حق ولایت علی علیه السلام
امام رضا علیه السلام از پدران بزرگواران خود از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل نمود که پیامبر خدا صلی الله و علیه و آله و سلم فرمود :« یا علی طوبی لمن احبک و صدق بک ، و ویل لمن ابغضک و کذب بک ، محبوک معروفون فی السما السابعه و الارض السابعه السفلی ……:
ای علی ! خوشا به حال آن که تو را دوست دارد و تو را تصدیق کند ، و وای به حال آن که کینه تو را داشته باشد و تو را تکذیب کند !
دوستداران تو در آسمان هفتم و زمین هفتم در آخرین طبقه و در فاصله میان این دو نقطه ، شناخته شده هستند ، آنان دیندار ، متقی ، خوش اخلاق و متواضع در برابر خداوند عزوجل هستند .
چشمهایشان خاشع و به زیر افتاده و قلب هایشان یاد خدای عزوجل ترسان است ، حق ولایت تو را شناختند و زبان هایشان به ذکر فضایل تو مشغول می باشد .
چشم هایشان از محبت تو و امامان نسل از تو گریان است .
به آنچه خدا در کتابش دستور داده و به آن سنت هایی از پیامبر که دلیل و برهان بر آن اقامه شده را باور دارند و به آن چه اولوالامر به آن ها دستور دهد عمل کرده و فرمانبردار هستند .
با یکدیگر رفت و آمد می کنند و از یکدیگر قطع ارتباط ندارند .
یکدیگر را دوست دارند و از هم کینه ندارند .
فرشتگان تا روز قیامت بر آنان درود می فرستند و به دعای آنان همین می گویند و برای گنهکاران آنها درخواست آمرزش می کنند و بر بالین جنازه او حاضر می شوند و در نبود او تا روز قیامت احساس تنهایی می کنند .
دیده شده در کتاب عیون الاخبار الرضا ، ابوجعفر محمد ب علی حسین بابویه قمی ، شیخ صدوق ، انتشارات استوار ، ج ۱ ، ص ۴۴۳.
نگرشی بر معنای مولی
«من کنت مولاه فهذا علی مولاه »
علمای لغت از طرفی سید _ به معنای غیر مالک و آزاد کننده برده _ را از معنای واژه مولی شمرده اند ، و از طرف دیگر امیر و سلطان را از معانی واژه « ولی » شمرده اند ، و از طرف سوم اجماع دارند که « ولی و مولی » به یک معنا است و هر یک از این دو معنا از معنای اولویت به امر جدا نیستند ؛ زیرا امیر برای ایجاد نظم در جامعه و اجرای شیوه های تربیت افراد و جلوگیری از تجاوز به یکدیگر ، بر مردم اولویت دارد .
و همین طور سید در رسیدگی به کارها و اداره امور افراد تحت امرش ، بر آنها اولویت دارد . و دایره این دو صفت ( امارت و سیادت ) از جهت سعه و ضیق ، با اختلاف مقادیر امارت و سیادت تغییر می کند ، مثلا دایره ولایت استانها وسیع تر از ولایت و مسولیت شهر است ، و وسیع تر از همه اینها ، ولایت سلاطین و پادشاهان است و از همه وسیع تر دایره ولایت پیامبری است که برای همه عالمیان مبعوث شده و ولایت خلیفه ای که در تدبیر امور و شعائر دینی جانشین او می باشد .
