«اگربرهنگی ُمد میشد!
راستی،جهان چه زمان براي زن امنیت آورمیشود!
آیا اگر آنان در پوشـش مناسب اجماع نداشته باشند و در روابط خود با مردان تنها به نیازها و تمایالات آزاد بیندیشـند به امنیت اجتماعی دست خواهندیافت؟
زیگموندفروید، روانکاو اتریشـی که به پدر روانکاريغرب شهرت یافت. به کمک انگیزه هاي آلوده ي صاحبان سرمایه و قدرت در اروپا، براي چاره جویی مشکل نا امنی زن غرایز جنسـی را به گونه اي تحلیلکرد که نتیجه ي آن ترویـج فرهنگ برهنگی بود. .»
آنچه مطالعه کردید بخشی از کتاب راز یک فریب است پیشنهاد میکنیم این کتاب را مطالعه فرمائید .
دانلود کتاب راز یک فریب
در آخرالزمان این ذکر را زیاد بگویید
حضرت آیت الله بهجت می فرمود : در آخرالزمان زیاد این ذکر را بگویید :
« یا الله یا رحمانُُ یا رحیم ، یا مقلب القلوب ، ثبت قلبی علی دینک : ای خداوند و ای رحمت گستر و ای مهربان ، ای گرداننده و زیرو رو کننده دل ها ، مرا بر دین خود استوار بدار »
دیده شده در کتاب ذکرها شگفت معصومین ، سید عباس اسلامی حسینی ، نشر بوستان قرآن ، ص ۲۱۹.
حسن ظن و سوء ظن
علامت سوء ظن و حسن ظن این است که که اگر دیدید مشغولیات شما خدایی است یعنی حسن ظن دارید ، یقین دارید . حسن ظن به انسان حال خوبی می دهد که بلند شود نماز بخواند ولی اگر با کراهت نماز بخواند به خدا سوء ظن دارد .
اگر خیر می خواهید برسانید و دیدید سختتان است به خدا سوء ظن دارید .
با خدا یک دل شوید وحسن ظن پیدا کنید .
گاهی یک ظلم به دوستت می کنی و تحقیرش می کنی می شود سوء ظن ،چون تجلی خدا در مومن است ، اگر بخواهی خدا را اکرام کنی باید مومن را اکرم کنی ، اصلا فکر کن سر تا پا نمی ارزد ولی مومن است پس به خاطر مومن بودنش باید او را اکرم کنی .
هر وقت افراد را تحلیل کردی به خودت یک تلنگری بزن ، چون تحلیل شما برای خودت است ، شکمی است ، معصوم سلام الله فرمود : کنه مومن را نمی شود فهمید ، سعی کنید سادگی و زلالی خود را حفظ کنید محبوبیتتان را می بینید . خدا محبت تو را در دل همه می ریزد .
بخشی از سخنان حجت الاسلام الهی ، شنیده شده .
ولایت خدا
حدثنا محمد بن القاسم المعروف بابی الحسن المفسر الجرجانی قال : حدثها یوسف بن محمد بن زیاد ؛ و علی بن محمد بن سیار ، عن ابویهما ، عن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن ابی طالب ، عن آبأه علیهم السلام … قال : قال رسول الله صلی الله لاصحابه ذات یوم ؛ یا عبدالله احبب فی الله و ابغض فی الله ، و وال فی الله و عاد فی الله ، فانه لا تنال و لایه الله الا بذالک ؛ و لا یجد رجل طعم الایمان و ان کثرت صلاته و صیامه حتی سکون ذلک ، و قد صارت مواخاه الناس یومکم هذا اکثرها فی الدنیا ، علیها یتوادّون و علیها یتباغضون ، و ذلک لا یغنی عنهم من الله شیٔا قال له : و کیف لی ان اعلم ان قد و الی و عادی فی الله عزوجل ، و من ولی الله حتی او الیه و من عدو حتی اعادیه ؟
فاشاز رسول الله صلی الله الی علی علیه السلام فقال : اتری هذا ؟ فقال : بلی !
