تدابیر بادبادکی

 

باد و بادبادک

 

دعا کنید باد بیاید…

اوووه یک جمله و این همه انتقاد؟!! اصلا شد بنشینید و با خودتان فکر کنید چه نبوغی پشت این جمله است؟

امان از شما که فقط می خواهید طرف مقابل را بکوبید. فقط ببینید آقای مسئول محیط زیست تا کجاها را که ندیده اند!

اگر به فرض محال خدای نکرده بی درایتی کرده می فرمودند: بروید دعا کنید باران بیاید خوب بود؟!!!

نمی گویید اگر جناب مستجاب الدعوة اتان دست به دعا بالا برند ، با نزول باران بعد از دو روز پاکی وضع هوا دوباره همین است با این تفاوت که سرب هوای شسته شده وارد آب های پشت سد می شود؟

لا اقل بگذارید آبی نسبتا سالم داشته باشیم به همان کلر و مواد ضد عفونی کننده اش راضی باشید. برای تهران و امثالهم ،همان باد خیلی هم علاج خوبی است باران هم باشد علاج ریز گردهای جنوبی .

 

اصلا از این پس مردم جنوب دعا کنند باران بیاید ،مردم شمال کشور دعا کنند باد بیاید،آقایان مسئول هم مگر نمی دانند فشار فکری زیاد و در انداختن ایییین همه تدبیر ریزش مو می آورد قدری به خود رحم کرده قرص سبوسی بالا بیاندازند.

 

 

نوشته شده به قلم م.رمضانی طلبه

   یکشنبه 3 دی 1396نظر دهید »

امام مهدی عجل الله در قرآن کریم 

 

انديشه پيروزي نهايي نيروي حق و عدالت بر باطل و ستم و برپايي تمامي ارزشهاي انساني به دست انديشه اي مبارک حضرت «مهدي» است که همه گروههاي مسلمان آن را باور دارند زيرا ريشه در قرآن کريم دارد.

اما چرا نام «مهدي» در قرآن نيامده است؟

آيا اگر نام او مي آمد مردم باورشان نسبت به او عميق تر نمي شد؟

براي پاسخ به اين سؤال روشهاي قرآن مجيد را در معرفي انسانهاي خوب و وارسته بيان مي کنيم. قرآن براي شناساندن اين افراد از سه راه استفاده کرده است:

راه اول: نخستين راه شناساندن، آوردن اسم شخصيت مورد نظر است. مانند: «و ما محمد االرسول» 1 يا «وا ذکر في الکتاب مريم»2

 

راه دوم: شيوه دوم بيان تعداد افراد خاص است. قرآن نقباي بني اسرائيل را با عدد ميشناساند. مانند: «و بعثنا منهم اثني عشر نقيبا»3 از ميان آنان دوازده سالار برگزيديم.

 

راه سوم: معرفي با ويژگي و صفت،كه بهترين راه معرفي است. زيرا راه را بر سودجويان مي بندد. نام جعلي درست کردن آسان است ولي ويژگيهاي هر فرد مخصوص او است. همچنين قرآن از افرادي نام مي برد كه با آن كه پيامبر را كامال با نام مي شناختند ولي باز او را انكار ميكردند.

 

قرآن کريم اهل بيت را در آيه هاي تطهير، مباهله، ولايت 4 و… با اين روش معرفي کرده است.  امام مهدي نيز در کتاب خدا با اين روش شناسانده شده است. و اينک چند آيه را بررسي ميكنيم:

آيات مهدويت:

آيه اول: آيا ميتوان زنده بودن امام مهدي را از قرآن استفاده کرد؟

برخي آيه هاي قرآن کريم وجود امام و حجت را بر روي زمين ميرسانند يکي از اين آيات، آيه چهارم سوره قدر است:« تنزل الملایکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر » شب قدر فرشتگان و روح با اجازه پروردگارشان براي هر امري فرود مي آيند. بيان مطلب؛ فعل«تنزل»مضارع است و استمرار و تداوم را ميرساند پس هر سال شب قدر دارد، در شب قدر فرشتگان و روح نازل ميشوند.

 

از طرفي هر انساني توانايي پذيرش فرشتگان به ويژه روح که برتر از فرشتگان است، را ندارد و بايد انساني در مرتبه پيامبر گرامي اسلام باشد تا اين قابليت را دارا باشد. سؤال: هم اکنون در شب قدر فرشتگان و روح بر چه کسي نازل ميشوند؟ اميرمؤمنان علي فرمود: شب قدر در هر سال است و امر سال در آن شب نازل ميشود، براي اين امر والياني پس از رسول خدا وجود دارد. ابن عباس پرسيد: اينان چه کساني هستند؟ فرمود: من و يازده نفر از نسل و فرزندان من.5

 

آيه دوم: اگر بخواهيم ويژگيهاي عصر ظهور مهدي امت را به بهترين شکل بيان کنيم، آيهاي بهتر از آيه 55 سوره نور نمييابيم. در اين آيه خداوند به مؤمنان صالح وعده ميدهد و وعده او حق و صددرصدي است.6 اما اين وعده چيست؟ بهتر است آيه را بخوانيم و وعده هاي الهي را در آن ببينيم. «وعد الله الذين آمنوا منکم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم في االرض کما استخلف الذين من قبلهم و ليمکنن لهم دينهم الذي ارتضي لهم و ليبدلنهم من بعد خوفهم امنا يعبدوني ال يشرکون بي شيئا» ترجمه: خداوند به مؤمنان درستكار شما وعده داده است آنان را در زمين جانشين ميکند همچنان که گروهي از پيشينيان را جانشين کرده و ديني که برايشان ميپسندند، بگستراند و بعد از بيمناکي شان به آنان امنيت ميبخشد که در آن زمان من را ميپرستند و چيزي را شريکم قرار نميدهند.

