امام صادق علیه السلام فرمودند:
إِذَا أذْنَبَ الرَّجُلُ خَرَجَ فِي قَلْبِهِ نُكْتَةٌ سَوْدَاءُ فَإِنْ تَابَ انْمَحَتْ وَ إِنْ زَادَ زَادَتْ حَتَّى تَغْلِبَ عَلَى قَلْبِهِ فَلَا يُفْلِحُ بَعْدَهَا أبَداً؛ ( كافي، ج 2، ص 271.)
هر گاه کسی گناهی بکند در قلب او سیاهیای پیدا میشود. اگر از آن گناه توبه کرد؛ آن سیاهی محو میشود؛ اما اگر باز گناه کرد، آن سیاهی آنقدر زیاد میشود، تا اینکه تمام قلب را میگیرد. [که در این صورت] آن شخص دیگر رستگار نمیشود.
از خدا بخواهیم که توفیق بندگی به ما بدهد، تا این ولایتی که با گِل ما سرشته شده است ثابت بماند. این دعا را بعد از نمازهای خود بکنید. خدا میداند زمانه، خوب زمانهای نیست. البته زمانه خوب است؛ ولی ما خوب مردمانی نیستیم. هوا خیلی ظلمانی است. ظلمت معصیت، همه جا را گرفته است. خدا رحم کند! همین مجالس و محافل حسینی است که دفع بلا و نزول عذاب از ما میکند.
انسان میتواند خود را یک مقداری کنترل کند یا حداقل توبه و انابه کند، تا آثار مخرب گناه، دامن ما و اجتماع را نگیرد. حداقل ماهی یک بار دعای کمیل را بخوانیم و تضرّع و زاری کنیم و از گذشتة خودمان نادم و پشیمان باشیم، تا آن نور ولایتی که در وجود ما است -انشاءالله- محفوظ بماند.
بخشی از سخنرانی استاد حضرت آيت الله ناصري (حفظه الله)
ديدار مُردگان با خانوادههاشان
در «كافى» از حضرت صادق (عليه السلام) نقل شده است كه:«شخص مؤمن پس از مرگش از خانواده خويش ديدار مىكند و در مورد وضع آنها، آنچه را كه از آن مسرور گردد، بيند و آنچه را كه از آن اندوهناك شود، بر او مخفى ماند».
و نيز در «كافى» از حضرت صادق (عليه السلام) نقل شده كه:«هيچ مؤمن و كافرى نيست كه در هنگام ظهر نزد خانواده خويش حاضر نگردد. وقتى مؤمن خانوادهاش را در حال انجام اعمال صالح مىبيند، خداوند را حمد گويد و وقتى كافر، خانواده خويش را در حال انجام اعمال صالح ببيند بر آنان غبطه خورد».
در «كافى» از اسحق بن عمّار نقل شده است كه:«از ابىالحسن اوّل (عليه السلام) پرسيدم آيا شخصى كه از دنيا رفته خانوداه خويش را ديدار مىكند يا نه؟ حضرت فرمود: آرى. سپس پرسيدم چند وقت به چند وقت؟
حضرت فرمود: بنا به منزلتى كه نزد خدا دارد، هر هفته، هر ماه يا هر سال. بعد پرسيدم به چه شكلى نزد خانوادهاش حضور مىيابد؟ پاسخ داد: به صورت پرندهاى لطيف كه بر ديوار خانهشان فرود آيد و بر آنان مشرف گردد و هرگاه كه آنان را در خير و خوبى بيند، در شادى و سرور شود و هرگاه كه آنان را در سختى و حاجتى بيند، غمگين و اندوهناك گردد».
رواياتى كه به اين مضمون باشد بسيار است و مؤلّف معتقد است كه تصوّر نمودن شخص به صورت پرندهاى لطيف، از باب تجسم ارواح است.
مضمون و معنايى را كه در روايت فوق وجود دارد ممكن است بتوان به نحوى از اين سخن خدا فهميد كه:
وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذين قُتِلُوا فِى سَبيلِاللَّهِ اَمْواتاً بَلْ اَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ * فَرِحينَ بِما اتاهُمُاللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ اَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاهُمْ يَحْزَنُونَ * يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمةٍ مِنَاللَّهِ وَفَضْلٍ وَاَنَاللَّهَ لا يُضيعُ اَجْرَا الْمُؤْمِنينَ.
