تساوی جنسیتی؛ خدعهای برای بیهویت سازی زنان
کارشناس و مشاور دینی با بیان اینکه بیعفتی مقدمه نابودی هویت زن است، زن را در تهاجم فرهنگی عنصر سهل الوصولی برای بی عفت کردن جامعه دانست.
حجت الاسلام والمسلمین مهدی ماندگاری در پاسخ به این پرسش که ویژگی بانوی تراز اسلام کدام است، گفت: خداوند در عالم هستی بهترین نقش آفرینی را در قالب دین برای انسان طراحی کرده است.
وی افزود: زمانی که ساخته بشر دارای قاعده و قوانین خاص است چگونه میشود عالم هستی که همه مخلوق خداوند به شمار میروند فاقد قواعد و قانون باشند؛ بنابراین لازم است انسان طبق قانون الهی در این عالم به بندگی معبود بپردازد و این مهم تنها در قالب دین است که محقق میشود.
زنان در نقشهای متفاوت
حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری با اشاره به اینکه خداوند به زنان نقشهای متفاوتی عطا کرده است، بیان داشت: نخستین نقشی که خداوند به زنان عطا کرده نقش دختر بودن است دختر مونس و انیس پدر و مادر و وجودش برای خانه سرشار از نشاط و آرامش است، پیامبر(ص) به حضرت زهرا(ص) میفرمایند«زهراجان! تو مایه آرامش و سرور قلب من هستی، من زمانی که تو را میبوسم و میبویم بوی بهشت را از وجود تو استشمام میکنم».
خطیب مشهور ادامه داد: ویژگی های همفکری، همدلی و همراهی میتواند در نقش خواهری متجلی شود، ما وجود مقدس حضرت زینب(س) را در کنار امام حسین(ع) و وجود مقدس حضرت معصومه(س) را در کنار امام رضا(ع) این گونه میبینیم که در کنار برادر یار و یاور آنان بودند، بسیاری از خواهران شهدا در طول تاریخ و دوران دفاع مقدس این نقش آفرینی را به بهترین شکل منصه ظهور رساندند.
استاد حوزه علمیه در ادامه نقش همسری را از دیگر ویژگیهای بانوی تراز اسلام بیان کرد و گفت: خداوند متعال در آیه 34 سوره نساء نقش همسری را صالحات بیان میفرماید یعنی آن چیزی که از زیبایی، جذابیت و لطافت در وجود زن است جز برای همسرش در اختیار هیچ نامحرمی قرار ندهد؛ بنابراین زن باید در کنار همسرش صالحات، قانتات و حافظات للغیب باشد.
کارشناس مسائل مذهبی اضافه کرد: زن تراز اسلام اگر بخواهد نقش مادری را به طور کامل ایفا کند نخست باید خود فردی باحیا و عفیف بوده و با تقویت ظرفیت وجودی خویش در همه حال متوکل الیالله و متوسل به اهل بیت(ع) باشد تا بتواند با تلاش و مجاهدت، بهشت که وعده الهی است را کسب کند. تأثیر و نقش مادر در تربیت فرزند بیش از پدر است مادر میتواند رفتار، اخلاق، عاطفه و شخصیت ظاهری و باطنی فرزند را به بهترین وجه تنظیم کند.
حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری افزود: اگر زن نقش خواهری، مادری، دختری و همسری را به درستی انجام دهد میتواند در عرصه اجتماع نیز با دفاع از اسلام، ارزشها و ولایت نقش آفرین باشد، همچنان که حضرت زهرا(س) و بانوان نمونه اسلام این نقش آفرینی را داشتند. نقش آفرینی در عرصه اجتماع میتواند به مشاغل مخصوص بانوان، حضور در راهپیماییها و انتخابات، اقامه نماز جمعه و غیره اختصاص یابد.
حمایت از بانوان وظیفه دولت اسلامی است
وی در پاسخ به دیگر پرسش مبنی بر اینکه دولت اسلامی در شکل گیری صحیح شخصیت دختران جامعه چه وظایفی برعهده دارد، گفت: دولت اسلامی باید برای نقش آفرینی درست بانوان چه در عرصه خانواده و جامعه بسترسازی کند و با هدایت و جهت دهی لازم آنان را در رسیدن به کمال یاری رساند.
کارشناس رسانه ملی اضافه کرد: حمایت و پشتیبانی از بانوان از دیگر وظایف دولت اسلامی به شمار میرود.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه امروز برخی درصدد آن هستند که هویت زن مسلمان را به اسم آزادی و پیشرفت زنان وارونه جلوه دهند در حالی که نگاه اصیل اسلام در زمینه هویت بخشی به زنان این چنین نیست، عنوان کرد: مهمترین ابزار فرهنگ غرب برای ضربه زدن به هویت واقعی زنان، مطرح کردن مساله تساوی جنسیتی است آنان این گونه بیان میکنند که زنان و مردان هیچ تفاوتی با یکدیگر جز در مونث و مذکر بودن ندارند.
وی افزود: اسلام بانوان را به عنوان جنس لطیف معرفی میکند، برهمین اساس فعالیتهای نرم افزاری را برعهده او نهاده و چون مردان سخت و زمخت هستند، انجام کارهای دشوار را به آنها واگذار کرده است؛ بنابراین اگر بانوان بخواهند از هویت و جایگاه واقعی خود محافظت کنند باید به نگاه زیبای اسلام توجه ویژه داشته باشند.