 

وعدههايي که خداوند به مؤمنان صالح ميدهد به شرح ذيل است: 1 .تمامي زمين را در اختيارشان ميگذارد همانند حکومتهاي صالحان گذشته چون نوح و داود و سليمان.

 

2 .دين آنان را در تمامي زمين برتري و گسترش ميدهد؛ ديني که خداوند براي انسانها پسنديده همراه با واليت اهل بيت که است، يعني اسلام جريان غدير و آيههاي مربوط به آن، بيانگر آن است.

 

3 .امنيت و آر امش را جايگزين ترس و وحشت مؤمنان درستکار قرار ميدهد. البته امنيت کامل، زماني حاصل ميشود که سراسر زمين در اختيار مؤمنان با تقوا باشد و دشمن قابل توجهي در مقابل آنان نباشد.

 

4 .نتيجه اين حکومت، از ميان رفتن جلوههاي شرک و نفاق و پرستش خداي يکتا است.و در پرتو آن، برکت از آسمان و زمين آشکار مي شود و همگان در رفاه و آسايش قرار ميگيرند. رسول خدا در ذيل اين آيه فرمود: وقتي قائم ما قيام کند زمين را پر از عدل و داد ميکند پس از آنکه لبريز از ظلم و ستم شده باشد و فرمود: خوشا به حال صبرپيشگان در پنهاني او و خوشا به حال ياري کنندگانش در قيام او»7

 

نكته مهم اين كه وعدة خدا حق و تخلف ناپذير است؛ ولي جهاني شدن آيين الهي تا كنون اتفاق نيفتاده است؛ به همين جهت مفسر بزرگ قرآن مرحوم طبرسي «ره» در تفسير اين آيه ميگويد: «چون گسترش دين در سراسر زمين و جهانگير شدن آيين، از گذشته تا كنون پديدار نشده است؛ پس به يقين اين امر در آينده اتفاق خواهد افتاد، زيرا كه جهاني شدن دين اسالم وعدهاي الهي است و وعدة خدا تخلف بردار نيست.»8

 

امام سجاد پس از تالوت آيه فوق فرمود:«به خدا سوگند: اينان شيعيان ما هستند. خداوند به دست مردي از ما، اين كار را در حق آنان خواهد كرد و آن مرد مهدي اين امت است و او همان كسي است كه پيامبر« دربارة او» فرموده است: اگر از عمر دنيا جز يك روز نمانده باشد، خداوند آن روز را چنان طوالني كند تا مردي از خاندان من حاكم جهان گردد. نام او هم نام من است. او زمين را از عدل و داد پر خواهد كرد همانگونه كه از ظلم و ستم لبريز شده باشد.»9

 

چنين مطلبي دربارة اين آيه از امام باقر و امام صادق نيز روايت شده است . بررسي آيات ديگر را به مجال ديگر واگذار كرده و در پايان يادآور ميشويم، اهل سنت نيز رواياتي آوردهاند كه آياتي از قرآن را در مورد حضرت مهدي و حكومت جهاني ايشان مي ً داند. مثلا فخر رازي در ذيل آيه ي3 سوره ي بقره، از مصاديق «غيب»، مهدي آل محمد را ميداند كه بايستي به آن ايمان داشت.10 

 

برگرفته از:

1 .اصول کافي، محمد بن يعقوب کليني، دارالاضواء، لبنان، ج 1 ،1450ق.

2 .بحار الانوار، محمد باقر مجلسي، نشر اسلامي، تهران، ج 1 ،1384 ق.

3 .تفسير الميزان، سيد محمد حسين طباطبايي، اعلمي، لبنان، ج 2 ،1390ق.

4 .تفسير نمونه، مکارم شيرازي و ديگران، اسلاميه، تهران، ج 11 ،1369ش.

5 .قيام و انقالب مهدي، مرتضي مطهري، صدرا، تهران، ج 5 ،1398ق.

6 .امام مهدي در قرآن، مهدي يوسفيان، بنياد فرهنگي حضرت مهدي، تهران، ج 1 ،1384ش.

پي نوشت:

1 -سوره آل عمران، آيه144.

2 -سوره مریم، آيه 16.

3 -سوره مائده، آيه12.

4 -سوره احزاب، آيه 32؛ سوره آل عمران، آيه61؛ سوره مائده ، آيه55.

5 -اصول کافی، ج1 ،ص 532 ،حد11.

6 -در بیش از بیست آیه قرآن حق بودن وعدههای خداوند و تخلف ناپذیر بودنشان بیان شده است.

7 -بحارالانوار، ج 36 ،ص 304 باب 41 ،حد 144.

8 -مجمع البيان، ج7 ،ص152 .

9 -همان.

10 -تفسير فخر رازي.

   یکشنبه 3 دی 1396نظر دهید »

موذن بد صدا نباشیم!!!

 

رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای می‌فرمایند : داستانی از مولوی نقل می‌کنم که داستانی سمبولیک و رمزی است و من هر وقت یادم می‌آید، از این داستان به خودم می‌لرزم و به خدا پناه می‌برم.

