راز قطعنامه
عنوان : راز قطعنامه ( چرایی و چگونگی پایان جنگ تحمیلی )
نویسنده : کامران غضنفری
موضوع : تاریخ معاصر ایران
تعداد صفحات : ۱۶۰ صفحه
آیا امام حسین(ع) خاک کربلا را برای اینکه خونش در آن بریزد خریده بود؟
آیا امام حسین علیه السلام آن زمین هارا خریده بود؟ در جواب باید گفت :
در برخی ماخذ آمده است که امام حسین علیه السلام آن زمینهارا خرید و پس از آن آنهارا به همان فروشندگان بخشید و با آنان شرط کرد که زائران را راهنمایی کنند و سه روز آنان را پذیرایی بکنند.
به این نکته باید توجه داشته باشیم که امام حسین علیه السلام به ناچار در آن سرزمین فرود آمد و اگر حر بن یزید ریاحی اجازه می داد و مانع نمی شد ,امام از آن منطقه می رفتند ولی حر مانع شد و امام از ناچاری در آنجا ماند.
مساله چنین نبود که امام حسین علیه السلام از مدینه به کربلا بیاید و آن زمینهارا بخرد و به دشمن اعلام کند که بیایید و مرا بکشید تا خونم در این مکان ریخته شود .
امام حسین علیه السلام به علم امامت که از پیامبر به او رسیده بود می دانست در این مکان کشته می شوندو برای همین این زمینهارا خرید.
شیخ بهایی علیه الرحمه در کشکولش آورده است که امام حسین علیه السلام وقتی که وارد زمین کربلا شد فرمان داد تا طایفه بنی اسد که مالک کربلا بودند ، حاضر شوند .
پس از مذاکراتی که صورت گرفت چهار میل در چهار میل و به روایتی شش فرسخ به شصت هزار درهم از آنان خریداری کرد و سند مالکیت را حضرت عباس علیه السلام نوشت و پس از پرداخت قیمت فرمود اکنون زمین کربلا ملک من است و شما ها در این جا به زندگی خود ادامه دهید به شرط آنکه در روز دوازدهم محرم بیایید و کشته های ما را دفن نمائید و آگاه باشید که بعد ها از اطراف جهان به این مکان می آیند و سه روز آنان را پذیرائی کنید.
برای آگاهی بیشتر به این کتابها مراجعه بکنید:چهره خونین کربلا ,ترجمه مقتل مقرم ,توسط عزیزالله عطاردی ,به نقل از کشکول شیخ بهایی ,چاپ مصر ,ص ۹۱ ,از مدینه تا کربلا ,سید جواد ذهنی ,ص ۳۲۹ ,چاپ سوم و فرهنگ عاشورا,جواد محدثی ص ۳۳۴,به نقل از مجمع البحرین ,وا ژه «کربلا ».
قیام مسجد گوهرشاد چرا و چگونه اتفاق افتاد؟
۲۱ تیرماه؛ سالروز قیام گوهرشاد و روز عفاف و حجاب
واقعه مسجد گوهرشاد تجمع مردم مشهد در تیر ماه سال ۱۳۱۴ در مسجد گوهرشاد در اعتراض به قانون تغییر لباس توسط رضاخان بود که توسط نیروهای دولتی سرکوب شد.
علت اصلی این تحصن اعتراض به اجباری شدن کشف حجاب و کلاه شاپو و سیاستهای تغییر لباس، و حصر آیت الله سید حسین قمی (در پی اعتراض به قوانین تغییر لباس) بود.
در ۲۰ تیرماه، درگیری اولیه در مسجد گوهرشاد باعث کشته شدن ۲۰ نفر شد. پس از آن بر تعداد متحصنین افزوده شد و بین ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر در مسجد گوهرشاد و اطراف آن گرد آمدند.
فردای آن روز در ۲۱ تیرماه و پس از آنکه تلاش نظامیان برای متفرق کردن جمعیت با مقاومت مردم رو به رو شد، راههای ورود و خروج به مسجد گوهرشاد بسته و دستور شلیک صادر شد.
