آیا ترغیب به عزاداری و گریه برای امام حسین علیه السلام ترغیب به غمگینی - که حالتی منفی می باشد- نیست؟

چرا اسلام که بیان می شود کاملترین دین بشری است ما را به حالات منفی ترغیب می کند؟



پاسخ اجمالی:

اولین نکته در پاسخ به این سوال این است که بدانیم آیا اصلا ترغیب به عزاداری در اسلام وجود دارد یا خیر؟ بله این ترغیب در اسلام وجود دارد. و روایات فراوانی نه تنها در مورد عزاداری بر اهل بیت علیهم السلام در منابع حدیثی ذکر شده است بلکه در فرهنگ اسلامی و روایات معصومین علیهم السلام ترغیب فراوانی به گریه شده و برای آن ثواب ها و پاداش هایی ذکر شده است.


اما باید دانست گریه انواع و اقسام مختلف دارد و هر گریه ای نشان از غم و اندوه ندار د و منفی و نابهنجار نیست. اگر غم و گریه با علائمی مثل افول سلامتی، کناره گیری اجتماعی ، احساس بی ارزشی، احساس گناه، ایده خودکشی، بیش فعالی بدون هدف، طولانی بودن نشانه های غم و بروز و ظهور نشانگان به طور ناگهانی همراه باشد، بیمارگونه و مرض و منفی تلقی می شود.


گذشته از آنکه سوگواری بر امام حسین علیه السلام این علائم را به همراه ندارد،از دیدگاه علمی، سوگواری برای سیدالشهدا علیه السلام، کاملاً از شرایط یک عزاداری و غمگینی طبیعی، برخوردار است و با رفتارهای اجتماعی مبتنی بر شناخت، انجام می شود. عزاداری مسلمانان بر اساس شناختی که عزاداران از حسین بن علی علیهما السلام و اهداف عالی آن حضرت و حرکت منتهی به شهادت او دارند، انجام می پذیرد. به همین دلیل در حین مرثیه سرایی، سوگواری روشن گرانه دارند؛ نه شیون بی هدف. بلکه آنان با عزاداری، به تمام زندگی خود، هدف می بخشند و حیات خود را حسینی می سازند و کسب نشاط می کنند و از مرگ ذلّت آفرین، فرار می کنند و به سوی زندگی با عزت و شرافت، گام برمی دارند. بنابراین، اشک ریختن و عزاداری برای امام حسین علیه السلام، غمگینی و ماتم نابهنجار و بیمارگونه نیست؛ بلکه عین هنجارهای دینی و اجتماعی و مساوی با سلامت روح و روان است.


از دیدگاه علمی و روان شناسی، شاید بتوان گفت که اگر این نوع واکنش های عاطفی از یک مسلمان بروز نکند، نشان بیماری و مرض باشد؛ منظور از این کلام این نیست که هر شخصی که علائم سوگواری را در حق امام حسین علیه السلام بروز نمی دهد و برای آن حضرت گریه و زاری نمی کند ، از نظر روان شناسی علمی، بیمار شمرده می شود؛ بلکه شاید او به سیدالشهدا علیه السلام دل بستگی ندارد تا از فقدان و شهادت آن حضرت و مصایب وارده بر اهل بیت علیهم السلام، احساس غم نماید و چون وی به امام حسین علیه السلام دل بستگی ندارد و از آن حضرت، جداست، نمی تواند احساس رنج و غم کند . اگر این شخص به اباعبدالله علیه السلام دل بستگی داشته باشد - حداقل مسلمان باشد - ولی با این وجود، فاقد نشانگان غم باشد و یا منعی از بروز نشانگان در وی وجود داشته باشد و یا در بروز نشانگان عزا و سوگواری، دچار تأخیر گردد، این شیوة رفتاری او، نابهنجار تلقی می شود. پس غمگین بودن برای امام حسین علیه السلام، نشان سلامت است؛ نه بیماری و حالتی منفی و نابهنجار نیست .


