خاطره ای از حجت الاسلام محمد جواد سامی 

 

 

روزی برای توجیه طرح عملیات محرم در گرمترین ساعات روز زیر یک چادر محقر و ساده ، کالک عملیاتی قرارگاه را مقابل آقا مهدی زین الدین گشودم . او با تواضع تمام با ذره بین نقشه را می کاوید و روی خطوط آن حرکت می کرد .


راننده ای که کنار چادر منتظر نشسته بود ، آنقدر شیفته حرکات متین و کلام دلنشین او شده بود که بی اختیار هر لحظه خودش را به او نزدیک می کرد . آقا مهدی انگار در عالم دیگری به سر می برد ، ناگهان سربلند کرد و صورتی را نزدیک صورت خود ، وسط نقشه دید . ملایم پرسید : « آقا کی هستند ؟ » 

 

وقتی مسولیت او را گوشزد کردم گفت : « چرا نگفتید مهمان داریم ؟! » ایشان را پای این چادر گرم معطل کرده ایم ! 

 

بعد رو به راننده کرد و گفت : « دوست من ! اینها برای شما مفهوم نیست . سر فرصت همه را برایتان توضیح می دهم .»

سپس دستور داد محل مناسبی برای او مهیا کنند . بعد از او عذر خواهی کرد .

 

در بازگشت به مقر ، راننده از مسولیت آقا مهدی و کار او پرسید . وقتی گفتیم که ایشان فرمانده لشکر هستند ، به حدی منقلب شد که تا چند لحظه قادر به حرکت نبود.

 


دیده شده درکتاب ۱۴ سردار شهید ، احمد امامی راد ، انتشارات حدیث نینوا ، ص ۲۷.

   دوشنبه 20 دی 13955 نظر »

عاقبت عمل خیر 


 

آیت الله آقای احمدی میانجی از علمای بزرگ قم یک بار نقل می کرد که در شهر میانه یکی از همشهری های ما مردی بود بی سواد و ثروتمند و عجیب دست و دل باز ، ایشان می گفت این پیرمرد یک خانه داشت با چندین اتاق که در همه اتاق اثاثیه لازم هم گذاشته بود تا اگر کسی هم نیاز داشت به آنهان می داد و یک خانه دیگر داشت این را آماده کرده بود برای عالم که در ماههای محرم و رمضان به علما میداد و تمام مخارج را نیز خودش می داد .

 

زکاتش را هم اینگونه حساب می کرد که یک قطعه زمین میداد با این که زمین خیلی بیشتر از پول زکاتش می شد ، ولی اینگونه زکات میداد .ماه مبارک رمضان در زمان قحطی نان درست می کرد خیلی زیاد با یک مقداری مایحتاج اولیه ، نزدیک افطار به خانه فقرا می رفت و به آنها میداد ..

 

آقای احمد میانجی می فرمود از قول پدرش که ایشان مریض شد و پدر آقای احمد میانجی به عیادت ایشان رفت و ایشان به پدر آقای احمد میانجی گفت من دیگر رفتنی هستم و شما تا من را غسل و کفن نکردند از اینجا نرو ….

 

وقتی که حال ایشان بد شد پدر آقای احمد میانجی کنار ایشان نشست و ایشان با بد حالی نشست و به ائمه اطهار سلام داد ( السلام علیک یا رسول الله ، السلام علیک یا امیرالمومنین … ) معلوم بود که چهارده معصوم علیهم السلام آمده اند . بعد یک جمله گفت که خدایا خودت فرمودی که به پیرمردها احترام بگذارید ، من هم پیرمرد شده ام و دارم می آیم خودت احترام ما را نگه دار .

 

اینگونه مرگ ها چقدر شیرین است .

 

چقدر زیبا با خدا معامله کرد در زندگی و آخر هم علم خود را برد که گفت خدایا پیرمرد شده ام احترام کن ، این است که اگر معارف را در قلب وارد کنیم چقدر شیرین است که در لحظه آخر شرمنده روی اهل بیت نخواهیم بود .شرمندگی بدترین عذاب است برای مومن .

 

 

سخنان استاد عالی ، شنیده شده .

   دوشنبه 20 دی 1395نظر دهید »

در درون هر فردی یک فرعون است ، ۱۹ / ۱۰ / ۹۵




در قرآن هر جا صحبت از تربیت می شود، از  دو کلید واژه «تعلیم» و «تزکیه» استفاده شده است، خداوند در قرآن واژه تزکیه را به جای اخلاق و تهذیب به کار برده است.


