نماز و تربیت
کسی که سر نماز میرود بینهایت کوچک به بینهایت بزرگ وصل میشود. همین که وصل به یک قدرت غیبی شدیم، بزرگ میشویم. مثل قطره که وصل به دریا شد، دریا میشود. بچه تنها که در کوچه راه میرود اگر کسی نگاهش کند، ممکن است بترسد. اما وقتی دستش را در دست پدرش گذاشت، پشتش گرم میشود. امام حسین(ع) در دعای عرفه میگوید: خدایا هرکس تو را دارد چه ندارد؟ هرکس تو را ندارد چه دارد؟ امام خمینی خدا داشت، هیچی نداشت. شاه همه چیز داشت، خدا نداشت. امام حسین هیچی نداشت. آب برای خوردن نداشت. جُبهاش را هم کندند. انگشتش را هم قطع کردند. خیمههایش را هم سوزاندند. ولی خدا داشت! الآن اصول دین در خیلی از افراد متوسط به پایین سه چیز است. خوراک، پوشاک، مسکن، خانه، ماشین، تلفن، استخدام رسمی و غیره!
امام حسین خورد و خوراک داشت؟ نه. آب هم برای خوردن نداشت. پوشاک داشت؟ نه. جبهاش را هم کندند. مسکن نداشت؟ نه. خیمههایش را هم آتش زدند. مثل ما برای کسانی که نماز نمیخوانند مثل کسی است که یک پدر بزرگی مثل من هی به نوهاش میگوید: آقاجون بیا. او هم پشتش را میکند. دستش را میکشد و او هم فرار میکند. هرچه این محبت میکند، او فرار میکند. در دعا داریم: انگار من ناز میکنم.
عیب میکنیم، عیبها را میپوشاند. چقدر ما تا به حال خلاف کردیم، خدا آبروی ما را نریخته است. در دعا داریم: انگار تو از من خجالت کشیدی. به جای اینکه من از تو خجالت بکشم، تو خلافهای مرا میپوشانی. خدای خوبی داریم. بعضیها میگویند: چون خدا به من نداده من اینطور میکنم.
گاهی وقتها ما نباید غصه بخوریم که چرا سواد علامه طباطبایی را نداریم؟ سواد بوعلی سینا را نداریم؟ تو به همین مقداری که هستی عمل کن ثواب او را داری. ما گاهی وقتها فکر میکنیم خدا نوکر ما است. امام رضا نوکر ما است. میگوییم: یک چنین چیزی بده و او هم که نمیدهد قهر میکنیم. ما صلاح خودمان را نمیدانیم. بعضی وقتها دعای ما نمیشود و بعد میگوییم: چه خوب شد نشد.
فضای مجازی از نگاه رهبر انقلاب
یکی از نکاتی که رهبر معظم انقلاب در چند سال اخیر برای مقابله با آسیب های فضای مجازی به آن تکیه کرده اند ، بحث تشکیل شورای عالی فضای مجازی است ، که دائما این موضوع را به مسئولین و ریاست جمهوری در دیدارهای مختلف گوشزد کرده اند .
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با رئیس جمهور و اعضای شورای عالی فضای مجازی در شهریور ۱۳۹۴ ، این شورا را مرکز اصل سیاستگذاری آگاهانه ، مسئولانه و مقتدرانه در خصوص فضای مجازی خواندند و با اشاره به گسترش روز افزون و پر سرعت پدیده عظیم و بی نظیر فضای مجازی تاکید کردند :
« باید با استفاده از تواناییها و استعدادهای جوان کشور و با سیاستگذاری صحیح و اقدامات سنجیده و هماهنگ و بدون از دست دادن زمان به سمت خروج از حالت انفعال در عرصه فضای مجازی ، و حضور فعال و تاثیر گذار و تولید محتوای اسلامی متقن و جذاب حرکت کنیم »
ایشان با اشاره به تاثیرگذاری گسترده فضای مجازی به عنوان یکی از قدرت نرم فوق العاده در عرصه های مختلف از جمله فرهنگ ، سیاست ، اقتصاد ، سبک زندگی ، ایمان ، اعتقادات دینی و اخلاقیات ، بر لزوم طراحی مناسب و دقیق برای حفظ حریم امنیت فکری و اخلاقی جامعه در این عرصه تاکید کردند و افزودند :
«لازمه حضور فعال تاثیرگذار در فضای مجازی ، تمرکز در تصمیم گیری ، جدیت در اجرای بدون از دست دادن زمان ، هماهنگی میان دستگاه ها و پرهیز از موزایک کاری و تعارض است .»
