واجب بودن همراهی با ائمه علیها السلام

 

امام باقر علیه السلام می فرماید : رسول خدا صلی الله و علیه و آله و سلم فرمود : 

هر کس می خواهد مانند پیغمبران زندگی کند و مانند شهیدان بمیرد و در بهشتی که خدای رحمان کاشته ساکن شود ، باید از علی علیه السلام پیروی کند و با دوست او دوستی کند و به امامان پس از وی اقتدا کند ؛ زیرا ایشان عترت منند و از طینت من آفریده شده اند . وای بر آن ها که از امت من مخالف ایشان باشند ، خدایا شفاعت مرا به آن ها مرسان .

 

دیده شده در اصول کافی ، کلینی رازی ، به قلم حاج سید جواد مصطفوی ، ج۱ ، ص ۲۹۸ .

   دوشنبه 25 مرداد 13954 نظر »

مشغولیت فکری 

 

ما باید برگردیم ببینیم فکرم به چه جیزی درگیر است ، ببینیم فکرم مشغول چه چیزی است ، امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند : مواظب افکارتان باشید که افکار شما گفتار شما می شود ، مواظب گفتارتان باشید که گفتار شما عمل شما می شود ، مواظب اعمالمان باشید که عادتتان می شود ، مواظب عادتتان باشید که شخصیت شما می شود .

اول فکر می کند ، بعد حرفش را می زند ، بعد به آن عمل می کند بعد به این عملکردش عادت می کند و دیگر می شود ملکه اش وشخصیتش .

 

یک قدری فیلتر جلوی ذهنمان بگذاریم و اجازه ندهیم هر چیزی به ذهنمان بیاید که فکرمان مشغول شود . ما باز کردیم منافذ فکرمان را که هر چه آمد خوش امد و فکرمان با آن مسئله در گیر می شود …. فکرت که درگیر شد ، لحظه نفوذ شیطان همان لحظه است ……

 

آقا چرا وضع جامعه ما ، وضع حجاب اینقدر دارد سقوط کند . در زمان شاه ، وضع و حال آن هایی که بد بود خوب معلوم بود اما خانواده های متدین حجابشان خیلی با امروز متفاوت بود .

 

زمان شاه ، تلویزیون رادر خانه نمی آوردید و می گفتید جعبه شیطان است …

اما حالا زن و بچه های ما در امان نیستند ، امروز تلویزیون را آورده اید خانه و همه چیز را هم نگاه می کنید ، بعضی ها هم ماهواره هم آورده اند و فیلم های ترکی هم نگاه می کنند و فکر می کنند که خیلی خانواده آزاد و پیشرفته و روشنفکر هم هستند ، نمی دانند دارند عقب می روند .

حالا در جامعه ای که جلوی چشم دختران ما کسانی هستند که خیلی بخواهیم به آن ها ارفاق کنیم باید به آن ها بگوییم بد حجاب …

فلان خانمی که هزار قلم آرایش کرده و آمده در صدا و سیما و وقتی همه اش این جلوی چشم زن و بچه ماست می خواهی وضع حجاب حال و روز خوبی داشته باشد ، فلان بازیگر می شود مسئله فکری جوان ، هر شب می نشیند پای سریال و بازی او  ، بعد این فکر محبت می آورد و محبت هم پیروی می آورد و می رود دنبال منش او و شخصیت او.

زن یعنی عفت ، زن یعنی حیا ، زن یعنی پاکدامنی ، خانمی که همه این ها را زیر پای خودش لگد مال کرده است و نه عفتی ، نه پاکدامنی ، خودش را برهنه جلوی چشم مردم ظاهر می کند ، آن وقت می خواهی آن خانم مجلله سه ساله را انکار نکند ….

 

 

سخنان حجت الاسلام سعیدی ، شنیده شده .

 

 

   دوشنبه 25 مرداد 1395نظر دهید »

لقمه حلال 

 

یکی از آثار لقمه حرام علاوه بر بی حالی ، علاوه بر این که دعای آدم مستجاب نمی شود علاوه بر این که آدم دچار شک و شبهه و قساوت قلب می شود و فراتر از آن این است که در بچه های آدم هم و در نسل آدم هم تاثیر می گذارد . این ها میوه های این درخت هستند ، این درخت اگر درخت خرابی باشد و وقتی خود کسی که حرام می خورد کویر است ، در کویر بذر بکارید خیلی رشد نمی کند . کسی نگوید حاج آقا ! بچه هایش چه گناهی کرده اند .

عالم ، عالم اسباب است ؛ گندم از گندم بروید ، جو ز جو .

