« دیدار با خانواده شهید مدافع حرم مهدی قاضی خانیدرمان قطعی چاقی شکمی »

موانع فرهنگی پیشرفت 

 

چکیده

 

پژوهش انجام شده شناسایی موانع فرهنگی پیشرفت کشور است و با توجه به موانع زیادی که پیش رو داریم سعی بر آن شد تا مهم ترین موانع مورد بررسی قرار بگیرد تا درصدد رفع این موانع برآییم هر چند که این موانع به راحتی ساخته یا تغییر نمی کند و باید به صورت تدریجی برای رفع آن تلاش کنیم.

امروزه با توجه به پیشرفت تکنولوژی و راحت در دسترس بودن این امکانات برای تمامی اقشار کشور در سنین مختلف، مشکلات عدیده ای به وجود آمده از جمله فضاهای مجازی که سرگرمی نامطلوبی را برای همه ایجاد کرده و مشکلاتی که در پی آن به وجود آمده از جمله از بین رفتن حریم ها، کاهش گفتگو، کاهش صمیمیت، طلاق و جدایی عاطفی و …

از دیگر مواردی که متأسفانه به عنوان یک فرهنگ غلط در جامعه جا افتاده کاهش زاد و ولد و در نتیجه تک فرزندی یا بی فرزندی که گریبان گیر بسیاری از خانواده ها شده.

یکی از اصول بسیار مهم دین ها اصل امر به معروف و نهی از منکر است که در وضعیت کنونی کشور ما بنا به دلایلی رو به فراموشی رفته است و در برخی موارد نیز که اجرا می شود همراه با خطرات جانی و مالی می باشد با توجه به وضع تأسف بار حجاب و عفاف در کشور ما که رنگ یک جامعه اسلامی را از خود گرفته و بیشتر به جوامع غربی شبیه تر است این اصل مهم (امر به معروف و نهی از منکر) بیشتر نیاز پیدا کرده. البته هر چند که با اجرای این امر به خاطر کسب درآمد حرام و لقمه ی حرام کهبه نوعی گریبان گیر مردم مسلمان خواسته یا ناخواسته شده است و مانع از قبول حرف حق و درست شده است.

آخرین موردی که به آن پرداخته شده است فرهنگ به غلط جا افتاده مصرف گرایی بدون تولید مناسب است که سبب شده قیمت ها افزایش پیدا کند و گرانی در جامعه شایع شود.

مقدمه

امروزه در جامعه اسلامی زندگی می کنیم که دارای دین و رهبر و نیروی انسانی کارآمد می باشد و از آن جا که توسعه و پیشرفت همه جانبه بخصوص توسعه فرهنگی ایران اهمیت دارد تحقیق پیش رو تحت عنوان بررسی و موانع فرهنگی پیشرفت جامعه ایران با روش تحقیق علمی نوشته شد.

یکی از اساسی ترین و مهم ترین موانع رشد، توسعه و پیشرفت ایران، اخلاقیات و روحیات ما است و تا زمانی که خود را تغییر ندهیم، هر نوع تلاش و کوششی برای پیشرفت ایران بی نتیجه خواهد ماند. در واقع فرهنگ یک ملت برای پیشرفت آن ملت، در حکم ریشه برای یک درخت است و یا چرخ برای حرکت خودرو، هر چند آن خودرو بهترین خودرو باشد بدون چرخ حرکتی امکان پذیر نیست.

خیلی خیلی ساده است، برای رشد و پیشرفت باید خود را تغییر دهیم و تغییر را نیز باید از خودمان شروع کنیم.


 

فضای مجازی چیست؟

فضای مجازی نسل جدیدی از فضای روابط اجتماعی هستند که با اینکه عمر خیلی زیادی ندارند، توانسته اند به خوبی در زندگی مردم جا باز کنند. مردم بسیاری در سنین مختلف و از گروه های اجتماعی متفاوت در فضای مجازی کنار هم آمده اند و از فاصله های بسیار دور در دنیای واقعی، از این طریق با هم ارتباط برقرار می کنند. امروزه روش های ارتباطی با دیگران از طریق اینترنت افزایش یافته است. پست الکترونیک، پیام های کوتاه، چت روم ها، وب پایگاه ها و بازی ها، روش هایی برای گسترش و حفظ روابط اجتماعی شده اند. روزانه نزدیک به چهارصد میلیون نفر در سراسر دنیا از اینترنت استفاده می کنند و یکی از کاربردهای اصلی اینترنت، برقراری ارتباط اجتماعی با دیگران است. شاید عیب اصلی ارتباط های اینترنتی آن است که ارتباط در فضای مجازی، اساساً بر متن استوار است و بنابراین از نشانه های بصری و شنیداری در تعامل های رو در رو بی بهره است.

امروزه خانواده ایرانی در سبد فرهنگی خود مواجه با شبکه های ماهواره ای، فضای مجازی، رسانه های مدرن و … است که هر کدام به نوبه خود بخشی از فرآیند تأثیرگذاری در خانواده را هدف گرفته اند. بعضی از شبکه های ماهواره ای که به طور تخصصی تمام تمرکز خود را بر مقوله خانواده نهاده است و پیام مشترک برنامه های این شبکه ها عبارتند از: “ترویج خانواده های بی سامان وکام گسیخته در مقابل ساختار خانواده، عادی سازی خیانت همسران به یکدیگر، عادی جلوه دادن روابط جنسی دختر و پسر پیش از ازدواج، ترویج فرهنگ هم پاشی به جای ازدواج و عادی جلوه دادن سقط جنین برای دختران"[1]   

گسترش فضای مجازی در حوزه رابطه فرزندان و والدین نیز تغییراتی بوجود آورده است که از جمله آن به کاهش نقش خانواده به عنوان مرجع، کاهش ارتباط والدین با فرزند، شکاف نسلی به دلیل رشد تکنولوژی، از بین رفتن حریم بین فرزندان و والدین و ایستادن در برابر یکی از والدین یا هر دو را می توان نام برد.

در بحث ازدواج ها نیز مسائلی چون ناپایداری ازدواج ها، تغییر الگوی همسرگزینی، نداشتن مهارت هایی برای ازدواج ناتوانی والدین برای آموزش به فرزندان، افزایش روابط دختر و پسر در زمان نامزدی بدون عقد، تمایل به دریافت مهریه های سنگین، بالا رفتن سن ازدواج و افزایش تنوع طلبی جنسی مردان و … را می توان اشاره کرد. تغییراتی که در حوزه دینی در جامعه رخ داده، کاهش آموزه های دینی در خانواده، دوری خانواده از شریعت، کم رنگ شدن حریم های دینی در روابط خانوادگی است.