 

مولوی نقل می‌کند و می‌گوید: در شهری که هم مسلمان‌ها و مسیحی‌ها در آن زندگی می‌کردند مؤذّن بدصدایی وارد محلّه‌ مسلمان ‌ها شد و چند وعده اذان گفت. او خیلی اذان را بد می‌گفت. یک روز مرد نصرانی از محلّه‌ای دیگر به محلّه‌ مسلمان‌ها آمد و گفت: این مؤذّن شما کجاست؟

 

گفتند: چکارش داری؟ گفت: می‌خواهم از او تشکّر کنم که یک مشکل بزرگ را حل کرد. راهنمایی‌اش کردند و او مؤذّن را پیدا کرد؛ بنا به تشکّر کردن از او نمود. مؤذّن گفت: چرا از من تشکّر می‌کنی؟

مسیحی گفت: تو حقّی بر گردن من داری که هیچ ‌کسی چنین حقّی به گردن من ندارد و جریان از این قرار است که : من دختر جوانی در خانه دارم . مدّتی بود این دختر جوان محبّت اسلام به دلش افتاده بود و تمایل به مسلمانی داشت. هرکار می کردیم به کلیسا بیاید نمی آمد و در مراسم ما شرکت نمی کرد و به عقاید ما بی اعتنایی می کرد. ما عاجز شده بودیم که چه بکنیم. خلاصه در کار این دختر درماندیم .

 

دوسه روز پیش که تو اذان گفتی صدای تو را این دختر شنید و گفت: این چیست؟ این صدای کریه از کجاست؟ گفتیم: اذان مسلمانهاست. از آن لحظه ما راحت شدیم و به کلی محبت اسلام از دل این دختر رفت و اکنون هم برگشته است و دارد زندگی عادی خودش را می کند و به کلیسا می آید و مراسم را انجام می دهد و ما این را مدیون تو هستیم، زیرا تو بودی که دختر ما را به ما برگرداندی.

 

بارها من به خودم و به دوستانم گفته ام : ما آن مؤذن بد صدا نباشیم که عشق به اسلام را در دلها فرو بنشانیم و به استفهام عظیم که در دنیا برای معرفت اسلام به وجود آمده است با منکر و زشتی پاسخ بدهیم. این وظیفه ماست. چه کسی در دنیا چنین مسئولیتی دارد؟! ۱

 

یک مؤذن داشت بس آواز بد

در میان کافرستان بانگ زد

 

چند گفتندش مگو بانگ نماز

که شود جنگ و عداوتها دراز

 

او ستیزه کرد و پس بی‌احتراز

گفت در کافرستان بانگ نماز

 

خلق خایف شد ز فتنهٔ عامه‌ای

خود بیامد کافری با جامه‌ای

 

شمع و حلوا با چنان جامهٔ لطیف

هدیه آورد و بیامد چون الیف

 

پرس پرسان کین مؤذن کو کجاست

که صلا و بانگ او راحت‌فزاست

 

هین چه راحت بود زان آواز زشت

گفت که آوازش فتاد اندر کنشت

 

دختری دارم لطیف و بس سنی

آرزو می‌بود او رامؤمنی

 

هیچ این سودا نمی‌رفت از سرش

پندها می‌داد چندین کافرش

 

در دل او مهر ایمان رسته بود

هم‌چو مجمر بود این غم من چو عود

 

در عذاب و درد و اشکنجه بدم

که بجنبد سلسلهٔ او دم به دم

 

هیچ چاره می‌ندانستم در آن

تا فرو خواند این مؤذن آن اذان

 

گفت دختر چیست این مکروه بانگ

که بگوشم آمد این دو چار دانگ

 

من همه عمر این چنین آواز زشت

هیچ نشنیدم درین دیر و کنشت

 

خوهرش گفتا که این بانگ اذان

هست اعلام و شعار مؤمنان

 

باورش نامد بپرسید از دگر

آن دگر هم گفت آری ای پدر

 

چون یقین گشتش رخ او زرد شد

از مسلمانی دل او سرد شد

 

باز رستم من ز تشویش و عذاب

دوش خوش خفتم در آن بی‌خوف خواب

 

راحتم این بود از آواز او

هدیه آوردم به شکر آن مرد کو

 

چون بدیدش گفت این هدیه پذیر

که مرا گشتی مجیر و دستگیر

 

آنچ کردی با من از احسان و بر

بندهٔ تو گشته‌ام من مستمر

 

گر به مال و ملک و ثروت فردمی

من دهانت را پر از زر کردمی۲

 

 

 

۱_داستان‌ها و خاطرات جالبی از آیت‌اللّه خامنه‌ای، صفحه ۱۱۳

۲_ مثنوی معنوی ، مولانا ، دفتر پنجم ، ص ۷۵۲

   شنبه 2 دی 1396نظر دهید »

دعای دفع بلا

 

دعای دفع بلا

پیامبر خدا صلی الله به امام علی علیه السلام فرمودند : « یا علی ، هرگاه در ورطه ای یا بلایی افتادی بگو « بسم الله الرحمن الرحیم و لا حولَ وَ لا قوه الا بالله العلی العظیم : به درستی که خداوند عزوجل ، انواع بلا را از تو آنچه بخواهد ، برطرف می کند » ۱

 

حضرت آیت الله العظمی بهجت ( ره) می‌فرمودند « خواندن سوره مومنون و زیاد صدقه دادن برای رفع و قطع بلاها نافع است » ۲

 

 

۱_ دیده شده در کتاب ذکرهای شگفت معصومین ، سید اسلام حسینی ،ص ۱۲۹ به نقل از مفاتیح الجنان .

۲_ همان ، ص ۱۲۹ ، به نقل از کتاب در محضر ، ص ۴۶.

 

 

   پنجشنبه 30 آذر 1396نظر دهید »

ياران امام مهدي چه كساني هستند و چه ويژگيهايي دارند؟آيا ما ميتوانيم در زمرة آنان قرار بگيريم؟

 

ویژگی یاران امام زمان عج

 

اهميت دانستن ويژگيهاي ياران امام مهدي به اين جهت است كه:

يكم. آگاهي از اين ويژگيها، معياري است كه به كمك آن، ما ميتوانيم خود را محك زده و بدانيم كه آيا ما نيز در زمرة ياران آن حضرت قرار داريم يا خير.

