« تعلیمات علی علیه السلام به مسلماناناحترام به خون انسان ها در اسلام »

رابطه ایران و آمریکا

 

 

اگر بخواهیم رابطه ایران و آمریکا را بررسی کنیم ، باید در قالب این مبنا و چارچوب باشد که آیا برقراری رابطه به صلاح هست یا نه؟

در این جا چند نکته قابل توجه است:

اولا ، خود آمریکا قطع رابطه با ایران را آغاز کرد. اگر آن ها قطع نکرده بودند، ما قطع نمی کردیم; زیرا ما معتقدیم که باید در تمام دنیا حضور داشته باشیم و رابطه دیپلماتیک هم مانعة الجمع با خصومت نیست; مثلا ما با عراقی ها هشت سال جنگ داشتیم، با این حال، هم ما در بغداد سفارت داشتیم و هم عراقی ها در تهران، هیچ مساله ای هم به وجود نیامد.

ثانیا ، آمریکایی ها برقراری رابطه دیپلماتیک را با دوستی و رفاقت گره زدند.

ثالثا ، برای برقراری رابطه، شرط و شروط مضحکی را مطرح کردند و گفتند : شما اول باید چهار شرط را بپذیرید تا ما بر سر میز مذاکره بنشینیم: ۱ - این که حقوق بشر را در ایران رعایت کنید; ۲ - از تروریسم حمایت نکنید; ۳ - عهدنامه «اسلو» که آشتی بین عرفات و اسرائیل است را بپذیرید; ۴ - سلاح هسته ای نداشته و دنبال دانش آن هم نروید.

ایران در وضعیتی قرار گرفت که یا باید آقایی و استکبار غرب را می پذیرفت و یا همچنان مقابله می کرد.۱

 

 زمان قطع کامل روابط بین ایران و آمریکا در ۱۹ و ۲۰ فروردین ۱۳۵۹موانع فراوانی احیا و ظاهر شده‌اند که تا به امروز مانع روابط رسمی بین دو کشور حتی با وجود منافع مشترک گردیده‌اند. من‌جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

دعاوی از طرف ایران:

آزادسازی و پرداخت دارایی‌های مصادره شده ایران توسط آمریکا حمایت غیررسمی آمریکا از اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران حضور نظامی آمریکا در ع و منطقه وضع تحریم علیه ایران

دعاوی از طرف آمریکا:

اختلال و مداخله ایران در مسئله اعراب و اسرائیل (حمایت از گروه‌هایی همانند حماس و گروه‌های دیگر اسلامی)به رسمیت نشناختن و تهدید مداوم اسرائیل توسط ایرانمبارزه با برخی اقلیتهای مذهبی و سیاسی در ایران (همانند بهاییان، بابیان، و غیره) توسط نظام جمهوری اسلامی.ترویج سیاست «مرگ بر آمریکا» و ترویج آمریکا ستیزی .تصرف سفارت آمریکا آغاز و نقطه شروع وخامت روابط سیاسی ایران و آمریکا شد، و آمریکا به‌دنبال این حرکت ایران، به طور کامل تحریم‌های علیه ایران وضع نموده، و سیاست خود را علیه تهران تغییر داد.

 

با بدتر شدن روابط در طی زمان کار به برخورد نظامی در خلیج فارس در زمان جنگ ایران و عراق کشید و نیروی دریایی آمریکا به‌دنبال حمله ایران به نفتکش‌های کشورهای عربی، کشتی‌های جنگی ایران و سکوی نفتی ساسان را نابود کرد.

انهدام هواپیمای مسافربری پرواز شماره ۶۵۵ ایران ایر بر فراز آسمان خلیج فارس توسط ناو جنگی وینسنس آمریکا، از نقاط اوج فجایع این دوران می‌باشد. اما در همین سالیان تلاشهایی برای برقراری روابط نیز انجام شد که با شکست مواجه گردید. ماجرای ایران-کنترا از این نمونه‌است. در طی این ماجرا ایران با کمک دلالان بین‌المللی اسلحه، مقادیری موشک و قطعات هواپیماهای جنگی خریداری نمود.

