دیدار خانوادههای شهدای مرزبانی و مدافع حرم با رهبر انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (یکشنبه) در دیدار جمعی از خانوادههای شهدای مدافع حرم و شهدای مرزبان، با تأکید بر اینکه شهدا حق حیات بر این کشور دارند و همه مردم و مسئولان باید خود را زیر بار منت شهدا و خانواده شهدا بدانند، به سخنان خصمانه و تهدیدآمیز اخیر مقامات آمریکایی اشاره کردند و با گزافه خواندن آن، گفتند: دولتمردان آمریکایی از ابتدای پیروزی انقلاب همواره به دنبال تغییر نظام جمهوری اسلامی بوده اند اما نخواهند توانست به ملت ایران سیلی بزنند بلکه این ملت است که به آنها سیلی خواهد زد.
حضرت آیتالله خامنهای در ابتدای این دیدار، مفهوم «شهادت» را مقولهای عمیق و دارای معانی بلند و یک معامله پرسود با خداوند متعال خواندند و افزودند: شهادت یک «مرگ تاجرانه» است و در این معامله، خداوند جان انسان را که ضایعشدنی و از بینرفتنی است، در مقابل سعادت ابدی خریداری میکند و شهید به مقامی میرسد که قدرت شفاعت پیدا میکند.
ایشان، صبر و استقامت خانواده شهدا در مصیبت از دست دادن نزدیکترین افراد خود را، یک ارزش بسیار والا دانستند و خاطرنشان کردند: عوامل اصلی حفظ انقلاب اسلامی و قدرت آن، مفاهیم و ارزشهای عظیمی همچون «شهادت، جهاد و صبر و استقامت خانواده های شهدا» است و دشمن تلاش دارد تا این ارزشها را از جامعه بگیرد و متأسفانه برخی نیز در این چارچوب قلمفرسایی میکنند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به بقای نظام اسلامی با وجود مواجهه با دشمنی های سخت، گفتند: گزافهگوییهای رئیس جمهور آمریکا موضوع جدیدی نیست زیرا نظام اسلامی از ابتدا با توطئه های گوناگونی مواجه بوده است اما بدخواهان ملت ایران هیچ غلطی نتوانسته اند بکنند.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: آن زمانی که نظام اسلامی یک نهال تازهروییده و نحیف بود، نتوانستند به آن آسیبی برسانند، چه برسد به اکنون که این نظام به یک درخت تناور تبدیل شده است.
ایشان با اشاره به سخنان اخیر مقامات آمریکایی مبنی بر تلاش برای تغییر نظام اسلامی خطاب به آنها گفتند: در طول ۳۸ سال گذشته، چه زمانی بوده که شما نمی خواستید نظام اسلامی را تغییر دهید، اما همواره سرتان به سنگ خورده است و از این پس هم همینگونه خواهد بود.
رهبر انقلاب اسلامی، مقامات جدید کاخ سفید را بیتجربه و تازهکار خواندند و تأکید کردند: این افراد بیتجربه، ملت و مسئولان ایران را نشناخته اند و هنگامی که تو دهنی بخورند، آن زمان متوجه خواهند شد، حساب و کتاب چیست!
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: سردمداران آمریکا، از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در تلاش برای ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی ایران بودند، اما کسانی که چنین حسرتی داشتند، این آرزو را به گور بردند و از این پس نیز همینگونه خواهد بود.
ایشان تأکید کردند: همه اعم از دشمنان، دوستان با اخلاص و دوستانی که برخی مواقع دلشان می لرزد، بدانند جمهوری اسلامی مستحکم و با اقتدار کامل ایستاده و دشمنان نمی توانند به ملت ایران سیلی بزنند بلکه ملت به آنها سیلی خواهد زد.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه ارزش شهدا باید در جامعه معلوم باشد، در تجلیل از نقش شهیدان مدافع حرم گفتند: اگر شهیدان مدافع حرم نبودند، امروز باید با «عناصرِ فتنهگر، خبیث و دشمن اهلبیت(ع)» در شهرهای ایران میجنگیدیم، زیرا آنان قصد داشتند از مرزهای عراق وارد ایران شوند اما جلوی آنها گرفته شد و تار و مار شدند و اکنون نیز در عراق و سوریه بهطور کامل در حال ریشهکن شدن هستند.
حضرت آیتالله خامنهای، امنیتِ کنونی کشور را مرهون مدافعان حرم و مدافعان مرزهای ایران دانستند و افزودند: امنیت مرزها و شهرهای کشور به برکت تلاشهای مرزدارانی است که با همه وجود از ایران دفاع، و همچنین از ورود مواد مخدر جلوگیری میکنند، البته این تلاشها بهخوبی دیده نمیشود و مرزداران و شهدای مرزی، مظلوم هستند.
ایشان، شهیدانِ فعالیتهای امنیتی و اطلاعاتی را از جمله دیگر فداکاران در تأمین امنیت و جلوگیری از اقدامات تروریستی و کشتهشدن مردم بیگناه خواندند و گفتند: خدمت به کشور فقط تأمین آب و نان نیست بلکه بالاتر از آن، تأمین امنیت است و شهیدان و مدافعان حرم و مرزها و شهرهای کشور، با تأمین امنیت، حق حیات بر گردن کشور دارند.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر لزوم قدردانی از شهیدان و خانوادههای آنان، خاطرنشان کردند: همه زیر بار منت شهیدان هستیم و هر کس در جهت فراموش شدن یاد شهیدان یا اهانت و بیاعتنایی به خانوادههای آنان کاری انجام دهد، در واقع به کشور خیانت کرده است.
