رهبرانقلاب: همين اينترنت و كانال‌های اجتماعی و… اين شهيد حججی را هم احاطه كرده بود اما اين اينجوری از آب در آمد

 

 

 

۰۰:۵۷

دانلود کنید 


موضوعات: شهدا, رهبر انقلاب
   دوشنبه 30 مرداد 1396نظر دهید »

جلوه های رفتاری امام جواد علیه السلام 

 

امام جواد علیه السلام

عبادت و بندگی امام جواد علیه السلام 

عبدالله بن زبیر می گوید : در مدینه بودم و امام جواد علیه السلام را می دیدم که هر روز به مسجد النبی می آمد ، در صحن مسجد به نزد قبر پیامبر صلی الله می رفت و بر پیامبر صلی الله سلام میکرد سپس به طرف خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله بازمی گشت و نعلینش را از پایش بیرون می آورد و در آنجا نماز می خواند ، و این کار روش هر روز آن حضرت بود .

 

فرستادن پول به بستگان مستمند 

ابوهاشم جعفری می گوید کهامامجواد علیه السلام سیصد دینار به من داد و به من فرمود : این پول را به یکی از پسر عموهایم « فلانی » بده و آگاه باش که لو به تو خواهر گفت « مرا به پیشه ور راهنمایی کن تا با این پول کالایی از او خریداری کنم » تو او را به پیشه ور راهنمایی کن .

ابوهاشم می گوید : من آن دینار را نزد او بردم به من گفت : « ای ابوهاشم مرا به پیشه وری راهنمایی کن تا با این چول از او کالایی خریداری کنم » و من او را به یک پیشه ور راهنمایی کردم .

 

توجه به نیازمندان 

شتر چران مستضعفی دنبال کار می گشت ولی کاری پیدا نکرد . تنها امیدش این بود که اگر امام جواد علیه السلام از بی کاری او آگاه شود ، او را ناامید نمی کند . در این مورد با ابوهاشم جعفری که از شاگردان برجسته امام جواد علیه السلام بود ، صحبت کرد که اگر به حضور آن حضرت رفت ، به عرض ایشان برساند :« فلان ساربان ، بی کار است و دنبال کار می گردد ، برایش کاری را پیدا کن » 

 

ابوهاشم می گوید : به این قصد به حضور امام جواد علیه السلام رفتم و دیدم با جماعتی مشغول غذا خوردن است ، فرصتی به دست نیامد تا در مورد سفارش ساربان صحبت کنم .

 

امام جواد علیه السلام رو به من کرد و فرمود : « بفرمایید جلو و از این غذا بخورید » و ایشان ظرف غذا را جلوی من گذاشت و فرمود : « بفرمایید بخورید » در همین هنگام بی آن که من در مورد ساربان سخنی بگویم ، یکی از غلامان خود را صدا زد و به او فرمود : « ساربانی هست که با ابوهشم نزد ما می آید ، او را پیش خود نگهدار و برای او کاری معین کن .»1

 

دعا برای برادر مومن 

ابوهاشم می گوید : همراه امام جواد علیه السلام به باقی رفتیم  . عرض کردم : « من اشتیاق زیاد به خوردن گل دارم ، برای من دعا کن تا این عادت زشت را ترک کنم » آن حضرت سکوت کرد بعد از چند روز با من ملاقات نمود و پرسید : « ای ابوهاشم ! آیا خداوند آن عادت تو رلا تغییر داد ؟ 

عرض کردم : « آری ! اکنون به قدری از گِل نفرت دارم که آن را از همه چیز بدتر می دانم .

 

کمک به مال باختگان 

سهل بن زیاد می گوید : با گروهی برای انجام مراسم حج رهسپار مکه شدیم . در راه دزدها جلوی ما را گرفتند و هر چه داشتیم غارت نمودند . وقتی به مدینه رفتیم . در یکی از کوچه ها امام جواد علیه السلام را دیدم به خانه ایشان رفتم و ماجرای غارت را برای ایشان تعریف کردم . آن بزرگوار دستور داد برای من لباس آوردند و مقداری پول به من داد و فرمود : « این دینارها را بین همسفران خود به اندازه ای که از آنها غارت شده تقسیم کن » . 