 

جیمی کارتر

پس از سقوط محمدرضا شاه پهلوی در سال ۱۹۷۹، دولت جیمی کارتر سعی کرد تا روابطش را با حکومت جدید اسلامی در تهران بهبود ببخشد. کریس امری در کتاب «روابط خارجی ایالات متحده و انقلاب ایران» (۲۰۱۳) می‌نویسد که در اواسط سال ۱۹۷۹ دولت کارتر طرح مشترک سی‌آی‌ای و وزارت امور خارجه برای تقسیم اطلاعات جاسوسی با ایران را تصویب کرد. کاخ سفید امیدوار بود که اگر اطلاعات فوق‌العاده حساس - همچون وضعیت نظامی عراق و نگرانی آمریکا از اینکه فروپاشی ارتش ایران در پی انقلاب می‌تواند موازنهٔ قدرت در منطقه را برهم بزند - را در اختیار برخی از افراد حکومت جدیدالتاسیس قرار دهد، رابطهٔ جدیدی آغاز خواهد شد و از عناصر معتدل‌تر در ایران حمایت می‌شود. زمانی که این تلاش‌ها در شرف آغاز بودند، در ۴ نوامبر ۱۹۷۹ دانشجویان پیرو خط امام به سفارت آمریکا در تهران حمله کرده و ۵۲ دیپلمات آمریکایی را به مدت ۴۴۴ روز به گروگان گرفتند و به این ترتیب تلاش‌های دولت کارتر ناکام ماند. در پی آن فرمان اجرایی برقراری وضعیت اضطراری ملی در مورد ایران در تاریخ ۱۴ نوامبر ۱۹۷۹ اعلام شد، که به رئیس جمهور ایالات متحده این اختیار را می دهد که اموال و دارایی های ایران را توقیف کند.

 

دولت رونالد ریگان

در طول تاریخ روابط ایران و آمریکا پس از انقلاب، گاهی قدم‌هایی برای بهبود روابط دو طرف نیز برداشته شده‌است که به دلایلی بی‌نتیجه مانده. ماجرای ایران-کنترا را شاید بتوان اولین مورد از این اقدامات دانست.

 

دولت رونالد ریگان در دههٔ ۱۹۸۰ تلاش کرد تا با ایران که از ۸ سپتامبر ۱۹۸۰ درگیر جنگی سخت با عراق شده بود، رابطه برقرار کند. در سال ۱۹۸۵ دولت ریگان دلواپس دو موضوع مربوط به ایران بود: آزادی آمریکایی‌هایی که توسط شبه‌نظامیان اسلامی لبنان - که تحت حمایت ایران قرار داشتند - به گروگان گرفته شده بودند و دیگر اینکه آمریکا نگران بود در شرایطی که حال جسمی روح‌الله خمینی رو به وخامت بود، هیچ‌گونه امکان نفوذی در این کشور به دست نیاورده بود.

 

در اواسط سال ۱۹۸۵ مقامات اسرائیلی به آمریکا کمک کردند تا از راه‌های مخفی با افراد معتدل‌تری در درون دولت ایران - از جمله اکبر هاشمی رفسنجانی- ارتباط برقرار کند. در این زمان بود که گزارش کمیسیون تاور از ماجرای ایران - کنترا افشا شد. پس از یک دوره مذاکرات سخت و طولانی در ماه می ۱۹۸۶ مقامات ارشد آمریکایی از جمله رابرت باد مک‌فارلین، مشاور اسبق امنیت ملی، به ایران سفر کردند تا با رژیم ایران مستقیماً وارد معامله شوند و در قبال آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان، محموله سلاح در اختیار ایران قرار بدهند.

