تعبیرات کلی قرآن درباره رستاخیز
اشاره قرآن مجيد در صدها آيه كه از مسأله معاد بحث مى كند تعبيرات كاملاً متنوعى دارد كه هر يك از آنها اشاره به يكى از ابعاد مفهوم معاد است و در مجموع بيانگر عمق اين مسأله و اهداف زندگى پس از مرگ است. از آن جا كه مطالعه تعبيرات متنوع قرآن درباره معاد افقهاى تازهاى در برابر ديدگان ما در اين مسأله مهم عقيدتى مى گشايد، به شرح آن مى پردازيم. عمده ترين و مهمترين تعبيرات قرآنى از اين مسأله هشت تعبیر است که پیش از این به پنج تعبیر آن پرداختیم و اکنون یک تعبیر دیگر را نیز بیان می کنیم
۶- معاد
در گروه ديگرى از آيات از قيامت تعبير به عود و بازگشت انسانها شده است كه منظور از آن بازگشت به حيات مجدد است، در ششمين آيه مورد بحث مى خوانيم: همان گونه كه در آغاز شما را آفريد بار ديگر در قيامت باز مى گرديد. «كما بداكم تعودون .اعراف آیه ۲۹» در بحث دلائل به خواست خدا خواهيم ديد كه اين جمله، كوتاهترين و در عين حال روشنترين دليل بر امكان معاد را در خود جاى داده، و از آفرينش نخستين استدلال بر امكان آفرينش مجدد مى كند.
رستگار و نارستگاران
آیه ۱۱۷
وَ مَن یَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهاً ءَاخَرَ لا بُرْهَنَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسابُهُ عِندَ رَبِّهِ إِنَّهُ لا یُفْلِحُ الْکَفِرُونَ .
در این آیه با اشاره به توحید و نفی هر گونه شرک ، بحث مبدأ و معاد را تکمیل کرده و می فرماید« و هر کس معبود دیگرى با خدا بخواند – و مسلما هیچ دلیلى بر آن نخواهد داشت – حساب او نزد پروردگار شما خواهد بود، مسلما کافران رستگار نخواهند شد.» آری مشرکان معاد را با همه دلایل روشن انکار می کنند اما شرک را با نداشتن هیچ دلیلی میپذیرند .
و در پایان آیه میفرماید « به یقین کافران رستگار نخواهند شد ». و چه جالب است که این سوره با « قد افلح المؤمنون » آغاز شد و با « لا یفلح الکافرون » به پایان می رسد . و این دورنمای زندگی مومنان و کافران از آغاز تا انجام است .۱
در روایتى نقل شده است که ((آغاز این سوره و پایانش از گنجینه هاى عرش خدا است ، و هر کس به سه آیه آغاز آن عمل کند، و از چهار آیه پایانش پند و اندرز گیرد، اهل نجات و فلاح و رستگارى است )). بعید نیست منظور از سه آیه نخست این سوره ، سه آیه اى است که بعد از جمله قد افلح المؤ منون آمده که یکى دعوت به خشوع در نماز، و دیگرى دعوت به پرهیز از هر گونه کار لغو و بیهوده ، و سومى دعوت به زکات مى کند، که یکى رابطه انسان است با خدا و دیگرى با خلق ، و دیگرى با خویشتن ، و منظور از چهار آیه اخیر آیه ۱۱۵ به بعد است که سخن از بیهوده نبودن خلق ، و مساءله معاد، و سپس توحید، و سپس انقطاع الى الله و توجه به پروردگار بحث مى کند.۲
دیده شده دربرگزیده تفسیر نمونه ، آیتالله مکارم شیرازی ، ج ۳ ، ص ۲۷۵
دیده شده در سایت .http://ramezan.com/تفسیر-آیات-۱۱۷-تا-۱۱۸%E2%80%8F-سوره-مومنون/ به نقل از تفسیر نمونه ، ج ۱۴ ، ص ۳۴۹.
حضرت آیت الله عبدالکریم کشمیری:
هر موقعی که دلم برای حضرت امیر علیه السلام تنگ می شود ، سورهٔ مؤمنون را می خوانم ؛ زیرا این سوره مُنْتَسب به ایشان است.