در پایان این دیدار، نماز مغرب و عشاء به امامت رهبر انقلاب اسلامی اقامه شد و حاضران روزه خود را همراه با ایشان افطار کردند
بزرگترین معصیبت
خداوند فرموده است « هیچ مصیبتی به شما نمی رسد مگر این که خودتان سبب آن شده اید» سوره شوری ، آیه ۳۰ .
در این شب ها باید از گناهانی توبه نمود که ما را با مصیبت ها دست به گریبان نموده است ، تا خداوند نبخشاید رهایی از دردها و مصیبت ها هم امکان نخواهد داشت .
اما آیا تا به حال اندیشیده ایم که بزرگترین مصیبتی که در زندگی گریبانگیر آن هستیم ، کدامین مصیبت است ؟ کدامین درد و بلا است ؟ با فزونی گناهانمان گرفتار آن شده ایم
کمی رزق ؟سختی ها و فشار زندگی ؟ بیماریهای بی درمان و طاقت فرسا ؛ و یا حتی مستجاب نشدن دعاها ؟ کدام از این مصیبت ها بزرگترین گرفتاری است که روز و شب فکرمان را به خود مشغول ساخته است و از امروزتصمیم گرفته ایم تا برای رهایی از آن دست به دعا برداریم ؟ به انگیزه درمان کدام گرفتاری آمده ایم تا از خداوند آمرزش گناهان خود بخواهیم ؟
هر کس متناسب با ظرفیت و میزان سختی که از هر کدام از این دردها به دوش می کشد لب به سخن می گشاید ، اما گویا من یک مصیبت را از یاد برده ام ، آن گونه از آن غافلم که حتی به عنوان کوچکترین و کمترین مصیبت هم آن را به زبان نیاوردم !
هرگز عجیب نیست ! چرا که آن هنگام از مصیبتی به فغان می آیم که به راستی احساس درد کنم . زمانی دردی را مصیبت می خوانم که پشتم از آن سنگین شده و تحملش برایم غیر ممکن باشد ! در غیر این صورت چه دردی و کدام مصیبت ؟
آری مصیبت غیبت امام زمان عجل الله را به فراموشی سپرده ام و آنگونه از آن غافل شده ام که حتی به عنوان آخرین مصیبت هم آن را بیان نکردم ! مصیبتی که تمام دردها از آن ریشه می گیرد !
بزرگتربن مصیبت را از آن رو غیبت امام زمان عجل الله نمی خوانم که اساسا آن را مصیبت نمی دانم .
غیبت اما عصر بزرگترین درد زندگیم نیست اصلا به آن فکر نمی کنم ! بود و نبود امام زمان عجل الله برایم یکسان است که آن را از یاد برده ام .
چرا غیبتش را مصیبت بخوانم در حالی که صبح تا به شام از نبودش رنجی حس نمی کنم …!
اما ولله قسم ! غیبت امام عصر علیه السلام مصیبت است و بزرگترین آنها !
آنقدر غرق دنیا شدم و به فکر خودم هستم که لحظه ای به آن نمی اندیشم .
دیده شده در کتاب الکترونیک شب های بیقرار ،دکتر سید محمد بنی هاشم ، به همت ایمان روشن بین ،۳۲_ ۳۴
بهترین دعاها در شب قدر به روایت رهبر معظم انقلاب
فرمود «لیلةالقدر خیر من الف شهر»؛ شبى که به عنوان لیلةالقدر شناخته شده است و مردد است بین چند شب در ماه رمضان، از هزار ماه برتر و بالاتر است. در ساعتهاى کیمیایى لیلةالقدر، بنده مؤمن باید حداکثر استفاده را بکند. بهترین اعمال در این شب، دعاست. دربارهى دعا هم امروز مطالبى را به شما برادران و خواهران عرض مىکنم. احیاء هم براى دعا و توسل و ذکر است. نماز هم - که در شبهاى قدر یکى از مستحبات است - در واقع مظهر دعا و ذکر است. در روایت وارد شده است که دعا «مخّ العبادة»؛ مغز عبادت، یا به تعبیر رایج ماها، روح عبادت، دعاست. دعا یعنى چه؟ یعنى با خداى متعال سخن گفتن؛ در واقع خدا را نزدیک خود احساس کردن و حرف دل را با او در میان گذاشتن. دعا یا درخواست است، یا تمجید و تحمید است، یا اظهار محبت و ارادت است؛ همه اینها دعاست. دعا یکى از مهمترین کارهاى یک بنده مؤمن و یک انسان طالب صَلاح و نجات و نجاح است. دعا در تطهیر روح چنین نقشى دارد.
دستاوردهاى دعا چیست؟ وقتى ما با خدا سخن مىگوییم، او را نزدیک خود احساس مىکنیم، مخاطب خود مىدانیم و با او حرف مىزنیم، این دستاوردها از جمله فواید و عواید دعاست. زنده نگهداشتن یاد خدا در دل، غفلت را - که مادر همه انحرافها و کجىها و فسادهاى انسان، غفلت از خداست - مىزداید. دعا غفلت را از دل انسان مىزداید؛ انسان را به یاد خدا مىاندازد و یاد خدا را در دل زنده نگه مىدارد. بزرگترین خسارتى که افراد محروم از دعا مبتلاى به آن مىشوند، این است که یاد خدا از دل آنها مىرود. نسیان و غفلت از خداى متعال براى بشر بسیار خسارتبار است. در قرآن چند آیه در این باره ذکر شده و بحث مفصلى دارد.
