جلسه درس اخلاق آیت الله جوادی آملی (1397/07/05)

 

 

شعار رسمي ما شيعيان در عرض ارادت به خاندان همين دو جمله است: يکي جنبه عبادي و تقرّب «إلي الله» دارد که با خدا رابطه‌مان را در گراميداشت نهضت سالار شهيدان(سلام الله عليه) حفظ کنيم و ثواب ببريم. دوم تحکيم پيوند ما با جامعه بشري است که خونخواهي سالار شهيدان(سلام الله عليه) را تا قيامت حفظ بکنيم. «ثار»؛ يعني خونبها.

 

ما در جمله دوم به يکديگر عرض مي‌کنيم و از ذات اقدس الهي مسئلت مي‌کنيم که آن توفيق را خدا به ما بدهد که ما خونبهاي حسين بن علي را بگيريم. مستحضريد يک وقت کسي را مي‌کُشند، خونبهاي او را وليّ او را مي‌گيرد، برابر آيه: ﴿وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ سوره اسرا آیه ۳۳﴾مسئله قصاص است. اين مسئله قصاص حقّ شخصي است به اولياي دم مي‌رسد، آنها حق قصاص دارند؛ گاهي مي‌توانند قصاص کنند، گاهي مي‌توانند به مقدار تراضي طرفين تبديل ديه کنند؛ چون مستحضريد قتل عمد ديه ندارد، فقط قصاص است.

 

با تراضي طرفين مي‌توانند به مقدار ديه که بيشتر از ديه معمول است يا کمتر از ديه متعارف است يا معادل ديه. اصلاً ديه در قتل عمد نيست، اين به تراضي طرفين است. گاهي اسقاط است، گاهي عفو است، گاهي تخفيف است، گاهي تبديل به ديه؛ نه ديه مصطلح. ديه‌اي که به تراضي طرفين تأمين مي‌شود، اين حقّ شخصي است.

ماجرای کربلا آنها را که کشتند در جريان قيام مختار و امثال مختار و به هلاکت رسيدند و کسي از آنها نمانده است. ما به چه مناسبت در جمله دوم دعا مي‌گوييم، خدا آن توفيق را به ما بدهد که ما خونبهاي حسين بن علي را بگيريم؟

سالار شهيدان از آن جهت که به عنوان حسين بن علي بن ابيطالب(عليهم الصلاة و عليهم السلام) يک شخصيت حقيقي داشت، خونبهاي او مربوط به فرزندان اوست؛ اما از آن جهت که امام است، امام پدر روحاني امت است. اينکه وجود مبارک رسول گرامي(عليه و علي آله آلاف التّحية و الثّناء) فرمود: «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ»؛ يعني اگر شما امت ما هستيد، بايد شناسنامه بگيريد. آن نام و نام فاميلي و آن خصوصياتي که پدر و مادر شما گرفت، مربوط به شخصيت حقيقي شماست.

 

وقتي مکلّف و بالغ شديد، بايد شناسنامه بگيريد. ما حاضريم شما را به عنوان فرزندي قبول بکنيم، «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ»؛ بياييد فرزندان ما بشويد. آنکه وارد حوزه تشيّع نشد، شناسنامه نگرفت.

 

آنکه شيعه راستين شد شناسنامه گرفت؛ پدر واقعي او پيغمبر است، مادر واقعي او فاطمه زهرا(سلام الله عليهما) است. ما فرزندان اين خاندان هستيم. براساس آن شناسنامه‌اي که زمان بلوغ به بعد گرفتيم.

 

ما مي‌توانيم بگوييم از آن جهت که امت يک امام هستيم پدر ما را کشتند. ما موظف هستيم حق اين قصاص را «إلي يوم القيامة» بگيريم. اگر ما فرزندان پيغمبر و اهل بيت(عليهم الصلاة و عليهم السلام) هستيم؛ يعني فرزندان حق هستيم. بعضي «ابوالفضل» هستند، بعضي «ابن‌الفضل»‌اند، بعضي «اخ‌الفضل»‌اند، بعضي «ابوالحق‌«اند، بعضي «ابن‌الحق»‌اند، بعضي «اخ‌الحق»‌اند.