نگاه ما به حادثة کربلا، تنها یک نگاه علمی، از دریچة یافته های روان شناسی نیست؛ تا برای این حادثة الهی، توجیه زمینی و بشری مستند به علم، ارائه کنیم و مثلاً برای گریستن و سوگواری برای امام حسین علیه السلام، توجیه روان شناختی داشته باشیم! نگاه صرفا بشری و تحلیل طبیعی و زمینی از یک حادثة الهی و آسمانی و ماورای فکر انسانی، بی تردید بی ثمر و ناصحیح است؛ بلکه مقصود آن است که بگوییم شکل سوگواری و غم گساری برای امام حسین علیه السلام، با نظریه های دقیق روان شناختی در مورد غم و ماتم و داغ دیدگی نیز کاملاً مطابقت دارد و موجب از بین رفتن تمام پیامدهای منفی غم و اندوه می شود.


پاسخ ارائه شده خلاصه ای از صص285 الی 295 و صص 169 و 170 کتاب «پرسش ها و پاسخ های دانشجویی/ دفتر 13/ ویژه محرم/ می باشد.

 

 

دیده شده درhttp://soogvare.kowsarblog.ir/?p=278432&more=1&c=1&tb=1&pb=1

   پنجشنبه 29 مهر 1395نظر دهید »

عاشق حقیقی

 

 

عاشق در دنیا و آخرت  حاضر می‌شود معشوقش را رها کند ؟ 

حاضر می شود از معشوقش رو برگرداند ؟

یعنی باورتان  می شود که ابی عبدالله علیه السلام وقتی قیامت شد اگر کل ما را دید ، ما که امروز اینجا هستیم ، اگر ما را ببیند و گوید نمی شناسم چه ؟ وای از آن روز …

 

من این موضوع را گفته ام ولی باز هم می گویم ، من با دوگوش خودم شنیدم ، فرزند مرحوم آقا شیخ عباس قمی که خودش به من گفت .می گفت بابام مفاتیح را که می نوشت ، همه اش را با وضو نوشت . همیشه یک کتری آب و کاسه کنارش بود و اگر خسته می شد و خوابش می برد تا بیدار می شد وضو می گرفت و ادامه می داد و می گفت من کل این مفاتیح را تقدیم به روح مطهر صدیقه کبری کرده ام .

 

ایشان گفت وقتی ما پدر را روبه روی حرم امیرالمومنین علیه السلام خاک کردم و به خانه برگشتیم ، خوب ما گوهری از دست داده بودیم ، شب ساعت ۱ یا ۲ نصفه شب بابا را در خواب دیدم ، دیدم پدر خیلی سرحال بود .

گفتم بابا شما خودتان در منازل الاخره  راجع به برزخ زیاد نوشته اید ، برزخ خودت چطور است ؟


گفت : بابا من را کی دفن کرده اید ؟ گفتم ۳ بعدازظهر .

گفت : الان ساعت چند است ؟ گفتم ۲ نصف شب . _حالا نجف خاکش کرده اند _ گفت : در این فاصله کم تا به حال سه بار اباعبدالله علیه السلام به دیدن من آمده است.


حسین جان ….



سخنان شیخ حسین انصاریان ، شنیده شده .

   چهارشنبه 28 مهر 1395نظر دهید »

منتقم حسین : 

 


احمد بن محمد ، عن محمد بن الحسن ، عن محمد بن عیسی بن عبید ، عن علی بن اسباط ، عن سیف بن عمیره ، عن محمد بن حمران قال : ابو عبدالله علیه السلام : لما کان مِِن امر الحسین علیه السلام ما کان ضَجتِ الملاعکهُ الی الله بالبکأ و قالتِِ:یفعل هذا بالحسین صفیک و ابن نبیک ؟  

قال : فاقام الله لهم ظِِل القائم علیه السلام . بِهذا أنتم لِهذا :


 

امام صادق علیه السلام فرمود : چون کار حسین چنان شد ( اصحاب جوانهایش کشته شدند و خودش تنها ماند ) فرشتگان به سوی خدا شیون و گریه برداشتند و گفتند : با حسین برگزیده و پسر پیغمبرت چنین رفتار کنند ؟ 

پس خدا شبح و سایه حضرت قائم علیه السلام را با آن ها نمود فرمود : با این انتقام او را می گیرم .



دیده شده در اصول کافی ، محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی رازی ، ترجمه سید جواد مصطفوی ، انتشارات علمیه اسلامیه ، ج ۲ ، ص ۳۶۶.