 

این پدر برای بچه هایش زمینه خوبی ندارد ، هر چند آن بچه می تواند با اراده خودش برگردد و به سمت خدا برود ولی کار برایش خیلی سخت است مثل حرکت کردن برخلاف جریان آب است .

 

برخلاف پدری که حلال خور است ، دین دار است بچه ها برای آن خانواده مثل شنا کردن در جریان آب است . امام صادق علیه السلام فرمودند : کسب حرام خودش را در بچه ها نشان می دهد ، در نسل نشان می دهد ، بنابراین خیلی مهم است که انسان نسبت به درآمدش توجه ویژه داشته باشد .

 

مرحوم حاج حسنعلی نخودکی اصفهانی می فرمود : من به هر چه رسیدم با سه چیز رسیدم ؛ یکی نماز اول وقت است . دوم ؛ احترام کردن به سادات و سوم ؛ لقمه حلال .

 

متاسفانه آدم می بیند بعضی از نان درآوردن ها کاسبی ها آن طور که باید و شاید مسائل در آن رعایت نمی شود . به خصوص آن ها که نان آور خانواده هستند و مسولیت تعداد دیگری به عهده آن هاست  اگر یک قدری کوتاهی کنند باید جواب بدهند .

پیغمبر اکرم صلوات الله در روایتی فرمودند : اگر کسی دست از حرام بردارد ، دست از یک کار حرام به خاطر خدا بردارد ، خدا نه در قیامت بلکه در همین دنیا پاداشش را به او می دهد .

 

در هر حال حیف است که انسان به خاطر یک شکمی که با یک لقمه نان سیر می شود خودش را جهنمی کند .

 

 

سخنان حجت الاسلام عالی ، شنیده شده .

   دوشنبه 25 مرداد 13958 نظر »

تراریخته یا GMO

 

گیاه تراریخته به گیاهی اطلاق می‌شود که ساختار ژنتیکی آن از طریق مهندسی ژنتیک  تغییر یافته باشد. این تغییر معمولاً جهت بهبود مقاومت گیاه به برخی آفات یا بیماریهای گیاهی و برای بهبود عملکرد گیاه و بهره وری کشاورز صورت می‌گیرد.

غالباً هدف از مهندسی ژنتیک در گیاهان انتقال یک یا چند ژن به گیاه می‌باشد که در صورت موفقیت یک ویژگی جدید به گیاه می‌بخشند. این ویژگی جدید معمولاً در گیاهان هم خانواده یافت نمی‌شود. به همین دلیل انتقال ژن یا ژنهای عامل این ویژگی، که گاهی در گیاهان غیر هم خانواده یا حتی موجود زندهٔ دیگر مانند یک گونهٔ باکتری موجود می‌باشد، از طریق روشهای متداول اصلاح نباتات محقق نخواهد شد. نمونه‌های استفاده از گیاهان تراریخته با صفتی چون مقاومت به یک آفت، بیماری یا خشکی را می‌توان در کشاورزی مدرن یافت. گیاهان تراریخته در صنعت داروسازی جهت تولید صنعتی برخی ترکیبات با کاربرد پزشکی نیز استفاده می‌شوند.

علیرغم فواید بسیار و به تبع آن علاقه‌مندان زیاد در بین محققین و کشاورزان، استفاده از گیاهان تراریخته منتقدینی دارد. این انتقادات بر اساس ملاحظات اکولوژیکی و اقتصادی می‌باشد چرا که موجودات تراریخته غالباً به درخواست ابداع کنندگان آنها تحت قوانین مالکیت معنوی محافظت می‌شوند. این منتقدین همچنین به بحث سلامت مواد غذایی تولید شده با گیاهان تراریخته می‌پردازند.

 

مضرات محصولات تراریخته

 

واکنش آلرژیک: دستکاری ژنتیکی باعث ایجاد پروتئین‌هایی در گیاه یا جانور جدید می‌شود که ممکن است برای بدن انسان به عنوان عامل بیگانه شناسایی شده و منجر به ایجاد واکنش آلرژیک شود.

نامناسب برای محیط زیست: بقایای این جانداران برای محیط زیست نامناسب است و تا مدت‌ها به صورت مخفی در طبیعت باقی می‌ماند.

کاهش تنوع زیستی: تغییرات ژنتیکی باعث آسیب به برخی ارگانیسم‌ها (مانند آفات و حشرات) در اکوسیستم می‌شود و از تنوع زیستی آن‌ها می‌کاهد.

