« خطر جوسازی و انحراف افکار جامعه در تداوم انقلاب اسلامییک رژیم از تو و چادر تو ترسیدند .... »

خطر استحاله فرهنگی و معنوی در تداوم انقلاب اسلامی 

 

عادي شدن و استحاله انقلاب

 

رايج ترين آينده اي كه براي انقلاب اسلامي پيش بيني شده، از بين رفتن شور انقلابي و عادي شدن و روزمرگي و در نهايت، استحاله و برگشت انقلاب از اهداف و ارزش هاي خود است. همه انقلاب ها، در ابتدا شورآفرين و دگرگون كننده هستند. اما پس از اينكه وضعيت زندگي عادي شد و شور انقلابي فروكش كرد، به روزمرگي افتاده، بلكه به مرور به وضعيت قبل از انقلاب برمي گردند.

 

از سوي ديگر، معمولاً انقلاب ها در زمان وقوع و در زماني كه شور انقلابي حكم فرماست، داراي اهداف، شعارها و ارزش هاي آرماني و بلندي هستند، اما پس از استقرار و تثبيت، هم حاكمان و هم مردم نسبت به آن اهداف و ارزش ها سست و گاه دچار ترديد مي شوند. انقلابيون پس از استقرار و خروج از وضعيت انقلابي، با واقعيت هاي زندگي مواجه مي شوند و به نوعي عقلاني تر و واقعي تر فكر مي كنند.

 

در اين صورت، آرمان هاي خود را دور از دسترس مي بينند و اگر نسبت به آنها تشكيك نكنند، حداقل به تعديل آنها مي پردازند. اين مسئله يعني برگشت به ارزش هاي پيشين را كرين برينتن در كتاب معروف خود كالبد شكافي چهار انقلاب در قالب نظريه ترميدور بيان كرده است.

 

وي همچنين در كتاب از انقلاب مذهبي كرامول تا انقلاب سرخ لنين ظهور راديكاليسم اعتقادي و صدور انقلاب را مربوط به مرحله اول و فقط در مقطع زماني آغاز انقلاب، كه با هيجانات و شور فراوان همراه است، مي داند. اما پس از به انجام رسيدن انقلاب، انقلابيون به افراد عادي و معمولي تبديل مي شوند و انقلاب به سمت عادي شدن پيش مي رود (برينتون، 1362، ص 117-118؛ ر.ك: همان، 1370، ص 240-274).

در اين تغييرات، علاوه بر برخي روحيات بشري و جاذبه قدرت و ثروت، محدوديت امكانات و ساختارها و فشارهاي داخلي و بين المللي نيز تأثير زيادي دارد.

بر اين اساس، آينده انقلاب اسلامي نيز چنين به نظر مي رسد. به ويژه اينكه، انقلاب اسلامي ماهيت ايدئولوژيكي و آرمان خواهانه بيشتري نسبت به ديگر انقلاب ها دارد.۱

 

مقابله با دین و تلاش برای منزوی کردن ارزشهای دینی

 

از دیگر اقدامات دشمنان انقلاب و اصولاً مهم ترین هدف آنان در استحاله فرهنگی، ضدیت با اسلام و مقابله با دین محوری می باشد.

 

آنها تمامی تلاش خود را به کار می برند تا به هر صورت ممکن، دین و ارزشهای مورد قبول امت اسلامی را منزوی کنند. در حقیقت این اقدام استکبار جهانی به سرکردگی آمریکایی ها و صهیونیست ها، نوعی عکس العمل آنها در برابر ناکامی ها و حقارت هایی است که در مقاطع مختلف، از ناحیه دین و تجلی آن در عرصه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، متحمل شده اند.

استعمارگران در قضیه تحریم استعمال تنباکو، قدرت و نفوذ فتوای چند کلمه ای مرحوم، حضرت آیةالله العظمی میرزای شیرازی (ره) را که از پشتوانه هزار و چند صد ساله دینی برخوردار بود، مشاهده کردند و با وجود آن قدرت، بیشتر به اندیشه مقابله با دین پرداختند.