کلیدواژه ها: انتقام, خون حسین, منتقم
   دوشنبه 26 مهر 13951 نظر »

پیام حسین‌بن‌علی(ع) در قتلگاه: اگر دین ندارید آزاده باشید


 

ما اگر ثارِ سالار شهيدان يعني طالب خونبهاي حسين‌بن‌علي(سلام الله عليهما) نشديم خداوند اين كار را به ديگري مي‌سپارد, تمام دعا براي اين است كه ما طالبان ثار آن حضرت باشيم فرمود: (إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثالَكُمْ) فرمود انبياء شربت شهادت نوشيدند اولياء شربت شهادت نوشيدند كربلا به پا شده است تا دين بماند شما بكوشيد دين به دست شما بماند نشد ديگري, بكوشيد شما وارثان كربلا بشويد اگر وجود مباركش وارث همه انبيا شد شما بكوشيد جزء «العلماء ورثة الانبياء» بشويد اگر درباره حسين‌بن‌علي مي‌گوييم از آدم تا خاتم هر فضيلتي بود تو ارث بردي; يعني اگر عالِمي بكوش وارث حسين بن علي بشوي; يعني اگر كسوت روحانيت در بركردي بكوش ارثي ببري.


جامعه وقتي مي‌تواند بگويد «وجعلنا و اياكم من الطالبين بثاره» كه امروز عليه آل‌سعود سخن بگويد و قيام كند و به نفع يمن و يمنيِ مظلومِ شهيد داده قيام كند كه قائم بالعقل باشد, قائم بالايمان باشد, قائم بالتقوا باشد علما هم اولوا بقية باشند توده مردم هم قائم بالعقل اين مي‌شود «و جعلنا و اياكم من الطالبين بثاره» وگرنه فقط ثواب اشك ريختن را انسان ببرد ديگر مشمول اين جمله بعدي نيست «و جعلنا و اياكم من الطالبين بثاره» اگر سالار شهيدان كسي كه در راه او امروز هم اهل مبارزه و جهاد كبيري كه مطرح شد و در سوره «فرقان» آمده و سوره فرقان سوره مكّي است و جهاد سوَر مكّي جهاد فرهنگي و فكري است اگر اهل اين شد آن‌گاه اين دعا درباره او مستجاب است «و جعلنا و اياكم من الطالبين بثاره».


در قتلگاه حسين‌بن‌علي(سلا مالله عليهما) حرف بين‌المللي و جهاني دين را مطرح كرد فرمود بالأخره دين يك پيام جهاني دارد «إن لم يكن لكم دين وكنتم لا تخافون المعاد، فكونوا أحراراً في دنياكم. اگر دین ندارید و از قیامت نمی ترسید، لااقل در دنیای خود آزاده باشید.» اين برنامه معصومانه حسين بن علي است فرمود ما يك وظيفه مشترك انساني با همه مردم جهان داريم الآن آل‌سعود ولو مسلمان هم نباشد بايد پيام گودال قتلگاه حسين بن علي(سلام الله عليهما) را بشنود«إن لم يكن لكم دين وكنتم لا تخافون المعاد، فكونوا أحراراً في دنياكم» اين طور كشتار زن و بچه و مردم بيگناه با كدام معيار هماهنگ در مي‌آيد .


يك وقت است يك كسي تخدير شده است عقلش را تحت فرمان هوس قرار مي‌دهد اين يك مشكل شخصي دارد كه در بيان نوراني حضرت امير هست «كم من عقل اسير تحت هوي امير» اين جنگ فردي است يك وقت است كه فرمود اين دين را به اسارت بردند سقيفه و سقفي‌ها آمدند قرآن را و فرهنگ ديني را به اسارت گرفتند خب مكتبِ به اسارت رفته خودش اسير است او چگونه درس آزادي مي‌دهد چگونه درس حريّت مي‌دهد ما اگر بخواهيم از آزادي سخن بگوييم از حريّت بحث به ميان بياوريم از مكتبي بايد مدد بگيريم اگر خود مكتب را به اسارت بردند اين وجدان عمومي را استكبار و صهيونيست به اسارت برد لذا اين همه صحنه‌ها را در يمن مي‌بيند و هيچ كس اعتراض نمي‌كند. لذا اصرار ذات اقدس الهي به رسول گرامي(ص) اين است مبادا اينها شستشوي مغزي بدهند و مكتب را به اسارت ببرند مبادا اينها فرهنگ را اسير كنند الآن فرهنگ مردم به اسارت رفته است وگرنه اين ظلم آشكار را مي‌بينند و كسي اعتراض نمي‌كند اين پيام سالار شهيدان در گودال همين است.