کاهش کارایی آنتی بیوتیک‌ها: به دلیل تغییرات ژنتیکی، این محصولات به ویروس‌ها و باکتری‌ها مقاوم می‌شوند؛ خاصیت آنتی بیوتیکی خود را در بدن اعمال می‌کنند و از کارایی آنتی بیوتیک‌های دارویی می‌کاهند.

طعم غیر متداول: به دلیل تغییر در ساختار این محصولات، طعم متفاوتی خواهند داشت.

نامناسب از جهت تغذیه‌ای برای انسان‌ها: این محصولات باعث ایجاد بیماری‌های جدید در انسان می‌شوند و در بسیاری از گونه‌های حیوانات مانند موش‌ها و پروانه‌ها باعث مرگ شده‌اند.

سلاح بیولوژیک: بسیاری از کشورها از این محصولات به عنوان سلاح بیولوژیک علیه دشمنان خود استفاده می‌کنند.۱

 

دلیل پرفسور کرمی برای مقابله با تراریخته

 

 


علی کرمی فوق تخصص مهندسی ژنتیک :هنوز در مورد سلامت آن برای انسان و طبیعت ابهاماتی وجود دارد. ما می‌گوییم چه عجله و شتابی است با توجه به اینکه ده ها کشور پیشرفته آن را منع یا محدود کرده ما این قدر شتاب برای توسعه آن بعنوان ام القرای کشورهای اسلامی داریم؟ چرا در حالی که رژیم صهیونیستی اجازه یک متر کشت تراریخته در خاکش را نمی‌دهد و در تجارت آن قوانین دارد ما این قدر عجله داریم؟

دوستی از مطلعان می‌گفت وزیر کشاورزی چین در سفری به ایران می گفت ۱۵ سال است برنج تراریخته ساخته‌ایم و در حال بررسی هستیم، ولی به مزرعه نبرده‌ایم، در حالی که بزرگترین مصرف کننده برنج است؟ پس چرا در ایران با عجله برنج تراریخته را به مزرعه برده‌اند چه اهدافی پشت این کارهای عجولانه بدون کسب مجوز های لازم مندرج در قانون ایمنی زیستی وجود دارد؟۲


براساس یک تحقیق در ایران که خلاصه مقاله آن منتشر شده بررسی مولکولی ، ۴۸ % از برنج های متداول در بازار ایران برنج تراریخته ژنتیکی می باشند، درحالی که هیچ یک از نمونه های مورد آزمایش دارای برچسب گذاری در این رابطه نبودند، در حالی که مردم از این موضوع اطلاع ندارند و دارند این برنج ها را مصرف می کنند این برنج ها چیست داخلی یا وارداتی؟ از کجا وارد شده؟ چه کسانی وارد کرده اند؟ چرا گمرک و سایر مراکز نظارتی غذا و داروی کشور گزارش نکرده اند شاید اصلا بررسی نکرده اند؟ تکلیف مردم چیست که اعتماد می کردند به تبلیغات میلیاردی این نوع برنج‌‌ها در صدا و سیما بعنوان برنج اصیل ایرانی؟ البته شما می توانید از محققان این مقاله در مورد نمونه ها بررسی کنید که چگونه تهیه کرده اند. احتمالا نمونه برداری تصادفی بوده از بازار دو استان تهران و البرز.

 

اکثر برنج‌ها، سویا، ذرت و دانه‌های روغنی و محصولات و فرآورده های دیگر در بازار تراریخته است و نتیجه آن سیر صعودی بیماری‌های عجیب و غریب در کشور است. از آن طرف خوراک دام هم اکثرش تراریخته است که وارد بدن دام می شود و بعد سفره غذایی مردم . کجاست بررسی ها؟ کجاست نظارت مسولین؟

 

اگر محصولات تراریخته صد درصد سالم است و ابهامی ندارد پس چرا تعداد بسیاری از کشورهای پیشرفته اروپایی استفاده از تراریخته را ممنوع یا محدود کرده‌اند؟، و من در اینجا این سؤال را می‌پرسم که آیا دانش و عرق ملی آنها از ما کمتر است یا سوادشان؟ پس این عجله برای توسعه کشت تراریخته در کشور ما چیست؟۳

 

 


۱_ دیده شده در https://fa.m.wikipedia.org

۲_ دیده شده در http://www.farsnews.com

۳_سخنان پرفسور کرمی ، شنیده شده 

   یکشنبه 24 مرداد 1395نظر دهید »

حاج آقا زمزمه هایی به گوش میرسد که میگویند دنیا به پایان میرسد

 

 

خداوند متعال درقرآن می‌فرماید که احدی خبر از پایان دنیا ندارد حتی پیامبر صلوات الله علیه .از ایشان پرسیدند که آخر دنیا چه زمانی میرسد و قیامت کی شروع میشود آیه آمد که: لَا يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ ۱ یعنی وقت قیامت را احدی جز خدا نمیداند ….

