مؤلفه‌های قیام امام حسین علیه السلام چه بود ؟ 

 

 

حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای منصوری استاد حوزه و مبلغ دینی در دومین روز مراسمی که به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام و در سالن اجتماعات حوزه علمیه کوثر برگزار شد ضمن تسلیت شهادت آن امام بزرگوار و همچنین رحلت صحابی پیامبر صلوات الله جناب سلمان فارسی گفت : حضرت سیدالشهدا علیه السلام در حرکت عاشورایی خود می‌خواستند که چند مولفه قرآنی را برای جامعه بشری تفهیم نمایند و برای اینکه بتوانیم این مؤلفه‌ها را بیان نماییم باید تاریخ را به عقب برگردیم و زمان پیامبر را به دقت مرور نماییم.

حجت الاسلام منصوری ادامه داد : پیش از بعثت پیامبر  صلوات الله فرهنگ جامعه به گونه‌ای بود که دختران دلبند خود را زنده به گور می‌کردند و خوراکشان سوسمار و حیوانات وحشی بود ؛ در چنین فرهنگی پیغمبر اکرم صلوات الله مبعوث می‌شود و مردم را به چنان کمالی می‌رساند که مردم راه‌های آسمان را می‌شناسند و به مقام خلیفه اللهی می رسند.

 

حجت الاسلام منصوری با بیان تلاش جبهه مخالف حق برای به قهقرا بردن جامعه گفت :  جبهه مخالف به رهبری ابلیس تمام تلاش خود را می‌کرد تا جامعه را به قبل از دوران بعثت پیامبر برگرداند و این تلاش هر روز ادامه داشت تا اینکه بعد از رحلت پیامبر صلوات الله شهر مدینه که شهر خود پیامبر صلوات الله بود به یک شهر فاسد تبدیل شد و افراد فاسد را در این شهر ارج نهادند.

 

این مبلغ دینی گفت : با توجه به چنین جامعه‌ای امام حسین علیه السلام قصد دارد تا جامعه را از چنین فسادهایی نجات دهد و به همین دلیل مولفه‌هایی را بیان می‌کند که جامعه اسلامی تا ابد بیمه شود و یکی از این مولفه‌ها بحث توحید مسلمین است.

 

حجت الاسلام منصوری افزود : توحید مسلمین در آن زمان آغشته به شرک بود همانطور که قاتلین امام علیه السلام ادعای دینداری و یکتاپرستی داشتند اما با این ادعا بر امام معصوم تیغ کشیدند بنابراین امام علیه السلام به دنبال این است که توحید مردم را به صورت ریشه‌ای اصلاح نماید که اگر توحید مردم اصلاح نشود دیگر مؤلفه‌های دینی نیز به دست دشمن خواهد افتاد.

 

حجت الاسلام منصوری عبودیت را دومین مولفه قرآنی برای اصلاح جامعه توسط سیدالشهدا علیه السلام نام برد و بیان داشت روح عبودیت از جامعه گرفته شده بود و امام به دنبال این بود تا عبودیت مردم را به آنها برگرداند.

 

آقای منصوری در بیان اهمیت عبودیت بندگان خداوند گفت:  تا انسان به عبودیت نرسد به هیچ یک از درجات عالی و معنوی نخواهد رسید.

 

آقای منصوری گفت: حرکت امام حسین علیه السلام بعد از ایشان نیز ادامه داشت و امام سجاد علیه السلام نیز مانند پدر بزرگوارشان وارد جامعه شدند و به سراغ تک تک انسان‌ها رفتند و انسان سازی کردند و این انسان سازی را برای دوران بعدی انجام می‌دادند .

 

حجت الاسلام منصوری گفت : از عاشورا به عنوان یوم المعلوم یاد می‌شود و در عالم دو روز بین المللی وجود دارد یک روز همان عاشورای سال ۶۱ است که در آن،  آنچه نباید اتفاق می‌افتاد ، اتفاق افتاد و عاشورای دیگری همان یوم المعلوم دیگریست که ظهور امام مهدی عجل الله می‌باشد و امام سجاد و امامان بعد از ایشان نیز تلاش کردند تا جامعه را برای ظهور حجت خداوند آماده نمایند.

آقای منصوری با بیان دعاهای خاص امام سجاد علیه السلام و مناجات ایشان در راستای پیشبرد اهداف معصومین در جهت آماده سازی جامعه برای ظهور حضرت حجت بیان داشت :  امام سجاد علیه السلام یاران خود را کسانی می‌داند که طبق آیه ۱۱۲ سوره توبه ، اهل توبه ، اهل رکوع ، اهل سجود و اهل عبودیت باشند ، چرا که چنین افرادی اعمالشان دارای روح بندگیست و در لحظات حساس ، بندگی خدا را ترک نخواهند کرد و امام معصوم را تنها نخواهند گذاشت آنچنان که مردم کوفه اهل نماز و روزه و قرآن بودند اما اعمالشان روح عبودیت و بندگی را نداشت و به همین دلیل در مقابل جبهه حق ایستادند .

 

حجت الاسلام والمسلمین منصوری در بیان تأثیر توبه بر روح انسان گفت :  وقتی انسان استغفار می‌کند در حقیقت روح عبودیت را در خود زنده می‌کند و توبه یعنی آغاز عبودیت همانگونه که انسان وقتی قرار است به محضر بزرگی برسد ابتدا خود را از چرک و آلودگی پاک می‌کند،  انسان نیز وقتی قرار است کار بزرگی انجام دهد ابتدا باید روح عبودیت را در درون خود زنده کند.

 

حجت الاسلام منصوری گفت : انسان برای رشد عبودیت خود بهتر است که با صحیفه سجادیه و دعاهای این کتاب شریف و ارزشمند بالاخص دعای هشتم و دعای بیست و پنجم  انس بگیرد .

 

حجت الاسلام والمسلمین منصوری تاثیر دعا در زندگی را بسیار عمیق و پر اهمیت خواند و بیان داشت : همین که انسان برای پدر و مادر خود دعا کند خداوند به او علم و نور و درک عنایت می‌کند و این شاید یکی از تاثیرهای فراوان دعا باشد .

