گفتمش  چیست کدخدائی  گفت

هفته ای عیش و غصه سالی چند

 

گفتم این   نفس رام  کی   گردد

گفت : چون یافت گوشمالی  چند

 

فتنه  انگیز گفتمش چه کس اند ؟

گفت  سر  گشتگان   زالی  چند

 

گفتم  اهل  ستم  چه  طایفه اند؟

گفت گرگ و سگ و شغالی  چند

 

گفتم  آری  سزای ایشان  چیست

گفت     در   آخرت   نکالی    چند

 

گفتمش    چیست   گفته    عطار ؟

گفت  پند است و حسب حالی چند

 

 

شیخ فریدالدین عطار نیشابوری 

   شنبه 26 فروردین 13965 نظر »

توجیه احمدی نژاد برای شرکت در انتخابات

 

 

توصیه رهبر به رییس جمهور دولت نهم و دهم برای عدم شرکت در انتخابات (بیانات در ابتدای درس خارج فقه)

دنباله‌ی حدیث قبل از جناب ابی‌حمزه‌ی ثمالی از حضرت سجاد (سلام‌الله‌علیه) که فِقراتی از این حدیث را در روزهای قبل خواندیم. «إن زُکِّیَ خَافَ ما یَقولون»

 حالا قبل از آنی که این فقره را عرض بکنم، این تذکر را، توجه را بدهم که از مطلبی که ما دیروز در ذیل این فقره‌ی قبلی گفتیم مثل اینکه سوءبرداشت شده، بعضی‌ها سوءتلقّی کردند. خب حالا سوءبرداشت فی‌نفسه چیز مشکلی نیست. لکن وقتی که این منتهی بشود به بگومگو و بخصوص در این فضای مجازی و این یک چیزی بگوید، آن یک چیزی بگوید، مایه‌ی کدورت و دل‌چرکینیِ برادران مؤمن از یکدیگر بشود آن‌وقت این چیز بدی است. بنده‌ی حقیر که این همه اصرار دارم بر وحدتِ قلوب و حرکت در مسیر واحد و اتحاد نیروهای کشور، بخصوص نیروهای مؤمن و انقلابی، خدای نکرده یک چیزی آدم بگوید که مایه‌ی اختلاف بین نیروها بشود، این را به خدا پناه می‌بریم. نباید این چیزها را مایه‌ی اختلاف قرار داد.


 خب بله، یک نفری، یک آقایی آمده پیش من، من هم به ملاحظه‌ی صلاح حال خود آن شخص و صلاح حال کشور به ایشان گفتم که شما در فلان قضیه شرکت نکنید. نگفتیم هم شرکت نکنید، گفتیم صلاح نمی‌دانیم ما، شما شرکت کنید. این را گفتیم. خب یک چیز عادی است. انسان بایستی آن چیزی را که می‌بیند و می‌فهمد و فکر می‌کند که به نفع برادر مؤمن‌اش است باید به او بگوید دیگر. ما هم اوضاع کشور را خب، غالباً بیشتر از اغلب افراد آشنا هستیم.

 

آدم‌ها هم، بخصوص آدم‌هایی که صدها جلسه با ما نشستند و برخاستند، بیشتر و بهتر از دیگران می‌شناسیم. با ملاحظه‌ی حال مخاطب و اوضاع کشور به یک آقایی انسان توصیه می‌کند که آقا شما اگر در این مقوله وارد شدید، این دو قطبی در کشور ایجاد می‌شود. دو قطبی در کشور مضرّ است به حال کشور. من صلاح نمی‌دانم شما وارد بشوید. بله، این چیز خیلی مهمی که نیست. این یک چیز خیلی طبیعی است، خیلی ساده است. بله، ما این توصیه را به یکی از آقایان، به یکی از برادران کردیم. خب حالا این مایه‌ی اختلاف بشود بین برادران مؤمن، یکی بگوید فلانی گفته، یکی بگوید نگفته، یکی بگوید چرا پشت بلندگو نگفته؟ خب حالا این هم پشت بلندگو.