انسان در راه تغییر خود، چه به صورت درونی و چه به صورت بیرونی باید توجه داشته باشد که تغییر یا در جهت مثبت است و یا در جهت منفی؛ برای تغییر در جهت مثبت که همان رشد و تعالی است موانع و عوامل بازدارنده ای وجود دارد که باعث تنزل اند و باید برداشته شوند، واژه ای که معنای برطرف کردن این موانع بازدارنده را می رساند واژه «تزکیه» است.


قرآن همه این موارد را در آیاتی کوتاه در سوره نازعات آورده است، خداوند به موسی فرمود که به سراغ فرعون برو و بگو «هل لک الا ان تزکی؟» یعنی «می خواهی پاک شوی و رشد کنی و به کمال برسی؟»


انسان ابتدا باید بخواهد که رشد کند و این خواست فطری را در خود بیدار سازد، خب حالا پس از خواستن، باید به سمت کدامین هدف برویم؟ قرآن در ادامه می گوید «و اهدیک الی ربک فتخشی» یعنی هدف، هدایت به سوی پروردگار است. نشانه اش چیست؟ «فتخشی» یعنی نسبت به آینده ات نگران می شوی و احساس مسئولیت می کنی.


لطف و رحمت خداوند آن قدر زیاد است که حتی از هدایت فرعون هم دست برنداشت ، البته در درون هر انسان فرعونی وجود دارد که می گوید «انا ربکم الاعلی»؛ اگر زمینه ای پیدا کند و ببیند که به حرف هایش گوش می دهند، بدش نمی آید که ادعای خدایی کند، این خاصیت انسان است که همانطور که تمایل فطری به رشد دارد، در درونش عاملی وجود دارد که او را به سوی سقوط سوق می دهد؛ «ان النفس لاماره بالسوء». البته خداوند هر کسی را نسبت به ظرفیتی که دارد از او انتظار مسؤولیت و تکلیف دارد.


خداوند نسبت به کسانی که ظرفیت شان کمتر است گذشت بیشتری دارد اما برخی تا جایی پیش می روند که بر ظرفیت و مسؤولیت دیگران اثرگذارند؛ اثر بر همسایه، اثر بر استاد، اثر بر خانواده و این تا مرحله ای می رسد به کسانی که مسؤولیت یک ملت و امت را بر عهده دارند و حرکت آن ها یک ملت را تحت تاثیر قرار می دهد. یکی از فرزندان همین انبیاء با کلمات ساده و بی تکلف و بدون قلمبه گویی از شرق تا غرب عالم را تحت تاثیر قرار داد.



سخنان ️آیت الله مصباح یزدی در مدرسه علمیه عالی نواب در مشهد ، ۱۹ / ۱۰ / ۹۵ ،دیده شده درسایت رسمی آبت الله مصباح یزدی دامه برکاته .

   یکشنبه 19 دی 13951 نظر »

کسی که اجابت دعایش به تاخیر افتاده



 

علی ابن ابراهیم ، عن أبیه ، عَن ابن أبی عمیر ، عن اسحاق بن ابی هلال المداینی ، عن حدید ؛ عن أبی عبدالله علیه السلام قال : اِنّ العبد لیدعو فیقول الله عزوجل للملکین ؛ قدِ استجَبتُ له ولکن احبسوهُُ بحاجته ، فاِنی اُحِب اَن اسمع صوته و اِن العبد لیدعو فیقول الله تبارک و تعالی ؛ عَجِّلو اله حاجته فانی أَُبغض صوتهُُ:

 

حضرت صادق علیه السلام فرمود : همانا بنده ای دعا کند پس خدای عزوجل به دو فرشته که موکل بر انسان ها هستند فرماید : من دعای او را به اجابت رساندم ولی حاجتش را نگه دارید زیرا که من دوست دارم آواز او را بشنوم ، و همانا بنده ای هم هست که دعا کند پس خدای تبارک و تعالی فرماید : زود حاجتش را بدهید که آوازش را خوش ندارم .

 


دیده شده اصول کافی ، محمدبن یعقوب بن اسحاق کلینی رازی ، با ترجمه حاج سید جواد مصطفوی ، انتشارات علمیه اسلامی ، ج ۴ ، ص ۲۴۵.

