چرا پیکیر مکفون امام حسن علیه السلام تیرباران شد ؟
معاويه براي اجراي نقشههاي شوم خود و زمينهسازي ولايت عهدي يزيد، فقط امام مجتبي ـ عليه السلام ـ را مانع ميديد ، لذا نقشة قتل آن حضرت را طرح كرد و از همان روزهاي نخست با تحريك عوامل خود حتي در درون خانوادة امام ـ عليه السلام ـ نقشههايش را به اجرا درآورد. در هنگام حركت آن حضرت از كوفه به مدينه نقشة شهادت امام به طور زيركانهاي طرح شد، به گونهاي كه شخص كوري با عصاي مسموم به امام حمله برد و امام را مجروح كرد ، ولي امام ـ عليه السلام ـ نجات يافت، بلاذري ميگويد: كه معاويه به دختر سهيل بن عمرو گفت: صد هزار دينار به تو ميدهم كه به امام سمّ بخوراني، و در پايان معاويه توسط دختر اشعث (جُعْده) نقشة قتل امام را به وسيلة سم اجرا كرد. همچنين ابن خلدون مينويسد: (يزيد با وعدة ازدواج به جُعْده سبب شهادت امام شد.)
سرانجام امام مجتبي ـ عليه السلام ـ در 28 صفر سال 50 و به نقلي 51 هجري به دست جُعْده همسرش به شهادت رسيد.
امام وصيت كرده بود كه او را نزديك قبر پيامبر گرامي ـ صلي الله عليه وآله ـ دفن كنند و اگر ممانعت كردند در كنار قبر مادرش دفن كنند.
دار و دستة بني اميه به سركردگي معاويه مانع از دفن امام در كنار قبر رسول خدا شدند و عايشه هم در اين ماجرا آتش بيار معركه بود، و سوار بر قاطري جلوي جنازة امام ايستاد و از دفن امام در خانة رسول خدا ممانعت كرد و گفت: آيا ميخواهيد كسي را كه من دوست ندارم، در خانة من دفن كنيد، در همان حال ابن عباس جلو آمد و به عايشه گفت:
يك روز سوار بر شتر شدي (اشاره به جنگ جمل) يك روز هم بر قاطر سوار شدي براي جلوگيري از دفن جنازة پسر رسول خدا، اگر زنده بماني يك روز هم سوار بر فيل ميشوي تا خانة كعبه را خراب كني. تو 9/1 از يك هشتم خانة رسول خدا را به ارث ميبري، چطور آن را تصرّف كردي؟
امام حسين ـ عليه السلام ـ مانع از درگيري خونين شد و جنازه را به طرف بقيع حركت دادند و سرانجام امام مجتبي ـ عليه السلام ـ در قبرستان بقيع و در كنار قبر مادر بزرگ خود فاطمه بنت اسد مدفون شد، وقتي خبر شهادت امام به معاويه رسيد، تكبير گفت و سجده شكر به جا آورد و اطرافيانش نيز چنين كردند.[1]در قسمتهايي از زيارت جامعه، خطاب به امام حسن ـ عليه السلام ـ ماجراي شهادت آن حضرت را از زبان امام باقر ـ عليه السلام ـ چنين نقل ميكند:
يا مواليّ …. وشهيد فوق الجنازه قد شكّت بالمهام الكفانه[2] اي سروران من…! بعضي از شما شهيدي هستيد كه دشمنان اسلام بر جنازة شما تيراندازي كردند، به طوري كه كفنتان سوراخ سوراخ گرديد….
ابن شهر آشوب ميگويد: به هنگام بردن جنازة امام حسن مجتبي ـ عليه السلام ـ به سوي بقيع، افراد شرور و پست به پشتيباني امويان به جنازة آن حضرت تيراندازي كردند،[3] به طوري كه هنگام دفن هفتاد تير از بدن آن حضرت جدا نمودند،[4] «وَرَموا بِالنبال جنازته حتي سَلَّ منها سبعون نَبلاً[5]» جنازة آن حضرت را تيرباران كردند، تا جايي كه هفتاد چوبة تير به تابوت آويخته شد
——————————————
[1] ـ مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 42 به نقل از تاريخ تحليلي و سياسي اسلام، علي اكبر حسني، چاپ اول (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1373) ص 480.
