سه حقیقت دین
وجود مبارک حضرت رضا(ع) در شناساندن دین در روایتی که بزرگ محدثین شیعه در زمان غیبت صغری شیخ صدوق در کتاب «عیون اخبار الرضا» نقل میکند میفرماید: دین ترکیبی از سه حقیقت است. روایات اهلبیت مثل قرآن تفسیر یکدیگر است، در کتاب شریف «کافی» جلد اول امام صادق(ع) به ابوعمرو زبیری میفرمایند: اگر کسی آراستۀ به این حقایق باشد ایمانش کامل است و یکی را نداشته باشد ایمانش ناقص است؛ به توفیق خداوند اگر در این سه حقیقت اوج بگیرد ایمانش ایمان زاید است، یعنی از دیگران اضافه دارد.
بعد حضرت استناد میکنند به این آیه که خدا دربارۀ اصحاب کهف میفرماید: «إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِم» اینها یک مردم به تمام معنا مؤمنی بودند «وَ زِدْناهُمْ هُدى»(کهف، 13) من به هدایت این اصحاب کهف از جانب خودم اضافه کردم.
در آن اضافه شدن، انسان یک حال دیگری پیدا میکند، یک چشم دیگری پیدا میکند، یک گوش دیگری پیدا میکند، دلبستگی او به پروردگار عالم شدید میشود، دنیا پیش او کوچک میشود؛ لذا در هر شرایطی به حلال دنیا و به کم دنیا قناعت میکند و به قول حضرت سیدالشهدا در باطن خودش احساس غنا میکند.
اعتقاد، حقیقت اول دین
یک بخش دین امام هشتم میفرماید «اعتقاد» است. اعتقاد به چه؟ عقد یعنی چه؟ «عقد» در لغت عرب به معنای گره است، گاهی گره باز میشود و گاهی هم طوری گره زده میشود که باز نمیشود، این اعتقاد به آنچه که باید باشد باید گره باز نشدنی باشد.
سورۀ مبارکۀ حجرات «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا»(حجرات، 15) این خیلی آیۀ فوقالعادهای است. اهل ایمان در جوامع دنیا فقط کسانی هستند که خدا و پیغمبر را باور دارند و درِ این باورشان هم به روی هر شک و تردیدی بسته است.
یک مرتبه هفت میلیارد جمعیت جهان در برابرش بیدین شوند و متقلبانه به زبان علمی دین را رد کنند، اینها در دینشان تردید نمیکنند، شک نمیکنند، چرا که حقیقت مثل روز برای آنها معلوم است.
آن کسی که روز را لمس میکند جای شک کردن در روز برایش نیست، حتی اگر هفت میلیارد هم بگویند الان شب است، به آنها میخندد و میگوید این هفت میلیارد دیوانه شدهاند، این باور به روز را نمیشود از او بگیرند.
باور به خدا و باور به قیامت و باور به فرشتگان و باور به انبیا و باور به قرآن را نمیشود از مؤمن بگیرند «وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيِّينَ»(بقره، 177)
عمل، حقیقت دوم دین
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا»(حجرات، 15) یعنی یک طوری آدم باور داشته باشد که این گره را مشکلات، داغها، مصائب، گرانیها، کمبودها، خرابکاریهای دیگران باز نکند.
بعضی از آنهایی که هم لباس ما بودند، بعضی از آنهایی که ریشدار بییقه بودند، چهل سال است هر طوری توانستند خنجر به این دین زدند؛ اما آدم اینها را ببیند و تکان نخورد، هیچ حادثهای در دینش اثر نگذارد. بحث ایمان را شما عنایت دارید، هر کدام از شما به نظر پیغمبر یک عالم هستید، خیلی پروندهاش گسترده و باز است؛ این یک مطلب امام هشتم که دین یک امر بسیط نیست، خدا را دوست دارم و خداحافظ شما، اهلبیت را دوست دارم و خداحافظ، قرآن را اعتقاد دارم وحی است و خداحافظ شما، نه! این یک سوم دین است، اعتقاد (عقد) قلب و باور داشتن حقایق این پنج حقیقت این یک سوم دین است و اما یک سوم دیگرش امام هشتم میفرماید: «و العمل بالارکان». این علمای اخلاق، این کتابهای بسیار مهمی که نوشتند، چه زحمتی کشیدند این علمای علم اخلاق، میگویند که چشم و گوش و زبان و دست و شکم و غریزۀ جنسی و پا از اعضای رئیسۀ وجود انسان هستند.