   شنبه 18 دی 1395نظر دهید »

هيچ فضيلتي بالاتر از اعتقاد توحيدي و ايمان به خدا نيست


 

قرآن براي درمان خطر از داروهاي فراواني استفاده كرده است. هر جا سخن از فقر است, هر جا سخن از نياز است, هر جا سخن از بردگي و بندگي و حاجت است، فرمود اوّل اسم خودت را بياور. هر جا سخن از بي‌نيازي و غنا هست تنها نام كسي را كه مي‌بري خداست و مظاهر قدرت او. اگر نام خود را خواستي ببري در سايه نام او ببر. اين اصرار تعليمي و تربيتي قرآن است كه هر جا سخن از فقر است اوّل نام خودت را ببر.

مي‌بينيد انبياي ابراهيمي وقتي مي‌خواهند اظهار فقر كنند، اظهار حاجت كنند، اظهار نياز كنند، اوّل اسم خودشان را مي‌برند؛ اين تقديم نيست اين در حقيقت تأخير است.

 

اين در كتاب شريف سيوطي همه ما خوانديم كه رسول «اذا دعا بدأ بنفسه»، نه درخواستن, خدايا اين را بده و آن را بده. مي‌بينيد وجود مبارك نوح كه شيخ انبياست وقتي مي‌خواهد اظهار فقر كند بگويد ما نياز داريم: (رَبِّ اغْفِرْ لي‏ وَ لِوالِدَيَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنين‏ ، نوح / ۲۸) اوّل مي‌گويد مرا بيامرز! ۹۵۰ سال انسان «خالصاً لوجه الله» تبليغ كند، بعد موقع آمارگيريِ فقرا اوّل نام خودش را ببرد؛ يعني فقيرتر از همه من هستم: (رَبِّ اغْفِرْ لي‏ وَ لِوالِدَيَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنين وَ الْمُؤْمِنات‏) كه «إنّ الرسول(عليه و علي آله آلاف التحيّة والثناء) إذا دعا بدأ بنفسه», آن در خواستن نيست كه خدايا به من مال بده به ديگران هم بده؛ خدايا مرا بيامرز ديگران هم بيامرز, خدايا مشكل مرا حلّ كن، چون من از ديگران محتاج‌تر هستم؛ «إنّ الرسول إذا دعا بدأ بنفسه».

 

وجود مبارك نوح اين طور بود انبياي بين نوح و خليل حق(سلام الله عليهم) اين طور بودند تا نوبت به انبياي ابراهيمي رسيد. هر جا وقتي ذات اقدس الهي دعاي خليل خود را ذكر مي‌كند، مي‌بينيد اوّل ناله خود خليل بلند است (رَبَّنَا اغْفِرْ لي‏ وَ لِوالِدَيَّ وَ لِلْمُؤْمِنينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِساب‏ ؛ ابراهیم / ۴۱ )اين دعاي خليل حق است (وَ اجْنُبْني‏ وَ بَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنام‏ ؛ ابراهیم / ۳۵) خدايا مرا و فرزندان مرا از بت‌پرستي نجات بده! (رَبِّ اجْعَلْني‏ مُقيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي‏ ؛ ابراهیم / ۴۰) خدايا توفيق بده من نماز را به پا بدارم، فرزندان مرا هم اهل اقامه نماز بكن! هر جا سخن از فقر و ناله و خواستن است دعاي انبيا اوّل بلند است.

 

الآن اگر كسي را آوردند به ما گفتند اين آب را شما دَم بزنيد اين بچه را شما دعا كنيد، ما بايد حواسمان جمع باشد، اوّل براي خود ناله كنيم، مبادا يك وقت غرور ما را بگيرد كه حالا ما چون معمّميم، عده‌اي به ما علاقه‌مندند اين بچه را مي‌آورند كه ما دعا كنيم يا آن بيمار را مي‌آورند ما دعا كنيم، اين دامي بيش نيست.

 

اگر در اين دعا گفتيم خدايا بيش از او و پيش از او, من به تو نيازمندم مشكل مرا حلّ كن، بعد مشكل او را، اين دعا مي‌شود مستجاب و اين ديگر نه دام است نه دانه. اما اگر بر اساس عوامي كه در ما هست باور كرديم كه ما مستجاب الدعوه‌ايم يا از حُسن ظنّ ديگران سوء استفاده كرديم، اين اوّلين دام است براي ما. چرا اين همه اصرار دارد قرآن كريم كه دعاي انبيا را نقل مي‌كند با اين وضع باشد. مبادا ـ خداي ناكرده ـ انسان در اين فريب بيفتد كه من آنم كه ديگر حالا نياز ندارم. اين اوّلين دام بت‌پرستي درون است.