همیشه شما یک چیزی را که می خواهید بپرسید از مهندسش بپرسید.آن کسی که دنیا را مهندسی کرده آن خالقی که هستی را آفریده خودش گفته که پایانش را احدی نمیداند پیغمبری هم خبر ندارد 

چندتا علم مخصوص خداست پایان قیامت مخصوص خداست هرکس هر چه بگویددروغ گفته است.۲

 

۱_ سوره اعراف ، آیه ۱۸۷ .

۲_ پاسخ حجت الاسلام قرائتی 

 

   شنبه 23 مرداد 1395نظر دهید »

 

در یكى از روزها كه علامه حلی ( رحمه الله ) به طرف كربلا رهسپار بود، در راه شخصى به او رسید و همراه علامه با هم به كربلا مى رفتند، علامه با رفیق تازه اش هم صحبت شد و در این میان مسائلى به میان آمد، علامه دریافت كه با مرد بزرگ و عالمى سترگ هم صحبت شده است، هر مسأله مشكلى مى پرسید، رفیق راهش ‍ جواب مى داد، از وسعت علم رفیق راهش، متحیر ماند، با هم گرم صحبت بودند تا آنكه در مسأله اى، آن شخص برخلاف فتواى علامه فتوا داد.

علامه گفت: «این فتوای شما بر خلاف اصل و قاعده است، دلیلى هم كه این قاعده را از بین ببرد نداریم ».

آن شخص گفت: «چرا دلیل موثقى داریم كه شیخ طوسى (ره) در كتاب تهذیب در وسط فلان صفحه، آن را نقل كرده است».

علامه گفت: «من چنین حدیثى در كتاب تهذیب ندیده ام ».

آن شخص گفت: « كتاب تهذیبى كه در پیش تو است، در فلان صفحه و سطر،این حدیث، مذكور است ».

علامه در دنیایى از حیرت فرو رفت، از این رو كه این شخص ناشناس، تمام علائم و خصوصیات نسخه منحصر به فرد كتاب تهذیب را كه داشت گفت، پی برد كه در پیشگاه شخص بزرگى قرار گرفته، لذا مسائل پیچیده اى كه براى خودش حل نشده بود، مطرح كرد و جواب شنید، در این وقت تازیانه اى كه در دست داشت به زمین افتاد، در این هنگام از آن شخص ‍ ناشناس پرسید: آیا در غیبت كبرى امام زمان (ع )، امكان ملاقات با آن حضرت وجود دارد؟


آن شخص ناشناس، كه تازیانه را از زمین برداشته بود و به علامه مى داد، دستش به دست علامه رسید، و گفت :

«چگونه نمى توان امام زمان (ع ) را دید، حال آن که تازیانه به دست علامه می دهد ….!».

 

 

 

سخنان آیت الله وحید خراسانی ، شنیده.

   جمعه 22 مرداد 1395نظر دهید »

 

حسین بن علی بن فضایل از حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام روایت کرده که آن جناب می فرماید که می بینم که شیعیان را که چون مفقود کنند و از میان ایشان برود سوم از فرزندان من ، در هر آبادانی گردش کنند و او را طلب کنند او را نیابند .

عرض کردم : از برای چه یابن رسول الله ؟

فرمود : « به جهت این که امام ایشان که مراد حضرت قائم علیه السلام است ، ازنظر ایشان غایب شود »

 

عرض کردم ؛ چرا غایب شود ؟

فرمود : « از برای آن که چون دست به شمشیر کند ، احدی در گردن او بیعت نداشته باشد .»

 

 

دیده شده در عیون اخبار الرضا ، ابو جعفر محمد بن علی بن الحسین القمی . شیخ صدوق ، ترجمه آقا نجفی اصفهانی ، نشر پیام علمدار، ج ۱ ، ص ۲۴۹.

   پنجشنبه 21 مرداد 1395نظر دهید »

حیا 

 

معناي تحت اللفظي كلمة حيا ، شرم است . شرم كلمه اي است كه بسيار فراتر از حيا مي باشد . مثل اينكه پسر و دختر در برخورد با نامحرم و يا غريبه ، خودشان را حفظ كنند .