 

ما «ابن‌الحق» هستيم، «ابن‌العدل» هستيم، «ابن‌العقل» هستيم؛ آنها با حق و عدل و عقل مبارزه کردند. ما از آن جهت که فرزندان حق هستيم، فرزندان عدل هستيم، فرزندان عقل هستيم، حق داريم خونبهاي حق و عقل و عدل را بگيريم؛ «وَ جَعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثَأْرِهِ». اين شعار «إلي يوم القيامة» هست.

 

پس هر کس قيام مي‌کند حقي را احيا کند، باطلي را اماته کند، اين دارد خونبهاي حسين بن علي(سلام الله عليه) را مي‌گيرد، چه بداند و چه نداند.

اگر بداند که اجر مضاعف دارد، اين وظيفه ماست «إلي يوم القيامة». اگر زينب کبري(صلوات الله و سلامه عليها و علي أمها و أبيها) در شام آن سخنراني را کرد، سوگند ياد کرد فرمود: «فَكِدْ كَيْدَكَ وَ اسْعَ‏ سَعْيَكَ‏ وَ نَاصِبْ جُهْدَكَ فَوَ اللَّهِ لَا تَمْحُو ذِكْرَنَا وَ لَا تُمِيتُ وَحْيَنَا»همين است.

 

قسم به خدا نام ما زنده است. قسم به خدا تو قدرت نداري نام ما را محو کنی؛ تو يعني کسي که طرفدار باطل است. اين سخن نوراني زينب کبري(سلام الله عليها) اليوم هم جاري است؛ يعني هيچ استکباري، هيچ صهيونيستي قدرت ندارد، حق را از بين ببرد؛ چون ما حق مسلّم و حق ممثّل هستيم. گاهي از اينها تعبير مي‌کردند به قرآن ناطق، گاهي تعبير مي‌کردند به حق ناطق، گاهي به عدل مسلّم؛ اينها ناظر به مسئله امامت است، ناظر به مسئله ولايت است، ناظر به مسئله نبوت و رسالت و امثال اينهاست.

 

اينها «حقّ لايموت»؛ اينها مردني نيستند. اينکه فرمود: قسم به خدا تو نمي‌تواني نام ما را محو کني، حقّ ما را از بين ببري، نه يعني دودمان اموي و مرواني، بلکه عباسي هم که پنج قرن توانستند ائمه(عليهم السلام) را يا مقتول يا مسموم بکنند، آنها هم نتوانستند؛ لذا شما الآن هيچ قبري از ساساني، ساماني، سلجوقي، اموي، مرواني، پانصد سال حکومت عباسي اينها را نمي‌بينيد.

 

آنچه که الآن جهان را دارد اداره مي‌کند، نام مبارک اهل بيت است، حسين بن علي است. جهان با حق خلق شده است. باطل يک عاريت است. اصطلاحي اهل معرفت دارند مي‌گويند: «حق مخلوق به»! يک حق مطلق هست که ﴿ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ﴾[۱] اين حق مطلق مقابل ندارد. نه اينکه باطل در مقابل حق است.

 

اين حق، يعني هستي محض، در قبال هستي محض، عدم است. آن حقّي که مقابل دارد فيض خدا و فعل خداست، فعل خدا حق است؛ برخلاف فعل خدا رفتار کردن باطل است.