قال : ولی هذا ولی الله ، فواله ، و عدوّ الله فعاده و وال ولیّ هذا و لو انهُ قاتل ابیک و ولدک ، و عاد عدو هذا ولو ان ابوک و ولدک:
امام عسگری علیه السلام از پدران بزرگوارش علیهم السلام چنیندنقل فرمود : روزی پیامبر خدا صلی الله به یکی از اصحابش فرمود : ای بنده خدا ! در راه خدا دوست بدار و برای خدا بیزار باش ، برای خدا دوستی کن و برای خدا دشمنی کن ؛ زیرا ولایت خدا جز از این یه راه بدست نمی آید و هیچ کس هر چقدر نماز و روزه اش زباد باشد طعم ایمان را نمی چشد .مگر این جنین باشد و امروزه بیشتر برادری ها و دوستی های مردم برای دنیا است .به خاطر آن یکدیگر را دوست می دارند و به خاطر آن از یکدیگر بدشان می آید ولی این برایشان سودی نخواهد داشت .
آن صحابی پرسید : چگونه بفهمم که دوستی و دشمنی ام برای خداوند عزوجل بوده است ، و ولی خدا کیست که با او دوستی کنم و دشمن و دشمن خدا کیست که با او دشمنی نمایم ؟
پیامبر خدا صلی الله به حضرت علی علیه السلام اشاره کرد و فرمود : آیا این را می بینی ؟ گفت : بله !
فرمود : هر که او را دوست بدارد ، ولی خداست پس با او دوستی کن و دشمن او دشمن خداست پس با دشمن او دشمن باش و با دوست او نیز دوست باش هر چند قاتل پدر و فرزندت باشد و با دشمن او دشمن باش هر چند پدر و فرزندت باشد .
دیده شده درعیون الاخبار الرضا ، شیخ صدوق ، نشر استوار ، ج ۱ ، باب ۲۸ ، ص ۴۸۹.
عواقب خطرناک افراط در تربیت مذهبی کودکان( انسان یک شخص مرکب است )
اگر تجربه کرده باشید افرادی هستند که فن تربیت را نمی دانند ؛ نمی دانند در تربیت، تمام قوایی که در وجود انسان هست حکمت و مصلحتی دارند. اگر در ما غرایز شهوانی هست، لغو و عبث نیست.
ما باید این غرایز شهوانی را در حد احتیاج طبیعی اشباع کنیم؛ اینها یک حقی دارند، یک حظی دارند ، حظ اینها را باید به اندازه خودشان بدهیم . مثل این است که شما اسبی یا سگی در خانه تان باشد .اگر این اسب را برای سواری یا این سک را برای پاسبانی می خواهید ، این اسب یا سگی احتیاج به خوراک دارد ، خوراک را باید بدهی .حالا آدمهای کج سلیقهای پیدا میشوند که به خودشان یا به بچهشان که تحت کفالت تربیتشان است، فشار میآورند.
بچه احتیاج به بازی دارد احتیاج به بازی در بچه یکی از حکمتهای پروردگار است. یک مقدار انرژی در وجود کودک ذخیره است که او فقط به وسیله بازی میتواند این انرژی را دفع کند. انسان اشخاصی را میبیند که که می گویند میخواهم بچه ام را تربیت کنم . خوب چطور می خواهی تربیت کنی ؟ نمیگذارد بچه پنج شش ساله برود با بچهها بازی کند، هر مجلسی که خودش میرود بچه را هم میبرد برای اینکه تربیت بشود. جلوی خنده او را میگیرد، جلوی خوراک او را میگیرد.
یا یک افرادی پیدا میشوند (ما دیدهایم) که چون خود او مُعَمّم است، یک عبا و عمامه و نعلین تهیه میکند، بچه هشت ساله را عمامه سرش میگذارد، عبا به دوشش میاندازد و همراه خودش این طرف و آن طرف میبرد.