علاوه بر شبکه های ماهواره ای، مخاطب ایرانی با رسانه های مدرن از قبیل اینترنت و تلفن همراه که مجهز به امکانات پیامک و بلوتوث است نیز مواجه است، سبد فرهنگی خانواده ایرانی دچار تغییرات فراوانی شده است که همگی به نوعی مروج سبک زندگی مدرن است که خاستگاه این نوع سبک زندگی تمدن غربی است و ترویج این شیوه از زندگی لاجرم تمام مؤلفه های معرفتی تمدن غرب را شایع می سازد و موجب می گردد بی سامانی در فرهنگ مسائل جنسی در کشور افزایش یابد.

کشور ما از نظر بهره مندی از اینترنت در بین 187 کشور جهان رتبه 87 را دارد که بر اساس طبقه بندی اتحادیه جهانی مخابرات جزء کشورهای متوسط به شمار می رود. 35 درصد استفاده کنندگان اینترنت را قشر جوان تشکیل می دهند و میانگین صرف شده برای اینترنت 52 دقیقه در هفته است.[2]

بحران هویت

در بررسی بحران هویت ناشی از فضای مجازی شبکه های اجتماعی در ایران، نمی توان بحران های هویتی ناشی از دوران گذار جامعه ایران را نادیده گرفت. به اعتقاد نگارنده گان، جامعه ایران امروز با دو گونه بحران هویتی با دو منشاء و علل مختلف رو به رو است. مطالعات گسترده در خصوص بحران های دوران صنعتی شدن در جوامع مختلف نشان می دهد این گونه جوامع در معرض بحران های ناشی از تغییرات ساختاری در عرصه های اقتصادی، فرهنگی، سیاست و اجتماع قرار می گیرند. جامعه امروز ایران در عین حال که بحران های هویت ناشی از یک دوره تاریخی را با خود حمل می کند، در سه دهه اخیر با بحران های دوره تاریخی فرا صنعتی بدون آن که به طور طبیعی وارد این دوره شده باشد نیز رو به رو شده است. با توجه به خاصیت و کارکردهای فناوری های نوین ارتباطی به خصوص شبکه های اجتماعی، ورود آثار کنترل ناپذیر و بحران زای این دوره از سوی حاکمیت به سهولت صورت گرفته و عواقب ناشی از آن دارد جامعه امروز شده است. این شرایط در مجموع وضعیتی را پدید آورده است که می توان گفت در حال حاضر، با نوعی از بحران های هویت هم پوشان مواجه هستیم.

بنابر یک تقسیم بندی نسلی، نسل سوم بیشترین کاربران اینترنتی در ایران بوده و بیش از نسل های دیگر در معرض آثار ناشی از اینترنت، از جمله مسائل هویتی و بحران هویتی قرار می گیرند. فارغ از شکاف های به وجود آمده ناشی از فرایند رسانه های نوین، شکاف نسلی موجود ناشی از تحولات ساختاری و جمعیتی جامعه ایران باعث شده است انتقال ارزش ها و آموزه ها در قالب سنت از نسلی به نسل دیگر با اختلال روبه رو شود. این پدیده از یک سو، به روند انتقال فرهنگ آسیب می رساند و از سوی دیگر، حافظه تاریخی را مختل می سازد و بدین ترتیب، انتقال تجربیات سیاسی و فرهنگی دوره های پیشین به زمان حاضر با دشواری انجام می شود.[3]

تعارض ارزش ها

تغییرات تکنولوژیکی ارزش ها و هنجارهای اجتماعی را تحت تأثیر خود قرار داده است. یکی از چالش های فرا روی فرهنگ ها برخورد با این پدیده است چون اساساً ورود اینترنت همراه با ارزش های غربی، چالش های جدیدی را در کشورهای دیگر به وجود آورده است. از آنجایی که برخی از عناصر موجود در این پدیده مغایر با فرهنگ خودی (ارزش های اسلامی – ایرانی) است، پس می توان گفت اینترنت می تواند آسیب های زیادی را به همراه داشته باشد. مثلاً ورود اینترنت در حوزه خانواده موجب تغییر نظام ارزشی در خانواده ها می شود. در یک مطالعه تجربی نشان داده شد که استفاده جوانان از موبایل و اینترنت موجب کاهش ارزش های خانواده شده است.[4]

از موارد دیگر استفاده از فضای مجازی به موارد زیر اشاره کرد؛ سوء استفاده جنسی، انزوای اجتماعی.

 

 

فرهنگ غلط کم فرزندی

فرزندآوری

 

مهم ترین نیاز اولیه توسعه اقتصادی، وجود نیروهای جوان، فعال و کارآمد است، از آنجا که کاهش جمعیت موجب پیری جمعیت می شود که خود مانعی برای رشد و توسعه اقتصادی خواهد بود. به عبارت دیگر، در شرایط کنونی که جامعه اسلامی ما با معضل کاهش جمعیت مواجه است می توان این امر را عامل مهمی برای عقب ماندگی و عدم توسعه کشور دانست. با کاهش در رشد منفی جمعیت، جمعیت جامعه پیر می شود و از نشاط و سرزندگی لازم برخوردار نخواهد بود، زیرا جوانان مایه پویایی و سرزندگی جوامع هستند و اغلب نوآوری ها، خلاقیت ها و نیز جهش های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی از سوی نیروهای جوان به مرضه ظهور می رسد.[5]

متأسفانه در جامعه امروز ما تک فرزندی یک پرستیژ به حساب می آید و تقلید کورکورانه مردم از کشورهای غربی باعث پیری جمعیت در ایران شده است و تهاجم فرهنگی باعث تضعیف اعتقادات و باورهای مردم شده است و تأثیرپذیری از فرهنگ غلط غربی موجب تغییر بافت جمعیتی ایران شده است.

یکی از پیامدهای منفی کاهش و نیز کنترل جمعیت، آسیب های اخلاقی و تربیتی است. جان رایان، دین شناس کاتولیک امریکایی، از زنان می خواهد که بچه های زیادی داشته باشند. وی معتقد است تأمین خانواده های بزرگ، به انواعی از نظم نیاز دارد که حاصل آن زندگی موفق است. نوعی زندگی ای که فقط با داشتن هزینه ی ادامه ی زندگی اتفاق می افتد؛ یعنی ایثار کردن، احیای خود برای دست برداشتن از امکانات و پیش دستی برای رسیدن به آینده. وی معتقد است: کارشناسی که به کنترل موالید معتقدند، به نوع شخصیت هایی که لازم است درست شود تا جامعه به صورت متعادل رشد کند و به حیات خود ادامه دهد، فکر نکرده اند، نکته دیگر اینکه، خانواده های کم جمعیت ممکن است ثروتمند شوند، اما ثروتمند شدن آنان، از فقیر ماندنشان خطرناک تر است.