مراد از «استبشار» دريافت بشارت و شادمان گشتن به آن است. و عبارت يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمةٍ … توضيح و بيان همان عبارت:وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا است. بنابراين، اين آيات مىرسانند كه كشته شدگان در راه خدا ازاين كه افراد خانوادهشان را در نعمت و فضل و انتفاى خوف و حزن مىبيند، خوشحال و شادمان مىگردند.
و نيز مىرسانند كه بازماندگان اين افراد، عمل صالح انجام مىدهند و چون خداوند اجر مؤمنين را ضايع نمىگرداند، نيكيهاى آنان را به حساب مىآورد و از بديهايشان درمىگذرد و بركات خويش را بر آنان افاضه مىنمايد. كشته شدگان، همه اينها را مىبينند.
اين آيه نيز در معنا شبيه آيه فوق است:وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرىَاللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ اِلى عالِمِ ِلْغَيْبِ وَالشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
حيات پس از مرگ//علاّمه طباطبائى
دعا برای رهایی از درد و تب
رسول خدا صلی الله در هنگام تب و سایر دردها خود را به این دعا تعویذ می کرد 《 اللهم انی اعوذ بک من شر عرق نعار و من شر حر النار : خدایا ! من از شر رگی که خون به شدت در آن جریان دارد و از شر سوزش آتش دوزخ به تو پناه می برم 》
سنن النبی ، علامه محمد حسین طباطبایی ،ترجمه حسین استاد ولی ، نشر پیام آزادی ، ص ۳۰۵.
فرصت زندگی
عن اُم الفَضل، قالت: دَخَلَ رَسولُ اللّهِ (صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) عَلى رَجُلٍ یَعودُهُ وَ هُوَ شاکٍ فَتَمَنَّى المَوت
َ
پیغمبر (ص) به عنوان عیادت رفتند سراغ یکی از مسلمانها که مریض بود و شکایت داشت؛ لابد دردی، مشکلی، چیزی داشته. به پیغمبر گفت: «آقا! دلم میخواهد زودتر مرگم فرا برسد».
فَقالَ رَسولُ اللّهِ (صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ): لا تَتَمَنَّ المَوتَ فَاِنَّکَ اِن تَکُ مُحسِناً تَزدَد اِحساناً اِلى اِحسانِک
پیغمبر (ص) فرمود: آرزوی مرگ نکنید، دعا برای مرگِ خودتان نکنید؛ اگر شما آدمِ خوبی هستید، وقتی [شما] انشاءالله چند سال دیگر و جوانهایتان انشاءاﷲ شصت هفتاد سالِ دیگر زنده ماندید، طبعاً بر احسانِ خودتان خواهید افزود، کفهی حسنات خودتان را سنگین خواهید کرد. اگر این زندگیِ طولانی زحماتی دارد، مشکلاتی دارد، خطراتی دارد، این حُسن را هم دارد که اگر انسان اهل احسان باشد، اهل تقوا باشد، کفهی حسنات خودش را روزبهروز افزایش میدهد.
وَ اِن تَکُ مُسیئاً فَتُؤَخَّرُ تُستَعتَبُ فَلا تَمَنَّوُا المَوت
آمدیم و شما گناهکاری و محسن نیستی؛ اجلِ تو را عقب میاندازند تا تو عذرخواهی کنی. تُستَعتَب، یعنی همین که در دعاها هست: لَکَ العُتبیٰ؛ عذرخواهی کردن، معذرتخواهی کردن. عمرت به تأخیر میافتد و این فرصت وجود دارد که انسان عذرخواهی کند. پس بنابراین، فرصتِ حیات فرصتِ خوبی است؛ مرگ را آرزو نکنید!امالی طوسی، مجلس سیزدهم، ص ۳۸۵؛
«امّ فضل میگوید: رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) به نزد مردی رفت تا از او عیادت کند؛ او از بیماری شکایت داشت و آرزوی مرگ میکرد.