 

حجت الاسلام والمسلمین آقای منصوری در پایان گفت :  همه این دعاها ، روایات و دستوراتی که در مورد رعایت حال همسایه ، دستوراتی که در مورد رعایت حال فرزندان و پدر و مادر و ادعیه‌ای که در مورد آنها وجود دارد همگی برای آن است که جامعه  برای ظهور حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله و همچنین برای پذیرش ولایت ایشان آماده شود .

   سه شنبه 23 مرداد 1403نظر دهید »

صلح پیچیده امام مجتبی علیه السلام 

 

حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای منصوری در مراسم سوگواری که به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام و در سالن اجتماعات حوزه علمیه کوثر ورامین برگزار شد ضمن تسلیت این ایام گفت : مظلومیت امام حسن مجتبی علیه السلام به قدریست که حتی یاران خاص ایشان نیز مظلومیت ایشان را درک نکردند .
آقای منصوری گفت باید بدانیم که قیام خاموش امام و نوع قیام ایشان باعث ایجاد این مظلومیت شده است و البته مسیری که امام رفته‌اند تنها مسیر درست بوده است.

آقای منصوری با بیان شرایط سخت دوران امام حسن مجتبی علیه السلام گفت : در حقیقت امام با دشمنی مواجه است که خود را شخصیت اول اسلام می‌داند و در ظاهر هم اسلام را رعایت می‌کند اما در باطن یهودی است .

حجت الاسلام والمسلمین منصوری ادامه داد : معاویه در کارهایش به راحتی اسلام را زیر پا می‌گذاشت اما در ظاهر عوام فریبی می‌کرد و جامعه آن روز به ویژه جامعه شام به این باور رسیده بودند که تنها معاویه صلاحیت حکومت بر جامعه اسلامی را دارد و این تفکر با کمک یهودیان در جامعه پیاده شده و افکار جامعه توسط دستگاه معاویه تصاحب شده بود.

حجت الاسلام والمسلمین منصوری گفت : حتی بودند کسانی که حافظ قرآن بودند اما یقین داشتند که دشمنان اسلام اولاد علی علیه السلام هستند و این نشان از تاثیر فراوان عملیات روانی دستگاه معاویه بر جامعه مسلمین داشت.

آقای منصوری با بیان نقش پررنگ حضرت زینب سلام الله در خنثی کردن عملیات روانی دستگاه دشمنان اسلام گفت : خطبه حضرت زینب سلام الله عملیات روانی دشمن را خنثي نمود .

وی ادامه داد : در واقع در قیام عاشورا امام حسین علیه السلام با کوفیانی مواجه شدند که در مهد تشیع زندگی می‌کردند و جریان کوفیان با مردم شام بسیار متفاوت بود و حضرت زینب سلام الله در مواجهه‌شان با شخص یزید با خطبه‌ای که خواندند شخص یزید را تحقیر می‌کنند و در برابر عملیات روانی آنها عملیات روانی انجام می‌دهند و اجازه نمی‌دهند که دشمن در طول تاریخ از امام حسین و اولاد علی علیه السلام به عنوان دشمن اسلام نام ببرد .

این مبلغ دینی با بیان تفاوت شرایط جامعه ای که امام حسن و امام حسین علیها السلام با آنها مواجه بود گفت : در زمان امام مجتبی علیه السلام افکار مردم توسط امویان اداره می‌شد و جهت دهی اصلی این افکار با یهودیان بود به همین دلیل از ۱۲ هزار سربازی که امام علیه السلام دارند وقتی فرمانده سپاه امام ابن عباس که خطیب بزرگ و توانمندی بود و اولین فرد بیعت کننده با امام حسن علیه السلام بعد از شهادت امام علی علیه سلام بود خود را به ۵۰۰ سکه طلای معاویه فروخت و وقتی جبهه امام را ترک کرد ۸۰۰۰ نفر را همراه خود برد و تنها ۴۰۰۰ نفر از یاران امام باقی ماندند که هیچ کدام انگیزه‌ای برای حفظ جان امام و برای مبارزه نداشتند و حتی عده‌ای از آنها برای معاویه نامه نوشتند که ما حسن بن علی را به تو تحویل خواهیم داد .

این مبلغ دینی با بیان کار دشوار و پیچیده امام حسن مجتبی علیه السلام برای صلح اظهار داشت : امام علیه السلام در چنین شرایطی اگر صلح نمی‌کرد یا کشته می‌شد و یا زنده می‌ماند و آنچه مسلم است طرفی که غالب بود معاویه بود که اگر کشته می‌شد قبل از امام حسن علیه السلام باید امام حسین و برادر ایشان ابوالفضل العباس کشته می‌شد و دیگر خون آنها اثری را که در کربلا گذاشت در این واقعه نداشت.

آقای منصوری ادامه داد : خون شخصیتی مثل امام حسین علیه السلام وقتی قرار است ریخته شود باید تمام ذرات عالم را به کمال برساند همانطور که این کار را کرده است و اگر قبل از واقعه عاشورا کشته می‌شد طومار شیعه برچیده می‌شد و یاران امام به دستور معاویه امام علیه السلام را می‌کشتند و معاویه برای عوام فریبی حتماً اقامه عزا می‌کرد برای فرزندان رسول الله دیگر اجازه نمی‌داد از شیعه حتی نامی باقی بماند و کاری می‌کرد که امامان معصوم به عنوان دشمن درجه یک اسلام شناخته شوند .

حجت الاسلام والمسلمین منصوری گفت اگر امام علیه السلام اسیر می‌شد و کشته نمی‌شد معاویه ایشان را آزاد کرد و غالب بر این آزادی بود و شرایط را معاویه قرار می‌داد اما در ماجرای صلح امام علیه السلام غالب بود و شروط را امام گذاشت و با این شرایط امام در حقیقت پایه‌های حکومت دیکتاتوری معاویه را متزلزل کرد .