رهبر انقلاب همچنین برنامه ریزی و حمایت دولت به ویژه معاونت علمی و فن آوری ریاست جمهوری برای گسترش صنایع مرتبط با فن آوری ارتباطات را بسیار ضروری خواندند و تاکید کردند :
«گسترش این صنایع از طریق شرکت های دانش بنیان ، تاثیر بسزایی در اشتغال زایی و تحول در اقتصاد کشور خواهد داشت .»
دیده شده در کتاب فضای مجازی از نگاه رهبر انقلاب ، ص ۲۲.
چرا در مملکت اسلامی پیشرفت کم است ؟
۳ رابطه مهم بعد از دینداری برای انسان پدید می آید ؛ یکی رابطه بین انسان و خدا ، دیگری رابطه انسان با ولی خدا و سومین رابطه که برای انسان ایجاد می شود رابطه انسان و دیگر مومنین است .اگر کسی رابطه اش با خدا و ولی خدا خوب شود خود به خود رابطه اش با مومنین خوب می شود ، رابطه با مومن است که انسان را به اوج رابطه با خدا و به اوج رابطه با ولی خدا می رساند .
حداقل رابطه با مومنین این است که با آنها دشمنی نکنیم یعنی حق آن ها را ضایع نکنیم و بعد کم کم یک محبتی از مومنین به دل انسان می افتد اگر چه آن ها محبتی نکرده باشند و با تو رفاقتی نکرده باشند و بعد ( در مرحله بالاتر ) یک محبتی در دل تو می افتد اگر چه آن ها به تو ظلم کرده باشند . ..
اگر کسی با فرد دیگری دعوا کند کافر می شود ، می دانید ! قیمت کفر در اسلام ارزان است . راحت ، راحت همه کافر می شوند و به همه ما هم می رسد . حالا چرا اینها مطرح می شود ؟ در دین که باز هم روایت داریم « مومن در کنار مومن احساس آرامش می کند » ولی عده ای هستند که می گویند : بابا به ما احساس خوش معنوی دست نمی دهد .
من به شما می گویم یک گروه مومنین که بخواهند با هم کار کنند دقیقه ای یک بار باید یکدیگر را ببخشند . دقیقه ای یک بار به هم محبت کنند ، وقتی مومن به هم محبت می کنند یک دفعه از آسمان و زمین برایش نور می بارد .این اخوت اسلامی است . حالا فلسفه اخوت اسلامی چیست ؟ فلسفه اش قدرت یافتن مومنین است که از زیر سلطه ستمگر بیرون بیاید .
یکی از سوالاتی که جوانان دارند این است که چرا مومنان زیر ستم بودند ؟ چرا با وجود ایمان تحت ستم بودند ؟
و بعد ما می خواهیم جواب بگوییم که چون اینها با هم مثل آدم ( درست ) رفتار نمی کردند و خدا با اینها قهر کرده بود ، نمازشان ، ولایتشان ، نتیجه نمی داد ، خوب بودند ولی تحت ستم بودند ..
تا مومنین با هم ارتباط پیدا نکنند و در ارتباط یکدیگر مهربان نشوند اثر نمی گذارند و اثر دیگرش سیاسی است توجه به قدرت ایمان نمی کنیم ، ما باید ایمانمان نمود دهد .