در جریان مشروطیت نیز هنگامی که مردم مسلمان ایران به رهبری روحانیت قیام کردند، بار دیگر، استعمارگران قدرت لا یزال دین را در هدایت توده های مردم مشاهده نمودند.

دشمنان اسلام همواره در طول تاریخ معاصر این سرزمین، شاهد آن بوده اند که هر جا پرچم آزادگی و مبارزه با ظلم و استعمار برافراشته شده پشتوانه آن، قدرت دینی و ارزشهای دینی حاکم بر جامعه بوده است و علمدار این مبارزه نیز علمای اسلام بوده اند .

سرانجام در بزرگترین معجزه قرن یعنی شکل گیری، پیروزی و تثبیت انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (قدس سره)، ابرقدرت ها بار دیگر هراس تاریخی از تجلی دین در عرصه های گوناگون را با تمام وجود احساس کردند. بنابراین مقابله با دین و تلاش برای منزوی کردن ارزشهای دینی، یکی از بدیهی ترین راهکارهای آنان در مقابله با انقلاب اسلامی می باشد.

 

پاتریک کلاوسون رئیس تحقیقات مؤسسه سیاست های خاور نزدیک واشنگتن می گوید: جمهوری اسلامی یک خطر عقیدتی به حساب می آید که نمی توان آن را سبک شمرد.

 

بهزاد کریمی یکی از عناصر ضد انقلاب، در بیان ضدیت با ارزشهای دینی و نشانه گرفتن دین به عنوان یک هدف استراتژیک، می گوید: فقاهتی باید برود تا جامعه دوباره بر روال و مدار رشد و ترقی قرار بگیرد، در چارچوب فقه نمی شود رشد کرد.

بر همین اساس، بدون شک تمامی دشمنی آمریکایی ها، صهیونیست ها و کشورهای غربی با جمهوری اسلامی ایران، به خاطر محور قرار گرفتن دین در نظام اسلامی ایران می باشد و این همان نکته ای است که مقام معظم رهبری حضرت آیه الله العظمی خامنه ای تصریح فرمودند: عمده دشمنی آمریکا با ایران اسلامی به خاطر… تمسک به اسلام است .

هدف استکبار جهانی، در مواجهه با ایران اسلامی فقط اسلام است و هیچ مسأله ای دیگر در میان نیست.  والله که آمریکا از هیچ چیز ملت ایران به قدر مسلمان بودن و پایبندی به اسلام ناب محمدی (ص) ناراحت نیست.

 

اشاعه فساد، ابتذال و بی بند و باری

 

پرورش روح انسان بدون محدود کردن شهوات امکان پذیر نیست؛ وقتی انسان شهواتش عنان گسیخته باشد، همانند بهایم و حیوانات می شود و در این صورت، رشد انسانی برای رسیدن به کمالات وجود نخواهد داشت و لذا دین، خصوصاً اسلام، برای ارضای شهوات ضابطه، قاعده، حدود و قیود تعیین کرده است.

 

بنا بر این یکی از راههای آسان و ساده مبارزه با نقش دین در یک جامعه عبارت است از، باز کردن راه عنان گسیختگی شهوات، یعنی همان کاری که انگلیسی ها در ادوار گذشته در ممالک اسلامی انجام دادند و جوانان را در عالم فساد و می گساری غرق کردند. همفر جاسوس انگلیسی در ممالک اسلامی - در خاطرات خود که توسط وزارت مستعمرات انگلیس تهیه شده، راههای نابود سازی عوامل نیرومند مسلمانان را در بیست و سه بند خلاصه می کند و تأکید می کند که مطابق پیش بینی این رساله پس از یک قرن، نام اسلام از عرصه جهان برچیده خواهد شد و تنها اسمی از آن برجای می ماند که خلاصه بندهای آن که در سال 1710 میلادی تدوین شده است عبارتند از:

ترویج شرابخواری، قمار، فساد، شهوترانی، ترغیب به زیر پا نهادن دستورات اسلام و سرکشی از اوامر و نواهی آن، نفوذ در خانواده ها و تیره نمودن روابط بین فرزندان و والدین، به طوری که زیر بار تربیت و نصیحت والدین خود نروند و به سمت فرهنگ استعماری هدایت شوند و در نهایت جوانان را از حوزه نفوذ عقاید دینی خارج و ارتباطات آنان را با علما قطع نماید، ایجاد شک در وجوب عبادت و موارد دیگر.

 

حضرت آیه الله العظمی خامنه ای رهبر معظم انقلاب در این خصوص می فرمایند: دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط، فساد و فحشا، سعی می کند جوان های ما را از دست ما بگیرد. کاری که از لحاظ فرهنگی دشمن می کند، نه تنها یک تهاجم فرهنگی، بلکه باید گفت یک شبیخون فرهنگی، یک غارت فرهنگی و یک قتل عام فرهنگی است. امروز دشمن دارد این کار را با ما می کند.

 

و در فرازی دیگر می فرمایند:

اگر شما ملت و عناصر فرهنگی، خدای نخواسته بیدار نباشید، صدای فرو ریختن ارزشهای معنوی که ناشی از تهاجم پنهان و زیرکانه دشمن است، هنگامی در می آید که دیگر قابل علاج نیست. اینکه کسی بتواند جوانی را در اوج نیروی جوانی فاسد کند، کار مشکلی نیست، به خصوص اگر مفسدین تشکیلاتی هم داشته باشند و الان دشمن دارد این کار را می کند… جوان وقتی دچار شهوترانی می شود، ایمان خود را از دست می دهد. در اوایل کار حتی گریه می کند، اما به تدریج او را از راه به در می کنند. دشمنان بچه های مدرسه ای و بچه های دبیرستانی و حتی راهنمایی ما را همینطور فاسد می کنند.

 

در خبرنامه سازمان تبلیغات اسلامی چنین آمده است: رغبت زیادی که اخیراً برخی از دانش آموزان نسبت به جمع آوری تمبرهای زمان طاغوت از خود نشان داده اند و خرید و فروش آنها به قیمت گزاف در بوتیک ها و حتی بعضی میوه فروشی ها و دست فروشان، نمونه دیگری از تلاش برای احیاء فرهنگ منحط گذشته است.

دشمنان انقلاب اسلامی و مخالفین ارزشهای دینی با بهره گیری از ابزار و فن آوری تبلیغاتی و توسل به مدگرایی (مد مو، لباس، کفش و…)، سبک های موسیقی، ترویج و ترغیب به روابط دختر و پسر، الگو قرار دادن عناصر فاسد، مبتذل و غیر موجه ، توزیع و استعمال مواد مخدر، پخش عکس های مستهجن و زننده، انتشار کتب داستان و رمان های پوچ ، توزیع نوارها و دیسکت های مبتذل و… در نهایت با اشاعه فساد، ابتذال و بی بند و باری قصد دارند مقابله جدی با دین و ارزشهای اسلامی داشته باشند که متأسفانه تا حدودی نیز موفق به این امر شده اند.

 

گلنوش خالقی از عناصر مخالف نظام در مصاحبه ای تحت عنوان “من از راه کوبنده موسیقی به مبارزه برخاسته ام” می گوید: برای من، تشکیل ارکستر یک قدم برای مبارزه است، میان خود و چریک مبارزی که اسلحه بدست دارد فرق نمی بینم، هر دو اسلحه داریم و آماده نبردیم، هدف اصلی مقاومت است، جنگ است، نه ارائه موسیقی عالی.