این مبلغ دینی در پایان گفت : اگر امام مجتبی علیه السلام صلح نمی‌کرد شرایط برای حضرت زینب سلام الله مهیا نمی‌شد که یزید را بی‌آبرو کند و او را یابن الطلقا بنامد . صلح امام مجتبی علیه السلام چون در جامعه ملموس نیست مظلومیت ایشان را شدیدتر می‌کند چرا که امام مجتبی علیه السلام با این صلح زحمات معصومین قبل و بعد از خود را مدیریت کرد و اسلام را زنده نگه داشت و امام عصر عجل الله نیز در سفره قیام خاموش جد مادری خود امام مجتبی علیه السلام خواهد بود

   دوشنبه 22 مرداد 1403نظر دهید »

دانلود ترجمه منتهی الامال 

 

معرفی کتاب منتهی الآمال اثر شیخ عباس قمی

 

کتاب منتهی الآمال نوشته محدث بزرگ مرحوم شیخ عباس قمی صاحب کتاب ارزشمند مفاتیح الجنان است که پیرامون زندگی چهارده معصوم (ع) به نگارش درآمده است.

این کتاب، زندگی شریف پیامبر و ائمه اطهار را به طور کامل بازگو می نماید. تمام جزئیات تولد و کودکی و معجزات و اصحاب و وفات چهارده معصوم به طور کامل بیان شده است. شاید غم انگیز ترین بخش کتاب بخش وقایع عاشورا باشد که به طور کامل درباره آن نوشته شده است.

 

دانلود ترجمه کتاب منتهی الامال 

 

 

   دوشنبه 1 مرداد 1403نظر دهید »

جلسه درس اخلاق:

 

➖حجت‌الاسلام و المسلمین باقری مبلغ دینی در جلسه درس اخلاق که در سالن اجتماعات مدرسه علمیه کوثر ورامین برگزار شد ضمن تسلیت شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام گفت : در روزهای آینده مناسبات دینی مهمی در پیش داریم که مهمترین این مناسبات مبعث پيامبر اسلام صلی الله می باشد .

➖حجت الاسلام باقری با اشاره به داستان‌های اسرائیلیات در مورد بعثت پیامبر بیان داشت : داستان‌های تحریف شده ی بسیاری که در مورد بعثت پیامبر صلی الله وجود دارد شاید در ظاهر بسیار زیبا و جذاب باشد ولی در حقیقت اصل بعثت را زیر سوال می برد و غالبا بعضی از مردم عوام می پذیرند.

➖وی ادامه داد : در حالی پیامبر با تمام وجود اسلام را با عقلانیت و معنویت پذیرفت ولی عده ای در پذیرش اسلام ، در عقلانیت گیر می کنند و عده ای در معنویت محصور می شوند.

➖حجت‌الاسلام باقری گفت: اسلام ناب محمدی در مقابل دو اسلام سکولار و اسلام متحجر وجود دارد که اگر مراقب نباشیم به جای اسلام ناب محمدی در دام یکی از این دو اسلام ها می افتیم .

➖وی افزود : عده ای آنقدر سکولار هستند که وقتی در مسجد از صهیونیست یا آمریکا صحبت کنید ، ناراحت می شوند و دین را جدای از سیاست می دانند ، در حالی که باید به این افراد یادآوری کرد همین نمازی که در مسجد می خوانید یک عبادت کاملا سیاسی است .

➖این مبلغ دینی گفت : ما باید دین و سیاست را تلفیقی بپذیریم چرا که نماز ، روزه ، قضاوت ، همسایه داری و … همه سیاسی است . اگر سیاست و بصیرت نداشته باشیم در همین مبحث ساده همسایه داری از بین خواهیم رفت ، حالا یا همسایه داری در زندگی شخصی است یا همسایه داری با کشورهای دیگر است و اگر دیندار بدون سیاست بودیم ، امروز ۴۴سالگی انقلاب را نمی دیدیم .

➖حجت‌الاسلام والمسلمین باقری خلقت و مرگ انسان و برزخ و قیامت را جبر خواند و بیان داشت : در مقابل این سه جبر ، سه اختیارِ بهشت و جهنم و ایمان مقبول ( اسلام صحیح ) و عمل صالح را برای انسان وجود دارد .

➖وی افزود : اگر در اسلام صحیح یک عنصر نباشد تمام موضوع رسالت پیامبر هدر خواهد رفت و آن عنصر (ولایت ) است .

➖حجت‌الاسلام باقری گفت : در اسلام محمدی باید منزل ، مسجد و مدرسه مورد توجه قرار گیرد ، منزل را مادران باید کنترل کنند و تربیت دینی را پیاده کنند ، مسجد و مدرسه هم باهمین تربیت رشد می کند .


➖باقری گفت : وقتی تربیت دینی در خانه ای وجود نداشته باشد ، میزان نورانیت و ظلمت آن خانه را می شود احساس کرد . خانواده ها موظف هستند فرزندان خود را با مساجد آشنا کنند .

➖حجت‌الاسلام والمسلمین باقری در پایان گفت : اخذ وحی و شرح وحی و نشر وحی و حفظ وحی از تحریف و انتقال وحی به اوصیا از وظایف پیامبر صلی الله بوده است . و همه ی این وظایف به درستی انجام شده است و امروزه اسلام به واسطه ی ایران نشر پیدا می کند .

   جمعه 28 بهمن 1401نظر دهید »

 خطر منافقان در سخن رسول خدا(صلی الله علیه وآله)
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نسبت به خیانتها، کارشکنیها و نقشههای خطرناک منافقان، که همیشه در میان جامعه اسلامی وجود دارند، به صورت جدّی در امّت خود و جامعه اسلامی احساس خطر میکردند و نسبت به آنها هشدار میدادند. آن حضرت در حدیثی، مسلمانان را به اهمیت و بزرگی خطر آنان چنین توجه میدهند: «اِنّی لا أخاف علی أُمّتی مؤمناً و لا مشرکاً; انّماالمُؤمِن… .»; من نسبت به امّت خود، از مؤمن و مشرک نگرانی ندارم; چراکه مؤمن را خداوند به وسیله ایمانش از ضرر رسانیدن به امّت منع میکند و مشرک را به وسیله شرکش به خواری میکشاند ];زیرا چهره و دشمنیاش میان همه شناخته شده است[; ولی بر شما از منافقی هراس دارم که خوشزبان و آگاه به سخن گفتن است; آنچه را شما نیک میشمارید بر زبان جاری میکند و آنچه را شما زشت میدانید عمل میکند.