 

این عملیات فاجعه‌آمیز بود. دولت ریگان نتوانست آزادی گروگان‌ها را تضمین کند زیرا ایرانی‌ها انتظار نداشتند تا مقامات ارشد آمریکایی به تهران سفر کنند و به این دلیل در نحوهٔ پاسخگویی به درخواست آمریکا دچار تفرقه شدند. نتیجه آنکه آمریکایی‌ها دست خالی تهران را ترک کردند. اوضاع زمانی خراب‌تر شد که تندروهای ایرانی مخالف با برقراری روابط با آمریکا، اطلاعات سفر محرمانهٔ مک‌فارلین به تهران را در اختیار رسانه‌ها قرار دادند. کنگره و رسانه‌ها مشغول پیگیری این ماجرا شدند و در جریان این پیگیری مشخص شد که اعضای دولت ریگان به طور غیرقانونی سود حاصل از فروش اسلحه به ایران را در اختیار کنتراها قرار می‌داده‌اند. کنترا گروه شبه‌نظامیان راستگرایی بود که کنگرهٔ آمریکا حمایت از آن‌ها را ممنوع اعلام کرده بود. جنجال ایران - کنترا به این ترتیب اتفاق افتاد.

 

دولت جورج اچ دبلیو بوش

پیروزی ایران در جنگ با عراق در اوت ۱۹۸۸ نقطهٔ عطفی در رژیم بود. پس از هشت سال جنگی که در آن ۱۹۰ هزار نفر جان خود را از دست دادند و میلیون‌ها دلار هزینه مالی در برداشت، رژیم ایران انزواطلب شد و حرارت و تعصب انقلابی‌اش را متوجه سازندگی اقتصاد و بازسازی زیربنایی کرد. این درونگرایی دلایل متفاوتی داشت از جمله درگذشت خمینی در ژوئن ۱۹۸۹ و جانشینی او توسط علی خامنه‌ای؛ همچنین انتخاب یک فرد میانه‌رو، اکبر هاشمی رفسنجانی برای ریاست جمهوری ایران. پس از انتقال قدرت، خامنه‌ای به رفسنجانی دستور داد تا اقتصاد ایران را از نو بسازد، وجههٔ بین‌المللی ایران را بهبود ببخشد و ارتش عظیم کشور را به حالت صلح بازگرداند زیرا جنگ با عراق به اتمام رسیده بود.

 

بروس ریدل، تحلیلگر سی‌آی‌ای در کتاب «آغاز دشمنی» نوشتهٔ جیمز بلایت می‌گوید که درونگرایی و انزوای ایران به این معنا بود که این کشور دیگر دلیل اصلی نگرانی سیاستگذاران آمریکایی نخواهد بود. با این وجود دولت جورج اچ دبلیو بوش به یافتن راهی برای برقراری روابط دیپلماتیک با ایران ادامه داد. جورج بوش در سخنرانی مراسم تحلیفش اشاره‌ای غیرمستقیم به ایران داشت: «امروز آمریکاییانی در سرزمین‌های بیگانه اسیر شده‌اند. هرگونه کمکی در این زمینه تا مدت‌ها از یاد نخواهد رفت. هر حسن نیتی با حسن نیت پاسخ داده خواهد شد. نیکی می‌تواند تا ابد ادامه پیدا کند.» معنای سخنرانی این بود که اگر ایران به آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان کمک کند به نیکی پاسخ خواهد یافت. اما برنت اسکوکرافت، مشاور امنیت ملی، در کتابی که با همکاری جورج اچ دبلیو بوش نوشته شده است با عنوان «دنیای دگرگون شده» (۱۹۹۹) می‌نویسد زمانی که رفسنجانی در پایان سال ۱۹۹۱ شخصاً آزادی گروگان‌ها را تسهیل کرد، دولت بوش «هیچ کاری نکرد». مشخص شد که حسن نیت با نیکی جبران نمی‌شود.

دولت بیل کلینتون

در سال ۱۹۹۸، پس از دعوت تیم ملی کشتی آمریکا به ایران، روزنامه جمهوری اسلامی امکان برنده شدن این تیم و بالا رفتن پرچم آمریکا و پخش سرود ملی آمریکا را در ایران باعث شرم‌ساری دانست. تیم آمریکا در ایران در همان مسابقات به مدال قهرمانی دست یافت، اما از این فرصت استفاده‌های متوالی نشد، و حتی برخی از دستیاران محمد خاتمی، همانند وزیرش عبدالله نوری، به دلیل تبیین فکر برقراری روابط با آمریکا، برکنار و محاکمه نیز شدند.