بچه بزرگ میشود در حالی که احتیاجات طبیعی وجودش برآورده نشده است، همواره به او گفتهاند خدا، قیامت، آتش جهنم. تا در سنین بیست و چند سالگی، این قوای ذخیره شده، این شهوتها و تمایلات اشباع نشده یکمرتبه زنجیر را پاره میکند.
این بچهای که شما میدیدید در اثر تلقین پدر در دوازده سالگی نمازش بیست دقیقه طول میکشید، نماز شب میخواند، دعا میخواند، یکمرتبه میبینید در بیست و پنج سالگی یک فاسق و فاجری از آب درمیآید که آن سرش ناپیداست. چرا؟ برای اینکه شما به بهانه مقامات عالیه روح، سایر غرایز او را سرکوب کردهاید.
دیده شده در کتاب آزادی معنوی، استاد مطهری ، انتشارات صدرا ، ص۱۱۵ (با تلخیص)
وظیفه مردم در قبال دین
اسلام قسمت مهم کار را به عهده خود مردم گذاشته است. بيان نوراني اميرالمؤمنين(سلام الله عليه) در آن بخشنامه رسمي که براي اداره مصر به مالک اشتر مرحمت کردند، با «إِنَّ» تعبير فرمودند که «إِنَّ عِمَادَ الدِّين وَ إِنَّمَا [عَمُودُ] عِمَادُ الدِّينِ وَ جِمَاعُ الْمُسْلِمِينَ وَ الْعُدَّةُ لِلْأَعْدَاءِ الْعَامَّةُ مِنَ الْأُمَّة»؛ نظام را مکتب از يک طرف و مردم از طرف ديگر اداره ميکنند.
آن نظامي که بحثهاي ديني و اعتقادي و ارتباط با خدا نداشته باشد زميني است و زمينگير ميشود، اما آن نظامي که به نظام آفرين به جهان آفرين به آسمان و زمين آفرين و به خود انسان آفرين تکيه ميکند اين ميماند؛ لذا نماز به عنوان الگو در اسلام عمود دين تلقي شده است که «الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّينِ»، اما اين دين بايد به دست مردم احيا بشود، اگر مردم خدايي ناکرده اين دين را نشناسند و عمل نکنند دين زنده نخواهد بود؛ لذا خيمه نظام را دو ستون اداره ميکند: يکي نماز که نمونه بحثهاي اعتقادي و ديني است که فرمود: «الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّينِ» و يکي مردم که فرمود: «إِنَّ عِمَادَ الدِّين وَ إِنَّمَا [عَمُودُ] عِمَادُ الدِّينِ وَ جِمَاعُ الْمُسْلِمِينَ وَ الْعُدَّةُ لِلْأَعْدَاءِ الْعَامَّةُ مِنَ الْأُمَّة».
درباره نماز کلمه «إنّ» نيامده که «إنّ عمود الدين الصلاة»؛ ولي درباره امت با «إنّ» تعبير کرد. فرمود: مالک! نگو ما رهبري مثل علي بن ابيطالب داريم، رهبر مردم اگر علي هم باشد مادامي که مردم در صحنه نباشند آن نظام شکست ميخورد، چه اينکه شکست خورده است. رهبر خوب يک طرف قضيه است. اگر کسي به داشتنِ رهبر خوب خدايي ناکرده بخواهد اکتفا بکند، همان قصه صدر اسلام است. فرمود من يک طرف قضيه هستم، قسمت مهم اين ستون را مردم به عهده دارند. با «إنّ» تعبير کرد، يک؛ با «عماد» تعبير کرد که غنيتر و قوي تر از عمود است، دو؛ فرمود: مالک! «إِنَّ عِمَادَ الدِّين» نگفت عماد سياست، نگفت ستون اقتصاد، نگفت ستون امنيت، نگفت ستون سياست، فرمود ستون دين مردماند! فرمود: «إِنَّ عِمَادَ الدِّين وَ إِنَّمَا [عَمُودُ] عِمَادُ الدِّينِ وَ جِمَاعُ الْمُسْلِمِينَ وَ الْعُدَّةُ لِلْأَعْدَاءِ الْعَامَّةُ مِنَ الْأُمَّة». آن کسانی که جنگ ده ساله ـ نه جنگ هشت ساله! دو سال جنگ داخلي داشتيم و هشت سال جنگ خارجي ـ چه ترورهاي هفتاد و دو نفر را يا انفجارهاي رياست جمهوري را يا انفجارهاي دادگاه انقلاب يا انفجار عزيزان سپاه و بسيج در کوي و برزن را تحمل کرد همين مردم بودند.