حجت الاسلام ماندگاری ادامه داد: اگر بانوان تبلیغ غرب را که مبنی بر تساوی جنسیتی استوار است را باور کنند نتیجه این است که در میادین ورزشی، تحصیلی و اجتماعی غرب بانوان را وادار به مسابقه غلط با مردان کرده و آنان را آلت دست مردان برای سوء استفادههای تجاری و شهوانی قرار میدهند.
بیعفتی مقدمه نابودی هویت زن
کارشناس رسانه ملی در تبیین اینکه امروزه زنان جامعه در هویت سازی متناسب با تمدن اسلامی با خطراتی رو به رو هستند که باید به آن توجه جدی کنند، گفت: امروز دشمن به این نتیجه رسیده است که نمیتواند با جنگ نظامی خدشهای به اسلام و انقلاب وارد کند همچنین آنان در جنگ سیاسی نیز با استفاده از تحریمها، بایکوت و منزوی کردن ایران نتوانستند کاری از پیش ببرند برهمین اساس دشمن بااستفاده از حمله فرهنگی تلاش دارد تا از این طریق به انقلاب اسلامی ضربه وارد کند.
استاد حوزه علمیه ادامه داد: در تهاجم و شبیخون فرهنگی زن میتواند به عنوان یک ابزار برای دشمن نقش آفرین باشد چرا که پایه و اساس حمله فرهنگی بر بیعفتی، بیغیرتی و بیهویتی استوار است و زن عنصر سهل الوصولی برای بی عفت کردن جامعه و بی غیرت کردن مردها به شمار میرود؛ بنابراین اگر بانوان نسبت به این خطر هوشیار باشند بی شک از موقیعت و جایگاه رفیعی که خداوند به آنان عطا کرده حفاظت و صیانت خواهند کرد.
وی افزود: امام راحل فرمودند «از دامن زن، مرد به معراج رود» دشمن فهمید که اگر دامن زنان را بی حیا کند دیگر مردی از دامن آنان به معراج نخواهد رفت، اگر زنان حیا و عفتشان را در بیرون از خانه و اطاعتشان را در درون خانه نسبت به همسرانشان رعایت کنند به یقین دشمن در حمله فرهنگی نیز ناکام و ناامید خواهد شد.
حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری در پایان خاطر نشان کرد: بانوان با الگوگیری از حضرت زهرا(س) و بانوان نمونه اسلام میتوانند در جایگاه خودشان به خوبی ایفای نقش کرده و در اصلاح جامعه و جهان نقش آفرین باشند.
شنیده شده توسط فاطمه علی آبادی طلبه پایه سوم ، خبرنگار ، و منتشر شده در خبرگذاری رسا ،http://www.rasanews.ir/detail/News/487544/2067
حسد زمینه ساز انحرافی عظیم
هشام بن حکم از شاگردان ناب امام صادق علیه السلام است که از ۱۳ ، ۱۴ سالگی کنار سرچشمه علم امام صادق و موسی بن جعفر علیه السلام بوده ….
وقت می آمد خدمت امام صادق علیه السلام ایشان تمام قد برایش بلند می شد . ایشان می گوید بک روز آمدم خدمت حضرت صادق علیه السلام و گفتم: آقا ! یک معما دارم که نمی توانم آن را حل کنم .
امام فرمود بگو .
گفت ؛ یابن رسول الله ! مردم علی علیه السلام را نمی شناختند؟
فرمود ؛ کامل می شناختند .
چرا می شناختند ؟ چون ۲۳ سال پیامبر از مکه تا پایان عمرش علی علیه السلام را به مردم معرفی کرد . چقدر معرفی نامه دارد علی علیه السلام !؟
من به کتاب های شیعه کار ندارم ، یک کتاب دارم و خیلی هم این کتاب را دوست دارم شیعه نوشته است به نام غایه المرام …
این کتاب عربی است و ۸ جلد است ، ۸ تا ۵۰۰ صفحه . ۴۵۰۰ صفحه مرحوم دهرانی در این ۸ جلد ، فقط روایاتی که اهل سنت درباره ارزشهای وجود امیرالمومنین نقل کرده اند در این کتاب نظام داده است ، کاری به روایات شیعه ندارم ، این ۴۵۰۰ صفحه تماما قال رسول الله است .
یعنی پیغمبر در این ۲۳ سال عمرش هیچ حقیقتی را حتی ، توحید را ، حتی قیامت را ، حتی نبوت را ، به اندازه امیرالمومنین ، درباره ایشان حرف نزده اید .
کفت : نمی شناختند ایشان را ؟ فرمود ؛ چرا می شناختند .
گفت می دانستند علی علیه السلام اعلم امت است .؟!
گفت ؛ کاملا می دانستند چون ۴۵۰۰ صفحه روایت پیغمبر است ، حالا آنهایی است که به دست رسیده ، احتمالا بسیاری از روایات نیز ضبط نشده و دست ما نرسیده ، یا این که ضبط شده و نابود کرده اند که دست ما نرسد.
می دانستند علی علیه السلام اعلم است .
می دانستند علی علیه السلام اعبد است .
می دانستند علی علیه السلام اعدل است .
می دانستند علی علیه السلام ارحم است .