آیه ۱۱
الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون : « فردوس » به معنی بهشت برین و برترین باغهای بهشت است که طبق ظاهر آیاتی که گذشت ، مخصوص مومنانی است که دارای صفات برشمرده گذشته ( خاشع در نماز ، از لغو رویگردان ، پرداخت کننده زکات ، پاکدامن ، امانتدار مواظب بر نماز ، ) هستند . بنابراین دیگر بهشتیان در مراحل پایین تری قرار دارند.
ابیات منطبق بر محتوا
عبرت از آیین گذشتگان
پروین اعتصامی با سرودن بیت زیر ما را به عبرت از آیین گذشتگان فرا می خواند:
تو نیز از قصّه های روزگار باستان گردی
بخوان از بهر عبرت قصّه های باستانی را
قرآن چنین بیان می کند:﴿ثم أرسلنا رسلنا تترا کلما جاء أمة رّسولها کذّبوه فأتبعنا بعضهم بعضا و جعلناهم أحادیث «سپس پی در پی پیامبران خود را فرستادیم.هر بار که پیامبری بر ملتی آمد تکذیبش کردند و ما نیز آنها را از پس یکدیگر به هلاکت رسانیدیم و آنان را داستان ها کردیم. نصیب مردمی که ایمان نمی آورند دوری از رحمت خدا باد.» سوره مومنون آیه ۴۴.
منبع ؛
http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/5248/7258/89830/قرآن-و-ادب-فارسی-قرآن-در-آیینه-شعر-پروین
آیه ۸
والذین هم لامانتهم و عهدهم راعون :
در این آیه به پنجمین و ششمین صفت برجسته مومنان اشاره کرده و میگوید « و آنان که به امانتها و عهد و پیمان خود کاملا وفا میکنند». حفظ و ادای امامت و نیز پایبند بودن به عهد پیمان در برابر خالق و خلق از صفات برجستهٔ مومنان است .
در مفهوم وسیع « امانت » امانت های خدا و پیامبران الهی و نیز امانت های مردم جمع است . نعمت های مختلف خدا هر یک امانتی از امانات او هستند . آیین حق ، کتابهای آسمانی ، دستورهای پیشوایان راه حق ، همچنین اموال و فرزندان ، پستها و مقامها ، همه امانتهای اویند که مومنان در حفظ و ادای حق آنها میکوشند . حکومت نیز از مهمترین ودیعه های الهی است که باید آن را به اهلش سپرد .
دیده شده برگزیده تفسیر نمونه ، آیتالله مکارم شیرازی ، ج ۳، ص ۲۴۳
آیه ۵
والذین هم لفروجهم حافظون:
چهارمین ویژگی مومنان را مسأله پاکدامنی قرار داده و میگوید :« و آنان که دامان خود را ( از آلوده شدن به بی عفتی ) حفظ میکنند » تعبیر به «محافظت فروج » ، گویا اشاره به این است که اگر مراقبت مستمر و پیگیر در این زمینه نباشد در این زمینه بیم آلودگی فراوان است .
آیه ۷
من ابتغی ورأ ذلک فاولٔک هم العادون .
چون غریزه جنسی سرکش ترین غرایز انسان و خویشتنداری در برابر آن نیاز به پرهیزگاری و ایمان قوی دارد ، در این آیه بار دیگر روی همین مسأله تأکید کرده و میگوید : « و کسانی که غیر از این طریق راطلب کنند تجاوزگرند »
دیده شده در برگزیده تفسیر نمونه ، آیتالله مکارم شیرازی ، ج ۳ ، ص ۲۴۲
آیه ۲
الذین هُم فی صلاتهمْ خاشعون :
این آیه به صفات مومنان پرداخته و میگوید: « آنان که در نمازشان خشوع دارند » .
«خاشعون» از ماده « خشوع » به معنی حالت تواضع و ادب جسمی و روحی است که در برابر شخص بزرگ یا حقیقت مهمی در انسان پدید می آید .
اشاره به این که نماز مومنان الفاظ و حرکاتی بی روح و فاقد معنی نیست ، بلکه به هنگام نماز چنان حالت توجه به پروردگار و حضور قلب درآنها به وجود میآید که از غیر او جدا میشوند و تنها به او می پیوندند .
