هشت راه برای این که فرزند شما خجالتی نباشد 

 

1_ انسان با تمرین کردن کامل می شود :

هر اندازه کودک شما در مکان های عمومی بیشتری حضور یابد ، احساس راحتی بیشتری خواهد کرد . این بدان معنا نیست که کودک خود را مجبور کنید تا در فعالیتی شرکت کند یا اصرار بورزید که او باید بدون شما به جشن تولدی برود . برعکس ، فرزند خود را یعنی کنید تا در کنار شما روابط اجتماعی را فراگیرد . 

به شما توصیه می کنم هر چه سریعتر در مکان های اجتماعی حضور یابید تا زمینه آماده سازی فرزند خود را فراهم سازید . سپس به او اجازه دهید تا با با سرعت خود ، اجتماعی شود .

 

۲_ با احساس همدردی کنید :

برای همه ما گاهی اتفاق می افتد که وقتی در مکان اجتماعی خاصی حضور می یابیم احساس ناراحتی می کنیم . شما می توانید تجربه شخص خود را برای او بازگو کنید تا متوجه شود که او در این زمینه استثنا نیست .

 

۳_ در منزل برای او مهمانی ترتیب دهید :

بچه های دیگر را به منزل خود دعوت کنید تا فرزند شما این توانایی را پیدا کند و با دیگران ارتباط برقرار کند . این عمل باعث می شود تا در مکان های اجتماعی خارج از خانه نیز شرکت نماید .

 

۴_ با دقت به حرف های او گوش دهید :

هنگامی که او با شما مشغول صحبت کردن است کاملا به او توجه کنید . این عمل به فرزند شما نشان می دهد که شما چقدر به گفته های او علاقمند هستید و به شکوفایی او نیز کمک بسزایی خواهید کرد .

 

۵_ به او برچسب نزنید :

بچه ها سرشار از شگفتی هستند ؛ بنابراین بسیار مهم است که اجازه ندهید پشت برچسب هایی مانند « خجالتی » پنهان شوند . چه بسا همین امر باعث تحقق بخشیدن پیشگویی شما باشد .

 

۶_ خجالتی بودن را با نیاز فرزندتان به تنهایی اشتباه نگیرید :

فرزند شما می تواند تصمیم بگیرد که به تنهایی به دستشویی برود و یا خود لباسش را بپوشد . به نظر او احترام بگذارید و اگاه باشید که این امر هیچ ارتباطی با کمرو بودن ندارد .

 

۷_به علایم هشدار دهنده کمرویی توجه کنید :

اگر بعد از سال های کودکی ، کمرویی منجر به شرکت نکردن در مکان های اجتماعی شود ، موضوع را با مشاورین خانواده مطرح کنید تا تشخیص دهند که آیا این کمرویی نشانه مشکل دیگری از قبیل اضطراب ، خود کم بینی و یا نگرانی از جدایی است یا خیر ؟

 

۸_ برای تغییر دادن فرزند خود توانایی های او را باور کنید :

اگر معتقد باشید که فرزندتان توانایی ایجاد تغییرات مثبت را دارد به او کمک خواهید کرد که احساس آرامش بیشتری کند .

هر اندازه او بیشتر پذیرفته شود و احساس آرامش بیشتری کند سریعتر جایگاه اجتماعی خود را کسب خواهد کرد .

اگر فرزند مستعد به کمرویی شما باعث ایجاد اضطراب در شما شده است ، گفته زیر به شما یاری می کند که مسایل را دقیق تر ارزیابی کنید؛

« کمرویی نشانه حساسیت است و حساسیت نیز بسیار عالی است چرا که منجر به همدلی و همدردی خواهد شد ،» 

 

 

منبع : راهنمای خانواده ( راز شاد زیستن و خوشبختی در کانون گرم خانواده ، امیر ملک محمودی ، نشر منشور وحی ، ص ۲۱۴_ ۲۱۵

   سه شنبه 29 مرداد 13981 نظر »

پیشگیری از خواب بد 

 

در روایات شیعه داریم کسی که می خواهد خواب وحشتناک نبیند قبل از خواب اجابت مزاج کند و دست ها را بشوید و مزمزه و استنشاق انجام دهد و مسواک بزند . سپس وضوی شرعی بگیرد و بعد از وضو این موارد را انجام دهد :

۱_ خواندن دعای « اللهم ان اسالک تمام الوضؤِ و تمام الصلاه و تمام رضوانکَ و تمام مغفرتکَ و تمام الجنه»

۲_ خواندن آیت الکرسی 

۳_ خواندن سه بار سوره قدر 

 

خواص سیاهدانه و طب معصومین ، نسخه های سید حسن ضیایی ، تالیف مجید و مهدی برزو ، نشر ابتکار دانش ، ص ۱۸۲

   چهارشنبه 3 مرداد 1397نظر دهید »

درمان چاقی شکمی

 

اگر کسی چاقی شکمی دارد ، خرناس و خروپف دارد و هم اضافه وزن دارد چه کند ؟ 

صبح ناشتا و بعد از هر غذا یک عدد سیب درختی بخورد . …

بینی خود را با آب ولرم بشوید و استنشاق کند و در محیط خانواده بخور اکالیپتوس دهد و شبها قبل از خواب با محلول آب سرکه طبیعی غرغره کند و بریزد بیرون تا خلط اضافی و خلط چسبنده و مجاری تنفسی باز می شود .

 

اگر خلط چسبنده دارد و یا آب ریزش بینی زیاد دارد و یا در طول زمستان زیاد سرما می خورد و سرماخوردگی اش طول می کشد ، آب سیب عسل شب و شیرعسل صبح بخورد و همچنین ازگل ماهور بخورد .

حکیم آیت الله ضیایی 


۴:۱۷

دانلود کنید 

   یکشنبه 13 اسفند 1396نظر دهید »

همگی ما همزمان با تحصیل در مدارس ، درسهایی از زندگی نیز می آموزیم که هردوی آنها مهم است .مشکل اصلی این است که زندگی قبل از ما هم جریان داشته و ما را هم مانند دیگران در مسیرش با خود می برد و این در حالی است که ما تازه در ابتدای یادگیری و کسب معلومات لازم برای زندگی هستیم و تنها امیدواریم که روزی به همه ی جوانب دست پیدا کنیم ، پس بطور منطقی دانش ما همیشه عقب تر از زندگی است.