می دانستند علی علیه السلام اقضی است .
فرمود : می دانستند.
گفت : پس چرا بعد از مرگ پیامبر صلی الله یک عده ای جمع شدند و کنار زدند ایشان را ، درب خانه اش را آتش کشیدند ، درب خانه اش را بستند ، بیت المال را ، حکومت را, شمشیر و اصلحه را از او گرفتند و خانه نشینش کردند .
امام صادق علیه السلام یک کلمه فقط جواب هشام را دادند . فرمودند هشام ؛ علت همه این غوغاها و جنایات و ظلم ها ؛ الحسد است .
سخنان شیخ حسین انصاریان ، شنیده شده .
تربیت فرزند
میگویند فرزند زیاد !!
ما به تربیت فرزند زیاد نمیرسیم !!
نمیتوانیم فرزند زیاد داشته باشیم و همه را خوب تربیت کنیم !
جواب رهبر معظم انقلاب در این رابطه:
آيهاي كه امام زمان هنگام ظهور تلاوت ميكنند چيست؟ آن را تفسير كنيد؟
در روايات متعددي از ائمة اطهار آمده است: نخستين سخني كه حضرت مهدي (عج) پس از قيام خود تلاوت ميكنند اين آيه است: «بقية الله خير لكم إن كنتم مؤمنين، آنچه خداوند براي شما باقي گذارده [از سرمايههاي حلال] برايتان بهتر است، اگر ايمان داشته باشيد!»(هود/۸۶).
امام باقر ميفرمايد: «فأول ما ينطق به هذه الآية، بقية الله خير لكم ان كنتم مؤمنين، ثم يقول: انا بقية الله و حجته و خليفته عليكم فلا يسلم اليه مسلم إلا قال:السلام عليك يا بقية الله في ارضه» نخستين سخني كه مهدي پس از قيام خود ميگويد اين آيه است: «بقية الله خير لكم ان كنتم مؤمنين»سپس ميگويد: من بقيت الله و حجت و خليفة او در ميان شما هستم. پس هيچكس به او سلام نميكند مگر اينكه ميگويد: سلام بر شما اي «بقية الله» در زمين.۱
گرچه مخاطب اين آيه قوم شعيب هستند، و منظور از «بقية الله» سود و سرماية حلال و يا پاداش الهي است، ولي بايد توجه داشت كه آيات قرآن منحصر به يك مورد و يك موضوع نميباشد، بلكه قرآن كريم آنچنانكه در روايات آمده است؛ مانند خورشيد و ماه، جاري است و در طول زمان بر مصاديق مختلفي منطبق خواهد شد.
بدين جهت هر موجود پر فايدهاي كه از طرف خداوند براي بشر باقي مانده و ماية خير و سعادت او گردد،«بقية الله» به حساب ميآيد. تمام پيامبران الهي و پيشوايان بزرگ «بقية»اند واز آنجا كه مهدي موعود آخرين امام و بزگترين رهبر انقلابي جهان پس از قيام پيامبر اسلام است يكي از روشنترين مصاديق «بقية الله» ميباشد، و از تمام پيامبران و امامان نسبت به اين لقب شايستهتر است، به خصوص كه تنها باقيماندة همة پيامبران و امامان است.۲
۱_ دیده شده در http://www.matquran.com/fa/Question/View/64719/تفسير-آيه-بقية-الله-خير-لكم-(هود86)
۲_ دیده شده در گزیده تفسیر نمونه ، آیت الله مکارم شیرازی ، جلد ۲ ، ص ۳۵۶.
پرسش: وقتی میفرمايد که ما نبايد به بتپرستان فحش بدهيم تا آنها به خدای ما فحش ندهند، مرگ بر استکبار چه حکمی دارد؟
پاسخ: اين مرگ بر استکبار، براي اينکه او چندين بار ظلم کرده و شب و روز دارد جسارت ميکند، ظلم ميکند، ما هم داريم «رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاء». يک بيان نوراني حضرت امير دارد فرمود سنگ را از همان جا که آمد برگردانيد، او شب و روز دارد در سطح جهان عليه ما تبليغ ميکند، شما کجا را ميبينيد؟ الآن ما در گوشهاي هستيم، ايران «بضعةٌ من الدنيا»؛ اما حرف دست آنهاست.
اينها با تمام رسانههايي که دارند، دارند اهانت بد ميکنند، دروغ ميگويند، جعل ميکنند، اين همه شهدا را ايران داده، باز ميگويند ايران منشأ شرارت است!
نمیدانم ايران تروريستپرور است! چه کسي بيش از ما شهيد داد؟ يک وقت هم اگر ـ انشاءالله ـ فرصت بشود عرض ميکنيم اين قرآن و عترت اين ظرفيت را دارد که ملائکه تربيت کند، همين ايران، همين مردم، همين شما بزرگواران کاري کرديد که هنوز نمیدانيم ملائکه چنين کاري را ميتوانند بکنند يا نميتوانند بکنند! اگر روي زمين ملائکه بود و ميکرد، بله ميگفتيم اين ملائکه هم ميکنند؛ البته منظور از فرشته آن جبرئيل و اينها که حاملان عرش هستند اينها نيستند، همين ملائکهاي که مدبّرات امر هستند. خلاصه اينکه ما اين دَه سال را از اينها آسيب ديديم، اين دفاع مقدس در حقيقت دَه ساله بود، نه هشت ساله.