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) به او فرمود: آرزوی مرگ نکن؛ زیرا اگر نیکوکار باشی، [با زنده بودن] نیکیای به نیکیهایت افزوده میشود و اگر گناهکار باشی فرصت مییابی از گناهانت عذرخواهی کنی؛ پس آرزوی مرگ نکنید. .من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۴۹۱
شرح حدیث از حضرت آیت الله امام خامنه ای (حفظه الله) ۲۴/۰۹/۱۳۹۸
ذکری با خواص بسیار زیاد
این ذکر آثار و برکات فراوانی دارد. امام صادق(ع) از رسول خدا(ص) نقل میکند:
هر کس فقر بر او فشار آورد، جمله :
لا حَولَ و لا قُوّةَ إلّاباللَّه العلىّ العظیم
را زیاد بگوید که فقر را بر طرف میکند:
«وَ مَنْ أَلَحَّ عَلَیْهِ الْفَقْرُ، فَلْیُکْثِرْ مِنْ قَوْلِ «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ» یَنْفِی عَنْهُ الْفَقْرَ».۱
در روایت آمده است پیامبر اکرم(ص) به على (ع) فرمود:
چون در ورطهاى هولناک افتى، بگو:
بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوة الّا بالله العلىّ العظیم
که خداوند به وسیله این دعا بلا را بر میگرداند.۲
۱- کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج۸، ص۹۳، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
۲- طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۳۵۲، قم، شریف رضی، چاپ چهارم،۱۴۱۲ق.
وصیت امام زین العابدین علیه السلام به امام باقر علیه
پای حق بایست گرچه تلخ باشد ..
امام باقر(علیه السلام) میگوید وقتی هنگام وفات پدرم زین العابدین(علیه السلام) رسید، من را به سینه اش چسباند و به من فرمود پسرم، میخواهم به تو یک سفارش کنم. آن همان سفارشی است که پدرم حین وفاتش به من فرمود. یعنی حسین(علیه السلام) هم روز عاشورا در آخرین لحظات به زین العابدین همین سفارش را فرموده است. «وَ بِمَا ذَکَرَ أَنَّ أَبَاهُ أَوْصَاهُ بِهِ»؛ معلوم میشود که امام حسین هم این سفارش را از پدرش علی(علیه السلام) گرفته است.
امّا آن وصیّت چه بود؟ فرمود: « أَیْ بُنَیَّ اصْبِرْ عَلَى الْحَقِّ وَ إِنْ کَانَ مُرّاً». ای پسر من، پای حق بایست، گرچه تلخ باشد.
بخشی از سخنان مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی
فرزند زمانه بودن
اما در جملههاي بعدي وجود مبارک حضرت امير در عصري زندگي ميکرد که وضع مردم بسيار ضعيف بود از وجود مبارک امام صادق(سلام الله عليه) سؤال کردند شما لباسي ميپوشيد که علي بن ابيطالب(سلام الله عليهما) نميپوشيد، فرمود آن روزها فقر غالب بود الآن که فتوحات اسلامي شرق و غرب را دامن زده و غنايم فراواني به کشورهاي اسلامي آمده وضع مردم خوب شد دليلي ندارد که ما پيراهن وصلهدار يا قباي وصلهدار بپوشيم.
يک لباس «خَلِق»، يک؛ «مرقوع»، دو؛ اين در بدن مطهر حضرت امير بود «خَلِق» يعني کهنه شده «مرقوع» يعني رقعه و وصله زده شده؛ اين وجود مبارک حضرت امير در بحبوحه حکومت بود آن وقت وضع مالي هم خوب بود قدرت داشت به حضرت عرض کردند اين لباسي که شما ميپوشيد براي چيست؟ «وَ قَدْ] رُئِيَ عَلَيْهِ إِزَارٌ خَلَقٌ»، يک؛ «مَرْقُوعٌ» دو؛ خود حضرت فرمود «لَقَدْ رَقَّعْتُ مِدْرَعَتِي هَذِهِ حَتَّي اسْتَحْيَيْتُ مِنْ رَاقِعِهَا»، «ترقيع»؛ يعني به خياط دادم گفتم رقعه بزن که باب «تفعيل» است و متعدي است «لَقَدْ رَقَّعْتُ مِدْرَعَتِي هَذِهِ حَتَّي اسْتَحْيَيْتُ مِنْ رَاقِعِهَا».
آن وقت به حضرت عرض کردند شما اين لباس را براي چه ميپوشيد؟ فرمود براي سه جهت: يکي اينکه دوستم را خوشحال کنم؛ يکي اينکه دماغ دشمنم را خاکمال کنم؛ يکي اينکه فقرا قيام نکنند. اما دوست کيست که خوشحال ميشود؟
آن عقل و قلب است دشمن کيست که دماغ او خاکمال ميشود؟ نفس أماره است که طلب ميکند اين نفس مسوّله است که هر روز حرام و حلال نميشناسد هر روز از ما چيز ميخواهد. فرمود دوستم را که قلب من است خوشحال ميکنم عقل من است خوشحال ميکنم دماغ دشمنم را خاکمال ميکنم اين «أَعْدَي عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ» که پيغمبر فرمود يعني چه؟
يعني هيچ دشمني براي انسان بدتر از آن نفس درون نيست، او را به غرور به خيانت به روميزي به اختلاس دعوت ميکند.
