ذکر همراه بودن با اهل بیت علیه السلام در دنیا و آخرت 

 

« اسماعیل بن سهل » کفت : به امام رضا علیه السلام نوشتم : دعایی به من بیاموز که چون آن را بنگرم در دنیا و آخرت با شما باشم .

حضرت علیه السلام در پاسخ نوشت : « اناانزلناه » را بسیار تلاوت کن و لب هایت را با استغفار تر و تازه کن ( همواره استغفار بر زبانت باشد .)

 


دیده شده در کتاب ذکرها شگفت معصومین ، سید عباس اسلامی حسینی ، نشر بوستان قرآن ، ص ۴۸ 

   چهارشنبه 22 دی 13951 نظر »

هزار و سه پند شیطان !!


 

روزی حضرت موسی علیه السلام نشسته بودند که ابلیس لعین نزد او آمد و در ضمن گفتگوهایش به آن حضرت عرض کرد : می خواهم هزار و سه پند و حکمت به تو بیاموزم و با این پندها و اندرزها تو را موعظه کنم و راه تکامل و طریق سعادت را به تو بنمایم !!


موسی علیه السلام او را شناخت و اینگونه پاسخ داد : 

آنچه که تو می دانی ، بیشتر از آن را من می دانم ، تو برو خودت را موعظه کن و از بدبختی و فلاکت ابدی نجات بده ، تو اهل موعظه و پند نیستی ، اگر اهلیت این کار را داشتی هرگز در مقابل خدا قد علم نمی کردی و جسورانه دستوراتش را رد نمی کردی ، من موعظه و پند را می پذیرم و به آن سفارش می کنم ، اما نه از شخصی مثل تو ، نیازی به پندهای تو ندارم و موعظه دروغین تو را نمی پذیرم چون خدای متعال و آفریدگار مهربان دستور داده حرف تو را نپذیرم : 


أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ : اى فرزندان آدم مگر با شما عهد نكرده بودم كه شيطان را مپرستيد زيرا وى دشمن آشكار شماست ( سوره یس آیه ۶۰) 


اما مثل این که این بار با دفعات قبل متفاوت بود و جبرئیل امین نازل شد و پیام الهی را اینگونه به موسی علیه السلام نازل نمود :

« ای موسی ! خداوند متعال می فرماید :هزار  پند و نصیحت ابلیس فریب و دروغ است و می خواهد تو را و بندگان مرا در زیر نقاب موعظه و نصیحت گمراه کند ، اما سه پند او را گوش بسپار و به آن عمل کن و به دیگران برسان که راه درست و طریق نجات در آن است و با عمل به این سه پند و موعظه کمر ابلیس خم می شود و دستش از گمراهی شما قطع می شود »

پس از آن که موسی طبق دستور الهی از ابلیس خواست تا سه پند از هزار و سه پند و موعظه اش را بیان کند ، ابلیس شروع کرد به بیان آنها :


پند اول :

ای موسی ! هرگاه تصمیم بر انجام کار نیکی گرفتی در انجام آن کار خیر عجله کن ، وگرنه من تو را پشیمان می کنم و با تمام نیرو به تو حمله ور می شوم تا آن عمل نیک را انجام ندهی و کار خیری را به سامان نرسانی

 

پند دوم :

ای موسی ! اگر با زن نامحرمی خلوت کردی ، از من غافل مباش که سخت در فکر هلاک تو هستم و همه نیروی خود را در گمراه کردن تو به کار می گیرم و تا تو را به حرام نیندازم و پرده عفتت را پاره نکنم از پای نمی نشینم .

ای موسی ! نمی دانی چه انسان هایی را از طریق چشم چرانی و شهوت به ورطه سقوط و تباهی کشانده ام .

 

پند سوم :

ای موسی ! هرگاه خشمگین شدی و غصب کردی ، جای خود را عوض کن و هیچ کاری انجام نده که من حضور دارم و فتنه ای بر پا می کنم .