در واقع دو سال جنگ داخلي بود، اين ترورها و آن72 تنها و اينها که دو سال بود، اين هشت سال هم دفاع مقدس شد، در تمام اين هشت سال اين صدّام هزارها شهيد دست ما گذاشته. ايران کم آسيبي از صدّام نديد.
حالا که امام(رضوان الله عليه) قطعنامه را قبول کرد و مسئولين پذيرفتند و مردم بزرگ و بزرگوار ايران پذيرفتند، به استناد آيه مبارکه سوره «توبه آیه ۷» که فرمود: ﴿فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ﴾؛ شما با مشرکين وقتي تعهّد داريد و امضا کرديد، پاي امضاي خود بايستيد، نگوييد اينها مشرکاند، بتپرستاند، وفاي به عهد و احترام به امضا جزء برنامههاي بينالمللي اسلام است، نه برنامههاي ملّي و محلّي، يک؛ نه برنامههاي منطقهاي که بين ما و موحّدان باشد، دو؛ بلکه برنامه بينالمللي اسلام است. ما چه با مسلمانها، چه با مسيحيها، چه با کليميها، چه با زرتشتيها، چه با کمونيسم، چه با مشرکين، چه با ملحدين امضا کرديم بايد پاي امضای خود بايستيم، اين آيه سوره «توبه» همين را ميگويد. آنها که در مکه بودند، بتپرست بودند. فرمود: «فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ»، امضا کرديد پاي امضای خود بايستيد.
ما امضا کرديم، قطعنامه را پذيرفتيم. صدّام چون قدرت نظامي آماده داشت، حمله کرد به کويت، امير کويت هم رفت به آمريکا و دست از عباي مطلّا درآورد و دستمال درآورد و گريه کرد و گفت به داد من برسيد! آمريکا و اروپا اتحاديه تشکيل دادند، به طمع نفت آمدند تا صدّام را از کويت بيرون کنند و از امير کويت آنچه را که خواستند بگيرند، همين کار را هم کردند، لشکرکشي کردند.
ما حالا قطعنامه را پذيرفتيم، بعد از پذيرش قطعنامه، همين منافقين، تمام نيروهاي صدّام را گرفتند و عليه ايران حمله کردند و عمليات مرصاد را راهاندازي کردند که خدا غريق رحمت کند شهيد صياد شيرازي را که به حيات اينها خاتمه داد. کم کشتهاي ما بعد از پذيرش قطعنامه نداديم، اين کاري بود که به عنوان عمليات مرصاد، منافقين با دستياري همين صدّام انجام دادند.
حالا اتّحاديه اروپا آمده حمله ميکند، دارد صدّام را ميگيرد. همه آنها از ايران خواستند که شما هم چهار تا گلوله از شرق بزنيد که کار ما آسانتر بشود. همه خواستند! نه مسئولين نه مردم هيچ کدام حاضر نشدند، گفتند ما قطعنامه را قبول کرديم شما با هم جنگ داريد ما چرا دخالت کنيم؟
اگر از اين طرف هم ايران حمله ميکرد کسي اعتراض نميکرد. ما دَه سال از اينها کشته داديم، مگر ملائکه بودند بهتر از اين ميکردند؟! گفتيم ما امضا کرديم و پاي امضاي خود ايستاديم، يک گلوله از ايران نرفت، با اينکه صدّام هر چه ميخواست بکند کرد. هم علما و فقهاي ما را در نجف شهيد کردند هم اينجا. شما نشان بدهيد اگر ملائکهاي در روي زمين بود بهتر از اين ميکرد؟ اين دين اين ظرفيت را دارد.
ما بايد به اينها افتخار بکنيم تا پرچم ايران بالا برود وگرنه کسي به ديگري لگد بزند، مشت بزند، پرچم ايران بالا برود اين تمدّن نيست. ما با داشتن اينها بايد فخر بکنيم، شما اين را در سطح بينالملل ميتوانيد طرح کنيد و دوّمي هم ندارد. چه کسي دَه سال کشته داد، بعد گفت ما امضا کرديم، پاي امضاي خود ميايستيم؛ يعني اگر ملائکه در ايران بودند بهتر از اين ميکردند؟ اين دين اين ظرفيت را دارد، حالا چهار جا چهار تا مشکل هست باشد، اما گفت: «آتش که را بسوزد گر بولهب نباشد»،بدنه نظام اين است، عنصر اصلي نظام اين است، همه گفتند ـ يعني همه اين حملهکنندگان به صدّام ـ که شما ما را کمک کنيد، چهار تا تير هم از طرف شرق شما بزنيد.
گفتيم ما کاري نداريم، ما قطعنامه را قبول کرديم. شما روي کره زمين چنين جايي پيدا کنيد، کسي دَه سال کشته بدهد، بعد تعهّد داشته باشد، پاي تعهّدش بايستد، اين را قرآن را به ما گفته. از تکتک مردم سؤال کنيد که چرا حمله نميکنيد؟ ميگويند ما چون قطعنامه را پذيرفتيم، امضا کرديم، پاي امضاي خودمان هم ميايستيم. اين بيان نوراني حضرت امام سجاد فرمود با آن شمشير که پدرم را کشتند اگر کسي به عنوان امانت نزد من بسپارد، من تعهّد بسپارم که حفظ بکنم، حفظ ميکنم و به آنها برميگردانم. اين دين است! اين ميشود تمدّن، اين ميشود جامعه انساني، اين ميشود فرشتهخوي! اگر اين دين اين ظرفيت را دارد ما در اين قسمتها بايد تلاش و کوشش بکنيم، حالا کسي مشت بزند، يکي لگد بزند پرچم برود بالا، آن مهم نيست، آن راههاي پُرفضيلت فراواني که ما داريم، بايد بر آن تکيه بکنيم.