من آن دینارها را بین همسفرانم تقسیم کردم . به گونه ای که به همه آنها به اندازه آن چه از آنها غارت شده بود _ نه کم و نه زیاد _ رسید .2

 

لزوم شکر الهی 

دعبل خزاعی « شاعر و مداح محبوب اهل بیت علیهم السلام » یک روز به محضر امام رضا علیه السلام آمد و امام علیه السلام دستور داد به او هدیه ای دادند . او هدیه را گرفت ولی به عنوان شکر خدا نگفت « الحمدالله » .

امام رضا علیه السلام با لحن سرزنش آمیز به او فرمود : « چرا حمد و سپاس نگفتی ؟ » 

دعبل می گوید : پس از مدتی به محضر امام جواد علیه السلام رسیدم . دستور داد به من هدیه ای دادند . گفتم : الحمدالله .

امام جواد علیه السلام فرمود: « اکنون به خاطر تذکر پدرم ادب شدی .»3

 

 

1- ر.ک ، اصول کافی ، ج 1 ، ص 495

2- بحارالانوار ، ج 50 ، ص 44 .

3- دیده شده در کتاب گوهر جود ، نکاتی پیرامون مقام و منزلت امام جواد علیه السلام ، سید محمد رضا طباطبایی نسب ، موسسه تحقیقاتی نورالائمه . ص 124 تا 129 .

 

 

   دوشنبه 30 مرداد 1396نظر دهید »

بدون محاکمه 

 

کسانی که با دشمن همراهی می کنند یا دل به دشمن می دهند باید بدون اغماض با آنها برخورد کرد.

چگونگی حصر در زمان امیرالمومنین علیه السلام  .

 

 

 

 

دکتر محمد حسین رجبی دوانی 

۸:۴۶

 

دانلود کنید 

   یکشنبه 29 مرداد 1396نظر دهید »

تفدیم به روح بلند شهید حججی ها

 

شهدا شرمنده ایم

 

یک عمر گفتند و گفتیم : خدایا ما را مدیون خون شهدا مکن….


حال اما امروز، با دیدن صحنه ی حلقوم بریده ات با دیدن آرامش لحظه ی جان دادنت ، با دیدن خون به ناحق ریخته ات ، شک دارم. شک دارم مدیون خونت نباشیم. شک دارم فردای قیامت مادرت دامانمان را نگیرد و بابت خون پسرش سوال پیچمان نکند.


خون تو بر ذمه ی ماست و جوانیت هم.


بگذر از ما…مایی که امروز جو زده و شور گرفته از تو دم می زنیم و فردا راهی غیر راهت را ادمه می دهیم.

بگذر از ما و دین داری امان.تو برای ماندن نام اسلامی که ما از آن دم میزنیم از خونت گذشتی و ما در عمل به دستوراتش وامانده ایم.


بگذار آن حرامیان هم، این دو روز را خوش باشند. بگذار تا عمر دارند بنشینند و از فتح الفتوح سرت رجزها بخوانند ،بگذار قصه ی رگ های بریده ات را چند صباحی با آب و تاب برای یکدیگر روایت کنند.


اینان حواسشان نیست؛ یادشان رفته روزی پدرانشان هم برای برد دو روزه ی دنیا و رسیدن به مقام بریدن راس ارباب کائنات چه جور دست و پا زده اند.یادشان رفته پدران حرامی تر از خودشان هم روزی برای آنکه نامی از حسین بن علی (علیه السلام) برده نشود به بریدن سر اکتفا نکرده،اسب های تازه نفس آوردند و نعل های نو.


حال اما چه شد؟نام ننگین آنها ورد زبان هاست یا اعجاب اربعین حسین(علیه السلام) ما.


بلند آوازه باد نامت.. پاسدار نامدار وطن!


بلند آوازه باد نامت.. که نه تنها نام خود که نام تمامی شهدای مظلوم مدافع حرم را بر زبان ها نشاندی.


بگذار بگویند: طبع خاک سرد است اما گرمی خونت مزاج خاک را تغییر خواهد داد، تو فراموش نخواهی شد همان طور که اربابت فراموش نشد.جاری خون تو و باران چشمهای ما طوفانی به پا خواهد کرد، دیدنی!!