امام هشتم میفرماید: یک سوم دیگر دینداری، دیندار بودن اعضایت است؛ چشم مؤمن، گوش مؤمن، دست مؤمن، شکم مؤمن، زبان مؤمن، شهوت مؤمن، پای مؤمن. اگر پای تو به تو کمک نکند که تو را داخل مجالس گناه ببرد، این پا مؤمن است. شکم به تو کمک کند لقمۀ حرام را قبول نکند و بگوید نمیخواهم. خودمان اختیاراً باید قبول نکنیم، صد میلیون است نمیخواهم، هزار میلیارد نمیخواهم، آقا من با یک نان سنگک و یک آبگوشت میسازم، این هزار میلیارد را نمیخواهم، این هزار میلیارد استفراغ کثیف شیطان است، من نمیخواهم. این یعنی چشم مؤمن باز است.
اخلاق، حقیقت سوم دین
اعتقاد یک سوم دین است؛ عمل چشم، عمل گوش، عمل زبان، عمل شکم، عمل شهوت، عمل پا، این دو سوم دین است؛ یک سوم دین هم اخلاق است. حتی خود ما که روی منبرها میگوییم به نظر خیلی از عزیزان میآید یعنی خوشرویی، یعنی زودتر سلام کن، در قیافۀ مردم عبوس نباش، نرم باش، نرم حرف بزن.
اخلاق دو بخش است: پیرایش و آرایش. پیرایش اخلاق یعنی آنچه که در باطن خدا نمیپسندد بشور و بریز دور، حسود نباش، حریص نباش، مغرور نباش، متکبر نباش، دورو نباش، بیرحم نباش، این پیرایش است. آرایش اخلاق یعنی مهر، محبت، تواضع، فروتنی، قناعت، خاکساری، اینها اخلاق است. این اخلاق است و آن عمل اعضا و جوارح بر اساس قرآن است و آن اعتقاد حضرت رضا(ع) میفرماید این دین کامل است.
تواضع مذموم کدام تواضع است؟
تواضع ناپسند و مذموم
سفارش تاکید بر تواضع و فروتنی بدان معنا نیست که تواضع در همه جا و با همه کس مورد تایید و تشویق اسلام است بلکه در مواردی به شدت از آن نهی و مذمت شده است از جمله :
1. تواضع در برابر متکبران
در منابع دینی از فروتنی در برابر فردی که خود را بزرگ می پندارد و به دیگران به دیده تحقیر می نگرد منع و نهی شده است زیرا این گونه تواضع موجب پستی و ذلت مسلمان است علاوه تواضع در برابرانسان خودبین و متکبر چه بسا عامل افزایش حالت تکبراو می گردد و چنین گمان می کند که واقعا نیز بزرگ و برتر و لایق تکریم و احترام دیگران است .
آنگهی خودداری از فروتنی در برابر متکبر موجب آن می گردد که وی به خود آید و متنبه شود و دست از کارهای ناپسندش بردارد واز بند اسارت نفس رهایی یابدازاین روی نه تنها در برابر چنین انسانی نباید تواضع کرد بلکه یکی از مواردی که تکبر برای مومنان جایز و روا شمرده شده است تکبر در برابر با متکبران است .
پیامبر اکرم (ص) :می فرماید اذا رایتم المتواضعین من امتی فتواضعوالهم رایتم المتکبرین فتکبروا علیم فان ذالک لهم مذله و صغار . ۱ آن گاه که به انسانهای مومن متواضع برخوردید با آنان تواضع کنید ولی اگر به انسانهای متکبر برخورد نمودید با آنان تکبر ورزید. زیرااین روش برای آنان خواری و حقارت می آورد.
2. تواضع در برابر کافران
کافرانسانی است حق ناپذیر که با دست خود وجدان واندیشه اش رااز نور حقیقت مرحوم ساخته و در تاریکی جهل و غفلت به سر می برد.اواز رحمت و عزت الهی به دوراست زیرا عزت از آن خدا و پیامبر و مومنان است : ولله العزه ولرسوله وللمومنین ۲ ازاین روی از هر کاری که مایه عزت ظاهری و موجب تقویت کافران گردد باید پرهیز شود.
از جمله اموری که ممکن است به کافران و دشمنان خدا عزت ظاهری واحساس بزرگی و کرامت دهد فروتنی مومنان در برابر آنان است . از وظایف اصلی مومنان راستین اظهار مودت با دوستان خدا واظهار تبری و بیزاری با کافران است .
البته پر واضح است که فروتنی و تواضع در برابر کفاراگر صرفااز نقطه نظرانسانیت به منظور جذب و هدایت و تالیف قلوب آنان باشد کاری است شایسته و چه بسا موجب هدایت آنان گردد و دلهایشان نسبت به مومنان رام گردد.
۳. تواضع با فاسقان و ظالمان
از مواردی که تواضع در آن مورد نهی قرار گرفته است فروتنی در برابر گنهکار و ستمگراست .اظهار محبت واحترام و برخورد مسالمت آمیز و متواضعانه بااین گونه انسانه موجب جرات و جسارت بیشتر آنان به گناه و فسادشان می گردد.