و ما اگر در برابر آنان از آمدن واژه مولی به معنای « اولی به شی : سزاوارتر به یک چیز» چشم پوشی کنیم لکن از آمدن این واژه به معنای امیر و سید و این که مولی در حدیث فقط با عالی ترین و وسیع ترین معنی مطابقت دارد چشم پوشی نخواهیم کرد و با این که معنای مولی به ۲۷ معنی می رسد ما یقین داریم که هیچ یک از آنها در حدیث نمی تواند مراد باشد مکر این کهربا آن دو معنی مطابقت داشته باشد و آن معانی از این قرارند :
۱_ رب ( پروردگار ) ۲_ عمو ۳_ عموزاده ۴_ فرزند پسر ۵_ پسر خواهر ۶_ آزاد کننده برده ۷_ برده آزاد شده. ۸_ بنده . ۹_ مالک . ۱۰ _ پیرو. ۱۱_ نعمت گیرنده ۱۲_ شریک. ۱۳_ هم قسم ۱۴_ همراه ۱۵_ همسایه ۱۶_ مهمان ۱۷_ داماد ۱۸_ نزدیک ۱۹ _ ولی نعمت. ۲۰_ هم پیمان. ۲۱_ ولی. ۲۲_ سزاوارتر به امور ۲۳_ سید به معنای غیر مالک و آزاد کننده برده ۲۴_ محب ۲۵_ یاور ۲۶_ تصرف کننده در امور . ۲۷ _ متولی امور .
دیده شده در کتاب الغدیر ، ( علی علیه السلام در سنت ) ترجمه جلد ۵ ، ترجمه محمد حسین شفیعی شاهرودی ، نشر میراث نبوی ، ص ۱۳۸.
علی علیه السلام در قرآن
شیعه می تواند پیرامون موضوع وجود علی علیه السلام در میان ابرها ، و یا اینکه برق ابر تبسم علی و غرش آن صدای اوست دلیل بیاورد ؟ آن گونه که شیعه امامیه می گوید ؟
پاسخ :
اگر در سخن خدای تعالی که فرمود : « ما یلفظُ من قولٍ الا لَدیه رقیبٌ عتید: انسان هیچ سخنی را بر زبان نمی آورد مگر این که همان دم فرشته ای مراقب و آماده برای انجام ماموریت است ؛ سوره ق آیه 18» تدبر کنیم و یا وعده عذابی را خدا به هر بهتان زننده گناهکار بسیار عیبجویی که به سخن چینی آمد و شک می کند «هماز مشاءٍ بنیم : سوره قلم آیه11» تصدیق می نمود هرگز بهتان نمی زدند و خیر و صلاح خویش را تشخیص می داد و پاسخ سوال شیطانی خود را می داد و می گفت : چه زمانی شیعه امامیه ، قایل به تناسخ و حلول خدا در اشخاص ائمه بوده است ؟ و چه کسی قائل به وجود علی علیه السلام در ابر بوده و ….. تا این که نیاز به شاهدی از قرآن داشته باشد .
بله ! جمله « علی فی السحاب : علی در ابر است » سخن شیعه است به پیروی از پیامبر اکرم صلی الله . منتها سخن گویان کانون کینه آن را تحریف کرده و معنای آن را به گونه ای تاویل برده اند که چهره شیعه امامیه را تخریب نمایند .
حلبی در کتاب سیره می گوید : پیامبر صلی الله عمامه ای داشت که سحاب نامیده می شد و آن را به علی ابن ابی طالب پوشاند و گاهی علی - کرم الله وجهه_ آن را می پوشید و بر پیامبر وارد می شد و حضرت می فرمود : « اتاکم علی فی السحاب . علی در سحاب نزد شما آمد » یعنی عمامه ای که آن را پیامبر به ایشان هدیه کرده بود .
وی با این سخن به تاجگذاری در روز غدیر اشاره دارد . در روز غدیر صاحب خلافت بزرگ برای پادشاهی اسلام تعیین شده ، و به ولایت عهدی پیامبر رسید و بدین جهت سزاوار بود بنابر رسم شاهان و امرا تاجگذاری شود . ولی چون تاجهایی که از طلا و جواهرات ساخته می شد از رسوم و مختصات پادشاهان ایران بود ، و در بین عرب بدلی از آنها جز عمامه نبود ، و عمامه را جز بزرگان و اشراف نمی پوشند و بدین جهت از رسول خدا صلی الله نقل شد که فرمود : « العمائم تیجان العرب : عمامه ها تاج های عرب است .» این روایت را دیلمی نقل کرده و سیوطی در جامع صغیره آن را روایت صحیح دانسته ، و ابن اثیر نیز آن را در نهایه آورده .
