زمانی که ما نبودیم 

ما نبودیم خدا ما را آفرید می توانست ما را نیافریند حالا هم که آفرید انسان آفریده است .

می شد ما موجود دیگری باشیم ، قرآن می فرماید من می توانم همه چیز را زیر و رو کنم . بخواهم آب را تلخ می کنم .

بخواهم درخت ها راخشک نگه می دارم سبز نمی کنم .

خدا اگر بخواهد حافظه را هم از ما می گیرد اسم خودمان را هم فراموش می کنیم .

خدا اراده کرد که ما باشیم ….

تو بودها نه جمادیم ، نه نباتیم و نه حیوانیم ، انسانیم .

تو انسان ها عاقلیم  ….

می شد حافظه را از ما بگیرد اسم خودمان را هم فراموش کنیم …

امیرالمؤمنین مشکل پیدا کرد یکی از دندان هایش درد گرفت . گفت : الحمدلله .

گفتند ؛ چرا می گویی الحمدلله . درد می کند ؟

گفت : برای دردش الحمدالله . این یک خرده استخوان است اگر همه استخوان هایم درد می کرد چکار می کردم .

یعنی مشکلات را هم در کنار مشکلات دیگری بگذارید ، هی ببینید همه چیز آسان می شود .

گاهی ماشین آدم تو جاده می خوره به نرده ، باز هم الحمدالله . چون اگر نرده نبود ممکن بود بیفتید توی دره …..

ممکن است در خانواده ها یی یک مشکل داشته باشند ولی حساب کنیم این تلخی ها کنار شیرینی هاست …

سخنان حجه الاسلام قرائتی، گزیده سخنان . شنیده شده .