ایمان، اقرار زبانی و التزام عملی است

 


آیت الله محمد محمدی ری‌شهری، نماینده مجلس خبرگان رهبری و تولیت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)، امروز در کلاس تفسیر قرآن کریم که در آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) برگزار شد، با اشاره به آیه سوم سوره بقره و در تبیین «الذین یومنون» از منظر روایات، گفت: روایات مختلفی در زمینه ایمان بیان شده اما همه آن احادیث تنها اشاره به یک معنا دارد.

 

نخست روایاتی که ایمان را به باور قلبی حقایق غیبی و اقرار زبانی معنا می‌شود که در برابر کفر قرار دارد برای مثال امام صادق(ع) طبق نقلی فرموند: ایمان یعنی انسان خدا را تصدیق کند، تصدیق چیزی که از نظر او غائب است؛ یعنی هر آنچه که خداوند به بودنش اذعان دارد و انسان آن را نمی‌بیند تصدیق کرده و با باور قلبی بدان تصدیق اقرار کند و این امر در مقابل کفر قرار دارد.

 

پیامبر(ص) فرمودند: ایمان یعنی اینکه انسان افزون بر اینکه اقرار زبانی دارد در عمل او نیز متجلی شود. پیامبر(ص) فرمودند: ایمان نیازمند سه عنصر شناخت قلبی، اقرار زبانی و التزام عملی دارد؛ تفسیر دیگر ایمان در احادیث عبارت است از عمل کردن به مقتضای باورهای قلبی، یعنی انسان به آن چیزی که باور دارد عمل کند .

 

امام کاظم(ع) فرمودند: تمام ایمان عمل است و اقرار نیز خود عمل است؛ عقاید جریان مرجئه برخلاف این حدیث بود. شیخ صدوق(ره) فرمودند: ایمان عبارت است از عقیده ناب درونی که عمل آن را تصدیق کند؛ پیامبر(ص) فرمودند: ایمان با آرزو، خود آرایی و ظاهر سازی محقق نمی‌شود بلکه ایمان بر اساس عقیده و باور حقیقی درونی انسان تحقق می‌یابد.

 

با توجه به روایات بیان شده، ایمان به معنای باور خالص درونی انسان به حقایق غیبی که مبتنی بر علم و معرفت باشد تعریف می‌شود و این ایمان جدای از تصدیق زبانی و التزام عملی نخواهد بود.

 

خداوند به پیامبر(ص) فرمودند: بگو اول مسلمان من هستم؛ امیرالمومنان(ع) در نهج البلاغه فرمودند: اسلام یعنی تسلیم؛ انسان اگر در عقیده و اخلاق تسلیم حق باشد مسلمان است، تسلیم به معنای یقین داشتن است و کسی تسلیم حق می‌شود که به حقایق غیبی باور و یقین داشته باشد و این یقین سبب تصدیق و اقرار به باور بوده که در عمل انسان متجلی می‌شود به همین سبب اسلام از عمل جدا نیست.

 

اسلام ظاهری برخلاف ایمان حقیقی همراه با باور قلبی نیست زیرا یک فرد ممکن است مسلمان باشد ولی مومن نباشد، در برخی تفاسیر این گونه آمده که ایمان شریک اسلام است ولی اسلام شریک ایمان نیست.

 

پیامبر(ص) فرمودند: ایمان چیزی است که در دل جای می‌گیرد و عمل هم او را تصدیق می‌کند اسلام چیزی است که بر زبان جاری می‌شود و ازدواج با او حلال می‌شود.

 

 

سخنان آیت الله محمد محمدی ری‌شهری ، شنیده شده توسط فاطمه علی آبادی.طلبه پایه سوم .