بر این اساس رسول خدا صلی الله دراین روز بر سر مبارک علی عمامه گذاشت و این به نحوی بیانگر عظمت و جلال او بود ؛ . لذا در آن جمع بزرگ با دست مبارک خویش با عمامه خود که سحاب نام داشت بر سر او تاج گذاشت .
و در این کار اشاره ای است به این است که کسی با این عمامه تاج گذاری شده ؛ برای مقامی مانند مقام پیامبر صلی الله مهیا شده است جز این که او مبلغ دین پیامبر بوده و پس از وی جانشین او است .
دیده شده در کتاب الغدیر « علی علیه السلام در قرآن» ترجمه محمد حسن شفیعی شاهرودی .نشر میراث نبوی ؛ ص 86
اثر ذکر « یا حی یا قیوم » در رفع اضطراب
از امام علی علیه السلام روایت شده است : هر کاه پیامبر خدا صلی الله در شدت اضطراب بود وقتی که می فرمود« یا حی یا قیوم» ، آثار انبساط از سیمای مبارکش ظاهر می گشت . آن حضرت می فرمود : بر تو باد که روزی چهل و یک بار بگویی « یا حیُ یا قیوم ، یا لااله الاّ انت ، أسٔلکَ أن تحیی قلبی بنور معرفتکَ یا الله »
دیده شده در کتاب ذکرهای شگفت معصومین علیهم السلام ، اسلامی حسینی ، نشر بوستان قرآن ، ص ۱۱۱
تجلی خدا
خیزید و ببینید تجلای خدا را
در بیت ولا مشعل انوار هدا را
آن عبد خدا وجهۀ معبودنما را
رخسار علی ابن جواد ابن رضا را
در نیمه ذیحجه نـدا داد منادی
تبریک که آمد به جهان حضرت هادی
پیچیده در امواج فضا بوی محمد
گویند خلایق سخن از خوی محمد
بینید عیان طلعت دلجوی محمد
در آینۀ روی علی روی محمد
الحق که جواد ابن رضا را پسر آمد
بر ابن رضا، ابن رضای دگر آمد
دل خانه و چشم همه فرش قدم او
لبریز شده ظرف وجود از کرم او
آورده حرم سجده به خاک حرم او
صد حاتم طایی است گدای درم او
از پارۀ دل در قدمش گل بفشانید
عیدی ز رضا و ز جوادش بستانید
ای طلعت زیبای تو خورشید هدایت
ای گوهر رخشندۀ نُه بحر ولایت
ذات ازلی را ز ازل دست عنایت
فضل و کرم و جود تو را نیست نهایت
بودند امامان همـه هادی ره نـور
بین همه نام تو به هادی شده مشهور
هنگام سخن بوسۀ عیسی به لب تو
با یاد خدا سال و مه و روز و شب تو
دلهای محبان خدا در طلب تو
نام تو علی آمد و هادی لقب تو
ای روح دعا از نفس گرم تو زنده
بر اشک دعای تو اجابت زده خنده
تو عبد خداوندی و خلقی به تو بنده
صورت به روی پات نهد شیر درنده
جنت گل روییدهای از فیض نگاهت
رضوان چو یکی سائل بنشسته به راهت
ما نور ولایت ز کلام تو گرفتیم
ما وحی خدا را ز پیام تو گرفتیم
ما کوثر توحید ز جام تو گرفتیم
ما خط خود از مشی و مرام تو گرفتیم
تا صبح جزا رو به روی خاک تو داریم
ما جامعه را از نفس پاک تـو داریم
تو گوهر نُه بحری و دریای دو گوهر
سرتا به قدم حیدر و زهرا و پیمبر
بوسیده جوادت چو کتاب الله اکبر
هم یوسف زهرایی و هم بضعۀ حیدر
هم طاهری و هم نسب از طاهره داری
هم در دل هر دلشده یک سامره داری
عیسی دمی و فیض دمت باد مبارک
در دیدۀ هستی قدمت باد مبارک
هر لحظه به خلقت کرمت باد مبارک
تجدید بنای حرمت باد مبارک
کردم چـو بـه دیـدار رواق حرمت سیر
دیدم که در این خانه عدو شد سبب خیر
زیبد که به پای تو سر خویش ببازیم
بر صحن تو و قبر و رواق تو بنازیم
در نار حسد خصم حسودت بگدازیم
این کعبۀ دل را همه چون کعبه بسازیم
تا کور شود دشمن و تا دوست شود شاد
گردیـد دوبـاره حـرم پـاک تـو آبـاد
ای سامرهات کرب و بلای دگر ما
بر خاک درت تا ابدالدهر سر ما
وصف تو دعای شب و ذکر سحر ما
مهر تـو بـه بـازار قیامت ثـمر ما
غلامرضا سازگار
بندگی آیت الله سید علی قاضی
آیت الله سید علی قاضی برای نماز اهمیت خاصی قائل بودند و این سخن معروف از ایشان است :« کسی که نماز را در اول وقت بخواند و به مقام عالیه نرسد مرا لعن کند »
ایشان می فرمودند :« همیشه در یک مسجد نماز نخوانید و به مساجد دیگر هم بروید . هر جا حال پیدا کردید همان جا نماز بخوانید .»