بدین ترتیب این تحصن به شدت سرکوب و بیش از ۱۶۰۰ نفر کشته شدند. پس از این واقعه روحانیان سرشناس مشهد دستگیر شدند و تبعید شدند و به دستور رضا شاه برخی از روسای ادارات مشهد تغییر کردند.
روز سوم شوال بدرک واصل شدن متوکل عباسی
متوکل عباسی عفریت بنی العباس ، مردی خبیث السیره که با آل ابیطالب ( علیه السلام) دشمنی می کرد . بارها قبل مطهر امام حسین علیه السلام را تخریب کرد و شخم زد و زراعت کرد تا اثر آن از بین برود و در وسط راه های کربلا دیده بانی گذشته بود که هر کس به کربلا رفت او را عقوبت کنند و به قتل برسانند و متوکل هفده مرتبه این قبر شریف را زیارت کرد و باز به صورت اول برگشت .
از جنایات دیگر متوکل تبعید امام هادی علیه السلام به سامرا است .
متوکل به خضر امیرالمؤمنین علیه السلام دشنام می داد و به ایشان جسارت می کرد .
متوکل در سوم شوال به سال ۲۴۷ در حال مستی توسط پسرش منتصر بالله به ترک واصل شد .
وقایع الشیعه ، رفیع الدین سید جعفر رفیعی ، نشر محض یار مهربان ، ص ۱۷۶.به نقل از تتمه المنتهی ، ج ۲ ، ص ۳۴۳.
نقش عایشه در تاریخ اسلام
آنچه در این کتاب میخوانید نقش عایشه در تاریخ اسلام ترجمه فارسی کتاب احادیث ام المومنین عایشه و ادوار حیاتها تألیف سید مرتضی عسکری است. مؤلف در این کتاب، با استناد به منابع حدیثی و تاریخی، به بررسی گوشههایی از وقایع صدر اسلام پرداخته است. وی احادیثی را که از عایشه نقل شده، جمع آوری و مقایسه کرده و از طریق سنجش این احادیث، تصویری روشن تری از پارهای از وقایع تاریخی صدر اسلام ارائه کرده است.
از آن رو که مؤلف، زندگانی عایشه را در ابعاد گوناگون و بدون غرض ورزی بررسی کرده است، این کتاب نزد دانشمندان منصف اهل سنت نیز از جایگاه بلندی برخوردار است.
این کتاب بارها تجدید چاپ شده است. علاوه بر زبان فارسی، به دیگر زبانها از جمله زبان انگلیسی، ترجمه شده است. ترجمه انگلیسی آن، تحت عنوان «The role of Aisha in the history of Islam» منتشر شده است. جلد نخست این کتاب به چهار مرحله از زندگی عایشه میپردازد، نقش عایشه در خانه پیامبر اسلام(ص)، در دوره خلافت شیخین، در دوران حکومت عثمان، و درانقلاب. عایشه در خانه پیامبر بر اساس منابع تاریخی آنچه که در این مرحله از زندگی عایشه به دست میآید اینکه: ام المؤمنین؛ بانویی سخت غیرتمند و حسود طبع بوده است که نمودار بارز آن را در زندگانی زناشوییش با پیغمبر خدا(ص) و طرز برخورد و روابطش با سایر همسران آن حضرت و سایر افراد خانواده و نزدیکان او میتوان سراغ گرفت. او نسبت به حفظ منافع بستگان و نزدیکان نسبی و حزبی خود تعصب سختی داشت و این خصیصه او را به ارتکاب کارهای سخت و اعمال خشن و سخنانی تند وا میداشت دستگاه خلافت توجهی عمیق نسبت به عایشه داشت و مستمریش را بیشتر از دیگر همسران رسول خدا(ص) قرار داد. این مسئله راه را برای رسیدن به بلند پروازیهای او هموار ساخت. به دلیل جلوگیری حکومت وقت، از خروج وی از مدینه، عایشه جز با یاران رسول خدا(ص) معاشرتی نداشت. از این رو، برای وی فرصتی بیان احادیث بسیار از پیغمبر(ص) پیش نیامد؛ زیرا معاصران او، مخصوصا مردم مدینه، صحبت رسول خدا(ص) را درک کرده بودند.