اگر بخواهيد كمي وسيعتر به حيا نگاه كرده و معناي آنرا از زبان حضرت فاطمه زهرا (س) ، ( در كلام امام صادق (ع) ) بدانيد ، ايشان مي فرمايند : “ حيا نوريست كه از آن نور ، ايمان در سينه ايجاد مي شود . ” و اين بدين معناست كه در برابر هرآنچه كه با توحيد و معرفت ناسازگاري دارد ، خويشتن دار باشيد .

حيا به اين معناست كه انسان تمام حقايق جهان خلقت را درك كند و بر اين حقايق صحه گذارد و با اين حقايق همراه شود و خلاف اين حقايق هيچ عملي انجام ندهد . چرا ؟ به دليل حيا ! گاهي انسان كاري را به دليل عقل انجام مي دهد ، چرا كه عقل مي گويد ، اما در اينجا دليل حيا است . بعضي وقتها عقل انسان مي گويد : فلان كار را انجام بده ، اما حيا اجازه نمي دهد . بطور مثال : فرض كنيد كه شخصي مقداري پول از شخص ديگري طلبكار است و به شدت به آن مقدار پول محتاج مي باشد و مي داند كه شخص بدهكار ، از نظر مالي استطاعت كافي را دارد كه طلب وي را بپردازد وليكن فراموش كرده است . عقل به او مي گويد : براي مطالبة پول خود به شخص بدهكار مراجعه كند . اما وقتي براي مطالبة مال خود مي رود مي بيند كه شخص بدهكار لباس مشكي پوشيده و عزادار است .اينجاست كه حيا به او دستور مي دهد كه به حرمت اين مصيبتي كه بر آن شخص وارد شده ، او تقاضاي كاملاً عقلاني و مشروع خود را مطرح نكند .

حالا همين حيا را در دين بايد ملاحظه كرد . حيا در دين ، عقل حسابگر را كنار مي گذارد . عقلي كه گاهي انسان را فريب مي دهد . بطور مثال عقل به ما مي گويد : “ خدا كريم است ، جوان هستي و يك گناهي انجام بدهي اشكالي ندارد ! ” يعني : عقل به ما اجازه مي دهد كه گناه كنيم اما حيا جلوي ما را مي گيرد . بسيار پيش آمده كه شخص گرسنه بوده ، اما حيا اجازه نداده كه غذا بخورد .

لذا اين حيا را اگر انسان بتواند در دين خود و در ارتباط با خداي خود داشته باشد ، بسيار به او كمك خواهد كرد . امام صادق (ع) مي فرمايد : “ هرچيزي كه جلوگيري از معرفت شما بكند ، در مقابلش خويشتن داري كنيد . حتي اگر حق با شماست كوتاه بياييد . ” البته انسان مخلوق است و غرايزي نيز دارد كه بايد ارضاء شود . مثلاً كسي كه يك روز تمام را بندگي كرده و روزه گرفته ، حق دارد كه موقع افطار غذا بخورد ….

اميرالمؤمنين (ع) خطاب به جوانها و كساني كه دنبال زيبايي هستند ( چرا كه جوانها بيش از ميانسال ها به دنبال زيبايي مي باشند ) فرمودند : “ اگر مي خواهيد زيبايي هاي دنيا را ببينيد ، حيا داشته باشيد و اگر حيا نداشته باشيد زيبايي هاي دنيا را نمي بينيد . ….


اصولاً بي حيايي انسان را به طرف لجن پرستي مي كشاند . به اين معنا كه در اثر بي حيايي ، ديدگاه انسان نسبت به زيبايي عوض مي شود . سليقة آنهايي كه به طرف بي حيايي مي روند با سليقة انسانهاي باحيا بسيار فرق دارد . به رفتارهاي عجيبي چون لجن پرستي ، خوك پرستي ، و مردار پرستي روي مي آورد . انساني كه حيا دارد زيبايي هاي خلقت را در اطراف خود درك مي كند و ليكن انسان بي حيا اينها را نمي بيند …….


پيامبر (ص) مي فرمايند : اگر حيا ده جزء داشته باشد ، ۹ جزء آن در دست زنان است . يعني اگر زن بتواند در جامعه خود را حفظ كند ، با حيا باشد ، پوشش اسلامي را رعايت كند و باعفاف صحبت كند ، آن جامعه مشكلي ندارد . ولي اگر تمام مردان جامعه با حيا باشند ، از آنجا كه يك دهم حيا دست مردان است ، باز هم آنچنان فرقي ندارد . زن زمينه ساز و بستر ساز تاريخ است . از نظر جامعه شناسي اين زن است كه مي تواند جامعه اي را به سوي باحيايي يا بي حيايي سوق بدهد .

 

 

سخنان حجت الاسلام انجوی نژاد.