طوفانی که با خود زخم زبان های مرفهین وطنی و جاهلان خودی که هیچ، تمام زخمه های تکفیری و سلفی و صهیونیستی را با خود خواهد شست.


دور نیست آن روز و این را تو بهتر می دانی.تو که بر بلندای جهان جای گرفته ای و به این همه حقارت دنیای ما می خندی.


بلند نامدار ایران! از بالاترین نقطه عرش دعایمان کن که محتاج دعای به یقین مستجاب توئیم.

 

 

نوشته شده به قلم م.رمضانی (طلبه)

   شنبه 28 مرداد 1396نظر دهید »

تفسیر آیه ۶ سوره لقمان

 

 وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّخِذَهَا هُزُواً أُوْلَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ ترجمه و برخی از مردم، خریدار سخنان بیهوده و سرگرم کننده اند، تا بی هیچ علمی، (دیگران را) از راه خدا گمراه کنند و آن را به مسخره گیرند؛ آنان برایشان عذابی خوار کننده است.

 

سوره لقمان

نکته ها ؛

کلمه ی «لَهْو»، به معنای چیزی است که انسان را از هدف مهم بازدارد. «لهو الحدیث»، به سخن بیهوده ای گویند که انسان را از حقّ باز دارد، نظیر حکایات خرافی و داستان هایی که انسان را به فساد و گناه می کشاند. این انحراف گاهی به خاطر محتوای سخن است و گاهی به خاطر اسباب و ملازمات آن از قبیل آهنگ و امور همراه آن. «تفسیر المیزان.»

 

شخصی به نام نضربن حارث که از حجاز به ایران سفر می کرد، افسانه های ایرانی - مانند افسانه ی رستم و اسفندیار و سرگذشت پادشاهان - را آموخته و برای مردم عرب بازگو می کرد و می گفت: اگر محمّد برای شما داستان عاد و ثمود می گوید، من نیز قصّه ها و اخبار عجم را بازگو می کنم. این آیه نازل شد و کار او را شیوه ای انحرافی دانست. برخی مفسّران در شأن نزول این آیه گفته اند: افرادی کنیزهای خواننده را می خریدند تا برایشان بخوانند و از این طریق مردم را از شنیدن قرآن توسط پیامبر باز می داشتند، که آیه ی فوق، در مذّمت چنین افرادی نازل شد.« تفسیر نمونه. »

 

این آیه به یکی از مهم ترین عوامل گمراه کننده که سخن باطل است اشاره نموده است. در آیات دیگر قرآن، به برخی دیگر از عوامل گمراهی مردم اشاره شده که عبارتند از:

الف: طاغوت، که گاهی با تحقیر «استخفّ قومه»زخرف، 54. و گاهی با تهدید مردم را منحرف می کند. «لاجعلنّک من المسجونین»شعراء، 29.

 

ب: شیطان، که با وسوسه هایش انسان را گمراه می کند. «یرید الشّیطان ان یضلّهم» نساء، 60.

 

ج: عالم و هنرمند منحرف که با استفاده از دانش و هنرش دیگران را منحرف می سازد. «و اضلّهم السّامری»طه، 85.

 

د: صاحبان قدرت و ثروت، که با استفاده از قدرت و ثروت، مردم را از حقّ بازمی دارند. «انّا اَطعنا سادتنا و کبراءنا فاضلّونا السبیلا»احزاب، 67.

 

ه: گویندگان و خوانندگانی که مردم را سرگرم کرده و آنان را از حقّ و حقیقت باز می دارند. «یشری لهو الحدیث لیضلّ عن سبیل اللّه»

 

پیام ها:

 

1- سرمایه گذاری برای مبارزه و تهاجم فرهنگی علیه حقّ، سابقه ای طولانی دارد. «و من النّاس من یشتری لهو الحدیث»

2- هر آنچه در مقابل حکمت قرار گیرد، لهو و مانع رسیدن به کمال است. «الکتاب الحکیم - لهو الحدیث» (تعجّب از افرادی است که حکمت رایگان پیامبر معصوم را رها کرده و بدنبال خرید لهو از افراد لاابالی می باشند.)