دوم. يكي از مهم ترين شرايط ظهور امام مهدي فراهم شدن ياران كارآمد است؛ با فهم اين ويژگيها و تالش در مسير كسب آنها، ميتوانيم يكي از شرايط ظهور را ايجاد كرده و در نتيجه به روز پرشكوه ظهور نزديكتر شويم.

 

بعضي از ويژگيها عبارت است از:

1 .معرفت خداي متعال

اساسي ترين ويژگي ياران امام مهدي ،معرفت عميق نسبت به خداوند متعال است. اين معرفت آن چنان استوار است كه نه شبهات در آن خللي ايجاد ميكند و نه ترديدها و شكها در حريمش راه مييابد. امام علي ميفرمايد: «رجال مؤمنون عرفوا اهلل حق معرفته و هم انصارالمهدي في آخرالزمان» ياران مهدي در آخرالزمان كسانياند كه به خداوند آن چنان كه شايسته است، معرفت دارند.۱

 

2 .ايمان و عمل صالح ثمرة معرفت به خداوند، ايمان به او و عمل صالح است. بنابر اين ياران امام مهدي زندگي مؤمنانه اي دارند و اخلاق و رفتارشان، شايسته و انساني است. براي اهميت اين دو ويژگي همين بس كه خداوند، وقتي ميخواهد كساني را كه در آخرالزمان حكومت عدل جهاني برپا ميدارند معرفي كند، ايمان و عمل صالح آنان را مطرح ميفرمايد: «وعدالله الذين آمنوا منكم و عملوا الصالحات ليستخلفن هم في االرض «خداوند به كساني از شما كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجام داده اند وعده ميدهد كه قطعًا آنان را حكمران روي زمين خواهد كرد…۲

 

3 .عبادت «ذكر» معرفت و ايمان ريشه دوانده در دل ياران امام مهدي ،آنها را به خضوع در برابر حق تعالي و تالش در مسير بندگي سوق ميدهد. امام صادق عبادت و راز و نياز ياران امام مهدي را اين گونه ترسيم فرموده است: «لهم في الليل اصوات كاصوات الثواكل حزنا من خشية الله »۳ ياران مهدي در دل شب از خشيت خداوند ناله هايي دارند، مانند ناله هاي مادران پسر مرده. پيامبر اكرم ميفرمايد: «آنان در طريق عبوديت اهل جديت و تلاشند.۴

 

4 .معرفتامام ويژگي ديگر ياران امام مهدي ،بينش عميق آنان نسبت به آن حضرت است. امام سجاد در اين خصوص فرموده: «… القائلين بامامته»۵ « آنان به امامت مهدي اعتقاد (راسخ ) دارند«. اين معرفت ژرف دو ثمره اساسي دارد: عشق ورزي به ساحت مقدس امام مهدي و اطاعت بي چون و چرا از او (محبت و اطاعت)

 

5 .محبت ، دلهاي ياران امام مهدي سرشار از محبت به آن حضرت است، به گونهاي كه در آوردگاه رزم، او را مانند نگيني در بر ميگيرند و جان خود را سپر باليش ميكنند. امام صادق ميفرمايد: « ّ يحفون به و يقونه بانفسهم في العرب ۶[« ياران مهدي] در ميدان رزم گردش ميچرخند و با جان خود از او محافظت ميكنند.

 

6 .اطاعت ، مقدم داشتن خواست حضرت بر خواست خود، از ديگر شاخصه هاي ياوران امام مهدي است. امام صادق در اين خصوص فرمودند: «هم اطوع له من االمة لسيدها ۷ اطاعت آنان از مهدي از فرمانبرداري كنيز در برابر مواليش بيشتر است. ياران امام در برابر قرائت آن حضرت، از خود قرائتي ندارند و هيچ گاه به بهانة نوانديشي و روشن بيني، از امام خود سبقت نميگيرند.

 

7 .شهادت طلبي،  از امام صادق روايت شده است: »… و يتمنون ان يقتلوا في سبيل الله۸ « ياران مهدي آرزو ميكنند كه در راه خدا به شهادت برسند.

 

8 .وسعت نگاه ، قيام امام مهدي از نظر جغرافيايي، گستردهترين جنبشها است؛ چرا كه حكومت عدل آن حضرت جهاني بوده و همة زمين را در بر خواهد گرفت. براي پي ريزي حكومتي با اين وسعت و عظمت، ياران آن حضرت بايد ويژگيهاي مناسب با اين كار بزرگ داشته باشند.اگر امام مهدي ميخواهد جهاني را به معنويت و رشد برساند، ياران حضرت نيز ايدههايي بزرگ، نگاهي جهاني و طرح و برنامه هايي فراگير خواهند داشت.

 

9 .جهاد و مقاومت،  در مسير گسترش فضيلت و عدالت در پهنة گيتي، هدايت گريزان و عدالت ستيزان فراواني وجود دارند كه سد راه امام شده و در برابرش صف خواهند كشيد. بنابراين ياران و همراهان آن حضرت، اهل جهاد و مقاومت در راه خدا هستند.امام علي در تفسير آية «يجاهدون في سبيل الله » ۹ و فرمود : هم اصحاب القائم ۱۰ ؛ فرمود: « آنان ياران امام قائماند.

 

10 .شجاعت ، اگر جهاد و مبارزه، جهاني و فراگير است، پس ياران امام مهدي شجاعت و جسارتي در خور و عزمهايي پوالدين دارند. امام سجاد ميفرمايد: « دلهاي ياران مهدي چون پارههاي آهن شده است .۱۱

 

11 .ايثار،  اين حركت گسترده، براي هدايت و سازندگي است. بنابراين ياران حضرت مهدي سختيها را به جان خريده و از خوشيها و لذتها چشم ميپوشند و با دستهاي مهربانشان، خوبيها و خوشيها را به ديگران هديه ميدهند؛ تا از اين رهگذر، قلبها را نرم كنند و رهيدگان را به دامان پر از مهر و محبت دين برگردانند.