 

   پنجشنبه 21 مرداد 1395نظر دهید »

نابودی عفاف 

 

خانم وندی شلیت، متولد سال ۱۹۷۵م در ایالت ویسکانسین آمریکا و فارغ التحصیل رشته فلسفه از دانشکده ویلیانر، در کتاب خود به نام بازگشت به عفاف، مشکلات ناشی از بی توجهی به عفاف در جامعه آمریکا را با شواهد دقیقی بررسی کرده و به نقش اساسی عفاف در سلامت فرد و جامعه پرداخته است.
او از معدود زنانی است که با منطق و استدلال، نارضایتی درونی زنانی را که قربانی بی عفتی شده اند، آشکار می کند. وی به شکوه های زنان زیادی اشاره می کند که خود را در حل مشکلات ناشی از بی عفتی حاکم بر جامعه، تنها می پندارند. در حقیقت او تک صداهای اغراض آمیز را از دل فرهنگ آمریکا بیرون کشیده و آنها را با صدایی بلند بیان کرده است.

در اینجا به گزیده ای از مطالب این کتاب اشاره می کنیم:

خانم شلیت در مقدمه کتاب خود، با اشاره به گرایش روزافزون زنان جوان جامعه آمریکا به پاک دامنی، از اینکه فرهنگ جامعه، علت اصلی این بازگشت را درک نمی کند و آن را با دلایلی بی اساس توجیه می کند، اظهار تأسف کرده و می نویسد: بسیاری از مردم گمان می کنند زنانی که روش زندگی عفت مندانه را در پیش گرفته اند، افرادی هستند که با آنها بدرفتاری شده یا از بحرانی روحی رنج می برند، درحالی­ که به هیچ عنوان این گونه نیست و بیشتر این افراد با نشاط، سرزنده و فعال اند.


وی معتقد است حمله های غیرمنطقی به مسئله پدرسالاری و از بین رفتن نقش پدر در جایگاه راهنما و مراقبی برای دختر، سبب شده این دختران هرگونه رفتاری را از سوی مردان تحمل کنند. جامعه بر این باور است که دختران نباید به پدرانشان چندان وابسته باشند، درحالی که به اعتقاد وی، در سرزمینی که روابط جنسی بی قانون بر آنجا حاکم است، از دخترانی که از حمایت مردانه برخوردار نیستند، بیشتر سوء استفاده می شود.
جامعه امروز آمریکا، برای دخترانی که روابط اجباری را رد می کنند، شرایط دشواری به وجود آورده است! امروزه دختری که می خواهد قبل از ازدواج پاک بماند، هیچ پشتیبانی ندارد.
در گذشته ای نه ­چندان دور، دانشگاه ها از کسانی که مشتاق درس خواندن بودند، پشتیبانی و آنان را در مبارزه با فشارهای جنسی یاری می کردند، به ­گونه ای که دانشجویان مجبور بودند مخفیانه رابطه جنسی برقرار کنند… اما اکنون باید از بی بندوبار نبودن خود شرمنده باشی و با بیم و هراس تمایل خود را به پاک دامنی، نشان دهی…

نویسنده، جوّ کلی جامعه را در استفاده دختران از پوشش های نامناسب مؤثر می داند و با اشاره به رابطه مستقیم ظاهر سبک سرانه دختران و زنان با مزاحمت های خیابانی، می نویسد: «به عقیده فمنیست ها، زنان باید هر­چه می خواهند بپوشند و مشکل اصلی، وجود مردان بی ادب است.» نویسنده در پاسخ، به نکته ظریفی اشاره کرده و می نویسد: آنچه مسئله را پیچیده می کند، این است که حتی اگر مردان رفتار نامناسب نداشته باشند، بسیاری از زنان از پوشیدن لباس های بسیار تحریک ­آمیز، احساس ناراحتی می کنند. این روزها، رعایت وقار در پوشش، همانند واخوردگی در زمینه مسائل جنسی تلقی می شود و زنان برای اینکه ثابت کنند این گونه نیستند، مجبورند از پوشش های نامناسب استفاده کنند.


واقعیت این است که نمادهای موقتی، جانشین نمادهای جاودانه زنانگی شده است و این انتظار که زنان خوب باشند، جای خود را به این توقع داده است که در روابط جنسی خوب باشند.
امروزه مردانگی مردان نیز در داشتن روابط بی قیدوبند تعریف می شود، درحالی­که زمانی، مردانگی آنان، با شرافتمندانه بودنشان به اثبات می رسید.
امروزه رفتارهای مؤدبانه مردان، نوعی تبعیض گرایی به حساب می اید؛ زیرا هنگامی که دو جنس، یکسان و برابر تلقی شوند، دیگر دلیلی برای ادای احترام مردان به زنان وجود ندارد. امری که در گذشته بسیار رایج بود، امروزه توهین به استقلال زنان شمرده می شود.