3- ابزار مخالفان راه خدا، منطق و حکمت نیست، سخنان لهو و بی پایه است. «من یشتری لهوالحدیث لیضلّ عن سبیل اللّه»

4- خرید وسایل لهو و اموری که انسان را از کمال باز می دارد، نشانه ی جهالت و نادانی است. «یشتری لهو الحدیث… بغیر علم»

5 - تناسب کیفر با عمل، نشانه ی عدالت است. آنها که حقّ را با تمسخر اهانت می کنند، عذابشان اهانت آور و ذلّت بار است. «یتّخذها هزواً… لهم عذاب مهین»

 

دوری از سخن و مجلس باطل

 

از دیدگاه اسلام آهنگ هایی که متناسب با مجالس فسق و فجور و گناه باشد و قوای شهوانی را تحریک نماید، حرام است، ولی اگر آهنگی مفاسد فوق را نداشت، مشهور فقها می گویند: شنیدن آن مجاز است. امام باقرعلیه السلام فرمود: غنا، از جمله گناهانی است که خداوند برای آن وعده ی آتش داده است، سپس این آیه را تلاوت فرمود: «و من النّاس من یشتری لهو الحدیث…».کافی، ج 6، ص 431.

بنابراین غنا، از گناهان کبیره است، زیرا گناه کبیره به گناهی گفته می شود که در قرآن به آن وعده ی عذاب داده شده است. در سوره ی حج می خوانیم: «واجتنبوا قول الزّور»حج، 30.از سخن باطل دوری کنید. امام صادق علیه السلام فرمود: «مراد از «قول زور» آوازه خوانی و غناست».زور» به معنای باطل، دروغ و انحراف از حقّ است و غنا، یکی از مصادیق باطل است.

 

از امام صادق و امام رضاعلیهم السلام نیز نقل شده که یکی از مصادیق «لهو الحدیث» در سوره ی لقمان، غنا می باشد. در روایات می خوانیم:«این روایات در ابواب حرمت غنا در مکاسب محرّمه و کتب روایی آمده است.»

 

_غنا، روح نفاق را پرورش می دهد و فقر و بدبختی می آورد.

_زنان آوازه خوان و کسی که به آنها مزد می دهد و کسی که آن پول را مصرف می کند، مورد لعنت قرار گرفته اند، همان گونه که آموزش زنان خواننده حرام است.  خانه ای که در آن غنا باشد، از مرگ و مصیبت دردناک در امان نیست، دعا در آن به اجابت نمی رسد و فرشتگان وارد آن نمی شوند.میزان الحکمه.

 

آثار مخرّب غنا

1. ترویج فساد اخلاق و دور شدن از روح تقوا و روی آوردن به شهوات و گناهان، تا آنجا که یکی از سران بنی امیّه (با آن همه آلودگی) اعتراف می کند: غنا، حیا را کم و شهوت را زیاد می کند، شخصیّت را درهم می شکند و همان کاری را می کند که شراب می کند. برخی انسان ها از راه نوشیدن شراب و یا مصرف مواد مخدر خود را وارد دنیای بی خیالی وبی تفاوتی کنند، برخی هم از طریق شنیدن سخنان باطل و شهوت انگیزِ یک آوازه خوان، غیرت خود را نادیده می گیرند و در دنیای بی تفاوتی به سر می برند.

 

2. غفلت از خدا، غفلت از وظیفه، غفلت از محرومان، غفلت از آینده، غفلت از امکانات و استعدادها، غفلت از دشمنان، غفلت از نفس و شیطان. انسانِ امروز با آن همه پیشرفت در علم و تکنولوژی، در آتشی که از غفلت او سرچشمه می گیرد، می سوزد. آری، غفلت از خدا، انسان را تا مرز حیوانیّت، بلکه پائین تر از آن پیش می برد. «أولئک کالانعام بل هم أضلّ أولئک هم الغافلون»اعراف، 179.

امروزه استعمارگران برای سرگرم کردن و تخدیر نسل جوان، از همه ی امکانات از جمله ترویج آهنگ های مبتذل، از طریق انواع وسائل و امواج، برای اهداف استعماری خود سود می جویند.

