سرکار خانم وفایی استاد حوزه در جشنی که به مناسبت روز دختر و دهه کرامت و با حضور دانش آموزان دختر دوره ی متوسطه ، در سالن اجتماعات مدرسه علمیه کوثر ورامین برگزار شد ضمن تبریک ایام گفت : انسان باید در خود حس ارزشمندی و حس خودباوری داشته باشد .
خانم وفایی ادامه داد : انسانی که خودش را دارای ارزش بداند گناه نمیکند.
این مشاور و استاد حوزه گفت : کسی که حس توانمندی دارد توان حل مسئله و برون رفت از مشکلات را نیز دارا میباشد اما باید بداند که حس خود ارزشمندی با غرور بسیار متفاوت است .
خانم وفایی افزود : حس ارزشمندی یک باور درونی است .
خانم وفایی با بیان این موضوع که چگونه میتوانیم متوجه شویم آیا اعتماد به نفس و حفظ عزت نفس داریم یا خیر گفت : اگر انسان در مقابل آینه بایستد و با دیدن خود ، نسبت به باورهای ذهنی خود حس خوبی داشته باشد قطعاً دارای اعتماد به نفس و حس عزت نفس است.
خانم وفایی انسانهای مثبت نگر را قدرتمند معرفی کرد و بیان داشت : انسانهای مثبت نگر قدرت نه گفتن را دارند و این حس توانمندی انسان را به موفقیت میرساند چرا که بسیاری از آسیبهای دوره نوجوانی و جوانی آسیبهای فضای مجازی ، آسیبهای خیابانی ، همه به دلیل ناتوان بودن انسان در نه گفتن است.
خانم وفایی انسانی را که نسبت به ظلم ظالم و نسبت به ظلمی که به او روا میشود سکوت میکند انسانی خفیف دانست و گفت : اگر قرار باشد کسی که به او ظلم شده سکوت کند و فقط نظارهگر باشد خداوند در قیامت او را گرفتار عذاب خواهد کرد چرا که به ظلم ظالم کمک کرده است .
خانم وفایی در پایان با توصیه به دانش آموزان مخاطب خود گفت: باید یاد بگیرید که احساسات خود را صریح و بدون غرور و به دور از توهین و بیادبی بیان کنید تا همیشه احساس سبکی داشته باشید.
خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ
➖حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای حسنی در جلسه درس اخلاق که در سالن اجتماعات حوزه علمیه کوثر ورامین و با محوریت اخلاق معاشرت برگزار شد با بیان آیه ۱۹۹ سوره مبارکه اعراف گفت : امام صادق علیه السلام فرمودند “همه مکارم در این آیه جمع شده است” و این آیه دارای سه دستور است که خداوند به پیامبر صلوات الله میدهد .
➖حجت الاسلام حسنی ادامه داد: وقتی خداوند میفرمایدخُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ ؛ یعنی عفو را بگیر، خداوند نفرمود’ عفو کن، بلکه فرموده است عفو را بگیر و این عفو تنها در مسائل شخصی است و در مسائل عمومی اجازه عفو نداریم. در مسائل شخصی مثل این است که حقی از ما ضایع شده باشد و عفو کردن و گذشت از آن حق یک صفت کریمانه است اما در مسائل عمومی اجازه عفو به تنهایی وجود ندارد .
➖حجت الاسلام حسنی با اشاره به دستور خداوند که فرمود وامر بالعرف یعنی دائماً کار تو این باشد که به عرف (همه خوبیها) دستور بدهی و دستور سوم رویگرداندن از نادان است. این سه دستور چهارچوب اخلاق اسلامی را ترسیم میکند.
➖ آقای حسنی با اشاره به بعضی از آیات آخر در سوره فرقان بیان داشت: آیات آخر سوره فرقان صفات عباد الرحمن را بیان میکند و بسیاری از بزرگان سفارش کردند که هر شب این آیات را بخوانید .
➖حجت الاسلام حسنی با اشاره به صفات عباد الرحمن گفت: بنده رحمان یعنی بنده خداوند متعال که وقتی روی زمین راه میرود به نرمی و آهستگی گام برمیدارد ، انسانی متواضع است و این تواضع سبک زندگی آنهاست چرا که تواضع یکی از مهمترین دستورات برای معاشرت با مردم است .
➖حجت الاسلام حسنی ضمن بیان چگونگی رفتار با جاهلان بیان داشت: طبق دستورات الهی با جاهلان نه باید جدال کرد و نه گفتگو کرد و بلکه باید روی برگرداند یا فقط سلام داد و گذشت .
➖وی ادامه داد : طبق آیات قرآن بهترین راه برای جاهل که درصدد ضربه زدن به انسان است سلام گفتن و رد شدن است.
➖ حجت الاسلام حسنی مهربانی و رافت در خانواده را بسیار حائز اهمیت دانست و بیان داشت : طبق روایات اگر خانوادهای ولو کافر باشند و با یکدیگر با رافت و مهربانی رفتار کنند نزد خدا محبوبتر از خانوادهای است که مومنند اما با یکدیگر به تلخی رفتار میکنند .