شیوههای برخورد پیامبر با منافقان
موضع پیامبر در قبال پدیده نفاق، موضع طبیبی بود که محیط پرورش و رشد میکروب را از هر جهت محدود و سپس منافذ ادامه حیات آن را مسدود میکند تا میکروبها امکان هرگونه نشاط و فعالیت خود را از دست بدهند. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) با پدیده نفاق از آغاز پیدایش آن، به عنوان یک پدیده اجتماعی و روانی برخورد کردند و از برخورد سیاسی رسمی با آن پرهیز نمودند. از اینرو، برای رفع این مشکل، از ابزارها و امکانات روانی و اجتماعی بهره گرفتند. به همین دلیل، رفتار آن حضرت در برابر منافقان عمدتاً عناوینی اخلاقی به خود میگرفت، تا سیاسی. مدارا، که یک رفتار اخلاقی است، اصلیترین الگوی رفتاری پیامبر در برابر منافقان به شمار میآید. در ضمن، پیامبر در برخورد با منافقان، تدابیری میاندیشیدند و به گونهای رفتار میکردند که نتیجه آن، انزوای اجتماعی منافقان و مصونیتبخشی به جامعه اسلامی از تأثیرگذاری منفی آنان بود و گاهی نیز برای جلوگیری از فتنهانگیزی آنان، به اِعمال خشونت دست میزدند. البته هیچگاه به قتل آنان اقدام نکردند.

 

از مجموع یافته های تاریخی این تحقیق، درباره شیوه برخورد پیامبربا منافقان، این مطلب به روشنی ثابت می گردد که آن حضرت همواره تا آنجا که ممکن بود با منافقان با مدارا و گذشت رفتار میکردند. این در حالی بود که پیامبراز کفر پنهان منافقان آگاه بودند. آیات قرآن در بسیاری از موارد، نقاب از چهره آنان برمیداشت و آنان را معرفی میکرد. خودشان نیز در شرایط گوناگون، با کارشکنیها و خیانتهایی که انجام میدادند، هویّت خویش را آشکار مینمودند. پیامبربارها در پاسخ کسانی که پیشنهاد قتل منافقان را مطرح میکردند، میگفتند: کسی که به یکتایی خدا و رسالت پیامبرش اعتراف کند از کشتنش نهی شدهام، و دیگر اینکه مبادا عرب بگوید: محمّد همین که به وسیله یاران خود به پیروزی رسید، آنان را به قتل میرساند.
البته عفو و مدارای پیامبرموجب بی توجهی به جامعه اسلامی نمیشد. آن حضرت هیچگاه از این دشمنان داخلی غافل نبودند و همیشه حرکتها، کارشکنیها و شایعههای آنان را با دقت زیرنظر داشتند; نقشههای آنان را خنثا میکردند و در مورد شایعهسازیهای آنان، حقیقت مطلب را به آگاهی مسلمانان میرساندند و گاهی نیز از خشونت بهره میگرفتند; ولی به اندازهای که هسته نفاق آنان از هم بپاشد و نقشههایشان عملی نگردد.
همچنین مهمترین روش پیامبر برای جلوگیری از فتنه انگیزی منافقان و مصونیت بخشی به جامعه اسلامی، منزوی کردن و مطرود نمودن آنها در درون جامعه اسلامی بود. در نتیجه برخوردهای مدبّرانه پیامبرو نزول آیاتی از قرآن کریم در معرفی هویّت منافقان حسّاسیتها نسبت به منافقان برانگیخته شد و در نتیجه، موقعیت و تأثیرگذاری آنان در جامعه اسلامی به تدریج سقوط کرد.

 

منبع : پرتال جامع علوم انسانی

   یکشنبه 3 مهر 14011 نظر »

حرکت پیامبر(ص) به سوی غار در لیله المبیت


به چه علت در لیله المبیت،رسول الله(ص) مستقیما به مدینه نرفته و به غار ثور رفتند؟


چون دشمن به دنبال پیامبر و در تعقیب پیامبر بود .
پیامبر پس از خبر از قصد ترور خود شبانه از مکه خارج و علی ع را در جای خود نهاد و این شب معروف به لیله المبیت شد .
در هنگام خروج مخفیانه با ابوبکر برخورد و او را همراه خود برد .
و پس از یک یا چند روز ماندن در غار ثور و ناامیدی قریش از دست یافتن به پیامبر ، پیامبر راهی مدینه گردید .

 

در شب پنجشنبه اوّل ماه ربیع الاول (سال چهاردهم بعثت) رسول خدا(ص) از مکه بیرون رفت و در همان شب علی(ع) در بستر رسول خدا خوابید و آن شب را لیلة المبیت گفتند.


آن حضرت برای رفتن به یثرب می بایست به شمال مکه می رفت؛ اما برای گمراه کردن مشرکان، راه جنوب را برگزید و به کوه ثور رسید. آن حضرت، به همراه ابوبکر وارد غار ثور شد و مدت سه روز در آن مخفی بود. مشرکان تا نزدیکی غار ثور آمدند، اما به اعجاز الهی، عنکبوتان تارهایی را بر درِ غار تنیدند تا مشرکان را از رفتن به درون آن منصرف کنند؛ چراکه آنان با دیدن تارهای عنکبوت تصور کردند کسی وارد غار نشده است!