 

3. آثار زیانبار آهنگ های تحریک آمیز و مبتذل بر اعصاب، بر کسی پوشیده نیست. در کتاب تأثیر موسیقی بر روان و اعصاب، نکات مهمّی از پایان زندگی و فرجام بدِ نوازندگان آلات موسیقی و گرفتاری آنها به انواع بیماری های روانی و سکته های ناگهانی و بیماری های قلبی و عروقی و تحریکات نامطلوب ذکر شده که برای اهل نظر قابل توجّه و تأمّل است.تفسیر نمونه، ج 17، ص 19 - 27.

 

خواننده ی عزیز!

خداوند، جهان را برای بشر و بشر را برای تکامل و رشد و قرب معنوی آفرید. او جهان آفرینش را مسخّر ما نمود و فرشتگان را به تدبیر امور ما وادار کرد. انبیا و اولیا را برای هدایت ما فرستاد و آنان تا سرحدّ مرگ و شهادت پیش رفتند. فرشتگان را برای آدم به سجده وا داشت، روح الهی را در انسان دمید و بهترین صورت و سیرت را به انسان عطا کرد، قابلیّت رشد تا بی نهایت را در او به ودیعه گذاشت، او را با عقل، فطرت، و انواع استعدادها مجهّز نمود و تنها در آفرینش او، به خود آفرین گفت. «فتبارک اللّه أحسن الخالقین»مؤمنون، 14.

آیا این گل سرسبد هستی، با آن همه امتیازات مادّی و معنوی، باید خود را در اختیار هر کسی قرار دهد؟ امام کاظم علیه السلام فرمود: به هر صدایی گوش فرا دهی، برده ی او هستی.

 

آیا حیف نیست ما برده یک خواننده ی کذائی باشیم؟! آیا شما حاضرید هر صدایی را روی نوار کاست ضبط کنید؟ پس چگونه ما هر صدایی را روی نوار مغزمان ضبط می کنیم؟ عمر، فکر و مغز، امانت هایی است که خداوند به ما داده تا در راهی که خودش مشخّص کرده صرف کنیم و اگر هر یک از این امانت ها را در غیر راه خدا صرف کنیم به آن امانت خیانت کرده ایم و در قیامت باید پاسخگو باشیم. قرآن با صراحت در سوره ی اسراء می فرماید: «انّ السّمع و البصر و الفؤاد کلّ اولئک کان عنه مسئولاً»اسراء، 36.گوش و چشم و دل همگی مورد سؤال قرار می گیرند. آری انسان باید نگهبان چشم و گوش و دل خود باشد و اجازه ندهد هر ندایی وارد آن شود. در حدیث می خوانیم: دل، حَرَم خداست، نگذارید غیر خدا وارد آن شود.بحار، ج 67، ص 25.

 

اسلام، برای برطرف کردن خستگی و ایجاد نشاط، راه های مناسب و سالمی را به ما ارائه کرده است؛ ما را به سیر و سفر، ورزش و شنا، کارهای متنوّع و مفید، دید و بازدید، گفتگوهای علمی و انتقال تجربه، رابطه با فرهیختگان و مهم تر از همه ارتباط با آفریدگار هستی و یاد او که تنها آرام بخش دل هاست، سفارش کرده است. چرا خود را سرگرم لذّت هایی کنیم که پایانش، ذلّت و آتش باشد. حضرت علی علیه السلام می فرماید: «لاخیر فی لذّةٍ من بعدها النّار»دیوان امام علی علیه السلام، ص 204. در لذّت هایی که پایانش دوزخ است خیری نیست. «مَن تَلذّد لمعاصی اللّه اَورثه اللّه ذلّاً»«غررالحکم، 3565.» هر کس با گناه و از طریق آن لذّت جویی کند، خداوند او را خوار و ذلیل می نماید.

 

 

دیده شده در کتاب تفسیر سوره لقمان ، محسن قراعتی ، نشر درسهایی از قرآن ، ص۱۷_۲۳.