 

خداي سبحان فرمود: ما کلّ اين عالم را با يک مصالح خاص خلق کرديم. از اين حق به عنوان «حق مخلوق به» ياد مي‌کنند. مي‌گويند: ﴿خَلَقَ السَّماوَاتِ وَ الأرْضَ بِالْحَقِّ﴾؛[۲] يعني اگر يک مهندس، يک معمار بگويد من اين بِنا را، اين ديوار را با چه مصالحي ساختم؟ مي‌گويد اين را با سيمان ساختم يا با آهن ساختم يا با سنگ ساختم. خدا مي‌فرمايد کلّ اين نظام مصالح ساختماني آن حق است: ﴿خَلَقَ السَّماوَاتِ وَ الأرْضَ بِالْحَقِّ﴾. اين اصطلاح «حق مخلوق به» از قرآن گرفته شده و تعبيرات قرآن در اين زمينه کم نيست. اگر مصالح ساختماني حق بود، باطل برنمي‌دارد. هيچ ممکن نيست بطلان در نظام عالم جا داشته باشد.

اين مي‌شود زبدي که آب‌برد است. کسي اين زبد و کف آب را از بين نمي‌برد. اين با خروش آب خودش از بين مي‌رود. «جُفاء» يک کلمه مشتق نيست که فعل ماضي و مضارع داشته باشد. فرمود: ﴿فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً﴾.[۳] اين آب‌بُرد را مي‌گويند «جُفاء». فرمود اين ساختار با مصالح ساختماني حق خلق شده است، آن وقت باطل چه جايي دارد؟

اگر کسي ـ خداي ناکرده ـ در بطلان باطل ترديد دارد، براي اينکه ساختمان خلقت را نشناخت. آنکه اين عالم را آفريد تشريح کرد، فرمود من با مصالح ساختماني حق آسمان و زمين و انسان و فرس و بقر و دريا و صحرا را خلق کردم، با اين مصالح ساختم. اگر کسي خواست اين را از بين ببرد، بايد با حق بجنگد.

 

در بيانات نوراني ائمه(عليهم السلام) است که «مَنْ صَارَعَ الْحَقَّ صَرَعَه»؛هر کس با حق در بيفتد، «مصارعه»؛ يعني کُشتي؛ هر کس با حق کشتي بگيرد، پشت او به خاک مي‌افتد. «مَنْ صَارَعَ الْحَقَّ صَرَعَه»‏؛ يعني حق او را به زمين مي‌زند. بنابراين وجود مبارک حسين بن علي مي‌شود قرآن ناطق، مي‌شود عترت ناطق، مي‌شود سنّت ناطق و به حق قيام کرده است، هيچ ترديدي در حقانيت او نبود و چون با حق و به حق قيام کرده است، مناسب با ساختار نظام خلقت است و مي‌ماند.

 

آن کس که خواست با اين حق به نبرد قيام بکند، همان بيانات زينب کبري(سلام الله عليها) است که فرمود: قسم به خدا نمي‌تواني نام ما را محو کني؛ چون ما با ساختار خلقت عالم قيام کرده‌ايم، ما به حق قيام کرده‌ايم. بنابراين اين جمله اوّل يک امر عبادي است براي ثواب بردن که «أَعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَنَا [و اُجوركم] بِمُصَابِنَا بِالْحُسَيْنِ(عليه السلام)». اما دوم تفسير عاشوراست، تحقيق عاشوراست، قيام عاشوراست، حفظ قيام عاشوراست، حسين بن علي پدر ماست، ما فرزندان حسين بن علي هستيم. تنها شيعه بودن به اين نيست که مثلاً نام مبارک حضرت را ببريم و او را دور از خود بداريم. نخير! ما واقعاً فرزندان حسين بن علي هستيم، ما قبول کرديم که «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ» را، امامت آنها را و ولايت آنها را پذيرفتيم.

 

آنها پدران ما بودند، پدران ما هستند، پدر ما را شهيد کردند، ما حق داريم قصاص خون پدرانمان را از باطل‌گراياني که يزيديان عصرند، امويان عصرند، مروانيان عصرند بگيريم. اين توفيق را اميدواريم ذات اقدس الهي از ما نگيرد و بر ملّت بزرگوار ما که در اين زمينه انقلاب کرد و نظامي به بار آورد، شهدايي داد، دفاع مقدسي داد، دفاع از حرم داد، مدافعان حرم تربيت کرد، اين را «إلي يوم القيامة» حفظ بکند.