[2] ـ بحارالانوار، ج 99، ص 166.
[3] ـ احمد زماني، حقايق پنهان، چاپ اول (قم: دفتر تبليغات اسلامي، 1375) ص 306.
[4] ـ مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 50.
[5] ـ مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 44.
سید محسن محمودی : حوزه علمیه خواهران ورامین باید محور فعالیتهای فرهنگی و تبلیغات باشد .
حجت الاسلام و المسلمین سید محسن محمودی در مراسم افتتاحیه سال تحصیلی جدید که در مدرسه علمیه کوثر ورامین و در جمع نوورودان این مدرسه برگزار شد ضمن تبریک به مناسبت هفته دفاع مقدس و شروع سال تحصیلی جدید گفت: زنان به خصوص زنان شهرستان شهید پرور ورامین در عرصه دفاع مقدس همواره سنگرداران بودند .
سید محسن محمودی در جمع نو ورودان سال تحصیلی۱۴۰۰__ ۱۴۰۱ گفت: ورودی های امسال حدود ۵۰ نفر بودند و از این تعداد ۲۰ نفر به عنوان طلبه و سرباز امام زمان پذیرفته شده است.
سید محسن محمودی افزود : حوزه علمیه خواهران ورامین باید محور فعالیتهای فرهنگی و تبلیغ شهرستان ورامین باشد.
سید محسن محمودی با اشاره به شبهات فراوان در شبکههای اجتماعی اظهار داشت : وظیفه پاسخ دادن به این شبهات خواهران و طلاب خواهر هستند و باید از این ظرفیت به نحو احسنت استفاده کرد.
محسن محمودی افزود: حوزه های علمیه خواهران شهرستان ورامین جزو بهترین حوزه های سراسر کشور هستند . و در طی ۲۵ سالی که از افتتاح این حوزه می گذرد ، ۶۰۰ خواهر طلبه در این حوزه درس خواندند و از این تعداد ۳۱۰ فارغ التحصیل یا دانش آموخته داشته است .
حجتالاسلام و المسلمین محمودی ضمن اشاره به بالا بودن سطح سواد علمی و فرهنگی خواهران طلبه به انتقاد از عملکرد وزارت آموزش و پرورش پرداخت و بیان داشت : چرا تاکنون از خواهران طلبه به عنوان معلمان فرهنگی و دینی در مدارس استفاده نشده و نمیشود و این خود یک ظلم بزرگ به فرزندان این سرزمین است .
وی افزود: باید ارتباط تنگاتنگی میان مدارس و حوزه های علمیه وجود داشته باشد تا مدارس بتوانند از ظرفیتهای علمی و معنوی حوزههای علمیه در جهت ارتقاء سطح علمی و مذهبی دانش آموزان بهترین بهره را ببرند.
سید محسن محمودی در پایان گفت : باعث افتخار است که خواهران طلبه در شرایط کرونایی فعالیتهای بسیار خوبی را چه در سطح شهرستان و چه در سطح کشور انجام دادند .
حضرت امام حسن مجتبي (س) در يك محفل خانوادگي …
حضرت امام حسن مجتبي (س) در يك محفل خانوادگي، فرزندان و برادرزادههاي خود را جمع كرد و براي آنها سخنراني كرد و آنها را نصيحت كرد.
اين بيان نوراني امام حسن مجتبي (ع)هم براي اين عزيزان سودمند است و هم براي همه ما كه فرزند داريم، ميخواهيم آنها را پرورش دهيم،
فرمود: «إنَّكُم صِغَارُ قومٍ يُوشَكُ أَن تَكُونُوا كُبارُ قَومٍ آخرين» فرمود: «بَنيَّ وَ بَني أَخِي»؛ يعني فرزندان ما و برادرزادههاي من! شما الآن نوجوان هستيد، سنّ شما كم است، در آينده جزء بزرگان جامعه هستيد و به تعبير امروز, آيندهسازان هستيد « يُوشَكُ أَن تَكُونُوا كِبارُ قَومٍ آخَرين فَتَعلَّمُوا العِلمَ» بكوشيد از عمرتان حداكثر استفاده را ببريد، دانشمند و عالِم با عمل باشيد،
بعد فرمود هيچ كدام از شما طوري نباشد كه دفترچه خاطرات نداشته باشيد، همه شما يك دفترچه داشته باشيد، هر جا رفتيد مطلب علمي, سودمند, اخلاقي شنيديد تاريخ آن را, مطلب آن را در همان دفترچه يادداشت كنيد،
«فَتَعلَّمُوا العِلمَ» و اگر كسي نتوانست، مطلبي را در حافظه بسپارد، برابر آنچه در آن دفترچه علمي نوشت، در اتاق مطالعه گذاشت، هر وقت خواست به آن مراجعه ميكند و از آن بهره ميبرد.