از این رو، احادیث او در دوران حکومت شیخین از نظر کمیت بسیار اندک و بیشتر در تأیید خلافت پدرش و عمر بوده است. عمر که اصحاب خاص پیامبر خدا(ص) از او حساب میبردند، در موارد مختلف تنها از عایشه، سنت پیامبر(ص) را میپرسید و کسب تکلیف میکرد.
نقش عایشه در تاریخ اسلام
حضرت آیتالله خامنهای دربارهی امام حسن عسکری(علیهالسلام) فرمودند: «این روزها متعلق به امام عسکری (سلاماللّهعلیه) است، که میتواند الگوی همهی مؤمنان، بخصوص جوانان باشد. این امامی که موافقان و مخالفان، همه، اعتراف کردند به فضل او، به علم او، به تقوای او، به طهارت او، به عصمت او، به شجاعت او در مقابل دشمنان، به صبر و استقامت او در برابر سختیها.» ۱۳۹۰/۱۲/۱۰
ظرفیت پنهان سیره و زمانه امام حسن عسکری(علیهالسلام) در الگودهی به جوانان
ملاحظه منابع مربوط به تاریخ و سیره زندگانی امام یازدهم شیعیان نشان میدهد، به رغم کوتاه بودن مدت امامت آن حضرت، محدودیتهای به وجود آمده توسط حکومت برای ایشان و پیروانشان به دلیل آگاهی عباسیان از تفکرات ائمه مبنی بر مستحق دانستن خود بر رهبری مسلمین، همان اخبار و روایات به دست رسیده درباره امام حسن عسکری(علیهالسّلام) نیز آنچنان که باید، مورد توجه و تحلیل قرار نگرفته و گاه از دیدگان شیعیان پنهان مانده است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به بخشهایی از ویژگیهای شخصیت آن امام همام به ظرفیت خاموش سبک و سیره زندگانی آن حضرت که میتواند الگویی ثمربخش برای جوانان تلقی شود، اشاره نموده و فرمودند: «این روزها متعلق به امام عسکری (سلاماللّهعلیه) است، که میتواند الگوی همهی مؤمنان، بخصوص جوانان باشد. این امامی که موافقان، شیعیان، مخالفان، غیر معتقدان، همه، شهادت دادند و اعتراف کردند به فضل او، به علم او، به تقوای او، به طهارت او، به عصمت او، به شجاعت او در مقابل دشمنان، به صبر و استقامت او در برابر سختیها. این انسان بزرگ، این شخصیت باشکوه، وقتی به شهادت رسید، فقط بیست و هشت سال داشت.»
در یادداشت پیشرو، مرور کوتاه بر شرایط زمانه امام حسن عسکری(علیهالسلام) و طرح فضائل و مناقب آن حضرت توسط موافقان و مخالفان، به عنوان مقدمه برای طرح برخی محورهای منش و رفتار آن حضرت در دستور کار قرار گرفته است.
* محدودیتهای سیاسی و اجتماعی امام (علیهالسّلام) و پیروانشان
زمانه حضرت امام حسن عسکری(علیهالسّلام) را باید از دشوارترین دورهها در طول زندگانی ائمه(علیهمالسّلام) دانست که هم آن حضرت و هم پیروانشان به طور بیسابقه با محدودیت سیاسی و اجتماعی مواجه شدند؛ تا آنجا که در هنگام حضور حضرت در زندان هم، جاسوسانی از ایشان مراقبت میکردند یا آزادی آن حضرت مشروط به آن بود که دوبار در هفته حضور خود را به دارالخلافه اعلام کنند.