ایشان می فرمودند :« هیچ چاره ای برای مومن نیست ، مگر این که نماز شب بخواند ، ما نشنیدیم کسی به مقامی برسد مگر این که نماز شب بخواند اگر دنیا و آخرت می خواهید نماز شب بخوانید ، نماز شب بخوانید »
ایشان بهترین روش پاکسازی ذهن مومن را ذکر خدا و اسمأ الله می دانستند .
مرحوم قاضی هنگام خواندن قرآن رو به قبله بودند و قرآن را با دو دست بلند می کردند و با تمام وجود تلاوت می کردند . با حالت غم انگیز و صدای بلند می گفتند :« قرآن شراب مومنان است ، خواندن روزی یک جزء قرآن فراموش نشود .»
مرحوم قاضی در قبرستان تا چهار ساعت می ماندند ، آن هم در حالت سکوت .
مرحوم علامه طباطبایی می فرمودند که مرحوم قاضی به من گفتند :« شبی در مسجد کوفه بودم از ذکر در و دیوار تا صبح نتوانستم بخوابم .
دیده شده در کتاب عطر بندگی ، سید محمد رضا طباطبایی نسب ، انتشارات نور الائمه ، ص ۶۸.
دیدار فرماندهان قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیاء(ص) ارتش با فرمانده کل قوا
حضرت آیتالله خامنهای فرمانده معظم کل قوا ظهر امروز (یکشنبه ۱۲/ ۶/ ۹۶) در دیدار فرماندهان و مسئولان قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیاء (صلیاللهعلیهوآله)، این قرارگاه را «خط مقدمِ دفاع از حیثیت و موجودیت کشور» خواندند و با اشاره به نقش بیبدیل نیروی انسانی در پیشرفت بخشهای مختلف از جمله نیروهای مسلح، تأکید کردند: باید با کار و تلاش بیوقفه، استعدادهای پرشمار نیروی انسانی را شکوفا کنید و آن را در خدمت رفع نیازها و کمبودهای کشور قرار دهید.
حضرت آیتالله خامنهای، خدمت در خط مقدم مقابله با تهدیدات را فرصتی ارزشمند برای نیروهای غیور، مؤمن و شریف در قرارگاه پدافند هوایی برشمردند و افزودند: کارهای بسیار خوبی در قرارگاه پدافند هوایی انجام شده است که نشاندهندهی وجود عزم و انگیزه و توانایی در این نیرو است.
رهبر انقلاب اسلامی، نیروی انسانیِ باسواد، باتدبیر، شجاع و خستگیناپذیر را پایه و اساس غلبه بر موانع و عبور از آنها دانستند و گفتند: پیشرفتهای فراوان در بخشهای مختلف همچون نیروهای مسلح و همچنین بخش علم و فناوری نشاندهندهی وجود توانایی در نیروی انسانی جوان و پرانگیزهی کشور است و فرزندان توانای ایران -چه در داخل و چه در مراکز علمی و فناوری دنیا- مایهی افتخار و مباهات هستند.