علت آن هم آگاهی پیامبر(ص) از نقشه مشرکان قریش برای ترور بود که برخی بیان می‌دارند که آیه وَ إِذْ یمْکرُ بِک الَّذینَ کفَرُوا لِیثْبِتُوک أَوْ یقْتُلُوک أَوْ یخْرِجُوک وَ یمْکرُونَ وَ یمْکرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیرُ الْماکرینَ (ترجمه: هنگامی که کافران ضد تو حیله کنند تا تو را زندانی کنند یا بکشند یا تبعید نمایند آنان با خدا از در حیله وارد می‌شوند خداوند حیله می‌کند و خداوند بهترین حیله کنندگان است.)[ انفال–۳۰] درباره همین خبردادن به پیامبر(ص) نازل شده است. لیلة المبیت شبی است که پیامبر(ص) به امر الهی از مکه به مدینه هجرت کرد و به سبب تصمیم سران قریش بر قتل آن حضرت، از علی(ع) خواست تا به جای او در بسترش بخوابد و مشرکان متوجه عدم حضور پیامبر نشوند.

خداوند در عظمت این جانفشانی علی(ع) آیه «وَمِنَ النَّاسِ مَن یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ»﴿۲۰۷﴾ (ترجمه: و از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا می‌فروشد، و خدا نسبت به [این‌] بندگان مهربان است.)[ بقره–۲۰۷] را نازل فرمود. حضور در غار ثور رسول خدا در شب اول ربیع الاول رهسپار غار ثور شد و ابوبکر بن ابوقحافه نیز با وی همراه گشت و پس از سه روز که در غار ثور ماندند، در شب چهارم ربیع الاول راه مدینه را در پیش گرفتند.

شروع همراهی ابوبکر با پیامبر (ص) چندان مشخص نیست و برخی گفته‌اند پیامبر (ص) در راه اتفاقی ابوبکر را دید و همراه خود برد. همچنین نقل دیگری است که پیامبر (ص) در شب حمله مشرکان به خانه ابوبکر رفت و از آنجا به طرف غار ثور رهسپار شد .قول سومی است که بیان می‌دارد ابوبکر به سراغ پیامبر (ص) آمد و علی (ع) او را به مخفیگاهش راهنمایی کرد.

 

منابع جهت مطالعه :
فروغ ابدیت ، جعفر سبحانی
الصحیح من سیره النبی الاعظم ، جعفر مرتضی عاملی

   پنجشنبه 15 مهر 1400نظر دهید »

حدیث سلسله الذهب

ورود امام به نیشابور و بیان حدیث سلسلة الذهب مهم ترین واقعه ی ماندگار این سفر است. در مسیر سفر خراسان، حضرت رضا(علیه السلام) با عبور از شهرهای مختلف، به نیشابور رسیدند و با استقبال باشکوه مردم آن شهر روبه رو شدند؛ به گونه ای که دانشمند اهل سنت، حاکم نیشابوری شافعی، می نویسد: «به هنگام استقبال از امام، گروهی گریان و زار بودند و عده ای خود را به خاک می ساییدند و برخی نیز پای اشتر امام را می بوسیدند.»[ ابن صباغ، الفصول المهمة، ج۲، ص ۱۰۰۲. ] گزارش حاکم نیشابوری در تاریخ نیشابور[ متأسفانه اثری از کتاب تاریخ نیشابور نیست و گزارش های این کتاب در متون حدیثی علمای شیعه و سُنیِ پس از آن درج است. ] خواندنی است.

 

او می نویسد: «وقتی حضرت رضا(علیه السلام) وارد نیشابور شد، سوار بر قاطری خاکستری رنگ بود. در بین راه، دو پیشوای حافظ حدیث پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، ابوزرعه و محمدبن اسلم طوسی، مهار استر آن جناب را گرفته و عرض کردند: آقای ما، ای پیشوایی که فرزند ائمه ی طاهرینی، ای بازمانده ی نژاد پسندیده، تو را به حق اجداد ارجمندت قسم می دهیم سایبان مهد را یک طرف فرما تا جمال مبارک شما را ببینیم و حدیثی از اجداد خود بیان کن که یادبودی برای ما باشد.
امام استر را نگه داشت و سایبان را کناری زد. چشم جمعیت به جمال انورش روشن شد. گیسوان مبارکش شبیه گیسوان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) بود. تمام طبقات ایستاده محو در تماشای رخسار مبارکش بودند. بعضی با مشاهده ی آن جناب، فریادی از شادی کشیدند. عده ای واله گونه اشک شوق می ریختند از این موهبت [و] هر کدام به طریقی ابراز احساسات می کردند. بعضی از شوق، گریبان چاک می زدند و خویش را در خاک می انداختند و لجام استر را می بوسیدند. [برخی نیز] گردن برافراشته تا آن جناب را مشاهده کنند. تا ظهر به طول انجامید. در این موقع، نویسندگان و قضات فریاد کشیدند: مردم گوش کنید و حفظ نمایید. فرزند پیامبر را نیازارید [و] ساکت باشید. ۲۴هزار قلمدان خارج شد، غیر از کسانی که دوات به کار بردند.»[ اربلی، کشف الغمة، ج۲، ص ۳۰۸. ]
آن گاه امام رضا(علیه السلام) که در عَماری (کجاوه) نشسته بودند، سر بیرون آورده و فرمودند:

«از پدرم، موسی بن جعفر شنیدم که گفت: از پدرم جعفر بن محمد شنیدم که گفت: از پدرم محمد بن علی شنیدم که گفت: از پدرم علی بن الحسین شنیدم که گفت: از پدرم حسین بن علی شنیدم که گفت: از پدرم امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب شنیدم که گفت: از پیامبر شنیدم که گفت: از خدای عزوجل شنیدم که گفت: «لااله الّا اللّه حصنی، فمن دخل حصنی أمن من عذابی»؛ «لا اله الا اللّه دژ من است؛ پس هرکس به دژ من درآید، از عذاب من ایمن خواهد بود».»


اسحاق بن راهویه گوید: «چون کاروان به راه افتاد، امام فریاد زدند: بشروطها و أنا من شروطها؛ (با وجود شرط های آن و من از شرط های آنم.)»[صدوق، التوحید، ص ۲۵؛ مناوی، فیض القدیر، ج۴، ص ۴۸۹. ]

مقصود این است که اقرار به کلمه ی توحید هنگامی سبب نجات است که جامعه به دست حاکم الهی اداره شود و حکومت به حق باشد تا مردم بتوانند به حقیقت توحید برسند؛ زیرا حقیقت توحید، پرستش خدای یگانه است بدون هیچ شریکی. این حدیث به سلسلة الذهب (زنجیر طلا) معروف است؛ زیرا رجال سند آن تا حضرت جبرئیل، همه از معصومان(علیهم السلام) هستند؛ همچنین از احادیث قدسی نیز محسوب می شود؛ چون گوینده ی آن ذات اقدس الهی است.