 

درسهایی برای زندگی

 

در اینجا به درسهایی از زندگی اشاره کرده ایم که براحتی می توانید از آنها بهره بگیرید :

1- طبق گفته ی Richard Carlson ” چیزهای بی ارزش را نچشید ، این بدان معنی است که خیلی از مردم خود را درگیر استرس و به انجام رساندن کارهای بی ارزش می کنند که در نهایت در مقابل اهداف اصلی زندگی ، هیچ ارزشی ندارند .وقتی آنقدر خود را درگیر این مسائل کوچک می کنیم دیگر جایی برای نیل به آرزوهایمان باقی نگذاشته ایم و از لحظات خود هیچ لذتی نمی بریم.

2- “زندگی غیر قابل پیش بینی استو ممکن است هر لحظه شما را در شیب و فراز قرار دهد ” . فقط بگویید “هرگز” و بعد ببینید چه اتفاقی می افتد . برای مقابله با گره هایی که زندگی در مسیر شما قرار داده است ، تنها با ذهنی باز و خوش بین ، به آنها خوش آمد بگویید !!

3- خسته کننده ترین واژه در هر زبان ” من ” است . بله تصور این است که تکرار این کلمه اعتماد به نفس را بالا می برد. ولی خوب! بیشتر وقتها همه ی آن چیزیی که در مورد خود با تکرار ” من ” توضیح و تعریف می کنید، واقعیت ندارد! اینکه یک نفر دائما” از خود و فضایل خود تمجید و تفسیر کند ، بسیار خسته کننده و یکنواخت است . این حالت “خود محوری ” است نه “اعتماد به نفس

4- انسانیت مهم تر از مادیات است:اهمیت روابط اجتماعی بسیار مهم تر از درجات مادی است که هر کدام از ما در مسیر آرزوها به آنها می رسیم. بدون محبت و عشق و حمایت خانواده و دوستان در زندگی ، موفقیت های مادی ، خیلی لذت بخش نخواهد بود. با ایجاد تعادل در ملاک های برتری و ارزش های خود ، از ثبات زندگی بیشتری بهره خواهید برد.

5- به غیر از خودتان ، هیچ کس دیگر نمی تواند شما را راضی کندرضایت و راحتی ذهن شما تنها به عهده خودتان است ! بله ، روابط اجتماعی ، زندگیمان را پر بار تر می کند ، اما خوب ، شاید این روابط به تنهایی باعث شادکامی و رضایت شما نشود.

6- درجه ی کمال و شخصیت:کمالات برای هر شخص زیباست . کلام و اعمال نیک ، به دنبال خود ، اعتماد و اطمینان دوستان را در پی دارد . برای رسیدن به این درجه ، تلاش کنید .

7- بیاموزید که خود ، دیگران و حتی دشمنان خود را ببخشید:انسان جایز الخطاست ، همه ما اشتباه میکنیم ، ولی با کینه توزی و یادآوری صدمات گذشته ، تنها این خودمان هستیم که از زندگی لذت نمی بریم نه دیگران !!

8- “خنده” داروی هر “درد” است . با خوشرویی و تبسم ، دردهای خود را درمان کنید.

9- تغذیه خوب ، استراحت ، ورزش و هوای تازه ، را فراموش نکنید.سلامتی خود را دست کم نگیرید . با رعایت این نکات ، از وضعیت جسمی ایده آل خود ، لذت ببرید .

10-اراده ای مصمم ، شما را به هر چیزی که می خواهید ، می رساند .هرگز تسلیم نشوید و به دنبال رسیدن به آرزوها و اهداف خود تلاش کنید.

11-تلویزیون ، ذهن ما را بیشتر از هر چیزی نابود می کند ! از تلویزیون کناره گیری کنید و با ورزش ، مطالعه و یادگیری ، ذهن خود را فعال کنید.

12- شکست را بپذیرید .هر کسی در زندگی ممکن است بارها و بارها شکست بخورد. شکست آموزنده است . به ما یاد می دهد که چطور متواضع باشیم و راه درست تری را برای جبران آن انتخاب کنیم . توماس ادیسون با شکستهای متمادی توانست به هدف خود برسد ، او می گفت :” من شکست نخوردم ، تنها ده ها هزار راه را امتحان کردم که برایم مفید نبود ! و به نتیجه نرسید !”

13- از اشتباهات دیگران درس عبرت بگیرید .یکی از بودائیات پیر چنین می گوید :” یک مرد دانا کسی است که از اشتباهات خود درسی نیک بیاموزد و اما داناتر کسی است که از اشتباهات دیگران درس عبرت بگیرد“.

14- از محبت به دیگران دریغ نکنید .زندگی کوتاه است و پایان آن نامعلوم . پس سعی کنید محبت کنید تا محبت ببینید .

15- آنچنان زندگی کنید که گویی روز آخر عمرتان است !! همواره سعی کنید بهترین و مهربان ترین همسر ، رفیق و حتی مهربانترین و بهترین رئیس باشید ، تا زمان وداع با این دنیا به دنیایی زیباتر دست یابیم.

   پنجشنبه 12 بهمن 13962 نظر »

وداع با غم و اندوه 

 

شادی در اسلام

 

در میان همه مشكلاتی كه برای انسان ها به ذهن می رسد برخی از سختی ها و رنج ها بیشتر به چشم می خورد و افراد از مبتلا بودن به آنها بیشتر اظهار عجز و ناله می كنند، مشكلاتی از قبیل ترس نسبت به آینده و غم و اندوه كه بیشتر به جنبه روح و روان انسان تعلق دارد، چرا كه اگر انسان از روح و روان سالمی برخوردار نباشد نمی تواند به خوبی از لذت های مادی و جسمی بهره ببرد و به عبارتی دیگر دنیا در پیش چشمان او تیره و تار می شود.

اما با وجود تمام مشكلاتی كه برای انسان ها تصور می شود در این میان افرادی هستند كه با آرامش كامل و بدون هیچ دغدغه ای زندگی می كنند و خوشبختی و سعادت سرتاسر زندگی آنها را فرا گرفته است،افرادی كه نه ترسی در وجود آنها وجود دارد و نه غم و اندوهی و با امیدی كه به آینده دارند روز به روز بر سرعت خود برای رسیدن به آخرین ایستگاه خوشبختی می افزایند .

خداوند متعال برای اینكه ما هم بتوانیم یك زندگی سراسر آرامش و امنیت برای خود و اطرافیان خود فراهم كنیم خصوصیات و ویژگی های منحصر به فرد این افراد را در آیات متعددی از قرآن مجید برای ما به تصویر كشیده است تا با اجرایی كردن آنها،یك زندگی كاملاً لذت بخش را تجربه كنیم.