ایشان، نسخهی علاجبخشِ مشکلات کشور را بهکار گرفتن و فعال کردن این تواناییها و استعدادهای جوشان خواندند و با تقدیر از هماهنگی ارتش و سپاه در قرارگاه پدافند هوایی و همچنین همکاری این قرارگاه با وزارت دفاع و دانشگاهها و مراکز علمی در برطرف کردن نیازها و کمبودها، افزودند: کار و تلاش را با آهنگی پر شتابتر از قبل ادامه دهید و با ارائهی طرحهای نو و ابتکاری در جهت خودکفایی کشور، به پیش بروید.
حضرت ابراهیم، نماد تسلیم در برابر خدا
به ابراهیم گفتند: بچهات را بکش! گفت: چشم. الآن اگر کسی به من بگوید: بچهات را بکش! میگوییم: والله خواب است. خواب که حجت نیست. البته خواب ابراهیم حسابش جداست. خیلی چیزها را میگوید: خواب دیدم. خوب خواب دیدی که دیدی. یک کسی نجف زیارت رفته بود. به امیرالمؤمنین گفت: یا علی! ما آمدیم نجف، امشب به خواب ما بیا که مجتهد اعلم و مرجع تقلید چه کسی است. بعد هم گفت: من دیشب خواب دیدم که مرجع تقلید فلانی است. من هم گفتم: بسم الله الرحمن الرحیم غلط کردی! کسی مرجع تقلید را با خواب نمیشناسد.
ما آدمهایی داریم یک خط فکری و انحرافی دارند، میگوید: خواب دیدم. باسمه تعالی غلط کرد. خواب حجت نیست. یکی از بزرگان خواب دید که فردا در مسجد میروی، اولین موجودی که میآید احترامش را بگیر. گفت: چشم، رفت در مسجد نشست دید سگ آمد. گفت: سگ در مسجد حرام است. بیرونش کرد. شب دوم گفت: چرا بیرونش کردی؟ مگر نگفتیم فردا اول موجودی که آمد احترام کن؟ هر شب خواب دید، هر شب آمد دید و گفت: اگر هزار بار هم خواب ببینم نباید سگ در مسجد باشد. من نمیتوانم دینم را از خواب بگیرم. من خواب دیدم فلانی چطور است. خواب ارزش ندارد. بله اگر خواب برای آدم معصوم باشد، مورد تأیید خدا باشد حسابش جداست. مثل ماشین آمبولانس! ماشین آمبولانس با گردونی که دارد و مجوزی که دارد میتواند با فلان سرعت برود.
افرادی که تسلیم نیستند، قرآن میگوید: اینها تسلیم نیستند. نماز که میخوانند در حال کسالت نماز می خوانند. «قامُوا كُسالى» (نساء/۱۴۲) کُسالی یعنی کسالت. نمیخواهد نماز بخواند. دیدید بعضی چطور نماز میخوانند؟ میگوید: الله اکبر! (قرائت سریع سوره حمد) امام صادق فرمود: بعضی به قدری زشت نماز میخوانند که اگر اینطور که با خدا حرف میزنند با همسایهشان حرف بزنند، جوابشان را نمیدهند. الآن یک مدیر کلی که از ترس پشه در پشه بند میرود، نامه به او بدهی که آقا این تایپ نشده است. بد خط است، باید این را تایپ کنی. شما اگر خانمت پول بخواهد، پول را پرت کنی بر نمیدارد. میگوید: درست پول بده. یعنی چه که پول را پرت میکنی؟ این چه نمازی است که میخوانیم؟ این دل تسلیم نیست. زورکی میخواند. در نماز!