 

 دشمنان هم که گوش خواباندند استفاده کنند. ببینید، حواستان جمع باشد. خب به رادیوی «فردا» یا رادیو‌ی «بی‌بی‌سی» چه ارتباطی دارد این قضیه؟ می‌پردازند، بحث می‌کنند، تحلیل می‌کنند، علت چیست، چرا گفتند، این چیست معنایش؟ این معنایش این است که دشمن می‌خواهد استفاده کند. ما چه‌کار باید بکنیم؟

 

ما باید نقطه‌ی مقابل دشمن حرکت بکنیم. یعنی مطلب خیلی عادی است، همین‌طور که بنده عرض کردم. خب شما برادر مؤمن من هستی. یک چیزی را به مصلحت شما می‌دانم، می‌گویم به شما. این اشکالی که ندارد ظاهراً. چیز خوبی است. لازم هم هست شرعاً. لازم هم هست خیرخواهی. «النّصیحةُ لِلمُؤمنین» یا «لِلإخوةِ المُؤمنین» یا «لأئمّة المؤمنین» در همه‌ی صور. این یک چیزی خوبی است دیگر. انسان باید نصیحت کند. نصیحت یعنی خیرخواهی. من به جنابعالی که مثلاً آقای آشیخ عبدالعالی اسمتان است من باب مثال علاقه‌مندم. می‌دانم شما اگر وارد این مقوله شدی به ضررت است. به ضرر کشور هم هست. به شما می‌گویم وارد نشو. نمی‌گویم هم وارد نشو. امر و نهی نیست. حالا بعضی گفتند آقا دستور دادند، امر کردند، نه، گفتیم صلاح نمی‌دانیم. من صلاح نمی‌دانم. این چیز خوبی است. این چیز بدی نیست.

 


 اینی هم که حالا بگویند که فلانی [رهبری] تحت تأثیر زید و عمرو و بکر و … است؛ نه، این حرف‌ها چیست؟ بنده از زید و عمرو و بکر و اینها هم بیشتر اطلاع دارم، هم انگیزه بیشتر دارم. آنچه که واقعاً  مصلحت باشد، آنچه که مصلحت بدانم بینی و بین‌الله، ما باید به خدا جواب بدهیم. یکی از دعاهایی که دائماً باید امثال بنده و شما بکنیم این است، «وَاسْتَعمِلْنی لِما تَسْألُنی غَداً عَنه» فردا از ما سؤال می‌کنند. چرا فلان چیز را گفتید، چرا نگفتید. از نگفتید هم سؤال می‌کنند. فقط از گفتید نیست. چرا فلان کار را کردید، چرا نکردید. از نکردید هم سؤال می‌کنند.

 

بنابراین نه، ما این فقره‌ای که دیروز معنا کردیم ناظر به این قضیه اصلاً نبود. داشتیم حدیث را معنا می‌کردیم مثل اینکه امروز هم حدیث را معنا می‌کنیم. آن قضیه هم همینطور است که عرض کردیم. بین برادران مؤمن اختلاف سر این چیزها هیچ مصلحت نیست. شما یک چیزی بگویید، آن یک چیزی بگوید، آن یک چیزی بگوید. یک نفر سومی هم منتظر باشد، به مجردی که شما با هم دعوا کردید، او بیاید از میانه سود خودش را ببرد؛ بردارد ببرد. اینها را باید مراقب بود. امروز کشور به اتحاد نیروها احتیاج دارد. بخصوص نیروهای مؤمن. نیروهای پای کار. سعی کنند از این چیزها اختلاف بوجود نیاورند.

