« چگونگی پیدایش قیام پانزده خرداد | وجوب حضور در صحنه انتخابات » |
«خرداد» همیشه بار غم بر دوش ما نهاده است.
چه آن«15 خرداد» خونین، با شهادتها و جوی خون و بوی باروت.
و چه این« 14 خرداد»غمبار، با رحلت امام و رنگ غم و غربت ماتم.
امام، برای ما یک «راه»و «صراط» بود، «میزان» و «ملاک» بود، «اسوه» و «الگو» بود.
از این رو با رفتن او، راهش باقی ماند.
گرچه امام، روی در نقاب خاک کشیده است،ولی فرزندان داغدارش، از راه امام و کلام امام، مشعلی افروخته و برافراشته اند، تا ره بشریت امروز، تیره نماند.
سالگرد ارتحال امام،سالگرد بیعت و میثاق است ، با آنچه امام، بر سر آن جان باخت و شهدا در راه آن خون دادند و جانبازان، سلامتی خود را برای سلامت ماندن آن ایثار کردند، یعنی پیمان با خدا و رسول و اسلام و انقلاب.
سالگرد عروج ملکوتیت، باز هم غم، چنگ بر دلهایمان زد.
سوگ ارتحال تو،« مدینه ایران» را به م و ماتم نشاند و چشمه های اشک را از دیدگان خونبار امت عاشق، جاری ساخت.
آنچه رفت، پیکر پاک و جسد مطهّرت بود. آنچه ماند، فکر ناب و اندیشه ی روشن و خط ماندگارت بود.
اماما! روح تو به آسمانها پر کشید، اما راه تو،ای روح خدا، در زمین و میان عاشقان تداوم یافت.
خلف صالح تو، «خامنه ای عزیز» با صلابت و درایت و محبوبیّت، محور« وحدت» و مظهر « ولایت» گشت.
پس از تو، پروانگان سوخته دل و شکسته بال، گرد این مشعل هدایت و ارشاد به طواف عشق پرداختند.
پرچمی را که برافراشته بودی، اینک بر دوش علمداری رشید از نسل « حسین فاطمه(س)» است.
ای امام! ای نگین افتاده از انگشتر امت، ای جان رفته از پیکر ایران، ای گوهر در خاک نهفته، ای پدر فرزندان شهدا، ای سالار بسیجیان عاشق! چگونه مرگ تو باور کردنی است، ای حیات بخش اسلام و ایران؟
گرچه حسینیه جماران، از تو خالی است، اما سینه هر یک از ما «حسینیه» ای است، پر از شیون و عزا و لبریز از سوگ غم تو.
اکنون، گرچه صدای تو خاموش است، اما دلهای ما محشری پر غوغا از کلام عطر آگین توست،
و گوش تاریخ از پیام های سنگین تو سرشار است.
امام رفت، و بار غم برای همیشه بر دلمان نهاد. اما .. راهش ادامه یافت.
نه از «اسلام طلبی» امت کاسته شد، و نه از شکوه اسلام. نه از روح معنوی انقلاب کم شد، نه از صلابت ایستادگی در مقابل کفر جهانی و شیطان بزرگ!
فرم در حال بارگذاری ...