   چهارشنبه 28 مهر 13951 نظر »

عاشق حقیقی

 

 

عاشق در دنیا و آخرت  حاضر می‌شود معشوقش را رها کند ؟ 

حاضر می شود از معشوقش رو برگرداند ؟

یعنی باورتان  می شود که ابی عبدالله علیه السلام وقتی قیامت شد اگر کل ما را دید ، ما که امروز اینجا هستیم ، اگر ما را ببیند و گوید نمی شناسم چه ؟ وای از آن روز …

 

من این موضوع را گفته ام ولی باز هم می گویم ، من با دوگوش خودم شنیدم ، فرزند مرحوم آقا شیخ عباس قمی که خودش به من گفت .می گفت بابام مفاتیح را که می نوشت ، همه اش را با وضو نوشت . همیشه یک کتری آب و کاسه کنارش بود و اگر خسته می شد و خوابش می برد تا بیدار می شد وضو می گرفت و ادامه می داد و می گفت من کل این مفاتیح را تقدیم به روح مطهر صدیقه کبری کرده ام .

 

ایشان گفت وقتی ما پدر را روبه روی حرم امیرالمومنین علیه السلام خاک کردم و به خانه برگشتیم ، خوب ما گوهری از دست داده بودیم ، شب ساعت ۱ یا ۲ نصفه شب بابا را در خواب دیدم ، دیدم پدر خیلی سرحال بود .

گفتم بابا شما خودتان در منازل الاخره  راجع به برزخ زیاد نوشته اید ، برزخ خودت چطور است ؟


گفت : بابا من را کی دفن کرده اید ؟ گفتم ۳ بعدازظهر .

گفت : الان ساعت چند است ؟ گفتم ۲ نصف شب . _حالا نجف خاکش کرده اند _ گفت : در این فاصله کم تا به حال سه بار اباعبدالله علیه السلام به دیدن من آمده است.


حسین جان ….



سخنان شیخ حسین انصاریان ، شنیده شده .

   چهارشنبه 28 مهر 1395نظر دهید »

چگونه زندگی کنیم :

 

 

هم برای دنیا و هم برای آخرت سنگ تمام بگذار؛ پیشرفت در منطق انقلاب، یعنی این .

اسلام به ما آموخته است که «لیس منّا من ترک دنیاه لأخرته و لا ءاخرته لدنیاه»؛ دنیا را برای آخرت نباید ترک کرد، همچنان که آخرت را نباید فدای دنیا کرد.

در یک روایتی میفرماید: «اعمل لدنیاک کأنّک تعیش ابدا»؛ یعنی برنامه‌ریزی دنیا را فقط برای چند روزه‌ی زندگىِ خودت نکن…

جوری برنامه‌ریزی کن که گوئی بناست تا آخر دنیا زنده باشی…

نقطه‌ی مقابل هم: «و اعمل لأخرتک کأنّک تموت غدا»؛ برای آخرتت هم جوری عمل کن، مثل اینکه فردا بناست از این دنیا بروی. یعنی هم برای دنیا سنگ تمام بگذار، هم برای آخرت سنگ تمام بگذار. پیشرفت اسلامی، پیشرفت در منطق انقلاب، یعنی این؛ یعنی همه‌جانبه.

 

 


جلسه درس اخلاق رهبر انقلاب ۹۱/۷/۱۹ ، دیده شده درhttp://farsi.khamenei.ir

   سه شنبه 27 مهر 1395نظر دهید »

تجارت و خسارت

 

 

اکر بنا باشد عمقی حیاتی را که تجارت را مطرح می کند بحث شود ، جلسات زیادی را می طلبد چرا که یک سلسله لطایف و دقایق و حکمت ها در باطن آیه است که

پرونده بسیار مفصلی دارد . آیه این است. «ان الذین یتلون کتاب الله و اقاموا الصلوه وانفقوا مما رزقناهم سرا وعلانیه یرجون تجاره لن تبور , همانا کسانیکه کتاب خدا را می خوانند و نماز بپامی دارند و از آنچه روزیشان داده ایم در پنهان و آشکار انفاق می کنند به تجارتی که نابودی ندارد امید بسته اند.)سوره فاطر آیه ۲۹» 

 

یعنی آن هایی که اهل تلاوت و اقامه نماز هستند و اهل پول خرج کردن ، مطاع خرج کردن هستند ، هم در ظاهر یعنی جلوی چشم مردم و هم در باطن . جلوی چشم مردم برای چه آنقدر دست به جیب هستند ؟ ریا نمی شود ؟ 

نه !  برای اهل خدا ریا مطرح نیست . اهل دین یکتا نگر هستند و یکتا کردار هستند . پیغمبر صلی الله در منبر منا می فرماید : «رُب حامل فقه لا فقه له ، ورب حامل فقه إلى من هو أفقه منه » چه بسا کسی علمی را ، حقیقتی را نمی فهمد ولی وقتی که پخشش می کند فهمیده تر از خود او ، کم نیست . آنها می فهمند پس حرف را نگه ندار ، پخش کن حرف خدا را ، حرف انبیا را ، خرف ائمه را پخش کن ، هستند کسانی که بفهمند ، آن فردی هم که می فهمد و اهلش است ایجاد تحول می کند ، در خودش و در خانواده اش .