 

پس از آن که ابلیس پندهای خود کفت به موسی علیه السلام رو کرد و بیان داشت :ای موسی ! اکنون که تو را پند دادم به تو حقی پیدا کردم ، در عوض از خدا بخواه تا مرا بیامرزد چرا که تو مقام و منزلتی در درگاه خدا داری .

موسی به درخواست ابلیس پاسخ مثبت داد و از ابلیس شفاعت کرد ! خداوند متعال در پاسخ فرمود : شفاعت تو را می پذیرم اما شرط آمرزش شیطان آن است که بر قبر حضرت آدم علیه السلام سجده کند .

حضرت موسی فرمان خدا را به ابلیس ابلاغ کرد و ابلیس که همچنان در خودخواهی و تکبر غوطه ور بود گفت : ای موسی ! من در آن هنگام که آدم زنده بود بر او سجده نکردم حال چگونه می توان بر قبرش سجده کنم ….

 

 

دیده شده در کتاب سه پند شیطان ، سید اسماعیل شاکر اردکانی ، انتشارات فرهنگ اهل بیت علیه السلام خلاصه صفحه ۸ تا ۸۱ .

   سه شنبه 21 دی 1395نظر دهید »

خاطره ای از حجت الاسلام محمد جواد سامی 

 

 

روزی برای توجیه طرح عملیات محرم در گرمترین ساعات روز زیر یک چادر محقر و ساده ، کالک عملیاتی قرارگاه را مقابل آقا مهدی زین الدین گشودم . او با تواضع تمام با ذره بین نقشه را می کاوید و روی خطوط آن حرکت می کرد .


راننده ای که کنار چادر منتظر نشسته بود ، آنقدر شیفته حرکات متین و کلام دلنشین او شده بود که بی اختیار هر لحظه خودش را به او نزدیک می کرد . آقا مهدی انگار در عالم دیگری به سر می برد ، ناگهان سربلند کرد و صورتی را نزدیک صورت خود ، وسط نقشه دید . ملایم پرسید : « آقا کی هستند ؟ » 

 

وقتی مسولیت او را گوشزد کردم گفت : « چرا نگفتید مهمان داریم ؟! » ایشان را پای این چادر گرم معطل کرده ایم ! 

 

بعد رو به راننده کرد و گفت : « دوست من ! اینها برای شما مفهوم نیست . سر فرصت همه را برایتان توضیح می دهم .»

سپس دستور داد محل مناسبی برای او مهیا کنند . بعد از او عذر خواهی کرد .

 

در بازگشت به مقر ، راننده از مسولیت آقا مهدی و کار او پرسید . وقتی گفتیم که ایشان فرمانده لشکر هستند ، به حدی منقلب شد که تا چند لحظه قادر به حرکت نبود.

 


دیده شده درکتاب ۱۴ سردار شهید ، احمد امامی راد ، انتشارات حدیث نینوا ، ص ۲۷.

   دوشنبه 20 دی 13955 نظر »

عاقبت عمل خیر 


 

آیت الله آقای احمدی میانجی از علمای بزرگ قم یک بار نقل می کرد که در شهر میانه یکی از همشهری های ما مردی بود بی سواد و ثروتمند و عجیب دست و دل باز ، ایشان می گفت این پیرمرد یک خانه داشت با چندین اتاق که در همه اتاق اثاثیه لازم هم گذاشته بود تا اگر کسی هم نیاز داشت به آنهان می داد و یک خانه دیگر داشت این را آماده کرده بود برای عالم که در ماههای محرم و رمضان به علما میداد و تمام مخارج را نیز خودش می داد .

 

زکاتش را هم اینگونه حساب می کرد که یک قطعه زمین میداد با این که زمین خیلی بیشتر از پول زکاتش می شد ، ولی اینگونه زکات میداد .ماه مبارک رمضان در زمان قحطی نان درست می کرد خیلی زیاد با یک مقداری مایحتاج اولیه ، نزدیک افطار به خانه فقرا می رفت و به آنها میداد ..