 

یک سال بعد در ۱۹۹۹، هنگامی که مادلین آلبرایت بابت شرکت در کودتای ۲۸ مرداد علیه محمد مصدق ابراز تاسف کرد و پیشقدم بهبودی روابط شد، کمال خرازی در پاسخ اعلام کرد حال که آمریکاییان اعتراف به شرکت در آن واقعه را کردند، دولت ایران قصد ادعای خسارت از آمریکا را خواهد نمود.در عوض، پس از پایان ریاست جمهوری کلینتون در سال ۲۰۰۲–۲۰۰۳ نیز، هنگامیکه ایران بسته پیشنهادی به دولت بوش جهت برقراری روابط به آمریکا ارائه نمود، از واشنگتن هیچگونه علاقه و پاسخی دریافت نکرد.

 

دولت جورج دابلیو بوش

در دوران جورج بوش پسر پس از حمله نظامی آمریکا به عراق نیز گزارشهای زیادی دربارهٔ امکان حمله نظامی آمریکا به ایران و بمباران ایران منتشر می‌شود. همچنین آمریکا در این زمان مداماً ایران را به حمایت و ارائه پشتیبانی تسلیحاتی به گروه‌های مسلح مخالف حضور نظامی آمریکا در عراق متهم می‌کرد.

 

در اوت ۲۰۰۶، کمیته دائمی منتخب مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا در گزارشی به کنگره آمریکا با استناد به گفتار زیر از رئیس جمهور ایران، ایران و احمدی‌نژاد را یک «تهدید علیه امنیت ملی آمریکا» دانسته و «موضع خصمانه ایران علیه آمریکا» را دلیل محکمی برای لزوم پیشگیری از دستیابی به فناوری هسته‌ای دانست. در ۴ آبانماه ۱۳۸۴، محمود احمدی‌نژاد در همایشی تحت عنوان «جهان بدون آمریکا و صهیونیسم» بیان کرده بود:

 

بدون تردید می‌گویم که این شعار و هدف دست یافتنی است و به حول و قوه الهی به زودی جهان بدون آمریکا و صهیونیسم را تجربه کرده و در دوران درخشان حاکمیت اسلامی بر جهان امروز تنفس خواهیم کرد.

علاوه بر دولت آمریکا، مردم آمریکا نیز در سالهای اخیر در مناقشات خاورمیانه بین اعراب و اسرائیل، مکرراً و همواره طرف دولت اسرائیل بوده‌اند. بویژه در میان مسیحیان پروتستان (اونجلیکن) آمریکا که جمعیتشان تا ۱۳۵ میلیون نفر تخمین زده می‌شود.خصومت دولتمردان ایران با اسرائیل احتمال هرگونه روابطی بین ایران و آمریکا را در این راستا ناممکن‌تر می‌سازد.

 

با روی کار آمدن دولت نهم جمهوری اسلامی ایران به ریاست محمود احمدی‌نژاد و اولویت قرار دادن برنامه هسته‌ای ایران در صدر برنامه‌های سیاست خارجی ایران، روابط ایران و آمریکا تحت تأثیر این مسئله بود. شروع مجدد غنی‌سازی در نیروگاه نطنز و ساخت تأسیسات هسته‌ای دیگر همواره باعث تقابل این دو کشور بود.

 

حتی چند دور مذاکرات مستقیم محدود نمایندگان دو کشور در عراق بر سر مسائل امنیتی عراق نیز نتوانست تأثیری بر نزدیک شدن دیدگاه‌های دو کشور نسبت به یکدیگر شود.

 

دولت اوباما

با روی کار آمدن باراک اوباما، وی تلاش کرد در حالی که از شیوه برخورد دولت جورج دبلیو بوش فاصله بگیرد، اما کماکان همان سیاست‌های رفتاری را دنبال کند. چگونگی رابطه با ایران در صدر دستور کارهای سیاست خارجی آمریکا در زمان دولت اوباما قرار داشت. طرح استقرار سپر دفاع موشکی آمریکا در شرق اروپا در همین راستا و برای کنترل توان موشکی و هسته‌ای ایران می‌باشد.