جالب است که اصحاب حضرت حتی اجازه صدا زدن ایشان را در مکانهای عمومی نداشتند و گاه پیش میآمد که آنان نیز همراه امام(علیهالسّلام) زندانی می شدند.
در مورد چرایی فضای امنیتی در عصر حضرت عسکری(علیهالسّلام) باید گفت حکومت با جمع میان «آگاهیای که از تفکرات بنیادین رهبران امامیه داشت که خود را محقّ در حکومت بر مسلمانان میدانستند»،
«فعالیت چشمگیر دیگر گروههای سیاسی که برای مخالفت با عباسیان دست به شمسیر شده بودند»
و «سعایتهایی که بر ضد امام عسکری(علیهالسّلام) مبنی بر دریافت اموال یا وجوهات از مردم و یا دریافت و ارسال نامههای فراوان و به صورت مخفیانه میشد،»
اینگونه تحلیل میکرد که امام عنصری خطرناک است که میتواند تهدیدکننده منافع حکومت باشد. از این رو حدود ۶ سال امامت حضرت عسکری(علیهالسّلام)، همراه با اضطراب فراوان برای اصحاب و پیروان ایشان بود.
اصحاب هم نسبت به احتمال ترور حضرت نگران بودند و هم نسبت به آینده و ادامه حیات اجتماعی خود و خانوادهشان.
اقدامات مدبرانه حضرت برای حل مشکلات فکری، معنوی و مادی شیعیان
با این حال مشاهده میشود که امام(علیهالسّلام) حرکت پرشتاب دیگر ائمه(علیهمالسّلام) را در هدایت جامعه ادامه داده است. چنانچه با افزایش شمار شیعیان در برخی مناطق و یا مهاجرت برخی از آنان به مناطق دوردست که به خاطر تأمین معاش یا ظلم حکومت صورت میگرفت، وکلایی از سوی امام(علیهالسّلام) برای رتق و فتق امور شیعیان در آن شهرها معرفی میشد.
برای نمونه امام(علیهالسّلام) فقط در محدوده ایران، با شیعیان حاضر در خراسان و جبال و گرگان گرفته تا قم و اهواز از طریق وکلا ارتباطی وثیق داشتند. ایشان با وجود شرایط یاد شده در حل نیاز شیعیان به وسیله ارسال نامه، لحظهای درنگ نکردند. از طرح و رد بدعتهای حکومت ابایی نداشتند؛ و برای نمونه زینت کردن مساجد همچون قصرها را رد نمودند.با صراحت از ولایت امیرمؤمنان یاد میکردند؛ و برای نمونه مقصود پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) از عبارت «مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلیٌّ مَولاه» را روشن نمودن دسته حزب الله از میان فرقهها و گروههای دیگر خواندند.در همان شرایط اختناق، حضرت در عبارتی خود را از «شیران مبارز در برابر ظلم و ضربهزنندگان به صورت دشمن» خوانده است، و به نظر تنها با همین روحیه و ویژگی است که موفق شدند در شرایطی که باید مهمترین و آخرین زمینههای عصر غیبت را برای شیعیان فراهم کند، هم به حل مسائل فکری و معنوی شیعیان بپردازند و هم ارسال اموال برای حل مشکلات مالی آنان را پیگیری نمایند.
در همین حین، تشکیلات وُکلا را انسجام بیشتری بخشد و با اتکا بر عنایت خداوند پیوسته در نامهها، پیروان را به ناچیز پنداشتن ظلمِ حاکمان در برابر امید و توکل بر خداوند سفارش نماید.