آنان این گونه برخوردهای انسانی را مهر تایید بر افعال ناپسند و ناروای خویش می گیرند.ازاین روی اسلام پیروان خویش رااز تواضع در برابر فاسقان و ظالمان برحذر داشته است : امرنا رسول الله (ص) ان نلقی اهل المعاصی بوجوه مکفهره ۳ علی (ع) می فرماید: پیامبر(ص) به ما دستور داد که با گناهکاران با چهره گرفته و درهم کشیده برخورد نماییم . بدینسان می یابیم که هرگونه گشاده رویی و رفتاری که به معصیت کاران و فاسقان میدان بدهد و آنان را در گناه و فسقشان تثبیت و یا تشویق نمایداز نظراسلام محکوم و مردود شمرده شده است .
4. تواضع با ثروتمندان و قدرتمندان
تواضع در برابرانسانهای مومن و دین باور یک ارزش و وظیفه انسانی واخلاقی است .این تواضع آن گاه ارزشمند خواهد بود که باانگیزه ایمان و پاکی مومنان انجام بگیرد واگرانگیزه هایی همچون : مقام مال ثروت و قدرت اجتماعی موجب این فروتنی گردد نه تنها بارارزشی نخواهد داشت که خود یک عمل ضدارزش و ناپسند به شمار خواهد آمد.از این روی در روایات اسلامی از تواضعی که براساس معیارها وارزشهای مادی افراد صورت گیرد مذمت شده است . علی (ع) می فرماید: من اتی عنیا فتواضع له لغناه ذهب ثلثادینه ۴ کسی که بر ثروتمندی وارد شود و برای دارایی اش در برابر وی تواضع کند خداوند دو سوم دینش را می برد.
دین باوران غیرتمند هرگز به صاحبان زر و زور و فرومایگان سست عقیده چشم طمع نمی دوزند و به خاطر رسیدن به مال و مقام : (حطام دنیا) واحیانا جلب مرید و پیرو فروتنی و کرنش نمی کنند واز سر عجز و مسکنت در برابر آنان با لکنت و تانی سخن نمی گویند در سخنان پیشوایان دینی آمده است : [مالی که بااظهار ذلت و پستی به دست آید خداوند خیر و برکت را از آن می گیرد و آن مال در رفع نیازمندیها کارساز نمی تواند بود و دین و دنیای او را تباه می سازد و در قیامت با قارون زراندوز محشور و به آتش افکنده می شوند] ۵
۱. جامع السعادات 1.363.
۲. سوره منافقین آیه 8.
۳. وسایل الشیعه ج 11.413.
۴. نهج البلاغه حکمت 187 الحیاه ج 3.347.
۵. الحیاه ج 3.347.
حجت الاسلام والمسملین ضیایی: معرفت و شناخت نفس پر منفعتترین شناختها است
استاد حوزه علمیه معرفت و شناخت نفس را پر منفعتترین شناختها بیان کرد و ابراز داشت: اگر انسان نفس خود را بشناسد به شناخت خداوند نائل میشود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مدرسه علمیه کوثر ورامین حجت الاسلام والمسملین ضیایی استاد درس اخلاق در حوزه علمیه، امروز در جلسه هفتگی درس اخلاق مدرسه علمیه کوثر ورامین، گفت: خداوند همه مخلوقات را برای انسان آفرید.
وی افزود: انسان فطرتا خود را دوست دارد و این دوست داشتن به قدری شدید است که انسان در قیامت برای نجات خود حاضر میشود همه عزیزانش را فدا کند.
حجت الاسلام والمسملین ضیایی خودشناسی را لازمه رسیدن انسان به سعادت دانست و اظهار داشت: انسان کمالجو است و به سوی کمال حرکت میکند از این رو گاهی کمال را در مسیر تباهی میبیند و در مسیر ضلالت گام برمیدارد و گاهی نیز کمال را در سعادت اخروی جستجو میکند و در مسیر لقاء الله به سعادت ابدی دست مییابد.
استاد حوزه علمیه معرفت و شناخت نفس را پر منفعتترین شناختها بیان کرد و ابراز داشت: اگر انسان نفس خود را بشناسد به شناخت خداوند دست خواهد یافت اما در شناخت نفس باید برخی نکات رعایت شود.
وی شناخت نفس را بسیار دشوار دانست و گفت: نفس مجرد است و به قدری شناخت آن سخت و دشوار است که خداوند به رسول خود میفرماید: اگر از تو درباره نفس سوال پرسیدند بگو نفس به عالم ملکوت تعلق داشته و از سمت خداوند متعال است.
حجت الاسلام والمسملین ضیایی بیان داشت: در زمینه خودشناسی ابتدا انسان باید بداند از کجا آمده است و به کجا خواهد رفت؛ انسانهای معادباور اهل طغیان و انجام معصیت نیستند چون میدانند که عالم هستی هدف دارد و نباید خود را رها کند.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه روح با جسم متفاوت است اما لازم و ملزوم یکدیگر هستند، گفت: جنس روح برخلاف جسم خاکی از جنس ملائکه است.