 

پرسمان

   چهارشنبه 14 مهر 1400نظر دهید »

شرح حدیثی درباره آخرین گفتگوهای پیامبر اعظم(ص) و حضرت فاطمه زهرا(س)

عَن عائِشَةَ بِنتِ طَلحَةَ عَن عائِشَةَ قالَت ما رَأَیتُ مِنَ النّاسِ اَحَداً اَشبَهَ کَلاماً وَ حَدیثاً بِرَسولِ اللهِ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) مِن فاطِمَةَ. کانَت اِذا دَخَلَت عَلَیهِ رَحَّبَ بِها وَ قَبَّل یَدَیها وَ اَجلَسَها فی مَجلِسِهِ فَاِذا دَخَلَ عَلَیها قامَت اِلَیهِ فَرَحَّبَت بِهِ وَ قَبَّلَت یَدَیهِ وَ دَخَلَت عَلَیهِ فی مَرَضِهِ فَسارَّها فَبَکَت ثُمَّ سارَّها فَضَحِکَت. فَقُلتُ کُنتُ اَریٰ لِهٰذِهِ فَضلاً عَلَی النِّساءِ فَاِذا هِیَ امرَأَةٌ مِنَ النِّساءِ فَبَینَما هِیَ تَبکیٰ اِذ ضَحِکَت. فَسَأَلتُها فَقالَت اِنّی اِذَن لَبَذِرَةٌ. فَلَمّا تُوَفِّیَ رَسولُ اللهِ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) سَأَلتُها فَقالَت اِنَّهُ اَخبَرَنی اَنَّهُ یَموتُ فَبَکَیتُ ثُمَّ اَخبَرَنی اَنّی اَوَّلُ اَهلِهِ لُحوقاً بِهِ فَضَحِکتُ.(۱)
 
عَن عائِشَةَ بِنتِ طَلحَة عَن عائِشَة قالَت ما رَأَیتُ مِنَ النّاسِ اَحَداً اَشبَهَ کَلاماً وَ حَدیثاً بِرَسولِ اللهِ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) مِن فاطِمَة
دختر جناب طلحه، به نام عایشه از زنهای معروف قریش بوده و [نقل میکند از] همسر محترم پیغمبر اکرم، که عایشه(۲) میگوید من ندیدم هیچ کس را که از حیث حرف زدن، از حیث صحبت کردن، شبیه باشد به پیغمبر به قدر جناب فاطمه (سلام‌الله علیها) -که این ایّام،(۳) مناسب با این بزرگوار است- حالا این روایت در مورد کلام و حدیث است؛ قبلها یک روایت دیگری من دیدم -آن هم از عایشه است- که در مورد راه رفتن و نگاه کردن و این خصوصیّات هم میگوید فاطمه (سلام‌الله علیها) اشبه‌النّاس به پیغمبر بود.

کانَت اِذا دَخَلَت عَلَیهِ رَحَّبَ بِها
بعد میگوید وقتی جناب فاطمه (سلام‌الله علیها) وارد بر منزل پیغمبر میشد، حضرت ترحیب میکردند، [یعنی] خوشامد میگفتند.

وَ قَبَّل یَدَیها
پیغمبر دست مبارک فاطمه‌ی زهرا را میبوسید.

وَ اَجلَسَها فی مَجلِسِه
او را در جای خودش می‌نشاند. احترامی که پیغمبر برای این دختر، این بانوی بزرگِ همه‌ی دورانهای بشر قائل بوده، در این حد است.

فَاِذا دَخَلَ عَلَیها قامَت اِلَیهِ فَرَحَّبَت بِهِ وَ قَبَّلَت یَدَیه
وقتی [هم که] پیغمبر وارد منزل او میشد، او بلند میشد، خوشامد میگفت، دست مبارک پیغمبر را میبوسید.

وَ دَخَلَت عَلَیهِ فی مَرَضِه
فاطمه در [دوران] مریضی پیغمبر، در بیماریِ آخرِ پیغمبر، بر او وارد شد.

فَسارَّها فَبَکَت
با پیغمبر درگوشی صحبت کردند. فاطمه (سلام‌الله علیها) گریه کرد.

ثُمَّ سارَّها فَضَحِکَت
دوباره درگوشی با هم صحبت کردند، فاطمه (سلام‌الله علیها) لبخند زد و خندید.

فَقُلتُ کُنتُ اَریٰ لِهٰذِهِ فَضلاً عَلَی النِّساء فَاِذا هِیَ امرَأَةٌ مِنَ النِّساء فَبَینَما هِیَ تَبکیٰ اِذ ضَحِکَت
عایشه میگوید با خودم گفتم این چه حالتی است. من این خانم را برتر از دیگر زنها میدانستم. معلوم میشود که ایشان هم زنی مثل زنهای دیگر است. یک بار گریه میکند، یک بار خنده میکند.

فَسَأَلتُها فَقالَت اِنّی اِذَن لَبَذِرَة
رفتم خدمتش سؤال کردم که قضیّه چه بود. فرمود نمیگویم به تو؛ اگر بگویم، افشاکننده هستم  -به تعبیر رایج عوامانه‌ی ما، دهن‌لق مثلاً- حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) علّت این قضیّه را به من نگفت.

فَلَمّا تُوَفِّیَ رَسولُ اللهِ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) سَأَلتُها
بعد از رحلت پیغمبر هم باز دوباره سؤال کردم از حضرت. آن وقت دیگر مانع برطرف شده؛ یعنی وقتی پیغمبر از دنیا رفته است، دیگر حالا این حرف [اگر] گفته بشود اشکالی ندارد.