سالار شهيدان آمد اين دين را زنده كرد فرمود من از همان اول مي‌دانم چه خبر است اين نقشه‌ها را به من نشان دادند حرفي را كه خدا درباره كلّ جهان زد من درباره ساختار رزمنده‌هاي خودم مي‌گويم خدا فرمود من مدبّرات فراواني دارم اما كسي كه كمترين لغزش در كار او و در فكر او باشد به او مأموريت نمي‌دهم (وَ ما كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُداً) اين مُضل يعني گمراه نه گمراه‌كننده, فرمود من اين كارگاه را با مدبرات امر اداره مي‌كنم كسي كمترين نقص و عيب در او باشد من به او مأموريت نمي‌دهم كسي كه گمراه باشد گمراه‌كننده باشد من به او سِمت نمي‌دهم اين بيان خداوند است. همين بيان را مي‌بينيد سالار شهيدان درباره كادر و ستاد خودش مي‌گويد وقتي عبيد الله بن حرّ جوفي آن پيشنهاد را داد حضرت فرمود اينجا خون لازم است نه اسب و سپر. تو آدم خوبي هستي اهل نمازي ولي محافظه‌كاري اينجا كه خون لازم است كمك مالي اثر ندارد اين استدلال حسين‌بن‌علي است در ردّ پيشنهاد عبيد الله بن حرّ جوفي در آن سرزمين.

ادامه »

   شنبه 24 مهر 13957 نظر »

اولین زنده کننده خون شهدای کربلا 

 

 

امام حسین علیه السلام به اتفاق اعضای خانواده و دیگر همراهان از مدینه تا کربلا می آید ، اما در بین راه هیچ گزارشی از امام زین العابدین علیه السلام نیامده است و مشخص نیست در کدام منزل یا چه زمانی گرفتار بیماری شده است . فقط از شب دهم ، خبری مبنی بر بیماری ایشان در دست است . خود امام می فرماید : « شبی که پدرم کشته شد من بیمار بودم و عمه ام زینب از من پرستاری میکرد .»

 

گزارش مورخان در خصوص چگونگی نجات یافتن علی بن حسین علیه السلام متفاوت و گاه متناقض است ؛ برخی آن حضرت را در هنگام رخداد عاشورا کودک ۱  ، گروهی بیمار  ۲ ، و بعضی هر دو عامل را در نجات ایشان دخیل دانسته اند . نکته ای که در گزارش ها وجود دارد این که تعدادی از منابع ، از آن حضرت با عنوان « علی اصغر » یاد کرده و بعضی نیز آورده اند که در مجلس ابن زیاد ، در بلوغ او شک شده است .

 

این پراکندگی و تشت عبارات ، برخی از محققان معاصر را بر این عقیده واداشته که امام سجاد علیه السلام در کربلا کودک بوده است . محقق گرانقدر سید جعفر شهیدی بر خلاف شهرت به طور تلویحی ادعا می کند که سال ولادت آن جناب ، سال ۴۸ یا ۴۹ ، هجری بوده و او در کربلا دوازده یا سیزده سال داشته است . ایشان می گوید :« درست است که علی بن الحسین علیه السلام روز عاشورا و شاید تا چند روز پس از آن بیمار و رنجور بوده است ، اما بیماری و مرض جوانی بیست و اند ساله را چنان از پا در نمی آورد که با کودکی نابالغ مشتبه گردد .

 

بنابراین ، مورخین به اشتباه ، سال ولادت علی اکبر را که در کربلا شهید شد برای امام سجاد علیه السلام در نظر گرفته اند . دیگر این که طبق اسناد ، امام حسین علیه السلام ، سالهای ۳۷ تا ۴۰ هجری را به همراه پدر گرامی اش در خانه کوفه بوده است پس نمی توان. فرزند او در مدینه تولد یافته باشد .