دستاورد دوم دعا، تقویت و استقرار ایمان در دل است. خصوصیت دعا این است که ایمان را در دل پایدار و مستقر مىکند. ایمانِ قابل زوال در مواجهه با حوادث عالم و سختىها، خوشىها، تنعمها و حالات گوناگون انسان، در خطر از بین رفتن است. مىشناسید کسانى را که ایمان داشتند؛ اما در مواجهه با مال دنیا، با قدرت دنیا، با لذات جسمى و شهوات قلبى، ایمان از دست آنها رفت. این، ایمان متزلزل و غیرمستقر است. خصوصیت دعا این است که ایمان را در دل انسان مستقر و ثابت مىکند و خطر زوال ایمان با دعا و استمرار توجه به خداى متعال از بین مىرود.
دستاورد سوم، دمیدن روح اخلاص در انسان است. با خدا سخن گفتن و خود را نزدیک او دیدن، به انسان روح اخلاص مىدهد. اخلاص یعنى کار را براى خدا انجام دادن. همه کارها را مىشود براى خدا انجام داد. بندگان خوب خدا همه کارهاى معمولىِ روزمرهى زندگى را هم با نیت تقرب به خدا انجام مىدهند و مىتوانند. بعضى هم هستند که حتّى قربىترین و عبادىترین کارها - مثل نماز - را نمىتوانند براى خدا انجام دهند. بىاخلاصى، درد بزرگى براى انسان است. دعا روح اخلاص را در انسان مىدمد.
دستاورد چهارم دعا، خودسازى و رشد فضایل اخلاقى در انسان است. انسان با توجه به خدا و با حرف زدن با خداى متعال، فضایل اخلاقى را در خود تقویت مىکند؛ این خاصیت قهرى و طبیعى انس با پروردگار است؛ بنابراین دعا مىشود پلکان عروج انسان به سمت کمالات. متقابلاً دعا رذایل اخلاقى را از انسان مىزداید؛ حرص و کبر و خودپرستى و دشمنى با بندگان خدا و ضعف نفس و جبن و بىصبرى را از انسان دور مىکند.
دستاورد پنجم دعا، ایجاد محبت به خداى متعال است. دعا عشق به خداى متعال را در دل زنده مىکند. مظهر همه زیبایىها و خوبىها ذات اقدس پروردگار است. دعا و انس و تکلم با خداى متعال، این محبت را در دل به وجود مىآورد.
دستاورد ششم دعا، دمیدن روح امید در انسان است. دعا به انسان قدرت مقاومت در مقابل چالشهاى زندگى را مىدهد. هر کس در دوران زندگى خود با حوادثى مواجه مىشود و چالشهایى پیدا مىکند. دعا به انسان توانایى و قدرت مىدهد و انسان را در مقابل حوادث مستحکم مىکند؛ لذا در روایت از «دعا» تعبیر شده است به سلاح. از نبىّ مکرم نقل شده است که فرمود: «الا ادلّکم على سلاح ینجیکم من اعدائکم»؛ اسلحهاى را به شما معرفى کنم که مایه نجات شماست؛ «تدعون ربّکم باللّیل و النّهار فانّ سلاح المؤمن الدعاء». در مواجهه با حوادث، توجه به خداى متعال، مثل سلاح برّندهاى در دست انسان مؤمن است. لذا در میدان جنگ، پیغمبر مکرم اسلام همه کارهاى لازم را انجام مىداد؛ سپاه را مىآراست، سربازان را به صف مىکرد، امکانات لازم را به آنها مىداد، توصیههاى لازم را به آنها مىکرد، اشراف فرماندهىِ خودش را اعمال مىکرد؛ اما در همان وقت هم وسط میدان زانو مىزد، دست به دعا بلند مىکرد، تضرع مىکرد، با خداى متعال حرف مىزد و از او مىخواست. این ارتباط با خدا، دل انسان را مستحکم مىکند.
دستاورد هفتم دعا. برآمدن حاجات است. یکى از دستاوردهاى دعا این است که حاجاتى که انسان دارد، از خداى متعال مىخواهد و خدا آن حاجات را برآورده مىکند. البته همه خواص دعا این نیست؛ این هم یکى در کنار بقیه دستاوردهاى دعاست. فرمود: «اسألوا اللَّه من فضله»؛ از خداى متعال بخواهید و نیازهاى خودتان را از او بطلبید. در دعاى ابوحمزه ثمالى از قول امام سجاد (علیهالسّلام) اینطور عرض مىشود: «و لیس من صفاتک یا سیّدى أن تأمر بالسّؤال و تمنع العطیّة و انت المنّان بالعطیّات على اهل مملکتک»؛ تو به بندگانِ خودت دستور بدهى که از تو بخواهند، اما بنا داشته باشى که خواسته آنها را عملى نکنى؛ این امکان ندارد. وقتى خداى متعال به من و شما امر مىکند که از او بخواهیم و طلب کنیم، معنایش این است که خداى متعال تصمیم دارد که آنچه را مىخواهیم، به ما بدهد. لذا در روایت است که: «ما کان اللَّه لیفتح لعبد الدّعاء فیغلق عنه باب الاجابة واللَّه اکرم من ذلک»؛ خداى متعال کریمتر از آن است که باب دعا را باز کند، اما باب اجابت را ببندد.اولین شرط دعا؛ درخواست با طراوت و بیآلایش است
چه دعایى باید بکنیم که دنبال آن، اجابت باشد. گاهى انسان چیزى را از خدا مىخواهد و به حسب ظاهر احساس مىکند که این خواسته برآورده نشد. شرط مهم اجابت دعا این است که دعا به معناى حقیقى کلمه و با شرایط خود انجام بگیرد. اولین شرط دعا این است که با دلِ باطراوت و بىآلایش درخواست شود؛ مثل دل جوانها؛ لذا دعاى جوانان اقبال و احتمال اجابت را بیش از همه دارد. گاهى بعضىها به بنده مىگویند براى جوانهاى ما دعا کن. البته ما همیشه براى همه جوانها دعا مىکنیم؛ اما در واقع این جوانها هستند که اگر قدر دل بىآلایش و باطراوت خود را بدانند، دعاى آنها از هر دعایى مىتواند به استجابت نزدیکتر باشد.
