« طلاب با فعالیت فرهنگی تبلیغی به مقابله با فرهنگ غرب بپردازند | نصیحت امام صادق علیه السلام به جوان کوفی » |
اشعار امام صادق علیه السلام
سفیان ثوری روزی امام علیه السلام را دید و گفت : پسر رسول خدا از مردم کناره گرفته ای . امام فرمود : سفیان زمانه تباه شده و برادران دگرگون گشته اند . دیدم تنها بودن دل را آرامش بخش است و سپس فرمود :
ذهب الوفأ ُُ ذِهابَ أمسِ الذاهبِِ و الناسُ بینَ مخاتلٍ و مواربٍ ۱
یفشون بینهم الموَدهَ و الصفا. و قلُوبُهُم محشوهٌ بعقاربٍٍ ۲
تعصی الا لاه تُظهره حُبهُ هذا لعَمُرک فی الفعالِ بدیعٌ ۳
لو کان حُبُکَ صادقاً لأطعتهُ. انّ المحبّ لِمن یُحبُ مطیع۴
علمُ المحجهِ واضحٌ لِمریدِهِ. و ارَی القلوبََ عنِ المحجبه یعمی ۵
و لقد عجبتُ لها لکٍ و نجاتهُ موجودهٌ و لقد عجبتُ لمن نجی. ۶
۱_ وفا از میانه رفت ، چنان که روز گذشته رفت و مردم یا فریبکارند یا به یکدیگر زیان رسان.
۲_ آشکارا میان خود از دوستی و یکرنگی دم می زنند ، حالی که دلهاشان پر است از کژدم ها ( ی گزنده )
۳_ خدا را نافرمانی می کنی و دوستی او را می نمایانی ! به جانت سوگند این شگفت کاری است .
۴_ اگر دوستیت راست می بود او را فرمان می بردی ، که دوستدار فرمانبدار کسی است که او را دوست می دارد .
۵_ کسی که خواهان راه راست باشد ، نشانه های آن برایش آشکار است و می بینم دلها در دیدن راه راست نابیناست .
۶_ و در شگفتم از تباه شونده ای که نجات او موجود است و در شگفتم از آنکه نجات یافت .
دیده شده در کتاب زندگانی امام صادق علیه السلام ، سید جعفر شهیدی ، نشر فرهنگ اسلامی ، صص ۱۱۵_ ۱۱۶
فرم در حال بارگذاری ...