 

اگر چه در این نظریه  در نقد گزارش ها به نکته های دقیقی توجه کرده اما چند شمال بر آن وارد است که ما در اینجا برای کوتاهی سخن به یکی از مهمترین  موارد آن اشاره می کنیم :

 

 _ شاید مهمترین دلیل بر رد ادعای کودکی امام زین العابدین علیه السلام ، وجود امام باقر علیه السلام باشد که بنا به شهادت منابع آن حضرت در کربلا حدود چهار سال داشته است . و چگونه ممکن است فردی نابالغ فرزندی چهار ساله داشته باشد .

 

بنابراین امام سجاد علیه السلام در سال ۶۱ هجری نه تنها کودک نبوده ، بلکه جوانی متاهل بوده است .۳  

 

و به گفته برخی منابع دیگر امام علیه السلام بیست و سه ساله بود که امام حسین علیه السلام به شهادت رسید و امام را از کربلا به سوی کوفه در حالی که بر استری بدون زین سوار بود بردند و آن حضرت از این سفر آسیب بسیار دید . که با ورود کاروان به کوفه و با دیدن سرها بر نیزه و اسارت آل الله ، به ناگاه زنان اهل کوفه شروع به گریه و زاری کردند در حالی که گریبان چاک می دادند ، امام سجاد علیه السلام فرمود : « … ان هولا یبکون علینا ، فمن قتلنا غیر هم : این گروه بر ما می گریند ، پس چه کسی غیر اینها ما را کشته است .»۴

 

 

۱_ دیده شده در کتاب نگاهی به جریان عاشورا ، به نقل از کتاب زندگانی علی بن الحسین علیه السلام ، سید جعفر شهیدی ص ۳۷ و کتاب حیا الحیوان ، کمال الدین دمیری ، ج ۱ ، ص ۲۴۷.

۲_ دیده شده در نگاهی جریان عاشورا ، به نقل ازبلاذری ، انساب الاشراف ، ج ۳ ، ص ۴۱۱ .

۳_ دیده شده در نگاهی به جریان عاشورا ، زیر نظر سید علی واسعی  ، موسسه بوستان کتاب ، ص ۱۹۵.

۴_ دیده شده در کتاب یاران شیدای حسین بن علی علیه السلام ، مرتضی آقا تهرانی ، ص ۳۴۵، به نقل از اللهوف ، ص۶۳.

 

   جمعه 23 مهر 13951 نظر »

آل سعود مصداق امروزی انحطاط فکری در جوامع اسلامی

 

 

ششمین شب عزاداری ایام شهادت حضرت اباعبدالله‌الحسین(علیه السلام)، با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی، مسؤولان نظام و عموم مردم عزادار در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد.

 

جامعه اسلامی در دوران امام سجاد(علیه السلام) با ترس و خفقان خلفای جور روبرو بود. بدترین ویژگی دوران امام سجاد(علیه السلام) را می‌توان انحطاط فکری جامعه اسلامی که نشات گرفته از همان ترس و خفقان بود نام برد امام صادق(علیه السلام) فرمودند: در دوران بنی امیه مردم اجازه داشتند از ایمان سخن به زبان بیاورند اما کسی حق نداشت از شرک سخنی به میان بیاورد؛ علامه مجلسی در توضیح این حدیث می‌فرماید: هدف بنی امیه از این عمل آن بود که مسلمانان به امروی که آنان را از توحید و اسلام خارج می‌کند جاهل بمانند، تا با اعلام جنگ با ولی خدا و مباح دانستن خون امام آنان ندانند که با این عمل از جرگه اسلام و مسلمانی خارج می‌شوند.

 

در عصر حاضر مصداق امروز انحطاط فکری جامعه اسلامی همان شجره خبیثه ملعونه یعنی آل سعود و بدتر از آنان مفتیان حرام خواری هستند که مردم را به سمت و سوی این طرز تفکر شوم و پلید غیر اسلامی سوق می‌دهند.

 


سخنان حجت الاسلام سیدحسین حسینی قمی در آخرین شب عزاداری محرم ۱۴۳۸ در حضور رهبر انقلاب ، شنیده شده .

   پنجشنبه 22 مهر 13951 نظر »

مسیر شیعیان به سوی کمال و سعادت با امام حسین(علیه السلام ) میسر می‌شود 

 

 

حجت الاسلام والمسلمین حسین انصاریان، استاد حوزه علمیه و مفسر قرآن کریم همزمان با روز عاشورای حسینی در حسینیه هدایت به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: ظرفیت و توان همه پیامبران(علیه السلام) در برابر امتحان و قضای الهی به یک حد مشخص بود. امام صادق(علیه السلام) فرمودند: امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا صبری کرد که ملائکه را متحیر کرد؛ امام حسین(علیه السلام) در روز قیامت از خداوند درخواست می‌کند که از گناهان شیعیان و محبان ما بگذرد.