تكنیك اول: ایمان و عمل صالح

نه ایمان به تنهایی می تواند آرامش را در زندگی انسان حكمفرما كند و نه عمل صالح بدون ایمان به خداوند متعال چرا كه این دو مانند دو بال مهم برای پرواز قلمداد می شوند و بدون وجود هر كدام مسیر زندگی انسان به سمت سقوط و هلاكت جلو می رود و به همین جهت خداوند متعال ،افرادی را كه در زندگی آنها دو بال ایمان و عمل صالح وجود داشته باشد را افرادی معرفی می كند كه نه ترسی در زندگی آنها وجود دارد و نه غم و اندوهی دیده می شود:

(إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ هَادُواْ وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ: به یقین كسانى كه (به اسلام) ایمان آورده‏اند و كسانى كه یهودى شده‏اند و نصارى و صابئین (پیروان نوح یا یحیى)، هر یك (از این گروه‏ها كه در عصر پیامبر خود) به خدا و روز واپسین ایمان آورده و عمل شایسته انجام داده باشند، آنها را اجرى درخور حالشان در نزد پروردگارشان ثابت است، و نه بیمى بر آنها (در روز قیامت) مى‏ رود و نه اندوهگین مى‏ شوند.)( البقرة :62)

گروهی كه هم اهل انفاق هستند و هم منت و اذیت و آزاری از آنها دیده نمی شود این گروه گروهی هستند كه یك زندگی بدون غم و اندوه و سرشار از آرامش و امنیت را تجربه می كنند: الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ ثُمَّ لا یُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذىً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ: كسانى كه اموالِ خود را در راه خدا انفاق مى ‏كنند، سپس در پىِ آنچه انفاق كرده‏اند، منّت و آزارى روا نمى ‏دارند، پاداش آنان برایشان نزد پروردگارشان [محفوظ] است، و بیمى بر آنان نیست و اندوهگین نمى‏ شوند


تكنیك دوم: در زندگی تسلیم خداوند باشد

با نگاه اجمالی به زندگی برخی از افراد می توان مشاهده كرد كه هر دستوری از طرف خداوند كه مطابق میل و سلیقه آنها باشد ، اجرا می كنند و هر توصیه ای كه با خصوصیات اخلاقی آنها سازگار نباشد را با بهانه ها و اشكالات و … ترك می كنند .

طبق آیات الهی این افراد هیچ گاه نمی‌توانند به یك زندگی توأم با آرامش و بدون هیچ غم و اندوهی دست پیدا كنند چرا كه طبق آیات الهی رمز اصلی رسیدن به این زندگی آرمانی ، تسلیم همه جانبه در برابر دستورات خداوند متعال است و به عبارتی دیگر معنای اصلی مسلمان نیز همین است ، یعنی كسی كه در برابر تمام دستورات خداوند مطیع و تسلیم محض باشد:

(بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ : چرا كسى كه تمام وجود خود را تسلیم خدا كند در حالى كه (در عمل) نكوكار است، او را پاداشى است درخور مقامش در نزد پروردگار خود، و نه بر آنها بیمى مى‏ رود (در آخرت) و نه غمگین مى‏ شوند.)( البقرة : 112)


تكنیك سوم: بخشش بدون منت

طبق آیات طلایی قرآن مجید دو گروه هیچ گاه به آرامش در زندگی دست پیدا نمی كنند :

گروه اول: كسانی كه نسبت به اموال و سرمایه های خود بخیل هستند و به هیچ وجه كمك و انفاق به دیگران در زندگی آنها دیده نمی شود .

گروه دوم: كسانی كه اهل انفاق هستند اما با منت ها و اذیت و آزارهایی كه بعد از بخشش خود دارند انفاق خود را تبدیل به بخششی كاملا بی اثر می‌كنند.

اما گروهی كه هم اهل انفاق هستند و هم منت و هذیت و آزاری از آنها دیده نمی شود ، این گروه گروهی هستند كه یك زندگی بدون غم و اندوه و سرشار از آرامش و امنیت را تجربه می كنند:

(الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ ثُمَّ لاَ یُتْبِعُونَ مَا أَنفَقُواُ مَنًّا وَلاَ أَذًى لَّهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ : كسانى كه اموالشان را در راه خدا انفاق مى‏كنند سپس منّت و آزارى (زخم زبانى) به دنبال انفاقشان نمى‏آورند، آنان را در نزد پروردگارشان پاداشى درخور آنهاست، و (در آن جهان) نه بیمى بر آنهاست و نه اندوهى خواهند داشت.)( البقرة : 262)

نه ایمان به تنهایی می تواند آرامش را در زندگی انسان حكمفرما كند و نه عمل صالح بدون ایمان به خداوند متعال چرا كه این دو مانند دو بال مهم برای پرواز قلمداد می شوند و بدون وجود هر كدام مسیر زندگی انسان به سمت سقوط و هلاكت جلو می رود و به همین جهت خداوند متعال ،افرادی را كه در زندگی آنها دو بال ایمان و عمل صالح وجود داشته باشد را افرادی معرفی می كند كه نه ترسی در زندگی آنها وجود دارد و نه غم و اندوهی دیده می شود


تكنیك چهارم: اهمیت به نماز

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ :همانا كسانى كه ایمان آورده و عمل‏هاى شایسته كرده و نماز را به‏پا داشته و زكات پرداخته‏اند، براى آنان در نزد پروردگارشان پاداشى در خور شأن آنهاست، و (در آخرت) نه بیمى بر آنهاست و نه اندوهى خواهند داشت.( البقرة : 277)


تكنیك پنجم: استقامت و صبر

استقامت و صبر در برابر مشكلات نیز یكی دیگر از تكنیك های مهم برای وداع با ناراحتی و غم در زندگی محسوب می شود ،چنین افرادی با استقامت و صبر و همچنین تلاش برای برطرف كردن مشكلات آنها را پشت سر می گذارند و هرگز اجازه نمی دهند وجود برخی از گرفتاری ها زندگی آنها را تلخ كند:

إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ :

محقّقاً كسانى كه گفتند: «پروردگار ما خداست» سپس ایستادگى كردند، بیمى بر آنان نیست و غمگین نخواهند شد.( الأحقاف : 13)

خلاصه كلام آنكه امروزه سازمان ها و مراكز مختلف در دنیا با تبلیغات نجومی خود در صدد هدیه دادن یك زندگی بدون دغدغه و غم و اندوه به افراد هستند ، غافل از آنكه در آیات الهی و نسخه های طلایی قرآن مجید برای موفقیت تكنیك هایی بیان شده است كه هركدام می تواند زندگی ما را متحول كند و ادامه زندگی را برای ما از آنچه هست لذت بخش تر كند.