وی با تاکید بر اینکه انسان باید غبار طبیعت را از نفس پاک کند، اظهار داشت: انسان با طهارت نفس، عالم خواب و کسب علم میتواند خود را بشناسد.
علم باید با تزکیه نفس و اجتناب از صفات ناپسند همراه باشد تا خودشناسی حاصل شود.
حجت الاسلام والمسملین ضیایی بیان داشت: نزدیکترین راه برای شناخت نفس، شناخت ضد نفس است و ضد آن همان خلق و خوی وحشی است که گاهی انسانها به آن دچار میشوند.
انسان اگر با نور انس بگیرد از ظلمت و تاریکی رها میشود اما اگر از نور فراری باشد ظلمت او را احاطه کرده خلق و رفتارش وحشی میشود.
آتش نیاورید …که آتش گرفته ایم.
چشمت روشن آقا محمود شهبازی چشمت روشن
حسین آقای خرازی چشمانتان روشن
شهدای گلستان همانطور ایستادید و نگاه کردید تا دوباره حرمت مادری شکسته شود؟
اگر دلخوش به جماعت حزب اللهی این طرف هستید که باید به عرض رساند فعلا نشسته اند به دودوتا چهارتا !
تازه می خواهند حساب و کتاب کنند و برسند به اینکه آیا باید حرمت مادر شهید را نگه داشت و ضریب نگرفت این همه بی حرمتی را، یا نه در بوق و کرنا کنند و علم محاکمه برگیرند؟
بلند شو خواهر من! اخوی نشسته ای!!!؟
چشم امید شهدا به شماست.به شمایی که مادرش را سپرد و رفت.
سلبریتی جماعت بود تا الان داد وامصیبتایش گوش فلک را کر کرده بود. نگاه چپ به ملکه الیز کرده بودی اصلاح طلب جماعت تیتر یک روزنامه اش کرده بود. “دوران بزن در رو تمام شد” هم که لابد فقط برای داعش است و ترامپ و بن سلمان.
این جماعت، زمین خواری و رانت را به دیار عقبی هم کشانده، بماند .دفن و کفن را رها کن.صحبت حرمت مادر شهید است.حرمت چادر خاکی! چه زود فاطمیه شد!!!!
بچه های مجازستان! اینستا ،توئیتر و….کجایید؟
جماعت اصلاح طلب با تابوت فتنه ی هشتاد و هشتی خود ،آتش به معرکه آورده ، اصلا این آتش از خاکستر همان فتنه است که تا اینجا آمده تا لب گور ، تا گلستان شهدای اصفهان ، همیشه هم که بنا نیست دست سقا آب بریزد بر آتش .لا اقل اینبار همت کنیم خودمان علم دادخواهی و محاکمه را برداریم. خودمان علم به دست بگیریم رفیق علمدار، کجایی؟
نوشته شده به قلم م
یک انقلابی باید اهل فکر و اندیشه و مطالبه باشد
سرکار خانم لیلا رضایی از مبلغین مدرسه علمه کوثر ورامین در جلسه بصیرت افزایی که امروز در مدرسه علمیه کوثر برگزار شد با اشاره به دستاوردهای چهل ساله نقلاب اسلامی گفت : یک انقلابی باید اهل فکر و اندیشه و مطالبه باشد و اولین شاخص اعتقاد است . ناامیدی در جامعه زمانی می باشد که اعتقاد نباشد .
وی افزود : در چهل سالگی انقلاب دشمنان ملت از یک سو با افزایش فشارهای اقتصادی و از سویی نا امید کردن مردم از آینده تمام تلاش خود را برای نابودی انقلاب به کار گرفته اند .
لیلا رضایی با اشاره به سخنان رهبر مغظم انقلاب پیرامون انقلاب اسلامی اظهار داشت : رهبر معظم در مورد پیشرفت انقلاب می فرمایند : انقلاب پیش رفته , تکامل پیدا کرده لذا طبق آیه 24 سوره ابراهیم « أَلَم تَرَ كَيفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِي السَّماءِ » اصل ثابت است , ریشه محکم است , این خصوصیت انقلاب می باشد .»اصل ثابت است , ریشه محکم است و این خصوصیت انقلاب است . بنابراین به اقتضای فشارها و سختی ها جامعه ایمانی و اسلامی پیرامون ولی از دوره مقاومت به دوره استقلامت انتقال یافته است .
رضایی گفت : دشمن برای دهه 50 انقلاب دو کار اساسی دارد تا امت را از سنگر اسلام به سنگر مقابل ببرد و مردم انقلاب را بشکنند .
