« ۱۳ آبان چه روزیست ؟تنها راه مقابله با آمریکا ایستادگی است »

شعر اربعین

 

شعر اربعین


ای حامیان مکتب هل من معین سلام
جاماندگان قافله اربعین سلام

 

قومی پیاده بر حرم یار می روند
حسرت کشان قبر امام مبین سلام

 

زینب چه کرده با دل مشتاق شیعیان
گویند زائران همه، بانوی دین سلام

 

زینب اگر نبود شکوهِ شرف نبود
او را دهد فرشته ز عرش برین سلام

 

زینب اگر نبود کنون کربلا نبود
ازاو به ما رسیده شکوه آفرین سلام

 

آداب اربعین و زیارت نوشته شد
زینب به شه چو داد به صوت حزین سلام

 

اسلام را سلام جهت دار زنده کرد
لبیک بود معنی آن بهترین سلام

 

زینب مرام باش که تا مکتبی شوی
لبیک یاحسین بگو زینبی شوی

 

ای عاشق ولا همه دم “یاحسین"بگو
سرباز کربلا همه دم “یاحسین” بگو

 

فریاد تو به خرمن وهّابی آتش است
کن آتشی به پا همه دم “یاحسین” بگو

 

ازعاشقان باشرف بیست میلیونی
بشنو همین ندا همه دم “یاحسین” بگو

 

هرماه ما محرم و هرشهر کربلاست
کن دین خود ادا همه دم “یاحسین” بگو

 

فریاد یاحسین شهیدان شنیدنی است
با لشگر خدا همه دم “یاحسین” بگو

 

آنانکه پیروان وفادار زینبند
گویند ازوفا همه دم “یاحسین” بگو

استاد کلامی زنجانی

 

 


کو به کو، موکب به موکب، سوی جانان می رویم
همقدم، همدل، هم آوا، با شهیدان می رویم

 

ما ز بالا بوده ایم و سوی بالا می رویم
با همان عهد ازل با دست پیمان می رویم

 

از نجف تا کربلا، از کربلا تا قدس را
ما به امر حضرت پیر جماران می رویم

 

غزه، سوریه، یمن، لبنان و هرجای دگر
می شود آزاد چون با نور ایمان می رویم

 

دشمن ملعون اگر دارد سر جنگ و ستیز
ما به نام نامی حیدر به میدان می رویم

 

آخرش این روضه ها را ما جهانی می کنیم
ما به بوی پیرهن، تا قلب کنعان می رویم

 

عادت ایرانیان پابوس سلطان رفتن است
قبل هر کرببلا پابوس سلطان می رویم

 

چشم تر داریم اگر، مدیون لطف فاطمه است
ما از این هیئت به آن هیئت پریشان می رویم

 

خواهرت گریه کنان امد کنار پیکرت
ما پیاده اربعین با چشم گریان می رویم


امیرحسین محمود پور


 

 

چشم های نجیب را بشناس
در غلامی حبیب را بشناس

 

ملک ری مال بچه های علیست
بن زیاد و فریب را بشناس

 

با وهب با حسین بالا باش
رازهای صلیب را بشناس

 

امتحان کن دوای تربت را
وَ فقط این طبیب را بشناس

 

در کرامات عشق دقت کن
معجزات عجیب را بشناس

 

کربلا را پیاده تجربه کن
روضه از راه شیب را بشناس

 

از سر شیب تا ته گودال
ناله های غریب را بشناس

 

توی گودال ابتدای همه
شاه شیب الخضیب را بشناس

 

صورتت را به خاک زینت کن
بعد ، خد التریب را بشناس

 

مادرش روضه خوان که شد حسِّ_
_آه، یابن الشبیب را بشناس

 

روضه فاطمه تمام که شد
مستی از عطر سیب را بشناس

ایمان کریمی

 

 

عشق آغاز می شود ساده
اربعین، ابتدای یک جاده

 

استجابت شده دعایی که
مادرم کرده بین سجاده

 

موکب عشق، تیر شصت و نهم
چای شیرین تازه دم داده

 

شب جمعه حوالی دو حرم
آن خیابان خارق العاده

 

با تمامی مست ها گفتم
لک لبیک حضرت باده

 

و نریمان دوباره می خواند
ته گودال مادر افتاده

 

ته گودال مادر افتاده
مادری پشت یک در افتاده

 

نه،نرو سمت کوچه ها شاعر
بین آن کوچه حیدر افتاده

 

نه، نرو سمت کوچه ها برگرد
گذرت سوی دیگر افتاده

 

صحبت از ظهر روز عاشوراست
ظهر روزی که اکبر افتاده

 

آه ای شمر، کربلا لرزید
تا به دست تو خنجر افتاده

 

و نریمان دوباره می خواند
ته گودال مادر افتاده

محمدجواد مهدوی

   پنجشنبه 11 آبان 1396


فرم در حال بارگذاری ...

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 871
  • دیروز: 776
  • 7 روز قبل: 8109
  • 1 ماه قبل: 41592
  • کل بازدیدها: 881689
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 11
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 29
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 18
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1