اوباما در پیام نوروزی خود در سال ۱۳۸۸ خطاب به «مردم و رهبران ایران» گفت:

ایالات متحده مایل است جمهوری اسلامی ایران به جایگاه به حق خود در جامعه بین‌المللی دست یابد و این حق شماست، اما این حق با مسئولیت‌های واقعی همراه است و نمی‌توان از راه ترور یا اسلحه به چنین جایگاهی دست یافت بلکه راه رسیدن به آن، اقدامات صلح‌آمیزی است که عظمت واقعی ملت و تمدن ایران را به نمایش بگذارد.

سید علی خامنه‌ای، رهبر ایران همچنین در اقدامی نادر به پیام نوروزی باراک اوباما واکنش نشان داد. وی در سخنرانی خود در اولین روز سال ۱۳۸۸ در جمع زائران حرم علی بن موسی الرضا گفت:

حتی در همین پیام تبریک نیز ملت ایران طرفدار تروریست و دنبال سلاح هسته‌ای خوانده شده است. آیا این پیام تبریک است یا دنباله همان اتهامات؟

دولت اوباما توانایی اتمی ایران را یک خطر بالقوه برای خود می‌داند. به همین منظر از راه‌های مختلف سعی کرده ایران را بر سر میز مذاکره مستقیم با آمریکا و متحدانش بنشاند. ایجاد تحریم‌های علیه ایران و مذاکرات گروه ۱+۵ با ایران از این دست رفتارهای متفاوت است.

 

مقامات نظامی ایران در تاریخ یکشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۰ اعلام کردند که یک فروند هواپیمای جاسوسی از نوع لاکهید مارتین آر کیو ۱۷۰ سنتینل را در شرق ایران با کمترین خسارت ممکن سرنگون کرده و اکنون آن را در اختیار دارند. در ۵ دسامبر ۲۰۱۱، منابعی در ارتش آمریکا تأیید نمودند که هواپیمای بدون سرنشیناز نوع آرکیو ۱۷۰ بوده و اکنون در اختیار نیروهای ایرانی است. منابع رسمی تا زمان نمایش این هواپیما از سوی ایران از تأیید این خبر امتناع کردند.

 

سید علی خامنه‌ای رهبر ایران در سخنرانی خود در اولین روز سال ۱۳۸۸ در جمع زائران حرم علی بن موسی الرضا دربارهٔ حرکات دولت اوباما برای تعامل دیپلماتیک با ایران جهت حل مسائل مورد اختلاف دو کشور، گفت: «آن‌ها می‌گویند به سوی ایران دست دراز کرده‌ایم و ما می‌گوییم اگر آمریکا در زیر دستکش مخملی، دستی چدنی را پنهان کرده باشد این اقدام هیچ معنا و ارزشی ندارد.» وی در این سخنرانی اظهار داشت رفتار آمریکا تا این لحظه تغییراتی را که ایران مایل است شاهد آن باشد نداشته است.

 

جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا در یک کنفرانس مطبوعاتی که با همتای فرانسوی خود شرکت کرد گفت باراک اوباما رسماً اعلام کرده در صورت موافقت رهبر ایران به دنبال مذاکره دوجانبه با این کشور است. وی با اعلام این‌که «ایران کشوری با تاریخی غنی و قابل توجه» است گفت: «من بار دیگر تأکید می‌کنم ایالات متحده آمریکا جدیت خود را در مذاکره با ایران همراه با رعایت احترام متقابل نشان داده است.»