 

خداوند به امام حسین(علیه السلام ) در لحظه شهادت فرمودند: نزد من آی، که همه پیامبران در انتظار تو به سر می‌برند؛ امام حسین(علیه السلام ) تسلیم محض در برابر قضای الهی بود.

 

محبان و شیعیان امام حسین(علیه السلام) باید در حفاظت از این گوهر گرانسنگ تلاشی وافر داشته باشند زیرا این گوهر کلید خیر دنیا و آخرت است و کلیدی است که به آسانی هشت در بهشت را باز می‌کند. هر کسی که صادقانه با اباعبدالله الحسین(علیه السلام ) باشد خداوند همه درهای جهالت را به روی او قفل می‌کند امروز جرم اینکه دشمنان به یمن حمله کرده‌اند این نیست که قصد غارت معدن و ثروت آنان را داشته باشند زیرا آنان اصلا معدنی ندارند بلکه حمله آنان تنها به خاطر آن است که شیعیان یمن محب امام حسین(علیه السلام ) هستند اگر دیروز بنی امیه امام را به شهادت رساندند امروز محبانش را به خاک و خون می‌کشند.

 

مسیر شیعیان به سوی کمال و سعادت با امام حسین(علیه السلام ) میسر می‌شود خداوند شفای اصلی را در خاک حضرت، امامت را از نسل و ذریه ایشان و قبولی دعا را در زیر قبه او قرار داد و این نشان از عظمت امام حسین(علیه السلام ) است.

 


سخنان شیخ حسین انصاریان ، شنیده شده توسط علی آبادی

   پنجشنبه 22 مهر 13951 نظر »

چهارچوبی که برای اصلاح یک جامعه لازم است .



طبیعتا چون یک مسئله اساسی و اصولی است باید در آیات قرآن به پرداخته شده است و یکی از آیات قران در سوره جمعه آیه ۲ ، هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الأُمِّيّينَ رَسولًا مِنهُم يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ وَيُزَكّيهِم وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ  : آیا می شود این آیه را مبنایی قرار داد برای اصلاح یک جامعه یا نه ؟ یتلوا علیهم آیاته ، قدم اولی است که رسول خدا بر می دا د برای اصلاح یک جامعه .


تلاوت آیات قرآن. تلاوت قرآن یعنی چه ؛ یعنی رسول من در مرحله اول تو آیات قرآن را برای اصلاح جامعه تلاوت کن ، آن ها را در معرض تلاوت آیات قرآن قرار بده . در طول تاریخ هم همینطور بود و پیامبر در ده سال اول بلکه ۱۳ سال اول به تلاوت آیات قرآن می پرداختند و مردم را در معرض تابش نور آیات قرار می دادند بدون این که کار تعلیمی عمیقی صورت بگیرد و بدون این که به مراحل بعدی بپردازندفایده این کار این است که نفوس با استعدادی که در جامعه هستند ، اینها با همین تلاوت بیداری در دورن آن ها حاصل می شود ، با همین تلاوت ایمان در آن ها حاضر می شود ، با همین تلاوت حتی حاضر هستند که جان بدهند در راه رسول خدا مانند پدر و مادرمان یاسر .


تلاوت کار عمیق کردن نیست ،مواجه کردن مردم با آیات قرآن است ، بعضی ها حوائج را بشنوند پرواز می کنند ، بعضی ها در معرض آیات نورانی قرآن قرار بگیرند ، در همان برخورد اول بیداری برایشان حاصل می شود .ایمان می آورند .


در قرآن کریم آثار تلاوت را افزایش ایمان برشمرده اند . تلاوت را یک روش تلقی بکنیم که بشود این روش را جای دیگر تعمیم داد ، یک روش عقلانی است ، گاهی از اوقات انسان وقتی یک زیبایی را ببیند ، گاهی از اوقات نیاز به استدلال ندارد که آن را بپذیرد ، تصور بعضی چیزها تثبیتش را به همراه دارد . مثل روضه ابا عبدالله الحسین علیه السلام .