این همه مردم دارند سوال می کنند که اگر شما مسلمان هستید چرا آن ها (غربی ها ) قدرتمند هستند ؟
آنها چرا پیشرفت کردند ؟ پس خیر و برکت زندگی شما کجاست ؟
آقا ما مسلمان هستیم ولی با هم نامسلمانانه رفتار می کنیم و زندگی می کنیم . اگر ما باهم مسلمانانه رفتار کنیم آنها را جا می گذاریم . خداوند متعال می فرماید :وَالَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُن فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَفَسَادٌ كَبِيرٌ ، سوره انفال ، آیه ۷۳ ) ببینید کافران چقدر پشت هم هستند ، بعد خداوند در آیات فراوان دیگری می فرماید :وَالمُؤمِنونَ وَالمُؤمِناتُ بَعضُهُم أَولِياءُ بَعضٍمردان و زنان باایمان، ولیّ (و یار و یاور) یکدیگرند ، سوره توبه آیه ۷۱) مومنان هم باید پشت هم باشند .
کافران و ظالمان پشت هم هستند ، یک ابلیسی بینشان تفرقه نمی اندازد حتی به آن ها القا می کند که با هم متحد باشید . از این طرف مومنان تا با هم کار می کنند ، شیطان وسوسه می کند و عیب آن ها را به رخ می کشد ، بعد ، خدا کجاست که کمک کند ؟ خدا ناز دارد . می گوید ؛ نه ! او رفیقش را تحویل نگرفت از ولایت من خارج است .
مقوله مومنین اولیاء یکدیگرند چیزی فراتر از این است که اخلاقشان با هم خوب باشد ؛ وقتی یک گروه بی دین با هم کار می کنند کمتر از هم غیبت می کنند ولی وقتی مومنین با هم کار می کنند بیشتر از هم غیبت می کنند ، شیطان بین آنها را به هم می زند . درحالی که اگر ما با هم باشیم بهره مان از کار هزاران برابر آن ها خواهد بود . شیطان بین ما را به هم می زند ولی بین آن ها را جوش می دهد و خدا بین ما را جوش نمی دهد و می گوید من نمی توانم مثل شیطان کار کنم .
در روایت است که بعد از اسلام بزرگترین نعمت برادری دینی است و بعد می فرماید برادری دینیتان را افزایش دهید . از هم فرار نکیند ، ارتباطتتان را حفظ کنید ، احوال پرسی کنید نسبت به هم احساس مسولیت کنید …
سخنان حجت الاسلام پناهیان ، محرم ۹۵. شنیده شده
#حکم انصراف از نیت در وضو
سوال : اگر در بین وضو، از نیت ادامهی وضو منصرف شویم آیا میتوانیم بدون به هم خوردن موالات، وضو را ادامه دهیم و اگر بعضی از اعمال وضو را به حالت تردید در نیت انجام دهیم حکم چیست؟
جواب : اگر قبل از آن که موالات به هم بخورد به نیّت اول خود برگردد و بقیه اعمال را به آنچه که با نیّت آورده بود، ضمیمه کند وضو صحیح است.
دیده شده درسایت رسمی امام خامنه ای، استفتائات جدید امام خامنه ای مدظله العالی
خدای عزوجل به دو نفر دو بال داده که با فرشتگان بهشتی در پروازند :
امام زین العابدین علیه السلام فرمود : خدای عباس را رحمت کند ( مقصود آن حضرت عباس بن علی امیر امیرالمؤمنین بود ) که از خودگذشتگی و فداکاری کرد تا آن جا که هر دو دستش بریده شد. خدای تعالی به عوض آن ها دو بال را به او عطا فرمود که با فرشتگان بهشت در پرواز است چنانکه با جعفر ابن ابی طالب نیز همچین کرده بود و عباس را نزد خدای تعالی پایه ای است که همه شهیدان در روز قیامت آروزی آن کنند ..
دیده شده در الخصال ، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین بابویه قمی ، ترجمه احمد فهری زنجانی ، ج ۱ ص ۷۹.
انسان هیچ گاه نباید دروغ بگوید
حجت الاسلام والمسملین حسین انصاریان، استاد حوزه علمیه و خطیب، امروز در مراسم عزادری اباعبدالله الحسین(ع) که در حسینیه هدایت برگزار شد، گفت: انسان نه تنها در محضر ولی خدا بلکه در نزد خودش هم حق ندارد دروغ بگوید.