اين سفارشي بود كه امام مجتبي (س) به فرزندان خود و به برادرزادههاي خود فرمود كه: «َبنيَّ وَ بَني أَخِي إنَّكُم صِغَارُ قومٍ يُوشَكُ أَن تَكُونُوا كُبارُ قَومٍ آخرين».
منبع : دیدار با جمعی از دانش آموزان مشهد مقدس ۱۳۹۳/۲/۲۰.حضرت آیت الله جوادی آملی (حفظه الله)
سفارش به امامت
در لحظه های آخر روز عاشورا امام حسین علیه السلام به هنگام خداحافظی با خواهران و فرزندان امام سجاد علیه السلام را در آغوش گرفت و فرمود:
ای پسرم ! تو پاکیزه ترین فرزندان من می باشی . بهترین خاندان من هستی و تو از طرف من سرپرست زنان و کودکان خواهی بود . این ها غریب و خوارند دچار ذلت و یتیمی شدند، دشمنان آنها را سرزنش میکنند ، مشکلات فراوان روزگار به آنها روی آورده است ، هر گاه فریاد کشند آنها را ساکت کن و هر گاه وحشت کرده اند آنها را تسکین ده. و افکار پراکنده شان را با کلماتی نرم سامان بده زیرا کسی از مردانشان نمانده است تا با آنان انس بگیرد جز تو و کسی ندارند که نزد او شکوه دل کنند غیر از تو ، آنها را به حال خود بگذار تا تو را ببویند و تو آنان را ببویی ، تا بر تو گریه کنند و تو هم بر آنان گریه کن .
سپس امام حسین علیه السلام دست امام سجاد علیه السلام را گرفت و با صدای بلند خطاب به همه زنان و کودکان فرمود: ای زینب ! ای ام کلثوم! ای سکینه ! ای رقیه ! ای فاطمه !
سخن مرا بشنوید و بدانید که این پسرم جانشین من و خلیفه من بر شماست و امامی است که اطاعت او واجب است.
منبع : فرهنگ سخنان امام حسین علیه السلام محمد دشتی موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین صفحه ۳۱۹
اسماعیل طلا کیست؟
سقاخانه اسماعیل طلا یکی از از اماکن قدیمی حرم مطهر امام رضا (ع) و در واقع قدیمیترین سقاخانه این آستانه نورانی با حدود ۳ قرن قدمت است که طی سالهای متمادی زائران و مجاوران حضرت با نوشیدن آب از این مکان متبرک جان تازهای میگیرند و شفای بیماران را از امام رئوف طلب میکنند.
این سقاخانه در مرکز صحن انقلاب قرار گرفته صحنی که قدیمیترین حیاط حرم است و پیش از این صحن عتیق و یا صحن کهنه به آن گفته میشد. سقاخانه روبروی ایوان طلا و مشرف به ضریح و گنبد مقدس امام رضا علیهالسلام است.
این سقاخانه حد فاصل سالهای ۱۱۴۴ تا ۱۱۴۵ هجری قمری در زمان سلطنت نادرشاه افشار بنا شد و سنگ مرمری به دستور نادرشاه با ظرفیت ۳ کر آب معادل هزار و 130 لیتر در آن قرار گرفت. این سنگ از هرات به مشهد منتقل شد و نقل است در یکی از جنگها به غنیمت گرفته شده بود.