این موضوع به واقعیتی غیرقابل انکار اشاره دارد؛ زیرا ما در مباحث جمعیت شناختی، غالباً به آسیب هایی توجه می کنیم که از ترکیب فقر و پرجمعیتی خانواده ها به وجود می آید. در این زمینه از یک سو، از آسیب های اخلاقی و تربیتی ای که متوجه خانواده های کم جمعیت، به ویژه تک فرزندی است، غافل می شویم و سوی دیگر، به منافع و فوایدی که در خانواده های پرجمعیت وجود دارد، توجه نکرده ایم؛ زیرا ترکیب رفاه و تک فرزندی، خود مقوله ای است که می تواند موجب بروز مشکلات فراوانی شود؛ زیرا کودکان در خانواده های کم جمعیت، به ویژه تک فرزندی، همواره با سلسله خواست ها و انتظارات بی پایان رشد می کنند که همه یا اکثر آنها برآورده می شود. از این رو، فرزندان در چنین خانواده هایی با مفاهیم ارزشی و اخلاقی ای نظیر قناعت، ایثار، گذشت، کمک به هم نوعان، صبر، شکیبایی، تحمل، مدارا و … بیگانه خواهند بود. از سوی دیگر، به دلیل اصالت رفاه و لذت، والدین نیز فرزند بیشتر را مزاحم تلقی می کنند.

والدین در چنین خانواده هایی، از نعمت فرزندان، بی بهره خواهند بود. بنابراین اگر در نگرش دینی قناعت، ایثار، گذشت، همیاری، کمک به همنوعان، کار و تلاش برای رشد و راحتی دیگران و سایر ارزش های اخلاقی، فی نفسه ارزش است و رفاه و لذت مادی در درجه دوم اعتبار و اهمیت قرار دارد، سیاست های کاهش جمعیت تا حد پیدایش خانواده های تک فرزند از این منظر، امری نامطلوب خواهد بود؛ زیرا کنترل جمعیت منجر به هسته ای شدن و تک فرزندی شدن خانواده شده، و این خود تابعی از اولویت یافتن رفاه و لذت مادی است. این امر تغییراتی را در رفتارهای جنسی مردان و زنان موجب می شود.

دستیابی دختران و پسران در سنین مختلف به ابزارهای کنترل بارداری و اطمینان از عدم بارداری های ناخواسته، زمینه لازم را برای ایجاد روابط جنسی خارج از چارچوب خانواده افزایش می دهد. علاوه بر اینکه، تنظیم خانواده و کنترل جمعیت دستاویز مناسبی برای مدافعان سقط جنین در جامعه می شود.[6]

کم شدن روابط اجتماعی در جامعه

فضای زندگی خانوادگی، توأم با فرصت های کافی برای روابط متقابل متنوع بوده، برای فرزندان الگوهای رفتاری و زمینه های تبادل تجارب و تمایلات و عواطف را به وجود آورده و از عوامل مؤثر در بهبود مهارت در روابط اجتماعی است. اما در خانواده ها هسته ای و محدود و با فرزندان کم و به خصوص تک فرزند، برخورداری از فضای زندگی خانوادگی ممکن نیست. گرایش به انزوا، افسردگی، ضعف در برقراری ارتباط با همسالان، توجه بیش از حد به بازی های رایانه ای و انفرادی و ترس یا تنفر از حضور در گروه های اجتماعی از جمله خصوصیات تک فرزندهاست. محدودیت روابط اجتماعی در خانواده های تک فرزند می تواند دنیای روانی و اجتماعی افراد را در محدود جلوه دهد و در این شرایط اگر مشکلی برای فرد به وجود آید ممکن است پیامدهی تهدید کننده ای پدید آورد، زیرا فرد می ترسد با از دست دادن یک نقطه امید و اتکا نتواند به کانون دیگری چشم امید داشته باشد.

همچنین وقتی روابط محدود است، جزئیات آن می تواند اشتغال ذهنی زیادی برای افراد ایجاد کند.[7]   

تک فرزندی بلایی برای خانواده ها است، روانشناسان بیان می کنند، هر چه خانواده ها دارای تک فرزندی باشند، فرزند خشن و پرتوقع بار می آید، و در آینده نیز در جامعه سرکش و خشن و مضر برای آن جامعه است. وضع جمعیت روبه خطر می رود و این رویه هر ساله کم شده به طوری که زیر دو دهم رسیده که یک خطر بزرگ است. اگر همین طور جلو برود، جمعیت به سرعت کاهش پیدا کرده ونصف جمعیت سن بالایی داشته و هزینه های سنگین و مشکلی برای جامعه خواهد داشت و نیروهای جوان تولید کننده خیلی کم خواهد شد. برای این که از این وضع نجات پیدا کنیم باید افزایش فرزند داشته باشیم به گونه ای که هر خانواده ای حداقل باید سه فرزند داشته باشد. نباید فرزند آوری را شوخی گرفت، زمانی را باید به یاد آورد که جمعیت نوزده میلیون شود، متأسفانه این آسیب بر اثر تبلیغات سوء و سیاست آمریکایی، اروپایی و اسرائیلی مبنی بر عدم رشد کشورهای جهان سومی بوده است، غربی ها با تبلیغات خود رایگان، زنان و مردان را عقیم کرده به طوری که الان چند میلیون زن و مرد، عقیم مصنوعی در جامعه وجود دارد، روانشناسان بیان می کنند، هر چه خانواده ها دارای تک فرزندی باشند، فرزند خشن و پرتوقع بار می آید، و در آینده نیز در جامعه سرکش و خشن برای جامعه است. باید فرزند آوری را به عنوان وظیفه شرعی دانست، هر چه قدر فرزند آوری کم شود جامعه پیر می شود، و افراد مسن نیز بازدهی کم، هزینه زیادی برای جامعه و آفت بزرگ است.

عدم اجرای اصل امر به معروف و نهی از منکر یکی از مسائل بسیار مهم که جزء فروع دین مسلمانان شمرده می شود اصل امر به معروف و نهی از منکر است که متأسفانه امروزه در کشور ما بسیار بسیار کم رنگ شده و هر از چند گاهی هم که اجرا می شود با عواقب خطرناک من جمله مرگ آمد و ناهی منجر می شود که این امر ناشی از ضعف فرهنگی مردم مربوط به این مسئله بسیار مهم است که تقریباً می توان گفت تمامی ابعاد زندگی اجتماعی را به نوعی تحت تأثیر خود قرار داده است.