 

شنیده شده و دیده شده در.http://farsi.khamenei.ir

۵ مهر ۹۵

   شنبه 26 فروردین 1396نظر دهید »

پیوستن به خدا 

 

ملاصدرا

 

طلبه ای از ملاصدرا پرسش کرده بود که آیا انسان در دوره حیات به خداوند می پیوندد ، از استاد پرسید آیا بعد از این که انسان بر اثر علم و ترکیه نفس توانست به خداوند بپیوندد شریک قدرت خدا خواهد شد یا خیر ؟

 

ملاصدرا گفت : یک انسان کامل به خداوند می پیوندد چون خود خداوند در قرآن گفته است که ما از او هستیم ولی بعد از پیوستن به خدا در قدرت او شریک نمی شود .

 

طلبه پرسید : اگر در قدرت خدا شریک نمی شود چگونه به خدا می پیوندد ؟

ملاصدرا گفت : پیوستن یک انسان کامل به خدا شبیه است به پیوستن یک ذره به خورشید و ذره گرچه به خورشید واصل می شود ولی در قدرت آفتاب شریک نمی گردد .

 

 

دیده شده در کتاب ملاصدرا فیلسوف و متفکر بزرگ اسلامی ، تالیف هانری کربن ، ترجمه ذبیح الله منصوری ، انتشارات بدرقه جاویدان ،ص ۳۰۶

   پنجشنبه 24 فروردین 1396نظر دهید »

ظالمان و ستمکاران 

 

 ظلم و ستم

 

یک گروه که قرآن آنها را از مستحقان عذاب جاوید شمرده ظالمان و ستمکارانند چنانچه در آیه ۴۵ سوره شوری می خوانیم «قال الذین امنوا ان الخاسرین الذین خسروا انفسهم و اهلیهم یوم القیمه الا ان الظالمین فی عذاب مقیم :و ایشان را می بینی که بر آتش عرضه می شوند در حالیکه از شدت ذلت خاشع شده اند و با گوشه چشم و پنهانی به آن می نگرند و کسانی که ایمان آورده اند، می گویند: همانا زیانکاران کسانی هستند که در قیامت ، خود و خاندانشان رااز کف داده اند، آگاه باشید که ستمگران در عذابی دائمی خواهند بود)

 

این تعبیر نیز نشان می دهد که سرانجام ظلم و ستم ، خلود در آتش دوزخ است .

حال این نکته است که آیا منظور از ظلم و ستم در اینجا ظلم و ستم بر بندگان خدا و مستضعفان است یا ظلم بر خویشتن و گرایش به شرک ، چرا که شرک طبق آیه ۱۳ سوره لقمان « ظلم عظیم » است و در آیه ۲۵۴ سوره بقره نیز آمده « والکافرون هم الظالمون : کافران همان ظالمان هستند ».

 

جمعی از مفسران معنی دوم را ترجیح داده اند و شاید جمله قال الذین امنوا نیز گواه براین معنی باشد که مومنان مظلوم که از دست کفار ظالم ستم های فراوان دیده اند چنین سخنی را در قیامت می گویند .

در آیه ۱۷ سوره حشر نیز بعد از اشاره به خلود شیطان و اتباعش در دوزخ می فرماید : « و ذلک جزا الظامین ؛ این است کیفر ستمکاران » 

 

اما با توجه به اینکه سخن از شیطان و پیروان کافر اوست و در آیه قلل از آن این معنی آمده است « کمثل الشیطان اذان قال الانسان اکفر علما کفر قال انی بری منک ؛ کار آنها همچون شیطان است که زه انسان گفت کافر شو ( تا مشکلاتت را حل کند ) اما هنگامی که کافر شد گفت از تو بیزارم »

 

پس می توان گفت که منظور از ظلم در این آیه مصداق اتم آن یعنی کفر است .

