همسر داری فاطمه زهرا سلام الله

تستری با سند خود آورده است که : سلمان فارسی گفت :
فاطمه سلام الله نزد پیامبر صلی الله آمد ، چون نگاهش به پیامبر صلی الله افتاد اشک از دیدگانش جاری و رنگش دگرگون شد ، پیامبر صلی الله فرمود : دخترم ! چرا گریه می کنی ؟

عرض کرد : ای رسول خدا ! دیشب من و علی شوخی و مزاح می کردیم از من سخنی سر زد که علی علیه السلام را ناراحت کرد ، چون ناراحتی علی علیه السلام را دیدم غمگین شدم ، به او گفتم : محبوب من ! از من راضی شو ، و هفتاد و دو بار دورش چرخیدم تا از من خرسند شد و با خرسندی در چهره ام خندید و اینک از پروردگار بیم دارم .

پیامبر صلی الله فرمود : دختر جانم ! سوگند به آن خدایی که مرا به حق به پیامبری برانگیخت ، اگر پیش از آن علی علیه السلام را خرسند سازی از دنیا می رفتی بر تو نماز نمی خواندم .

دخترم ! آیا نمی دانی که رضای همسر ، رضای خدا و ناخرسندی او ناخرسندی خداست .

دخترم ! اگر زنی بسان مریم دختر عمران خدا را عبادت کند ولی همسرش از او راضی نباشد خدای سبحان از او قبول نمی کند .

دخترم ! بهترین عمل زنان اطاعت همسر و پس از آن بهترین عمل ایشان ریسندگی است .

دیده شده در کتاب فرهنگ جامع سخنان حضرت فاطمه سلام الله ، تالیف محمد شریفی و حسین سجادی تبار ، ترجمه علی مویدی ، گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم ، نشر بین الملل ، ص ۷۹.

توسل به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله 

توسل تقرب است ، و اهل بیت علیهم السلام وسیله آن ، و منکر آن یا جاهل است یا معاند . اهل بیت علیهم اسلام وسیله تقرب انبیا هستند و زهرا سلام الله وسیله تقرب و توسل به اهل بیت علیهم السلام .

اگر ما به زهرا سلام الله متوسل می شویم ، تعجبی نیست که بدانیم اهل بیت علیهم السلام هم به زهرا سلام الله متوسل می شدند .

نمونه ای از توسل ائمه علیهم السلام به حضرت زهرا سلام الله 

امام باقر علیه السلام هرگاه تب طاقتش را می ربود ، آب خنک طلب می کرد و وقتی آب به دستش می رسید و جرعه ای از آن می نوشید ، لحظه ای از نوشیدن باز می ماند و سپس با صدای بلند به حدی که در بیرون از خانه نیز شنیده می شد از ته دل مادرش زهرا سلام الله را صدا می کرد و می فرمود : « فاطمه ، ای دختر رسول خدا » و این گونه خود را از تب تشفی می داد و بر خود مرهمی می نهاد و جان و روح خود را با یاد محبوب و توسل به او آرام و عطرآگین می نمود .

امام جواد علیه السلام هر روز هنگام زوال به مسجد رسول خدا صلی الله رفته و پس از سلام و صلوات بر رسول خدا صلی الله به سراغ خانه مادرش زهرا سلام الله می رفت و کفشهایش را درآورده و در نهایت ادب و خضوع ، داخل خانه شده و در آنجا نماز و دعا می خواند و دقایقی طولانی به عبادت مشغول می شد و هرگز دیده نشد به سراغ رسول خدا صلی الله برود و سراغ مادرش را نگیرد .

دیده شده در کتاب چشمه در بستر ، سید مسعود آقایی ، انتشارات فرهنگی حضور ، ص ۳۵۵.

تسبیحات زهرای مرضیه  علیه السلام 

حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام  به یکی از مردان بنی سعد فرمود: آیا داستان خودم و فاطمه را برای تو بگویم ؟ بدانکه فاطمه اطهر زوجه من و نزد رسول خدا از محبوب ترین اهل وعیالش بود.

فاطمه با مشک بقدری آب می آورد که اثر آن در سینه اش بجای ماند ، بقدری آسیاب کرد که دستهایش پینه بستند، بقدری خانه را جاروب میکرد که لباسهایش غبار آلود می شد، بقدری در زیر دیگ آتش می افروخت که لباسهایش چرک می شد، او بدین جهات دچار زحمت و مشقت شدیدی شده بود.

یک وقت به حضرت زهرا گفتم : کاش پیش پدرت پیغمبر خدا میرفتی و از آن حضرت تقاضا می کردی که یک خادمی برایت عطا کند تا معین و کمکار تو باشد ؟

هنگامیکه زهرای اطهر برای این منظور بحضور پیامبر اسلام رفت دید گروهی با آن حضرت مشغول گفتگو میباشد، فاطمه زهرا خجالت کشید و مراجعت نمود.

چون پیغمبر اعظم اسلام دریافت که فاطمه حاجتی داشت لذا آن بزرگوار فردا صبح زود که ما خواب بودیم نزد ما آمد و گفت: السلام علیکم، ما سکوت اختیار کردیم و چون خوابیده بودیم خجل شدیم.