چرا دعا مىکنیم، اما اثر اجابت را نمىبینیم؟
یکى دیگر از شرایط دعاى مستجاب این است که انسان دعا را با معرفت انجام دهد؛ یعنى بداند که این دعا و این درخواست از کسى است که قدرت دارد همه آنچه را که انسان مىخواهد، براى او انجام دهد؛ یعنى به اثر دعا باور داشته باشد. به امام صادق (ع) عرض شد که: «ندعوا فلا یستجاب لنا»؛ دعا مىکنیم، اما اثر اجابت را نمىبینیم؛ فرمود: «لأنّکم تدعون من لا تعرفونه»؛ بىمعرفت دعا مىکنید. در روایتى درباره معرفت در دعا نقل شده است که: «یعلمون أنّى اقدر على ان اعطیهم ما یسألونى»؛ به قدرت اجابت پروردگار باور داشته باشند.
در دعا همت بلند داشته باشید؛ درخواستهاى بزرگ بکنید؛ سعادت دنیا و آخرت را بخواهید و نگویید اینها بزرگ است، اینها زیاد است؛ نه، براى خداى متعال اینها چیزى نیست. عمده این است که شما به معناى حقیقى کلمه و با همین شرایط، طلب کنید؛ خداى متعال این طلب را اجابت خواهد کرد. گاهى هم انسان نمىداند کارى که انجام گرفت، اجابت دعاى او بوده؛ خود انسان غافل است.یکى دیگر از شرایط دعا، اجتناب از گناه و توبه است. این شبها هم شبهاى توبه است. همه دچار گناه و تخلف هستیم. تخلفها کوچک و بزرگ دارد. از خداى متعال باید عذرخواهى و استغفار و طلب بخشش و توبه کنیم و به سوى خدا برگردیم. عزم ما باید این باشد که از ما گناه سر نزند. گاهى انسان عزم مىکند و تصمیم مىگیرد که گناه نکند؛ بعد دچار غفلت و اشتباه مىشود و لغزش پیدا مىکند؛ باز همین گناه سراغ انسان مىآید؛ بار دیگر باید توبه و استغفار کند؛ منتها استغفار باید جدى و حقیقى باشد. گناه نکردن باید یک قصد واقعى و جدى باشد. دربارهى دعا و استجابت دعا در روایت دارد که: «و لیخرج من مظالم الناس»؛ انسان باید از مظلمه مردم خارج شود تا دعایش قبول شود. در روایت دیگر دارد که خداى متعال به حضرت موسى خطاب فرمود: «یا موسى ادعنى بالقلب النقى واللسان الصادق». با دل پاک و زبان راستگو با خداى متعال حرف بزنید و دعا کنید؛ دعا قطعاً مستجاب خواهد شد.
یکى دیگر از شرایط استجابت دعا، حضور قلب و خشوع است. همانطور که عرض کردیم، معناى دعا این است که شما با خدا حرف بزنید؛ خدا را در مقابل خود احساس کنید و حاضر و ناظر بدانید. اینکه انسان همینطور طبق عادت چیزى را بر زبان بیاورد و مطالبهاى را ذکر کند - خدایا ما را بیامرز، خدایا پدر و مادر ما را بیامرز - بدون اینکه در دل خود حقیقتاً حالت طلبى را احساس کند، این دعا نیست؛ لقلقه لسان است. «لا یقبل اللَّه عزّوجل دعاء قلب لاه»؛ دل غافل و بىتوجه و سربههوا اگر دعا کند، خداى متعال دعایش را قبول نمىکند. دلهاى آلوده و غرق در تمنیات و شهوات نفسانى - که اصلاً غافلند - چگونه دعا خواهند کرد؟ چه توقعى است که اگر انسان اینطور دعا کرد، مستجاب شود؟
بعضىها دعا و عبادت و توبه را مىگذارند براى دوران پیرى؛ این اشتباه بزرگى است. اگر گفته شود توبه کنید، مىگویند حالا وقت داریم. اولاً معلوم نیست وقت داشته باشیم؛ مرگ انسان را مطلع نمىکند؛ براى همه سنین هم است. اگر فرض کردیم حقیقتاً وقت داریم - یعنى بناست به سنین پیرى برسیم - چنانچه کسى خیال کند که مىشود دوران جوانى را با غفلت و غرق شدن در شهوات گذراند، بعد با خیال راحت و با آسانى به سراغ توبه رفت، اشتباه بزرگى مرتکب شده است. حالت دعا و انابه چیزى نیست که انسان هر وقت اراده کرد، براى او پیش بیاید. گاهى مىخواهیم، نمىشود؛ دنبال حال و توجه هستیم، دست نمىدهد؛ «ذلک بما قدّمت یداک». انسانى که زمینه توجه به خدا و رجوع الىاللَّه را در خودش به وجود نیاورده باشد، اینطور نیست که هر وقت اراده کرد، بتواند درِ خانه خدا برود. شما مىبینید بعضى دلهاى پاک - غالباً جوانها - خیلى راحت مىتوانند ارتباط برقرار کنند؛ اما بعضى هرچه تلاش مىکنند، این ارتباط برقرار نمىشود. کسانىکه فرصتى دارند و مىتوانند دل خودشان را نرم نگه دارند، قدر بدانند و رابطه خود را با خدا حفظ کنند؛ تا هر وقت خواستند درِ خانه خدا بروند، بتوانند.