در زمان فتحعلیشاه قاجار یکی از سرداران سپاه «اسماعیل خان سنگسری» نام داشت. روزی بستهای به عنوان هدیه به دربار فتحعلی شاه رسید و ظاهر قضیه به این صورت بود که در درون این بسته هدیهای برای پادشاه ارسال شده است اسماعیلخان به این بسته مشکوک شده و فوراً آن را از پادشاه دور کرد که پس از باز کردن، بسته منفجر شد.
فتحعلی شاه به خاطر این هوش و ذکاوت اسماعیلخان دستور داد به اندازه وزنش به او طلا بدهند و اسماعیلخان هم با این هدیه ستونها و گنبد سقاخانه حرم امام رضا (ع) را طلایی کرد. از آن زمان این سقاخانه با نام سقاخانه اسماعیل طلا معروف شد.
آیا حضرت معصومه سلام الله به شهادت رسیده است ؟
در مورد وضعیت حضرت فاطمه معصومه( سلام الله علیها) در ساوه نقل شده که حضرت معصومه (سلام الله علیها) به همراه تنی چند از برادران خود و با همراهی گروهی از علویان به سوی خراسان رهسپار شدند و چون به ساوه رسیدند ساوه ای ها که شافعی مسلک بوده و با شیعیان و اهل بیت دشمنی می ورزیدند به آنان حمله ور گشته و مردان آنان را به شهادت رساندند و حضرت معصومه (علیهاالسلام) که شاهد درگیری و شهادت مظلومانه برادران غیرتمند خود بود، چون دید آنان در خاک و خون غلطیده اند و مظلومانه و در غربت جنازه های خون آلود آنان را تماشا کرد، امواج حزن و اندوه جانش را فرا گرفت و روح لطیفش بسی آزرده خاطر گشت و این شدت غم و ناراحتی او را بیمار ساخت (زندگی حضرت معصومه, نوشته آقای منصوری, ص ۱۴، به نقل از ریاض الانساب, تالیف ملک الکتاب شیرازی)
از این رو پرسید تا قم چند فرسخ است و از همراهانش خواست او را به قم ببرند.
(دریای سخن, تالیف سقازاده تبریزی به نقل از ودیعه آل محمد, نوشته آقای انصاری ص۱۲ ).
بزرگان قم وقتی از این خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند و در حالی که (موسی بن الخزرج) بزرگ خاندان (اشعری) زمام شتر آن مکرمه را به دوش می کشید; ایشان در میان شور و احساسات مردم قم وارد آن شهر مقدس شد و در منزل شخصی (موسی بن الخزرج) اجلال نزول فرمود.(تاریخ قدیم قم, ص ۲۱۳) .
آن بزرگوار هفده روز در شهر ولایت و امامت به سر برد و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بود و واپسین روزهای عمر پربرکت خویش را با خضوع و خشوع در برابر ذات پاک الهی به پایان رساند.
با این حال باید توجه داشت این خبر با گروهی از شواهد و قرائن نمی سازد زیرا بر پایه این گزارش ساوه ای ها شافعی مذهب بودند؛ امام شافعی (م ۲۰۵ ه .ق.) گرچه در زمره امامان فقهی اهل سنت قرار دارد، لیکن به اهل بیت عصمت (علیهم السلام) ارادت داشته است و این محبت را علناً در اشعارش آورده است؛ شافعی از کوفه به یمن رفت و در آن به جمع شیعیان مبارزی پیوست که برای سرنگونی خلافت هارون، خلیفه مقتدر و ستمگر عباسی مبارزه می کردند و در این راه تا مرز از دست دادن جان خود نیز پیش رفت؛ وی در یکی از اشعارش چنین می گوید: «اگر قلب مرا بشکافند خواهند دید که بر دیوار آن … محبت اهل بیت علیهم السلام نوشته شده است.»( دیوان شافعی، ص ۱۰۱ به نقل از المذهب الشافعی، وهبه ذحیلی، ص ۵۵۴، چاپ شده در المذاهب الاسلامیّة الخمسة)
به عبارت دیگر شافعی در کوفه نتوانست برای خود جایی باز کند و از آن جا به مصر رفت و روش فقهی او بعدها طرفداران بیشتری یافت و تا حدودی شایع شد.( ر. ک: المذهب الشافعی، ص ۴۹۴)
با این حال قراین و شواهد و اوضاع و احوال سیاسی بررسی منویات مأمون خلیفه عباسی نشان گر درستی این خبر(شهادت اطرافیان حضرت)، است اما این شافعیان نبودند که به کاروان اهل بیت در ساوه حمله کردند بلکه نیروها و دست نشاندگان مأمون بودند که به کاروان اهل بیت (علیهم السلام) حمله ور شدند و آن را به نام شافعی ها تمام کردند تا احتمالاً بیشتر از گذشته آنان را در مقابل قمی ها قرار دهند.