 

علی علیه السلام درباره اهل دین می فرماید : « بدنهایشان در دنیاست اما ارواحشان در عالم قدس است و روح اینجا نیست و از آن جا دارد به بدن فرمان می دهد . روح عند الله است و اشراف به بدن دارد و بدن را زنده نگه می دارد تا وقتی که خدا امر کند از بدن جدا شو ، این روح کجاست ؟  من نمی دانم !

 

اولا ارزش روح  هم درکش سخت است « نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی » نفخه یعنی درد ، این روح در بدن مردم « دَم من است » نفخ من است ، هیچ کس در این روح دخالت ندارد . برای ساختن بدن انسان از عناصر مادی جمع کردند و ترکیبش را در نطفه پدر و مادر ریختند و بدن درست شد و روح فقط « دَم » الهی است . بالاترین امانت پروردگار هم روح است .

بهترین مردم هم امانتدارانی هستند که این روح پاک ، سالم ، نوری را بعد از ۷۰ یا ۸۰ سال پاک به وسیله ملک الموت به وجود مقدس حق برمی گردانند . اینها امین هستند ، امانتدار هستند و بهترین هستند .

خب اینها جلوی چشم مردم پول می دهند و مسجد ، مدرسه ، درمانگاه می سازند ، ریا نمی کنند ؟ می شود ریا نکنند ؟

 

بله می شود ، چون اگر دلشان را بشکافی که چرا دارند علانیه کار می کنند ، در علانیه اینها معلم می شوند و می خواهند به مردم این راه و روش الهی را یاد دهند که بخیل نباش و ثروتت را به کمربند بخل نبند ، « لله میراث السموات و الارض ، سوره حدید ، آیه ۱۰ » شما ثروتمندان جانشین من در این ثروت در زمین هستید نه مالک ، « انفقوا اما جعلکم مستخلفین  فیه ، سوره حدید آیه ۷ » در این ثروت تو را جانشین قرار دادم . اگر بخل کنی از جانشینی می افتی و می شوی جنس دوپای ابلیس صفت . او ( ابلیس ) در بخل خیلی موجود عجیبی است به پروردگار کفت : دلم نمی آید یک نفر از بندگانت بروند بهشت و به عزت خدا هم قسم خورد .

 

خدا فرمود : من جلوی تو را نمی گیرم ولی برای بندگانم پیغمبر و امام و کتاب می فرستم ، آنهایی که به حرف تو گوش دادند مال تو ، و آن هایی که به حرف من گوش دادند مال من .

 

به خودم قسم دوزخ را از تو و تمام شاگردانت و پیروانت پر می کنم .

 

 

 

سخنان شیخ حسین انصاریان ، دهه دوم محرم ۱۳۹۵ ، شنیده شده .

   سه شنبه 27 مهر 13953 نظر »

منتقم حسین : 

 


احمد بن محمد ، عن محمد بن الحسن ، عن محمد بن عیسی بن عبید ، عن علی بن اسباط ، عن سیف بن عمیره ، عن محمد بن حمران قال : ابو عبدالله علیه السلام : لما کان مِِن امر الحسین علیه السلام ما کان ضَجتِ الملاعکهُ الی الله بالبکأ و قالتِِ:یفعل هذا بالحسین صفیک و ابن نبیک ؟  

قال : فاقام الله لهم ظِِل القائم علیه السلام . بِهذا أنتم لِهذا :


 

امام صادق علیه السلام فرمود : چون کار حسین چنان شد ( اصحاب جوانهایش کشته شدند و خودش تنها ماند ) فرشتگان به سوی خدا شیون و گریه برداشتند و گفتند : با حسین برگزیده و پسر پیغمبرت چنین رفتار کنند ؟ 

پس خدا شبح و سایه حضرت قائم علیه السلام را با آن ها نمود فرمود : با این انتقام او را می گیرم .