خداوند در قرآن کریم به صراحت بیان میکند که کسی حق ندارد در نزد پیامبر(ص) با ایشان بلند و یا زیاد حرف بزند و یا ایشان را به نام بخواند؛ وجود مقدس پیامبر اکرم(ص) در همه احوال غرق در وجود مقدس حق بود.
در بسیاری از کتب بزرگ علمای دینی ولایت به سه بخش ولایت نجمیه، شمسیه و قمریه تقسیم شده است، پیامبر(ص) همان ولایت شمسیه است.
پیامبر(ص) علاوه بر اینکه دارای منافع جامع و کامل بود صاحب نفس تربیتی هم بودند وجود مقدس پیامبر(ص) تجلیگاه کمالات ذات و این نوع کمال غیر از کمالات صفات تعریف میشود.
چگونه انسان میتواند در محضر و انوار مقدس ایشان خطا کند و فرزندانش را به شهادت برسانند و عالم هستی را به خاک و خون بکشند.
امروز ظلم ظالمان در حق مسلمانان مظلوم به جایی رسیده که مفتی بزرگ کشور عراق خطاب به دیگر مفتیهای کشور عربستان و پاکستان بیان میکند که شما جیره خواران اسرائیل هستید.
ولایت قمریه نور خود را از ولایت شمسیه گرفته و دنبال رو پیامبر(ص) است و ولایت نجمیه که همان شیعیان کامل هستند نور خود را از دو ولایت قبلی دریافت میکنند.
نور خداوند گستردهتر و رافت آن به انسانها از سه نور دیگر بالاتر است.
سخنان شیخ حسین انصاریان محرم ، ۹/ ۸/ ۹۵ شنیده شده .
نرمخو بودن از خصوصیات انسان باتقوا و صالح است
آیت الله ریشهری، عضو مجلس خبرگان رهبری، امروز در درس خارج فقه که در آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) برگزار شد با تبیین فرازی از دعای مکارم الاخلاق، اظهار داشت: گسترش عدل، فروخوردن خشم، ایجاد صلح بین افراد، افشای خوبیها و پوشاندن بدیها از ویژگیهای انسانهای صالح و با تقوا است .
تاثیر کلام انسان نرمخو بسیار بالاتر از انسان بد اخلاق است.نرم خویی ریشه قرآنی دارد و از ویژگیهای پیامبر اکرم(ص) است.
امیرمومنان(ع) فرمودند: پیامبر(ص) از همه انسانها نرم خوتر بودند و با همه افراد مدارا میکردند.خداوند میفرماید: ای پیامبر(ص) اگر تندخو بودی هیچ کسی اطراف تو جمع نمیشد؛ پیامبر(ص) با یهودیان و غیر مسلمانان نیز نرمخو بود .
سخنان آیت الله ری شهری شنیده شده توسط فاطمه علی آبادی ، طلبه پایه سوم .
فرزندان کوروش اکنون در کدام سرزمین زندگی میکنند؟؟؟
فعلا در دنیا ملتی وجود نداردکه از نظر خون و نژاد از سایر ملل جدا باشد . مثلا ما ایرانی ها که سابقه تاریخی نیز داریم و از لحاظ حکومت و قوانین دارای وضع خاصی هستیم ، آیا از نظر خون و نژاد از سایر ملل مجاور جدا هستیم ؟ مثلا ما که خود را از نژاد آریا و اعراب را از نژاد سامی میدانیم ؛ آیا واقعا همین طور است یا دیگر پس از این همه اختلاطها و امتزاجها ؛ از نژادها اثری باقی نخواهد ماند ؟
حقیقت این است که ادعای جدا بودن خونها و نژادها خرافهای بیش نیست. نژاد سامی و آریایی و غیره به صورت جدا و مستقل از یکدیگر فقط در گذشته بوده است، اما حالا آنقدر اختلاط و امتزاج و نقل و انتقال صورت گرفته است که اثری از نژادهای مستقل باقی نمانده است.