 

 

منبع: راهیان نور سال 92

   سه شنبه 3 بهمن 1396نظر دهید »

والدین خوب

 

ما در جامعه ای زندگی می کنیم که به دلایل مختلف والدین نمی توانند، نمی خواهند یا شاید می ترسند که به کودکان خود ادب و نظم یاد بدهند. در نتیجه بسیاری از کودکان امروزی نه تنها بی ادب، مخرب و حرف گوش نکن می شوند، بلکه دچار اضافه وزن هم می شوند.
یکی از مهمترین وظایف پدر و مادر این است که به فرزندانشان احترام – به فرهنگ، والدین، بزرگترهایشان – بیاموزند. موضوع این است که آنها چطور باید در فرهنگ امروزی احترام گذاشتن را به بچه ها یاد بدهند؟


ثابت قدم باشید. حرفتان را عوض نکنید. سست و ضعیف نباشید. اگر فرزندتان فکر کند که بعد از 10 بار صدا کردن، می تواند بیاید و جوابتان را بدهد، هر دفعه باید 10 بار صدایش کنید تا بیاید.


مرزگذاری کنید. یک تحقیق در مدرسه ای انجام شد که بدین قرار بود: وقتی زنگ تفریح زده می شد بچه ها به حیاط می ریختند و اطراف حیاط بازی می کردند و می خندیدند و بعد از زنگ تفریح به کلاس برمی گشتند. فردای آن روز حصارهای اطراف حیاط برداشته شد. تغییری که ایجاد شد چشمگیر بود. چون بچه ها به مرکز حیاط آمده و با اضطراب و ناامنی و نه مثل همیشه در حیاط بازی می کردند. روز بعد که حصارها دوباره سر جایشان گذاشته شدند، دوباره بچه ها با شادی و امنیت بازی می کردند.
بچه ها ذاتاً نمی خواهند در دنیایی بدون مرز زندگی کنند. آنها دوست دارند والدینشان برایشان محدودیت و مرز بگذارند، از آنها محافظت کنند، به آنها غذا بدهند و بزرگشان کنند.


در داخل مرزهای مناسب، بگذارید بچه ها کارشان را بکنند. زیاد به آنها گیر ندهید. اغلب والدین دوست دارند که بچه هایشان ورژن کوچکی از خودشان باشند. چنین توقعاتی معمولاً به ناامیدی ختم می شوند.


رفتارهای مثبت را تشویق کنید. دنبال کارهای خوب بچه باشید و او را تحسین کنید. در هر فرصتی کارهای خوب او را تشویق کنید و از او تعریف کنید.


شورش را بیشتر از اشتباهات سرزنش کنید. درست است که بعضی وقت ها اشتباهات مکرر باید عواقب منفی داشته باشند، ولی در کل این رفتار بچه است که از همه مهمتر است و باید درست شکل بگیرد.


هرگز نگذارید بچه یکی از والدین را به جان دیگری بیندازد. اگر مادر بچه به کاری نه بگوید و بچه بداند که پدرش اجازه آن کار را می دهد، حتماً انجامش خواهد داد و در خانه ناپایداری و هرج و مرج ایجاد می شود. باید به بچه ها یاد داد که پدر و مادر هر دو قدرتی مساوی دارند و اگر یکی از آنها نه بگوید جواب قطعاً نه است. این قضیه در موقعیت های طلاق سخت تر می شود، ولی بخاطر بچه ها والدین باید اختلافات را کنار بگذارند و با هم هماهنگ باشند.


رفتاری که از بچه انتظار دارید را خودتان هم انجام دهید. بچه رفتارهای والدین شان را الگو قرار می دهند. اگر ببینند که شما دروغ می گویید، تقلب می کنید، فحش می دهید، دزدی می کنید یا حتی انتخاب های نادرستی در مورد سلامتی و سبک زندگی تان دارید، فکر می کنند که اشکالی ندارد آنها هم همان کار را بکنند. اگر شما و همسرتان  دعواهایتان را با داد زدن حل کنید، آنها هم همین کار را خواهند کرد. شما باید آخرین و تنها الگوی بچه هایتان باشید.

 

   شنبه 23 دی 13962 نظر »

به عمل کار برآید

 

تربیت فرزند

 

  مهمترین روشی که پیامبر اسلام(ص) همواره با آن سر و کار داشت روش عملی بود. پیامبر(ص) به آنچه می گفت خود عمل می کرد و در این مرحله به قدری پیش رفت که عمل پیامبر(ص) نیز به عنوان سنت حسنه یکی از منابع   فقهی به شمار می رود. رسول خدا ضمن اینکه خود اسوه عمل بود، سعی می کرد دیگران را نیز طوری تربیت کند که   سخنانشان با رفتارشان مطابق باشد تا در شنونده بیشتر اثر کند. قرآن مجید کسانی را که به قول خود عمل نمی کنند سخت سرزنش کرده و می فرماید:« موجب خشم شدید خداوند است که بگویید آن چره عمل نمی کنید».1


  مسلمانان چون می دیدند پیامبر اسلام به سخنان و عقاید خود پای بند است بیشتر گرایش پیدا می کردند، زیرا بهترین موردی که می تواند تجلی اعتقاد یک فرد باشد همان عمل اوستو تربیت بیش از آن چه از طریق گفتار صورت   گیرد، از راه عمل می تواند انجام شود.2

ادامه »

   چهارشنبه 13 دی 13961 نظر »

 تربیت فرزند 

   

اهتمام به مسائل تربیتی فرزند از رمز و راز موفقیت والدین و یک خانواده ی پویا و با نشاط است این مختصر توصیه هایی به مادران عزیز دارد:


   چون مادران نقش حساس و خطیری در ساختار فکری، روحی،اخلاقی، و عملی فرزندان خود ایفا می نمایند. بر این اساس نکاتی را به طور مختصر و کوتاه بیان می کنیم تا با استعانت از خداوند متعال و همیاری و همکاری یکدیگر سرمایه های با ارزش باارزش خود را هر چه بهتر تربیت، هدایت و پاسداری کنیم.


    • مادر دوست داشتنی ترین چهره در خانواده و مظهر مهر و صفاست، اوست که دل پر رنج همسر و فرزندان را تسکین می دهد و زمینه ی مهر و محبت، خیر اندیشی و خیر خواهی را در آنان ایجاد می کند و در یک کلمه، اوست که تربیت فرزند را به همراه پدر به عهده دارد. مادر، یعنی صبر و حوصله، عشق و محبت و همه ی خوبی ها را تداعی می کند.


   • فرزندان در خردسالی شدیداً تحت تأثیر اخلاق، کردار،منش و رفتار مادران قرار دارند. در واقع فرزندان آیینه ی تمام نمای والدین هستند؛ پس شایسته است با اصلاح فرزندان خویش کوشا باشیم.