لیلا رضایی با اشاره به دسیسه های دشمنان انقلاب گفت : از مهمترین اهداف دشمنان برای نابودی انقلاب رویگرداندن خانواده های شهدا از باورهای شهید است و دیگر هدف رویارویی حوزه های علمیه در مقابل انقلاب و اهداف انقلابی است .
رضایی در پایان گفت : در این برنامه ده ساله دشمن هدف ،مستضعفین و قشر متدین جامعه می باشند .
متن سخنرانی جلسه درس اخلاق
استاد حوزه علمیه: هدف طلاب از تحصیل علوم حوزوی خودشناسی و رسیدن به قرب الهی باشد
حجت الاسلام سیدکاظم ضیایی استاد حوزه علمیه در هشتمین جلسه درس اخلاق که در حوزه علمیه کوثر برگزار شد، گفت: سعادت انسان در گرو شناخت نفس است.
وی افزود: انسان اگر من واقعی خودش را بیابد و به غایت خود آگاه باشد در هر فضا و مکانی که قرار گیرد از مسیر حق منحرف نمیشود.
حجت الاسلام ضیایی با بیان اینکه جسم انسان قفس روح است، ابراز کرد: در میان معرفتها مهمترین معرفت شناخت نفس است، معرفت نفس سبب میشود انسان معرفت الله را درک کند، سعادت دنیوی و اخروی انسان با شناخت نفس میسر میشود.
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: انسان اگر خودش را بشناسد میتواند به شناخت خداوند دست یابد و آینه خداوند شود. متاسفانه همه مشکلات انسان ناشی از عدم شناخت خود است.
وی اضافه کرد: همه علوم آمدهاند تا انسان به شناخت خود دست یابد و اگر انسان خودش را بشناسد همه علوم و علما در برابر او زانوی تلمذ میزنند حال آن شخص باسواد باشد و یا نباشد هرچند سواد انسان را در مسیر شناخت نفس یاری میکند.
حجت الاسلام ضیایی با بیان اینکه انسان بعد از شناخت خود به دنبال تزکیه نفس میرود، گفت: قیمت انسان کمتر از بهشت نیست بنابراین زمانی به بهشت دست مییابد که قیمت خود را بشناسد و مغلوب وسوسههای نفسانی و شیطانی نشود.
استاد حوزه علمیه بیان داشت: انسان اگر خودش را بشناسد به چرایی خلقت خود دست مییابد و میفهمد که عالم دنیا بدون هدف خلق نشده است. خداوند انسان را اشرف مخلوقات قرار داد و از روح خود بر او دمید و این نشان از جایگاه رفیع انسان دارد.
وی با اشاره به سوره معارج، گفت: خداوند در این سوره به انسان اشاره میکند و میفرماید: چرا در عالم دنیا قدر خودت را نشناختی حال که قیمت خودت را نشناختی در قیامت خودت را خواهی شناخت.
حجت الاسلام ضیایی ادامه داد: انسان زمانی میتواند اهل نجات باشد که به خودشناسی برسد انسان در دنیا اگر از هوای نفس تبعیت نکند خداوند را پیدا خواهد کرد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: انسان خودشناس همه وجودش را برای خدا فدا میکند تا بتواند به قرب الهی دست یابد؛ بنابراین طلاب در حوزه علمیه باید به دنبال خودشناسی باشند و هدف خود را از تحصیل علوم حوزوی مشخص کنند و دنبال بهترینها بروند
این منم مادر یمن
اینک آغوشم بهار نیست
این منم مادر یمن.
مصیبت عظمی دیده.
آهای مادران عصر جاهلیت با شمام!
از پس دیوارهای تاریخ صدایم را می شنوید؟!
کجایید تا ببینید زجر دیده تر از شما هم در دنیا، هست.
من یکی از همان دختران تا پای گور رفته و برگشته ام.
کاش همان روزها می گذاشتید پدر روی تنم خاک بریزد
کاش اینک اما من هم مادر شده ام و کودکی که قرار بود روز به روز در دامانم بپرورانمش ،گیسوانش را شانه کنم و با او تا ته شادی دنیا بدوم ،میان آغوشم روزهای (نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْ) خود را طی می کند.
آهای مادر! بیا و ببین دخترت در عصر مدعیان روشنفکری و سازمان حقوق بشر و بیانیه های آزادی، بیچاره تر از توست.
تو تا بالای مزار دخترانت می رفتی اما من مصیبت زده دستانم،آغوشم ،جایی که قرار بود بهار باشد،شده است خود خود مزار .
تو دیگر زیر خاک را ندیدی مادر .
اما من آنچه قرار است برای مردگان گور اتفاق افتد مقابل چشمان خونبارم مشاهده کردم.
آب شدن گوشت و رسیدن به استخوان و حالا پوست….
آه خدااا ! آیه ای نازل کن!
دیگر برای بشر(( بای ذنب…)) جواب نمی دهد انگار.