فَقالَت اِنَّهُ اَخبَرَنی اَنَّهُ یَموتُ فَبَکَیتُ
فرمود: پیغمبر خبر از مردنِ خودش داد، این موجب گریه‌ی من شد.

ثُمَّ اَخبَرَنی اَنّی اَوَّلُ اَهلِهِ لُحوقاً بِهِ فَضَحِکتُ
بعد اطّلاع داد به من که من اوّلین کسی از خانواده‌ی او خواهم بود که به او ملحق خواهم شد، این خوشحال کرد من را و خندیدم.

 

۱) امالی طوسی، مجلس چهاردهم، ص ۴۰۰؛ «عایشه گوید: در میان مردم ندیدم که در گویش و گفتار کسی از فاطمه به رسول خدا شبیه‌تر باشد. وقتی او به نزد پیامبر می‌آمد، حضرت به او خوشامد میگفت و دستانش را میبوسید و در جای خودش می‌نشاند و وقتی پیامبر به نزد او میرفت، فاطمه برمی‌خاست و به ایشان خوشامد میگفت و دستانشان را میبوسید. فاطمه در بیماری پیامبر به نزد ایشان آمد و آن حضرت با او به نجوا سخن گفت و فاطمه گریست؛ سپس باز نجوا کرد و فاطمه خندید. نزد خودم گفتم من گمان میکردم که این زن بر دیگر زنان فضیلتی دارد و اکنون او را میبینم که چون زنان دیگر است، زیرا در میان گریه ناگاه میخندد. آن گاه در این باره از خودش پرسیدم، فرمود اکنون صلاح نیست که من جواب تو را بگویم. چون رسول خدا وفات کرد، در آن باره پرسیدم و او فرمود: ایشان به من خبر داد که در این بیماری وفات خواهد کرد، پس من گریستم؛ سپس فرمود من نخستین کسی از خاندان او هستم که به او خواهم پیوست، و من خندیدم.»

۲) عایشه بنت ابوبکر

۳) اشاره به ایّام شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله علیها)

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ، جلسه درس خارج فقه ، ۱۳۹۸/۱۰/۰۹

   یکشنبه 7 دی 13991 نظر »

فرزند زمانه بودن 

اما در جمله‌هاي بعدي وجود مبارک حضرت امير در عصري زندگي مي‌کرد که وضع مردم بسيار ضعيف بود از وجود مبارک امام صادق(سلام الله عليه) سؤال کردند شما لباسي مي‌پوشيد که علي بن ابيطالب(سلام الله عليهما) نمي‌پوشيد، فرمود آن روزها فقر غالب بود الآن که فتوحات اسلامي شرق و غرب را دامن زده و غنايم فراواني به کشورهاي اسلامي آمده وضع مردم خوب شد دليلي ندارد که ما پيراهن وصله‌دار يا قباي وصله‌دار بپوشيم. 

يک لباس «خَلِق»، يک؛ «مرقوع»، دو؛ اين در بدن مطهر حضرت امير بود «خَلِق» يعني کهنه شده «مرقوع» يعني رقعه و وصله زده شده؛ اين وجود مبارک حضرت امير در بحبوحه حکومت بود آن وقت وضع مالي هم خوب بود قدرت داشت به حضرت عرض کردند اين لباسي که شما مي‌پوشيد براي چيست؟ «وَ قَدْ] رُئِيَ عَلَيْهِ إِزَارٌ خَلَقٌ»، يک؛ «مَرْقُوعٌ» دو؛ خود حضرت فرمود «لَقَدْ رَقَّعْتُ مِدْرَعَتِي هَذِهِ حَتَّي اسْتَحْيَيْتُ مِنْ رَاقِعِهَا»، «ترقيع»؛ يعني به خياط دادم گفتم رقعه بزن که باب «تفعيل» است و متعدي است «لَقَدْ رَقَّعْتُ مِدْرَعَتِي هَذِهِ حَتَّي اسْتَحْيَيْتُ مِنْ رَاقِعِهَا».

آن وقت به حضرت عرض کردند شما اين لباس را براي چه مي‌پوشيد؟ فرمود براي سه جهت: يکي اينکه دوستم را خوشحال کنم؛ يکي اينکه دماغ دشمنم را خاکمال کنم؛ يکي اينکه فقرا قيام نکنند. اما دوست کيست که خوشحال مي‌شود؟

آن عقل و قلب است دشمن کيست که دماغ او خاکمال مي‌شود؟ نفس أماره است که طلب مي‌کند اين نفس مسوّله است که هر روز حرام و حلال نمي‌شناسد هر روز از ما چيز مي‌خواهد. فرمود دوستم را که قلب من است خوشحال مي‌کنم عقل من است خوشحال مي‌کنم دماغ دشمنم را خاکمال مي‌کنم اين «أَعْدَي عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ» که پيغمبر فرمود يعني چه؟

يعني هيچ دشمني براي انسان بدتر از آن نفس درون نيست، او را به غرور به خيانت به روميزي به اختلاس دعوت مي‌کند.

دشمن‌هاي بيروني از بيرون مي‌زنند اين از درون مي‌زند فرمود اين هوس است اين نفس أمّاره است که تا آدم را رسوا نکند رها نمي‌کند.

کار شيطان اين نيست که آدم را به جهنّم ببرد؛ در سوره مبارکه «اعراف» ملاحظه بفرماييد! اين «يَا ابْنَ آدَم»ي که خدا در قرآن دارد يا ائمه(عليهم السلام) دارند، اين دو تا پيام دارد:

پيام اول مسرّت‌بخش است يعني شما آقازاده هستيد فرزند آدم هستيد پدر شما کسي است که همه فرشته‌ها در برابر او سجده کردند شما که آقازاده هستيد بزرگوارزاده هستيد شايسته نيست که بيراهه برويد.

