حکم ناخن مصنوعى
۱- کاشت ناخن مصنوعى براى بانوان چه حکمى دارد؟
۲ -اگر کسى ناخن مصنوعى بکارد، براى وضو و غسلش چه باید بکند؟
حضرت آیت الله العظمی بهجت (قدّس سرّه)
۱- شخصى که اصلاً ناخن ندارد و مى خواهد ناخن مصنوعى بکارد، آن ناخن جزو بدن او نمى شود، چون رشد و نموّ ندارد و از اوّل این کاشتن جایز نیست، چون اضطرار ندارد.
۲- در وضو و غسل اشکال پیدا مى شود و در داخل وقت نماز، ضایع نمودن امر واجب محسوب مى شود و قبل از وقت نماز هم خلاف احتیاط است؛ ولى اگر این کار را کرد و هنگام وضو یا غسل امکان بیرون آوردنِ آن نبود، باید در مسح و غسل عمل به جبیره کند.
حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدّظلّه):
۱- کاشت ناخن فى نفسه اشکال ندارد و با فرض صدق زینت، باید از نامحرم پوشانده شود.
۲- در صورت کاشت ناخن، براى وضو و غسل باید مانع ـ ولو با صرف هزینه ممکن ـ برطرف گردد وچنانچه میداند امکان برطرفکردن آن نیست و یا رفع آن با مشقّت غیر قابل تحمّل همراه بوده و یا ضرر قابل توجهى دارد، در وقت نماز باید وضو یا غسل را انجام دهد سپس مبادرت به این کار (کاشت ناخن) کند وضو و غسلهاى بعدى را باید به صورت جبیره انجام دهد (یعنى با دست مرطوب مانع را مسح نماید)؛ اما در صورتى که امکان برطرف کردن آن ـ ولو در روزهای بعد ـ باشد و برطرف نکند، وضو و غسل جبیره باطل خواهد بود.
حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مدّظلّه)
غسل و وضو با چیزی که مانع از وصول آب می شود صحیح نیست و ناگزیر باید آنها را برای انجام غسل و وضوی صحیح زایل و پاک کرد و قصد آرایش، مجوّز چنان کاری نمی شود.
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مدّظلّه):
کاشتن ناخن به صورتی که برای وضو و غسل نتوانند آن را بردارند اشکال دارد ولی چنانچه شخصی مرتکب این عمل شده باشد، در صورت امکان، ناخن مصنوعی را بردارد و وضو و غسل به نحو معمول انجام شود و در صورت عدم امکان برداشتن ناخن، با همان حال وضو و غسل به عنوان جبیره انجام شود و احتیاطاً تیمّم هم کند.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدّظلّه):
کاشت ناخن مانع رسیدن آب به عضو می شود و وضو و غسل با آن باطل است. یاحقّ.
حكم رقص زن برای زن
سوال: رقص زن برای زن، بدون نامحرم در مجالس عروسی، میهمانی ها و پارتی ها چه حکمی دارد؟
آیات عظام امام خمینی ، تبریزی و خامنه ای:
اگر باعث تحریک شهوت یا ارتکاب گناه و یا ترتب مفسده نشود ، اشکال ندارد(ولی سزاروار است مومن از لهو اجتناب کند).(۱)
آیات عظام بهجت، سیستانی، فاضل، نوری و وحید:
بنابر احتیاط واجب جایز نیست.(۲)
آیات عظام صافی گلپایگانی و مکارم شیرازی :
رقص زن برای زن حرام است.(۳)
۱- دیده شده در تبریزی ،استفتاءات، س۱۰۴۲ . خامنه ای ،اجوبة الاستفتاءات س۱۱۶۸ ، دفتر امام.
۲-فاضل،جامع المسائل،ج۱، س۱۷۳۶. سیستانی sistan org i ش۳. نوری،استفتاءات،ج۲ ، س۵۷۴ . بهجت ، توضیح المسائل، م۱.
۳-مکارم ، استفتاءات ، ج۱ ، س ۵۳۷ . صافی ،جامع الاحکام، ج۲ ، س ۱۵۸۰.