دیده شده در اصول کافی ، محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی رازی ، ترجمه سید جواد مصطفوی ، انتشارات علمیه اسلامیه ، ج ۲ ، ص ۳۶۶.

کلیدواژه ها: انتقام, خون حسین, منتقم
   دوشنبه 26 مهر 13951 نظر »

دندانپزشکی 

 

 

توی مطب دندانپزشکی منتظر نوبتم بودم و داشتم یکی از مجلاتی را که روی میز برای مطالعه گذاشته بودند ورق می زدم ، در حال ورق زدن محله بودم که صدای باز شدن درب مطب آمد و کسی داخل شد و شروع آهسته با منشی حرف زدن ، من بدون این که توجه کنم سرگرم خواندن بودم که به یک بار صدای گریه خانمی توجهم را جلب کرد ، سرم را بلند کردم دیدم پیرزنی است که دارد با منشی صحبت می کند و گریه می کند و التماس می کند .

 

منشی مرتب می گفت ؛ حالا گریه نکن مادر جان ، من به دکتر می گویم . پیرزن هم که انگار طاقتش تمام شده بود صدایش را کمی بالا برد و گفت : به خدا خیلی درد دارم ، چند وقت است که از درد نمی توانم زندگی کنم ، پولی هم ندارم ، تو را به خدا یک کاری برایم بکنید ..

 

این جملات را تکرار می کرد و اشک هایش پشت سر هم سرازیر می شد .

 

من از دیدن این صحنه متاثر شدم که نکاه تمسخر آمیز فرد روبه رویم نظرم را جلب کرد . خانم روبه رویی من با نگاه پیرزن بیچاره را از بالا به پایین ورانداز کرد و لبخندی تمسخر آمیز زد و تکانی به بدنش داد و نگاهش را از پیرزن به سمت دیگری برگرداند . 

چند نفری که در نوبت بودیم همدیگر را نگاه کردیم ، مردی میانه سال هم روی صندلی لم داده بود با لحنی سرد و بی اعتنا گفت : گریه دروغ ، گریه دروغ ..

 

 

پیرزن با دست اشک هایش را پاک کرد و گفت : تو را به خدا .. ، منشی حرفش را قطع کرد و گفت : چشم خانم ، شما تشریف داشته باشید ، مریض که بیرون بیاید من به دکتر می گویم .

پیرزن برگشت صندلی های اتاق انتظار را نگاه کرد و گوشه ای از سالن ایستاد ، چند لحظه ای نگذشته بود که دوباره در مطب باز شد و مادر و پسری وارد شدند ، از سر و وضعشان معلوم بود که وضع مالی خوبی دارند ، پسرک بدون این که سلام دهد و به منشی نگاه کند با یک غرور خاصی گفت : دکتر فلانی شما را به ما معرفی کرده اند. 

منشی هم با احترام تمام گفت ؛ بفرمائید این فرم را پر کنید و بنشینید تا شمارا صدا کنم .

پسر جوان دست مادرش را گرفت و بدون توجه به این که صندلی های اتاق انتظار پر است و جا برای نشستن نیست به طرف صندلی ها آمد و طوری رفتار کرد که هر کس وظیفه خودش دید برایش جا باز کند و توانست مادرش را بنشاند .

 

من به پیرزن فقیری که هنوز صورتش از اشک هایش خیس بود و غریبانه به دیوار تکیه داده بود نگاه کردم ، دلم به حالش سوخت ، آخر درد داشت فکر کردن به این که مردم به احترام سن مادر پسر برای او جا باز کردند یا به احترام سر و وضع خوبشان ،…..