فرمود: «إِنَّ عِمَادَ الدِّين وَ إِنَّمَا [عَمُودُ] عِمَادُ الدِّينِ وَ جِمَاعُ الْمُسْلِمِينَ وَ الْعُدَّةُ لِلْأَعْدَاءِ الْعَامَّةُ مِنَ الْأُمَّة»، توده مردم اند! لذا مردم وقتي دين را پذيرفتند، آن بخش دوم تأمين شده بود و اين کشور سرپاي خود ايستاد، اميدواريم تا ظهور صاحب اصلي اش هم مردم عزيز و گرامي بيش از گذشته مورد توجه وليّ عصر باشند، همه نيازهاي اين مردم بزرگ و بزرگوار به برکت دعاي حضرت مستجاب بشود، عزّت و شکوه و جلال اين مردم روز افزون بماند و هم از طرفي اين مانده است که «إِنَّ عِمَادَ الدِّين وَ إِنَّمَا [عَمُودُ] عِمَادُ الدِّينِ وَ جِمَاعُ الْمُسْلِمِينَ وَ الْعُدَّةُ لِلْأَعْدَاءِ الْعَامَّةُ مِنَ الْأُمَّة».
پس ما يک عمود مذهبي داريم، يک عمود مردمي. اين مردم براي رضاي خدا آن دين را حفظ ميکنند و مانده است.
جلسه درس اخلاق آیت الا جوادی آملی ،۱۶/۶/۹۶
ترساندن مومن
ترساندن مومن به هر شکل تهدید _ تتمیع یا نگاه کردن به حالت عصبانیت جایز نیست . رسول خدا صلی الله در این باره چنین می فرمایند : « من نظر الی مومن نظر لطیفه بها اخافه الله عزوجل یوم لا ظل الا ظله : هر کس به مومن به گونه ای بنگرد که او را بترساند خداوند عزتمند او را می ترساند ، در روزی که هیچ سایه ای جز سایه او نیست .»
ترساندن مومن از سلطان جور باعث ورود در آتش دوزخ می شود . حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند « من ورع مومنا سلطانٍ لیصیبه منه مکروه فلم یصبه فهو فی النار و من ورع مومنا بسلطان لیصیبه منه مکروه فاصابه فهو مع فرعون و آل فرعون فی النار : هر کسی مومن را از سلطانی بترساند تا آزاری از آن سلطان به او برسد ولی چنین نشود ، در دوزخ است .و هر کس مومن را از سلطانی بترساند تا آزاری از آن سلطان به او برسد و چنین شود او با فرعون و خاندان فرعون در دوزخ است .»
و در روایتی دیگر از امام صادق علیه السلام منقول است « من اعان علی مومن بشطر کلمه لتی الله عزوجل یوم القیامه مکتوب بین عینی ؛ آیسٔ من رحمتی ؛ هر کس به نیم کلمه بر زیان مومنی کار کند در روز قیامت خداوند را در حالی دیدار می کند که میان پیشانی اش نوشته شود : او ناامید از رحمت من .»