   • مادر به عنوان مسئول و حافظ امنیت و تدمین امنیت و آسایش باید موجبات جلب و جذب اعضای خانواده را فراهم آورد. مادران با قصد قربت و اخلاصی که دارند، مطمئناً از عهده ی ایجاد محیطی آراسته و آرام بخش، یعنی خانه بر خواهند امد.


   • مادری که می خواهد فرزندان امین، راستگو و صادق داشته باشد، بیش از همه خود باید امین، راستگو و صادق باشد. وقتی کودک به آسانی و با گوش خود از اعضای خانواده - بویژه والدین_ دروغ می شنود و یا عمل خلافی مشاهده می کند، چگونه توقع داریم که وی دروغ نگوید. به عنوان مثالف وقتی که مادر در خانه است و کسی زنگ خانه را می زند و به کودک گفته می شود بگو مادرم خانه نیست، چگونه از کودک توقع داریم که راستگو باشد. یا زمانی که کودک می گوید: کسی به کمد وسایل شخصی من دست نزند و علی رغم سفارش وی، وسایل او به هم می ریزد، چگونه امانت داری را می آموزد؟!


   • مادر بهترین راز دار فرزند است و باید زمینه لازم برای حفظ اسرار فرزندان را حفظ کند و از افشای اسرار فرزند خودداری نماید؛ زیرا در صورتی که مادر راز او را فاش نماید، فرزند ناخدآگاه به سوی کارهای مخفی و پنهان کاری و از همه مهمتر، دروغگویی روی می آورد.


   • مادران فهیم و خردمند وقتی مصالح زندگی و اعتبار خانوادگی را در میان ببینند به فرزند خود تفهیم می کنند که ضروری است پدر راز آنها را بداند تا به گره گشایی و راهنمایی بپردازد.


   • مادر دانا به فرزند خود می فهماند که هر سخنی را نزد هر کسی نگوید و بداند پدر و مادر بهترین غمخوار بوده و همواره حافظ سعادت فرزند خویش هستند.


   • مادرانی که دارای اعتدال مزاجند، دارای اخلاقی ملایم و لطیف هستند، از وظایف اخلاقی خوی ش نیک آگاهند، رابطه ی آنان با فرزندان بر اساس عطوفت الهی است، فرزندان را به خاطر خدا دوست می دارند و می کوشندتا نسلی سازنده، پویا و ارزنده برای جامعه بسازند، چنین مادرانی مقامی برتر از فرشتگان دارند.


   • سخت گیری های بی موردريال بی حوصلگی،دعوای نابجای مادر و اصولاً شرایط نامطلوب زندگی روح فرزندان را افسرده و غمگین می سازد. مقایسه فرزندان خود با دیگران، بی توجهی به سخنان آنان، به حساب نیاوردن آنان در جمع، نادیده گرفتن سلیقه ی ایشان، عدم مشورت و بی اعتنایی به وضعیت ظاهری، روحی و جسمی و … همه از عوامل تحقیر و موجب دوری فرزند از مادر می گردد.


   • ترجیح پسران و دختران و بالعکس ،اندیشه ای غیر منطقی و جاهلانه است مادران دیندار و مؤمن بیش از هر کس دیگری باید در این امر دقت کنند و مواظب باشند که حتی ناخواستهدر این دام گرفتار نشوند.


   مادر که منبع امنیت و آرامش است، الگو و پیشوای زندگی است باید خطای فرزند را در مرحله ی نخست بخشید و او را راهنمایی کند. در صورت تکرار، به او هشدار دهد و از همه مهمتر، پس از مشاوره و هشدار، در صدد علت یابی و رفع علت باشد تا زمینه تکرار نادرست فراهم نشود.


   • مادران موظف به پرورش به قوهی تدبیر و کاردانی فرزندان بالغ خویش هستند. وادار کردن آنان به تأمل، تفکر و تدبّر در امور و توجّه به مصالح و مفاسد عمل، موجبات رشد شخصیت ایشان را فراهم می آورد.


   مادر خردمند و مسئول در کنترل در کنترل و نظارت بر فرزند به او تفهیم می کند که در باید ها و نباید ها تنها مصلحت فرزند مورد توجّه اوست، نه استبداد و خشونت. زمانی که خواستگاری برای فرزند دخترآمد و یا فرزند پسر علاقمند به ازدواج با دختری است و ما به هر دلیلی با او هم عقیده نیستیم، باید با دلیل منطقی و صحیح علّت مخالفت خود را بیان کنیم. بدین ترتیب یا ما قانع می شویم و یا فرزند حرف ما را می پذیرد و احساس می کند که هیچ گونه خشونت و استبدادی در کار نیست و مصلحت او مورد توجه بوده است. مادر خردمند لغزش و خطای فرزند را با خشونت پاسخ نمی دهد، بلکه صمیمانه آن را پذیرفته و با راهنمایی فرزند خود، از تکرار آن جلوگیری می کند.


   • مادر فهمیده از بدبختی و محرومیت های زندگی خود برای فرزند سخنی نمی گوید، بلکه رخ زیبای زندگی را برای سیر و حرکت فرزند به او می نمایاند تا او را به زندگی حال و آینده علاقمند سازد. بر مادران لازم نیست که ثروتمند و پردرآمد باشند، ولی لازم است که صدیق،درستکار،خدمتگذار، مؤمن و مسئول باشند و خانه را بسان مدرسه ای بسازند که همواره درس زندگی به فرزندان خود می آموزد.روح    خلوص مادر و عبادت در پیشگاه خداوند اثرات نیکویی در دل فرزند می گذارد و مانع از هر گونه انحراف فرزند می شود.

 

   قال رسول الله(صلی الله علیه):« رحم الله مناعان وَلَده علی برّه یَقبل میسوره و یتجاوز عن معسوره و لا یرهقُه و لا یخرُقُ به؛ رحمت کند کسی را که در نیکی و نیکوکاری به فرزند خویش کمک کند؛ یعنی 1. آنچه را کودک در توان دانسته و انجام داده از او بپذیرد. 2. آنچه انجام آن برای کودک سنگین و طاقت فرساست از او نخواهد.3. او را به گناه و سرکشی وادار نکند. 4. به او دروغ نگوید و در برابر او اعمال سبک و احمقانه انجام ندهد.