 

آقای احمد میانجی می فرمود از قول پدرش که ایشان مریض شد و پدر آقای احمد میانجی به عیادت ایشان رفت و ایشان به پدر آقای احمد میانجی گفت من دیگر رفتنی هستم و شما تا من را غسل و کفن نکردند از اینجا نرو ….

 

وقتی که حال ایشان بد شد پدر آقای احمد میانجی کنار ایشان نشست و ایشان با بد حالی نشست و به ائمه اطهار سلام داد ( السلام علیک یا رسول الله ، السلام علیک یا امیرالمومنین … ) معلوم بود که چهارده معصوم علیهم السلام آمده اند . بعد یک جمله گفت که خدایا خودت فرمودی که به پیرمردها احترام بگذارید ، من هم پیرمرد شده ام و دارم می آیم خودت احترام ما را نگه دار .

 

اینگونه مرگ ها چقدر شیرین است .

 

چقدر زیبا با خدا معامله کرد در زندگی و آخر هم علم خود را برد که گفت خدایا پیرمرد شده ام احترام کن ، این است که اگر معارف را در قلب وارد کنیم چقدر شیرین است که در لحظه آخر شرمنده روی اهل بیت نخواهیم بود .شرمندگی بدترین عذاب است برای مومن .

 

 

سخنان استاد عالی ، شنیده شده .

   دوشنبه 20 دی 1395نظر دهید »

مرثیه حضرت معصومه



 

روی قبرم بنویسید که خواهر بودم
سال ها منتظر روی برادر بودم


روی قبرم بنویسید جدایی سخت است
این همه راه بیایم، تو نیایی سخت است


یوسفم رفته و از آمدنش بی خبرم
سال ها میشود و از پیرهنش بی خبرم


روی قبرم بنویسید ندیده رفتم
با تن خسته و با قد خمیده رفتم


بنویسید همه دور و برم ریخته اند
چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند


چقدر مردم این شهر ولایی خوبند
که سرم را نشکستند خدایی خوبند


بنویسید در این شهر سرم سنگ نخورد
به خداوند قسم بال و پرم سنگ نخورد


چادرم دور وبرم بود و به پایی نگرفت
معجرم روی سرم بود وبه جایی نگرفت


…من کجا شام کجا زینب بی یار کجا؟
من کجا بام کجا کوچه و بازار کجا



علی اکبر لطیفیان

 

کلیدواژه ها: شعر مذهبی
   یکشنبه 19 دی 1395نظر دهید »

بیوگرافی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی




آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در سن ۸۲ سالگی دار فارنی را وداع گفت.


اکبر هاشمی رفسنجانی سوم شهریور ماه سال ۱۳۱۳ ه.ش (برابر با ۴ آگوست ۱۹۳۴) در روستای بهرمان شهرستان رفسنجان و در خانواده‌ای نسبتاً ثروتمند به دنیا آمد. او یکی از ۹ فرزند میرزاعلی هاشمی بهرمانی و ماه‌ بی‌بی صفریان است.


پدرش با تحصیلات حضوری از باغداران و تاجران پسته بهرمان از توابع بخش نوق رفسنجان بود. نام خانوادگی هاشمی برای خانواده ایشان، با آن‏ که سیّد نیستند، به این دلیل انتخاب شده است که نام جدّ پدری وی حاج هاشم بوده است که در سرتا سر منطقه، املاک و امکانات زیادی داشته است. هاشمی تحصیل را، از سن ۵ سالگی در مکتب خانه ای در نوق آغاز نمود.


در سن ۱۴ سالگی به قم رفت و به تحصیل علوم دینی پرداخت و به درجه اجتهاد نائل گردید. اساتید وی در حوزه علمیه قم آیات عظام سید حسین طباطبایی بروجردی، امام خمینی (ره)، سید محمد محقق داماد، محمدرضا گلپایگانی، سید محمد کاظم شریعتمداری، عبدالکریم حائری یزدی، شهاب ‌الدین نجفی مرعشی، محمد حسین طباطبائی و حسینعلی منتظری بوده‌ اند.