   پنجشنبه 26 مرداد 1396نظر دهید »

 نجفِ آباد 

 

شهید حججی 

 

بنام شاه نجف ، گر کنند آبادی
نهند بر لب طفلان رَه ،تبسم و شادی

 

هزار کاظمی و خرازی خندان
کنند شاگردی محسن اش ، به استادی

 

وگر بنا کنند شهر را ، نجف آباد
براه دُخت علی سردهند خیل آبادی

 

بتان یانکی و غرب اش ،هماره در لرزش
ز پتک سرو قدان نجف آباد ی

 

خوشا ،بحال چنین شهر شورآ‌ور
خوشا سری که درخشد زتیغ بیدادی

 

به افتخار شجاعان خویش ، خرسندند
بنام نامی شان ، ثبت گشته ، آزادی

 

برای عشق عزیزان ، حجج مخواهی هان

که سر بپای عشق نهادند به استادی

 

کنون زبت شکنانش ،خبر رسان چو ابراهیم
تبر به بت زدنش ،چه شیرین بوَد به فرهادی

 


ابراهیم ابراهیمی ۹۶/۵/۲۱

   چهارشنبه 25 مرداد 1396نظر دهید »

نشانه های حریت و اسارت انسان 

 

 

ما اگر ببینیم که در کارهایمان به آسانی دست از گناه برداریم و آلوده گناه نیستیم ، آزاد هستیم . اما اگر ببینیم با تلاش و کوشش نجات پیدا کینم معلوم می شود که در بند هستیم .ولی آن بند کامل نیستیم که نتوانیم آزاد باشیم ، این را در خودمان می توانیم احساس کنیم ، اینطور نیست که ما خودمان را نشناسیم که تحت ولایت شیطان هستیم یا تحت ولایت فرشتگان هستیم ، انسان اگر مراقب خود باشد این را به طور کامل می تواند بفهمد .

 

به تعبیر علامه طباطبایی که فرمود سالیان متوالی تحت ولایت شیطان است اما نمی فهمد که تحت ولایت چه کسی است .


انسان به راحتی می تواند بفهمد که تحت ولایت شیطان است یا تحت ولایت فرشتگان این را از خاطراتی به یاد انسان می آید مشخص است ، کارهایی که می خواهیم انجام دهیم اگر به آسانی کار خیر انجام دهیم معلوم می شود آزادیم ، اما اگر با تلاش و کوشش وافر باشد معلوم می شود که گیر کرده ایم ، یکی از پاهایم گیر کرده است و اگر کسی ، بیگانه ای خواست شما را به دام بکشد ؛ « وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ : و اگر وسوسه ای از سوی شیطان تو را تحریک کند [که از این بهترین شیوه دست برداری] به خدا پناه ببر؛ بی تردید او شنوا و داناست».سوره فصلت آیه ۳۶.


سخنان آیت الله جوادی آملی ، شنیده شده .

 

   چهارشنبه 25 مرداد 1396نظر دهید »

حسین علیه السلام مغرور نبود 

 

از همان اول امام حسین علیه السلام  ، آخر کار را می دانست ، نه این که فریب خورده بر اساس بی خبری بود . از اول همه چیز را می دانست


یک نامه ای امام حسین علیه السلام به برادرش محمد حنفیه نوشته است و فرموده هر کس از بنی هاشم به من ملحق شود آخرش شهادت است و هر یک از شما که از همراهی من خودداری کند از فتح ظاهری او خبری نیست .


امام حسین علیه السلام نه تنها می دانست کشته می شود ، نه تنها محل دفنش را می دانست نه تنها شیوه کشتن را هم می دانست و می دانست که او را قطعه قطعه می کنند  ، آن خطبه ای که قبل از حرکت از مکه می فرماید و می گوید آن گرگها به من حمله می کنند و مرا تکه تکه می کنند یعنی  تا آخر کار را می دانست حتی شب عاشورا به اصحاب می گوید که اینها با من کار دارند با شما کاری ندارند …..

