« نصیحت امام صادق علیه السلام به جوان کوفیدعا برای دور شدن از شر مزاحم در زندگی »

دیدن خدا ….

 

 دیدن خدا

 

نقل است که یکی پیش امام صادق علیه السلام آمد و گفت : خدای را به بنمای . گفت ؛ آخر نشنیده ای که موسی را گفتند« لن ترانی» . گفت : آری ! اما این ملت محمد صلی الله است که یکی فریاد می کند «رأی قلبی ربی  » دیگر نعره می زند که « لم اعبد ربأ لم اره » .

 

صادق علیه السلام گفت : او را ببندید و در دجله اندازید ، او را ببستند و در دجله انداختند ، آب فروبرد ، باز برانداخت . مرد گفت : یا ابن رسول الله الغیاث الغیاث .

 

صادق علیه السلام گفت : ای آب فرو برش ، باز برآورد ، مرد گفت :یا ابن رسول الله الغیاث الغیاث . 

 

صادق علیه السلام گفت ؛ فرو بر . همچنین چند بار آب را می کفت فرو بر ، که فرو می بر چون بر می آورد می گفت :یا ابن رسول الله الغیاث الغیاث . چون از همه نومید شد و وجودش همه غرق شد و امید از خلایق منقطع گردید این نوبت که آب او را برآورد گفت : الهی الغیاث الغیاث . 

 

صادق علیه السلام گفت : حق را دیدی ؟

مرد گفت : تا دست در غیب می زدم در حجاب بودم چون به کلی پناه به او بردم و مضطر شدم روزنه ای درون دلم گشوده شد آنجا را نگریستم و آنچه را می جستم دیدم . و تا اضطرار نبود آن نبود که « امن یجیب المضطر اذا دعاه » 

 

صادق علیه السلام گفت : تا صادق می گفتی کاذب بودی اکنون آن روزنه را نگاه دار که جهان خدای بدانجافروست .

و گفت : هر که گوید خدای بر چیزیست یا در چیزیست یا از چیزیست او کافر است ..

 

 

دیده شده در کتاب تذکره الاولیا ، فرید الدین عطار نیشابوری ، مصحح احمد آرام ، نشر پاکتاب ، باب اول ، ص ۳۴ .

   سه شنبه 27 تیر 1396


فرم در حال بارگذاری ...