 

[۱] . سوره لقمان، آيه30.

[۲] . سوره تغابن، آيه3.

[۳]. سوره رعد، آيه17.

   سه شنبه 10 مهر 13972 نظر »

دومین جلسه درس اخلاق

 

 

حجت‌الاسلام موسوی استاد حوزه علمیه، در دومین جلسه درس اخلاق حوزه علمیه کوثر با موضوع «نقش حادثه عاشورا در ادامه راه انقلاب» به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: صفت انقلابی گری و سلحشوری انسان را احیا می‌کند.

 

وی افزود: مهم‌ترین ویژگی شخصیتی امام حسین(ع) سلحشوری و انقلابی گری است با همین صفت سلحشوری بود که حضرت برای حفظ اسلام بایزید بیعت نکردند و مرگ باعزت را به زندگی با ذلت ترجیح دادند.

 

انقلابی گری و سلحشوری انسان را به اوج کمال می‌رساند حجت‌الاسلام موسوی بابیان اینکه انقلابی گری و سلحشوری انسان را به اوج کمال می‌رساند، ابراز کرد: شهدای کربلا افرادی بودند که روحیه انقلابی داشتند برای همین شهادت را با همه وجود انتخاب کردند، آنان روحیه انقلابی گری را از وجود مقدس امام حسین(ع) دریافت کرده بودند.

 

استاد حوزه علمیه درباره قیام عاشورا، اظهار داشت: قیام عاشورا از دو بخش قیام به سیف و قیام به لسان تشکیل می‌شود قیام به سیف تا ظهر عاشورا و قیام به لسان بعد از شهادت شهدای کربلا توسط حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) صورت گرفت.

 

وی ادامه داد: خطبه‌های آتشین و شجاعانه حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) همه بیانگر وجود روحیه انقلابی گری آن بزرگان است و این نشان می‌دهد که این روحیه انقلابی از وجود مقدس امام حسین(ع) به تمام اطرافیان ایشان نیز انتقال داده شده است.

 

انقلاب اسلامی و روحیه انقلابی گری ریشه در نهضت عاشورا دارد حجت‌الاسلام موسوی با تأکید بر اینکه انقلاب اسلامی و روحیه انقلابی گری ریشه در نهضت عاشورا دارد، عنوان کرد: امام راحل فرمودند: این ظلم است که انقلاب را جدای از عاشورا بدانیم؛ انقلابی گری بیانگر جاری بودن روحیه عاشورایی در وجود انسان‌ها است.

 

استاد حوزه علمیه ادامه داد: در فتنه ۸۸ وزارت خارجه آمریکا اعتراف کرد که ما این فتنه را به‌گونه‌ای طراحی کرده بودیم که می‌توانست نظام را نابود کند؛ در این فتنه همه دشمنان داخلی و خارجی تحت لوای یک پرچم قرار گرفتند و علیه انقلاب متحد شدند تا با کمک هم انقلاب اسلامی را ساقط کنند این فتنه ادامه داشت تا اینکه در روز عاشورا مردم با شعار «لبیک یا حسین(ع)» این فتنه را خنثی کردند.

 

وی افزود: واقعه کربلا موتور محرک همه حرکت‌های انقلابی در برابر استکبار جهانی است؛ بنابراین ما باید روحیه انقلابی گری را در اشعار و هیئات حسینی تزریق و تقویت کنیم تا با تقویت این روحیه در برابر هجمه‌های دشمن مقاوم و غیر قابل نفوذ باشیم.

 

حجت‌الاسلام موسوی وجود روحیه انقلابی گری و تفکر انقلابی را یکی از مطالبات جدی رهبری بیان کرد و گفت: همه هراس و واهمه دشمنان با نظام جمهوری اسلامی ایران وجود همین روحیه انقلابی گری است.