ارتباط مومنین با یکدیگر باید چگونه باشد ؟
مومن پس از این که به خدا ایمان می آورند دو رابطه خاص پیدا می کنند که در کنار رابطه شان با پروردگار ، ۳ رابطه معنادار ایجاد می شود . وقتی مومن به خدا ایمان می آورد ، یک ارتباط خاص و معنا دار بین او و خدا به وجود می آید اما بلافاصله مومنین دو رابطه دیگر هم برقرار می کنند یکی رابطه با ولی خدا ، حال این ولی خدا یا پیامبر است یا امام معصوم است که تمام ارتباط با خدا بدون ولایت پذیری امکان ندارد یعنی بعد از ارتباط با خدا یک ارتباط با ولی خدا به وجود می آید که ابلیس این را نپذیرفت و گفت من ارتباط با حضرت آدم را نمی پذیرم ، تواضعی باید یجاد شود که این رابطه شکل بگیرد .
و ارتباط سومی هم وجود دارد که خوب جا نمی افتد مگر در آخر الزمان ، و در قرآن هم بارها تکرار شده است و این ارتباط سوم با دیگر مومنان است که چیزی بالاتر از اخلاق این وسط وجوددارد که اسم آن را وظیفه گذاشته اند .
کارهایی تحت عنوان وظایف نوع دوستانه و اخلاقی که ما نسبت به یکدیگر داریم . عده ای از یهودیان آمدند و از پیامبر راجع به این آیه پرسیدند که «« النَّبِیُّ أَوْلَى بالمؤمنین من أنفسهم »سوره احزاب آیه ۶ . این اولی من انفسهم یعنی این که مردم بروند کار کنند و پیامبر می تواند بردارد ؟
پیامبر فرمود : نتیجه اش این نیست که پیامبر می تواند بردارد ، بله می تواند بردارد ، اما نتیجه اش این است که اگر کسی رفت ،کار کرد و کم آورد پیامبر جبران کند . یعنی تو صاحب داری . پیامبر جبران می کند و بخشی از یهودیان که مسلمان شدند روی همین تفسیر مسلمان شدند .
ما آمده ایم به جای ارتباط قوی مردم با یکدیگر که دین ایجاد می کند ، مثل ارتباط قوی با ولی ، مثل ارتباط قوی با خدا ، ما به جای این که کلمه امامت را رواج دهیم ، کلمه آزادی را رواج می دهیم . حالا بگوییم آزادی ، آزادی رواج پیدا می کند ؟. ما بگوییم حقوق بشر ، حقوق بشر رواج پیدا می کند ؟
ما برایمان تامین ریشه آزادی از نماز ، روزه و حج و جهاد مهمتر است ، ولایت برای ما مفهومی است که تامین کننده آزادی بشر است . ما شعار نمی دهیم که با این شعار کسی را فریب دهیم .. ما می خواهیم آزادی را محقق کنیم و تنها سراغ ولایت می رویم و ولایت برای ما تامین کننده آزادی بشر است . چرا آزادی می خواهیم ؟ چون آزادی نباشد دین نیست ، عبودیت نیست ، آزادی نباشد تقوا نیست .
صدر وصیت نامه علی علیه السلام آمده «اوصیکُم بِتَقْوَی اللّه وَ نَظمِ اَمْرِکُم؛ شما را به پرهیزکاری و نظم در کارها سفارش میکنم» ما می خواهیم به جامعه ای برسیم که در آن آزادی و نظم باشد .
سیستم ارتباطی بین مومنین اگر همان شود که اسلام می خواهد آزادی به وجود می آید مثلا شهرک های نمونه بسازیم ..
ما باید به جایی برویم که امام زمان عج قرار است بیاید . در کتاب شریف کافی آمده است که ابان بن تغلب با امان صادق علیه السلام در حال طواف بود که یکی از دوستان ابان او را صدا زد و ابان از رفتن ابا داشت و حضرت به او فرمود طواف را رها کن و برو . ابان می گوید وقتی برگشم از امام حق مومن نسبت به مومن را پرسیدم . حضرت فرمود : از من نخواه که بگویم . ابان می گوید وقتی اصرار کردم حضرت فرمود ؛ یا ابان حاضری نصف اموالت را به او بدهی . و فرمود ابان چرا تعجب می کنی ؟ شما در قرآن ندیدید که خداوند می فرماید مومن برادر دینی اش را به خدا ترجیح می دهد .؟
البته ما الان اینطوری نمی توانیم زندگی کنیم چون در حال حاضر امامت در جایگاه خودش نیست ولی در زمان امام زمان عجل الله این اتفاق خواهد افتاد . چون الان رسما بعضی از مدیران جامعه حرف ولی جامعه را گوشی دهند .