دشمنهاي بيروني از بيرون ميزنند اين از درون ميزند فرمود اين هوس است اين نفس أمّاره است که تا آدم را رسوا نکند رها نميکند.
کار شيطان اين نيست که آدم را به جهنّم ببرد؛ در سوره مبارکه «اعراف» ملاحظه بفرماييد! اين «يَا ابْنَ آدَم»ي که خدا در قرآن دارد يا ائمه(عليهم السلام) دارند، اين دو تا پيام دارد:
پيام اول مسرّتبخش است يعني شما آقازاده هستيد فرزند آدم هستيد پدر شما کسي است که همه فرشتهها در برابر او سجده کردند شما که آقازاده هستيد بزرگوارزاده هستيد شايسته نيست که بيراهه برويد.
پيام دوم در «يَا ابْنَ آدَم» هشدار است که بدانيد آن کاري که با پدرتان کرد با شما هم ميکند. در سوره مبارکه «اعراف» فرمود کاري نکنيد که با شما کاري بکند که با پدرتان کرد با پدرتان چه کار کرد؟ او تنها با دين ما کار ندارد. حالا ـ معاذالله ـ اگر کسي را منحرف کرد مرتد کرد و از دين کنار بُرد مگر دستبردار است؟ تا او را «مسلوب الحيثية» نکند رها نميکند به هر حال انسان تا زنده است آبرويي ميخواهد.
امام حسن عسگری علیه السلام فرمود :
شما را سفارش می کنم به تقوا و پرهیزگاری از خدا و ورع در دین و کوشش برای خدا و راستگویی و ادای امانت ، به هر کس که تو را امین قرار داد چه بد باشد و چه خوب . و طول سجده و حسن جوار ، این دستورات را پیامبر صلی الله آورده .
نماز بخوانید …
وقتی یکی از شما راستگو و امین و با مردم خوش اخلاق باشد ، می گویند این شیعه است و موجب شادی و سرور من است .
ترجمه جلد هفتم بحارالانوار ، ج ۲ ، ص ۳۱۸ ، اندرزهای امام حسن عسگری علیه السلام .
بهترین ذخایر دنیا
امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلی الله روایت کرده است که فرمود :
« چهار چیز از ذخائر نیکی هاست ، ۱_پنهان داشتن حاجت و نیاز.
۲_ پنهان داشتن صدقه . ۳_ پنهان داشتن بیماری .۴_ پنهان داشتن گرفتاری .»
امالی مفید ، صفحه ۲۰
خانه های مقدس
پیامبر صلی الله می فرمود : « نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن ولاتتخذوها قبوراً .. »
اگر خانه ای در آن قرآن تلاوت نشود آن یک مقبره ی خانوادگی است با این تفاوت که این مردگان حرف می زنند .
امیر المومنین می فرماید : «الصوره صوره الانسان و القلب قلب الحیوان و ذلک میت الاحیاء- نهج البلاغه، کلمات قصار ۳۷۴»
بعضی ها مرده ای متحرک هستند .
انسان می تواند خانه ی خود را نورانی کنند با تلاوت قرآن .
در سوره مبارکه ی نور خداوند بعضی از مکان ها را محترم شمرد و فرمود چون مردان قرآن در آن جا هستند محترم است . حتی قداست مسجد به وسیله ی نماز نمازگزاران است ، اگر مکانی به عنوان مسجد ساخته شد و کسی در آن نماز نخواند ، قداستی ندارد. صرف نام مسجد که قداست نمی آورد .
این مردان نورانی هستند که با عباداتشان محیط زندگیشان را برکت می دهند .
این انسان است که می تواند شرف ببخشد . اگر سماوات و ارض خلق شده است برای این است که انسان خلیفه ی خدا آن ها را مدیریت کند . و تنظیم امور را خداوند مرهون عبادت عابدان دانست .
شما می توانید با عبداتتان ، با صداقت ، با درست زندگی کردنتان ، با امانت داریتان ، طوری زندگی کنید که همه ی نیازهای شما برآورده شود .
سخنان آیت الله جوادی آملی ، مدظله العالی ، شنیده شده .