دیده شده در کتاب گناهان کبیره زبان ، شهرام تاجانی، نشر شهریار ، ص ۱۸۸.
گوشت و شخص چاق
حدثنا احمدبن زیاد بن جعفر الهمدانی رضی الله قال : حدثنا علی بن ابراهیم بن هاشم ، عن ابیه ، عن علی بن معبد ، عن الحسین بن خالد ، عن علی بن موسی الرضا ، عن ابی موسی بن جعفر بن محمد علیه السلام انه قال : ان الله تبارک و تعالی لیبغض اللحم و اللحِم السمین ، فقال له بعض اصحابه : یا بن رسول الله انا لنحب اللحم و ما تخلوا بیوتنا منه ، کیف ذلک ؟
فقال علیه السلام : لیس حیث تذهب ؛ انما اللحم البیت الذی توکل فیه لحوم الناس بالغیبه ، و اما اللحم السمین فهو المتجبر المختال فی مشتبه :
امام رضا علیه السلام از پدرشان از امام صادق علیه السلام نقل کردند : خداوند تبارک و تعالی از گوشت و شخص چاق بدش می آید .
یکی از اطرافیان حضرت پرسید : ای پسر پیامبر خدا ! ما گوشت دوست داریم و و خانه هایمان از گوشت خالی نیست ، چه طور می شود ؟
حضرت فرمود : این طور نیست که فکر کرده ای ، منظور از گوشت خانه ای است که در آن خانه ، گوشت مردم با غیبت کردن خورده می شود . و منظور از چاق کسی است که سرکش و متکبر بوده و در راه رفتن با غرور حرکت می کند .
دیده شده در عیون الاخبار الرضا ، ابوجعفرمحمدبن علی بن حسین بن بابویه قمی ، شیخ صدوق ، انتشارات استوار ، ج ۱ ، باب ۲۸ ، ص ۵۲۷
دیدار رئیس و اعضای دوره جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام با رهبر انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار رئیس و اعضای دورهی جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجمع را از ابتکارات با ارزش امام بزرگوار خواندند و با اشاره به سه وظیفهی مهم این نهاد یعنی «تشخیص مصلحت»، «مشاورت در تعیین سیاستهای کلی» و «ارائهی راهحل در معضلات کشور» تأکید کردند: مجمع باید صد در صد انقلابی، فکر و عمل کند و انقلابی باقی بماند.
حضرت آیتالله خامنهای با یادآوری مسئولیت بسیار ظریف و خطیر مجمع در «تشخیص و اِعمال مصلحت» افزودند: مجمع در مواقعی که مصلحتی مهم وجود دارد و نظر مجلس شورای اسلامی را بر تشخیص شورای نگهبان ترجیح میدهد، باید توجه کند مصلحتی که تحت عنوان ثانویه است، طبعاً باید بسیار مهم، مسجّل و واضح باشد و با نظر اکثریت قاطع و قابل قبول مجمع، آنهم برای مدتی معین و موقت اعمال شود.
ایشان افزودند: اِعمال مصلحت باید با نگاه بلندمدت و نه روزمره، صورت پذیرد و برای تشخیص آن، بحثهای دقیق، کامل و مستدل با حضور فعال همهی اعضا ازجمله فقهای شورای نگهبان انجام شود.
حضرت آیتالله خامنهای، تحقق دومین وظیفهی مجمع یعنی «مشورت دادن به رهبری در تعیین سیاستهای کلی نظام» را نیازمند بررسیهای دقیق و همهجانبه خواندند و گفتند: سیاستهای کلی، هندسهی نظام را در مسائل مختلف تعیین میکند و بسیار مهم است.
رهبر انقلاب اسلامی، تفکیک سیاستهای کلی در مسائل ماندگار و بلندمدت با موضوعات مقطعی را ضروری خواندند و خاطرنشان کردند: ممکن است برخی از سیاستهای کلی نیازمند بازنگری و بروز شدن باشد و برخی هم کلاً زمانش سپری شده باشد.