بسیاری از مردم امروز ایران که ایرانی و فارسی زباناند و داعیه ایرانیگری دارند، یا عرباند یا ترک یا مغول، همچنانکه بسیاری از اعراب که با حماسه زیادی دم از عربیت میزنند از نژاد ایرانی یا ترک یا مغول میباشند. شما اگر همین حالا سفری به مکه و مدینه بروید، اکثر مردم ساکن آنجا را میبینید که در اصل اهل هند یا ایران یا بلخ یا بخارا یا جای دیگری هستند.
شاید بسیاری از کسانی که نژادشان از کوروش و داریوش است، الان در کشورهای عربی تعصب شدید عربیت دارند و بالعکس شاید بسیاری از اولاد ابوسفیانها امروز سنگ تعصب ایرانیت به سینه میزنند…
اکر ما ایرانیان بخواهیم بر اساس نژاد قضاوت کنیم و کسانی را ایرانی بدانیم که نژاد آریا داشته باشند ، بیشتر دلت ایران را باید غیر ایرانی بدانیم و بسیار یاز مفاخر خود را از دست بدهیم ؛ یعنی از این راه بزرگترین ضربت را بر ملت ایرانی زده ایم .
به هر حال در عصر حاضر دم زدن از استقلال خونی ، نژادی خرافه ای بیش نیست .
دیده شده در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران، استاد مرتضی مطهری ،انتشارات صدرا ، ص ۵۶.
فرهنگ دعا جامعه را عقلانی می کند
بيست و پنجم محرمالحرام، طبق برخي از نقلها مصادف با شهادت وجود مبارك امام سجاد(سلام الله عليه) است. حضرت وقتي با آن وضع به حسب ظاهر اسارت وارد شام شد از ذات مقدّسش پرسيدند، «مَنْ غَلَبَ» در اين صحنه چه كسي پيروز شد؟ فرمود ما, «إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ مَنْ غَلَبَ، وَ دَخَلَ وَقْتُ الصَّلَاةِ، فَأَذِّنْ ثُمَّ أَقِم» فرمود ما پيروز شديم برگشتيم شما اگر شك داريد كه در اين مبارزه چه كسي پيروز شد هنگام نماز, اذان و اقامه بگوييد ببينيد نام چه كسي را ميبريد ما رفتيم نام پيغمبر را براي هميشه زنده كرديم و برگشتيم. در آن صحنه يك روايت نوراني مرحوم كليني نقل ميكند از وجود مبارك امام سجاد كه «لَوْ مَاتَ مَنْ بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ أَنْ يَكُونَ الْقُرْآنُ مَعِي»؛ اين بيان را مرحوم كليني از وجود مبارك امام سجاد(سلام الله عليه) نقل ميكند كه اگر همه مردم روي زمين بميرند و من تنها بمانم اگر يك سخنراني با من هست و مخاطبي با من, او با من حرف ميزند و من هم با او حرف ميزنم به نام خدا در قرآن, من هيچ وحشتي ندارم
اين مرگ يا مرگ طبيعي است؛ «لَوْ مَاتَ مَنْ بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ»؛ يا مرگ معنوي است؛ يعني «لو كفر أهل المشرق و المغرب»، من وقتي مخاطبي دارم و متكلّمي دارم هر وقت خواستم با او حرف ميزنم، هر وقت خواستم حرف او را گوش ميدهم، هيچ وحشتي ندارم؛ «لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ أَنْ يَكُونَ الْقُرْآنُ مَعِي».