 

وقتی عبدالله عمر برای او خیرخواهی می کند به اومی فرماید : « از پستی دنیا همین که  سر یحیی علیه السلام بریدند و بردند و جلوی آن خبیث گذاشتند » یعنی دارد با کنایه می گوید که بدان سر حسین علیه السلام  را هم می برند …


حسین علیه السلام ،مغرور نبود ، فریب خورده بیخبر نبود و کسی را هم فریب نداد

 

 

نفس حق آقا مجتبی تهرانی 

 

   چهارشنبه 25 مرداد 1396نظر دهید »

بهای بهشت 

 

لا اله الا الله

 

حضرت علامه حسن زاده آملی می فرماید : از امام صادق علیه السلام روایت شده است که : گفتن لااله الا الله بهای بهشت است .

 

کتاب ذکرهای شگفت ، سید عباس اسلامی حسینی ،نشر بوستان قرآن ، ص ۳۷

   دوشنبه 23 مرداد 1396نظر دهید »

نسل سفاهت و سبک مغزی

 

اسلام ستیزی

 

تاریخ گذشته و معاصر پر است از نسبت جنون و نادانی به پیشوایان نیک اندیش و پیام آوران الهی که در برابر آداب و سنن خرافی محیطشان به پیکار برخاسته و بر ضد خرافات و اسارت ها قیام کرده اند ، کاری که از نظر توده های گمراه یک نوع انتحار و خودکشی جنون آمیز است . در حالی که بزرگترین افتخار مردان الهی ، همین است که رنگ محیط به خود نمی گیرند و در برابر خرافی ایستادگی می کنند .

 

قوم لجوج و سرکش عاد در برابر دعوت حضرت هود به سوی یکتا پرستی و نفی شرک و بت پرستی ، وی را متهم به جنون کردند ، جنونی که به عقیده آنان بر اثر خشم خدایان حاصل شده بود . قرآن در این باره از قوم عاد نقل می کند که به پیامبرانشان گفتند : « ان نقول الا اعتراک بعض آلهتنا بسؤ : ما فقط درباره تو می گوییم : بعض از خدایا ما به تو زیان رسانده و عقل را ربوده اند»۱

 

قرآن در جای دیگر همین مطلب را با بیان دیگری چنین نقل می کند « قال الملا الذین کفروا من قومه انا لنراک فی سفاهه و انا لنظنک من الکاذبین : اشراف کافر قوم او ( هود) گفتند ما تو را در سفاهت ( نادانی و سبک مغزی ) می بینیم و ما مسلما تو را از دروغگویان می دانیم .۲

 

مشرکان مکه نیز در برابر منطق نیرومند پیامبر صلی الله چاره ای جز توسل به همین حربه زنگ زده نداشتند ، آنان می گفتند : « و یقولون ٔ انا لتارکوا آلهتنا لشاعر مجنون : آیا ما خدایان خود را به خاطر شاعر دیوانه ای رها کنیم ؟ »

 

به راستی کج اندیشان معاصر ما نیز در گام نهادن جای پای اسلام ستیزان هیچ کوتاهی نکردند ، ژست های آنان همان ژست ها و ادبیاتشان همان ادبیات است .


عبدالکریم سروش ، از اشاعه دهندگان تفکر امانیستی در مقابل تفکر دینی و خدامحوری ، می گوید « دین ورزی روحانیون عوامانه ، مصلحت اندیش ، عاطفی ، تقلیدی ، تعبدی ، سنتی و میراثی است ، ملاک حجم عمل است نه اندیشه و تعقل »

 

علی قربانی پور نیز می گوید : حوزویان دچار تحجر فکری و پیرو منطق ارسطویی اند »

 

 

۱_ سوره هود آیه ۵۴.
۲_ سوره اعراف ، آیه ۶۶
۳_ دیده شده در کتاب ، شگردهای دین ستیزی از نگاه قرآن ، مهدی رستم نژاد ، نشر یاقوت ، صص ۲۸_ ۳۰


موضوعات: خواندنی ها, سیاسی
   شنبه 21 مرداد 1396نظر دهید »

1 ... 92 93 94 ...95 ... 97 ...99 ...100 101 102 ... 251

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 4149
  • دیروز: 5586
  • 7 روز قبل: 16509
  • 1 ماه قبل: 52566
  • کل بازدیدها: 896910
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 18
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 19
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 19
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1