 

امروز مدافعان حرم سنبل روحیه انقلابی گری و تفکر انقلابی است ازاین‌رو دشمنان مدام به تخریب شهدای مدافع حرم می‌پردازند.

 

fatf بزرگ‌ترین ضربه به ملت و روحیه انقلابی گری ایران است استاد حوزه علمیه با تأکید بر اینکه طلاب باید مبلغ روحیه انقلابی گری و سلحشوری باشند، گفت: fatf بزرگ‌ترین ضربه به ملت و روحیه انقلابی گری ایران است، ملتی که با دست خودمحور مقاومت خودش را به دشمن بدهد چیزی برایش باقی نخواهد ماند.

 

امروز با تقویت روحیه ولایتمداری می‌توان روحیه انقلابی گری را حفظ و تقویت کرد.

 

وی افزود: امروز برخی مسؤولان برای اینکه بتوانند با آمریکا مذاکره کنند همه مشکلات کشور را به رهبر معظم انقلاب ربط می‌دهند و می‌گویند رهبری اجازه مذاکره نمی‌دهند تا ما بتوانیم این مشکلات را برطرف کنیم زمانی هم که در مذاکرات شرکت می‌کنند با وقاحت تمام با این ادبیات که همه مذاکرات با اجازه رهبری صورت گرفته با مردم سخن می‌گویند درحالی‌که اگر با اجازه رهبری بوده چرا بندهایی که معظم له فرمودند در برجام ذکر نشده بود.

 

متأسفانه دستانی پس پرده هستند تا نظام را مقصر ناکارآمدی دولت بیان کنند.

 

حجت‌الاسلام موسوی بابیان اینکه مشکلات اقتصادی کشور ربطی به برجام ندارد، عنوان کرد: همه مشکلات اقتصادی کشور داخلی و باهدف تضعیف نظام صورت می‌پذیرد.

 

 

قسمتی از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید یاسر موسوی  در مدرسه علمیه کوثر ورامین منتشر در خبرگزاری رسا 

   دوشنبه 9 مهر 1397نظر دهید »

دستور العمل عارف بزرگ نخودکی جهت رسیدن به ثروت عظیم ورسیدن به مقام به دست آوردن اعتبار بسیار

 

ماجرا به نقل از فرزند آیت الله شبیری زنجانی از زبان پدر بزرگوارشان این‌گونه نقل می‌شود که :

در سفری که امام خمینی(ره) و پدرم برای زیارت به مشهد مقدس رفته بودند امام در صحن حرم امام رضا (ع) با سالک الی الله حاج حسنعلی نخودکی مواجه می‌شوند.  امام امت (ره) که در آن زمان شاید در حدود سی الی چهل سال بیشتر نداشت وقت را غنیمت می شمارد و به ایشان می‌گوید با شما سخنی دارم.

 

حاج حسنعلی نخودکی می‌گوید: من در حال انجام اعمال هستم، شما در بقعه حر عاملی (ره) بمانید من خودم پیش شما می‌آیم. بعد از مدتی حاج حسنعلی می‌آید و می‌گوید چه کار دارید؟ امام (ره) خطاب به ایشان رو به گنبد و بارگاه امام رضا (علیه‌السلام) کرد و گفت: تو را به این امام رضا، اگر (علم) کیمیاداری به ما هم بده؟

 

حاج حسنعلی نخودکی انکار به داشتن علم (کیمیا) نکرد بلکه به امام (ره) فرمودند: اگر ما «کیمیا» به شما بدهیم و شما تمام کوه و دشت را طلا کردید آیا قول می‌دهید که به جا استفاده کنید و آن را حفظ کنید و در هر جایی به کار نبرید؟

 

امام خمینی (ره) که از همان ایام جوانی صداقت از وجودشان می‌بارید، سر به زیر انداختند و با تفکری به ایشان گفتند: نه نمی‌توانم چنین قولی به شما بدهم.