فقدان یا ضعف فرهنگ دینی نسبت به این مسئله

در اینکه افراد بسیاری به ویژه از نسل جوان نسبت به فرهنگ دینی بی اطلاع یا کم اطلاع هستند جای بحث و گفتگو وجود ندارد و باید دید این ضعف ناشی از چه موارد و مسائلی است.

متأسفانه برخی از والدین همت خویش را در سیر کردن شکم فرزندان یا تهیه لباس و پوشاک آن مصرف نموده و آن را تنها وظیفه خود می دانند در حالی که روح و جان و مغز این عزیزان به غذای مناسب و پوشش محافظ از آفت نیازمند است و این نیازمندی اهمیت بیشتری دارد و مراقبت مضاعفی را می طلبد و بنابراین بی اعتنایی آنان نسبت به این امور فاجعه آمیز خواهد بود.

تبلیغات سوء و نادرست دشمنان

عامل دیگری را که می توان در گرایش به سمت منکرات و عدم اجرای اصل مهم امر به معروف و نهی از منکر دانست تبلیغات زهرآگین دشمنان اسلام است. آنان در دنیای امروز بخش اعظم رسانه های گروهی و تبلیغی را در دست گرفته اند و از راه روزنامه ها و مجلات گرفته تا عکس ها و فیلم ها و استفاده از ماهواره، تهاجم سنگین خود را بر امت های اسلامی ادامه می دهند.

اولین هدف آنان، فریفتن نسل جوان و تهی ساختن آنان از ارزش های اسلامی و در مرحله بعد به فساد کشاندن آنان می باشد. آنان به این نتیجه رسیده اند که اگر هدف فوق محقق شود، سلفه آنان در کشورهای اسلامی به آسانی میسر و ممکن خواهد بود.

امیرالمؤمنین؛ علی علیه السلام در خطبه ای می فرمایند: «فإنَّ اللهَ سُبحانَهُ لَم یَلعَن القَرنَ المَاضِی بَینَ ایدِیکُم إلی لِتَرکِهِم الامرَ بِالمَعروفِ وَ النَهی عَنِ المُنکَرِ؛ خداوند سبحان امت های روزگاران گذشته را از رحمت خود دور نساخت؛ مگر برای ترک امر به معروف و نهی از منکر[8]» و بعد می فرمایند: «فَلَعنَ اللهُ السّفَهَاءَ لِرُکوبِ المَعَاصِی الحُلَماءَ لِتَرک التناهِی؛ پس خداوند، بی خردان را برای نافرمانی و خردمندان را برای ترک بازداشتن دیگران از گناه لعنت کرد.[9]

خداوند متعال طبیعت را به گونه ای آفریده است که اعمال ما در آن تأثیر دارد. خداوند می فرماید که امر به معروف و نهی از منکر، دو فرضیه ی واجب است که یکی از آثار ترک آن این است که برکات خدا را از ملت ها سلب می کند. پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) در این باره می فرماید: «لا یَزالُ الناس بِخَیرٍ مَا اَمَرُوا بِالمَعرُوفِ وَ نَهَو عَنِ المُنکَرِ؛ تا زمانی که امر به معروف و نهی از منکر در بین مردم باشد، همواره مردم و جامعه دینی در خیر و برکت الهی خواهند بود.[10]    

وقتی افراد جامعه نسبت به یکدیگر بی تفاوت شوند و امر به معروف و نهی از منکر انجام نشود، آن وقت است که مردم در برابر پدیده های نابه هنجار جامعه واکنش نشان نمی دهند و کم کم این امر، پدیده ای طبیعی می شود و قبح و زشتی اش از بین می رود.

وقتی چنین زمینه و بستری در جامعه به وجود آمد، الگوهای غیراخلاقی و ضد ارزش ها جای خوبی ها را می گیرند و بعد از مدتی کارهای خوب و با ارزش، ضد ارزش می شوند.

یکی از خطرناک ترین آثار ترک امر به معروف و نهی از منکر در جامعه دینی این است که باعث می شود فکر، اخلاق و مَنِش مردم به جایی برسد که خوب را بد و بد را خوب ببینند؛ کاری که عیب است، حُسن می شوند و کاری که حُسن است می شود عیب! مثلاً دین دار بودن و با حجابی می شود عقب افتادن، بی حجابی می شود فهمیدن و روشنفکری!

پیامبر اکرم (ص) به اصحاب خود فرمودند: «کَیفَ بِکُم إذَا فَسَدت نِساؤکُم و فَسَقَ شُبّائکُم وَ لَم تأمُروا بالمعروف و لَم تَنهَوا عَنِ المُنکرَ؛ چگونه خواهید شد آن روزی که بفهمید زن هایتان فاسد و جوان هایتان فاسق شده اند و شما فرمان به نیکی و جلوگیری از بدی نکنید (در برابر این دو پدیده بی تفاوت باشید)؟ اصحاب پیامبر (ص) با تعجب گفتند: « چنین روزی می آید؟!» حضرت (ص) فرمودند: «نَعَم وَ شَرّ مِن ذالِکَ؛ بله؛ چنین روزی می آید و بدتر از آن هم خواهد آمد.» آنها گفتند: «یا رسول الله؛ بدتر از آن کدام است؟ پیامبر (ص) فرمودند: «روزی می آید که امر به منکر و نهی از معروف و ارزش ها کنید!»

یعنی به جای اینکه به فرزندت بگویی نماز بخوان؛ می گویی برو خوش گذرانی کن! به جای اینکه به دخترت بگویی حجابت را رعایت کن؛ می گویی برو آزاد و خوش باش! به جای اینکه به عدالت و انصاف در معامله و داد و ستد تأکید داشته باشیم، می گوییم برو درآمد زیاد کسب کن و به این حرف ها توجهی نداشته باش![11]


 

تسلط اشرار و ذلت مردم

حضرت رضا (ع) فرمود: باید امر به معروف و نهی از منکر داشته باشید وگرنه اشرار بر شما مسلط می شوند و پس از آن، خوبان و نیکان شما یاری می طلبند و به آنها جواب داده نمی شود.

از پیامبر اکرم (ص) نقل شده؛ برای ترک امر به معروف و نهی از منکر دو اثر بد ذکر شده است:

1- با گذشت زمان افراد شرور و فاسد، زمام امور را به دست می گیرند. پس عاملی که می تواند از تسلط و حاکمیت افراد تبهکار جلوگیری کند، امر به معروف و نهی از منکر است.