غرض اين است که اگر سبّ و لعن باشد، اينها هم به خدا بد ميگويند. به خدا بد ميگويند يعني چه؟ يعني ما منتظريم آنها بد بگويند تا بگوييم اين تناقض است! اينها خبر نميدهند، اينها ميخواهند فحش بدهند، فحش ديگر انشاست، خبر نيست.
بنابراين اگر اينها رديف کردند، گفتند خواب پريشاني است که ـ معاذالله ـ اين ميبيند، شاعرانه حرف ميزند، کاهنانه حرف ميزند، ساحرانه حرف ميزند، مجنونانه حرف ميزند، مفتريانه حرف ميزند، فحش است. اگر اين فحش باشد، ديگر نبايد ما زحمت بکشيم که جمع بين سِحر و جنون چگونه ميشود!
بیانات آیت الله جوادی آملی در جلسه تفسیر سوره طور ،شنیده شده .۴/ ۱۲ / ۹۵
خدا محرم است .
خدا که محرم است چرا ما لباس می پوشیم ؟
این لباس ، لباس احترام است، لباس برای سرما و گرما هم است . همه اعضای بدن ما امانت است در دست ما ،خدا یک نوار گذاشته در خلق من و این را باید با حرف حق پر کنم.
الان فضای مجازی یک نعمت است ما چقدر از آن استفاده می کنیم ، مثلا به دروغی بگوییم که قراعتی دروغ گفته است و با دروغ مراجعین سایت را زیاد کنیم . این به چه قیمتی است ؟!
شما دروغ تایپ میکنی که فلانی مُرد، فلانی چه ها کرد همه این ها به چه قیمتی است .
چقدر خدا به ما می گوید حواست جمع باشد، روح خدا در تن همه ماست و آن وقت تو برای این که بازدید سایتت را زیاد کنی دروغ بنویسی .
و در آخر باز بگویم لباس برای احترام است . من به عیادت یک مرجع صد ساله رفتم و به سختی از جا بلند شد و عمامه اش را برسر گذاشت و گفت اجازه می دهی من بخوابم ، من به احترام شما بلند شده ام, من هیچ وقت این از ذهنم نمی رود .
سخنان حجت الاسلام قرائتی ، برنامه سمت خدا .۱/ ۱۲/ ۹۵ . شنیده شده
تکبیر الاحرام
سوال : حرکت دستها هنگام تکبيره الاحرام اول نماز چگونه بايد باشد؟
ج) مستحب است همزمان با شروع تكبير دستان را بالا ببرد به گونهاى كه با پايان يافتن تكبير، دستان در مقابل گوش قرار گيرد.
استفتائات جدید رهبر انقلاب ،دیده شده در http://farsi.khamenei.ir/treatise-content?id=253
من انقلابی ام
«انقلابیگری» یکی از موضوعات پرتکرار در بیانات سالهای اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی است؛ موضوعی که آیتالله خامنهای از آن بهعنوان «راهِ پیشرفت ایران اسلامی» یاد میکنند.
تأکید بر روحیه و گفتمان «انقلابیگری» و تجلیل از «انقلابیها» طی چند سال اخیر جایگاهی ویژه در ادبیات رهبر معظم انقلاب پیدا کرده و ایشان به مناسبتهای مختلف به این موضوع ضریب داده و به تبیین ابعاد و اثرات آن میپردازند.
اما چرا آیتالله خامنهای در این برههی زمانی بر عنصر انقلابیگری تأکید میکنند؟ وظیفهی انقلابیون در قبال این گفتمان چیست؟ و نهادینه شدن روحیهی انقلابیگری چه نتایج و اثراتی را برای کشور در پی خواهد داشت؟
در ادامه بر اساس بیانات رهبر انقلاب به این پرسشها پاسخ میدهیم.
اپوزیسیون نظام سلطه
نکتهی اول اینکه «اپوزیسیون نظام سلطهی جهانی، امروز جمهوری اسلامی است.»و عامل موفقیت و پیروزی جمهوری اسلامی در ایستادگیِ مقتدرانه مقابل دشمنان بشریت و حفاظت از منافع ملی خود، در یک کلمه «اسلامِ انقلابی» است. «چه چیزی مانع شده است از اینکه مقاصد اینها [سلطهگران] تحقّق پیدا کند؟ اسلام انقلابی یا انقلاب اسلامی -هر دو تعبیر درست است؛ اسلام انقلابی هم درست است، انقلاب اسلامی هم درست است- که امروز در نظام جمهوری اسلامی تبلور پیدا کرده.»