 

دولت حسن روحانی


حسن روحانی دربارهٔ رابطه با آمریکا می‌گوید رابطه ایران با آمریکا مسئله پیچیده و دشواری است؛ ساده نیست. زخم کهنه‌ای وجود دارد که باید درمان شود. دنبال افزایش تنش نخواهیم بود. عقل سلیم هم حکم می‌کند دولت و کشور به فکر آینده باشند و ترمیم گذشته. هرگونه سخن گفتن با آمریکاباید بر مبنای منافع و احترام متقابل و از موضع برابر باشد اما آمریکا باید تصریح کنند که در امور داخلی ایران هرگز مداخله نخواهند کرد ثانیاً تمام حقوق حقه ایران مانند هسته‌ای را به رسمیت بشناسند و سیاست‌های یکجانبه‌گرایی و زورمدارانه نسبت به ایران را کنار بگذارند در این شرایط زمینه متفاوت می‌شود اما همه باید بدانند که دولت آینده از حقوق حقه ملت ایران هرگز کوتاه نخواهد آمد. آماده‌ایم تنش‌ها کاهش یابد.

 

حسن روحانی همچنین گفت که در صورتی که آمریکا به مفاد قرارداد الجزایر دربارهٔ عدم مداخله در امور داخلی ایران پای بند باشد و نیز از موضع رفتار زورمدارانه عمل نکند تهران حاضر است از موضعی برابر با واشنگتن در مورد موضوعات مورد اختلاف گفتگو کند.

 

« در برابر دشمن درشت سخن گفتن راه‌حل نیست بلکه باید دشمن را بشناسیم و نقشه‌های آن را بشناسیم. باید در برابر نقشه دشمن تدبیر کنیم، باید مدیریت کنیم، سخن گفتن و فریاد زدن گاهی ممکن است زیبا باشد اما حتماً کافی نیست. »

حسن روحانی در جلسه غیرعلنی و غیررسمی مجلس، ۲۳ تیر

روابط امروز ایران با آمریکا در حد دشمنی و تخاصم است، باید سعی کنیم این حد را با برنامه‌ریزی و تدبیر پایین آوریم و حداقل روابط را از دشمنی به تنش برسانیم. در وضعیت کنونی قادر نیستیم بگوییم با آمریکا می‌خواهیم تنش‌زدایی کنیم زیرا امروز بحث تهدید و تخاصم است. در ۸ یا ۱۰ سال پیش می‌شد اما امروز در مرحله دیگری قرار گرفته‌ایم.

حسن روحانی در دومین نشست خبری خود گفت «برای ما آنچه مهم است، پاسخ عملی دولت آمریکا و نه بیانیه‌هاست، ما همه اقدامات دولت آمریکا را به دقت رصد می‌کنیم و اگر اقدامات عملی و سازنده‌ای ببینیم پاسخ متناسب و مشابه به آن می‌دهیم.»

 

روزنامه واشنگتون پست از قول حسن روحانی نوشت اگر ایالات متحده آمریکا مشتاقانه و با حسن نیت به همراه احترام متقابل وارد عمل شود، راه گفتگو و تعامل گشوده و هموار است.

وبگاه رجانیوز به نقل از واشینگتن پست گزارش داده است با وجود تمام فشارها و تحریم‌هایی که روی ایران است، این آمریکا است که خود را برای دادن امتیاز آماده می‌کند و شرایط را برای تباهی قدرت اعمال فشار واشنگتن آماده می‌نماید.

 

سفر روحانی به نیویورک ۱۳۹۲

چند روز پیش از سفر حسن روحانی به شصت و ششمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد، باراک اوباما به حسن روحانی نامه‌ای نوشت و رئیس‌جمهور ایران به این نامه پاسخ داد. کاخ سفید گفت: «محتوای اصلی نامه اوباما به روحانی را منتشر کرده است. موضوع برنامه هسته‌ای ایران و مذاکرات مربوط به آن، محور اصلی این نامه را تشکیل می‌داده است؛ بنابراین، اوباما نسبت به یافتن راهکاری برای موضوع هسته‌ای ایران ابراز تمایل کرده است.» حسن روحانی نیز دربارهٔ نامه گفت: «این می‌تواند قدم‌های کوچکی برای آینده‌ای بسیار مهم باشد.

 

مذاکرات ژنو

پس از مذاکرات ژنو ایران و گروه ۵+۱ در ۲۳ و ۲۴ مهر ۱۳۹۲ در مقر سازمان ملل در ژنو، سوییس به مذاکره پرداختند. ظریف و اشتون در پایان این مذاکرات بیانیه‌ای مشترک صادر کردند که بی‌سابقه بود.