وی در آنجا تحت تاثیر تعلیمات امام خمینی (ره) به سیاست روی آورد و به مخالفت با حکومت محمد رضا شاه پهلوی و انقلاب سفید او پرداخت. با تبعید امام، نقش هاشمی در مبارزه با شاه و نمایندگی امام در داخل کشور پررنگ ‌تر شد. با وجود نگرش ضد غربی انقلابیون، او سفرهای زیادی از ژاپن در شرق تا ۲۰ ایالت از ایالات متحده در غرب نمود.


هاشمی در سال ۱۳۳۷ با عفت مرعشی که دختری از خانواده روحانی و از نوادگان سید محمد کاظم طباطبایی یزدی است، ازدواج نمود. او خواهر حسین مرعشی، معاون سید محمد خاتمی در دوران ریاست جمهوری و از مدیران اصلی دولت سازندگی است. ثمره این ازدواج ۵ فرزند به ترتیب و به نامهای فاطمه، محسن، فائزه، مهدی و یاسر است.


دو دختر او با دو پسر آیت ‏الله لاهوتی اشکوری، امام جمعه سابق رشت و از دوستان هاشمی در زندان (که یکی پزشک و دیگری دندانپزشک است) ازدواج کردند.


آیت الله هاشمی رفسنجانی بیش از آنکه به عنوان یک شخصیت علمی شناخته شده باشد، به عنوان یک چهره سیاسی مطرح است و این هم به خاطر فعالیت های فراوان سیاسی ایشان در دوران قبل و بعد از انقلاب است. با مراجعه به اسناد معتبر تاریخی می توان همواره از ایشان در مناسبتهای مختلف سیاسی نام و نشانی پیدا کرد.


هاشمی رفسنجانی فعالیت سیاسی خود را از سال ۱۳۴۰ آغاز کرد. او در دوران قبل از انقلاب، بسیار به امام نزدیک بود. هاشمی در دوران پیش از انقلاب و در طول نهضت امام خمینی (ره) به صورت یک عضو فعال و همیشه در صحنه حضور داشته است. نمونه بارز حمایت ایشان از امام خمینی (ره)، حرکتی بود که ایشان به همراه دیگر علما در اعتراض به زندانی شدن امام انجام دادند.


هاشمی رفسنجانی پس از انقلاب اسلامی عناوین افتخاری متعددی را از مجامع علمی دنیا کسب کرده و دانشگاه تهران نیز عنوان دکترای افتخاری علوم سیاسی را به ایشان اهدا کرده است.


آیت‌ الله هاشمی رفسنجانی همچنین در شهریورماه ۱۳۸۶ به دنبال رحلت آیت‌ الله مشکینی رئیس فقید مجلس خبرگان رهبری در دومین اجلاس سالانه دوره چهارم مجلس خبرگان، به ریاست این مجلس مهم و تأثیرگذار برگزیده شد. وی اسفند سال ۱۳۸۹ریاست مجلس خبرگان رهبری را به آیت‌ الله مهدوی کنی سپرد.


اکبر هاشمی بهرمانی، روحانی و سیاستمدار، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس اسبق مجلس خبرگان رهبری نخستین رئیس مجلس ایران و چهارمین رئیس جمهور ایران در دو دوره پیاپی بین سال‌های ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ بود و به عنوان یکی از پرنفوذترین شخصیت‌های سیاسی جمهوری اسلامی شناخته می‌ شد .


 

دیده شده درhttp://www.parsine.com

   یکشنبه 19 دی 1395نظر دهید »

در درون هر فردی یک فرعون است ، ۱۹ / ۱۰ / ۹۵




در قرآن هر جا صحبت از تربیت می شود، از  دو کلید واژه «تعلیم» و «تزکیه» استفاده شده است، خداوند در قرآن واژه تزکیه را به جای اخلاق و تهذیب به کار برده است.