دشمنِ مستکبر از ابتدای پیروزی انقلاب همهی توان خود را برای سرنگونی و تضعیف نظام اسلامی به میدان آورده ولی ناموفق بوده است: «همهی تلاش خودشان را کردند که جمهوری اسلامی را از بنیان نگذارند رشد کند، و البته نتوانستند… به این نتیجه رسیدند که نظام جمهوری اسلامی را نمیشود ساقط کرد؛ چون مدافع آن، حامی آن، سینههای سپرکردهی مردم مؤمن است.»
توطئه «انقلابزُدایی»
با ناکامی این تلاشها توطئهی «تهی کردن نظام از محتوای اسلامی و انقلابی» در دستور کار دشمن قرار گرفت: «آنها به این نتیجه رسیدهاند که باید از محتوای نظام هرچه میتوانند کم کنند… انقلاب را از محتوای خود، از مضمون اسلامی و دینی خود، از روح انقلابی خود تهی کنند و جدا کنند… جمهوری اسلامی، اسمش جمهوری اسلامی باشد، اسمش نظام انقلابی باشد، اما از محتوای اسلام، از محتوای انقلاب در آن خبری نباشد.»
دشمن در چنین مدلی برای «هضم انقلاب اسلامی در هاضمهی استکبار جهانی» و «تجدید سلطهی خود بر ایران اسلامی» حتی «از اینکه یک عمامهبهسری در رأس جمهوری اسلامی باشد هم [باکی ندارند]؛ اگر چنانچه جمهوری اسلامی محتوای خود را از دست بدهد، اسلامی بودن را و انقلابی بودن را از دست بدهد، اینها با آن کنار میآیند. آنچه با آن دشمنی دارند عبارت است از محتوای جمهوری اسلامی؛ جبههی دشمن اینجور است… دنبال این است که سلطهی خود را بر این کشور دوباره تجدید کند.»
دشمن در پازل «نفوذ» که مرحلهی جدیدِ «جنگ نرم» علیه ایران اسلامی است بهدنبال این است تا با از بین بردن «عناصر قدرتِ نظام» ما را به «تبعیت» بکشاند: «تلاش در این جنگ نرم، زمینهسازی برای تهی شدن نظام از عناصر قدرت است… وقتی عناصر قدرت در او نبود، وقتی اقتدار نبود، دیگر از بین بردنش و کشاندنش به این سَمت و به آن سَمت، کار مشکلی برای ابرقدرتها نخواهد بود؛ میخواهند او را وادار کنند به تبعیّت.»
«پیوستن به جامعهی جهانی» را میتوان «اسمِ رمز» این توطئه دانست: «[میگویند] تا کِی میخواهید انقلابی باشید، تا کِی میخواهید مرتّب دم از انقلاب بزنید، بیایید جزو جامعهی جهانی… یعنی ضعیف بشوید، تا ما بتوانیم شما را ببلعیم.»
در این میان دشمن بر روی «عناصر داخلی» حساب ویژهای باز کرده است: «سعیشان این است که به وسائل گوناگون، به دست خودِ کسانی که تو این انقلاب بودند و هستند، از این محتوا ذره ذره بکنند.»
به سرانجام رسیدن این توطئه به «شکست نظام اسلامی» منجر میشود: «اگر نظام اسلامی در قبال نظم منحطّ جهانی هویّت خودش را از دست داد، شکست خواهد خورد.»
احیاء انقلاب در ذهنها
اما راه مقابله با این توطئهی خطرناک و بُنیان برافکن، «احیاء انقلاب در ذهنها» و «حراست از جهتگیریِ انقلابی در عمل» است: «احیاء انقلاب در ذهنها، حفظ و حراست از تفکّر انقلابی و جهتگیری انقلابی در عمل، در بیان، در رفتار، در تصمیمگیریها و در مقرّرات و قوانین؛ اینها کارهایی است که میتواند جلوی آن وضعیّت دهشتناک را بگیرد.»
بر این اساس است که رهبری برای خنثیسازی برنامهی دشمن بر «گفتمان انقلابیگری» تکیه کرده و همگان را به اتّخاذ مواضع انقلابی و حمایت از انقلابیها دعوت میکنند: «به نظر من کاری که علیالعجاله باید کرد این است که در اتّخاذ مواضع انقلابی، باید صراحت داشت؛ یعنی رودربایستی نکنیم. مواضع انقلابی را، مبانی امام بزرگوار را صریح بیان کنیم، خجالت نکشیم، رودربایستی نکنیم، ترس نداشته باشیم.»
و از ضرورت «ایستادگی در مقابل جریان غیرانقلابی» سخن میگویند: «از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، برخی تفکر انقلابی را قبول نداشتند و برخی هم با اینکه در داخل نظام بودند اما اعتقادی به مبارزه با استکبار نداشتند که باید در مقابل این جریان ایستاد.»
انقلابیگری تندروی نیست
«انقلابیگری» در منظومهی فکری رهبر انقلاب چارچوبمند بوده و «تعریف» دارد: «انقلابیگری به آن است که ما مواضع اسلامی و انقلابی را قاطعانه و بدون رودربایستی و مرعوب شدن و خام شدن در مقابل برخی از چهرههای امیدبخش کاذب، حفظ کنیم. وقتی توانستیم خط روشن مواضع انقلابی و اسلامی را دقیقاً حفظ کنیم و مرعوب قدرتها نشویم و با کسی رودربایستی نداشته باشیم و فریب نخوریم، در حقیقت به ممشای انقلابی و اسلامی توجه کردهایم.»