قرآن از آن جهت كه جزء جوامع الكلم است كه وجود مبارك پيغمبر(عليه و علي آله آلاف التحيّة والثناء) فرمود: «أُعْطِيتُ جَوَامِعَ الْكَلِمِ» او همه معارف را در بردارد، برنامههاي ائمه(عليهم السلام) هم توزيعشده است، گرچه در همه بخشها بياني دارند که تبيين معارف است، بعضيها تبيين مسائل نظامي و جنگي است، بعضيها حكومتداري است، بعضيها فقه است بعضي اخلاق است و بعضيها حقوق و برخيها دعا. در قرآن بخشهاي فراواني است كه مربوط به دعاست؛ فرهنگ دعا را امام سجاد به عهده گرفته، گرچه همه ائمه(عليهم السلام) درباره دعا دستوري دارند, عملي دارند؛ ولي امام سجاد(سلام الله عليه) برنامه رسمي او تفسير ادعيه قرآني است؛ يعني آن معارفي كه در قرآن راجع به دعاست حضرت تشريح ميكند توضيح ميدهد بيان ميكند. فرهنگ دعا را طرزي تبيين ميكند كه جامعه را جامعه عقلاني ميكند از آن جاهليت نجات ميدهد.
ميبينيد دعاها تنها اين نيست كه خدايا بيمار مرا شفا بده! گناه مرا بيامرز! پايان امور مرا خير كن! اينها ادعيه رايج است؛ اما آن دعايي كه فرهنگآور است دعاي امام سجاد در صحيفه است؛ عرض ميكند: «أَنَّ طَلَبَ الْمُحْتَاجِ إِلَي الْمُحْتَاجِ سَفَهٌ مِنْ رَأْيِهِ وَ ضَلَّةٌ مِنْ عَقْلِهِ»،در بحثهاي عقلي كه چه چيزي هست و چه چيزي نيست ميگويند ممكن, واجب ميخواهد و محتاج, غني ميخواهد؛ ولي در بحثهاي حكمت عملي که مربوط به بايد و نبايد است نه بود و نبود، دعاي حضرت اين است كه خدايا محتاجي دستش را نزد محتاجي دراز بكند اين سفاهت است اين بيعقلي است؛ اين دعاي امام سجاد است. «أَنَّ طَلَبَ الْمُحْتَاجِ إِلَي الْمُحْتَاجِ سَفَهٌ» ما اگر خواستيم ببينيم سفيه هستيم يا عاقل، اين دعا براي ما معيار است به چه كسي مراجعه كنيم، به چه كسي وابسته باشيم، به شرق وابسته باشيم به غرب وابسته باشيم. فرمود ملّتي سفيه است كه به بيگانه چشم طمع بدوزد؛ «أَنَّ طَلَبَ الْمُحْتَاجِ إِلَي الْمُحْتَاجِ سَفَهٌ مِنْ رَأْيِهِ وَ ضَلَّةٌ مِنْ عَقْلِهِ» اين دعاي نوراني امام سجاد در صحيفه است. در بخشهاي ديگر فرمود: من اگر بخواهم فخر و جمال و جلال يك عده را در ثروت آنها بدانم، خدايا تو مرا از اين خطر حفظ بكن! «وَ اعْصِمْنِي مِنْ أَنْ أَظُنَّ بِذِي عَدَمٍ خَسَاسَةً أَوْ أَظُنَّ بِصَاحِبِ ثَرْوَةٍ فَضْلًا فَإِنَّ الشَّرِيفَ مَنْ شَرَّفَتْهُ طَاعَتُكَ وَ الْعَزِيزَ مَنْ أَعَزَّتْهُ عِبَادَتُكَ» خدايا! مبادا آن فكر پَست را به من بدهي كه من نظام ارزشي دين را با نظام ارزشي دنيا و ماده اشتباه كنم، آن كسي كه لباس خوبي در بركرده است قصر خوبي دارد اتومبيل خوبي دارد من او را محترم و شريف بدانم آنكه وضع مالياش ساده است او را شريف ندانم، خدايا! تو مرا از اين خطر حفظ كن! «وَ اعْصِمْنِي مِنْ أَنْ أَظُنَّ بِذِي عَدَمٍ خَسَاسَةً أَوْ أَظُنَّ بِصَاحِبِ ثَرْوَةٍ فَضْلًا فَإِنَّ الشَّرِيفَ مَنْ شَرَّفَتْهُ طَاعَتُكَ وَ الْعَزِيزَ مَنْ أَعَزَّتْهُ عِبَادَتُكَ»؛ خدايا من از تو فهم ميخواهم، خدايا من از تو عقل ميخواهم! اين دعاي امام سجاد است.