➖حجت الاسلام حسنی رفتار با عموم مردم را برخلاف رفتار با جاهلان دانست و گفت : در رفتار با عموم مردم انسان باید خیرخواه ، گره گشا و در صدد رفع مشکلات مردم باشد.
➖ وی ادامه داد : دین ما از دو بخش عبادت و خدمت به انسان تشکیل شده است و اگر انسان یکی را گرفته و دیگری را رها کند دین او کامل نخواهد شد.
➖ آقای حسنی آفت خدمت به خلق را غفلت و غرور دانست و بیان داشت: انسان باید در عین خدمت به خلق ذکر خداوند را نیز داشته باشد یعنی از یاد خداوند غافل نباشد.
➖ حجت الاسلام حسنی تمام خیر را در جمع بودن و با جماعت بودن دانست و اظهار داشت: افراد منزوی و دور از جمع و جامعه باید بدانند که بسیاری از خیرات و برکات را از خود دور میکنند و بریدن از جامعه و دور شدن از جامعه ای برای انسان خیری ندارد چرا که خداوند به همان اندازه که انسان به دیگران خیر میرساند به او خیر میدهد.
➖ وی ادامه داد : علت اینکه بزرگان ما سفارش به نماز جماعت کردهاند نیز در همین است که با جمع بودن برکات فراوانی برای انسان در پی خواهد داشت و دعای انسان در جمع بهتر مستجاب خواهد شد .
➖حجت الاسلام حسنی ضمن اشاره به رفتار علما و بزرگان با افراد نادان و دور از دین در جامعه بیان داشت: نباید وقتی میبینیم در جامعه برخی از احکام اسلامی به درستی اجرا نمیشود ناامید شویم چرا که عالم مجاهد باید در هر شرایطی نسبت به زنده نگه داشتن شعائر دینی به احکام و دستورات اسلامی کوشا باشد . و ممکن است تلاش ما برای زنده نگه داشتن دین در سال های ديگر به ثمر بنشیند.
➖حجت الاسلام حسنی در پایان ضمن اشاره به حضور دوباره گشت ارشاد در جامعه گفت : حضور گشت ارشاد را قویاً حمایت میکنیم چون اگر کوتاه بیاییم چیزی از عفت و حیای زن و خانواده باقی نخواهد ماند و انتقاد نسبت به برخی از عملکرد گشت ارشاد نباید باعث حذف آن شود.
چالشهای قانون حمایت از خانواده مصوب ۱۳۹۱
سرکار خانم دکتر عذرا خلیلی مدرس حوزه به عنوان ارائه دهنده در کرسی آزاد اندیشی که با محوریت “چالشهای قانون حمایت از خانواده مصوب ۱۳۹۱” و در سالن اجتماعات مدرسه علمیه کوثر ورامین برگزار شد گفت: حضانت تا ۷ سالگی با ورود مجمع تشخیص مصلحت نظام به مادر داده شده است اعم از دختر و پسر . اما سن بلوغ دختران ۹ سالگی و سن بلوغ پسران ۱۵ سالگی است و فاصله بین ۷ تا ۱۵ و تا ۹ حضانت با پدر خواهد بود .
سرکار خانم سمیه آذین مهر مدرس حوزه و وکیل پایه یک دادگستری با اشاره به ماده ۱۱۷۲ قانون مدنی بیان داشت: در فقه مصلحت کودک در نظر گرفته شده و قانون میگوید مصلحت کودک را در نظر دارد اما بعد از سن حضانت یعنی از ۹ سالگی به بعد دختران و ۱۵ سالگی به بعد برای پسران که فرزند از سن حضانت خارج شده است قانون مسکوت است و حال فرزند رعایت نمیشود و این در حالی است که فرزند خود حق انتخاب دارد که با پدر زندگی کند و یا مادر.
وی ادامه داد : اما اگر یکی از والدین برای دیدار والد دیگر ممانعت ایجاد کند هم حال فرزند رعایت نمیشود و قانون راهکاری ارائه نمیدهد.
سرکار خانم خلیلی در ادامه ارائه طرح خود گفت : از نظر فقهی شخصی که به بلوغ برسد از دایره حضانت خارج میشود و مالک نفس خویش است و این بلوغ ، بلوغ نکاح و رشد عقلی است و مراد از رشد ۱۸ سالگی فرد میباشد . یعنی قانون سن رشد را تعیین کرده است . اما با توجه به فقه اسلامی به نظر میرسد باید قانونگذار پایان حضانت را از ۹ سالگی تا ۱۸ سالگی برای دختران و از ۱۵ سالگی تا ۱۸ سالگی برای پسران نیز ادامه دهد و اینگونه نباشد که فرزندان با سن پایین برای خود و اموالشان تصمیم بگیرند.