پيام دوم در «يَا ابْنَ آدَم» هشدار است که بدانيد آن کاري که با پدرتان کرد با شما هم مي‌کند. در سوره مبارکه «اعراف» فرمود کاري نکنيد که با شما کاري بکند که با پدرتان کرد با پدرتان چه کار کرد؟ او تنها با دين ما کار ندارد. حالا ـ معاذالله ـ اگر کسي را منحرف کرد مرتد کرد و از دين کنار بُرد مگر دست‌بردار است؟ تا او را «مسلوب الحيثية» نکند رها نمي‌کند به هر حال انسان تا زنده است آبرويي مي‌خواهد. 

 

اسرا

   یکشنبه 9 آذر 13991 نظر »

آیا حضرت معصومه سلام الله به شهادت رسیده است ؟

در مورد وضعیت حضرت فاطمه معصومه( سلام الله علیها) در ساوه نقل شده که حضرت معصومه (سلام الله علیها) به همراه تنی چند از برادران خود و با همراهی گروهی از علویان به سوی خراسان رهسپار شدند و چون به ساوه رسیدند ساوه ای ها که شافعی مسلک بوده و با شیعیان و اهل بیت دشمنی می ورزیدند به آنان حمله ور گشته و مردان آنان را به شهادت رساندند و حضرت معصومه (علیهاالسلام) که شاهد درگیری و شهادت مظلومانه برادران غیرتمند خود بود، چون دید آنان در خاک و خون غلطیده اند و مظلومانه و در غربت جنازه های خون آلود آنان را تماشا کرد، امواج حزن و اندوه جانش را فرا گرفت و روح لطیفش بسی آزرده خاطر گشت و این شدت غم و ناراحتی او را بیمار ساخت (زندگی حضرت معصومه, نوشته آقای منصوری, ص ۱۴، به نقل از ریاض الانساب, تالیف ملک الکتاب شیرازی)

از این رو پرسید تا قم چند فرسخ است و از همراهانش خواست او را به قم ببرند.

(دریای سخن, تالیف سقازاده تبریزی به نقل از ودیعه آل محمد, نوشته آقای انصاری ص۱۲ ).

 

بزرگان قم وقتی از این خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند و در حالی که (موسی بن الخزرج) بزرگ خاندان (اشعری) زمام شتر آن مکرمه را به دوش می کشید; ایشان در میان شور و احساسات مردم قم وارد آن شهر مقدس شد و در منزل شخصی (موسی بن الخزرج) اجلال نزول فرمود.(تاریخ قدیم قم, ص ۲۱۳) .

 

آن بزرگوار هفده روز در شهر ولایت و امامت به سر برد و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بود و واپسین روزهای عمر پربرکت خویش را با خضوع و خشوع در برابر ذات پاک الهی به پایان رساند.

با این حال باید توجه داشت این خبر با گروهی از شواهد و قرائن نمی سازد زیرا بر پایه این گزارش ساوه ای ها شافعی مذهب بودند؛ امام شافعی (م ۲۰۵ ه .ق.) گرچه در زمره امامان فقهی اهل سنت قرار دارد، لیکن به اهل بیت عصمت (علیهم السلام) ارادت داشته است و این محبت را علناً در اشعارش آورده است؛ شافعی از کوفه به یمن رفت و در آن به جمع شیعیان مبارزی پیوست که برای سرنگونی خلافت هارون، خلیفه مقتدر و ستمگر عباسی مبارزه می کردند و در این راه تا مرز از دست دادن جان خود نیز پیش رفت؛ وی در یکی از اشعارش چنین می گوید: «اگر قلب مرا بشکافند خواهند دید که بر دیوار آن … محبت اهل بیت علیهم السلام نوشته شده است.»( دیوان شافعی، ص ۱۰۱ به نقل از المذهب الشافعی، وهبه ذحیلی، ص ۵۵۴، چاپ شده در المذاهب الاسلامیّة الخمسة)


به عبارت دیگر شافعی در کوفه نتوانست برای خود جایی باز کند و از آن جا به مصر رفت و روش فقهی او بعدها طرفداران بیشتری یافت و تا حدودی شایع شد.( ر. ک: المذهب الشافعی، ص ۴۹۴)

 

با این حال قراین و شواهد و اوضاع و احوال سیاسی بررسی منویات مأمون خلیفه عباسی نشان گر درستی این خبر(شهادت اطرافیان حضرت)، است اما این شافعیان نبودند که به کاروان اهل بیت در ساوه حمله کردند بلکه نیروها و دست نشاندگان مأمون بودند که به کاروان اهل بیت (علیهم السلام) حمله ور شدند و آن را به نام شافعی ها تمام کردند تا احتمالاً بیشتر از گذشته آنان را در مقابل قمی ها قرار دهند.

 


همچنین بر پایه روایتی دیگر در ساوه زنی آن حضرت را مسموم ساخت (وسیله المعصومیه, نوشته میرزا ابوطالب بیوک, ص ۶۸, الحیاه السیاسیه للامام الرضا علیه السلام, نوشته جعفر مرتضی العاملی, ص ۴۲۸؛ قیام سادات علوی، علی اکبر تشیّد، ص۱۶۸.)

 

و از این رو ایشان بیمار گشت و پس از هفده روز اقامت در قم، روح بلندش به ملکوت اعلی پیوست.

 

آنچه این قول را هم تایید می کند اوضاع و احوال سیاسی آن روزگار و خطی مشی خاص مأمون خلیفه عباسی در برخورد با خویشان و نزدیکان امام رضا (علیه السلام) است، چه این که مأمون می دانست فاطمه معصومه (علیها السلام) دارای فضیلت ها و دانش بسیار است و دارای شخصیتی ممتاز بوده و اصولاً زنده ماندن او به ویژه در کنار برادرش امام رضا (علیه السلام) می تواند خطری برای حکومت و خلافت او به حساب آید از این رو برنامه شهادت آن حضرت را به دست زنی از ساوه اجرا کرد.

 

 

پرسمان

   پنجشنبه 6 آذر 1399نظر دهید »

1 3 4 5 ...6 ...7 8 9 10 11 12 ... 23

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 989
  • دیروز: 952
  • 7 روز قبل: 4862
  • 1 ماه قبل: 25560
  • کل بازدیدها: 1084900
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 22
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 19
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 15
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
 
مداحی های محرم