همچنین بر پایه روایتی دیگر در ساوه زنی آن حضرت را مسموم ساخت (وسیله المعصومیه, نوشته میرزا ابوطالب بیوک, ص ۶۸, الحیاه السیاسیه للامام الرضا علیه السلام, نوشته جعفر مرتضی العاملی, ص ۴۲۸؛ قیام سادات علوی، علی اکبر تشیّد، ص۱۶۸.)
و از این رو ایشان بیمار گشت و پس از هفده روز اقامت در قم، روح بلندش به ملکوت اعلی پیوست.
آنچه این قول را هم تایید می کند اوضاع و احوال سیاسی آن روزگار و خطی مشی خاص مأمون خلیفه عباسی در برخورد با خویشان و نزدیکان امام رضا (علیه السلام) است، چه این که مأمون می دانست فاطمه معصومه (علیها السلام) دارای فضیلت ها و دانش بسیار است و دارای شخصیتی ممتاز بوده و اصولاً زنده ماندن او به ویژه در کنار برادرش امام رضا (علیه السلام) می تواند خطری برای حکومت و خلافت او به حساب آید از این رو برنامه شهادت آن حضرت را به دست زنی از ساوه اجرا کرد.
امام حسن عسگری علیه السلام فرمود :
شما را سفارش می کنم به تقوا و پرهیزگاری از خدا و ورع در دین و کوشش برای خدا و راستگویی و ادای امانت ، به هر کس که تو را امین قرار داد چه بد باشد و چه خوب . و طول سجده و حسن جوار ، این دستورات را پیامبر صلی الله آورده .
نماز بخوانید …
وقتی یکی از شما راستگو و امین و با مردم خوش اخلاق باشد ، می گویند این شیعه است و موجب شادی و سرور من است .
ترجمه جلد هفتم بحارالانوار ، ج ۲ ، ص ۳۱۸ ، اندرزهای امام حسن عسگری علیه السلام .
صلواتی که امیر المومنین علیه السلام بر پیامبر فرستادند
مؤلّف گوید: روایات بسیار وارد شده که از هر کجا سلام و صلوات بر رسول خدا(صلىاللّهعلیهوآله) فرستاده شود، به آن حضرت خواهد رسید.
در روایتى وارد شده: ملکى موکّل است هر مؤمنى بگوید: «صَلَّی اللَّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ» آن ملک در جواب او بگوید: «وَ عَلَیْکَ»، پس از آن به حضرت عرض کند: اى رسول خدا فلان شخص بر شما سلام داد، آن حضرت فرماید: «وَ عَلَیْهِ السَّلامُ».
در روایت معتبر آمده، آن حضرت فرمود: هرکه قبر مرا پس از مرگ من زیارت کند مانند کسی است که در حیاتم بهسوی من هجرت کرده، پس هرگاه استطاعت ندارید به زیارت قبر من آیید، بهسوی من سلام فرستید که آن سلام به من خواهد رسید.