سرکار خانم خلیلی ادامه داد: در فقه آمده است برای مادر مستحب است که حضانت فرزندش را تا زمان ازدواج بر عهده بگیرد اما اگر مادر ازدواج کرد فرزند از حضانت او خارج میشود و به پدر برمیگردد و اگر دوباره مادر طلاق بگیرد باز هم حضانت فرزند به او داده میشود.
سرکار خانم آذین در بیان ایرادات بحث حضانت بیان داشت: زمانی که حضانت فرزند با مادر است یا پدر در قید حیات است و یا فوت کرده و قانون میگوید اگر پدر زنده باشد ولایت با اوست و اگر فوت کرده باشد ولایت با ولی قهری است و ولایت فرزند با مادر نیست و این دقیقاً ایراد بزرگی است که به قانون وارد است که در ایرادات فراوان و مشکلات بسیاری برای مادران به وجود خواهد آورد .
این وکیل پایه یک دادگستری ادامه داد: نکته دیگری که باید به آن پرداخت و جز ایرادات اصلی قانون ما به آن اشاره کرد این است که اصل قانون ما از نظر شکلی بر اساس قانون فرانسه تشکیل شده است اما محتوای آن شریعت است و این به تنهایی کافی نیست.
دکتر خلیلی در رد بیانات سرکار خانم آذین مهر گفت : اگر شریعت ولایت را به پدر واگذار کرده به طور قطع حکمتی در کار بوده است و اینگونه نیست که اگر مادر ولایت نداشته باشد و گرفتاری برای او پیش بیایند نتواند کاری انجام دهد بلکه قانون در اینجا دست قاضی را باز گذاشته و قاضی پرونده میتواند به مادر اختیاراتی را واگذار کند
سرکار خانم وفایی استاد حوزه در جلسه درس اخلاق امروز که در مدرسه علمیه کوثر ورامین برگزار شد ضمن تسلیت به مناسبت وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله گفت : در بیان مقام بالای ایشان همین بس که قبل از ولادت ایشان در روایات آمده است حرم اهل بیت علیهمالسلام قم می باشد .
وفایی گفت : حضرت معصومه سلام الله در پیشگاه خداوند دارای شان و مقامی است که شفاعت کننده به سوی بهشت هستند .
وفایی با اشاره به راهکارهایی برای شناخت انسان ها گفت : در روایت آمده است که شخصیت انسان در زیر زبان او نهفته است. وقتی کسی را بخواهیم بشناسیم ابتدا به زبان تکلمی او و بعد به زبان بدن او نگاه کنیم .
سرکار خانم وفایی گفت : همه سخن ها دارای انرژی هستند که تاثیر گذاری خاص خود را دارند . و برای اینکه سخن ما تاثیر خوب داشته باشد باید شگردهای خوب صحبت کردن را به کار ببریم .
وفایی ادامه داد : یکی از ابتدایی ترین راهکارهای خوب صحبت کردن ، خوب گوش دادن است . و حتی در سیره ی پیامبر ( ص ) آمده است که ایشان با تمام وجود خود به اطراف توجه می کردند .
استاد حوزه علمیه ضمن بیان تاثیر گفتار نرم بر روی انسان ها گفت : همانطور که در میهمانیهای رسمی نوع سخن گفتن ، پوشیدن ، غدای میهمانی و … با دیگر میهمانی ها تفاوت دارد در گفتار رسمی و غیر رسمی نیز اینگونه است و بیشتر مشکلات افراد در زبان گفتار با کسانی است که صمیمیت گفتاری بیشتری دارند .
وی افزود : اگر چه وقتی با فردی صمیمی تر می شویم باید رعایت ادب و آداب را بیشتر داشته باشیم ولی در اغلب موارد اینگونه نیست .
وفایی با اشاره به قدرت کلمات گفت : قدرت کلمات را به مثابه ی یک قدرت جادویی بدانید و قبل از شروع بک بحث درون خانواده ابتدا در مورد آن تحقیق کنید و بعد با زبانی نرم و لطیف موضوع را بیان کنید .
استاد حوزه در پایان گفت : هر انسانی باید تلاش کند اصول اصلی گفتگو را یاد بگیرد ؛ مثلا اگر قرار است با موضوعی مخالفت کند ، خیلی کوتاه ، قاطع و سریع واکنش منفی نشان ندهد بلکه به موضوع پر و بال دهد ، از کلمات نرم و لطیف استفاده کند و علت مخالفت را بیان کند تا مخاطب بازخورد بدی نداشته باشد .
وفایی ادامه داد : در انتقادها تا می توانیم از واژه ی ( شما ) استفاده نکنیم و فقط مخاطب را سرزنش نکنیم بلکه برای انتقاد واژه (من) را نیز در جمله بگنجانیم تا مخاطب من و خودش را یکی بداند و کلام تاثیر بیشتری داشته باشد .
چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد…
آیت الله سید ضیاءِ الدین دُرّی که استاد علوم منقول و معقول و یکی از وعّاظ وارسته و برجسته تهران بود، در شبهای دهه آخر محرم در یکی از مساجد تهران منبر م رفت، جوانی از او پرسید: منظور و مراد حافظ در این شعر معروفش چیست که میگوید:
مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ
چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد
مرحوم دُرّی پاسخ داد: حضرت آدم (ع) از خوردن گندم در بهشت منع شد و قول و وعده داد که از آن نخورد، ولی به وعده خود وفا نکرد و از آن خورد و از بهشت رانده شد. ولی حضرت علی (ع) در تمام عمر از گندم غذایی تهیه نکرد، با این که خداوند او را منع نکرده بود و نه عهد با خدا نموده بود که از آن نخورد. «پیرمغان» در شعر مذکور، حضرت علی (ع) است و منظور از «شیخ»، آدم (ع) است. یعنی: غلام علی (ع) هستم، ای آدم از من نرنج، زیرا تو وعده نخوردن گندم به خدا دادی، ولی علی (ع) به آن وعده وفا کرد.
مرحوم سید ضیاءالدین دُرّی آخر همان سال از دنیا رفت، درست در سال بعد در همان شب از شبهای دهه آخر محرم، همان جوان سؤال کننده، در عالم خواب مرحوم سید ضیاءالدین را دید که نزد آن جوان آمد و گفت: تو در سال گذشته از من در مورد شعر معروف حافظ پرسیدی و من آن گونه پاسخ دادم که منظور از پیر مغان علی (ع) است و منظور از شیخ، آدم (ع) است، ولی وقتی که به عالم برزخ آمدم، شرح آن به معنی دیگر برایم کشف گردید و آن اینکه:
مراد از شیخ، حضرت ابراهیم (ع) است و مراد از پیر مغان امام حسین (ع) است و منظور از وعده، ذبح اسماعیل (ع) فرزند ابراهیم (ع) است، که حضرت ابراهیم (ع) وعده وفای قربان کردن اسماعیل (ع) را به خدا داد، ولی حقیقت وفا را امام حسین (ع) در کربلا با شهادت فرزندش حضرت علی اکبر (ع) محقق نمود.
بنا بر این معنی شعر چنین است: «غلام امام حسین (ع) هستم ای ابراهیم (ع) از من نرنج، زیرا تو وعده قربانی دادی اما امام حسین (ع) به آن وعده تحقق بخشید.
آن جوان فردای آن شب، به مجلس سوگواری امام حسین (ع) آمد و خواب خود را برای مردم بیان کرد و در پی آن شور و هیجان شدیدی در آن مجلس پدیدار شد.
منابع:۱- حسینی تهرانی، سید محمد حسین. روح مجرد: ۴۵۵، ۴۵۷.
۲- محمدی اشتهاردی، محمد. عالم برزخ در چند قدمی ما: ۲۳۰.
دروغگو پروری
اگر روش معلم این باشد که دانشآموز باید از او حساب ببرد، شاگرد به دروغ گفتن تشویق میشود و برای توجیه کاری که نکرده است [تکلیف انجام نداده]، دروغ میگوید؛
مثلاً دانش آموزی شب خوابیده یا به میهمانی رفته و تکلیفش را انجام نداده است، اگر راست بگوید معلم این را بهحساب پررویی او میگذارد؛ ولی اگر بهدروغ بگوید دیشب سرم درد میکرد، او را شاگردی میشناسد که از معلمش حساب برده است
وقتی اینطور میشود و معنی حساب بردن این باشد، کار دگرگون میشود.
چون وقتی راست بگوید، چوب میخورد و حرف بد میشنود؛ ولی وقتی دروغ بگوید، معاف میشود و شخصیت او در امان میماند
این در رابطه پدر و مادری هم صادق است که فرزند را به دلیل راستگویی، عقوبت میکنند. ازاینجا، فرزند یا شاگرد، بین دروغ و در امان ماندن از عقوبت، رابطه میبیند و دروغ را بهعنوان سپر بلای شخصیت خود، قبول میکند
بخشی از سخنان آیتالله حائری شیرازی (رضوانالله تعالی علیه)
حجتالاسلام والمسلمین ماندگاری:
در توضیح آیه19 سوره نساء درباره حقوق عاطفی زنان میگوید:
خداوند در این آیه میفرماید:«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ کَرْهاً وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَیْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَنْ یَأْتینَ بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ؛
اى کسانى که ایمان آورده اید براى شما حلال نیست که زنان را به اکراه ارث برید و آنان را زیر فشار مگذارید تا بخشى از آنچه را به آنان داده اید [از چنگشان به در] برید مگر آنکه مرتکب زشتکارى آشکارى شوند
و با آنها بشایستگى رفتار کنید و اگر از آنان خوشتان نیامد پس چه بسا چیزى را خوش نمىدارید و خدا در آن مصلحت فراوان قرار مىدهد.» این آیه میگوید هیچ گاه نسبت به زنان با اکراه و اجبار رفتار نکنید.