نکته آخر در باب دعا، دعاهاى مأثور است. دعاهایى که از ائمه رسیده است، بهترین دعاهاست. اولاً خواستههایى در این دعاها گنجانده شده است که به ذهن امثال ماها اصلاً خطور نمىکند و انسان از زبان ائمه (علیهمالسّلام) آنها را از خدا طلب مىکند. در دعاى ابوحمزه و دعاى افتتاح و دعاى عرفه بهترین مطالبات و خواستهها براى انسان مطرح مىشود؛ که اگر انسان اینها را از خدا بخواهد و بگیرد، مىتواند براى او سرمایه باشد. ثانیاً در این دعاها مایههاى خشوع و تضرع وجود دارد. مطلب، با زبان و لحن و بیانى ادا شده است که دل را خاشع و نرم مىکند. با عبارات فصیح و بلیغ، عشق و شیفتگى و شوق در این دعاها موج مىزند. انسان باید این دعاها را قدر بداند و از آنها استفاده کند.البته باید معناى این دعاها را بفهمیم. خوشبختانه الان ترجمههاى خوب وجود دارد و مفاتیحالجنان و دعاهاى گوناگون ترجمه شده است. با توجه به ترجمهها، دقت کنند و بخوانند. البته تا آنجایى که ما دیدهایم، هیچ ترجمهاى نتوانسته زیبایىهاى الفاظ این دعاها را منعکس کند؛ ولى بالاخره مضمون دعا معلوم است. با توجه به این ترجمهها دعاها را بخوانند. کسانىکه مىخوانند و با آنها عدهاى همصدا مىشوند، بعضى از فقرات دعا را لااقل ترجمه کنند. البته مرتبه پایینترش هم این است که اگر انسان معناى دعا را نمىفهمد، همینقدر احساس کند که با یک زبانِ شیفته حاکى از سوز دل دارد با خداى متعال حرف مىزند.
http://old.aviny.com/Bayanat/84/07_29.aspx ، بیانات در خطبههاى نماز جمعهى تهران 84/7/29
واکاوی فرمان «آتش به اختیار»
رهبر انقلاب در دیدار رمضانی با دانشجویان، آنها را به تلاش جدی و همهجانبه برای غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه توصیه نمودند. ایشان در ضمن این بحث فرمودند: «من به همهی آن هستههای فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً میگویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و بهقول میدان جنگ، آتشبهاختیار.»
این فرمان رهبر انقلاب با واکنشهای گسترده و متفاوتی روبرو شده است. از این رو پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در یادداشت زیر به واکاوی این سخن رهبر انقلاب، بر اساس بیانات حضرت امام خمینی (رحمهالله) و دیگر بیانات رهبر انقلاب در این باره پرداخته است.
فکر و عملِ توأمان افسران جنگ نرم
وقتی دربارهی وضعیت «آتش به اختیار» سخن میگوییم، باید بدانیم که این فرمان ناظر به چه کسی صادر شده است؟ مخاطبِ صریحِ این کلام کیست؟
بر اساس اندیشهی حضرت امام خمینی رحمهالله و حضرت آیتالله خامنهای، وقتی از مأموریتهای نظام اسلامی سخنن میگوییم به تعبیر مشترک کلیدی و مهمی میرسیم با عنوان «فتحالفتوح انقلاب اسلامی»: «امام بزرگوار ما در یک حادثهى مهم جنگى در قضیهى یک عملیات که پیروزىاى به دست رزمندگان آمده بود، یک پیامى دادند؛ در آن پیام این نکته وجود داشت که فتحالفتوح انقلاب اسلامى، تربیت این جوانهاست.» ۱۳۹۱/۷/۱۲
امروز این جوانان تربیتشده، این «جوانهای دانشجو و افسران جوان جنگ نرم»، در شرایطی که «جمهوری اسلامی و نظام اسلامی با یک جنگ عظیمی -جنگ نرم- مواجه است» باید به میدان بیایند: «گفتیم افسران جوان جنگ نرم؛ نگفتیم سربازان، چون سرباز فقط منتظر است که به او بگویند پیش، برود جلو؛ عقب بیا، بیاید عقب. یعنی سرباز هیچگونه از خودش تصمیمگیری و اراده ندارد و باید هر چه فرمانده میگوید، عمل کند. نگفتیم هم فرماندهانِ طراح قرارگاهها و یگانهای بزرگ، چون آنها طراحیهای کلان را میکنند. افسر جوان در صحنه است؛ هم به دستور عمل میکند، هم صحنه را درست میبینید؛ با جسم خود و جان خود صحنه را میآزماید. لذا اینها افسران جوانند؛ دانشجو نقشش این است. حقیقتاً افسران جوان، فکر هم دارند، عمل هم دارند، تو صحنه هم حضور دارند، اوضاع را هم میبینند، در چهارچوب هم کار میکنند.» ۱۳۸۸/۶/۸
دشمن به سراغ سنگرهای معنوی میآید
در بحث فرمان «آتش به اختیار به جوانان و افسران جنگ نرم» نکتهی دوم این است که باید توجه کنیم این فرمان در چه فضای کلّی و شرایطی مطرح شده است؟ به تعبیر رهبر انقلاب: «جنگی که وجود دارد، از جنگ نظامی اگر خطرش بیشتر نباشد، کمتر نیست… در جنگ روانی و آنچه که امروز به او جنگ نرم گفته میشود در دنیا، دشمن به سراغ سنگرهای معنوی میآید که آنها را منهدم کند؛ به سراغ ایمانها، معرفتها، عزمها، پایهها و ارکان اساسی یک نظام و یک کشور؛ دشمن به سراغ اینها میآید که اینها را منهدم بکند و نقاط قوّت را در تبلیغات خود به نقاط ضعف تبدیل کند؛ فرصتهای یک نظام را به تهدید تبدیل کند.» ۱۳۸۸/۷/۲
جنگی که ابزارهای خاص خودش را دارد: «جنگ بهوسیلهی ابزارهای فرهنگی، بهوسیلهی نفوذ، بهوسیلهی دروغ، بهوسیلهی شایعهپراکنی؛ با ابزارهای پیشرفتهای که امروز وجود دارد، ابزارهای ارتباطیای که ده سال قبل و پانزده سال قبل و سی سال قبل نبود، امروز گسترش پیدا کرده.» ۱۳۸۸/۹/۴
پس فضای عملیات و عرصهی مورد نظر، عرصهی جنگ نرم و عقیدتی و فکری است.