 

12 .بردباري، ّ آنان در راه تحقق آرمانهاي جهاني امام مهدی ،مشكالت و مصايب فراواني را به جان ميخرند؛ ولي از سر اخالص و تواضع، عمل خود را هيچ پنداشته و به جهت هجوم سختيها و تحمل مشقتها، بر خداوند منّت نميگذارند: قوم… لم يمنوا علي الله بالصبر«؛12«ياران مهدي كسانياند كه به جهت بردباريشان بر خداوند منّت نميگذارند».

 

13 .يكدلي، از آنجايي كه هواها و خودخواهيها از ياران امام مهدي رخت بر بسته و به جاي آن، خداخواهي و خداپرستي نشسته است، آنان يك رنگ و يك دلاند: «قلوبهم مجتمعة«.13« ياران مهدي دلهايي متحد دارند».

 

14 .استواري، توجه به وجود تأييدات الهي در حركت بزرگ ولي عصر ،تأثير شگرفي بر روان ياران آن حضرت بر جاي خواهد گذاشت و مالمتها و سرزنشهاي كوته بينان و عافيتطلبان در عزمشان خللي نخواهد افكند: امام علي در تفسير آيه «يا ايها الذين آمنوا من يرتد منكم عن دينه فسوف يأتي اهلل بقوم يحبهم و يحبونه… و اليخافون لومة الئم…»14 فرمود: «هم اصحاب القائم»؛15« آنان ياران امام قائم هستند»

 

15 .ستم ستيزي، از جمله آرمانهاي حضرت، ظلم ستيزي است و كساني خواهند توانست همراه او براي قطع ريشههاي ستم و بي عدالتي گام بردارند و در اين مسير استوار بمانند كه خود نيز از ظلم، گريزان باشند و خويشتن را از جور و ستم پيراسته سازند. در دعاي ندبه آمده است: « ّ اين المعد لقطع دابر الظلمه» «كجا است مهيا شده براي ريشه كن نمودن نسل ستمگران»

 

16 .احياي سنن ،از ديگر رسالتهاي حضرت مهدي ،احياي فريضه ها و سنتهاي الهي است؛ ياران او نيز نسبت به اين امر، بايد اهتمام كامل داشته باشند:« ّ اين المدخر التجديد الفرائض و السنن»؛ «كجاست، آن ذخيرهاي كه فريضهها و سنتها را احيا ميكند؟»

 

17 .احياي قرآن، آن حضرت قرآن را از غربت به در ميآورد و ُ گردهاي نشسته بر رخش را ميزدايد. ياران او نيز نه تنها اهل قرائت قرآناند؛ بلكه آن را در اعماق جانشان جريان بخشيده و با آن زندگي ميكنند: امام علي ميفرمايد: «يجلي بالتنزيل بصائرهم و يرمي بالتفسير في مسامعهم«؛16« با قرآن ديدگانشان نوراني ميشود و تفسير آن در گوش جانشان جا ميگيرد.

 

18 .عصيان ستيزي ،ياران حضرت حقيقتًا از آلودگيهاي مختلف پاك هستند. آنها با قول و عمل خويش، با بديها مبارزه ميكنند. امر به معروف و نهي از منكر، يكي از ويژگيهاست كه قرآن براي مؤمنان واقعي بر شمرده است. «اين مبيد أهل الفسوق و الطغيان و العصيان؛ كجاست آن بنيان كن اصحاب فسق و عصيان و طغيان؟»

 

19 .عزتمندي آن حضرت ميآيد تا عزت واقعي مؤمنان را در ظاهر، نمايان سازد و بي مايگي و بي پايگي برتري ظاهري جبهة طاغوت را برمال كند. كساني خواهند توانست با او در پيمودن اين مسير همراه و هم گام باشند كه به عزت واقعي پارسايان، با تمام وجود اعتقاد داشته باشند و باطل را ذليل و زبون بدانند: « ّ أين معز ّ االولياء و مذل األعداء؛ كجاست عزت بخش دوستان و خواركنندة دشمنان؟»

 

بشارتها

1 .جوانان از فطرتهايي پاك و بي آاليش برخوردار ّقات و وابستگيها، در اعماق جانشان بوده و تعل ريشه ندوانده است؛ از اين رو بيشترين ياران آن حضرت را تشكيل خواهند داد. البته جوان بودن ياران امام، لطمهاي به جايگاه پيران با ايمان نزده و بر عدم همراهي ايشان گواهي نميدهد.

2 .بر اساس برخي روايات، بانوان نيز در ميان اصحاب ويژة آن حضرت، حضور چشم گيري دارند و اين، نويد شوق انگيز و شعف آوري براي تمامي بانوان مهدي ياور است تا كمر همت بسته و براي پيوستن بر اين جمع پربركت تمام توان خود را به كار گيرند: «قال باقر :يجيء - واهلل- ثالث ً مأة و بضعة عشر رجال ً فيهم خمسون أمرأة يجتمعون بمكة؛ علي غير ميعاد»17« به خدا سوگند سيصد و چند نفر كه پنجاه تن از بانوان نيز در ميانشان حضور دارند، بدون هيچ قرار قبلي، در مكه گرد هم جمع خواهند شد» پس ياوران مهدي به حق از صفاتي عالي و كماالتي واال برخوردارند و پيوستن به اين مجموعة با فضيلت، براي همگان امكان پذير است؛ زيرا دليل معتبري در دست نداريم كه ياران امام مهدي افرادي معين- با نام و مشخصات خاص- هستند.