 

حاج حسنعلی نخودکی که این را از امام (ره) شنید رو به ایشان کرد و فرمود: حالا که نمی‌توانید «کیمیا» را حفظ کنید من بهتر از کیمیا را به شما یاد می‌دهم و آن این که:

 

بعد از نمازهای واجب یک بار آیه الکرسی را تا «هو العلی العظیم» می‌خوانی.

و بعد تسبیحات فاطمه زهرا سلام الله علیها را می‌گویی.

و بعد سه بار سوره توحید «قل هو الله احد» را می‌خوانی.

و بعد سه بار صلوات می‌گویی: اللهم صل علی محمد و آل محمد

و بعد سه بار آیه مبارکه: وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا؛ (سوره طلاق آیه 2 و 3) را می‌خوانی که این از کیمیا برایت بهتر است.

 

معاونت تهذیب حوزه

   جمعه 6 مهر 13973 نظر »

من از اشکی که میریزد ز چشم یار میترسم 

 

 

من از اشکی که میریزد ز چشم یار میترسم

از آن روزی که مولایم شود بیمار میترسم!

همه ماندیم در جهلی شبیه عهد دقیانوس

من از خوابیدن مهدی درون غار میترسم!

رها کن صحبت یعقوب و کوری و غم و فرزند

من از گرداندن یوسف سر بازار میترسم!

همه گویند این جمعه بیا اما درنگی کن

از اینکه باز عاشورا شود تکرار میترسم!

سحر شد آمده خورشید اما آسمان ابریست

من از بی مهری این ابرهای تار میترسم!

تمام عمر خود را نوکر این خاندان خواندم

از آن روزی که این منصب کنم انکار میترسم!

طبیبم داده پیغامم بیا دارویت آماده است

از آن شرمی که دارم از رخ عطار میترسم!

شنیدم روز وشب از دیده ات خون جگر ریزد

من از بیماری آن دیده خونبار میترسم!

به وقت ترس و تنهایی،تو هستی تکیه گاه من

مرا تنها میان قبر خود نگذار، میترسم!

دلت بشکسته از من،لکن ای دلدار رحمی کن

که از نفرین و از عاق والدین بسیار میترسم!

هزاران بار من رفتم،ولي شرمنده برگشتم

ز هجرانت نترسیدم ولی این بار میترسم!

 

مهدی بقایی

   دوشنبه 12 شهریور 13971 نظر »

حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره:

 

خدا نکند حرام در نزد انسان زینت داده شود. این بیماری قلبی است که انسان بدان مبتلا می شود. و با وجود راه‌های حلال که نیازش را برآورده می‌کند خود را به حرام گرفتار می‌نماید! انسان می‌تواند به اختیار خویش، هم‌نشین سلمان، و یا ابوجهل گردد.۱

 

دوستان ما ناراحت نیستند

حاج محمدعلی فشندی ره هنگام تشرف به محضر حضرت صاحب عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف عرض می‌کند: مردم دعای توسل می‌خوانند و در انتظار شما هستند و شما را می‌خواهند، و دوستان شما ناراحتند. حضرت می‌فرماید: دوستان ما ناراحت نیستند!‌‌‌ ۲

 

کم بخور به ما نزدیک میشوی

درباره مقدار خوردن در روایات آمده است: «وقتی که گرسنه شدی، بخور» اگر انسان گرسنه باشد، نان خالی هم برای او لذیذ است، لذت طعام را صائمین می‌دانند.۳

 

 

۱_ در محضر بهجت، ج١، ص ٢٩٨

۲_در محضر بهجت، ج۲، ص۱۸۷

۳_ در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۲۶

   چهارشنبه 31 مرداد 13971 نظر »

تکذیب جمله‌ تحریف شده منتسب به رهبر انقلاب

 