2- با حاکمیت اشرار، سخن خوبان هم اثری نخواهد داشت[12]. بسیاری، این جمله را این طور معنی می کنند که بعد از تسلط بدان، نیکان شما به درگاه الهی می نالند و خداوند دعای آنها را مستجاب نمی کند، یعنی اثر رها کردن امر به معروف و نهی از منکر این است که خداوند رحمت خود را از آن قوم می گیرد، و هر قدر خدا را بخوانند، دعای آنها به موجب این گناه مستجاب نمی شود، غزالی معنی لطیفی برای این روایت کرده است، او می گوید: وقتی امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنند، آن قدر پست می شوند ، آن قدر هیبت و عزت و کرامتشان از بین می رود که وقتی به درگاه همان ظالمان می روند، هر چه ندا می کنند، به آنها اعتنایی نمی شود؛ یعنی پیغمبر (ص) فرمود: اگر می خواهید عزت داشته باشید و دیگران روی شما حساب کنند، امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید، اگر امر به معروف و نهی از منکر نداشته باشید، اولین خاصیت آن ضعف، پستی و ذلت شماست و دشمن هم روی شما حساب نمی کند. آن وقت مثل یک برده و بنده هر چه التماس کنید، کسی جوابتان را نخواهد داد.[13]

عدم رعایت حجاب و حیا در جامعه

بد حجابی و بی حجابی زن و دختران ما یکی از موارد گناه علنی به حساب می آید که متأسفانه در جامعه ی امروزی ما شیوع پیدا کرده و به نوعی قبح و گناه آن سبک شمرده شده است.

امروزه در کوچه و بازار و خیابان گاهی در کنار یک مادر با حجاب یک دختر بی حجاب می بینیم. این پدیده به این معناست که خانواده به عنوان اولین محیط رشد و نمو فرزند، در شکل گیری و تکوین عادات او تأثیر بسیار عمیقی دارد. بنابراین خانواده به تناسب چگونه عملکردش می تواند عامل گسترش و تحکیم حجاب و یا برعکس بدحجابی باشد.[14]

یکی از عوامل مؤثر در ترویج بی حجابی و به حاشیه راندن حجاب، فقدان تلاش های مؤثر در مبارزه با بی حجابی و حمایت از فرهنگ حجاب است، تاکنون اقداماتی در این زمینه صورت گرفته است اما کار ساز و مداوم نبوده است و بسیاری از مسئولان امر در این باره سکوت اختیار نموده اند. غافل از این که به لحاظ جرم شناختی، بی حجابی سر منشأ بسیاری از رفتارهای نابهنجار، ناملایمات و به خصوص جرائم و جنایات جنسی در سطح جامعه است. از طرف دیگر عدم برنامه ریزی مشخص و مدون و عدم هماهنگی میان نهادهای فرهنگی و سیاستگذاران، راه سوء استفاده را برای عدّه ای از افراد مغرض و سودجو فراهم ساخته، آنان از این فضای مناسب بهره برداری را داشته اند و مروج لباس های نامناسب شده اند.

از عوامل بسیار مهم در بهبود وضعیت فرهنگی جامعه به ویژه حجاب و حیای عمومی رسانه های جمعی هم چون سینما، تلویزیون، مطبوعات، کتاب ها و … می باشند و از میان رسانه ها سهم رادیو و تلویزیون و سینما از جهت کمی بیشتر است. امروزه بخش وسیعی از افراد جامعه به خصوص کودکان، جوانان و زنان همه روزه ساعاتی از وقت خود را به تماشای تلویزیون و گوش دادن به رادیو اختصاص می دهند. که توجه به آثار ناخودآگاه فرهنگ آن می بایست مورد تذکّر قرار گیرد.

عدم شناخت فلسفه وجودی و کار ویژه تلویزیون و استفاده ی نادرست از آن ضمن به هدر دادن سرمایه کلان این رسانه ی پر هزینهً زمینه های بعضی ناهنجاری ها مانند بی حجابی را گسترش می دهند. متأسفانه باید اعتراف کرد که سینما و بخش مهمی از مطبوعات کشور امروزه نه تنها حجاب و حریم را افزایش نمی دهند، بلکه به نام آزادی و دفاع از حقوق زنان به شکستن حریم های حجاب و ترویج ابتذال جنسی می پردازند. بسیاری از شخصیت های مثبت و اصلی فیلم های سینمایی کشور چهره های بدحجاب و نامناسب اند و با توجه به جمعیت کثیر سینمایی، این فیلم ها آثار بسیار ویران گری در ترویج بدحجابی خواهد گذاشت. رادیو و به خصوص تلویزیون نیز هر چند جلوی برنامه هایی هستند که گاه به ترویج و تقویت حجاب و حفظ حریم های شرعی می پردازند، اما فضای عمومی برنامه ها در این مسیر نبوده بلکه می توان گفت که در راستای تضعیف حجاب عمل می کنند و تأثیر صدا و سیما از آن جهت که مردم آن را رسانه ی رسمی نظام اسلامی می دانند بسیار فراگیر است.[15]  

متأسفانه در برخی اماکن از جمله محیط های اداری و آموزشی با خواهران محجبه و عفیفه به طور شایسته رفتار نمی شود و در مقابل خانم هایی که با پوشش نامناسب هستند مورد استقبال قرار می گیرند.[16] روشن است که این امر موجب کمرنگ شدن ارزش حجاب و احترام بانوان محجبه می شود، بالعکس تکریم خواهران باحجاب و عفیف در همه محیط ها، شیوه ی جذب برای حمایت از فرهنگ حجاب محسوب می شود. از سوی دیگر توجه به مادّیات و زندگی دنیا و نادیده گرفتن ارزش های معنوی، استعمارگران را به آن داشت تا از هر طریق برای رسیدن به آن تلاش کنند. در این رهگذر برای دستیابی به منابع اقتصادی بزرگ، زنان را بهترین وسیله یافتند و از وجود برهنه ی آنها برای تبلیغ کالاهای خود بهره می گرفتند و همواره برهنگی را تشویق می کردند و تبلیغات وسیعی علیه حجاب می نمودند. همین امر موجب گردید که بی حجابی سید صعودی به خود بگیرد.[17]

حجاب حافظ وقار، شخصیت، کرامت، اصالت و عظمت زن و حافظ زیبایی و منافع او برای شوهر است. بی شک، یکی از اموری که به شهوت جنسی دامن می زند، «برهنگی و خودآرایی زنان و مردان» برای یکدیگر است که تأثیر آن به وضوح در میان جوانان مجرد قابل انکار نیست به گونه ای که می توان گفت آلودگی به بی عفتی رابطه مستقیمی با بی حجابی، برهنگی و خودآرایی در انظار عمومی دارد؛ حتی طبق بعضی از آمارهای سمتند، هر قدر این مسئله تشدید شود، به همان نسبت آلودگی به بی عفتی بیشتر می شود، به همان نسبت مزاحمت های جنسی افزایش می یابد و به عکس، در زمستان که زنان پوشش بیشتری دارند این گونه مزاحمت ها کمتر می شود.