نابراين هر كس ميتوان با طرح اين احتمال كه شايد من يكي از ياران ويژة حضرت مهدي باشم، انگيزههاي دروني خود را تقويت كند و با تالش فراوان، به جرگه ياران ويژه حضرت نائل آيد. از طرفي اگر همت پيوستن به جمع ياران ويژة حضرت را نداشته باشيم؛ ميتوانيم جزو خيل عظيم همراهان حضرت و لشگر همگاني آن عزيز قرار گيريم. آري بايد بكوشيم تا جايي كه ممكن است در اين مسير گام برداريم و البته نبايد نااميد بود چرا كه هركس به مقدار توان و تالش خويش درجاتي از ياران امام را خواهد داشت.18

 

1 -منتخب االثر، ص611؛ بحاراالنوار، ج57 ، ص229 .

2 -نور، 55 .

3 -يوم الخالص، ص224 .

4 -بحاراالنوار، ج36 ،ص207 .

5 -منتخب االثر، ص244؛ بحاراالنوار، ج36 ، ص386 .

6 -بحاراالنوار، ج52 ،ص308 .

7 -بحاراالنوار، ج52 ،ص308 .

8 -همان.

9 -مائده، 54 .

10 -منتخب االثر، ص475.

11 -بحاراالنوار؛ ج52 ،ص316 .

12 -امام علي (ع) شرح نهج البالغه، ابي الحديد؛ ج9 ،ص129 .

13 -امام علي (ع) يوم االخالص، ص226 .

14 -مائده، 54 .

15 -منتخب االثر، ص475 .

16 -بحاراالنوار، ج29 ،ص615 .

17 -بحاراالنوار، ج52 ،ص223 .

18 -براي اطالع بيشتر از صفات ياران حضرت مهدي (عج)، ر.ك: »نصرت اهلل آيتي، مقاله مهدي ياوران، فصلنامه انتظار، سال دوم، شمارة3 ،بهار 1381

   چهارشنبه 29 آذر 13961 نظر »

یکی از این همه کهن را تو بساز

 

سنت و مدرنیته

مرد از دل جغرافیا می آمد ،خسته ی خسته. روی مبل راحتی لم داد.نه حسی بود، نه نایی.از دور دست ها آمده بود، از کنار ایل هایی گذشته بود که عطر نانشان در تمام دشت می پیچید و کباب بره هاشان طعمی داشت جان افزا.

 

در میان راه صدای شانه زدن بر سر دار قالی می آمد و بوی روناس. نشستن بر روی قالی پر تار و ترنج عمر افزا بود. نمازش را اما در مسجدی خوانده بود پر کاشی،آبی فیروزه اش طاق آسمان نما، محرابش عرش برین .

 

مرد خسته ی راه ،شب را در کاروانسرای بین راه گذرانده بود.با آجرهایی پانصد ساله، که هنوز آخ نگفته بودند و معمارش حتما سواد خواندن هم نداشته.

صبحش از کنار رودها گذر کرده بود، پا در هامون شسته بود. ارگ را چینه به چینه لمس کرده بود.تخت جمشید را پله پله بالا رفته بود. از مسجد گوهر شاد تا مسجد اعظم را کاشی به کاشی ،قرنیز به قرنیز،مبهوت به مبهوت درک کرده بود.

 

مبهوت اینکه حتی یک کاشی در طول زمان در برابر ستیز کوره ی خورشید رنگ نباخته بود. مرد اما اینجا بدون قالی در چنبره ی سرامیک های سرد بی روح روی مبل لمیده بود،دلش شربت بهارنارنج می خواست و عطر به لیمو .

 

چای تلخش را سر کشید! چشمش روی دیوار دنبال تصویر حوضخانه صاحبقرانیه می گشت که تابلویی درهم از رنگهای گرم و وحشی به نشان از هنر کوبیسم نظرش را جلب… نکرد.

 

جانش خالی بود و بوی خاک نم خورده می طلبید تا پر شود از شور، اما بوی دود بود و دود.

 

چقدر این شهر از رنگ تهی است. هنر مرد بنای سالهای دور هنوز محکم است و هنر معمار فرنگ رفته با کلنگی فرو خواهد ریخت. مرد حتی دیروز از اراک گذشته بود؛اراک با صلابت،اراک با صنعت. اما امروز صنعتش را زیر خروارها بتن آرمیده دیده بود.

 

اینجا چه خبر است؟ نه آبی زلال نه نسیمی پاک! نه خشتی قوی نه رنگی مدام. پیشرفت و پیشرفت و پیشرفت.اسمش این است، اما … مرد به این فکر می کرد چرا باید مردمان یک سرزمین بین هنر و نام صاحب هنر ،فقط نام ها را ارج نهند و بدتر از آن برخی مسند نشینانشان علم و هنر و صنعت را ولو با دادن خون بها ویران می خواهند؟ به راستی چرا؟

 

نوشته شده به قلم م.رمضانی طلبه.

   یکشنبه 19 آذر 1396نظر دهید »

رهبری شیعه در  زمان غیبت کبری ( ولایت فقیه )

 

ولایت فقیه

 

حجت الاسلام والمسلمین رضا شجاعی مهر عضو هیئت علمی پژوهشکده مهدویت امروز در جلسه اخلاقی که در مدرسه علمیه کوثر ورامین و با موضوع رهبری شیعه در غیبت کبری برگزار شد ضمن بیان روایاتی پیرامون ولایت فقیه گفت : باعث تاسف است که در حوزه های علمیه به مباحث کلامی و عقیدتی بسیار کم بها داده میشود.

 

حجت الاسلام و المسلمین شجاعی مهر گفت: ولایت رکن دین است و ارزشی که به ولایت داده شده به چیز دیگری داده نشده است چراکه نماز بدون ولایت نماز نیست و روزه ای که از مجرای ولایت عبور نکنند روزه نیست در واقع ولایت کلید قفل هاست.