رسما خیلی ها آماده اند امام جامعه را متهم کنند . اصلا امام جامعه بیت المال دستش نیست که بخواهد تقسیم کند .
در زمان امام زمان فوق العاده حضرت قدرت خواهد داشت و بعد ما می توانیم با تکیه بر امام به هم ایثار کنیم .
بله ما ضعیف هستیم چون امام نداریم و به جانشینش هم قدرت نمی دهیم ..
سخنان حجت الاسلام پناهیان ، دهه دوم محرم ۹۵ . ۹۵/۷/۲۷ . شنیده شده .
آیا ترغیب به عزاداری و گریه برای امام حسین علیه السلام ترغیب به غمگینی - که حالتی منفی می باشد- نیست؟
چرا اسلام که بیان می شود کاملترین دین بشری است ما را به حالات منفی ترغیب می کند؟
پاسخ اجمالی:
اولین نکته در پاسخ به این سوال این است که بدانیم آیا اصلا ترغیب به عزاداری در اسلام وجود دارد یا خیر؟ بله این ترغیب در اسلام وجود دارد. و روایات فراوانی نه تنها در مورد عزاداری بر اهل بیت علیهم السلام در منابع حدیثی ذکر شده است بلکه در فرهنگ اسلامی و روایات معصومین علیهم السلام ترغیب فراوانی به گریه شده و برای آن ثواب ها و پاداش هایی ذکر شده است.
اما باید دانست گریه انواع و اقسام مختلف دارد و هر گریه ای نشان از غم و اندوه ندار د و منفی و نابهنجار نیست. اگر غم و گریه با علائمی مثل افول سلامتی، کناره گیری اجتماعی ، احساس بی ارزشی، احساس گناه، ایده خودکشی، بیش فعالی بدون هدف، طولانی بودن نشانه های غم و بروز و ظهور نشانگان به طور ناگهانی همراه باشد، بیمارگونه و مرض و منفی تلقی می شود.
گذشته از آنکه سوگواری بر امام حسین علیه السلام این علائم را به همراه ندارد،از دیدگاه علمی، سوگواری برای سیدالشهدا علیه السلام، کاملاً از شرایط یک عزاداری و غمگینی طبیعی، برخوردار است و با رفتارهای اجتماعی مبتنی بر شناخت، انجام می شود. عزاداری مسلمانان بر اساس شناختی که عزاداران از حسین بن علی علیهما السلام و اهداف عالی آن حضرت و حرکت منتهی به شهادت او دارند، انجام می پذیرد. به همین دلیل در حین مرثیه سرایی، سوگواری روشن گرانه دارند؛ نه شیون بی هدف. بلکه آنان با عزاداری، به تمام زندگی خود، هدف می بخشند و حیات خود را حسینی می سازند و کسب نشاط می کنند و از مرگ ذلّت آفرین، فرار می کنند و به سوی زندگی با عزت و شرافت، گام برمی دارند. بنابراین، اشک ریختن و عزاداری برای امام حسین علیه السلام، غمگینی و ماتم نابهنجار و بیمارگونه نیست؛ بلکه عین هنجارهای دینی و اجتماعی و مساوی با سلامت روح و روان است.
از دیدگاه علمی و روان شناسی، شاید بتوان گفت که اگر این نوع واکنش های عاطفی از یک مسلمان بروز نکند، نشان بیماری و مرض باشد؛ منظور از این کلام این نیست که هر شخصی که علائم سوگواری را در حق امام حسین علیه السلام بروز نمی دهد و برای آن حضرت گریه و زاری نمی کند ، از نظر روان شناسی علمی، بیمار شمرده می شود؛ بلکه شاید او به سیدالشهدا علیه السلام دل بستگی ندارد تا از فقدان و شهادت آن حضرت و مصایب وارده بر اهل بیت علیهم السلام، احساس غم نماید و چون وی به امام حسین علیه السلام دل بستگی ندارد و از آن حضرت، جداست، نمی تواند احساس رنج و غم کند . اگر این شخص به اباعبدالله علیه السلام دل بستگی داشته باشد - حداقل مسلمان باشد - ولی با این وجود، فاقد نشانگان غم باشد و یا منعی از بروز نشانگان در وی وجود داشته باشد و یا در بروز نشانگان عزا و سوگواری، دچار تأخیر گردد، این شیوة رفتاری او، نابهنجار تلقی می شود. پس غمگین بودن برای امام حسین علیه السلام، نشان سلامت است؛ نه بیماری و حالتی منفی و نابهنجار نیست .