نوشته شده به قلم م.رمضانی طلبه
نقوی حسینی: دولت اهتمامی به حل مشکلات کشور ندارد
عضو کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه دولت اهتمامی به حل مشکلات کشور ندارد، گفت: مردم کشور را نابود شده و رها شده میبینند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، سید حسین نقوی حسینی عضو کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، امروز درباره کنوانسیون fatf در حوزه علمیه کوثر ورامین گفت: شورای نگهبان cft را خلاف شرع و خلاف قانون اساسی کشور اعلام و آن را رد کرد.
وی افزود: به طور قطع پس از بازگشت این قرارداد به مجلس، کمیسیون امینت نخواهد توانست اشکالات گرفته شده از سوی شورای نگهبان را رفع کند چرا که محتوای cft غیر قابل تغییر بوده از این رو مجدد به شورای نگهبان ارجاع داده میشود و پس از بازگشت دوباره به مجلس، رییس مجلس طبق آیین نامه این قرارداد را به مجمع تشخیص مصلحت ارجاع میدهد و آنجا است که مجمع تشخیص میدهد ایران عضو این کنوانسیون بشود یا نشود.
نقوی حسینی درباره آثار اقتصادی، سیاسی، حقوقی cft، ابراز کرد: با توجه به تحریمهای ثانویه آمریکا که فوق cft است و ایران چه عضو cft باشد و چه نباشد عملا تحریمهای آمریکا بر ملت ایران حاکم خواهد بود لذا هیچ کشور عاقلی نمیآید تعهدات قطعی بدهد برای آن که عضو این کنوانسیون شود تا سود احتمالی دریافت کند.
عضو کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ادامه داد: متاسفانه مسیری که امروز دولت برای مذاکره، گفتوگو و پذیرش شرایط غرب حرکت میکند ما را به اهدافمان نمیرساند بلکه مشکلاتمان را نیز افزایش میدهد بنابراین راهی جز اتکای به توان داخلی و فعال کردن داشتههای خودمان نداریم.
وی با استناد به نظرات مردم در زمینه نحوه مدیریت رییس جمهور، اظهار داشت: گاهی در دیدارهای مردمی، مردم به ما میگویند دولت کشور را نابود کرده او نه تنها کشورداری نمیکند بلکه کشور را رها کرده است؛ البته ما اعتقاد نداریم که همه چیز در کشور رها شده است ولی به یک معنا انسان احساس میکند که دولت به برخی از وظایف خود نمیپردازد.
امروز دخل و خرج کشور، درآمدها و هزینههای کشور دست دولت است بنابراین دولت در این زمینه مسؤولیت دارد.
نقوی حسینی ادامه داد: متاسفانه دولت اهتمامی برای حل مشکلات ندارد و از این ترکیب هم انتظاری جز این نیست که ما به پیشرفت نرسیم.
عضو کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی نقش مجلس را در رفع مشکلات کشور بسیار مهم دانست و گفت: امام راحل فرمودند: اگر مجلس اصلاح شود کشور اصلاح میشود؛ مجلس وظیفه دارد بر عملکرد دولت نظارت قوی داشته باشد تا قوانین تصویب شده از سوی مجلس توسط دولت اجرایی شود.
اقیانوس سرخ
دیوار به دیوار و خیابان به خیابان فاصله بیشتر می شد.
نخلستان به نخلستان و شهر به شهر؛ و قلب من سخت در فشار.
اگر این همه فاصله، افقی نبود و همه را عمودی فرض می کردی الان زیر یک دنیا آوار بودم ، همان قدر نفس گیر ، همان قدر جان سپرده.
باورش برایم سخت بود! باور اینکه می گفتند در آغاز دیدار برای زائرت آغوش باز می کنی. با تو اما تمام باور نکردنی های زندگی ام باور پذیر شد.
گرمای آغوش پدرانه ات در بند بند وجودم شعله انداخته و هنوز خرمن جانم را می سوزاند؛ و هنوز پرم از عطر سیب و تربت نم خورده تنت.
با تو می شود یک شبه به ملکوت رفت.
با تو…یک روزه ، با تو… یک آنه.و حال خودت بگو با این همه فاصله چه کنم؟
و این همه هوای دلتنگی؟
یک ،دو ،سه، …،اصلا چه فرق می کند چند سال مانده است به اربعین من.مهم تویی و اربعین تو ؛ و من مانده ام چگونه از اربعین تو دور شده ام!به چه امید؟ به امید رسیدن به اربعین عمر خویش؟!!!
من این عمر بی تو را نخواهم ،چه کنم؟
کاش زمان همان دم جدایی از نفس افتاده بود.همان جا که همه ی ما از نفس افتادیم.
همان دم که به رسم اعراب باز سلام دادیم به جای خداحافظی.
صل الله علیک ایها الامام المظلوم
صل الله علیک ایها الامام الغریب
همان جا که من دیگر نتوانستم با همین مضامین برسم به عطشان و مذبوح و عریان و شهید .