رسول خدا برای دومین بار گفت: السلام علیکم و مانیز ساکت شدیم وقتی مرتبه سوم گفت : السلام علیکم ، ما ترسیدیم که اگر جواب آن حضرت را نگوئیم مراجعت نماید ، زیرا سه مرتبه به ما سلام کرده بود، من گفتم: وعلیکم السلام یا رسول الله وارد شوید، وقتی وارد شد بالای سر ما نشست و به فاطمه اطهر گفت: دیروز چه حاجتی داشتی که نزد من آمدی ؟

من ترسیدم اگر جواب آن برگزیده خدا را نگوئیم برخیزد و برود، لذا سر خود را از زیر لحاف در آوردم و گفتم : یا رسول الله من جریان را برای شما شرح میدهم: 

بدانکه فاطمه زهرا بقدری بوسیله مشک آب آورده که مشک در سینه او اثر نهاده، بقدری آسیاب کرده که دستهایش پینه بسته، بقدری خانه را جاروب کرده که لباسهایش غبارآلود شده، بقدری در زیر دیگ آتش افروخته که لباسهایش چرک شده.

من به فاطمه زهرا گفتم: کاش نزد پدرت رسول خدا می رفتی و تقضا میکردی که یک خادم برایت عطا کند تا در اینگونه امور معین و کمکار تو باشد.

پیامبر اعظم اسلام صلی الله  فرمود: آیا بهتر نیست دعائی به شما تعلیم نمایم که از خادم برای شما بهتر باشد : هرگاه خواستید بخوابید ۳۴ مرتبه الله اکبر ، ۳۳ مرتبه سبحان الله ، و ۳۳ مرتبه الحمدالله بگویید .

فاطمه زهرا سلام الله سر خود را از زیر لحاف خارج کرد و سه مرتبه گفت : من از خدا و رسول راضی شدم .

دیده شده در بحارالانوار ، علامه محمد باقر مجلسی ،ترجمه محمد جواد نجفی ، ترجمه جلد دهم ، انتشارات اسلامیه ، ص ۱۰۲

مکارم اخلاق فاطمه علیه السلام 

تجلیل از مقام فاطمه سلام الله تکریم ایمان ، علم ، ادب ، شجاعت ، ایثار ، جهاد ، شهادت و در یک کلمه مکارم اخلاق است ، که پدر بزرگوارش برای اتمام آن مبعوث شد و آنگاه که رسول اکرم صلی الله فاطمه را پاره تن خویش معرفی می کند و به جهانیان می آموزد که جلوه والای کرامت انسانی و اخلاق اسلام را در این چهره مقدس جستجو کنند و مادران جهان ، شعاعی از این خورشید درخشان برگیرند ، کانون حیات انسان ها را گرم و روشن سازند . 

نقش بزرگ فاطمه در جامعه

تاریخ اسلام گواه احترامات بی حد رسول خدا صلی الله به این مولود شریف است ، تا نشان دهد که زن ، بزرگی ویژه ای در جامعه دارد که اگر برتر از مرد نباشد ، کمتر نیست.

۱_دیده شده در کتاب کوثر نور ، فاطمه زهرا در کلام امام و رهبری ، تهیه و تنظیم ، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان ، سخنان رهبر معظم انقلاب ، ۲۱/ ۱۱/ ۱۳۶۶. ص ۳۸.

۲_ همان ص ۴۶ ، به نقل از صحیفه نور ، ج ۱۴ ، ص ۲۰۱

ادب زهرا سلام الله 

برخورد حضرت زهرا سلام الله به گونه ای بود که همه کس در همان وحله اول مجذوب ادب او می شدند . حسن برخورد و دقت در معاشرت او از همان ابتدا آنچنان محسوس بود که همه به آن اذعان داشتند و این ادب محصول تربیت خداست . 

ام سلمه همسر رسول خدا صلی الله می گوید ؛« تزوجنی رسول الله صلی الله و فوض امر ابنته الی فکنت اودبها و کانت والله اداب منی و اعرف بالاشیا کلها : پس از ازدواج با رسول خدا من عهده دار امور دخترش فاطمه شدم سلام الله  شدم ، اما به خدا قسم او با ادب تر و آگاه تر از من به همه مسائل بود »

زهرا سلام الله می گوید ؛ من همیشه رسول خدا صلی الله را به عنوان « پدر جان » مخاطب قرار می دادم  تا آیه «  لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَيْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضاً قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنْکُمْ لِواذاً فَلْيَحْذَرِ الَّذينَ يُخالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصيبَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ :خطاب نمودن پیامبر را در میان خودتان مانند خطاب کردن یکدیگر،قرار ندهید، خداوند کسانی از شما را که پنهانی از زیر بار تکلیف شانه خالی می کنند،می شناسد، پس باید کسانی که با امر او مخالفت می کنند بترسند از اینکه فتنه و بلیه و یاعذابی دردناک به ایشان برسد» ( سوره نور ، آیه ۶۳)

پس آن گاه او را یا رسول الله خواندم  ، اما دیدم که رسول خدا صلی الله از من رو برگرداند و سپس فرمود : « فاطمه دخترکم این آیه در مورد تو و اهل تو نیست _ انت منی و انا منک _ من از تو و تو از من هستی ، این آیه در مورد دیگران است و مرا همان پدر جان صدا کن که اینگونه محبوب من و مرضی خداست ..

دیده شده در کتاب چشمه در بستر ،سید مسعود آقایی ، موسسه انتشاراتی حضور ، ص ۲۸۴.