نگاه ما به حادثة کربلا، تنها یک نگاه علمی، از دریچة یافته های روان شناسی نیست؛ تا برای این حادثة الهی، توجیه زمینی و بشری مستند به علم، ارائه کنیم و مثلاً برای گریستن و سوگواری برای امام حسین علیه السلام، توجیه روان شناختی داشته باشیم! نگاه صرفا بشری و تحلیل طبیعی و زمینی از یک حادثة الهی و آسمانی و ماورای فکر انسانی، بی تردید بی ثمر و ناصحیح است؛ بلکه مقصود آن است که بگوییم شکل سوگواری و غم گساری برای امام حسین علیه السلام، با نظریه های دقیق روان شناختی در مورد غم و ماتم و داغ دیدگی نیز کاملاً مطابقت دارد و موجب از بین رفتن تمام پیامدهای منفی غم و اندوه می شود.
پاسخ ارائه شده خلاصه ای از صص285 الی 295 و صص 169 و 170 کتاب «پرسش ها و پاسخ های دانشجویی/ دفتر 13/ ویژه محرم/ می باشد.
دیده شده درhttp://soogvare.kowsarblog.ir/?p=278432&more=1&c=1&tb=1&pb=1
اولین زنده کننده خون شهدای کربلا
امام حسین علیه السلام به اتفاق اعضای خانواده و دیگر همراهان از مدینه تا کربلا می آید ، اما در بین راه هیچ گزارشی از امام زین العابدین علیه السلام نیامده است و مشخص نیست در کدام منزل یا چه زمانی گرفتار بیماری شده است . فقط از شب دهم ، خبری مبنی بر بیماری ایشان در دست است . خود امام می فرماید : « شبی که پدرم کشته شد من بیمار بودم و عمه ام زینب از من پرستاری میکرد .»
گزارش مورخان در خصوص چگونگی نجات یافتن علی بن حسین علیه السلام متفاوت و گاه متناقض است ؛ برخی آن حضرت را در هنگام رخداد عاشورا کودک ۱ ، گروهی بیمار ۲ ، و بعضی هر دو عامل را در نجات ایشان دخیل دانسته اند . نکته ای که در گزارش ها وجود دارد این که تعدادی از منابع ، از آن حضرت با عنوان « علی اصغر » یاد کرده و بعضی نیز آورده اند که در مجلس ابن زیاد ، در بلوغ او شک شده است .
این پراکندگی و تشت عبارات ، برخی از محققان معاصر را بر این عقیده واداشته که امام سجاد علیه السلام در کربلا کودک بوده است . محقق گرانقدر سید جعفر شهیدی بر خلاف شهرت به طور تلویحی ادعا می کند که سال ولادت آن جناب ، سال ۴۸ یا ۴۹ ، هجری بوده و او در کربلا دوازده یا سیزده سال داشته است . ایشان می گوید :« درست است که علی بن الحسین علیه السلام روز عاشورا و شاید تا چند روز پس از آن بیمار و رنجور بوده است ، اما بیماری و مرض جوانی بیست و اند ساله را چنان از پا در نمی آورد که با کودکی نابالغ مشتبه گردد .
بنابراین ، مورخین به اشتباه ، سال ولادت علی اکبر را که در کربلا شهید شد برای امام سجاد علیه السلام در نظر گرفته اند . دیگر این که طبق اسناد ، امام حسین علیه السلام ، سالهای ۳۷ تا ۴۰ هجری را به همراه پدر گرامی اش در خانه کوفه بوده است پس نمی توان. فرزند او در مدینه تولد یافته باشد .
اگر چه در این نظریه در نقد گزارش ها به نکته های دقیقی توجه کرده اما چند شمال بر آن وارد است که ما در اینجا برای کوتاهی سخن به یکی از مهمترین موارد آن اشاره می کنیم :
_ شاید مهمترین دلیل بر رد ادعای کودکی امام زین العابدین علیه السلام ، وجود امام باقر علیه السلام باشد که بنا به شهادت منابع آن حضرت در کربلا حدود چهار سال داشته است . و چگونه ممکن است فردی نابالغ فرزندی چهار ساله داشته باشد .