 

هيچ صنم و وثني از هوی بدتر نيست، گرچه سنگين‌ترين هوی در بيرون است چون او جِرم است و جسم است و سنگ است، گرچه نرم‌ترين هوا در درون است؛ ولي شرورترين هوی همين هواي درون است. «إنّ أکثف الهواء» در بيرون است. «ألطف الهواء» در درون است،( أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواه‏ ). اينكه گفتند هر لحظه محافظ باشيد هر لحظه متذكّر باشيد، براي همين است. اين انسان را به دام مي‌اندازد چطور مي‌شود اكثر مؤمنين مشرك باشند؛ به صورت حصر هم فرمود: (وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِكُون‏).

 

اگر كسي يك «لا اله الا الله» با اخلاص را به همراه داشته باشد اهل بهشت است؛ممكن است در مشكلات برزخ آسيبي ببيند در ساهره معاد آسيب ببيند، در فاصله بين اعراف و بين اعراف مشكلاتي دامنگيرش بشود؛ ولي سرانجام اهل بهشت است .

 

 

جلسه درس اخلاق آیت الله جوادی آملی دیده شده در سایت رسمی آیت الله جوادی آملی ، ۱۶/ ۱۰/ ۹۵
برای مشاهده تمامی سخنرانی به لینک زیر مراجعه فرمائید

http://javadi.esra.ir/-/هيچ-فضيلتي-بالاتر-از-اعتقاد-توحيدي-و-ايمان-به-خدا-نيست-تمام-مشكلات-ما-در-اثر-غفلت-از-معاد-است

   شنبه 18 دی 13952 نظر »

دعایی برای دیدار امام عصر علیه السلام 


 



روایت شده است : « هر کسی که این دعا را پس از هر نماز واجب بخواند و بر آن مواظبت نماید ( و مرتبا آن را بخواند ) ، آنقدر عمر خواهد کرد که از زندگی سیر شود و به دیدار حضرت صاحب الامر عج الله خواهد رسید »

دعا چنین است :

« الهمََ صلِّ علی محمدٍ . الهمََّّ اِن رسولکََ الصادقَ المصدقََ صلواتکََ علیه و آله قال اِنکَ قلتَ ما تردَدتُ فی شیٔ اَنا فاعلهُ کترددی فی قبضِ روحِ عبدیََ المؤمن یکرَهُ الموت واَنا اَکره مستایتهُُ ، اللهم فَصلّ علی محمدٍٍ و آلِ محمدٍ و عجلْ لِأولیایکَ الفرج و النصرَ و العافیه و لا تسؤنی فیٖ نفسیٖ و لا فی فلان »

 

فرمود : به جای کلمه فلان هر کسی را که خواهی نام می بری »

 

 

دیده شده در کتاب ذکرهای شگفت انگیز معصومین علیهمالسلام ، سید عباس اسلامی حسینی ، ص ۴۶ ، به نقل از کتاب مکیال مکارم ، ج ۲ ، ص ۲۱ .

   جمعه 17 دی 13951 نظر »

ویژگی‌های فتنه

 

 

فتنه اجتناب‌ناپذیر است


معنای دقیق فتنه امتحان است. ما در معرض انواع امتحان‌های الهی هستیم و امتحان اجتناب‌ناپذیر است. حضرت علی(ع) فرمود: «نگویید"خدایا به تو پناه می‌برم از فتنه!” چراکه هیچ‌کسی نیست مگر اینکه درگیر با فتنه و امتحانات الهی است بلکه از گمراهی و سقوط در فتنه‌ها به خدا پناه ببرید؛ (لَا يَقُولَنَّ أَحَدُكُمْ …؛ نهج البلاغه،حکمت ۹۳)