 

 

گفتار فلسفی کودک، بخش 2، ص 45
به کوشش م.ظفرقندی،طلبه

 

   چهارشنبه 13 دی 13961 نظر »

همسرداری 

 

همسرداری

   شاید برای خیلی ها این سؤال مطرح باشد که هدف از زندگی مشترک با این همه نارضایتی و متأسفانه بدگویی ها چیست؟
یک جوان مجرد باید با چه انگیزه ای اقدام به ازدواج کند؟آیا ازدواج زیر بار مسئولیت رفتن و چندین برابر شدن دغدغه های زندگی و به تبع آن فشارهای روانی و ایجاد استرس و اضطراب نیست؟
  

پس برای چه باید ازدواج کرد؟
   خداوند به طور بسیار خلاصه در آیه 21 سوره روم پاسخ این پرسش را داده است و می فرماید:« وَ مِن آیاتِهِ أن خَلَقَ لَکُم من أنفُسِکُم أزواجاً لِتَسکنوا إلیها وَ جَعَلَ بینَکُممَوَدَّه وَ رَحمهً إنَّ فی ذلک لآیاتٍ لِقومٍ یَتَفکرونَ؛ و از نشانه ای او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید،و در میانتان مودّت و و رحمت قرار داد در این نشانه هایی است برای گروهی که تفکّر می کنند.»
   بنابر این آیه هدف از ازدواج آرامش یافتن به واسطه همسر است و اما منظور از این آرامش چیست؟

مظاهر آرامش در قرآن

    سه جنبه از آرامش در قرآن کریم ذکر شده است که ضمن اشاره به آنها برای هر یک، یک نمونه از آیات ذکر می شود:

   1. آرامش در اعتقاد
   هُوَ الذی أنزَلَ السَکینَهَ فی قُلُوب المؤمنینَ لِیَزدادوا إیماناً مَعَ إیمانهم و للهِ جُنودُ السَّماواتِ وَ الأرضِ وَ کانَ اللهُ عَلیماً حَکیماً؛ او کسی است که آرامش را در دل های مؤمنان نازل کرد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزاید لشکریان آسمان ها و زمین از آن خداست،و خداوند دانا و حکیم است» فتح/14

   2. آرامش در عمل
   « … فَأنزَلَ اللهُ سَکینهُ عَلی رَسولهِ وَ عَلَی المؤمنینَ وَ ألزَمَهُم کَلِمهَ التَّقوی وَ کانوا أحَقَّ بِها وَ أهلها وَ کانَ اللهُ بِکُلِّ شَیءٍعلیماً؛ خداوند آرامش وسکینه خود را بر فرستاده خویش و مؤمنان نازل فرمود و آنها را به حقیقت تقوی ملزم ساخت و آنان از هر کس شایسته تر و اهل آن بودند و خداوند به همه چیز داناست» فتح /26

3. آرامش جسم و روان
   « هُوَ الَّذی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیلَ لتَسکُنُوا فیهِ؛ او کسی است که شب را برای شما آفرید، تا در آن آرامش بیابید». یونس /67
با توجه به نکاتی که علامه طباطبائی و آیت الله مکارم شیرازی در ذیل مجموعه آیاتی که از واژه آرامش (ریشه سکن) در آنها بکار رفته است، آورده اند نتایج ذیل حاصل می شود:
   - نوعی از آرامش مولود ایمان و اعتقاد به خدا، و اعتماد بر لطف اوست که مؤمنین را به خونسردی و تسلط بر نفس دعوت می کند.
   - نتیجه صداقت، ایمان و آمادگی وفاداری از صمیم قلب و آرامش الهی است.
   - آرامش الهی یکی از امداد های الهی است.
   - آرامش یا جنبه اعتقادی دارد که تزلزل اعتقاد را برطرف می کند و یا جنبه عملی که ثبات قدم و مقاومت و شکیبایی به انسان می بخشد و یا جنبه روانی و جسمی دارد مانند شب که باعث تجدید قوا برای فعالیت روز بعد می شود.

تعریف سکینه و آرامش
   «سکینه» در اصل از ماده سکون به معنی آرامش و اطمینان خاطری است که هر گونه شک و تردید و وحشت را از انسان زائل می کند و او را در طوفان حوادث ثابت قدم می دارد. انسان های صاحب آرامش، هرگز به خاطر آنچه از دست داده اند غمگین نمی شوند و به آنچه دارند دلبستگی شدید ندارند و این دو اصل سبب آرامش روحی آنها می شود.
   « لِکیلا تَأسَوا عَلی ما فاتکُم و لا تَفرحوا بِما آتاکم؛ تا بر آنچه از دست شما رفته اندوهگین نشوید و به سبب آنچه به شما داده است، شادمانی نکنید.» حدید/23
   در تعریف دیگر آمده است که کلمه« سکن» به معنای چیزی است که دل را راحتی و آرامش بخشد و از ماده سکون است که خلاف حرکت است.1

   با توجه به فواید روحی و جسمانی ازدواج می توان گفت منظور آیه از آرامش، شامل آرامش روانی و جسمانی است. چنانکه علامه طباطبائی در ذیل آیه 189 سوره مبارکه اعراف منظور از  آرامش به همسر را آرامش دل می داند و ایشان از سوی دیگر در ذیل آیه 21 سوره روم، منظور از آرامش را ، آرامش جسمانی حاصل از پاسخگویی مناسب به نیاز جنسی می داند.

   با توجه به مطالب ذکر شده باید گفت:

   یکی از نعمت های عمیق (برعکس آرامش شب که به صورت مقطعی است) در زندگی انسان ایجاد آرامش میکند همسر است.

   البته با توجه به اینکه برای آرامش چنانچه در آیات زیر ذکر شده است جنبه های مختلفی ذکر شده است بدیهی است که هیچ یک جایگزین دیگری نمیشود و هنگامی انسان به حیات طیبه دست می یابد که در همه جنبه ها به آرامش برسد و راه رسیدن به این زندگی مسرور،داشتن  ایمان،انجام عمل صالح و انتخاب صحیح برای زندگی مشترک است.در تأکید این مطلب باید به این ماجرا اشاره کرد که روزی پیامبر (صلی الله) به دختر جَحش فرمود:«دایی ات حمزه کشته شد، پس گفت انالله و انا الیه راجعون، ثوابش نزد خداوند محفوظ است» سپس پیامبر (صلی الله) فرمود: برادرت کشته شد، بنت جحش همان جمله را تکرار کرد.

   سپس پیامبر(ص) به او گفت:«همسرت کشته شد»، پس بنت جحش دست هایش را بر روی سرش گذاشت و جیغی کشید.