حتی اگر زنان خطایی کردند و خواستید از آنها جدا شوید، معاشرت شما با آنان باید معروف و نیکو باشد.»
▪️بازی درمانی و نقش آن در درمان خجالتی بودن کودکان
والدین میتوانند با یک سری بازیها، هم فرزندشان را سرگرم کنند، هم تجربه نقشهای اجتماعی مختلف را به او بدهند و هم مهارتهای اجتماعی و ابراز وجود را در او پرورش دهند.
نمونه ای از این بازیها
تئاتر خیالی: لباسهای ویژه ای بپوشید و با فرزندتان یک نمایش را در مقابل تماشاچیان خیالی اجرا کنید. حتی میتوانید عروسکهای او را به عنوان تماشاچیان در گوشه ای بچینید و برای آنها بازی و سخنرانی کنید یا برای عروسکها روی صحنه ای خیالی، آواز بخوانید.
کمرویی معمولاً به دلیل کمبود اعتماد به نفس ایجاد میشود.پس اعتماد به نفس کودک خود را بالا ببرید.
معلم بازی: از فرزندتان بخواهید معلم شما شود و آنچه را که در کلاس یاد گرفته به شما یاد بدهد. یا از او بخواهید به عروسک هایش که بچههای تنبلی هم هستند، درس بدهد. خواهید دید که او با تصور کردن خودش در موقعیتی قدرتمند و اثرگذار، اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده و به خوبی از پس اجرای نقش برمی آید.
بازی مصاحبه: یک میکروفن خیالی جلوی فرزندتان بگیرید و با او مصاحبه کنید. نظر او را درباره رنگ لباسش، آب و هوا، غذای مورد علاقهاش و… بپرسید و تا میتوانید این مصاحبه را طولانی کنید. با این کار فرزندتان هم ابراز نظر و عقیدهاش را تمرین میکند و هم صحبت کردن مقابل جمعیت را یاد میگیرد.
ضبط صدا: با فرزندتان حرف بزنید یا کتاب بخوانید، میتوانید حتی نمایشنامهای را اجرا کنید و در همین حال صدایتان را با یک ریکوردر یا تلفن همراه ضبط کنید و بعداً گوش دهید. شنیدن صدای خود میتواند باعث شناخت ضعفها، برطرف کردن آنها و بالا رفتن اعتماد به نفس کودک برای صحبت در جمع شود.
پانتومیم خانگی: این همان بازی معروفی است که حتماً در فیلمهادیده اید. یک کلمه یا مفهوم را انتخاب کنید و با اجرای پانتومیم سعی کنید آن را به دیگران بفهمانید. از کودکتان بخواهید با حرکات دستها و بدن، این مفهوم را انتقال دهد. با این کار، او میآموزد که از بدنش برای برقراری ارتباط استفاده کند و مهارتهای کافی را برای تقویت زبان بدن یاد میگیرد.
مسابقه گویندگی: در این بازی سعی کنید کودکان را مدیریت کنید تا به نوبت هرکدام متنی را که از قبل تنظیم کردهاند، بدون اشتباه بخوانند (به تقلید از گویندگان رادیو و تلویزیون)؛ برنده کسی است که مسلطتر از دیگران بوده و کمترین اشتباه را داشته باشد.
توجه داشته باشید که این مسابقه باید ابتدا در مقابل افرادی که برای کودک مأنوس هستند؛ مثل پدر و مادر و خواهر و برادر، انجام شود تا به مرور نگرانیها و حس خجالت یا هراس کودک از بین برود.
به کودک فرصت دهید و هربار که این مسابقه را اجرا کردید، او را بیشتر از قبل تشویق کنید و نقاط قوت او را برایش پررنگ کنید. کمکم و به مرور این بازی را در بین اقوام ( خاله و عمه و عمو ) و… انجام دهید.
بازی نقل خاطره، داستان و شعر: در این بازی از کودک بخواهید با آرامش کامل یکی از خاطرات خود را تعریف کند یا داستان یا شعری را که بلد است برای دیگر اعضای مسابقه بخواند. یا اگر یک خاطره خانوادگی دارید که مربوط به کل خانواده است، بهعهده کودک بگذارید تا آنرا تعریف کند.
صبور باشید و بگذارید کودک با ادبیات خودش و با هر کلمهای که به ذهنش متبادر میشود، ماجرا را تعریف کند. از ایرادگرفتن بپرهیزید. اگر او در حال خواندن شعری است به حالت زمزمه همراه او شعر را خیلی آرام بخوانید و بعد او را بلند تشویق کنید. این مسابقه به کودک جرأت میدهد و بسیار در مسیر رفع خجالت و کمرویی نتیجه مثبت خواهد داشت.