در حدیثی میخوانیم که پیامبر صلی الله و علیه و آله مردی را دید که در نماز با ریش خود بازی میکرد ، فرمود :« اگر در قلبش خشوع میبود ، اعضای بدنش نیز خاشع میشد.» اشاره به این که خشوع یک حالت درونی است که در برون اثر میگذارد.
دیده شده برگزیده تفسیر نمونه ، آیتالله مکارم شیرازی ، ج ۳ ، ص ۲۴۲.
آیه ۱
قد افلح المؤمنون
در آغاز این سوره به سرنوشت پر افتخار مومنان پیش از بیان صفات آن ها اشاره شده تا شعله های شوق و عشق را در دلها برای رسیدن به چنین افتخار بزرگی زنده کند « مؤمنان رستگار شدند ».
« افلح» از ماده «فلح » و « فلاح» در اصل به معنای شکافتن و بریدن است ، سپس به نوع پیروزی و رسیدن به رستگاری و خوشبختی اطلاق شده است ، و این معنای وسیعی دارد و هم پیروزیهای مادی و هم معنوی را شامل می شود و در مورد مومنان هر دو بعد منظور است .
دیده شده در کتاب برگزیده تفسیر نمونه ، آیتالله مکارم شیرازی ، ج ۳ ، ص ۲۴۱.
تعبیرات کلی قرآن درباره رستاخیز
اشاره قرآن مجيد در صدها آيه كه از مسأله معاد بحث مىكند تعبيرات كاملاً متنوعى دارد كه هر يك از آنها اشاره به يكى از ابعاد مفهوم معاد است و در مجموع بيانگر عمق اين مسأله و اهداف زندگى پس از مرگ است. از آن جا كه مطالعه تعبيرات متنوع قرآن درباره معاد افقهاى تازهاى در برابر ديدگان ما در اين مسأله مهم عقيدتى مىگشايد، به شرح آن مىپردازيم. عمدهترين و مهمترين تعبيرات قرآنى از اين مسأله هشت تعبیر است که پیش از این به دو تعبیر آن پرداختیم و اکنون سه تعبیر دیگر را بیان میکنیم :
۳- بعث
برانگيختن تعبير ديگرى كه در آيات قرآن از قيامت به چشم مىخورد بعث است، چنان كه در آيات مورد بحث كه به دنبال آيه گذشته در سوره حج آمده است، مىفرمايد: اين به خاطر آن است كه بدانيد قيامت خواهد آمد، و شكى در آن نيست و خداوند تمام كسانى را كه در قبرها آرميدهاند بر مىانگيزد. و ان الساعة آتيه لا ريب فيها و ان اللَّه يبعث من فى القبور. اين تعبير به قدرى در قرآن گسترده است كه يكى از نامهاى قيامت يوم البعث روز برانگيخته شدن، روم، ۵۶. يا يوم يبعثون مىباشد، اين تعبير در شش آيه از قرآن آمده است. (۱)
حتى در سؤالاتى كه مشركان از پيامبراكرم مىكردند همين تعبير به طور مكرر به چشم مىخورد مانند: ءاذا متنا و كنا تراباً و عظاماً ءانا لمبعوثون: آيا هنگامى كه ما مرديم و خاك و استخوان شديم برانگيخته مىشويم. صافات، ۱۶. (۲)
تعبيرات كلى قرآن درباره رستاخيز
اشاره قرآن مجيد در صدها آيه كه از مسأله معاد بحث مىكند تعبيرات كاملاً متنوعى دارد كه هر يك از آنها اشاره به يكى از ابعاد مفهوم معاد است و در مجموع بيانگر عمق اين مسأله و اهداف زندگى پس از مرگ است. از آن جا كه مطالعه تعبيرات متنوع قرآن درباره معاد افقهاى تازهاى در برابر ديدگان ما در اين مسأله مهم عقيدتى مىگشايد، به شرح آن مىپردازيم. عمدهترين و مهمترين تعبيرات قرآنى از اين مسأله هشت تعبير زير است:
۱ - قيام الساعة رستاخيز
۲ - احياء موتى، زنده كردن مردگان
۳ - بعث، برانگيختن
۴- حشر، جمع كردن
۵- نشر، گستردن
۶- معاد، بازگشت به سوى خدا
۷ - لقاء رب، ديدار پروردگار
۸- رجوع، بازگشت به سوى او.