   پیامبر(ص) فرمود: هیچ چیزی برای زن با شوهرش برابری نمی کند.2

 

1.تفسیر نمونه/ج22/ص2

2.تفسیر نور الثقلین،ج4،ص174

گرداوری شده توسط پ.هوشمند

 

   دوشنبه 11 دی 13964 نظر »

نقش خانواده در تربیت دینی فرزندان

 

تربیت فرزند

 

مقدمه
تربیت دینی توسط خانواده ها نقش اساسی در سلامت روان و سازگاری اجتماعی دارد. دین نی تواند خویشتن داری را که عنصر اساسی در تربیت است افزایش دهد و در میان خانواده ها به عنوان اصلی ترین و اساسی ترین عنصر تربیت دینی تلقی شود.

خانواده برترین جامعه ای است که کودک در آن چشم به جهان می گشاید، سخن می گوید، راه می رود و هر آنچه را که ببیند به تقلید انجام می دهد. در همان مکان است که یا به قله ی انسانیت صعود می کند یا به قعر زشتی ها نزول می کند. اولین و مهمترین پایگاه یادگیری کانون خانواده است زیرا خمیر مایه ی شخصیت انسان درخانواده تکوین می یابد و نگرش ها، رغبت ها، رفتارهای خوشایند و ناخوشایند نسبت به پدیده های مختلف از خانه سرچشمه می گیرد. پس این حقیقت آشکار می گردد که نقش خانواده در تربیت فرزندان یک نقش بی بدیل بوده و از جایگاه قابل ملاحظه ای برخوردار است و تربیت دینی از جایگاه رفیع تری برخوردار می باشد. هدف از تربیت دینی آن است که شور و شوق فطری کودک را نسبت به جلال و جمال الهی پرورش دهد و از رهگذر آن، فضائل اخلاقی را، به ملکات اخلاقی مبدّل سازد. دین و مذهب می تواند نقش مؤثری در شکل گیری شخصیت کودکان و نوجوانان ایفا کند و مهم تر از آن اینکه دین و مذهب در بهداشت روانی تأثیر بسیار عمیقی دارد. تربیت دینی که به وسیله آموزش های محیطی قابل اجرا است به عوامل متعددی بستگی دارد که از مهم ترین آن ها می توان به علاقمندی والدین و حسن ظن آنها به دین و اعتقادات مذهبی اشاره کرد.

 

نقش خانواده و اهمیت آن در تربیت دینی
بر مبنای یک احساس و سنت دیرین، مشخص ترین مسئولیت خانواده در قبال زیست و رفاه فرزندان در تدمین خوراک و پوشاک، مسکن،بهداشت و تربیت خلاصه شده است و اگر چه در تربیت فرزندان (فرایند انتقال ارزش های دینی ) گروه ها و عوامل اجتماعی زیادی تأثیر می گذارند، اما غالباً خانواده در این زمینه به منزله ی با نفوذ ترین عامل به شمار می رود.


در خانواده والدین به عنوان اصلی ترین عضو آن باید در تربیت دینی کودکان تلاش کنند تا متربی از سر شوق و اشتیاق به تجارب درونی دست یابد؛ به نحوی که خود بتواند فرت خدا جوی خویش را کشف کند و تجربه را به طور حضوری مشاهده نماید.


در کانون خانواده است که گرایش دینی افراد تقویت می شود و خمیر مایه ی شخصیت مذهبی در آنان تکریم می یابد. پیامبر اکرم(ص) می فرمایند:«کل مولود یولد علی الفطره حتی تکون ابواه یهودانه و ینصرانه؛ هر نوزادی به فطرت (اسلام و توحید) متولد می شود، آنگاه پدر و مادر او را به یهودیت و نصرانیت گرایش می دهند و از را ه فطرت منحرف می سازند.


نقش خانواده در تربیت دینی قبل از تولد
1- همسر صالحه و شایسته: اسلام به عنوان دین کامل و جامع نقطه ی آغازین تربیت را قبل از ازدواج می داند، لذا به عنوان اولین گام شرایطی را برای انتخاب همسر شایسته که زمینه ساز تربیت صحیح فرزندان به شمار می رود لازم دانسته است و بهترین توشه ی دنیا را همسر صالح و نیکوکار معرفی می کند. رسول گرامی اسلام(ص) در بیان شرایط همسر شایسته می فرماید:ازدواج کن ولی بر تو باد که با زن دیندار و با ایمان ازدواج کنی. حضرت امام خمینی(ره) در مورد نقش مادر در سرنوشت فرزند می فرمایند: دامن مادر بزرگ ترین مدرسه ای است که بچه در آن تربیت می شود.آنچه بچه از مادر می شنود غیر از چیزی است که از معلو می شنود، بچه از مادر بهتر می شنود تا معلم، در دامان مادر بهتر تربیت می شود تا در جوار پدر یا معلم.


2-غذای حلال: از نکته های مهم و کاربردی تعالیم اسلامی در تربیت دینی فرزند ، لقمه ی حلال والدین می باشد. امام صادق(ع) فرمودند: آثار کسب حلال در نسل انسان آشکار می شود، تأثیر مال حرام تا حدی است که موجب عدم قبولی اعمال عبادی انسان می شود. لذا نان آور خانواده باید توجه داشته باشد و آن را از عوامل معهم سعادت یا شقاوت خود و خانواده ی خویش تلقی کند.


نقش خانواده در تربیت دینی بعد از تولد
بعد از تولد،نقش تربیتی والدین و سایر اعضای خانواده تعیین کننده و پررنگ تر می شود. دستورات ژرف و ارزشمند اسلام در این دوره که از ابتدای تولد آغاز می شود تأثیرات فراوانی را در تربیت فرزند می گذارد.