عبدی متین

   دوشنبه 26 مهر 13951 نظر »

بروز اختلافات در جامعه اسلامی بسیار خطرناک است



آیت الله محمد محمدی ری‌شهری، عضو مجلس خبرگان رهبری و تولیت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)، امروز در کلاس درس خارج فقه که در حوزه علمیه همین آستان برگزار شد، با اشاره به این فراز از دعای مکارم الاخلاق « وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَةِ وَ ضَمِّ أَهْلِ الْفُرْقَةِ وَ إِصْلاَحِ ذَاتِ الْبَيْنِ» اظهار داشت: امام سجاد(ع) با توجه به شرایط زمانی حساس، مباحث مختلفی اعم از فردی، اجتماعی، سیاسی و غیره را در غالب دعا مطرح می‌کردند.


بسیاری از مشکلات جوامع بشری اعم از فردی، اجتماعی، سیاسی، نظامی و … همه و همه ریشه در عدم رعایت و انجام این رهنمودها دارد.

امام سجاد(ع) در این فراز از دعای نورانی مکارم الاخلاق از خداوند درخواست می‌کند که بارالهی به من توفیق ده تا خودم را به زیورهای مردم صالح و با تقوا زینت دهم؛ یکی از آن زیورها «إِطْفَاءِ النَّائِرَةِ» است.


امام می‌فرماید: خدایا به من توفیق عطا کن تا آتش فتنه و اختلاف را خاموش سازم و اختلاف افرادی که با یکدیگر پیوند دارند اصلاح کنم؛ بروز اختلاف و دشمنی در جامعه اسلامی بسیار خطرناک است و نسبت به دیگر خطرها، خطرش بیشتر است.


بروز این خطر به حدی است که امام سجاد(ع) افراد را از ورود به اختلافات منع و انسانهای متقی را به خاموش کردن آتش اختلافات ترقیب و توصیه می‌کنند.

پیامبر(ص) فرمودند: رفع کدورت و دشمنی دو فرد فضیلتش بالاتر از نماز، روزه و صدقه است؛ در روایت دیگر آمده است که گاهی برخی افراد درصدد ایجاد اختلاف بین دو نفر هستند آنها دین را از بین می‌برند و سبب می‌شوند مردم دین گریز شوند.



سخنان آیت الله ری شهری ، شنیده شده .

   یکشنبه 25 مهر 13953 نظر »

طمأنینه در نماز 

 


یکی از چیزهایی که مردم نمی دانند طمانینه است . نمی دانند طمأنینه واجب است یا مستحب ، رکن است یا غیر رکن . اصلا طمأنینه یعنی چه ؟

 

طمانینه در نماز یعنی این که به رکوع که رفتی تا بدنت آرام نگرفته ذکر نگویی ، اگر ذکر بگویی ، می گویند این طمأنینه نداشت . در سجده هم همینطور ، پیشانی که به سجده رسید و بدن آرام گرفت ذکر را بگویی و بعد یک صلوات اضافه کنید . و بدن که آرام گرفت بعد بلند شوید. 

 

رسول خدا صلی الله و علیه و آله و سلم وارد یک مسجد شد و دید بنده خدایی مثل کلاغ نماز می خواند ، نوک به زمین می زند و هنوز بدنش آرام نگرفته ذکر سجده می گوید . حضرت فرمود : اگر این فرد در این حالت از دنیا برود به غیر از دین من مرده است .

 

اما شانس ما گفته است که این طمأنینه  رکن نیست . رکن این است که اگر سهوا ذکر سجده را زودتر بگوییم و تا بدن آرام نگرفته چون رکن نیست  ، نماز ما باطل نمی شود . اما آن ذکری که کفت شده باطل است و باید دوباره ذکر گفت .

 


سخنان آیت الله مجتهدی تهرانی ، شنیده شده .

   یکشنبه 25 مهر 1395نظر دهید »

سخنان کوتاه از علی بن الحسین علیه السلام 

 

 

_ رضایت به تقدیرهای ناخوشایند ، از بالاترین درجات یقین است .

 

_ هر کس نفس خود را گرامی می داند دنیا در نظرش بی مقدار است .

 

_ پرسیدند ارجمند ترین مردم کیست ؟ فرمود : آن که دنیا را ارج ننهد .

 

_ این یاری خدا تو را بس که ببینی دشمنت درباره تو معصیت می کند .

 

_همه خیر در این است که انسان خو را از آلودگیها نگه دارد .

 

_ درخواست از مردم ، مایه ذلت زندگی ، بر باد رفتن حیا ، کم شدن وقار ، و فقر حاضر است و کمتر خواهش کردن توانگری نقد است.