 

شجاعی مهر ضمن بیان روایتی از پیامبر اکرم الله پیرامون امنیت ولایت گفت :پیامبر صلی الله در پاسخ به فردی که از ایشان سوال کرد خداشناسی چیست فرمود فرمود امام شناسی مقدمه خداشناسی است .

 

وی افزود :امام صادق علیه السلام می فرمایند ولایتنا ولایت الله.

 

رضا شجاعی مهر در مورد زاویه نگاه ولایت فقیه بیان داشت: زاویه نگاه ما به ولایت فقیه زاویه کلامی است یعنی ولایت فقیه را امتداد حرکت ائمه می دانیم که در اثر عدم حضور ائمه، مردم جامعه به فقهای آن جامعه رجوع می‌کنند .

 

این عضو هیئت علمی پژوهشکده مهدویت با تعریفی از ولایت فقیه اظهار داشت: ولایت فقیه از دو جزء ولایت به معنای سلطه و اختیاری که یک شخص نسبت به شخص دیگری دارد به طوری که در جهت تامین مولا علی باشد و فقیه کسی است که اسلام شناس در تمامی جنبه ها باشد.

 

وی ادامه داد :ولایت فقیه سرپرستی کارشناس فقه که در اینجا به معنی است فقه اکبر است یعنی فقیه تفقه در دین دارد و دین را می شناسند در واقع ولی فقیه کارشناس دین است به صورت اجتهادی نه تقلیدی.

 

رضا شجاعی مهر در پایان گفت : ولایت فقیه کشف جدیدی نیست که امام خمینی آن را مطرح کرده باشد و در واقع بحث از ولایت فقیه به زمان پیامبر برمیگردد چراکه در آن زمان نیز بحث ولایت جانشینی مطرح بوده مثل جانشینی اسامه در نبود پیامبر صلوات الله.

   شنبه 18 آذر 1396نظر دهید »

مژده ظهور خمینی در شب میلاد پیامبر !!!

 

 

سخنان استاد پناهیان ۴:۵۷

دانلود کنید 

 

   سه شنبه 14 آذر 13961 نظر »

ولادت رسول اکرم

 

محمد صلی الله

امشب به ملايك خبري تازه رسيده

لبخند نجات از نفس صبح دميده

شيطان عوض جامه دل خويش دريده

اوصاف خدا از دهن بت كه شنيده

يك صبحدم و اين همه اعياد كه ديده

اعياد خدا گشته از اين صبح پديدار

 

 

اي بحر تجلا! گهرت باد مبارك

اي طور نبوت! شجرت باد مبارك

اي مكه! نسيم سحرت باد مبارك

اي آمنه! قرص قمرت باد مبارك

ميلاد گرامي پسرت باد مبارك

 

 

دامان تو تا حشر بود مطلع الانوار

 

 

اي گمشدگان! گمشدگان! راهبر آمد

در عرصه ي بيدادگري، دادگر آمد

تكبير بگوييد كه هجران به سر آمد

تهليل برآريد كه پيغامبر آمد

پيغامبر از بهر نجات بشر آمد

 

 

آمد به جهان قافله را قافله سالار

 

 

توحيد بود لاله ي بستان محمد

جبرييل بود مرغ گلستان محمد

تهليل بگوييد به فرمان محمد

خلقت همه گشتند ثناخوان محمد

ذكر همگان آيه ي ما كان محمد

 

از قول خداي احد قادر دادار

 

اين نور جمال ازل، اين خالق نور است

اين هم سخن موسي، در وادي طور است

اين روي صحف، صورت زيباي زبور است

اين روح عدالت به محيط زر و زور است

اين منجي آن دخترك زنده به گور است

 

اين است كه گل سبز كند از شرر نار

 

اين است كه او بود و همه خلق نبودند

اين است كه با نام خوشش نامه گشودند

اين است كه خيل ملكش سجده نمودند

وصفش همه گفتند و شنيدند و سرودند

گفتند و شنيدند و سرودند و ستودند

 

 

با اين همه كردند به عجز سخن، اقرار

 

 

اين است كه توحيد از او نام گرفته

اين است كه خورشيد از او وام گرفته

اين است كه از روح بشر، دام گرفته

اين است كه دل از دمش آرام گرفته

اين است كه از دست خدا جام گرفته

 

سر تا قدم از علم الهي شده سرشار

 

اي جان همه عالم و آدم به فدايت

اي هستي هستي كمي از لطف و عطايت

گلبوسه ي فردوس، به خاك كف پايت

روييده مسيح از نفس روح فزايت

كار ملك و ذكر خداوند، ثنايت

 

 

اين ذكر الهي است كه دائم شده تكرار

 

 

اي چرخ كهن خاك ره طفل صغيرت

روشنگر بزم ازلي روي منيرت

تا حشر، بزرگان جهانند حقيرت

حتي به جنان اهل بهشتند فقيرت

پيغامبران يكسره بودند بشيرت

 

پيوسته نمودند به آقايي‌ات اقرار

 

 

اوصاف تو چون وصف خدا فوق حساباست

قرآن تو را سلطه بر اين چار كتاب است

حب تو ثواب است، ثواب است، ثواب است

بغض تو عقاب است، عقاب است، عقاب است

تو آب حياتي و جهان بي تو سراب است

تو مهري و روز همه بي‌توست شب تار

 

ما امت وحي و تو پيام آور مایی

تا هست خدايي خدا، رهبر مايي

تو جان همه عالمي و در بر مايي

تو سايه ي لطف ازلي بر سر مايي

تا شام ابد مشعل روشنگر مايي

 

 

بي‌نور تو، توحيد محال است، نه دشوار

 

 