 

برنامه جامع اقدام مشترک

پس از چندین دور مذاکره در وین، لوزان و ژنو، آخرین دور از مذاکرات برنامه هسته‌ای ایران و گروه ۵+۱ از ظهر روز شنبه ۲۷ ژوئن ۲۰۱۵، در هتل کوبورگ در شهر وین اتریش با حضور جان کری، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران و هیئت‌های کارشناسی دو طرف آغاز شد. ضرب الاجل تعیین‌شده برای این مذاکرات، روز سی‌ام ژوئن تعیین شده بود که سه بار به ترتیب تا سوم، دهم و سیزدهم ژوئیه تمدید گردید. بتدریج و در روزهای پایانی توافق برخی از وزرای خارجه گروه ۵+۱ نیز برای برداشتن گامهای نهایی عازم وین شدند.

 

در نهایت پس از چندین دور تمدید مذاکرات در سه‌شنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۴ (۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵)، توافق جامع هسته‌ای وین که در اصطلاح برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام نامیده می‌شد، در وین اتریش بین ایران، اتحادیه اروپا و گروه ۱+۵ (شاملچین، فرانسه، روسیه، پادشاهی متحد بریتانیا، ایالات متحده آمریکا و آلمان) منعقد شد.

تحت این توافق، ایران ذخایر اورانیم غنی شده متوسط خودش را پاکسازی خواهد کرد و ذخیره‌سازی اورانیوم با غنای کم را تا ۹۸ درصد قطع می‌کند، و تعداد سانتریفیوژها را حدود دوسوم و حداقل برای ۱۵ سال کاهش می‌دهد. برای ۱۵ سال بعد، ایران موافقت کرده است که اورانیوم را بیش از ۳٫۶۷درصد غنی‌سازی نکند یا هیچ تأسیسات غنی سازی اورانیوم جدید یا رآکتور آب‌سنگین جدیدی را نسازد. فعالیت‌های غنی سازی اورانیوم به مدت ۱۰ سال به یک تک ساختمان که از سنتریفیوج‌های نسل اول استفاده می‌کند محدود خواهد بود. دیگر تأسیسات نیز طبق پروتکل الحاقی آژانس بین‌المللی انرژی اتمیبرای اجتناب از خطرهای تکثیر سلاح‌های اتمی تبدیل خواهند شد. برای نظارت و تأیید اجرای توافق نامه توسط ایران، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) به تمام تأسیسات اتمی ایران دسترسی منظم خواهد داشت. در نتیجه این توافقنامه که تاییدیه پایدار متعهدین آن را به همراه دارد، ایران ازتحریم‌های شورای امنیت ملل متحد، اتحادیه اروپا و ایالات متحده بیرون خواهد آمد.

 

بسیاری از تحلیل گران معتقدند انعقاد توافق مذکور موجب گشایش افق‌های جدید در روابط سیاسی دو طرف اصلی آن یعنی جمهوری اسلامی ایران وایالات متحده آمریکا خواهد شد. این در حالی است که سید علی خامنه‌ای، رهبر ایران چندین بار پس از انعقاد برجام، از عدم تغییر سیاست خارجی ایران در قبال آمریکا پس از این توافق سخن گفته است.

 

دولت دونالد ترامپپ

در ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷ رییس جمهور ایالات متحدهٔ آمریکا دونالد ترامپ فرمانی را به امضا رساند که صدور ویزا برای شش کشور با جمعیت اکثریت مسلمان که شامل ایران نیز میشد برای مدت چهار ماه متوقف میسازد و طبق آن از ورودتمامی کسانی که دارای ملیت ایرانی هستند به آمریکا جلوگیری به عمل میآید ،اما پس از آن رینس پریباس، رئیس دفتر کاخ سفید اعلام کرد که دارندگان کارت سبز آمریکا و شهروندان ایرانی-کانادایی، مشمول فرمان ممنوعیت ورود به آمریکا نیستند و تنها ممکن است هنگام ورود به آمریکا بازجویی شوند.