1. دوران طفولیت: اولین دستورالعمل بعد از تولد فرزند اذان و اقامه گفتن در گوش نوزاد می باشد. در روایتی حضرت رسول اکرم(ص) به حضرت امیرالمؤمنین فرمودند: ای علی! وقتی صاحب فرزند دختر یا پسر شدی در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه بگو، به درستی که هرگز شیطان نمی تواند به او ضرر برساند. طبیعی است که اولین کلماتی که گوش نوزاد را متوجه خود می کند اگر اسمای مبارک، خداوند و شهادتین باشد تأثیر عمیقی بر روح کودک گذاشته و دل و جان او را چون آیینه شفاف می نماید.
2- دوران کودکی: دوران کودکی یکی دیگر از مراحل نقش آفرین در امر تربیت دینی فرزندان می باشد. آشنایی صحیح والدین با دین، پاسخگویی درست و عمل آنان به دستورات شرعی و دینی از عوامل نقش آفرین در تربیت دینی فرزندان می باشد و از آنجا که والدین در این مرحله به عنوان بهترین الگو برای فرزندان می باشند هر نوع ناهمگونی بین رفتار و گفتار آنان نتیجه ی منفی در پی خواهد داشت. غزالی می گوید: بدان که کودک امانتی است در دست پدر و مادر و دل پاک وی چون گوهری نفیس از هر نقشی خالی است و چون موم نقش پذیر است. مانند زمین پاکی که هر تخمی که در وی افکنی ، بروید اگر تخم خیر افکنی به به سعادت دنیا و دین شریک باشد و اگر بر خلاف این باشد بدبخت شود و ایشان در هر چه بر وی رود شریک باشند.
اگر والدین می خواهند فرزند خود را راستگو، صالح،متعهد و اهل نماز و عبادت تربیت کنند خودشان نیز باید چنین باشند، زیرا در غیر این صورت نه تنها نتیجه بخش نمی باشد،بلکه مشکلاتی همچون بی اعتمادی فرزند نسبت به والدین، دروغ گویی، دورویی و تقلب را به همراه خواهد داشت. در مرحله ی کودکی، کودکان از خصوصیات ذهنی و روحی محدودی که منعکس کننده ی اندیشه های ساده ی دینی آنها ست برخوردارند، به همین دلیل آموزش کودکان مخصوصاً آموزش تعالیم دینی از قبیل آموزش قرآن، احکام، احادیث و آداب زندگی باید در دستور کار والدین قرار گیرد. رسول خدا(ص) فرمودند: هر کس به فرزندش قرآن بیاموزد مانند آن است که ده هزار بار خانه ی خدا را زیارت کرده است.


امیر مؤمنان علی(ع) می فرمایند: حق فرزند بر پدر سه چیز است:« انتخاب نام نیکو، ادب آموزی نیکو و آموزش قرآن»


آموزش نماز و تشویق و ترغیب به آن باید در فهرست تربیت دینی فرزندان قرار گیرد. در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود:«ما بچه هایمان را از پنج چیز سالگی به نماز امر می کنیم تا شما فرزندانتان را از هفت سالگی امر به نماز کنید» به هر حال والدین در آموزش ادب و احکام اسلامی نقش آفرین می باشند که هر کدام در تربیت دینی لازم و ضروری است.


حضرت امام خمینی(ره) در قسمتی از نامه ی خود به فرزندش حاج احمد آقا می فرمایند: فرزندم! با قرآن، این بزرگ کتاب معرفت اشنا شو و با قرائت آن راهی به سوی محبوب باز کن و تصور مکن قرائت بدون معرفت اثری ندارد که این وسوسه ی شیطان است. این کتاب از طرف محبوب است برای تو و برای هر کس، و نامه ی محبوب، محبوب است، اگر چه چه عاشق و محب، مفاد آن را نداند.


3- دوران نوجوانی و جوانی: دوره نوجوانی و جوانی دورهی پر شور و نشاط و تحول زاست و فرد در این مرحله از زندگی احساسات متفاوتی از خود بروز می دهد. گاه با تندی و گاه با سردی و بی تفاوتی با مسائل زندگی برخورد می کند. با توجه به این تحولات، خانواده می تواند با استفاده درست و بهینه زمینه ی رشد و تربیت دینی فرزندان را فراهم آورده و آنها را از بیهوده انگاری نجات دهد. از این رو باید در این مرحله آموزش، مخصوصاً آموزش معرف دینی به طور صحیح و جدی دنبال شود تا جوانان و نوجوانان در پرتو آن آگاهی ها بتوانند در مسیر صحیح قرار گرفتهو در جامعه به ایفای نقش بپردازند. در این دوره باید باورهای دینی نوجوان و جوان تقویت و تعالی یابد ، اخلاق و عمل او پالایش شود و از این دوره که بهترین دوره برای تربیت دینی و خود سازی می باشد بهترین توشه ها برگرفته شود. از خصوصیت این دوره پاکی و صفا و خلوص نیت می باشد و آمادگی لازم برای پذیرش معارف و پالایش زذائل و کج روی ها وجود دارد. امام علی(ع) در روایتی به امام حسن(ع) می فرمایند: قلب نوجواتن همچون زمین خالی است که هر بذری در آن افکنده شود می پذیرد. من پیش از آنکه دلت سخت گردد و فکرت مشغول شود به ادب و تربیت تو مبادرت کردم. مراقبت از برنامه های مذهبی نوجوان، تذکر به موقع و واداشتن آنان به این امور امری لازم و حتمی است. در عین حال باید توجه داشت که این کنترل ها هر اندازه غیر مستقیم و هنرمندانه تر باشد مفید تر است و احتمال گرایش نوجوان را به اعتقادات دینی و مذهبی بیشتر می کند. در پایان باید به این نکته توجه داشت که تربیت دینی فرزندان زمانی ثمر بخش است که ثبات و آرامش بیشتری در محیط خانواده حاکم باشد و یکی از راه های ایجاد ثبات و آرامش در خانواده تفاهم اعتقادی بین والدین است.


نتیجه گیری
خانواده در تربیت دینی فرزندان و هدایت صحیح آنها به سوی رستگاری و اعمال صالح بیشترین و مؤثرترین نقش را دارد. از این رو خانواده ها مخصوصاً والدین باید جایگاه خود را کاملاً درک کرده و با آشنایی و فراگیری عوامل و روش های درست تر خود را برای نقش آفرینی مجهز نمایند و با برنامه ریزی و تعامل به تربیت دینی فرزندانشان همت گمارند تا زمینه ی شکوفایی استعدادهای نهفته در ابعاد مختلف آن را فراهم نموده و فرزندان به رشد و تعالی معنوی دست یابند. بنابراین پرورش استعدادهای دینی فرزندان بسیار با اهمیت و اساسی است و نباید از آن غافل شد و در این راستا نیاز به سرمایه گذاری و برنامه ریزی است تا نسلی قرآنی، با ایمان، سالم، وظیفه شناس، درستکار،فداکار، شجاع و هدفدار داشته باشیم و ان شاءالله شاهد جامعه ای اسلامی و ایده آل خواهیم بود.

منابع:
1. شهید مطهری،مرتضی؛ تعلیم و تربیت در اسلام
2. ایرج شاکری نیا، برخی نکات تربیتی در کلام مولا.
3. محمد پارسا،روانشناسی رشد کودک و نوجوان
4. علی قائمی، نظام خانواده در اسلام
5. محمد داودی، سیره تربیتی پیامبر(ص)

مژگان علامه محب

   یکشنبه 10 دی 13963 نظر »

1 2 3

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 856
  • دیروز: 1562
  • 7 روز قبل: 6916
  • 1 ماه قبل: 41439
  • کل بازدیدها: 877922
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 16
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 23
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 17
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1