انسان در راه تغییر خود، چه به صورت درونی و چه به صورت بیرونی باید توجه داشته باشد که تغییر یا در جهت مثبت است و یا در جهت منفی؛ برای تغییر در جهت مثبت که همان رشد و تعالی است موانع و عوامل بازدارنده ای وجود دارد که باعث تنزل اند و باید برداشته شوند، واژه ای که معنای برطرف کردن این موانع بازدارنده را می رساند واژه «تزکیه» است.


قرآن همه این موارد را در آیاتی کوتاه در سوره نازعات آورده است، خداوند به موسی فرمود که به سراغ فرعون برو و بگو «هل لک الا ان تزکی؟» یعنی «می خواهی پاک شوی و رشد کنی و به کمال برسی؟»


انسان ابتدا باید بخواهد که رشد کند و این خواست فطری را در خود بیدار سازد، خب حالا پس از خواستن، باید به سمت کدامین هدف برویم؟ قرآن در ادامه می گوید «و اهدیک الی ربک فتخشی» یعنی هدف، هدایت به سوی پروردگار است. نشانه اش چیست؟ «فتخشی» یعنی نسبت به آینده ات نگران می شوی و احساس مسئولیت می کنی.


لطف و رحمت خداوند آن قدر زیاد است که حتی از هدایت فرعون هم دست برنداشت ، البته در درون هر انسان فرعونی وجود دارد که می گوید «انا ربکم الاعلی»؛ اگر زمینه ای پیدا کند و ببیند که به حرف هایش گوش می دهند، بدش نمی آید که ادعای خدایی کند، این خاصیت انسان است که همانطور که تمایل فطری به رشد دارد، در درونش عاملی وجود دارد که او را به سوی سقوط سوق می دهد؛ «ان النفس لاماره بالسوء». البته خداوند هر کسی را نسبت به ظرفیتی که دارد از او انتظار مسؤولیت و تکلیف دارد.


خداوند نسبت به کسانی که ظرفیت شان کمتر است گذشت بیشتری دارد اما برخی تا جایی پیش می روند که بر ظرفیت و مسؤولیت دیگران اثرگذارند؛ اثر بر همسایه، اثر بر استاد، اثر بر خانواده و این تا مرحله ای می رسد به کسانی که مسؤولیت یک ملت و امت را بر عهده دارند و حرکت آن ها یک ملت را تحت تاثیر قرار می دهد. یکی از فرزندان همین انبیاء با کلمات ساده و بی تکلف و بدون قلمبه گویی از شرق تا غرب عالم را تحت تاثیر قرار داد.



سخنان ️آیت الله مصباح یزدی در مدرسه علمیه عالی نواب در مشهد ، ۱۹ / ۱۰ / ۹۵ ،دیده شده درسایت رسمی آبت الله مصباح یزدی دامه برکاته .

   یکشنبه 19 دی 13951 نظر »

دیدار مردم قم با رهبر انقلاب



حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (یکشنبه) در دیدار هزاران نفر از مردم قم، از «ایمان و معرفت دینی»، «قدرت علمی»، «اقتصاد مقاوم» و «حفظ عزت ملی» به‌عنوان عناصر چهارگانه‌ی اقتدار کشور و ملت ایران نام بردند و با تأکید بر وظیفه‌ی مهم مسئولان و مدیران ارشد کشور، دانشگاهیان، حوزویان، روشنفکران و فعالان سیاسی و فرهنگی برای تقویت این عناصر اقتدار، گفتند: مهم‌ترین درس قیام ۱۹ دی مردم قم، شناخت دشمن و شیوه و سمت‌وسویِ دشمنی، و اقدام به‌هنگام و بادقت در مقابل او است.


رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار که هم‌زمان با سی و نهمین سالگرد قیام تاریخی مردم قم در ۱۹ دی سال ۱۳۵۶ برگزار شد، شناخت «نیازِ لحظه» و «اقدام به‌هنگام مردم قم» را مهم‌ترین ویژگی این حرکت برشمردند و افزودند: به همین دلیل، قیام مردم قم تأثیر خود را گذاشت و زمینه‌ساز حرکت‌های بعدی و درنهایت، پیروزی انقلاب اسلامی شد.


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به وقتِ مخصوص هر فریضه، بهترین زمان انجام آن را «اول وقت» دانستند و خاطرنشان کردند: انجام با تأخیرِ فریضه یا انجام آن بعد از وقت، همانند اقدام توّابین بعد از قیام عاشورا خواهد بود که دیرهنگام و بدون تأثیر بود.


ایشان، انقلاب اسلامی را «خیز بلند ملت ایران» برای رهایی از «وابستگی» و «عقب‌ماندگی» خواندند و گفتند: قطعاً این حرکت، با ایستادگی و مخالفت کسانی که نفع آنها در وابستگی و عقب‌ماندگی ملت ایران است، مواجه خواهد بود.


رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به برخی اظهارنظرها مبنی بر «دشمن‌تراشی در انقلاب اسلامی» تأکید کردند: انقلاب و ملت ایران هیچ‌گاه به‌دنبال دشمن‌تراشی نیستند بلکه آن قلدرهای زورگویی که ایران را غصب کرده بودند و از این کشور بیرون رانده شدند و منافع آنها در وابستگی و عقب‌ماندگی کشور است، امروز «دشمنِ خونی و آشتی‌ناپذیر ملت ایران» هستند.


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای شرط اصلی از بین رفتن این دشمنی را «ناامیدی دشمنان» دانستند و افزودند: دشمنی‌ها با نظام اسلامی و ملت ایران وجود دارد و در مقابل، مهم‌ترین وظیفه، «شناخت دشمن و اهداف او، و ایستادگی در مقابل دشمن» است.


ایشان با طرح این سؤال که «دشمن کیست؟» گفتند: دشمنان اصلی ایرانِ مستقل و پیش‌رونده، «آمریکا، انگلیس، زرسالاران بین‌المللی و صهیونیست‌ها» هستند.


رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: البته علاوه بر دشمنان خارجی، «دشمن درونی» هم داریم که عبارت است از «بی‌انگیزگی، ناامیدی، بی‌حالی، بی‌نشاطی، تنبلی، سیاست‌های غلط، رفتارهای بد، اختلافات گوناگون، و تنگ‌نظری».


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: اگر ما تنبلی کنیم و به‌وقت عمل نکنیم، دشمن را اشتباه بگیریم و به‌جای «شیطان اکبرِ واقعی»، یک برادرِ ناباب را دشمن بگیریم، ضربه خواهیم خورد.


ایشان وجود دشمنان اصلی خارجی را نه یک شعار بلکه واقعیتی مبتنی بر مبانی مستدل دانستند و گفتند: وقتی که وزیر امور خارجه به‌اصطلاح «خوش‌اخلاق» آمریکا در نامه‌ی خداحافظی خود، به دولت بعدی توصیه می‌کند که «تا می‌توانید به ایران سخت بگیرید و تحریم‌ها را حفظ کنید، زیرا با سخت‌گیری می‌توان از ایران امتیاز گرفت»، آیا این دشمن نیست؟ چرا، دشمن است اما یک دشمنِ خندان؛ و رفتار این دشمن خندان با آن دشمنی که ایران را محور شرارت می‌خواند، هیچ تفاوتی ندارد.


رهبر انقلاب اسلامی افزودند: اینکه گفته می‌شود «دشمن»، یک شعار و یا «دشمن‌تراشی» نیست، و اگر چشم را باز کنیم، دشمن را می‌بینیم.