بازی چه کسی میتواند دیگران را بخنداند: این یکی از مفرحترین بازیهایی است که به رفع کمرویی کودکان کمک میکند. در همه میهمانیها و مجالس خانوادگی هم میتوانید از این بازی استفاده کنید.
?تقویت مهارت کودکان خجالتی
▪️رفتار اجتماعی او را تحسین کنید:
مهارت های اجتماعی جدید را تقویت کنید تا کودک یاد بگیرد وقتی او را می بینید که سعی دارد بر خجالت غلبه کند، با محبت و گرمی تحسینش کنید .
مراقب باشید که این کار را در عموم انجام ندهید چون به احتمال زیاد خجالت زده شود. به جای آن به او بگویید که در خلوت چه کار کرده است.
▪️عزت نفس کودک را بسازید:
کودکانی که در مورد خود احساس خوبی دارند، کم تر خجالتی هستند. نقاط قوت فرزندتان را مشخص کنید و آن ها را بسازید.
آیا او خلاق است؟
ورزش کار است؟
ترویج این مهارت ها به کودک امکان می دهد که خود را فردی با استعداد و توانا ببیند این حس اعتماد می تواند به او کمک کند در موقعیت های اجتماعی شجاع تر شود.
▪️برای او ارزش قایل شوید.
در پی هر پیشرفت کوچکی او را تحسین کنید. کودکان خجالتی همیشه فکر می کنند دیگران در مورد آنها بد قضاوت می کنند. پس هر بار کار درستی انجام می دهد، او را تشویق کنید. مثلا بگویید «من به تو افتخار می کنم.
تو توانستی از ترست فاصله بگیری.»، «چه قدر شجاعی!»
و …
این امر سبب می شود حس عشق در او جان بگیرد.
▪️ در مهماني با كودكتان اینگونه رفتار کنید:
بچههاي خجالتي، مطمئنا دوست ندارند مركز توجهات يك جمع باشند. بنابر اين شما نبايد كاري كنيد كه ناگهان همه متوجه كودكتان بشوند. اينكه از پسرتان بخواهيد جلوي يك جمع كه براي نخستين بار آنها را ميبيند، سنتور بزند يا براي آنها شعر بخواند، كار نادرستي است. كودكان فقط براي كساني اين كار را ميكنند كه به آنها اعتماد داشته باشند. اينكه شما بهطور غيرمنتظره و بدون اطلاع قبلي به فرزندتان، از او چنين كارهايي را بخواهيد، باعث سرخوردگي كودك ميشود بهويژه در دوران پيشدبستاني كه زمان ساخته شدن اعتماد به نفس كودك است. بد نيست بدانيد سخنراني و اجرا در جمع ترس شماره يك بزرگسالان است، چه برسد به بچهها.
▪️عشقتان را ابراز كنيد.
كودك خجالتي شما بايد اطمينان داشته باشد كه شما او را همانطور كه هست، دوست داريد. او راه و روش خودش را براي روبهرويي با موقعيتهاي جديد دارد و دوست دارد اول مشاهده كند و بعد وارد بازي شود. شما بايد به اين ويژگيها احترام بگذاريد. همين كه فرزندتان را در آغوش بگيريد، نشان ميدهد او با همان ويژگيهايش شايسته دوست داشتن شماست. محبت شما به فرزندتان به او اعتماد به نفس ميدهد.
دراین ضمینه یک سری قوانین هم وجود دارد.
برای برخورد با کودکان خجالتی یا کمرو
۱. والدین باید برای کودک قدر و ارزش قائل شوند هر کودکی صفات ویژه مثبت و با ارزشی دارد و به گونه ای از کودکان دیگر متمایز است شناسایی این صفات ویژه بخش مهمی از تربیت کودک خجالتی است.
۲. کودک خجالتی در موقعیت های اجتماعی به حمایت فوق العاده نیاز دارد افراد ناشنوا و موقعیت های جدید برای او فشار روانی و استرس زیادی به وجود می آورند.
۳. بگذارید کودک تجارب شخصی کسب کند.
طبیعی است که کودک علاقه دارد اشیا را لمس و بررسی کند. بسیار اتفاق میافتد که پدر و مادر مانع کودک می شوند مثلا اجازه نمیدهند خودش را کثیف کند به این ترتیب کودک خیلی زود علاقه به گسترش فعالیتهای خود را از دست می دهد و محیط اطراف برایش کسل کننده می شود و از خواسته هایش چشم پوشی می کند.
۴. بیشتر نگه داشتن کودک در کودکی عواقب خودش را دارد .
جملاتی مثل تو برای این کار هنوز کوچکی تمام وظایف کودک را از او سلب میکند.
▪️ عواقب تربیت استبدادی در مورد کودکانی که مشکلات برقراری ارتباط دارند.
روش تربیتی استبدادی می تواند دلیل این مشکل باشد کودکانی که والدین مستبد دارنداز ترس تنبیه فعالیتهای خود را گسترش نمیدهند . پدر و مادر به عنوان ادب و موفقیت در روش تربیتی خود باعث کم رویی کودک می شوند.