در آخرالزمان، فتنه چیز خوبی است

فتنه از جهاتی چیز بدی نیست. خصوصاً در آخرالزمان به خاطر نتایج خوبی که دارد. امام صادق(ع) فرمودند:«فتنه را از خدا تمنا کنید خصوصاً فتنه‌های اجتماعی. چراکه جباران از بین می‌روند؛ تَمَنَّوُا الفِتنَةَ؛ ففيها هَلاكُ الجَبابِرَةِ، وطَهارَةُ الأرضِ مِن الفَسَقَة»(امالی طوسی/ ۷۰۰) یا رسول خدا(ص) فرمودند: «از فتنه‌های آخرالزمان بدتان نیاید، زیرا فتنه‌ها موجب نابودی منافقین می‌شود؛ لا تَكرَهُوا الفِتنَةَ في آخِرِالزمانِ؛ فإنّها تُبِيرُ المُنافِقينَ.»(میزان الحکمه، حدیث۱۵۷۴۸)


فتنه طراحی خداست


اصلاً فتنه طراحی خداست. وقتی بنی اسرائیل گوساله پرست شدند. حضرت موسی به خدا عرضه داشت خدایا این صدای گوسالۀ سامری از کجا آمد؟ خداوند فرمود: صدای گوساله سامری کار خودم بود، فتنه من بود و من آن را طراحی کردم؛ فَأَوْحَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِلَيْهِ أَنَّ تِلْكَ فِتْنَتِي»(محاسن/۱/ ۲۸۴) قَالَ يَا رَبِّ وَ مَنْ أَخَارَهُ قَالَ أَنَا فَقَالَ عِنْدَهَا مُوسَى إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ ... (تفسیر عیاشی)


توأم با پیچیدگی و ابهاماتی است

فتنه توأم با پیچیدگی و ابهاماتی است. وگرنه اگر همه‌چیز روشن باشد که دیگر امتحان معنا ندارد. حضرت امیر فرمود: خدا از چیزهای امتحان می‌گیرد که بندگان از اصل آن زیاد مطلع نیستند؛ لَكِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَبْتَلِي خَلْقَهُ بِبَعْضِ مَا يَجْهَلُونَ أَصْلَه‏»(نهج البلاغه،خطبه ۱۹۲)


فتنه‌های آخرالزمان، سخت‌ترین فتنه‌ها و امتحان‌ها است

فتنه‌های آخرالزمان، سخت‌ترین فتنه‌ها و امتحان‌ها است. یکی از دلایلش این است که آدم‌های به‌ظاهر خوب و مذهبی در فتنه‌ها عامل فریب مردم می‌شوند. امام رضا می‌فرماید: «در آخرالزمان فتنه‌ای شدیدتر از دجال سراغ شما خواهد آمد؛ دجال مظهر فریب در آخرالزمان است، ولی شدیدتر از فتنۀ او، فتنه کسانی است که ادعای محبت ما را می‌کنند! ؛ إِنَّ مِمَّنْ يَنْتَحِلُ مَوَدَّتَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ فِتْنَةً عَلَى شِيعَتِنَا مِنَ الدَّجَّال‏»(صفات الشیعه، ص ۸)


ولی راه‌حل آن‌هم آسان است!

اگرچه فتنه آخرالزمان شدید است ولی راه‌حل آن‌هم آسان است. امام صادق(ع) در خیمه نشسته بودند، شخصی سؤال کرد که ما در فتنه‌های سخت آخرالزمان چه کنیم؟ حضرت پرده را زد بالا فرمود این چیست؟ گفت: نور آفتاب فرمود تشخیص حق از باطل راحت‌تر از تشخیص نور آفتاب است؛ فَقَالَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ تَرَي هَذِهِ الشَّمْسَ قُلْتُ نَعَمْ فَقَالَ وَ اللَّهِ لَأَمْرُنَا أَبْيَنُ مِنْ‏ هَذِهِ‏ الشَّمْسِ‏»(کافی،ج ۱ ، ص ۳۳۶)


امام رضا(ع) در ادامه همان روایتی که به فتنۀ شدیدتر از دجال اشاره فرمود، راهنمایی کردند و فرمودند: نشانۀ این آدم‌های که مدعی محبت ما هستند ولی منحرفند، این است که دوستی می‌کنند با دشمنان ما و دشمنی می‌کنند با دوستان ما. (بِمُوَالاةِ أَعْدَائِنَا وَ مُعَادَاةِ أَوْلِيَائِنَا)


با این راهنمایی امام رضا(ع)، تشخیص حق از باطل در فتنه‌ها کاری ندارد، این‌یک علامت است، ببینید دشمن خارجی از چه کسی حمایت می‌کند و عامل داخلی با کدام دشمن خارجی مثل آمریکا طراح دوستی می‌ریزد؟ او منحرف است.‌

عبور از فتنه‌های آخرالزمان خیلی راحت‌تر است از فتنه‌های زمان امیرالمؤمنین(ع) چراکه الآن ما دشمنان خارجی داریم که دوستی با او، یک راهنما و علامت برای نشان دادن منحرفان و فتنه‌گران است.