 

_ نشان معرفت ( خداشناسی) و کمال دین مسلمان ؛ ترک سخنان بیهوده ، کمتر جدل کردن ، حلم و صبر و خوشخویی است .

 

 

دیده شده در  تحف العقول ، ابن شعبه حرانی ، ترجمه احمد جنتی ، ص ۶۱۷.

   جمعه 23 مهر 1395نظر دهید »

غیرت 

 

 

یکی از بهترین صفات انسانی و الهی غیرت است . صفتی که اولین وجود گرامی این صفات را داراست وجود مقدس خداون متعال است . امام صادق علیه السلام فرمودند : « ان الله غیور یحب کل غیور ؛ خداوند غیور است و هر غیرتمندی را دوست دارد . غیرت یعنی این که انسان نسبت به محرمات حساس باشد .خداوند هم ناموس دارد مانند قرآن ، انبیاء و اولیای الهی ، همه این ها محترمات الهی هستند . پس اولین غیور خداست . و این صفت در هر کس باشد خداوند اورا دوست دارد حتی اگر مشرک باشد . در روایت از امام باقر علیه السلام است که تعدادی از مشرکین که با مسلمان ها جنگیده بودند و دستور اعدام آن ها صادر شده بود و پیغمبر دستور داد یکی از آن ها را اعدام نکنند . وقتی پرسیدند چرا ، پیامبر فرمود ؛ جبرئیل بر من نازل شد و گفت که او پنج صفت دارد که خداوند دوست دارد وآن پنج صفت : صداقت ،شجاعت ، سخاوت ، اخلاق خوش که با خانواده دارد و غیرت شدید نسبت به حرَمت ، این پنج صفت تو را خدا دوست دارد . گفت عجب  خدایی و عجب پیغمبری و همانجا مسلمان شد و در یکی از غزوات شهید شد .


در مقابل خداوند بی غیرت را ولو عابد و زاهد دوست ندارد .درجلد ۹۷ بحارالانوار امام صادق علیه السلام می فرماید که قومی مشمول عذاب بود و دوملک فرستاده شد برای عذاب آن قوم . این دو ملک وقتی آمدند دیدند که در آن قوم عابد و زاهدی است که مشغول تضرع است . 

گفتند که یعنی این زاهد هم باید عذاب شود . خداوند به آن ها گفت این آدمی است که به خاطر من یک اخم هم نکرده و به خاطر من هیچ کجا غضب نکرده . او را هم عذاب کنید چون غیرت دینی نداشته …


 

۳ قسم غیرت داریم ، یکی غیرت غیرت ملی است که آدم نسبت به ملت و نسبت به آب و خاک خودش احساس غیرت و تعصب کند . غیرت ملی این است که انسان نسبت به ارزش ها و فرهنگ ملت خودش بی تفاوت نباشد ، همانطوری که در حدیث نقل شده که البته سندش خیلی هم محکم نیست که فرمود :حب الوطن من الایمان نازل به همین است ….

 

ما امروز اگر کسانی مثل سردار ملی و سالار ملی ( ستارخان ،سالار خان ) که می شنویم این ها برای استقلال و عزت وطن و آب خاک خودشان مبارزه می کردند ، این ها مشروطه خواه بودند و با استبداد داخلی می جنگیدند و همان موقع وقتی دیدند انگلیسی ها هم نفوذ کرده اند و از مشروطه دم می زنند . با انگلیسی ها هم مبارزه می کردند چون عزت ایران را می خواستند . و وقتی از کنسول کری روسیه برای ستار خان پیغام آورد که اگر پناه بیاورید به روسیه از دفاع می کنیم  ، آن جمله معروف را گفت « که من زیر بیرق ابا الفضل هستم و بیرق روسیه را نمی خواهم » 

امروز تحسین می کنیم این را به عنوان یک مرد غیرتمند ، ما تحسین می کنیم کسی مثل رییس علی دلواری بزرگ را که با تنگستانی ها و دشستانی های بوشهر ، با انگلیسی هامبارزه مبارزه کردند و مردانه به شهادت رسیدند .