در زکات قرآن میگوید: «وَ هُمْ كارِهُونَ» (توبه/۵۴) نمیخواهد. میگوید: خودم زحمت کشیدم. خودت زحمت کشیدی. در این گندم شما خدا هیچ سهمی ندارد؟ خورشید نقشی در گندم ندارد؟ باران نقش ندارد؟ ابر نقش ندارد؟ جاذبه زمینی که این باران را پایین کشید نقش ندارد؟ خورشید، زمین، باران، ابر، حالا پانزده کیلو گندم است، یک کیلو به فقرای محل بده. نه! پانزده کیلو برای خودم. سال دیگر ملخ میخورد. نه یکی و دو تا و ده تا و بیست تا، خیلی حدیث داریم هر مالی تلف شد به خاطر این است که زکات ندادند. «ما تَلَفَ» حدیث دیگر، «ما ضاعَ» «ما هَلَکَ» یعنی مالی ضایع نشد، هلاک نشد، تلف نشد الا به ترک زکات. زکات برای گندم نیست. آبرو هم زکات دارد. زکات آبرو، علم هم زکات دارد. زکات علم این است که به دیگران بگویی. سلامتی زکات دارد، هر چیزی زکاتی دارد. زکات «وَ هُمْ كارِهُونَ» نماز کسالت، زکات کراهت!
در جهاد، میگویند: «فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتالُ تَوَلَّوْا» (بقره/۲۴۶) خیلیها میگویند: جنگ جنگ تا پیروزی، ولی وقتی امتحان شد، «فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتالُ تَوَلَّوْا» گفتیم: جبهه! در رهبری گفتند: خداوند به پیغمبری گفت: به مردم بگو: رهبر شما جناب طالوت است. پیغمبر هم گفت: «إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طالُوتَ مَلِكا» (بقره/۲۴۷) خدا به من گفته: این جناب طالوت فرمانده شما است. این؟ چوپان، گدا! «أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْك» این رئیس ما شود؟ «وَ نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْك» ما خودمان بهتر هستیم. «وَ لَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمال» جیبش خالی است. گفت: رهبر لازم نیست جیبش پر باشد. باید مغزش کار کند. بازویش باید کار کند. این هم مغزش خوب است هم بازویش، «وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْم»، «فی العلم» یعنی مغزش، «فی الجسم» یعنی بازویش، آقای طالوت بازوی جنگیدن و تدبیر طرح جنگیدن هم دارد. چه کار به پول رهبر نظامی دارید؟ اینها نمونههای بی تسلیمی است. در نماز، در زکات، در جبهه!
سخنان حجت الاسلام قرائتی ، شنیده شده
پیام به حجاج بیتالله الحرام
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به حجاج بیتالله الحرام، با اشاره به سیاستهای تفرقهافکنانهی نظام سلطه در میان مسلمانان، وظیفهی رؤسای کشورهای اسلامی و همهی نخبگان جهان اسلام را ایجاد وحدت، آگاهسازی ملتها و متوقف کردن فوری فجایع تلخ در کشورهای اسلامی خواندند و خاطرنشان کردند: دفاع از فلسطین و همراهی با ملتی که نزدیک به هفتاد سال است برای کشور غصبشدهی خود مبارزه میکند، مهمترین وظیفهی همهی ما است.
متن این پیام که صبح امروز (پنجشنبه) از سوی حجتالاسلام والمسلمین قاضیعسکر نمایندهی ولیّ فقیه و سرپرست زائران ایرانی در مراسم برائت از مشرکان در صحرای عرفات قرائت شد به شرح زیر است:
بسماللهالرّحمنالرّحیم و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد خاتم النّبیّین و آله الطّاهرین و صحبه المنتجبین.
خدای بزرگ را سپاس میگویم که امسال نیز سعادت حجگزاری را به خیل انبوه مؤمنان از سراسر جهان عطا فرمود تا از این سرچشمهی گوارا و فیّاض برخوردار شوند و در روزها و شبهایی که ساعات مغتنم و مبارکش، همچون اکسیری معجزهگر میتواند دلها را منقلب و جانها را پاکیزه و مزیّن سازد، در مجاورت خانهی با عظمت خداوند و مواقیتِ عبادت و خشوع و ذکر و تقرّب باشند.
حج، عبادتی پُر رازورمز، و بیت شریف، جایگاهی سرشار از برکات الهی و مظهر آیات و بیّنات حضرت حق متعال است.