حضرت امیر فرمود: «ای مردم امواج فتنه‌ها را با کشتی نجات در هم بشکنید؛ أَيُّهَا النَّاس‏ شُقُّوا أَمْوَاجَ الْفِتَنِ بِسُفُنِ النَّجَاة»(نهج،خطبه ۵) در ۹ دی مردم در دل فتنه‌ها سوار کشتی امام حسین(ع) شدند و آتش فتنه را خاموش کردند.

 

 

سخنرانی استاد پناهیان ، شنیده شده و همچنین دیده شده در سایت رسمی استاد پناهیان ، ۱۰/۱۰/ ۹۵

   سه شنبه 14 دی 13952 نظر »

کوچک های بزرگ 

 


گاهی اوقات یک چیزهایی که در چشم ما کوچک است در چشم خدا بزرگ است ، حساب های ما با خدا فرق می کند و گاهی اوقات برعکس چیزی که در ذهن  و چشم ما بزرگ است ، خدا خیلی ارزش برای آن قائل نیست . خدا که با هیاهو و سر و صدا گول نمی خورند ، اهل بیت که با هیاهو و سر و صدا فریب نمی خورند .

 

یک چند روز وحی بر پیامبر قطع شد هم پیامبر نگران بودند و هم مردم ، عده ای رفتند پیش پیامبر پرسیدند یا رسول الله چرا وحی قطع شده ؟ پیامبر چیزی فرمودند که اگر برای شما عرض کنم باورتان نمی شود که یک همچین چیز کوچکی باعث شود که وحی قطع شود ، پیامبر فرمود : « می خواهید وحی قطع نشود حال که شما ناخن هایتان را نمی گیرید و عطرنمی زنید ، نظافت نمی کنید ، » اصلا به چشم ما می آید که این چیز بزرگی باشد ! نه ، در چشم ما کوچک است اما وحی به خاطر آن قطع شد .

 

همین چیز کوچکی که الان در بعضی از خانواده ها باعث اختلاف خانوادگی است ؛ زن یا شوهر به خصوص جوان وقتی می خواهند بروند مراسم عقد یا عروسی ، کلی جلوی آیینه می ایستند و به خودشان می رسند ، اما در خانه حاضر نیستند برای یکدیگر معطر و نظیف باشند که این باعث کلی اختلافات می شود .

 

پیغمبر صلوات الله فرمود : می خواهید وحی قطع نشود در حالی که نظافت نمی کنید ؟ 

 

ما در ملکوت دنبال مشکلاتمان نگردیم ، جلوی پایمان است ، همین پیش پا افتاده ها را اگر رعایت کنیم خیلی میرویم بالا ، همین چیزهای کوچک کوچک ، به قول روانشناسان کوچک های بزرگ ؛ وقتی من ظلمی کرده ام ، وقتی حقی از کسی ضایع کرده ام ، لیتر لیتر اشک برای سید الشهدا بریزم و جای آن طلب را پر می کند ؟ ابدا  ….

 

خلاصه این که مسلمانی و مومن بودن واقعی انسان ها را اگر بخواهید بفهمید از انصافشان بفهمید ، از راستگو بودنش بفهمید ، از رعایت مسائل مالی به خصوص که محل لغزش است بفهمید ، از خوش اخلاقی در منزل بفهمید .

 

 

سخنرانی استاد عالی ، شنیده شده .