 

 

نتیجه اینکه :

دشمنی ما با آمریکا، همیشگی است


از اوایل پیروزی انقلاب، برای جمعی که از صحنه های اصلی انقلاب جدا بودند و روح حقیقی انقلاب را درک نکرده بودند، عادت شده است که تکرار کنند و بگویند و بنویسند که اگر ما از اول انقلاب با آمریکا مواجهه نمی کردیم، در طول این چند سال، این همه خطر و زحمت از طرف آمریکا برای انقلاب و ملت ما پیش نمی آمد!

 

مسئله این نیست که ملت ایران آیا حق داشت به آمریکا تعرض بکند یا نه و اگر حق داشت یا حق نداشت، آیا مقتضای عقل و حکمت این بود که به آمریکا تعرض بکند یا نه؟ اصلاً قضیه این نیست؛ بلکه مسئله این است که انقلابی با جوهر فکری اسلام، ممکن نیست از تعرض آمریکا و امثال آن، خود را بر کنار بداند. استکبار جهانی، بر تخت فرعونی امپراتوری زر و زورش که ننشسته تا صرفاً تماشا کند و بی تفاوت بماند و مشاهده کند که در میان ملت ها، فکرها و اندیشه هایی رشد می کند که پایة این اندیشه ها، واژگون کردن تخت استکباری است.

 

آیا فکر می کنید آن جایی که استکبار احساس خطر می کند، نسبت به انقلابی که علیرغم میل او، رشد کرده و پیروز شده و دولت و ملتی تشکیل داده و شعاری در دنیا مطرح کرده و همة ارکانش تهدیدی نسبت به عرش قدرت استکبار است، آرام و نجیب و بی تفاوت خواهد بود و در گوشه ای خواهد نشست؟

 

استکبار با همة وجود، به مقابله با انقلاب و نظام جمهوری اسلامی کمر بست. اگر انقلاب اسلامی به فرض محال، متعرض آمریکا هم نمی شد، آن قدر فشار و حیله و خدعه از طرف استکبار و آمریکا، علیه این انقلاب و نظام انجام می گرفت تا یا منحرفش کنند و یا به کلی نابودش نمایند. این، روش آمریکا و استکبار در مقابل انقلاب اسلامی است و انقلاب اسلامی با جوهر و طبیعت و ماهیت اسلامی خود، چنین خصومت و دشمنی ای را از طرف استکبار اقتضا دارد.

نکتة دومی که جوان ها باید به آن توجه کنند، این است که ما چرا با فلان دولت یا فلان رژیم مخالفیم؟ آیا این درست است که کسی تصور کند موضع گیری ما در مقابل قدرت های استکباری عالم، یک موضع گیری موسمی یا مصلحتی یا تاکتیکی است یا نه؟ البته که این تصور غلطی است. معنا و مفهوم استکبار، یک مفهوم قرآنی است و چیزی نیست که بی خود و بی دلیل، در فرهنگ انقلاب ما به وجود آمده باشد. مفهوم استکبار، مقابله با استکبار را از سوی مسلمین و مؤمنین و نظام و انقلاب اسلامی اقتضا می کند؛ آن هم نه به صورت مصلحتی و موسمی و تاکتیکی؛ بلکه به صورت همیشگی این مقابله وجود دارد. ذات انقلاب این است و تا انقلاب هست، چنین چیزی هم خواهد بود.۳

 

 

۱_ دیده شده در سایت http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/2689/4275/27935/رابطه-ایران-و-آمریکا

۲_ دیده شده در سایت  https://fa.m.wikipedia.org/wiki/روابط_ایالات_متحده_آمریکا_و_ایران

۳_ دیده شده در http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/4892/7139/87000/دشمنی-ما-با-آمریکا-همیشگی-استسخنانی-از-رهبر-معظم-انقلاب-دربارة-استکبار-جهانی-و-آمریکا

   چهارشنبه 13 بهمن 1395


فرم در حال بارگذاری ...

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 227
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 5354
  • 1 ماه قبل: 39877
  • کل بازدیدها: 876360
رتبه وبلاگ