اینک اما این منم با باور دق نکردن از دوریت. با باور جان نسپردن از هجرانت.
و فقط می توانم بگویم: “شرمنده جانان، ز گران جانی خویشم".
شاید هم اربعین اینجا سرپا نگهم داشت.
اربعین انقلاب خمینی .
اربعین انقلاب دیالمه.
اربعین انقلاب متوسلیان .
اربعین انقلاب بانو دباغ.
موجی که دست روح خدا برانگیخت و با آن اقیانوسی را به سمتت روانه ساخت این روزها عام الاربعینش را می گذراند و تو با این اقیانوس سرخ چهل ساله ، کنار اربعین خودت چه ها خواهی کرد، خدا می داند! تو با کل عالم قیام خواهی کرد،حسین(ع)! با کل عالم .تو همان “کشتی شکست خورده ی طوفان کربلا” هم که باشی باکی نیست، که سفینة النجاة عالمی. و بی خود نیست منتقم خونت در آن ندای وعده داده شده “اهل العالم” را خطاب خواهد کرد نه اهل دنیا را.
نوشته شده به قلم …..اصلا چه اهمیت دارد این (من) در مقابل شاه. 1397/8/14
۳ واقعه در یک روز
روز 13 آبان که در تقویم به عنوان روز مبارزه با استکبار نامگذاری شده یادآور سه واقعه مهم در تاریخ معاصر ایران است که در سه دوره مختلف رخ داده و به همین دلیل این روز را در تاریخ کشور به عنوان روزی به یادماندنی به ثبت رسانده است.
تبعید امام خمینی(ره) به ترکیه در 13 آبان 1343
13 آبان 1357 که روز دانشآموز نام گرفت
تسخیر لانه جاسوسی در 13 آبان 1358 عنوان این سه واقعه تاریخی است که نمیتوان هیچ یک را از نظر اهمیت نسبت به دیگری اولی تر دانست چرا که هر کدام در دوره وقوع تاثیر گذاری خاص خود را داشته و شرایط را به نحوی تغییر دادهاند.
تبعید امام خمینی به ترکیه 13 آبان 1343
کاپیتولاسیون یا حق قضاوت کنسولی حقی است که به اتباع بیگانه داده میشود و آنها را ازشمول قوانین کشور مصون ومستثنی میکند؛ درواقع در صورت ارتکاب جرم در خاک کشور، دولت میزبان حق محاکمه آن مجرم را ندارد.
کاپیتولاسیون ریشه در استعمار دارد و کشورهای استعمارگران این قانون را به کشورهای ضعیف تحت سلطه تحمیل میکردند؛ کاپیتولاسیون درایران طی معاهده ترکمانچای برای اتباع روسیه به رسمیت شناخته شد و پس ازآن برخی کشورهای استعمارگر دیگر، این امتیاز نامشروع را بعلت ضعف حکومت های قاجاریه کسب کردند؛ اما، کاپیتولاسیون در سال 1306، تحت فشار افکار عمومی و فضای حاکم بر روابط بینالملل پس از جنگ اول جهانی لغو گردید.
هنوز بیش از 3 دهه از الغای کاپیتولاسیون نمیگذشت که محمدرضا پهلوی احیاگر مجدد آن شد. کابینه اسدالله علم در سیزدهم مهر سال 1342، به دستور شاه، پیشنهاد آمریکا مبنیبر اعطای مصونیت قضایی به اتباع آمریکایی را به صورت یک لایحه قانونی در هیتت دولت تصویب کرد.
چندی بعد این خبر به حضرت امام رسید و ایشان را به خروش و فریاد واداشت به طوری که در4 آبان 1343 ایشان طی نطقی تاریخی به رسوایی این اقدام ننگین پرداختند.
فرازهایی از سخنرانی ایشان چنین بود:
« … دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد، ملت ایران را از سگهای آمریکایی پستتر کردند. اگر چنانچه کسی یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست از او میکنند؛ اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست میکنند و اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام ایران را زیر بگیرد، هیچ کس حق تعرض ندارد…».
رژیم که در طول دو سالی که امام قیام کرده بودند، نتوانسته بود با هیچ شیوهای، ایشان را آرام کند، تنها یک راه پیش پای خود میدید و آن تبعید امام بود.
در شب 13 آبان 1343، صدها کماندو به همراه مزدوران ساواک به منزل امام در قم حملهور شدند ایشان را دستگیر و به تهران منتقل کردند و سپس با یک هواپیمای نظامی ایشان را به ترکیه تبعید کردند. این سرآغار هجرتی بود که 14 سال بعد پیروزی انقلاب اسلامی را به بار آورد.