▪️قصه درمانی هم تأثیر مثبت و عجیبی بر کاهش کمرویی و افسردگی در کودکان دارد. این روش درمانی، بر افزایش عزت نفس و خرده مقیاسهای آن که شامل، خود کلی، خود اجتماعی، خود بهعنوان عضوی در خانواده و خود تحصیلی کودکان است، اثر بسیار مناسبی دارد.
قصه درمانی و قصهگویی در نقش عامل آموزشی و تربیتی، باعث ترویج و بحث و تبادلنظر در بین کودکان میشود و از این طریق مهارتهای زبانی تقویتشده، کودک در رهگذر ماجراها و شخصیتپردازیهای قصه، با نقاط قوت و ضعف و استعدادهایش آشنا شده و یاد میگیرد با دیگران ارتباط مناسب برقرار کند.
▪️ورزش های تیمی نقش مهمی در رشد کودکان دارند. برای مثال به کودکان در مهارتهای اجتماعی، اعتماد به نفس و آمادگی جسمانی کمک میکنند. آنها حتی بسیار سرگرم کننده هستند، ولی نه برای همه ی کودکان. درواقع بعضی از ورزشها مانند فوتبال برای بچه های خجالتی به دلیل اندازهی تیم شاید مناسب نباشد ولی ورزشهایی مانند تنیس مناسب هستند.
ورزشهایی که هدف تمرینی دارند به طور خاصی مناسب هستند. کاراته ودیگر ورزشهای رزمی در این گروه قرار میگیرند زیرا به دفاع شخصی کودک کمک میکنند.
دانشآموزان میتوانند مبارزههای تن به تنی را در کلاسهای عمومی تجربه کنند. در این ورزش، تمرکز روی توسعهی شخصی و منظم، سازمان دهی شده و هدفمند در قدمهای کوچک است.
کودکان خجالتی که در صبر و ساکت بودن مهارت دارند، در ژیمناستیک هم به خوبی عمل میکنند. علاوه بر این، ژیمناستیک هماهنگی و استقامت روحی را تقویت میکند.
اگر کودکتان بیرون از خانه قادر به بازی است و با جراحات مشکلی ندارد، تنیس گزینهای عالی برای او است. در مقایسه با ورزشی مثل فوتبال، امنیت خیلی بیشتری دارد و میتواند تنهایی یا با یک نفر دیگر لذتبخش باشد.
البته که ورزشهای عالی دیگری هم برای کودکان خجالتی موجود میباشد. حتی ممکن است که در تیمهای سنتی بهتر بازی کند مخصوصا اگر در تیم دوستی داشته باشد. ورزشهای دیگر برای کودکان خجالتی شامل شنا، اسکیت روی یخ، دو و کوهنوردی است. اگر از ورزش های تکنیکی صرف نظر کنیم، ورزش کردن می تواند تمرینی جسمانی برای کودک شما باشد همین طور به تقویت مهارت های اجتماعی کودک کمک کند (مانند کلوپ های کوهنوردی و پیاده روی).
بعضی از کودکان کم رو پشت نقاب خجالتی بودن خود پنهان می شوند و تلاشی برای رشد مهارت های خود نمی کنند که همین باعث تضعیف اعتماد بنفس آن ها می شود.
خجالت در کودکان عیب و نقص نیست بلکه یک خصوصیت اخلاقی است که نیازی به تنبیه والدین و شرمندگی آنها ندارد. این ویژگی اخلاقی در کودکان با تشویق و حمایت والدین اصلاح خواهد شد.
اولین گام در پرورش کودک خجالتی پذیرش او است. کودک خود را آن طور که هست بپذیرید، نه آن طور که دوست داشتید یا انتظار دارید باشد. کودک با دانستن این مطلب که «همین طور که هست» بسیار دوست داشتنی است، اعتماد به نفسش ترمیم خواهد شد
۲) سعی در تغییر رفتار خجالت کودکتان داشته باشید با تأکید بر این نکته که مجبور نیست کاری را که دوست ندارد، انجام دهد زیرا اصرار بر انجام کار، روحیه تدافعی کودک را افزایش می دهد.
۳) احساسات کودک خود را شناخته و اجازه دهید خودش باشد. اطمینان داشته باشید با صرف وقت، عشق و حمایت شما، او می تواند بر ترس های خود غلبه کند. به عبارت دیگر فرزند خود را باور کنید تا او نیز خود را باور کند.
۴) کودک خود را در یافتن فرصت های زمانی که می تواند خارج از محیط آشنای خود قدم بردارد یاری دهید.
همه ما در موقعیت های سخت و مبهمی برای تصمیم گیری درباره مسائل قرار گرفته ایم. ما دوست داریم کاری را انجام دهیم ولی می ترسیم و همین ترس ما را منصرف می کند. زمانی که چنین موقعیت هایی هم برای کودکتان پیش می آید او را تشویق به پریدن از مانع و سعی در رسیدن به مقصود کنید. اگر او سعی کرد، از او تقدیر کرده و تشویق کنید ولی اگر سعی نکرد، مشکلی نیست و به او بگویید همچنان مقبول نظر شماست.