«عدالت»، «خِرَد»، «انصاف» و «قاطعیت»، در انقلابیگری به یکدیگر پیوند میخورند: «انقلابیگری برخلاف نظر و تبلیغ برخیها، تندروی نیست بلکه انقلابیگری یعنی عادلانه، خردمندانه، دقیق، دلسوزانه، منصفانه، قاطعانه و بدون رودربایستی عمل کردن.»و «شاخص»های این گفتمان در بیانات امام خمینی (رحمهالله) آمده است: «گرایشها و جهتگیریهای انقلابی، واقعی و کاملاً روشن و واضح و مبتنی بر بیانات امام (رحمهالله) است.»
چرا انقلابیگری، راه حل مشکلات کشور است؟
از سوی دیگر مردم امروز مسائلی در عرصههای گوناگون دارند و کشور بهخصوص در حوزهی اقتصاد با مشکل عمده روبرو است؛ «عمدهی این مشکلات هم عبارت است از رکود و مسئلهی اشتغال، [یعنی] بیکاری؛ اینها مهمترینها است.»راه حل این مشکلات «استمرارِ حرکت در راه انقلاب» است و «اگر می خواهیم مشکلات این کشور حل بشود، اگر می خواهیم این کشور عزّت پیدا کند، رفاه پیدا کند، کشوری بشود که از لحاظ پیشرفت های مادّی و معنوی و اخلاقی و فرهنگی الگو بشود، باید راه انقلاب را ادامه بدهیم؛ انقلاب، راه علاج منحصر این کشور بود و هست و در آینده هم خواهد بود.»
چراکه «تجربه» به ما میگوید: «ما هرجا به انقلاب تکیه کردیم، به روحیّهی انقلابی تکیه کردیم، پیش رفتیم؛ هرجا از ارزشها کوتاه آمدیم، انقلاب را ندیده گرفتیم، از این گوشهاش زدیم، از آن گوشهاش زدیم، تأویل و توجیه کردیم، برای خوشایند عناصر استکبار که دشمنان اصلی اسلام و دشمنان اصلی این نظامند، مدام حرف را جویدیم، حرف را خوردیم، عقب ماندیم؛ قضیّه اینجوری است. راه پیشرفت ایران اسلامی، احیاء روحیّهی انقلابی و احیاء روحیّهی مجاهدت است.»
بنابراین نهادینه شدن گفتمان و روحیه ی انقلابیگری با خنثی کردن توطئه ی دشمن منجر به حل مشکلات کشور شده و در نهایت برای کشور و ملّت «تولید قدرت» می کند: «شخصیّت افراد، ایستادگی، هویّت، هویّت انقلابی؛ اینها است که قدرت میسازد.»
بیعت با پیامبر صلی الله علیه و آله
با توجه به این چارچوب است که «امروز» رهبر انقلاب «زنده نگه داشتن خطِ انقلابی امام خمینی (رحمهالله)» را به منزلهی «بیعت با پیغمبر» میدانند: «آن کسی که امروز با امام خمینی بیعت میکند، با پیغمبر بیعت کرده. وقتی شما خط انقلابی امام را زنده نگه میدارید و نمیگذارید مندرس بشود، نمیگذارید رنگ کهنگی بگیرد، در واقع با پیغمبر بیعت کردید
و اینگونه است که رهبر انقلاب پرچم انقلابیگری را در دست گرفته و خود را انقلابی مینامند: «من انقلابیام.»
دیده شده در http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=35446
توسل به غیر خدا در نماز
سوال : مىگويند در نماز به غير خدا نبايد توجه شود. سؤال من اين است که اگر در قنوت نماز، دعاى فرج (الهى عظم البلاء ..) خوانده شود که در آخر آن توسل به حضرت صاحبالزمان(عج) وجود دارد و نيز خوانده مىشود «يا محمدُ يا علي، يا علىُ يا محمد اكفياني …»، آيا اين توجه به غير خدا محسوب مىشود يا خير؟ و حکم خواندن چنين دعايى در نماز چيست؟
ج) مخاطب قرار دادن غير خدا در نماز موجب بطلان نماز است.
دیده شده در http://farsi.khamenei.ir/treatise-content?id=61#3713. استفتائات جدید .
اولین سوالی که باید از خواستگار پرسید چیست ؟
حضرت آیت الله مظاهری در درس اخلاق با موضوع «معرفت نفس» به رابطۀ انسان با اهل بيت علیهم السلام پرداخته و آن را بهترين رابطه و موجب رستگاری در دنيا و آخرت دانستند.
رابطه با اهل بيت علیهم السلام را به سه قسم تقسیم کرده اند؛
اعتقادی و قلبی است. باید تا سرحد عشق اهل بيت علیهم السلام را دوست داشت. این امر هم در دنيا و هم در آخرت مفید خواهد بود و موجب حفظ مُحب از بلاها و شفاعت اهل بيت علیهم السلام در روز قيامت است.
شعار اهل بيت علیهم السلام است. شعار «أشهد انّ علياً ولی الله»، شعار شهادت ها مثل دهۀ عاشورا و جشن ها نظير نيمۀ شعبان و امثال اينها وجود دارد.