در دیدار ۲۲ مرداد ۹۷ و انتشار اصل آن پیرو سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله‌العالی) رهبر معظم انقلاب اسلامی که در تاریخ ۲۲ مردادماه در جمع هزاران تن از اقشار مختلف مردم بیان شد، از آنجایی که برخی از حاضران درباره‌ی فرازی از سخنان معظم‌له دچار ابهام شدند و به دنبال آن، این فراز انعکاس تحریف شده‌ای در رسانه‌ها یافت، به اطلاع میرساند: فرمایشات معظم‌له ناظر به صدور اجازه برای مذاکرات وزیر خارجه دولت یازدهم با همتای آمریکایی‌اش بوده است.

 

رهبر معظم انقلاب اسلامی در این دیدار فرمودند:

«در قضیه‌ی برجام، بنده اشتباه کردم اجازه دادم که وزیر خارجه‌‌ی ما با آن‌ها صحبت کند، ضرر کردیم.»

 

http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=40276

   پنجشنبه 25 مرداد 13971 نظر »

نماز‌ حاجت‌ روز پنجشنبه به توصیه آیت‌الله بهجت قدس‌سره

 

آیت‌الله بهجت قدس‌سره اطرافیان و شاگردان خود را بسیار به خواندن نماز روز پنجشنبه توصیه می‌کردند و می‌فرمودند: «آیت‌الله سید مرتضی کشمیری هر وقت این نماز را می‌خواند، هدیه‌ای برای او می‌رسید».

 

شیوه خواندن نماز از کتاب جمال‌الاسبوع سیدبن‌طاووس چهار رکعت (دو نماز دورکعتی)

۱_ در رکعت اول بعد از حمد ۱۱بار سورۀ توحید

۲_ در رکعت دوم بعد از حمد ۲۱بار سورۀ توحید

۳_ در رکعت سوم بعد از حمد ۳۱بار سورۀ توحید

۴_ در رکعت چهارم بعد از حمد ۴۱بار سورۀ توحید

۵_ بعد از سلام نماز دوم ۵۱بار سورۀ توحید

۶_ و ۵۱بار «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد» را بخواند

۷_ و سپس به سجده برود و ۱۰۰بار «یاالله یاالله» بگوید و هرچه می‌خواهد از خدا درخواست کند.

 

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: اگر از خدا بخواهد که کوهی را نابود کند کوه نابود می‌شود؛ نزول باران را بخواهد به‌یقین باران نازل می‌شود؛ همانا هیچ‌چیز مانع میان او و خداوند نیست؛ خداوند متعال بر کسی که این نماز را بخواند و حاجتش را از خدا نخواهد غضب می‌کند.

 

 

برگرفته از کتاب بهجت الدعا، مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله بهجت ، ص٣٨٠ ١ _۱۳۸۱

   پنجشنبه 11 مرداد 1397نظر دهید »

پیشگیری از خواب بد 

 

در روایات شیعه داریم کسی که می خواهد خواب وحشتناک نبیند قبل از خواب اجابت مزاج کند و دست ها را بشوید و مزمزه و استنشاق انجام دهد و مسواک بزند . سپس وضوی شرعی بگیرد و بعد از وضو این موارد را انجام دهد :

۱_ خواندن دعای « اللهم ان اسالک تمام الوضؤِ و تمام الصلاه و تمام رضوانکَ و تمام مغفرتکَ و تمام الجنه»

۲_ خواندن آیت الکرسی 

۳_ خواندن سه بار سوره قدر 

 

خواص سیاهدانه و طب معصومین ، نسخه های سید حسن ضیایی ، تالیف مجید و مهدی برزو ، نشر ابتکار دانش ، ص ۱۸۲

   چهارشنبه 3 مرداد 1397نظر دهید »

ذکری برای یافتن اشیا گمشده 

 

ذکر ی برای یافتن گمشده

 

 

از عارف فرزانه آیت الله بهجت (ره) سئوال شد : برای یافتن چیز دزدیده شده ویا گم شده چه باید کرد؟ ایشان فرموده بودند برای یافتن هر چه که گم شده ویا دزدیده شده اگر چه انسان باشد این ذکر را بسیار بخوانید « اصبحت فی امان الله ،امسیت فی جوار الله : در پناه خدا صبح کرد و در جوار خدا وارد شب شدم»

 

شخصی با دیگری کار داشت ، اما نه دقیقا و به درستی او را می شناخت و نه می دانست کجاست . در خانه خود نشست و آنقدر این ذکر را گفت که آن فرد مطلوب ، با پای خودش نزد او آمد .