حج میتواند بندهی مؤمن و اهل خشوع و تدبّر را به مقامات معنوی نائل سازد و از او انسانی والا و نورانی بسازد؛ همچنانکه میتواند از او عنصری بابصیرت و شجاع و اهل اقدام و مجاهدت پدید آورد. هر دو سوی معنوی و سیاسی و فردی و اجتماعی در این فریضهی بینظیر، بسی برجسته و نمایان است و جامعهی مسلمان، امروز به هر دو جنبه بسی نیازمند. از سویی، جادوی مادّیگرایی، با بهرهگیری از ابزارهای پیشرفته، در حال اغواگری و تباهسازی است، و از سویی سیاستهای نظام سلطه در کارِ فتنهانگیزی و آتشافروزی میان مسلمانان و تبدیل کشورهای اسلامی به دوزخ ناامنی و اختلاف است.
حج میتواند داروی شفابخش این هر دو ابتلای عظیم امّت اسلامی باشد؛ هم دلها را از زنگارها پاک و به نور تقوا و معرفت منوّر سازد، و هم چشمها را بر روی واقعیّتهای تلخ دنیای اسلام باز کند و عزمها را برای مقابله با آن راسخ و گامها را استوار و دستها و ذهنها را آمادهبهکار نماید.
امروز دنیای اسلام دچار ناامنی است؛ ناامنی اخلاقی و معنوی، و ناامنی سیاسی. عامل عمده، غفلت ما و هجوم بیرحمانهی دشمنان است. ما در برابر هجوم دشمن نابکار به وظیفهی دینی و عقلی خود عمل نکردیم؛ هم «اَشِّدآءُ عَلَی الکُفّار» را از یاد بردیم، و هم «رُحَمآءُ بَینَهُم»(۱) را. نتیجه آن است که دشمن صهیونیست در قلب جغرافیای جهان اسلام در حال فتنهگری است و ما غافل از وظیفهی قطعیِ نجات فلسطین، به جنگ داخلی در سوریه و عراق و یمن و لیبی و بحرین، و مواجهه با تروریسم در افغانستان و پاکستان و غیره سرگرمیم.
رؤسای کشورهای اسلامی و نخبگان سیاسی و دینی و فرهنگی در دنیای اسلام، وظایف سنگین بر دوش دارند:
_وظیفهی ایجاد وحدت و برحذر داشتن همگان از ستیزهگریهای قومی و مذهبی؛
_وظیفهی آگاهسازی ملّتها از شیوههای دشمنی و خیانت استکبار و صهیونیسم؛
_وظیفهی تجهیز همگان برای مقابله با دشمن در میدانهای گوناگون جنگ نرم و سخت؛
_وظیفهی متوقّفسازی فوری وقایع فاجعهبار در میان کشورهای اسلامی که امروز نمونههای تلخ آن همچون حوادث یمن، در سراسر جهان مایهی اندوه و اعتراض است؛
_وظیفهی دفاع قاطع از اقلّیّتهای تحت ستم مسلمان، همچون مظلومان میانمار و غیره؛
_و از همه مهمتر وظیفهی دفاع از فلسطین و همکاری و همراهی بیچندوچون با ملّتی که نزدیک به هفتاد سال است برای کشور غصبشدهی خود مبارزه میکند.
اینها وظایف مهمّی بر دوش همهی ما است. ملّتها باید آن را از دولتهای خود مطالبه کنند و نخبگان باید با عزم راسخ و نیّت خالص در راه تحقّق آن بکوشند.
این کارها مصداق قطعی نصرت دین خدا است که بیشک بر طبق وعدهی الهی، نصرت خدا را به همراه خواهد داشت.
اینها بخشی از درسهای حجّ است و امیدوارم آن را فهم و بدان عمل کنیم. حجّ مقبول برای همهی شما مسئلت میکنم و یاد شهیدان منا و مسجدالحرام را گرامی میدارم و علوّ درجات آنان را از خداوند رحیم و کریم طلب مینمایم.
والسّلام علیکم و رحمةالله
سیّدعلی خامنهای
هفتم شهریور ۱۳۹۶ هفتم ذیالحّجهی ۱۴۳۸
۱) سورهی فتح، بخشی از آیهی ۲۹؛ «… بر کافران، سختگیر [و] با همدیگر مهربانند ...»
<< 1 ... 92 93 94 ...95 ...96 97 98 ...99 ...100 101 102 ... 253 >>