شایسته است صلوات فرستادن بر آن حضرت به آن صلواتی که حضرت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در یکی از خطبههای خود در روز جمعه، بر آن جناب فرستاد، این صلوات در کتاب «روضه کافی» چنین است:
﴿إِنَّ اللّٰهَ وَ مَلاٰئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً﴾ اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَبارِكْ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَتَحَنَّنْ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَسَلِّمْ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ كَأَ فْضَلِ ما صَلَّيْتَ وَبَارَكْتَ وَتَرَحَّمْتَ وَتَحَنَّنْتَ وَسَلَّمْتَ عَلىٰ إِبْراهِيمَ وَآلِ إِبْراهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ؛
به درستی که خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود میفرستند، ای کسانی که ایمان آوردهاید، بر او درود فرستید و سلام کنید سلامی کامل، خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و بر محمّد و خاندان محمّد برکت ده و بر محمّد و خاندان محمّد مهر ورز و بر محمّد و خاندان محمّد سلام فرست، همانند برترین درود و برکت و رحمت و مهرورزی و سلامی که بر ابراهیم و خاندان ابراهیم فرستادی، تو ستوده و بزرگواری؛
اللّٰهُمَّ أَعْطِ مُحَمَّداً الْوَسِيلَةَ وَالشَّرَفَ وَالْفَضِيلَةَ وَالْمَنْزِلَةَ الْكَرِيمَةَ . اللّٰهُمَّ اجْعَلْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ أَعْظَمَ الْخَلائِقِ كُلِّهِمْ شَرَفاً يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَأَقْرَبَهُمْ مِنْكَ مَقْعَداً، وَأَوْجَهَهُمْ عِنْدَكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ جَاهاً، وَأَفْضَلَهُمْ عِنْدَكَ مَنْزِلَةً وَنَصِيباً . اللّٰهُمَّ أَعْطِ مُحَمَّداً أَشْرَفَ الْمَقامِ، وَحِبَاءَ السَّلامِ، وَشَفاعَةَ الْإِسْلامِ . اللّٰهُمَّ وَأَلْحِقْنا بِهِ غَيْرَ خَزايا وَلَا ناكِثِينَ وَلَا نادِمِينَ وَلَا مُبَدِّلِينَ إِلٰهَ الْحَقِّ آمِينَ.
خدایا به محمّد عطا کن وسیله و شرف و برتری و منزلت کریمانه. خدایا قرار ده محمّد و خاندان محمّد را بزرگترین همه خلایق، از جهت شرافت در روز قیامت و نزدیکترین آنها به خود از نظر جایگاه و آبرومندترینشان در روز قیامت از جهت شرف و عزت و برترینشان در پیشگاهت از حیث منزلت و بهرهمندی. خدایا به محمّد شریفترین مقام و جایزه و سلام و شفاعت اسلام را عطا کن. خدایا ما را به او ملحق گردان نه با رسوایی و پیمانشکنی و پشیمانی و تغییر حقایق، ای معبود حق دعاها مستجاب باد.
کوروش کبیر
از عیش و نوش همسران خشایارشاه، تا عاشق همسر برادر شدن و سنت ازدواج با محارم هخامنشیان
در کتاب “پنج امپراتوری کبیر” نوشتهی راویلسون که سال ۱۸۶۷ م. منتشر شد تصاویری از این وقایع فجیع به ثبت رسیده است.
با شروع حکمرانی خشایارشاه، اختلال و آشفتگی در اندرونی، قتلها و ترورها، وقوع توطئههای از پیش تعیین شده، سر به فلک گذاشتند و زنان شاهزادهی خشایارشاه به شهوت رانی مشغول شدند و اندرونیها روز به روز گسترده میشدند، در نتیجه شخصیت خشایارشاه روز به روز از همهی گذشتگانش متزلزلتر و ضعیفتر مینمود. او پادشاهی بسیار ضعیف النّفس و سست عنصر بود، به راحتی تحت تأثير قرار میگرفت و به جای عقل از احساس خود بهره میجست، آرزوهای خام در سر میپروراند، خودسر، بیرحم، بیدادگر، خرافاتی و شهوتران بود!
طبق نوشتههای بخش آخر کتاب هرودوت، طی مدتی که پادشاه در ساردیس اقامت داشت و در آن هنگام که از لشکرکشی اروپا باز میگشت، عاشق ماسیس، همسر برادرش شد!!
او از فریفتن زن عاجز بود تا اینکه روزی ترتیب ازدواج خود را با یکی از دخترانش داد.
پیر برایان ، از کوروش تا اسکندر ، نشر طلایه ، ص۴۰۹، ص۴۱۰.
راز قطعنامه
عنوان : راز قطعنامه ( چرایی و چگونگی پایان جنگ تحمیلی )
نویسنده : کامران غضنفری
موضوع : تاریخ معاصر ایران
تعداد صفحات : ۱۶۰ صفحه