معنای «آتش به اختیار»
«آتش به اختیار»، اصالتاً تعبیری نظامی است و البته میدانیم که استفاده از تعابیر نظامی در زبان طبیعی، گاه بسیار پرکاربرد است (مثل واژهی راهبرد، جبهه و…). وقتی این تعبیر در فضای فرهنگی و عمومی جامعه طرح میشود، معنایی استعاری مییابد و نشانگرِ وضعیتی است که در نظام هماهنگی و کنشِ فرهنگی جامعه (از لایهی مسئولین تا فعالان فرهنگی در سطح جامعه) اختلال به وجود آمده است. اگر بخواهیم بر اساس همان فضای معنایی مبدأ در این استعاره -که فضایی نظامی است- سخنی دقیقتر بگوییم، در ادبیات نظامی، فرایند تدبیر و هماهنگی و فرماندهی در سه سطح راهبردی (استراتژیک)، عملیاتی و تاکتیکی طرح میشود و اختلال در قرارگاه عملیاتی، زمینهای برای اعلام شرایط آتش به اختیار برای نیروهای تاکتیکی خواهد بود.
نکتهی مهم این است که در این شرایط (یعنی آتش به اختیار)، ارتباط میان سطح راهبردی و تاکتیکی قطع نیست؛ یعنی نیروهای انقلابی و افسران جوان جنگ نرم میدانند که دشمن کیست، مسیر مقابله با آن چگونه است، اصلیترین روشهای دشمنی چیست، مهمترین ابزارها و محملهای دشمن کدامند، برای انسجام درونی چه باید کرد، مهمترین معارف، باورها و توصیهها (منظومهی فکری اسلام ناب محمدیصلیاللهعلیهوآله و مکتب امام خمینی رحمهالله) که نیروها باید میدانستهاند، به آنها گفته شده است و بهطور خلاصه، نیروهای انقلابی در شرایط حرکت در دالان تاریک نیستند و با وجود غبارهای فتنه، میدانند که جهت عَلَمهای مقتدایشان در کدام سمتوسو است.
سخنان تامل برانگیز دکتر روحانی :
امیرالمومنین مبنای ولایت و حکومت را نظر و انتخاب مردم میداند. گفت هرکسی که شما برگزینید من هم اطاعت میکنم!
۲۴ خرداد ۹۶
۱:۳۶
نحوه قصاص از قاتل علی علیه السلام
در بعضی از کتب قدیمه روایت کردند که چون در آن شب که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را دفن کردند و صبح طالع شد ، ام کلثوم سلام الله حضرت امام حسن علیه السلام را سوگند داد که می خواهم کشنده ( قاتل ) پدر مرا یک ساعت زنده نگذاری .
حضرت از خانه بیرون آمد خویشان و اصحاب خود را جمع کرد و با ایشان در کشتن آن ملعون مشورت نمود عبدالله ابن جعفر گفت: می باید دست ها و پاها و زبان او را ببریم و بعد از آن او را به قتل رسانیم .
محمد ابن حنفیه گفت : او را اول تیرباران می باید کردو آخر به آتش می باید سوخت .
دیگری گفت ؛ او را زنده بر دارمی باید کشید تا بر دار بمیرد .
حضرت امام حسن علیه السلام فرمود ؛ « من امتثال امر پدر خود می نماییم در حق او ، یک ضربت شمشیر بر او می زنم تا بمیرد . »
پس حکم فرمود او را دست بسته حاضر کردند وفرمود که :« ای دشمن خدا ! کشتی امیر مومنان و امام مسلمانان را ، و فساد عظیم در دین کردی و به یک ضربت او را به جهنم فرستاد .»
به روایت دیگر : حکم کرد که او را گردن زدند .
دیده شده در کتاب جلالعیون ، محمد باقر مجلسی, نشر آدینه سبز ، فصل پنجم ، ص ۳۷۳.
عهد ابن ملجم ملعون
در قرب الاسناد به سند معتبر از امام محمد باقر علیه السلام روایت کرده است : چون ابن ملجم را به نزد امام حسن علیه السلام آوردند ، آن ملعون گفت : با خدا عهد کرده بودم که پدر تو را بکشم ، وفا به عهد خود کردم .
اگر خواهی مرا بکشی و اگر خواهی می روم پیش معاویه او را به قتل می رسانم و تو را از شر او راحت می دهم و باز به نزد تو می آیم .
حضرت فرمود : تو را زود به جهنم می فرستم ، پس او را پیش طلبید و به دست مبارک خود گردن آن ملعون را زد .
دیده شده در کتاب جلالعیون ، محمد باقر مجلسی, نشر آدینه سبز ، فصل پنجم ، ص ۳۷۳.