ایشان، مجمع را به «اِتقان» و «استحکام» در تدوین سیاستهای کلی همراه با بحثهای عالمانه، مستدل، مجتهدانه و دقیق، توصیه کردند و افزودند: بهگونهای عمل کنید که سیاستهای کلی، «قوی، دقیق و با عبارات گویا و مفید» باشد تا پس از مدتی کوتاه نیازمند اصلاح یا تجدیدنظر نشود.
«صراحت»، «قابل تأویل نبودن» و «پرهیز از ورود به چگونگی اجرا»، از دیگر نکاتی بود که حضرت آیتالله خامنهای در مقولهی سیاستهای کلی نظام، مورد تأکید قرار دادند.
ایشان، تبلور سیاستهای کلی نظام در قوانین، سیاستها و اقدامات دولت و مجلس و سایر قوا و دستگاههای مسئول را بسیار مهم برشمردند و گفتند: سیاستهای کلی، چارچوب همهی اقدامات اجرایی و تقنینی کشور را مشخص میکند و دولت و مجلس و همهی دستگاهها باید کاملاً منطبق با این سیاستها عمل کنند.
حضرت آیتالله خامنهای در پایان سخنانشان خاطرنشان کردند: مجمع تشخیص مصلحت، یادآور امام بزرگوار و فراوردهی انقلاب است، و در فرایند اداره و مدیریت کشور دارای تأثیر بسیار مهمی است؛ بنابراین باید تفکرات امام و انقلاب بر آن کاملاً حاکم باشد، انقلابی فکر و عمل کند و هیچ مصوبه، موضعگیری یا اقدامی متفاوت با مبانی اصلی انقلاب و میراث گرانقدر امام از آن مشاهده نشود.
رهبر انقلاب اسلامی با تمجید از وجوه مختلف شخصیتی آیتالله هاشمی شاهرودی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، از زحمات اعضای فعال مجمع تشکر کردند و حضور اعضای جدید در این نهاد را خونی جدید، نیرویی فزاینده و موجب امیدواری بیشتر خواندند.
ایشان همچنین یاد شخصیتهای برجسته و فقید مجمع در دورهی قبل بهویژه آقای هاشمی رفسنجانی و آقایان واعظ طبسی، عسگراولادی و حبیبی را گرامی داشتند و افزودند: آقای هاشمی رفسنجانی در سالهای متمادی ریاست مجمع، با توانایی و تدبیر و آگاهی به وظایف خود عمل میکرد.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، آیتالله هاشمی شاهرودی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، گفت: مجمع تشخیص مصلحت نظام با هوشمندی و جامعنگری امام راحل شکل گرفت و در دورههای مختلف نقش مهمی در خدمت به نظام و حل مشکلات کشور و تدوین سیاستهای کلان ایفا کرده است.
آیتالله هاشمی شاهرودی، مجع را بازوی رهبری در تعیین سیاستهای کلی خواند و انجام دقیق مسئولیتهای خطیر مجمع را نیازمند همکاری همهی قوا و ارکان نظام دانست.
راه حل مساله میانمار
. قبل از آنکه وارد بحث بشویم، این مسئلهی حقیقتاً فاجعهآمیز میانمار را انسان نمیداند چهجوری توجیه بکند؛ حقیقتاً یک حادثهی کمنظیر است؛ جلوی چشم کشورهای اسلامی، دولتهای اسلامی، جلوی چشم یک و نیم میلیارد مسلمان، جلوی چشم مجامع جهانیِ مدّعی و دولتهای ریاکار دروغگوی مدّعی حقوق بشر، یک دولت بیرحمی که در رأسش هم یک زنی است که جایزهی [صلح] نوبل گرفته است این زن بیرحم، یک جمعِ مردم بیپناه را میکشند، آتش میزنند، خانههایشان را ویران میکنند، بیرونشان میکنند. حقیقتاً حادثهی عجیبی است و هیچ عکسالعملِ به معنای واقعی کلمه هم مشاهده نمیشود. بله، محکوم میکنند، [امّا] محکوم کردن چه فایدهای دارد؟ اعلامیه منتشر میکنند، چه اثری دارد؟ عمل باید بکنند.