بهرگیری از سرمایه عمر
دست به هرجا میزنیم اسراف عمر، کاغذ، دارو، ساختمان، خیلی اسراف میکنیم. یکی از دعاهای امام زینالعابدین در صحیفه این است. «وَ حَصِّنْ رِزْقِى مِنَ التَّلَفِ» (صحيفه سجاديه، ص ۹۸) خدایا رزقی که به من دادی حفظ کن. رزق من دارد تلف میشود. جوانی هدر میرود. عمر هدر میرود. ساعتها هدر میرود. روی این زمینه در جلسه قبل صحبت کردم که بیایید از شب های زمستانی و روزهای تابستانی استفاده کنیم. قانع نباشیم. درسهای دانشگاه و حوزه را بخوانیم. اما قانع نباشید. کار چند فایده دارد.
۱- نقش کار… بسم الله الرحمن الرحیم… موضوع: جلوگیری از هدر رفتن، حالا هدر رفتن عمر، مال، کاغذ، دارو، زمین، مکان.
کار چه اثری دارد. نقش کار:
۱- کار برای سلامتی؛ آدمهایی که کار میکنند. سالمتر هستند.
۲_ عزت، آدمی که کار دارد عزیز است و دستش جلوی کسی دراز نیست.
۳_ خودکفایی، آدمی که کار میکند نیاز ندارد از پدرش، همسرش، شوهرش دست دراز کند و پول بگیرد.
۴_ پر کردن ایام فراغت، این کار است.
۵_ امکان کمک به دیگران؛ کسی که کار میکند، پول در جیبش است، امکان کمک به دیگران دارد.
۶_ صرفه جویی؛ آدمی که کار میکند چون با زحمت پول گیر آورده است، الکی هم خرج نمیکند. با دقت خرج میکند.
۷_کار نیکو کردن از پر کردن است. کسی که کار میکند امروز این را تولید میکند. فردا نقشهاش را عوض میکند. پس فردا، هر تولیدی روز به روز رشد پیدا میکند. کارهای کوچک مقدمه ابتکار در کارهای بزرگ میشود. ارتباط انسان را با دیگران زیاد میکند.
آدم بیکار با کسی رابطه ندارد. آدمی که کار میکند، اول همکارانش را در منطقه شناسایی میکند، بعد در استان شناسایی میکند. بعد در کشور شناسایی میکند. بعد در دنیا با اینترنت تعامل برقرار میکند. میگوید: من آسانسور فروش هستم. یک آسانسور فروش در ایتالیا هست. یک آسانسور فروش در لندن است. یعنی وقتی این کاره شد هی ارتباطاتش با همکارانش بیشتر میشود.
از آدمهای متوسط هم میشود لازم نیست حتماً طرف تیزهوش باشد .
قرآن چند جا افراد را به حیوان تشبیه میکند. چهار تشبیه در قرآن هست.
«كَالْحِجارَة» (بقره/۷۴) این قلب نیست، سنگ است. سنگدلی، قلبش مثل سنگ است. «كَالْحِجارَة» آیه قرآن است.
«كَمَثَلِ الْحِمارِ» (جمعه/ ۵) مثل الاغ است. «كَمَثَلِ الْكَلْب» (اعراف/۱۷۶) مثل سگ است.
«كَالْأَنْعامِ» مثل چهارپا است. یک جا هم فحشش را تند میکند. آنجا که میگوید: مثل چهار پا است، میگوید: مثل چهار پا است بعد میگوید: «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَل» (اعراف/۱۷۹) بلکه این از چهارپا هم بدتر است. گاو علف میخورد شیر میدهد. تو غذا خوردی فحش دادی. تولید تو فحش و جنایت است. گاو علف میخورد شیر میدهد. «بَلْ هُمْ أَضَل»
بعد میگوییم: چرا اینها است؟ «أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ» (اعراف/۱۷۹) اینها غافل هستند.