 

ما کسی مثل شاه سلطان حسین صفوی را بی غیرت می خوانیم که وقتی فتنه ای در ایران رخ داد و تجاوزی صورت گرفت آن درست روی دست گذاشت که به دروازه های اصفهان رسیدند ، به جای دفاع خودش جلو رفت و تاج را برداشت و بر سر محمود افغان گذاشت و دخترش را به او پیشکش کرد …


خشم مقدس و غیرت دینی این است که آن جایی که آدم نسبت به حقوق مومنین ،نسبت به حدود الهی و نسبت به انبیاء و اولیای الهی تعرضی صورت گیرد ، محکم بایستد ..

 

یکی از خطرهایی که هر انقلابی را تهدید می کند برگشت و ارجا به سنت های جاهلی و قبل از انقلاب است . خداوند متعال در قرآن در موارد متعددی این هشدار داده به مومنین و این درس برای امروز ماست . خداوند متعال در سوره آل عمران می فرماید:«  اگر پیغمبر به شهادت رسید یا از دنیا رفت مباد که برگردید به سنت های قبل » 

 

در سوره مائده فرمود : اگر شما از دین دفاع نکنید پرچم دفاع از دین را از شما می گیرم ……

 

در روز عاشورا وقتی که هلهله می کردن و نمی گذاشتند صدای امام حسین علیه السلام به همه برسد . حضرت زینب سلام الله فرمود : برادرم این ها چرا این کار را انجام می دهند .؟ ابا عبدالله علیه السلام فرمود : شکم هایشان آنقدر از حرام پر شده که گوششان حرف نمی شنود . امام حسین با یک همچین وضعیتی مواجه بود که اوج آن انحراف از غیرمشروع شد  و برگشت خصلت های جاهلی در زمان یزید بود و علنی کفر می گفت . معاویه می پوشاند ولی یزید علنی فسق مرتکب می شد .

 

وجود مبارک ابا عبدالله علیه السلام فرمود : در این زمان فقط نامی از اسلام است ، قرآن هست ، نماز هست ، حج هست ، اما با شرک است و تاثیر ندارد . الان مگر در عربستان قرآن نمی خوانند ، مگر نماز نیست ، اما دینی هست که با شرک و حتی جاده صاف کن شرک است و نیابت از او دارد در برخورد با مسلمین . 

 

وهابیت و از آن طرف شیعه انگلیسی ، او هم روضه می خواند ، او هم سینه می زند ، اسمش شیعه است . دین و جامعه ای که رهبر الهی بالای سرش نباشد دچار یک همچین انحرافی می شود ، این که امام رضا علیه السلام در سفرش به خراسان فرمود : « لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی بشروطها : فرمود : توحید شرطش من هستم چون توحید بدون ولایت کشیده می شود به توحید وهابی که با شرک سازگار است .

 

توحید ، دین ، جامعه دینی در جایی از انحرافات مصون می ماند که : 

۱_ پیوندش با غدیر قطع نشود ، رهبر الهی بالای سرش باشد ، چه در زمان حضور معصوم و چه در زمان غیبت .

۲_متدینینی  که در آن جامعه هستند غیرتشان را از دست ندهند .

 

به نظر من تعبیر انقلابیگری که رهبر معظم انقلاب روی آن تاکید دارند ، این عبارت اخری این تاکید ، غیرت دینی است که در معارف دینی ماست یعنی همان شاخصه هایی که ایشان برای انقلابیگری فرمودند : که تقوا داشته باشیم ، دشمن شناس باشیم . همان شاخصه ها در فردی است که غیرت دینی باید داشته باشد ..،

 

درسی که از عاشورا برای ما است ، این است که پیوندمان با غدیر مبادا زره ای کم رنگ شود .

 

 

سخنان حجت الاسلام مسعود عالی در مراسم عزاداری شب عاشورای حسینی حضور رهبر انقلاب ، ۹۵/۷/۲۰، شنیده شده .

   چهارشنبه 21 مهر 13952 نظر »

1 ... 74 75 76 ...77 ... 79 ...81 ...82 83 84 ... 138

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 647
  • دیروز: 512
  • 7 روز قبل: 8237
  • 1 ماه قبل: 41099
  • کل بازدیدها: 880913
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 26
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 33
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 18
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1