رابطۀ عملی با اهل بيت علیهم السلام است که اين را يا نداريم يا کم داريم. آنچه موجب رستگاری است، رابطۀ عملی با اهل بيت علیهم السلام است. شفاعت، معانی مختلفی دارد و معانی مهم آن این است که انسان در دنيا شباهت عملی به اهل بيت علیهم السلام پيدا کند.
ما بايد رابطه عملی با اهل بيت علیهم السلام داشته باشيم. آنها معصوم بودند و خطا، نسيان و جهل نداشتند و اصلاً گناه در فکر آنها نيامده و نمی آمده است؛ در زندگی ما نیز بايد گناه نباشد. اگر گناه آمد، ساده از گناه نگذريم. فوراً جبران و تدارک کنيم.
از ما خواسته شده که اگر گناهی کرديم، فوراً جبران کرده و توبه کنيم و از خدا عذرخواهی کنيم. بگوييم: خدايا! همه جا محضر توست و من در محضر تو گناه کردم، اما تو ارحم الراحمينی، پس بيامرز. من پشيمان و شرمنده ام.
«إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعا»۱. «أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ»۲
اهميت به واجبات و اجتناب از گناه، رابطه با اهل بيت علیهم السلام را به وجود می آورد؛ اگر کسی از اين رابطه برخوردار نباشد، نمی توان اسم او را شيعه گذاشت، نام شیعه برای آن ها واقعيت ندارد. کسانی که اهل دل هستند، نور تشيّع را در پيشانی شيعه می بينند.
عده ای خدمت مولا اميرالمؤمنين علیه السلام آمده و گفتند: ما شيعيان شما هستيم. آقا اميرالمؤمنين علیه السلام نگاهی به چهره های آنها کردند و فرمودند: من نور تشيّع در پيشانی شما نمی بينم. اينها عشق به ولايت داشتند و حضرت علی علیه السلام را ولی الله می دانستند، اما از نظر عمل، لنگ بودند، لذا حضرت فرمودند: من نور تشيّع در پيشانی شما نمی بينم.
تو که خانم نیستی!
مرحوم آيت الله العظمی صدر يکی از مراجع بزرگ تقليد در قم پدر امام موسی صدر و خيلی خيرخواه، مؤدب و باخدا بود. يک روز به خانه آمد و ديد همسرش نگران است. فرمود: تو را نگران می بينم. همسرش گفت: امروز يک دروغ گفتم. خانمی در زد و من پشت در رفتم و خيال کرد من خادم هستم، گفت خانم کجاست؟ گفتم: خانم نيستند و او خداحافظی کرد و رفت.
مرحوم آیت الله العظمی صدر يک جمله دارد که مثل خودش خيلی بالاست. فرمود: بله، دروغ نگفتی! تو که خانم نيستي!. خانم کسی است که پيراهن عروسیِ خود را به فقیر داد و با پيراهن دخترانه به خانه شوهر آمد و شوهرش نپرسيد، پيراهن عروسی تو کجاست؟
امروزه وضع تجمل گرائی در عروسي ها، مهريه های زیاد، باعث شده تا دخترها در خانه مانده و ازدواج نکنند. من زياد سراغ دارم به خواستگاری دختر می آيند و مادرش عذر می آورد و بعد می فهميم عذر نداشته، بلکه جهيزيه آنچنانی نداشته و گفته دخترم را شوهر نمی دهم. يا پسر سی سال دارد، اما نمی تواند زن بگيرد. اگر به خواستگاری برود، اول چيزی که می پرسند اين است که خانه و کار و ماشين داری يا نه؟ اما نمی پرسند ايمان داری يا نه؟ در حالی که پيغمبر اکرم صلّي الله علیه وآله وسلّم می فرمايند: اول سؤالی که می کنید اين است که آيا دين و اخلاق داری يا نه؟
«إِذَا جَاءَكُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ خُلُقَهُ وَ دِينَهُ فَزَوِّجُوهُ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَة فِى الْأَرْضِ وَ فَسادٌ كَبِير»۳
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: هرگاه كسى كه اخلاق و دينش را مى پسنديد به خواستگارى (دختر) نزد شما آمد، به او زن بدهيد كه اگر چنين نكنيد در روى زمين فتنه و فساد بزرگى پديد آيد.
به دنبال اخلاق و دين بروید. دختر از خواستگار سؤال کند، نماز جماعت و نماز اول وقت داری يا نه؟ تو که در اداره هستی با ارباب رجوع چه طور رفتار می کني؟ آيا به آن ها خدمت می کنی يا نه؟ خواستگار نیز اولين سؤالش اين باشد که آيا چادر داری يا نه؟.
برای شيعيان ما ننگ است که نماز شب نخوانند
حضرت آيت الله مرعشی به من می گفتند: در راه «آقاسيد محمد» در عراق گم شدم و از تشنگی نزدیک به مرگ رسیدم. ناگهان آقا آمدند و چشمۀ آبی برايم درست کردند. آب را خوردم و شنا کردم. آقا چند موعظه به من کردند. اولین موعظه اين بود که فرمودند: برای شيعيان ما ننگ است که نماز شب نخوانند.۴
۱_ . الزمر، ۵۳: «در حقيقت، خدا همه گناهان را مىآمرزد.»
۲_ . التوبه، ۱۰۴: «و خداست كه خود توبهپذير مهربان است.»
۳. الكافى، ج ۵، ص ۳۴۷
۴_ دیده شده در خبرگزاری رسمی حوزه .