 

جالب توجه است که، نشریه دنیای سخن یکی از اشاعه دهندگان تفکرات و نظرات خانم گلنوش خالقی (که در خارج از کشور به سر می برد) می باشد.

 

 شکستن قداستها، و حرمتها و هجمه به اعتقادات مذهبی

 

یکی دیگر از تاکتیکهای مخالفین و معاندین حکومت دینی، شکستن قداستها و حرمتها و هجمه به اعتقادات مذهبی می باشد.

در این راستا یکی از عناصر ارتجاع روشنفکری در کتاب خود می نویسد: این تعریف که معصوم هیچ خطایی و گناهی نمی کند، با سیمای انبیاء در قرآن مغایر است.

نشریه سینما ورزش نیز ضمن توضیح داستان فیلم “راجا هندوستانی” (فیلمی که توأم با ابتذال است) زندگی بازیگران این فیلم را به زندگانی حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) تشبیه می نماید.

همچنین تحریف، ارائه قرائتهای التقاطی و به اصطلاح عقلانی از اعتقادات مذهبی نیز یکی از دیگر روشهای مقابله با دین و حاکمیت ارزشهای دینی می باشد.

 

سرکرده نهضت به اصطلاح آزادی در جلسه این گروهک به مناسبت عاشورا اظهار می دارد: آنها (لشکریان یزید) هم مسلمان بودند، منتها مسلمانی احساسی و قضیه عاشورا هم از منظر خشونت مهم است، نه از باب مسائل سیاسی وی مدعی گردید: جنگیدن عبیدالله ابن زیاد با امام حسین (ع) بخاطر این بود که عبیدالله پول گرفته بود مسجد بسازد و برای همین با امام حسین (ع) جنگید.

 

به موازات این اقدام دشمنان نظام مقدس اسلامی، اکبر گنجی در مقاله ای با عنوان “خون به خون شستن محال آمد محال” ضمن القاء این موضوع که ریشه شکل گیری نهضت کربلا خشونت بوده، با برداشتی نسبی انگاری از این حماسه عظیم می نویسد: … خشونت فرزند خشونت است و درخت خشونت میوه ای جز خشونت به بار نمی آورد.

وی با نادیده انگاشتن تقابل حق و باطل در این مقاله، مدعی می گردد اگر در جنگهای احد، خندق، بدر و صفین پیامبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع) کفار، مشرکین و منافقین را به هلاکت نمی رساندند، واقعه کربلا بوجود نمی آمد. ۲

 

نتیجه استحاله فرهنگی 

شما دیدید امریکا در مسأله‌ی انتخابات ما ناشرافتمندانه عمل کرد. حرکتی که در مقابل انتخابات و برای سوءاستفاده‌ی از انتخابات انجام دادند، خارج از همه‌ی قواعد انسانی و قواعد ارتباطات بین‌المللی بود؛ اما شکست خوردند. آنچه در ایران اتفاق افتاد، درست نقطه‌ی مقابل چیزی است که آنها میخواستند.

شکست بزرگتر امریکاییها در میدانی است که امروز آراسته‌اند؛ و آن عبارت است از تلاش برای استحاله‌ی نظام جمهوری اسلامی. آنها میخواهند با ابزارهای سیاسی، با ابزارهای فرهنگی و با دست‌نشاندگان فرهنگی و سیاسی، نظام اسلامی را از حقیقتش، از روحش و از هویت واقعیاش تهی کنند؛ و این هم شکست خواهد خورد؛ و این بزرگترین شکست امریکا از شما عزیزان مؤمنِ جوان در نیروهای بسیج است.۳ 

 

 

۱_ موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ( ره)

۲_ مرکز غدیر 

۳_Khomeini.ir

   یکشنبه 30 دی 1397


فرم در حال بارگذاری ...

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 721
  • دیروز: 401
  • 7 روز قبل: 4963
  • 1 ماه قبل: 24946
  • کل بازدیدها: 841446
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 11
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 23
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 19
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1