بنابراین امام سجاد علیه السلام در سال ۶۱ هجری نه تنها کودک نبوده ، بلکه جوانی متاهل بوده است .۳
و به گفته برخی منابع دیگر امام علیه السلام بیست و سه ساله بود که امام حسین علیه السلام به شهادت رسید و امام را از کربلا به سوی کوفه در حالی که بر استری بدون زین سوار بود بردند و آن حضرت از این سفر آسیب بسیار دید . که با ورود کاروان به کوفه و با دیدن سرها بر نیزه و اسارت آل الله ، به ناگاه زنان اهل کوفه شروع به گریه و زاری کردند در حالی که گریبان چاک می دادند ، امام سجاد علیه السلام فرمود : « … ان هولا یبکون علینا ، فمن قتلنا غیر هم : این گروه بر ما می گریند ، پس چه کسی غیر اینها ما را کشته است .»۴
۱_ دیده شده در کتاب نگاهی به جریان عاشورا ، به نقل از کتاب زندگانی علی بن الحسین علیه السلام ، سید جعفر شهیدی ص ۳۷ و کتاب حیا الحیوان ، کمال الدین دمیری ، ج ۱ ، ص ۲۴۷.
۲_ دیده شده در نگاهی جریان عاشورا ، به نقل ازبلاذری ، انساب الاشراف ، ج ۳ ، ص ۴۱۱ .
۳_ دیده شده در نگاهی به جریان عاشورا ، زیر نظر سید علی واسعی ، موسسه بوستان کتاب ، ص ۱۹۵.
۴_ دیده شده در کتاب یاران شیدای حسین بن علی علیه السلام ، مرتضی آقا تهرانی ، ص ۳۴۵، به نقل از اللهوف ، ص۶۳.
جلسه درس اخلاق آیت الله جوادی آملی ، ۱۵/ ۷/ ۹۵
«أَعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَنَا (و اُجُورَكُم )بِمُصَابِنَا بِالْحُسَيْنِ (عَلَيْهِ السَّلَامْ)وَ جَعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثَأْرِهِ (عَلَيْهِ الصَّلَاةُ وَ عَلَيْهِ السَّلَامْ)».
شعار رسمي مُحرم، همين جملههايي است كه شنيديم؛ اين شعار گذشته از اينکه ما را به يک عبادت دعوت میکند، ما را به يک جهاد توانفرسا هم هدايت میکند. اين جمله لطيف که ذکر شد دو بخش دارد، بخش اوّل اين است كه ما مصيبت زدهايم و سوگوار, اجر ما از جانب ذات اقدس الهي باشد و خداي سبحان به همه عزاداران اجر سوگواري را مرحمت كند! ميگوييم: «أَعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَنَا (و اُجُورَكُمْ) بِمُصَابِنَا بِالْحُسَيْنِ (عَلَيْهِ السَّلَامْ)»، نه تنها اجر بدهد، بلکه اجر مهم و عظيم عطا كند.
بخش دوم اين است كه «وَ جَعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثَأْرِهِ (عَلَيْهِ الصَّلَاةُ وَ عَلَيْهِ السَّلَامْ)»؛ يعني آن توفيق را خدا به ما مرحمت كند كه ما خونبهاي «حُسَيْن بْنِ عَلِي» را از ظالمان بگيريم، اين دعا و شعار رسمي ما شيعههاست. اين بخش دوم براي هميشه يك پيام زندهاي دارد و عاشورا را براي هميشه زنده نگه ميدارد. ما در اين دعا از ذات اقدس الهي مسئلت ميكنيم، آن توفيق را به ما بدهد كه ما خونبهاي «حُسَيْن بْنِ عَلِي» را بگيريم. «ثار» يعني خونها, خونبهاي «حُسَيْن بْنِ عَلِي» را از چه كسي بگيريم؟ آن امويها و مروانيها كه همه آنها از بين رفتند، اين دعا يعني چه؟ اين شعار رسمي يعني چه؟ خدايا آن توفيق را به ما بده كه ما خونبهاي «حُسَيْن بْنِ عَلِي» را بگيريم! اوّلاً از ما سؤال كنند كه به شما چه ربطی دارد؟
در قرآن فرمود: ﴿مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً » ( سوره اسرا ، آیه ۳۳) هر كس مظلومانه كشته شد، ما براي اولياي او حقّ قصاص قائل هستيم.» باز به ما چه ربطي دارد؟ جوابش اين است كه ما فرزندان «حُسَيْن بْنِ عَلِي» هستيم، پدر ما را شهيد كردند! پس ما حق داريم که خونبها بگيريم. چطور ما فرزندان «حُسَيْن بْنِ عَلِي» هستيم؟ براي اينكه وجود مبارك پيغمبر(عليه و علي آله آلاف التحيّة و الثناء) يك اعلام رسمي كرد، فرمود هر كس به دنيا آمده يك شناسنامه طبيعي دارد كه پدر و مادر براي او شناسنامه ميگيرند، اين فرزند پدر و مادر خودش است؛ ولي وقتي بالغ شد، بايد براي خودش يك كُد ملّي و شناسنامه بگيرد. ما حاضريم شما را به عنوان فرزندي قبول كنيم، بياييد بچههاي ما بشويد «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ». يك اعلام رسمي كرد، فرمود وقتي بالغ شديد شناسنامه خودت را خودت بايد بگيري كه فرزند چه كسي هستي، ما حاضريم شما را به عنوان فرزندي قبول كنيم «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ».