ادامه »

   یکشنبه 19 دی 1395نظر دهید »

کسی که اجابت دعایش به تاخیر افتاده



 

علی ابن ابراهیم ، عن أبیه ، عَن ابن أبی عمیر ، عن اسحاق بن ابی هلال المداینی ، عن حدید ؛ عن أبی عبدالله علیه السلام قال : اِنّ العبد لیدعو فیقول الله عزوجل للملکین ؛ قدِ استجَبتُ له ولکن احبسوهُُ بحاجته ، فاِنی اُحِب اَن اسمع صوته و اِن العبد لیدعو فیقول الله تبارک و تعالی ؛ عَجِّلو اله حاجته فانی أَُبغض صوتهُُ:

 

حضرت صادق علیه السلام فرمود : همانا بنده ای دعا کند پس خدای عزوجل به دو فرشته که موکل بر انسان ها هستند فرماید : من دعای او را به اجابت رساندم ولی حاجتش را نگه دارید زیرا که من دوست دارم آواز او را بشنوم ، و همانا بنده ای هم هست که دعا کند پس خدای تبارک و تعالی فرماید : زود حاجتش را بدهید که آوازش را خوش ندارم .

 


دیده شده اصول کافی ، محمدبن یعقوب بن اسحاق کلینی رازی ، با ترجمه حاج سید جواد مصطفوی ، انتشارات علمیه اسلامی ، ج ۴ ، ص ۲۴۵.

   شنبه 18 دی 1395نظر دهید »

هيچ فضيلتي بالاتر از اعتقاد توحيدي و ايمان به خدا نيست


 

قرآن براي درمان خطر از داروهاي فراواني استفاده كرده است. هر جا سخن از فقر است, هر جا سخن از نياز است, هر جا سخن از بردگي و بندگي و حاجت است، فرمود اوّل اسم خودت را بياور. هر جا سخن از بي‌نيازي و غنا هست تنها نام كسي را كه مي‌بري خداست و مظاهر قدرت او. اگر نام خود را خواستي ببري در سايه نام او ببر. اين اصرار تعليمي و تربيتي قرآن است كه هر جا سخن از فقر است اوّل نام خودت را ببر.

مي‌بينيد انبياي ابراهيمي وقتي مي‌خواهند اظهار فقر كنند، اظهار حاجت كنند، اظهار نياز كنند، اوّل اسم خودشان را مي‌برند؛ اين تقديم نيست اين در حقيقت تأخير است.

 

اين در كتاب شريف سيوطي همه ما خوانديم كه رسول «اذا دعا بدأ بنفسه»، نه درخواستن, خدايا اين را بده و آن را بده. مي‌بينيد وجود مبارك نوح كه شيخ انبياست وقتي مي‌خواهد اظهار فقر كند بگويد ما نياز داريم: (رَبِّ اغْفِرْ لي‏ وَ لِوالِدَيَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنين‏ ، نوح / ۲۸) اوّل مي‌گويد مرا بيامرز! ۹۵۰ سال انسان «خالصاً لوجه الله» تبليغ كند، بعد موقع آمارگيريِ فقرا اوّل نام خودش را ببرد؛ يعني فقيرتر از همه من هستم: (رَبِّ اغْفِرْ لي‏ وَ لِوالِدَيَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنين وَ الْمُؤْمِنات‏) كه «إنّ الرسول(عليه و علي آله آلاف التحيّة والثناء) إذا دعا بدأ بنفسه», آن در خواستن نيست كه خدايا به من مال بده به ديگران هم بده؛ خدايا مرا بيامرز ديگران هم بيامرز, خدايا مشكل مرا حلّ كن، چون من از ديگران محتاج‌تر هستم؛ «إنّ الرسول إذا دعا بدأ بنفسه».