 

 

 جناب عشق ، علی اکبر مزدآبادی ، نشر یا زهرا سلام الله  ، ص ۷۰


موضوعات: عرفا و علما, اذکار
   یکشنبه 3 تیر 13971 نظر »

حجت الاسلام عابدینی در حرم حضرت عبدالعظیم (ع)

 

احترام به قرآن

 

در کتاب المراقبات نوشته میرزا جواد آقا ملکی تبریزی نکته بسیار ظریفی آمده است که اوقات عمر و زمانهایی که انسان دارد منازل سلوک به سوی خدا هستند ، هر زمانی یک منزل است برای حرکت به سوی خدا ، فلذا انسان هر زمانی را از دست بدهیم  یک منزل را از دست داده ایم که دیگر قابل برگشت نخواهد بود . به عنوان مثال کوتاهی در ماه رمضان از دست دادن فرصتی است که غیر قابل برگشت است و ماه رمضان آینده منزل جدید است . هر منزل می خواهد انسان را به نتیجه برساند و اگر انسان کوتاهی کند به نتیجه مطلوب نخواهد رسید .

 

وقتی امام معصوم می فرماید « یابن آدم انما انت ایامٌ کلما مضی یومٌ ذهب بعضک ؛ فرزند آدم تو روزها هستی ، هر روزی که می گذرد بعضی از وجود تو رفته است و تکرار شدنی نیست .» باید این نگاه برای ما ایجاد شود که رجوع به قرآن ، رجوع به امام است و هر چقدر باور به این موضوع در درون انسان بیشتر شود ، وقتی به قرآن رجوع می کند محبتش به قرآن بیشتر می شود و وقتی محبتش به قرآن زیاد شد ، قرآن حقایق را به او بیشتر نشان می دهد .

 

این که قرآن با ما حرف نمی زند به این دلیل است که ما محبتی به قرآن نداریم . باید باور داشته باشیم که قرآن کتاب ناطق است مثل روایت امیرالمومنین که فرمود « قرآن ناطق من هستم » اگر این قرآن را با این باور مورد محبت قرار دهیم خواهیم دید که قرآن چه حقایقی را برای ما نمایان می کند . و معرفت زیاد می شود و قرآن را مثل امام معصوم زنده می بینیم .

 

باید باور کنیم که قرآن حی است و شعور دارد ، متصل است و گسسته نیست . و با قرآن مثل یک امام معصوم رفتار کنیم آن موقع میزان احترام خود به قرآن را خواهیم دانست .

 

امام در نامه ای به فرزندش می گوید « فرزندم ! با قرآن این بزرگ کتاب معرفت آشنا شو اگر چه با قرائت آن ، و راهی به سوی محبوب باز کن و تصور نکن که قرائت بدون معرفت اثری ندارد . که این وسوسه شیطان است . آخر این کتاب از سوی محبوب است برای تو و برای همه کس و نامه محبوب ، محبوب است اگر چه عاشق و محب مفاد آن را نداند .»

 

شنیده شده 

   سه شنبه 1 خرداد 1397نظر دهید »

1 ... 9 10 11 ...12 ... 14 ...16 ...17 18 19 ... 71

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 378
  • دیروز: 1459
  • 7 روز قبل: 7962
  • 1 ماه قبل: 42526
  • کل بازدیدها: 883148
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 16
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 27
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 18
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1