روز دانشآموز 13 آبان 1357
در حالی که انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی(ره) به روزهای سرنوشت سازی نزدیک میشد همه اقشار مردم ایران از زن و مرد و پیر و جوان، سعی در ایفا کردن نقش تاریخی خود و عمل به تکلیف الهی داشتند.
در این میان دانشآموزان و نوجوانان شور و حال دیگری داشتند.
صبح روز 13 آبان 1357، دانشآموزان در حالی که مدارس را تعطیل کرده بودند، به سمت دانشگاه تهران حرکت کردند تا صدای اعتراض خود را به گوش همگان برسانند.
این جوانان پر شور و خداجو، گروه گروه، داخل دانشگاه شدند و به همراه دانشجویان و گروههای دیگری از مردم در زمین چمن دانشگاه اجتماع کردند. ساعت 11 صبح، مأموران، ابتدا چند گلوله گاز اشکآور در میان این جمعیت خروشان پرتاب کردند؛ اما، اجتماع کنندگان در حالی که به سختی نفس میکشیدند، صدای خود را رساتر کرده و با فریاد اللهاکبر، لرزه بر اندام مأموران مسلح شاه افکندند.
در این هنگام تیراندازی آغاز شد و جوانان و نوجوانان بیگناه، یکی پس از دیگری، در خون خود غلتیدند. در این روز، 56 نفر شهید و صدها نفر مجروح شدند.
حضرت امام(ره) در پیامی به همین مناسبت فرمودند:
«… عزیزان من صبور باشید، که پیروزی نهایی نزدیک است و خدا با صابران است … ایران امروز جایگاه آزادگان است… من از این راه دور، چشم امید به شما دوختهام … صدای آزادیخواهی و استقلالطلبی شما را به گوش جهانیان میرسانم.»
به خاطر گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان دانشآموز، این روز در تاریخ انقلاب اسلامی به نام روز دانشآموز نامگذاری شده است.
تسخیر لانه جاسوسی ـ روز مبارزه با استکبار جهانی
13 آبان 1358 در ابتدای انقلاب و زمان حکومت دولت موقت با هدف وادار کردن آمریکا به استرداد شاه و اموال ملت ایران، دانشجویان تصمیم به اشغال سفارت آمریکا گرفتند.
دانشجویان از دانشگاههای تهران، پلیتکنیک، صنعتی شریف، شهید بهشتی و … گرد هم آمدند و طی یک راهپیمایی تا سفارت آمریکا از دیوارهای سفارت بالا رفته و علیرغم مقاومت محافظین و آمریکاییها، سفارت را به تصرف کامل درآوردند.
در هنگام تسخیر سفارت، آمریکاییها به سرعت مشغول نابود کردن بسیاری از اسناد دخالتها و تجاوزارت و غارتهای خود شدند ولی پس از تسخیر سفارت به سرعت از نابودی باقیمانده اسناد جلوگیری شد و بعدها اسنادی که از لانه جاسوسی آمریکا به دست آمده بود چاپ شده و در اختیار همگان قرار گرفت.
به محض انتشار این خبر، مردم بسیاری با خشم و انزجار مقابل لانه جاسوسی تجمع کرده و از حرکت دانشجویان حمایت کردند. امام خمینی(ره) نیز در پیامی این حرکت را انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول نامیدند.
این حرکت دانشجویان معترض، خشم آمریکاییها را برانگیخت و آنها که ناتوان از درک ملتی استقلالطلب و آزادیخواه بودند، دست به اقداماتی بر ضد جمهوری اسلامی ایران زدند؛ از آن جمله فشار آوردن به مجامع بینالمللی مانند سازمان ملل، سازمان کنفرانس اسلامی، شورای امنیت و …، ایجاد جو منفی تبلیغاتی علیه دانشجویان مسلمان و برخی اقدامات دیگر از جمله آنهاست.
اما پس از بیثمر ماندن، آنها به اقدامات جدیتری روی آوردند؛ از جمله قطع کامل روابط سیاسی در 20 مهر 1359، حمله نظامی به ایران و تجاوز به خاک کشورمان که به شکست مفتضحانه آنها در صحرای طبس انجامید و نیز محاصره اقتصادی و بلوکه کردن دارایها و اموال ایران و… که هیچکدام تاکنون درعزم ملت ایران برای مقابله با ظلم و بیعدالتی جهانی ومنشا اصلی آن در جهان یعنی استکبار جهانی و آمریکا خللی وارد نکرده است.
و اینگونه نام روز 13 آبان برای همیشه در تاریخ ایران ماندگار شد و مردم شریف ایران هر ساله برای گرامی داشت یاد و خاطره این سه واقعه مهم در روز ۱۳ آبان به خیابان می آیند :
تصاویر حضور طلاب مدرسه علمیه کوثر ورامین در راهپیمایی ۱۳ آبان ۹۷
<< 1 ... 9 10 11 ...12 ...13 14 15 ...16 ...17 18 19 ... 88 >>