 

وجود مبارك نوح اين طور بود انبياي بين نوح و خليل حق(سلام الله عليهم) اين طور بودند تا نوبت به انبياي ابراهيمي رسيد. هر جا وقتي ذات اقدس الهي دعاي خليل خود را ذكر مي‌كند، مي‌بينيد اوّل ناله خود خليل بلند است (رَبَّنَا اغْفِرْ لي‏ وَ لِوالِدَيَّ وَ لِلْمُؤْمِنينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِساب‏ ؛ ابراهیم / ۴۱ )اين دعاي خليل حق است (وَ اجْنُبْني‏ وَ بَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنام‏ ؛ ابراهیم / ۳۵) خدايا مرا و فرزندان مرا از بت‌پرستي نجات بده! (رَبِّ اجْعَلْني‏ مُقيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي‏ ؛ ابراهیم / ۴۰) خدايا توفيق بده من نماز را به پا بدارم، فرزندان مرا هم اهل اقامه نماز بكن! هر جا سخن از فقر و ناله و خواستن است دعاي انبيا اوّل بلند است.

 

الآن اگر كسي را آوردند به ما گفتند اين آب را شما دَم بزنيد اين بچه را شما دعا كنيد، ما بايد حواسمان جمع باشد، اوّل براي خود ناله كنيم، مبادا يك وقت غرور ما را بگيرد كه حالا ما چون معمّميم، عده‌اي به ما علاقه‌مندند اين بچه را مي‌آورند كه ما دعا كنيم يا آن بيمار را مي‌آورند ما دعا كنيم، اين دامي بيش نيست.

 

اگر در اين دعا گفتيم خدايا بيش از او و پيش از او, من به تو نيازمندم مشكل مرا حلّ كن، بعد مشكل او را، اين دعا مي‌شود مستجاب و اين ديگر نه دام است نه دانه. اما اگر بر اساس عوامي كه در ما هست باور كرديم كه ما مستجاب الدعوه‌ايم يا از حُسن ظنّ ديگران سوء استفاده كرديم، اين اوّلين دام است براي ما. چرا اين همه اصرار دارد قرآن كريم كه دعاي انبيا را نقل مي‌كند با اين وضع باشد. مبادا ـ خداي ناكرده ـ انسان در اين فريب بيفتد كه من آنم كه ديگر حالا نياز ندارم. اين اوّلين دام بت‌پرستي درون است.

 

هيچ صنم و وثني از هوی بدتر نيست، گرچه سنگين‌ترين هوی در بيرون است چون او جِرم است و جسم است و سنگ است، گرچه نرم‌ترين هوا در درون است؛ ولي شرورترين هوی همين هواي درون است. «إنّ أکثف الهواء» در بيرون است. «ألطف الهواء» در درون است،( أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواه‏ ). اينكه گفتند هر لحظه محافظ باشيد هر لحظه متذكّر باشيد، براي همين است. اين انسان را به دام مي‌اندازد چطور مي‌شود اكثر مؤمنين مشرك باشند؛ به صورت حصر هم فرمود: (وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِكُون‏).

 

اگر كسي يك «لا اله الا الله» با اخلاص را به همراه داشته باشد اهل بهشت است؛ممكن است در مشكلات برزخ آسيبي ببيند در ساهره معاد آسيب ببيند، در فاصله بين اعراف و بين اعراف مشكلاتي دامنگيرش بشود؛ ولي سرانجام اهل بهشت است .

 

 

جلسه درس اخلاق آیت الله جوادی آملی دیده شده در سایت رسمی آیت الله جوادی آملی ، ۱۶/ ۱۰/ ۹۵
برای مشاهده تمامی سخنرانی به لینک زیر مراجعه فرمائید

http://javadi.esra.ir/-/هيچ-فضيلتي-بالاتر-از-اعتقاد-توحيدي-و-ايمان-به-خدا-نيست-تمام-مشكلات-ما-در-اثر-غفلت-از-معاد-است

   شنبه 18 دی 13952 نظر »

1 ... 130 131 132 ...133 ... 135 ...137 ...138 139 140 ... 251

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 361
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 5354
  • 1 ماه قبل: 39877
  • کل بازدیدها: 876360
رتبه وبلاگ