ما چرا می گوییم روضه امام حسین سازنده است ، چون روضه هم از نظر روش نوعی تلاوت است . زیاد نیاز به متقاعد کردن ندارد ..عده ای با روضه ابا عبدالله ارادت پیدا می کنند و گرایش پیدا می کنند و ممکن است به تحقیق بپردازند . تلاوت را می شود محدود به آیات قرآن نکرد . در سفارشات ائمه هست که روزی ۵۰ آیه قرآن را بخوانند، تلاوت یعنی مرور خوبی ها ، علی می فرماید ، من آیت بزرگ الهی هستم .


خداوند به پیامبرش می‌فرماید: آنان را تزکیه کن؛ تزکیه انسان از طریق تغییر رفتار، اندیشه و قلب آنان میسر خواهد بود به همین دلیل کلام الهی را می‌توان به این نحو معنا کرد که ای پیامبر(ص) من، مدیریت کن جامعه را و قوانینی وضع کن که رفتارهای مردم کنترل و هدایت شود تا این امر سبب تزکیه آنان شود؛ تزکیه در اصل به معنای سیاست و حکومت است نه اخلاق.


سیاست است که می‌تواند اخلاق جامعه را نابود کند و هزاران موعظه اخلاقی اثر نداشته باشد سیاست است که می‌تواند اخلاق جامعه را آباد کند و کمترین موعظه‌ها کار آن جامعه را انجام دهند.زمانی که انسان معنای کامل تزکیه را درک نکند سبب می‌شود عرصه سیاست را به هر فرد ناشایسته‌ای تقدیم کند اگر کسی می‌خواهد انقلابی باشد باید اهداف سیاسی را دنبال و به تحقق آرمانهای سیاسی جامعه اصرار داشته باشد و اقدامات سیاسی را با بصیرت کامل انجام دهد، انقلابی یعنی سیاسی بودن اگر انقلابی باشید و سیاسی نباشید خطرناک است.


امروز جهان غرب در مشکلات اجتماعی و سیاسی خود گرفتار است چگونه جامعه ما می‌تواند از قوانین کشورهایی مانند فرانسه و انگلیس که خود غرق در مشکلات عدیده رفتاری هستند الگوپذیری داشته باشد.


شورای نگهبان اگر در برابر اموری که با اسلام مخالف است صراحت نداشته باشد سبب می‌شود در طراحی نظام اسلامی آن قوانین را قبول کنند. مردم اگر در بین دولت مردان تبعیض ببینند هزاران منبر اخلاقی بی اثر و هزاران ایمان به فنا خواهد رفت، مسائل اخلاقی مبنای اصلی نیست، اصل تزکیه با قانون گذاران و دولت‌مردان است به همین دلیل باید در انتخابات مردم توجه داشته باشند که کدام نماینده و قانون گذار منتخب سبب رواج تزکیه جامعه می‌شود.


پیامبر(ص) پس از هجرت اقدام به یزکیهم یعنی اقدام به وضع قانون در جامعه کرد، جامعه‌ای از نظر اخلاقی و معیشتی، معنوی و مادی اصلاح می‌شود که معارف سیاسی دین را پیدا کند و این امر به آموزش و پرورش بر می‌گردد دینی که ما در مدرسه به دانش آموزان تعلیم می‌دهیم آنان را باید سیاسی بار بیاورد تا با حقیقت اسلام آشنا شوند تا کسی نتواند آنها را فریب دهند، امام راحل فرمودند: همه اسلام سیاست است. پس از قانون گذاری و ایجاد زمینه تزکیه نوبت به تعلیم کتاب الهی می‌رسد تا با آموزش حکمت انسانها به کمال برسند افرادی که حکمت می‌آموزند انسانهای بصیری هستند که به زمان و موقعیت اشراف کامل دارند و امروز مهم‌ترین حکمت، حکمت سیاسی است که سبب سعادت جامعه می‌شود.


واقعه کربلا به سبب عدم حکمت و بصیرت رخ داد.



سخنان حجت الاسلام پناهیان ، در مراسم شام غریبان امام حسین علیه السلام ، در حضور رهبر انقلاب ، شنیده شده .