بي دست تو حق بر روي كس در نگشايد

بي دوستي ات حمد خداوند نشايد

بي حسن تو يوسف ز كسي دل نربايد

بي نام تو زنگ غمي از دل نزدايد

مدح تو نه از «ميثم»، از خلق نيايد

 

گيرم ز عقيق همه ريزد در شهوار

استاد غلامرضا سازگار

♦♦♦

 

زمین به لرزه در آمد، شکست کنگره ها

رها شدند خلایق ز بند سیطره ها

 

شبی که آتش آتشکده فروکش کرد

شبی که خاتمه می یافت رقص دایره ها

 

صدای همهمه ی موبدان زرتشتی

هنوز مانده به گوش تمام شب پره ها

 

شب ولادت فرخنده ی بهاری سبز

شب وفات زمستان سرد دلهره ها

 

دوباره نور و طراوت به خانه ها آمد

نسیم آمد و وا شد تمام پنجره ها

 

جهان به یُمن حضورش، بهشتی از برکات

نثار مقدم پر خیر و برکتش صلوات

 

ستاره ها به نگاهی شدند سلمانش

منجّمانِ مسلمانِ برق چشمانش

 

ز انبیاء الهی که رفته تا معراج؟

به غیر از او که ملائک شدند حیرانش

 

مقام بندگی اش را کسی نمی داند

پیمبران اولوالعزم مات ایمانش

 

بساط ذکر سماوات را به هم می ریخت

نماز نیمه شب و شور صوت قرآنش

 

اویس های قرن را ندیده عاشق کرد

تبسّم لبِ داوودیِ غزل خوانش

 

شفیع روز جزا گشت و حضرت حق

داد به دست پاک محمّد کلید رضوانش

 

امیر و قافله سالار کاروانِ نجات

نثار مقدم پر خیر و برکتش صلوات

 

مسیح مکّه شد و نبض مرده را جان داد

به مرگ دخترکان قبیله پایان داد

 

خرافه های عرب را اسیر حکمت کرد

به جای تیغ جهالت، به عشق میدان داد

 

نماز شکر سپیدارها چه دیدن داشت!

همان شبی که سپیده اذان باران داد

 

نبی ست پیر خرابات و ساقی اش حیدر

در ابتدا به علی او شراب عرفان داد

 

تبسّمش به کسی چون بلال عزّت داد

مسیر اصلی دین را نشان انسان داد

 

چه قدر فاصله مان تا بهشت کمتر شد!

برات مردم ری را به دست سلمان داد

 

شب تجلّی مهتاب روشن عرصات

نثار مقدم پرخیروبرکتش صلوات

 

کبوترم نشدم، تا کبوترش باشم

دخیل گنبد سبز و مطّهرش باشم

 

زمان نداد اجازه که مشق عشق

کنم غلام مسئله آموز منبرش باشم

 

چه قدر دیر رسیدم سر قرار وصال!

چه شد؟ نخواست که عمّر محضرش باشم

 

قبول، شیعه ی خوبی نبوده ام اصلاً

نشد که حلقه به گوش برادرش باشم

 

خدا کند که مرا از قلم نیندازد

بهشت مست می جام کوثرش باشم

 

به حال و روز خودم فکر می کنم، انگار

قرار بوده که گریان دخترش باشم

 

شب گرفتن حاجت، زیارت عتبات

نثار مقدم پر خیر و برکتش صلوات

 

وحید قاسمی

 

 

   سه شنبه 14 آذر 1396نظر دهید »

دیدار فرماندهان ارشد نیروهای مسلح و برگزیدگان جشنواره مالک اشتر با فرمانده کل قوا

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمانده معظم کل قوا ظهر امروز (یکشنبه) در دیدار فرماندهان ارشد نیروهای مسلح و برگزیدگان جشنواره‌ی مالک اشتر با اشاره به خصومت‌های تمام‌نشدنی دشمنان با ملت و نظام اسلامی، مواجهه با این معارضه‌ها را در گرو ایستادگی و تقویت روزافزون توانایی‌های نیروهای مسلح خواندند و تأکید کردند: امروز نیروهای مسلح به بهترین نیروی انسانی از لحاظ فکری، عملی و عزم و اراده احتیاج دارند تا بتوانند آسیب‌ناپذیری ملت را در مقابل دشمنی‌ها حفظ کنند.

 

رهبر انقلاب اسلامی با ابراز خرسندی از عمق بخشیدن به حرکت پیشرونده‌ی نیروهای مسلح در بخش نیروی انسانی با برگزاری جشنواره‌ی مالک اشتر، افزودند: لازمه‌ی پیشگامی در موفقیت‌ها، استمرار حرکت رو به جلو و بدون توقف است، بنابراین باید در هر بخش که مسئولیت و وظیفه‌ای بر عهده دارید، بی‌وقفه و مستمر، کار و تلاش کنید.

 

ایشان، نام‌گذاری جشنواره به‌نام جناب مالک اشتر از فرماندهان و یاران امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام را آموزنده توصیف کردند و گفتند: مالک اشتر در «بصیرت و شناخت صراط مستقیم»، «عزم راسخ»، «احساس مسئولیت و آمادگی برای مجاهدت»، «شجاعت و قدرت فرماندهی» و درعین‌حال در «معنویت، عبادت، تقوا و تواضع» برجسته و الگوست و فرماندهان نیروهای مسلح باید بیش از دیگران، این حالات و روحیات عالی را در خود تقویت کنند.

 

Khamenei.ir

   یکشنبه 12 آذر 1396نظر دهید »

1 ... 32 33 34 ...35 ... 37 ...39 ...40 41 42 ... 138

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 239
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 3877
  • 1 ماه قبل: 43557
  • کل بازدیدها: 872676
رتبه وبلاگ