اوّلاً به جای اینکه حقیقت آن مسئله را تبیین کنند برای مردم، مسئله را مسئلهی بین بودایی و مسلمان قرار میدهند؛ بله، حالا ممکن است یک چند نفر متعصّب مذهبی هم در این قضیّه تأثیر دارند لکن یک دولت دارد این کار را میکند؛ مسئله سیاسی است. در رأس آن دولت هم یک زنی است که جایزهی [صلح] نوبل گرفته. فاتحهی جایزهی [صلح] نوبل و نوبل را اینها خواندند با این کار. [دادنِ] جایزهی صلح نوبل به یک انسانِ به این بیرحمی! زن و اینهمه بیرحم! انسان واقعاً حیرت میکند از این وضعی که بشریّت در دنیا به آن دچار است.
راه چاره این است که دولتهای مسلمان عملاً وارد بشوند؛ نمیگوییم لشکرکشی کنند به آنجا امّا فشار سیاسی بیاورند، فشار اقتصادی بیاورند، دهها کشور مسلمان و دولت مسلمان هستند که ممکن است بعضی از اینها ارتباطات تجاری داشته باشند، ارتباطات اقتصادی داشته باشند؛ آنها از آن طریق فشار بیاورند به آن دولت، تذکّر بدهند، تکرار بکنند، در مجامع جهانی علیه آنها فریاد بکشند؛ این کارها را باید بکنند. وَالّا اینکه حالا ما بنشینیم یک گوشهای محکوم کنیم، چه فایدهای دارد این محکوم کردن؟ دبیرکلّ سازمان ملل محکوم کرده است؛ خیلی زحمت کشیده! باید یک اثر عملی داشته باشد. آنجایی که سیاستهایشان اقتضا میکند، گاهی اوقات بهخاطر زیر فشار قرار گرفتن یک مجرم در یک کشوری، زمین را به آسمان میرسانند، فریاد میکنند، داد میزنند، [چون] یک مجرمی در یک جایی مجازات شده! [امّا] اینجا چند هزار نفر کشته شدهاند -که آمارشان درست مشخّص نیست؛ یعنی اجازه نمیدهند که آمار شناخته بشود- چند ده هزار نفر آواره شدهاند و متأسّفانه بههیچوجه عکسالعملی مشاهده نمیشود. این خیلی حادثهی بزرگی است؛ بله، ملّتها عصبانیاند، ناراحتند، در کشورهای مسلمان راهپیمایی و تظاهرات انجام میگیرد لکن دولتها باید اقدام کنند؛ دولتها باید اقدام کنند. باید از دولتها خواسته بشود که این کار را انجام بدهند؛ [اعضای سازمان] کنفرانس اسلامی بخصوص برای همین قضیّه جلسه بگذارند، دُور هم جمع بشوند؛ بحث کنند ببینند چه اقدامی میشود کرد برای این مسلمانها.
متأسّفانه دنیا، دنیای ظلم است؛ جمهوری اسلامی این افتخار را برای خودش باید حفظ کند که علناً و صریحاً علیه ظلم حرف بزند؛ چه این ظلم در مناطق اشغالشدهی بهوسیلهی صهیونیستها باشد، چه در کشور یمن و بمباران مردم یمن باشد، چه در بحرین باشد، چه در میانمار و چه در هر نقطهی دیگری؛ باید نسبت به اینها جمهوری اسلامی موضع شجاعانه و صریح خودش را اتّخاذ کند. …
<< 1 ... 92 93 94 ...95 ...96 97 98 ...99 ...100 101 102 ... 254 >>