ملاک شخصیت در نزد خداوند
یاد خدا یعنی یاد قوت ، یاد خدا یعنی یاد برکت ، یاد خدا یعنی یاد نورانیت ، یاد خدا یعنی یاد عزت ، یاد خدا یعنی یاد نصرت ، یاد خدا یعنی یاد همه خوبیها ، یاد همه داراییها ، یاد همه کمالها …
هر چه من و شما در عالم نیاز داریم منبعش خداست ، هر کس غافل از یاد خدا باشد خودزنی کرده است و به خودش ظلم کرده است .
در آیه ۴۴ سوره یونس آمده « إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئاً وَ لکِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ. ، خدا ذره ای به هیچ کسی ظلم نکرده این انسانها هستند که خودشان به خودشان ظلم می کنند یکی از مصادیق ظلم این است که به یاد خدا باشیم و ما از یاد خدا غافل هستیم .
اگر ما به یاد خدا باشیم هدایت ، نصرت ، رحمت ، برکت و مغفرت و… به ما می دهند ولی اگر از یاد خدا غافل باشیم از همه چیز محرومیم و لذا به خودمان ظلم کرده ایم .
عوارض غفلت از یاد خدا سد عن سبیل الله است ، مانع کار خیر شدن. دوم ؛ انحراف است و سه انحراف وجود دارد ، انحراف فکری ، انحراف تجاری ، انحراف شخصیتی . در انحراف شخصیتی سه تا ملاک شخصیت واقعی ماست یکی فهم ماست . هر چه فهم ما بیشتر باشد شخصیت ما بالاتر است .
خدا علما را تکریم کرده است، خدا در قرآن گفته است در قیامت همه عالمان تکریم می شود آیه ۶۹ سوره نسا در مورد تکریم علما می گوید ، وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحينَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفيقا .. صالحین در آیه معنایش علما هستند .
ولی خدا نگفته پولدارها را تکریم کنید خدا نگفته آنهایی را که شهرت و ریاست دارند را تکریم کنید. تازه برای اینها باید دعا هم کنید چون از این امکاناتی که دارند اگر خوب استفاده کنند خوش به حالشان ،اگر بد استفاده کنند بد به حالشان .
علامت شخصیت در دستگاه خدا و قیامت فهم والا است . مدرک بالا هم نیست ..ملاک شخصیت ، پست و مقام و لباس نیست .ملاک شخصیت فهم و معرفت است ، ۱۷ تا از یاران امام حسین غلام بودند ، غلام یعنی هیچ تحصیلاتی نداشتند ولی فهیم بودند …
سخنان حجت الاسلام ماندگاری ، رمضان ۹۶ .شنیده شده
دیدار مسئولان نظام با رهبر انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر روز (دوشنبه) در دیدار سران قوا، مسئولان و کارگزاران نظام و جمعی از مدیران کشور، اعتماد همه رأی دهندگان به صندوق انتخابات نظام اسلامی را مهمترین واقعیت انتخابات ۲۹ اردیبهشت خواندند و با تأکید بر ضرورت ایجاد فضایی جدید از همکاری و کار و تلاش برای پیشرفت ایران و اعتلای نظام افزودند: برای اداره درست کشور و مدیریت فرصتها و تهدیدها باید ضمن استفاده از تجربیات که مهمترین آنها وحدت ملی و اعتماد نکردن به آمریکاست، به ملاکهای درست تصمیم گیری اتکا کرد که اصلی ترین این ملاکها، «تأمین منافع ملیِ حقیقی» یعنی منافعی است که با هویت ملی و انقلابی ملت در تعارض نباشد.
حضرت آیتالله خامنهای در ابتدای سخنان خود، ماه مبارک رمضان را فرصتی طلایی و مغتنم برای «تضرع به درگاه خداوند متعال»، و «نورانی کردن دلها» خواندند و خاطرنشان کردند: دستیابی به اهداف و خواستههای والا در گرو ارتباط با خداوند و تلاش صادقانه و مؤمنانه است و اگر جامعه اسلامی و انقلابی از ذکر و تضرع به درگاه پروردگار غافل شود، ضربه خواهد خورد.
رهبر انقلاب اسلامی سپس در نگاهی به مسائل روز، درخصوص «انتخابات ۲۹ اردیبهشت» گفتند: انتخابات کار بزرگی بود و قدرت انقلاب و عمق نفوذ نظام اسلامی را در دلهای مردم نشان داد، اگرچه رسانههای جهانی در تبلیغات پر حجم خود هیچ اشارهای به این مسئله مهم نمیکنند.
ایشان، کار با ارزش همه مشارکتکنندگان در انتخابات را «ابراز اعتماد به نظام اسلامی» خواندند و افزودند: کار مشترک مردم فارغ از اینکه به چه کسی رأی دادند، این بود که به صندوق رأیِ جمهوری اسلامی و به حرکت عظیم مقرر شده در قانون اساسی یعنی انتخابات، «اعتماد» کردند.
حضرت آیتالله خامنهای با انتقاد از برخی افراد که با تفسیرهای غلط به دنبال تقسیم کردن مردم هستند، افزودند: نباید با بگومگوها و تقسیم کردن مردم، کار بزرگ ملت در انتخابات را خراب و ضایع کرد.
ایشان با اشاره به اقدامات وقیحانه آمریکاییها بعد از انتخابات ریاست جمهوری ایران در افزایش تحریمها و کوبیدنِ بیش از پیش بر طبل دشمنی، افزودند: در مقابل این دشمنیها، باید فضای جدیدی از همکاری، کار و تلاش برای رسیدن به هدف مشترک یعنی «پیشرفت کشور و اعتلای جمهوری اسلامی» ایجاد کرد و همه در آن فضا، سهیم و شریک شوند.