درس خوانده ولی نماز نمیخواند. از خدا غافل است. غفلت از خدا آیهاش چیست؟ « نَسُوا اللَّه» (توبه/۶۷) غفلت ازمعاد آیهاش چیست؟ «نَسُوا يَوْمَ الْحِسابِ» (ص/۲۶) نمیگوید: «لا یؤمن» نمیگوید: قیامت را قبول ندارد. میگوید: قبول دارد، فراموش میکند.
آخر یک آیه در قرآن داریم میگوید: «لا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الْحِسابِ» (غافر/۲۷) یعنی قیامت را قبول ندارد. ولی این آیه نمیگوید: «لا یؤمن» میگوید: «نَسُوا يَوْمَ الْحِسابِ» قرآن را فراموش کرده است. قیامت را فراموش کرده است.
غفلت از خون شهدا، غفلت از زحمات نیاکان، میدانید چقدر خرج میراث فرهنگی شده است؟ میدانید چقدر خرج کتاب شده است؟ عفلت شده است. ما یک زمانی نمیدانم بگویم خواب یا بگویم: خائن. حالا هردو، یک عده خواب هستند و یک عده هم خائن هستند. یک کتابهای خطی که منحصر به فرد بود. یعنی روی کره زمین فقط یک عالم شیعه نوشته بود. این کتابهای خطی که روی کره زمین یکی بیشتر نبود، بعد معلوم میشود در کتابخانههای خارج پیدا شده است. هزاران کتاب خطی منحصر به فرد از ایران بردند و فروختند و پول گرفتند. ما غافل میشویم.
جوانهای دانشجو حواستان را جمع کنید. اگر یک استاد دانشگاه و یک معلمی در ژست روشنفکری دارد حرف میزند، بلند شو بگو: آقا اجازه! جناب استاد شما محقق هستید یا بهانه گیر؟ هیچکس نمیگوید: من بهانهگیر هستم. میگوید: من اهل پژوهش هستم. بگو: اگر اهل پژوهش هستی یک ساعتی را تعیین کن یک اسلام شناس بیاید و حرفت را بزن و جواب او را گوش کن. معنای آزادی هم این است. کرسی آزاد اندیشی معنایش این نیست که تو یک چیزی را یواشکی در دانشگاه چاپ کنی. آزاد اندیشی یعنی پنج دقیقه تو بگو. آزاد هستی. پنج دقیقه هم این آقا جواب بدهد، آزاد است. ما هم این دو تا پنج دقیقه را گوش بدهیم، هرکدام را خواستیم قبول میکنیم. این هم آزادی است. معنای آزادی این است. معنای آزادی این نیست که دور از چشم یک اسلام شناس نزد یک شاگردی بروی که از خودت بیسوادتر هستند و حرف بزنی. آزادی یعنی چه؟
مثلاً خیلی از خانمهای بدحجاب فکر میکنند این آزادی است. روی کره زمین کجای دنیا اجازه میدهد کسی با لباس شنا بیاید سر کلاس فیزیک بنشیند؟ بگوید: آزادی است. این آزادی را چه کسی قبول میکند؟ تو آزاد هستی این رقم حجاب داشته باشی، من آزاد نیستم در دانشگاه درس بخوانم. من میخواهم درس بخوانم. تو با این آرایش از کنار من رد میشوی حواس مرا پرت میکنی. تو به مغز من ظلم میکنی. کاری به حلال و حرامش ندارم. تو به حق من ظلم میکنی.
یک آدمی که در مسجد یا در اتوبوس و تاکسی یا کنار خانمش در اتاق سیگار میکشد، این ظلم به خانمش میکند. بابا این خانم انسان است. بچه انسان هم میخواهد هوای سالم بخورد. تو در اتاق سیگار میکشی، حق هوا و تنفس را میگیری. این تجاوز به حریم هوایی است. تجاوز به حریم هوایی که برای هواپیمای اف ۱۶ نیست. تو هم که سیگار میکشی و دود در حلق بچهات میکنی، تجاوز به حریم هوایی میکنی. ظلم ظلم است.
سخنان حجت الاسلام قرائتی ، شنیده شده .
<< 1 ... 71 72 73 ...74 ...75 76 77 ...78 ...79 80 81 ... 138 >>