 

کلیدواژه ها: بزرگ, نظافت, وحی, کوچک
   سه شنبه 14 دی 1395نظر دهید »

باب بدعتها و رای و قیاسها

 

 


الحسین بن محمد الاشعری ،عن معلی بن محمد ، عن الحسن بن علی الوشّا  ، و عِده من اصحابنا ، عن احمد بن فضا جمیعا عن عاصم بن حمید ، عن محمد بن مسلم ، عن  ابی جعفر علیه السلام قال : خَطَب امیرالمؤمنین علیه السلام الناس فقال : ایها الناس ! أِنما بدٔٔ وقوع ِِالفتن أهوا تُتٔبعُ و احکام تبدعُُ یخالف فیها کتاب الله یتولی فیها رجال رجالا فلو ان الباطل خلص لم یٔخف علی ذی حجی ولو اپل الحق خلص لم یکن اختلاف ولکن یوخذ من هذا ضغث فیمز جان فیجیان معا فهنا لک استحوذََ الشیطان علی اولیاءه ِِ و نَجیِ الذین سبقت لهم من الله الحسنی  .


امیرالمؤمنین علیه السلام برای مردم سخنرانی کرد و فرمود : ای مردم همانا آغاز پیدایش آشوب ها فرمانبری هوس ها و بدعت نهادن احکامی است بر خلاف قرآن که مردمی به دنبال مردمی آن را به دست گیرند .


اگر باطل برهنه می بود بر خردمندی نهان نمی گشت و اگر حق ناآمیخته مینمود اختلافی پیدا نمی شد ولی مشتی از حق و مشتی از باطل گرفته و آمیخته شوند و با هم پیش آیند ، اینجاست که شیطان بر دوستان خود چیره شود و آن ها که از جانب خدا سبقت نیکی داشتند نجات یابند .



دیده شده در اصول کافی ، محمد بن یعقوب بن اسحاق الکلینی رازی ، ترجمه سید جواد مصطفوی ، ج ۱ ، ص ۶۹.

کلیدواژه ها: آشوب, بدعت, شیطان, فتنه
   دوشنبه 13 دی 1395نظر دهید »

زیارت ارواح از اهل خود 

 

 

در کتاب بحارالانوار از زید نرسی نقل شده است که از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود : « هنگامی که روز جمعه ، یا عید قربان و یا عید فطر فرا می رسد ، خدا به خازن بهشت که ملکی است به نام رضوان امر می کند تا ارواح مومنین را که در سرزمین های بهشتی هستند صدا بزند .

 

آن مَلَک می گوید : به درستی که خداوند به شما اجازه داد که در روز جمعه به زیارت خانواده و دوستان خود در دنیا بروید .


سپس خداوند به رضوان امر می کند که برای هر روناقه ای  از ناقه های بهشتی بیاورد که بر روی آن نافه ها محمل هایی از جنس زبرجد سبز رنگ که پرده هایشان از جنس یاقوت شفاف زرد رنگ است و زین ها و روپوش های آن نافه ها از پارچه های بهشتی است .

 

پس بر این نامه ها سوار می شوند در حالی که بر اندام این مومنین لباس های بهشتی و تاج هایی بر سر ایشان از جنس درهای شفاف و ظریف است ، این تاج ها همانند ستارگانی که در آسمان نور می دهند نورانی می باشند.

 

سپس همه مومنین در یک جا جمعی شوند ، خداوند به جبرئیل  امر می کند که افراد از آسمان ها برای ایشان بیاید ، سپس از هر آسمانی ملائکه آن آسمان می آید ، مومنین را از آسمانی به آسمان دیگر همراهی می کنند و پس از آن در مکانی به نام وادی السلام که در پشت کوفه قرار دارد فرود می آیند و بعد از آن در روستاها و شهرهای خود پراکنده می شود و به زیارت خانواده خود که در دنیا با آنان بوده اند می روند .

 

با ایشان ملائکه ای است که هنگام برخورد ایشان با چیزهای ناخوشایند موظف می شوند تا صورت های ایشان را به سوی چیزهایی که برای ایشان خوشایند است ، برگردانند و نیز قبرها و بدن های خود را ملاقات می کنند تا هنگامی که مردم نماز روز جمعه را می خوانند و به خانه های خود می روند . سپس جبرئیل برای رفتن ندا می کند و ایشان به خانه های خود در بهشت می روند .»

 

 

دیده شده در کتاب سیاحت ارواح در عالم برزخ ، حسین دریاب نجفی ، انتشارات بوستان دانش ، بخش سیزدهم ، ص ۱۲۱ .

   جمعه 10 دی 13951 نظر »

1 ... 37 38 39 ...40 ... 42 ...44 ...45 46 47 ... 88

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 1696
  • دیروز: 1562
  • 7 روز قبل: 6916
  • 1 ماه قبل: 41439
  • کل بازدیدها: 877922
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 16
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 23
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 17
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1