بدیهی است که برداشتن حجاب، مقدمه برهنگی، آزادی جنسی و بی بند و باری است که مشکلات و مفاسد ناشی از آن در عصر و زمان آن بر کسی پوشیده نیست.

بی حجابی سبب می شود که گروهی از زنان در یک مسابقه بی پایان، در نشان دادن اندام خود و تحریک مردان هوس باز شرکت کنند این امر در عصر و زمان ما که به خاطر گرفتاری های تحصیلی و اقتصادی سن ازدواج بالا رفته قشر عظیمی از جامعه را جوانان مجرد تشکیل می دهد، آثار زیانباری دارد.

بی حجابی، علاوه بر این که از نظر اخلاقی سبب ناامنی خانواده ها و بروز جنایات می شود، ضمناً سبب ایجاد هیجان های مستمر عصبی و حتی بیماری های روانی می گردد که ثمره آن سستی پیوند خانواده ها و کاهش ارزش شخصیت زن در جامعه است.

امیرالمؤمنین (ع) خطاب به حضرت مجتبی (ع) و در حقیقت خطاب به تمام مردم فرمودند: محرم نامحرم را جداً رعایت کن زیرا این برنامه برای تو و همه ی زنان نامحرم مصونیت از افتادن در خیال گناه و خود گناه است، و اگر قدرت داری زنان خانواده ی تو مردی غیر تو را نشناسند، این برنامه را انجام بده.[18]

کسب و درآمد حرام

اسلام انسان را در کسب روزی و به دست آوردن متاع زندگی آزاد گذارده، اما هرگز اجازه نمی دهد که درآمد از مسیرهای غیر شرعی و حرام وراد زندگی انسان شود. راه های کسب درآمد حرام در جامعه بسیار است از جمله کسب به وسیله زنا، فحشا، معاملات نامشروع مانند: رشوه خواری، دزدی، کم فروشی، قمار، ربا، رانت خواری، غَش در معامله، احتکار نیازمندی های مردم و فروش سگ و خوک و شراب … که این کارها اگر چه موجب سود شخص می شود ولی ضرر و بدبختی آن برای اشخاص دیگر یا افراد جامعه می باشد کسب درآمد از این طریق جرم و گناه است و کیفر و عذاب سختی در دنیا و آخرت برای آنها وعده داده شده است.

وجود انسان دو بعد دارد یکی بُعد جسم او که تحت تأثیر عوامل ظاهری و مادی غذا است و معمولاً ما در مورد ظاهر غذایی که می خوریم دقت کافی را به کار می بریم و به بُعد معنوی که حلال و حرام بودن آن است کم تر توجه می کنیم. بُعد دیگر انسان روح اوست که غذا به شدت بر آن تأثیرگذار است تا جائی که در حالات بعضی از اولیاء الله و بزرگان نوشته اند که با خوردن یک لقمه شبهه ناک آن هم به صورت اتفاقی تا مدت ها از توفیق نماز شب محروم می شده اند.[19]

عالم وارسته مرحوم نراقی در کتاب معراج السعاده این طور بیان می کند: دلی که از لقمه حرام روئیده باشد، کجا و قابلیت انوار عالم قدس کجا و نطفه ای که از مال حرام هم رسیده باشد به مرتبه رفیع انس با پروردگار چه کار، چگونه پرتو عالم نور بدلی تابد که غذای حرام آن را تاریک کرده و کی پاکیزگی و صفا برای نفسی حاصل می شود که کثافات مال شبهه ناک آن را آلوده و چرک آلود نموده باشد.[20]

کسب درآمد حرام در زمره منکرات بزرگ اجتماعی قرار دارد و مورد ابتلاء اشخاص حقیقی و حقوقی می باشد و به طرق گوناگون نیز انجام می شود.

رباخواری

متأسفانه در جامعه رباخواری جزء درآمدهای حرام می باشد که گریبان گیر برخی افراد هر چند ناخواسته شده است که در قرآن کریم رباخوار را محارب خداوند خطاب می کند[21] و امام باقر (ع) نیز رباخواری را مصادیق مال حرام معرفی می کند.[22]

ربا خواری

آثار سوء ربا

1- ربا، بازدارنده از تلاش اقتصادی

یکی از اصحاب امام صادق (ع) به نام هشام، علت حرام شدن ربا را سؤال کرد، حضرت فرمود: اگر ربا حلال بود، مردم کار و تلاش را رها می کردند و سود پول می گرفتند. خداوند ربا را حرام کرد تا اینکه مردم سراغ کار و تلاش و معاملات سالم بروند و از حرام به حلال روی آورند.[23]

2- سبب فساد در جامعه

ربا سبب می شود عده ای در جامعه روز به روز فقیرتر بشوند و افراد فقیر بسیار آسیب پذیرند و بیش از دیگران زمینه های انحرافات بر ایشان فراهم است و شاید بدین جهت، گناه ربا از گناهان جنسی زیادتر بیان شده است؛ زیرا ربا زمینه ساز بسیاری از آلودگی هاست و این ظلم بسیار بزرگی به فرد و جامعه است. امام رضا (ع) در بیان علت حرام شدن ربا فرمود: «چون ربا سبب فساد و ظلم می شود.»[24]

3- کم رنگ شدن انگیزه قرض الحسنه

دین مقدس اسلام، مسلمانان را به انفاق و پرداخت صدقه های مستحبی بسیار سفارش کرده و در عین حال برای تشویق آنان به قرض الحسنه، پاداش قرض الحسنه را از انفاق و صدقه های مستحبی برتر دانسته است؛ زیرا اولاً، قرض غالباً به دست نیازمند می رسد. ثانیاً، شخصیتِ گیرنده محفوظ می ماند و تحقیر نمی شود. ثالثاً، برای پرداخت آن کار و تلاش بیشتر می کند. رابعاً، اصل مال می ماند و با آن، می توان از طریق قرض الحسنه مشکل افراد درمانده را مرتفع کرد. خامساً، در قرض دادن برکاتی چون پاداش کمک به انسان نیازمند، کمک به خوبی ها، قضای حاجت و رفع گرفتاری مومن نهفته است. با وجود چنین ارزشی که اسلام برای قرض الحسنه قائل شده، ربا این روحیه را در افراد کم رنگ می کند و بدین جهت، اسلام شدیداً با ربا مبارزه کرده است.[25]