   چهارشنبه 21 مهر 13951 نظر »

سه عنصر اصلی در نهضت عاشورا



عاشورا یک حادثه تاریخی صرف نبود؛ عاشورا یک فرهنگ، یک جریان مستمر و یک سرمشق دایمی برای امت اسلام بود. سه عنصر در حرکت حضرت ابی عبدالله علیه السلام وجود دارد: عنصر منطق و عقل، عنصر حماسه و عزت و عنصر عاطفه.  


عنصر منطق و عقل در این حرکت، در بیانات ان بزرگوار متجلی است قبل از شروع این حرکت، از هنگام حضور در مدینه تا روز شهادت. جمله، جمله این بیانات نورانی، بیان کننده یک منطق مستحکم است خلاصه این منطق هم این است که وقتی شرایط وجود داشت و متناسب بود، وظیفه مسلمانان اقدام است؛ این اقدام خطر داشته باشد در عالی ترین مراحل یا نداشته باشد. خطر بالاتر این است که انسان جان خود و عزیزان و نوامیس خود همسر، خواهر، فرزندان و دختران را در طبق اخلاص بگذارد و به میدان ببرد و در معرض اسارت قرار دهد.


عنصر دوم حماسه است؛ یعنی این مجاهدتی که باید انجام بگیرد، چون (العزه لله و لرسوله و للمومنین) مسلمان در راه همین مجاهدت، بایستی از عزت خود و اسلام حفاظت کند. این عنصر در همه مجاهداتی که رهروان عاشورایی در برنامه خود می گنجانند، باید دیده شود همه اقدام های مجاهدت آمیز، چه سیاسی، چه تبلیغی، چه آنجایی که جای فداکاری جانی است باید از موضع عزت باشد.


عنصر سوم، عاطفه است؛ یعنی هم در خود حادثه و هم در ادامه و استمرار حادثه، عاطفه یک نقش تعیین کننده ای ایجاد کرده است، که باعث شد مرزی بین جریان عاشورایی و جریان شیعی با جریان های دیگر پیدا شود. زینب کبری سلام الله علیها در کوفه و شام منطقی حرف می زند اما مرثیه می خواند؛ امام سجاد علیه السلام بر روی منبر شام، با آن عزت و صلابت بر فرق حکومت اموی می کوبد، اما مرثیه می خواند. این مرثیه خوانی تا امروز ادامه دارد و باید تا ابد ادامه داشته باشد تا عواطف متوجه شود.



بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با روحانیون و مبلغان ، ۸۴/۱۱/۵.  دیده شده درhttp://farsi.khamenei.ir

   چهارشنبه 21 مهر 13951 نظر »

گریه بر حسین علیه السلام 


 

 

ابن بابویه به سند معتبر از حضرت رضا روایت کرده است که : ماه محرم ، ماهی است بود حه اهل جاهلیت قتال در آن را حرام می دانستند ، و این امت جفاکار خونهای ما را حلال دانستند و هتک حرمت ما را کردند ،زنان و فرزندان ما را اسیر کردند و آتشی در خیمه های ما زدند و اموال ما را غارت کردند و حرمت حضرت رسالت را در حق ما رعایت نکردند .

 

به درستی که مصیبت حسین علیه السلام دیده های ما را مجروح گردانیده است ، و اشک ما را جاری کرده است عزیز ما را ذلیل گردانیده است زمین کربلا مورث کرب بلای ما گردید تا روز قیامت . پس بر مثل حسین باید بگریند گریه کنندگان که گریه بر آن حضرت فرو می ریزد گناهان بزرگ را . 

 

پس حضرت فرمود : پدرم چون ماه محرم داخل می شد ، کسی آن حضرت را خندان نمی دید و اندوه و حزن بر او غالب می گردید ، چون روز دهم محرم می شد ، روز مصیبت و گریه و اندوه او بود و می گفت ؛ امروز روزی است که حسین شهید شده است .

 

دیده شده در کتاب جلا العیون ، تاریخ زندگی ۱۴ معصوم ، علامه محمدباقر مجلسی ، مصیبت های امام حسین علیهالسلام، ص۵۲۴.

   چهارشنبه 21 مهر 1395نظر دهید »

1 2 3 4 5 ...6 ...7 9 11

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 1854
  • دیروز: 1562
  • 7 روز قبل: 6916
  • 1 ماه قبل: 41439
  • کل بازدیدها: 877922
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 16
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 23
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 17
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1