نقش عاشورا در بقای اسلام
از کجا بدانیم که داستان کربلا نقش تعیین کننده ای در پیشرفت اسلام و در بقای اسلام و نهایتا در سعادت انسان ها داشته است ؟
آن چه دوست و دشمن بر آن اتفاق دارند این است که داستان کربلا ، اگر در عالم انسانیت ، داستان منحصر به فردی نباشد ، از وقایع کم نظیر است . البته ما بر اساس آن چه از ائمه اطهار دریافت داشته ایم ، این داستان را منحصر به فرد می دانیم و معتقدیم که نظیر این داستان در گذشته نبوده و در آینده هم نخواهد بود .
ولی از جهت احتیاط در سخن و برای این که با کسانی مواجه هستیم که طبعا از ما دلیل و سند می خواهند و برای این که وارد آن بحث ها نشویم ، می گوییم : اتفاق نظر همه مورخین و همه آشنایان به تاریخ بشر این است که اگر داستان عاشورا منحصر به فرد نباشد ، از کم نظیر ترین داستان های عالم است ؛ داستانی که هم از نظر کیفیت وقوع ، هم از نظر عظمت مصیبت ، و هم از نظر بقای خاطرهٔ آن میان مردم و آثار اجتماعی که بر آن مترتب می شود ، با هیچ ماجرای دیگری قابل مقایسه نیست .
خود همین تکرار عزاداری هایی که در کشور خودمان می بینیم ، می تواند برای ما عامل هشدار دهنده و بیدار کننده ای باشد که هیچ حادثه دیگری با این حادثه قابل مقایسه نیست .
حادثه ای که برای آن این همه وقت صرف می شود ، این همه هزینه می شود و این همه اشک ها ریخته می شود ، با چه حادثه و پیشامدی قابل تشبیه است ؟
دیده شده در کتاب مشکات آذرخشی دیگر در آسمان کربلا ، آیت الله محمد تق مصباح یزدی ، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ( ره) ص ۴۳.
شبهه
در وایبر و فضای مجازی شایع شده که آیا بهتر نبود به جای هزینه برای عزاداری و گریاندن، دل یتیمی را شاد مینمودیم ، به جای نذری، مدرسه می ساختیم و … کمک میکردیم؟
همه ساله، به غیر از هجمه مستمر شبهات در اعتقادات و علایق دینی مردم، نزدیک به محرم که میشود، همجمهی مضاعفی علیه مراسم عزاداری، مداحیها و مداحها و …، به راه میافتد؛ و البته تردیدی نیست که دل آنها نه برای یتیم سوخته و نه برای گرسنگان و …، بلکه فقط از بُغض امام حسین علیه السلام و نگرانی از حیات، استمرار و پویایی این خط در فکر و قلب مردمان است.