4- ایجاد فاصله ی طبقاتی

گسترش فرهنگ رباخواری در جامعه، سبب فاصله هر چه بیشتر میان ثروتمندان و تهی دستان می شود؛ زیرا ربا، سودی تضمین شده و بدون ضرر و زیان است. روشن است که روز به روز بر سرمایه و قدرت سرمایه دار افزوده می شود و برعکس در قدرت مالی و اقتصادی افراد قرض گیرنده کم می شود.[26] 

5- نابودی جامعه از جهت فرهنگی و اخلاقی

اثر دیگر ربا در جامعه، ویرانی فرهنگی جامعه است. اسلام از انباشت سرمایه در دست شماری اندک جلوگیری می کند و رفاه عمومی برای همه جوامع تأکید می کند جنبه های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در هر جامعه، به یکدیگر گره خورده اند و برهم زدن هر کدام، جامعه را به مرز فروپاشی و نابودی می کشاند. ربا سبب انباشت ثروت در دست گروهی اندک می گردد و از این رو، تصمیم گیری در زمینه ی روند اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جامعه، با فشار آنان صورت می گیرد و چون ربا عامل رکود اقتصادی و رواج بیکاری در جامعه است، فقر و بیچارگی افراد جامعه را در پی دارد. طبیعی است که در این صورت، هر کس برای گذران زندگی دست به هر کاری می زند. رواج فحشا، دزدی و قاچاق فروشی، از پیامدهای زیان بار جامعه ی ربا زده است.[27]

رشوه خواری

یکی از کسب های ممنوع و حرام، رشوه خواری است. رشوه چیزی است که به حاکم و یا غیر حاکم می دهند تا به نفع رشوه دهنده حکم کند و یا آنچه که رشوه دهنده می خواهد عمل کند.[28] البته دادن و گرفتن رشوه در موارد مختلف به اشکال گوناگونی صورت می گیرد. گاه جهت تسریع امری و انجام کاری خارج از نوبت، زمانی به خاطر انجام کاری که قانوناً بر عهده او نیست، ولی به لحاظ نفوذ اجتماعی، توان انجام آن را دارد و در برخی موارد هم جهت ابطال حق و احیای باطلی پول های هنگفتی، تحت عناوین حق الزحمه، پول چای، هدیه و شیرینی رد و بدل و دست به دست می شود. رشوه خواری و فساد اداری به عنوان یک پدیده ی ناهنجار، انحطاط در جهات مختلف یک جامعه را سرعت می بخشد. لذا در کلیه ی نظام های جهانی، شدیداً مورد نکوهش قرار گرفته است. آمار و ارقامی که از داد و ستدهای پولی (رشوه) تحت عناوین مختلف ارائه می شود. حقیقتاً سرسام آور و نگران کننده است.[29]

فساد و بی بند و باری اداری در قالب رشوه خواری از جمله آسیب های اجتماعی و اداری است که در توسعه کشورها و آثار و پیامدهای منفی فراوانی را بر جای می نهد و هزینه های سنگینی را در حوزه سیاست و فرهنگ بر جای می گذارد؛ از جمله ابطال حق، گسترش فعالیت های غیرقانونی، ایجاد شرایط نامطلوب اقتصادی، نارضایتی مردم و زیر سؤال رفتن حکومت و قانون، فساد اداری و در نهایت مانع شدن اجرای عدالت و قانون.[30]

قاچاق کالا و سوخت

قاچاق کالا و سوخت، یکی از پدیده های رایج و از آفت های شناخته شده برای اقتصاد کشور است، در حال حاضر، مسئله قاچاق کالا و سوخت و لزوم مبارزه با آن، یکی از مسائل مهم اقتصادی و فرهنگی کشور است. نمونه آشکار قاچاق کالا، قاچاق بنزین است. پایین بودن قیمت سوخت در کشور نسبت به قیمت های جهانی و قرار دادن یارانه برای مصرف کننده ها، موجب شده است برخی به قاچاق آن دست بزنند.

غلبه فضای تولیدی و مصرفی در جامعه به جای فضای تولیدی و غیرمصرفی

صرفه جویی و به عبارت دیگر مدیریت مصرف مبتنی بر آینده نگری، به ضرورتی اجتناب ناپذیر تبدیل شده است؛ چرا که امروزه حجم جمعیت در سطح جهان گسترش پیدا کرده است. محدودیت منابع در دسترس بشر از یک سو و عدم توزیع متوازن منابع محدود موجود از سوی دیگر بر مشکل فوق افزوده است.البته باید در نظر داشت که این امر به هیچ وجه به معنای ناکافی بودن منابع موجود در کره ی زمین برای ساکنان آن نبوده است و نیست و همچنین مصرف کالاهای داخلی و خارجی و نبود تولیدات داخلی کشور را به چالشی کشانده است که جبران آن کمی مشکل شده است و چه خوب است هر شهروند با حمایت از تولیدات داخلی سعی در پیشرفت اقتصادی تلاش کند تا این فرهنگ و پر ستیره غلط استفاده از کالاهای خارجی روز به روز کمرنگ تر شود.

یکی از شاخصه های مصرف گرایی، مصرف به عنوان سبکِ زندگی است. اساساً مصرف گرایی بعد از گذر از دوران های مختلف حیات خویش یعنی دوران مصرف برای تفاخر و کسب منزلت، دوران مصرف برای هم خوانی با طبقه اجتماعی خاص، دوران مصرف برای تمایز از طبقات اجتماعی دیگر و دوران مصرف برای ساخت هویت، نهایتاً اکنون به دوران مصرف به عنوان سبک زندگی رسیده است یعنی دقیقاً تنها و تنها آنچه که سبک زندگی یک فرد را در جامعه شکل می دهد، مصرف آن فرد است. البته این نوع از مصرف تنها شامل مصرف کالاهای مادی نمی شود بلکه مصرف نشانه ها و نمادها، مصرف کالاهای فرهنگی نظیر کتاب، موسیقی، انواع تفریحات و سرگرمی ها، حضور در نمایشگاه ها و سینماها و مانند آن را نیز دربر می گیرد.[31]