رهبر انقلاب اسلامی، لازمه تحقق اهداف و به زانو درآوردن دشمن را «تلاش و ایستادگی» خواندند و گفتند: همه باید به مسئولین کشور کمک کنند و مسئولین نیز باید با رعایت حال مردم، در بخشهای مختلف با یکدیگر همکاری کنند.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: مشی همیشگی بنده این بوده و هست که از همه دولتهایی که بر سر کارند، حمایت میکنم و بعد از این نیز همینگونه خواهد بود.
رهبر انقلاب اسلامی سپس با ورود به بحث اصلی خود یعنی چگونگی مدیریت صحیح کشور و تشخیص راه از بیراهه، گفتند: اداره صحیح کشور در وهله اول نیازمند مشخص شدن «ملاکهای تصمیم سازی و تصمیم گیری» و در مرحله بعد، نیازمند «استفاده از تجربه های ۳۸ سال گذشته» است.
حضرت آیتالله خامنهای در تبیین ملاک های تصمیم گیری صحیح، به «منافع ملی» به عنوان ملاک اصلی اشاره کردند و افزودند: البته منافع ملی آن زمانی واقعاً منافع ملی است که با «هویت ملی و انقلابی ملت ایران» در تعارض نباشد.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: منافع ملی باید با هویت ملی تطبیق داده شود نه اینکه هویت ملی تابعی از موضوعاتی تحت عنوان منافع ملی قرار گیرد، زیرا در واقع آن موارد، «منافع تخیلی» است نه منافع ملی.
حضرت آیتالله خامنهای در ادامه به بیان معنای هویت ملی پرداختند و افزودند: هویت ملی ایران براساس سه عنصر «مسلمان بودن، انقلابی بودن و عمق تاریخی»، شکل می گیرد و در تعریف هویت ملی حتماً باید این سه عنصر مد نظر قرار گیرند.
ایشان گفتند: مسئولان کشور اعم از دولت محترم، قوه قضاییه، قوه مقننه و همه کسانی که تصمیم های کلان می گیرند، باید از هر تصمیمی که شائبه بیگانه بودن با اسلام، انقلاب و تاریخ ملت ایران و یا ضدیت با آنها را داشته باشد، پرهیز کنند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه تعریف ارائه شده از منافع ملی به معنای نادیده گرفتن پیشرفتهای بشری و محروم کردن خود از این پیشرفتها نیست، افزودند: متأسفانه این روزها تأویل برخی سخنانی که مسئولان بیان می کنند، بصورت وسیع، رایج شده است و نباید تعریف منافع ملی در چارچوب هویت اسلامی، انقلابی و تاریخی، به معنای بسته شدن راه استفاده از پیشرفتهای بشری، تأویل شود.
حضرت آیتالله خامنهای یک نکته مهم را درخصوص منافع ملی متذکر شدند و تأکید کردند: منافع ملی ما نباید تحت تحمیل خارجی قرار گیرد.
ایشان با تأکید بر اینکه قدرتهای استکباری برای تحمیل خواسته های خود شیوه های مختلفی بکار می گیرند، افزودند: یکی از این شیوه ها تأمین منافع مستکبران تحت عنوان «هنجارهای بین المللی» است تا از این راه، کشورهای مستقل و ظلم ستیز را به هنجارشکنی متهم کنند.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: اخیراً آمریکاییها در سخنان خود درباره ایران، تحت عنوان هنجارهای بین المللی موضوع «بیثبات سازی منطقه» را مطرح می کنند که در پاسخ آنها باید گفت اولاً این منطقه چه ارتباطی به شما دارد و ثانیاً عامل بیثباتی منطقه، شما و عمّالتان هستید.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به نقش آمریکاییها در ایجاد گروهک داعش و حمایتهای نظامی و تدارکاتی از این گروهک، خاطرنشان کردند: ادعای تشکیل ائتلاف بر ضد داعش یک دروغ است، البته آمریکاییها با «داعشِ کنترلنشده» مخالفند اما اگر کسی بخواهد واقعاً داعش را نابود کند، با او مقابله می کنند.
خدایا حالم بداست
خدا انسان را برای چه ساخته است ؟ برای هیجان، برای لذت، برای شادی ..
چرا بازار استغفار سرد است ؟
چرا در خانه خدا کمتر استغفار می کنیم ؟
چون آدمها از خودشان انتظار ندارند که برسند به عالیترین شاخص حیات یعنی نشاط و متوجه نیستند که خودشان خراب کرده اند این وضع را که نمی توانند برسند به مهمتر شاخص حیات یعنی نشاط! و بعد نمی دانند که اگر بروند در خانه خدا ؛ خدا این خرابکاری را جبران می کند .
خدایا من کیف نمی کنم از زندگی ، من را ببخش ..
خدایا من سرزنده و سرحال نیستم ، چه مرگم است ، مرا ببخش ..
من خراب کردم ؛ مرا ببخش ، یعنی جبران کن برایم..
می خواهم استغفار کنم
خدایا ظلمت نفسی ،من خراب کردم ، زندگی نکردم ، من شادی نکردم ، من بد رفتار کردم …
یا جابرالعظم الکثیر ؛استخوان می شکند تو جبران میکنی جوش می دهی به هم ، جبران برایم ، یا من یبدل سیئات بالحسات ؛ گناه را تو تبدیل به خوبی می کنی ، خوب کن حال مرا ..
خدایا حالم بد است ، یعنی آدم بدی هستم ، آنقدر مرا ببخش که حالم خوب شود ..اگر دیدی خدا زود جواب نداد ، ادامه بده … نترس و بگو خدایا مرا ببخش….
سخنان استاد پناهیان
۴:۳۶
<< 1 ... 101 102 103 ...104 ...105 106 107 ...108 ...109 110 111 ... 253 >>