 

خانم شلیت در کتابش، به خاموش شدن لذت جنسی در جامعه غربی اشاره می کند و می گوید: ما بدون وجود پاک دامنی، گم شده ایم. دیگر چیز خاصی ما را به هیجان نمی آورد و خود نمی دانیم مشکل چیست! … ما اکنون همه ­چیز را تجربه می کنیم و با اینکه همه­چیز برایمان مجاز است، هنوز احساس خوش حالی نمی کنیم. شاید اینکه دیگر هیچ­چیز ارضایمان نمی کند، از همین مجاز بودن همه ­چیز سرچشمه می گیرد.

نویسنده از افزایش مزاحمت های خیابانی در جامعه امریکا خبر می دهد و می نویسد: براساس گفته های دختران، آنان پیوسته احساس می کنند با رفتارهای خشونت آمیز به آنها بی احترامی می شود. این رفتارها به صورت های گوناگون دیده می شود، مانند: مزاحمت های جنسی، اذیت و آزار روانی، آزار جسمی و کلامی و تجاوز به عنف. بیشتر دختران، حتی برای تنها قدم زدن در خیابان، احساس امنیت نمی کنند.

روشن است که زنان از مردان آسیب پذیرترند و نقش پاک دامنی جنسی زنان، از آنان در برابر این آسیب پذیری، به ­صورت مؤثری حفاظت می کند. برخی به بهانه تساوی زن و مرد، زن را به بی بندوباری جنسی تشویق و آن را نشانه آزادی وی تلقی می کنند، درحالی ­که در پایان، بسیاری از زنان جوان قربانی می شوند.


نویسنده در بخشی از کتاب، بخش هایی از نظریه های زنان یهودی و مسیحی را درباره پاک دامنی و تأثیر آن بر شخصیت و زندگی خانوادگی زنان و نیز جمله هایی از نامه یک زن مسلمان ۲۰ ساله، ساکن مونترال کانادا را که در مجله وگ آمده است، نقل می کند. در این نامه، دیدگاه اصولی زنی مسلمان در دفاع از حجاب، به ­عنوان عامل ملامت جامعه، منعکس شده است. نویسنده در ادامه، با اشاره به الزاماتی که جامعه امروز آمریکا به مردم تحمیل می کند، می نویسد: قرار بود دوران ما، دوران آزادی بزرگ باشد، درحالی ­که بیشتر مردم اکنون ناگزیرند به فرهنگی که در آن زندگی می کنند، اجازه دهند تا برای آنان انتخاب کند.
برخلاف آنچه می پنداریم، گزینش های ما به ­ندرت از درون ما سرچشمه می گیرد و انتخاب هایمان همواره به ما داده می شوند، پس اکنون که قرار است چنین باشد، چرا این انتخاب ها را از خداوند و از سنتی که پر از گنجینه های حکمت است، دریافت نکنیم؟

نویسنده درباره آینده پاک دامنی می ­نویسد:
اکنون زمان آن رسیده که به فرهنگ پاک دامنی روی آوریم. دیگر در مسیر بی عفتی به پایان خط رسیده ایم و چاره ای جز بازگشت نداریم. ممکن است این سخن، مرتجعانه به نظر برسد، اما کم کم شاهد ظهور حسی جمعی هستیم که معتقد است همه ­چیز خیلی لجام گسیخته پیش رفته است. به همین دلیل است که احتمال یک انقلاب متقابل بسیار زیاد است.

در پایان می نویسد:

به دلیل ضربه شدیدی که امروزه به کودکان وارد می شود؛ به این دلیل که مربیان آموزش مسائل جنسی، یا وسایل پیش­گیری از بارداری و اشعار مستهجن، به حریم روزهای اولیه زندگی ما تجاوز می کنند یا به این دلیل که والدین، فرزندان خود را رها کرده اند، بسیاری از ما حس می کنیم گویا هرگز فرصت جوان بودن را نداشته ایم. پاک دامنی جنسی برای ما یک فضیلت است و من پیش بینی می کنم که برای شمار رو به افزایشی از جوانان نیز به یک فضیلت تبدیل خواهد شد؛ زیرا می توانیم با آن بر پاک دامنی ذاتی خود تأکید کنیم.