به نظر می رسد امروزه و در نزد ایرانیان و در میان اقشار مختلف مردم «مصرف» هر چه بیشتر، به یک امتیاز اجتماعی و ابزاری جهت نشان دادن منزلت بالای اجتماعی افراد بدل شده است به طوری که امروزه در میان قشر عظیمی از خانواده های برخوردار و حتی نابرخوردار جامعه ما آنچه مرسوم به «لوکس گرایی» و میزان مصرف یک خانواده از کالا و خدمات لوکس، می باشد عاملی مهم در نیل به منزلت اجتماعی بالاتر تصور می شود. از آنجا که در مفهوم منزلت اجتماعی با گونه ای از مفهوم «قدرت» به معنای عام آن مواجه هستیم؛ به طبع آن نوعی «مسابقه مصرف» و یا آنچه در میان مردم به «چشم و هم چشمی» مشهور است شکل گرفته و رواج می یابد. تجربه مشاهده ی افراد و خانوارهایی که حتی حاضرند به قیمت استقراض، سالیانه چندین بار مهمانی های گسترده برگزار کنند؛ رفته رفته به یک امر عمومی تبدیل می شود که نشان از رواج این رفتار و در حقیقت، ذهنیت نابهنجار در جامعه ما دارد. بدیهی است که عواقب چنین ذهنیتی که چنان رفتاری را در پی می آورد منحصر به پیامدهای منفی اجتناب از صرفه جویی نمی گردد بلکه شکست در مسابقه مصرف، بیش از هر چیز می تواند عواقب مصیبت بار ناشی از فرو خردن یک میل سرشار اجتماعی و در دراز مدت، حتی طرد اجتماعی و یا دست کم چنین تلقی را در میان بخش هایی از جامعه به همراه داشته باشد.[32]

مصرف گرایی بدون تولید مناسب سبب می شود تا قیمت ها افزایش پیدا کند و گرانی که در احادیث به عنوان یکی از عذابهای دنیوی عنوان شده در جامعه شایع می شود.

و لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبادٌ مَلاعِینُ مَنَاکِیرُ لا یَعِیشونَ وَ لا یَعیشُ النّاسُ فِی أکنافِهِم وَ هُم فی عِبادِهِ بِمنزِلَه الجَزاء لا یَقَعونَ علی شیء إلا أتو عَلَیهِ.[33]

و خدا را بندگانی است که از رحمت او دورند و کانون منکرات و زشتی ها هستند، نه خود (به واسطه مصرف گرایی و عدم تولید) زندگی آرامی دارند، نه دیگران در کنار آن ها به زندگی می رسند. آنان مثل ملخ هایی هستند که وقتی به زراعتی می رسند آن را می خشکانند.

امام خمینی (ره): قصه این امر غم انگیز طولانی و ضربه هایی که از آن خورده و اکنون نیز می خوریم، کشنده و کوبنده است؛ و غم انگیزتر اینکه آنان ملت های ستمدیده زیر سلطه را در همه چیز عقب نگه داشته و کشورهایی مصرفی بار آوردند … وارد کردن کالاها از هر قماش و سرگرم کردن بانوان و مردان، خصوصاً طبقه جوان، به اقسام اجناس وارداتی، از قبیل ابزار آرایش و تزئینات و تجملات و بازی های کودکانه، و به مسابقه کشاندن خانواده ها و مصرفی بار آوردن هر چه بیشتر، که خود داستان های غم انگیز دارد، و سرگرم کردن و به تباهی کشاندن جوان ها، که عضو فعال هستند … و ده ها از این مصائب حساب شده، برای عقب نگه داشتن کشورهاست.[34]

نظام اسلامی با تولید ثروت مخالف نیست، با ایجاد ثروت مخالف نیست، بلکه مشوق اوست. اگر تولید نباشد، اگر ایجاد ثروت نباشد، حیات و بقای جامعه به خطر خواهد افتاد، اقتدار لازم را جامعه به دست نخواهد آورد؛ این یک اصل اسلامی است. اما اینی که آحاد مردم دلشان لک بزند برای مسابقه اشرافی گری، برای تجمل پرستی، این یک چیز بسیار نامطلوب است؛ این چیزی است که متأسفانه در درون ما هست؛ همان طور که قبلاً هم گفته ام: اسراف و مصرف گرایی افراطی[35]

 

 



[1] . پ: شکربیگی، 1391، رسانه ای
[2] . صادقیان، تأثیر اینترنت بر کودکان و نوجوانان، شماره 4، مجله الکترونیکی
[3] . ربیعی، علی، 1387، ص 165 و 166
[4] . زنجانی زاده، 1384 (مجله)
[5] . مک کبین، ببل، اسفند 1384.
[6] . گاردنر، جان ویلیام، ص 287.
[7] . مجله الکترونیکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز/سیب/شماره 31/اسفند 93
[8] . نهج البلاغه، خطبه 192
[9] . همان
[10] . میزان الحکمه، ح 12736
[11] . سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سیدآبادی، مسجد جامع گوهرشاد، 17/07/86
[12] . محمدبن علی بن بابویه، ص 61
[13] . مرتضی مطهری، ج 2، ص 45
[14] . حسین مهدی زاده، 1387، ص 132
[15] . سید حسین اسحاقی، 1387، ص 35
[16] . مهدی طیّب، ص 27
[17] . علی محمد آشتیانی، 1373، ص 36
[18] . محمدباقر مجلسی، 1386، ج 77، ص 214
[19] . عباس قمی، ص 36
[20] . احمد نراقی، 1378، ص 313
[21] . بقره، آیه 279
[22] . کلینی، اصول کافی، ج 5، ص 126
[23] . شیخ صدوق، 1388، ج 3، ص 567
[24] . شیخ صدوق، 1388، ج 3، ص 565
[25] . *
[26] . المصری، 1407، ص 17
[27] . هاشمی رفسنجانی، 1379، ص 233
[28] . احمد حسینی، 1375، ج 1، ص 184
[29] . قدرتی، 1386، ص 26-23
[30] . ماهنامه اطلاع رسانی آموزشی و پژوهشی مبلغان http://magazine.mobaleghan.com
[31] . Featherstone, Mik, P 83, 2007
[32] . جامعه تحلیلی خبری الف
[33] . اصول کافی، ج 8، ص 247
[34] . وصیت نامه موضوعی امام خمینی، ص 30-28
[35] . سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشجویان شیراز، 14/02/87

پژوهشگر مرضیه ظفرقندی . این مقاله در یازدهمین کنگره ی پیشگامان پیشرفت به مرحله چاپ مجموعه مقالات رسید . 

   یکشنبه 13 اسفند 1396


فرم در حال بارگذاری ...

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 1259
  • دیروز: 1562
  • 7 روز قبل: 6916
  • 1 ماه قبل: 41439
  • کل بازدیدها: 877922
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 16
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 23
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 17
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1