۵) پرخاشگری نسبت به کودکی که با ترس هایش درگیر است به هیچ وجه مناسب نیست. پذیرش، عشق ورزی و تشویق از نکات کلیدی پرورش کودک خجول است. بنابراین درک این نکته که موفقیت یا شکست او در رفع خجالت و کم رویی آن قدر مهم نیست تا یادگیری دوست داشتن خود، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
ظهور دیکتاتوری با تربیت نادرست
هيچ بيماري از بيماري هاي نفساني نيست مگر اينکه انسان [دراثر تربيت] مي تواند اصلاح کند؛ گرچه درنفس، ريشه کرده باشد و استوار شده باشد…. آن بچه اي که به دنيا مي آيد، قابليت تربيت را دارد…. جوان ها به ملکوت نزديک تر وقلب آنها پاک تر است. اگر با گذشت سن، مجاهده نکنند وتحت تربيت قرار نگيرند، هرچه جلوتر مي روند، از ملکوت اعلي دورتر مي شوند.
انسان از اول این طور نیست که فاسد به دنیا آمده باشد از اول با فطرت خوب به دنیا آمده، با فطرت الهی به دنیا آمده «کُلُّ مولودٍ یوُلَد علی الفِطْرَةِ.
فطرت همه بر نورانیت است، فطرت شما، فطرت نورانی است، فطرت توحید است.
(هر کودکی با فطرت الهی متولد می گردد) که همان فطرت انسانیت، فطرت صراط، مستقیم،فطرت اسلام و فطرت توحید است.
هیچ چیز، هیچ صفتی در انسان از آن وقتی که متولد شده است نبوده. بچه وقتی متولد شد دیکتاتور نیست. وقتی هم که بزرگ می شود کم کم، آن طور نیست که آن دیکتاتوری های بزرگ را داشته باشد، لکن با تربیت های ناصحیح در همان محیط کوچکی که دارد کم کم دیکتاتوری در او ظهور می کند اگر تربیت صحیح باشد برای این بچه آن دیکتاتوریش رو به ضعف می رود و اگر تربیت فاسد باشد آن دیکتاتوری که کم بود رشد می کند.
اساس عالم بر تربیت انسان است، انسان عصاره همه موجودات است و فشرده تمام عالم است و انبیا آمده اند برای اینکه این عصاره بالقوه را بالفعل کنند.
تمام نکته انبیا این است که تربیت کنند این بشر را که قابل برای این است که تربیت بشود.
بنابراين [فرزندان] از اول بايد تربيت شوند واز همان کودکي، تربيت درست شوند وبعد هم در هر جا که هست، يک مربي هايي باشند که انسان را تربيت کنند. انسان تا پايان عمر، نيازمند تربيت است… بايد دانست که آن که ديکتاتور مي شود، از همان آغاز ديکتاتور نبوده است، با تربيت هاي نادرست است که در انسان ديکتاتوري ظهور مي کند. اگر تربيت بچه صحيح باشد، آن ديکتاتوري در او ظهور نخواهد کرد.»
تعليم وتربيت ازديدگاه امام خميني (ره) ، مجتبي فراهاني ، خلاصه ص ۱۶_۲۰
دلها به این انسان جذب می شود!
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : إنَّکُم لَن تَسَعُوا النّاسَ بِأَموالِکُم، ، فَسَعوهم باخلاقکم. ( امالی شیخ صدوق ، ص ۶۲ )
این روایت می فرماید شما می خواهید با پول دلها را به خودتان نزدیک کنید، هرگز چنین کاری را نمی توانید بکنید. اما یک وسیله ای دارید برای اینکه بتوانید دلهای اکثر مردم را به خودتان نزدیک کنید ، آن چیست؟
آن اخلاق است.
اگر شما تواضع بورزید،آدم صادقی باشید ، اگر علیه این و آن حرکت مخربی انجام ندهید ، اگر کسی باشید که روی حرف خودتان می ایستید،اینها صفاتی است که مردم دوست می دارند،می توانید با این خُلق خوب با این اخلاق حسنه و خصال نیک دل مردم را به طرف خودتان جذب کنید.
بنابر این اخلاق فقط به معنای اخلاق معاشرت یعنی خوش خلقی و لبخند به مردم نیست.بلکه همه خصلت های حسنه ای است که اسلام اینها را برای انسانها لازم دانسته است، معروف های اسلام ، معروف های عرف بشری است ، یعنی انسانی که دارای شجاعت است ،دارای صبر و حلم است ،دارای گذشت است ، دلها به این انسان جذب می شود.
شرح حدیث از امام خامنه ای مدظله العالی ۹۳/۲/۷