 

 

دیده شده در کتاب فمینیسم در آمریکا تا سال ۲۰۰۳ ، تهیه و تنظیم ، دبیرخانه همایش سراسری زنان ، مسائل فرهنگی ، تدوین معاونت فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری ، ویراستار معصومه محمدی ، نشر معارف ، برگرفته از کتاب a return to modesty ( بازگشت به تواضع_ عفاف ) ، تلخیص و ترجمه سمانه مدنی . ص ۱۰ _ ۳۸ 

 

   چهارشنبه 20 مرداد 13951 نظر »

هزینه پاک ماندن

 

مشکل هم نیست که آدم دنیایش را پاک نگه دارد، آدم باید برای پاک نگاه داشتن دنیایش یک مقدار«نه» در دهانش باشد، «نه» جدی؛ یعنی انسان وقتی در مقابل دعوت ضد خدا قرار گرفت بگوید«نه».
اگر به شخص کاسبی بگویند: اگر این کار را انجام دهی، ده برابر سود می‌بری، کاسب هم می داند که آن ده برابر سود حرام است بگوید«نه!»، یا اینکه در این جنس تقلب کند. او بگوید«نه!»، چرا که پیغمبراسلام(ص) فرمود:«لَیسَ مِنّا مَن غَشَّ مُسلِماً»کسی که در جنس مردم مسلمان تقلب می‌کند از ما نیست و خائن است.


وقتی به انسان می‌گویند: که صد كيلو برنج صد در صد ایرانی ده هزار تومان سود دارد؛ اما اگر هفتاد کیلو خارجی با آن مخلوط کنی، هفتاد هزار تومان در صد کیلو می‌توانی سود ببری! بگوید «نه!».

 

پاک نگه داشتن زندگی فقط به «نه» گفتن در برابر دعوت های شیطان است.


آسيه نمونه اي از انسان هاي پاک
در تاریخ هم بودند کسانی که در مقابل دعوت هوای نفس خودشان و دعوت هوای نفس دیگران گفتند «نه» ! و به كمالات و مقام هاي والائي رسيدند؛ البته ممکن است سختي هائي هم كشيده باشند، ولي ما آن سختي ها را هم نداريم!
«آسیه» که (در برابر خواسته های فرعون) گفت «نه»، او را به چهار میخ کشیدند و بعد هم یک سنگ هشتاد، نود کیلویی را رها کردند روی بدنش که کل سر و استخوان های بدنش را خورد کرد.

 

يوسف اسوه پاك
حضرت يوسف(ع) در برابر دعوت‌هاي زن بي‌شخصيتي گفت : «نه!» ، و ۹ سال او را به زندان انداختند! ولي در مورد ما اينگونه نيست، اگر ما در برابر دعوت‌هاي شيطان بگوئيم نه به زندان نمي‌رويم و ما را به چهار ميخ نمي‌كشند!

جوانی که نامحرمی راه او را سد کرده باشد و تقاضای حرام کند این جوان بگوید «نه»، یقیناً نه افسر شهرباني با او کار دارد و نه دادگستری، مردم هم که بفهمند این جوان خوش قیافه به چند نفر نامحرم گفته نه، همه از طریق فطرت می‌گویند: آفرین! در این دوره پر از لجن گناه، عجب گوهرهایی در دریای خدا پیدا می‌شود! تازه تعریفش را هم می‌کنند، التماس دعا هم به او می‌گویند.

بله! یک روزگاری «نه» گفتن زندان و يا به چهار میخ کشیده شدن داشت و با شکنجه همراه بود؛ اما در این روزگار چنین نیست.

 

هزینه بهشتی شدن
به خدا قسم بهشت رفتن هیچ خرجی ندارد، جهنم رفتن خرجش خیلی سنگین است. فقط با نه گفتن آدم جهنم نمی‌رود، اما با بله گفتن، چقدر ترس و لرز دارد، من با نامحرمی راه می روم پدرم نبیند، بستگانم نبینند؛ حالا برنج را مخلوط می کنم کسی نفهمد، نیروی انتظامی نفهمد، پرده جلوی مغازه‌ام نزنند که این مکان به علت تخلّف یک ماه تعطیل است!….


جهنم رفتن ترس و لرز دارد، وحشت دارد؛ اما بهشت رفتن نه ترس و نه لرز و نه مشکلی دارد .

 

سخنرانی شیخ حسین انصاریان .

   سه شنبه 19 مرداد 13953 نظر »

1 ... 27 28 29 ...30 ... 32 ...34 ...35 36 37 ... 42

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 1323
  • دیروز: 1017
  • 7 روز قبل: 4504
  • 1 ماه قبل: 25548
  • کل بازدیدها: 842463
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 21
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 25
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 19
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1