- از آنها بپرسید: حال شما که اصلاً با خود امام حسین علیهالسلام نیز کاری ندارید، چه رسد به عزاداری و هیئت، تا کنون دل چند یتیم شاد کردهاید، به ساخت و ساز چند مدرسه یا بازسازی خانههای ویران کمک کردهاید؟
- بپرسید: آیا تا به حال شده که به خود بگویید: هزینهی جشن تولدها، عقد و عروسیها، میهمانیها، لوازم آرایش و لباسهای آن چنانی، خودروی لوکس و سفرهای داخلی و خارجی، کافیشاپها، والنتاینها و خوشگذرانیهای حلال و حرام من و …، وقف بچه یتیمها و گرفتاران، حتی ابتدا در میان خویشاوندان و همسایگان؟
- بفرمایید: آنهایی که هزینهی برای ساخت و بازسازی حرمها – برگزاری هر چه باشکوهتر مجالس عزاداری در مساجد و هیئتها و … را پرداخت میکنند، اغلب نه تنها سرمایهدار نیستند، بلکه اتفاقاً از اقشار متوسط به پایین میباشند و جالب آن که کمک به یتیمان و بیبضاعتها نیز بیشتر از طریق همین قشر صورت میپذیرد. و البته ثروتمندان و متمولین انسان، مسلمان و شیعه نیز کم نیستند و به وظایف خود عمل کنند. الحمدلله.
مهم:
اسلامی که مسلمانان و به ویژه اهل ولایت معتقد و عامل به آن هستند، در مباحث اقتصادی نیز نظامی کامل و فرامینی جامع دارد. خمس انواع زکات، چون زکات فطره، زکات مال و حتی زکات علم – صدقه و انفاق دارد. حق یتیم ، حق فقیر، حق پژوهشگر و جویای علم، حق همسایه ، حق مستضعف، حتی حق در راه مانده “وابن السبیل” و …، در آن لحاظ شده است و مردم مسلمان نیز به حد توان و بضاعت خود به این فرامین عمل میکنند. پس لزومی ندارد که “به جای” این کار حسنه، آن کار حسنه گذاشته شود و یکی حذف شود. این یک حقهای است تا هیچ کدام انجام نگیرد.
رابطه بین عدالت اجتماعی و غدیر
بین عدالت اجتماعی و غدیر چه رابطه ای وجود دارد ؟
در نامه ای که ابا عبدالله الحسین علیه السلام به مردم کوفه نوشت فقط این مطلب را نوشت : ای مردم ! امام کسی است که محور برایش اساسی است و هدف دارد : سوگند به جان خود ! امام نیست اگر کسی که به کتاب خدا حکم کند ، عدالت را به پا دارد ، دیندار به دین حق باشد و جان خود را فقط وقف یاد خدا و ذات او کند ، والسلام »
برای امام در جامعه ، چهار چیز مهم است :
۱_ قرآن .
۲_ عدالت : که اگر پیام غدیر تحقق پیدا کرده بود عدالت تحقق پیدا می کرد و ظلم ریشه کن می شد ، و امامان معصوم ما در زندان های خلفای اموی و عباسی نبودند ، و حاکمان ظالم بر مسند پادشاهی نمی نشستند تا بر مردم ظلم کنند ، و اگر امام بر حق بر جامعه حکومت می کرد ، عدالت در حد اعلی رعایت می شد .
۳_ دین مداری و راهنمایی به سوی حق .
۴_ یاد خدا .
دیده شده در کتاب شب های غدیر ، سخنرانی جمعی از خطبا ، موسی میراث نبوی .ص ۱۲۰ .
فتوای جدید رهبر انقلاب درباره نماز دانشجویان مسافر
آیا فتوای مقام معظم رهبری در مورد محل اقامت دانشجویان و شکسته بودن نماز آنها با قصد کمتر از ده روز عوض شده است؟
اجمالا بله. چون نظر حضرت آقا در سابق این بود کسی که صرفا برای تحصیل مسافرت زیاد دارد و کثیرالسفر است که بین سفرها معمولا ده روز فاصله نمیشود مثل دانشجویانی که اول هفته میروند محل تحصیل آخر هفته برمیگردند یا دو روز در هفته میروند شهر دیگری که فاصله حداقل ۲۲.۵ کیلومتر دارد، یا دانشگاهشان بیرون شهر است سی کیلومتری چهل کیلومتری بیرون شهر است ، میفرمایند باید نماز را شکسته بخوانند مگر اینکه تحصیل شغلشان محسوب شود.مثل کسی که مامور به تحصیل است یا تعهد خدمت دارد.
اما اخیرا فرمودند که احتیاط کنند؛ یعنی چنین افرادی که برای تحصیل، مسافرت زیاد میروند و کثیرالسفر هستند، نمازهای چهار رکعتی را هم تمام بخوانند، هم شکسته و در این مسئله میتوانند به فتوای مجتهد اعلم دیگری رجوع کنند. (که اگر آن مجتهد اعلم میفرماید کامل است، کامل بخواند و اگر میفرماید شکسته است شکسته بخواند.)
️