 

 

دیده شده در کتاب پیام قرآنی ، آیت الله مکارم شیرازی ، انتشارات دارالکتب الاسلامیه ، جلد ۶ ، ص ۴۸۷

   پنجشنبه 24 فروردین 1396نظر دهید »

اوج بصیرت حضرت زینب سلام الله 

 

 

حضرت زینب سلام الله

 

حضرت زینب سلام الله در سنین ۵ سالکی بودند که مادر عظیم الشان خود را از دست دادند و عجیب است که خطبه فدکیه ایشان را با آن سن کم روایت کردند .
در بین مردم این موضوع مطرح است که حضرت زینب هنگام ازدواج با عبدالله شرط کرده است که هرگاه من خواستم با برادرم حرکت کنم اختیار داشته باشم این در هیچ منبع تاریخی ثبت نشده است و اصلا سندیت ندارد .

 

 

حضور ایشان در کنار امام حسین علیه السلام اوج بصیرت حضرت زینب را می رساند ، شما ببینید که امام زمان عجل الله در خطر است ، اینجا دیگر مرد و زن نمی شناسد ، نه اینکه شرط ضمن عقد کرده باشد که من با برادرم باشم . صحبت برادر نیست ، صحبت امام زمان است ، لذا ایشان زندگی را رها می کنند و همراه امام زمان می شوند ، اینها در اوج بصیرت هستند که می خواهند امام زمان عجل الله را تنها نگذارند و از اینجا است که ما در می یابیم که چقدر مردان بی بصیرتند و به دا این بانوان عظیم الشان هم نرسیدند ..

 


در حقیقت حضرت زینب سلام الله به شهادت رسیدند ، درست است که به قتل نرسیدند ولی کسی یک کوله باری از غم و مصیبت و پیام رسانی را به عهده داشته در حقیقت به شهادت رسیده . بنابر قول مشهور حضرت زینب سلام الله یک سال و نیم بیشتر بعد از واقعه کربلا در قید حیات نبودند و در سال ۶۲ از دنیا رفتند …

 

 


استاد رجبی دوانی

   چهارشنبه 23 فروردین 13966 نظر »

احادیثی از علی علیه السلام 

 

 

۱_ العزیز من اعتزَ بالطاعه : شخص ارجمند آن است که به وسیله فرمانبرداری از خدا ارجمند شود .

 

۲_الاباطیل موقعه فی الاظاظیل : چیزهایی باطل پایگاهی است در میان گمراهی .

 

۳_البخیل متحجج بالمغاذیر و التعالیل : بخیل همواره به وسیله عذرها و علت ها بهانه می آورد .

 

۴_ العقل زین لمن رزقه : خرد زینتی است که از آن بهرور است.

 

۵_اصاب متان اوکاد : آنکس که با نرمش رفتار کند به هدف می رسد یا نزدیک به رسیدن است .

 

۶_اخطا مستعجل اوکاد : آن کس که با شتاب رفتار کند خطا می کند یا نزدیک به خطا کردن است .

 

۷_الزهدان لا تطلب  المفقود حتی یعدم الموجود : زهد آن است که آنچه را که وجود ندارد نطلبی تا این که آنچه که موجود است آنچه که موجود است از بین برود .

 

۸_الکریم من بذل احسانه : بخشنده آن است که برایکان احسان کند .

 

۹_ احسان النیه یوجب المثوبه : داشتن حسن نیت پاداش نیکو را واجب می کند .

 

۱۰_الحازم من کف اذاه : دور اندیش آن است که دست از آذار مردم بکشد .

 

 

دیده شده در کتاب  غررالحکم و دررالکلم دوهزار حدیث از حضرت علی علیه السلام ، ترجمه کاظمی خلخالی ، انتشارات فواد ، ص ۱۰۶ و ۱۰۷.

   سه شنبه 22 فروردین 1396نظر دهید »

1 ... 109 110 111 ...112 ... 114 ...116 ...117 118 119 ... 250

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 476
  • دیروز: 1017
  • 7 روز قبل: 4504
  • 1 ماه قبل: 25548
  • کل بازدیدها: 842463
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 21
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 25
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 19
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1