اعتراف مخالفان فکری و دشمنان سیاسی بر جایگاه والای حضرت
نکته بسیار مهم، کلیدی و بیسابقه و کمتر مطرح شده درباره حضرت آن است که ایشان در حالی با دارا بودن حدود ۲۰ سال، به مقام امامت نائل شدند که اکثریت قریب به اتفاق پیروان حضرت هادی(علیهالسّلام)، تبعیت محض از آن حضرت را پذیرفته و اندکی هم که منحرف شده بودند، پس از مدتی کوتاه به اشتباه خود اعتراف نمودند. اهمیت این موضوع با این نکته روشنتر میشود که حضرت هادی(علیهالسّلام) به تصریح منابع تنها در ماههای آخر و به صورت محدود، فرصت معرفی فرزندشان به عنوان امام را پیدا کرده و حتی تا مدتی در دوران امام هادی(علیهالسّلام) برخی اصحاب به امامت دیگر فرزند ایشان اطمینان داشتند.
بنابراین نقش ویژگیهای بارز شخصیتی امام حسن عسکری(علیهالسّلام) در مقبولیتشان نزد شیعیان امری قطعی است. در مورد اعتراف صاحبان اندیشه به مقام حضرت نقل این روایت کافی است که وقتی خبر نگارش کتابی توسط یکی از علمای غیر شیعه درباره تناقض در قرآن به حضرت رسید، ایشان عباراتی را به شخصی آموزش دادند و نزد او فرستادند.
وقتی این عالم برجسته سخنان را شنید، اظهار داشت «این سخنان برای تو و یا کسی در شأن تو نیست» و زمانی که متوجه شد استدلال مطرح شده از آنِ امام حسن عسکری(علیهالسّلام) است، پس از اعتراف به مقام اهلبیت(علیهمالسّلام) با عبارت «ماکان لیخرج مثل هذا الّا من هذا البیت»، دستور داد هرآنچه از کتاب مورد نظر را که نگاشته است، در آتش بسوزانند.
در مورد طرح شایستگی و مقام حضرت در بیان مخالفان سیاسی نیز میتوان برای نمونه از زندانبان ارشد حکومت که مخالف سرسخت علویان بود یاد کرد که وقتی پس از مدتی از او درباره سختگیری بر امام حسن عسکری(علیهالسّلام) پرسیدند و در مورد آن حضرت گزارش خواستند، وی تنها لب به ستایش از حضرت گشود و تأکید کرد حضرت دائماً با تواضع و خلوص در محل عبادت مشغول است.
این موضوع سبب تحیّر حکومت از تحت تأثیر قرار گرفتن چنین فردی از حضرت شد.همچنین باید از احمدبنعبیداللهبنخاقان از گماشتگان حکومت عباسی یاد کرد که درباره حضرت این چنین اعتراف نمود که «مردی از اولاد علی را از لحاظ رفتار، وقار، پاکدامنی، نجابت و بزرگواری در خانواده خودش و بنیهاشم مانند حسنبنعلیبنمحمد ، ابنالرضا ندیدم و نشناختم که خاندان خودش و بنیهاشم و سرلشکران و وزیران و همه مردم او را بر سالخوردگان و اشراف مقدم بدارند… از هر یک از بنیهاشم و سران و نویسندگان و قضات و فقها و مردم دیگر که میپرسیدم، او را در نهایت احترام و بزرگواری و مقام بلند و سخن نیک و تقدم بر تمام فامیل و بزرگترانش معرفی میکردند. این چنین بود که مقام و ارزش او در نظرم بزرگ شد؛ زیرا هیچ دشمن و دوست او را ندیدم، جز آنکه از او به نیکی یاد میکرد و مدحش می نمود».
آخرین سفارشها در عصر حضور بر ضرورت الگوگیری از ائمه هدی
حضرت آیتالله خامنهای در فرمایشات نقل شده، بر ظرفیت الگوگیری جوانان از چنین شخصیت والایی که تنها ۲۸ سال حیات نمود، تأکید نمودند. اما پیش از اشاره به برخی محورهای شخصیت حضرت که میتواند اسوه جوانان امروز تلقی شود، شایسته است به تأکید و تصریح خود آن امام بر اهمیت و اولویت داشتن الگوگیری از ائمه هدی یاد کرد. برای نمونه امام حسن عسکری(علیهالسّلام) در این راستا از سیره حضرت علی(علیهالسّلام) یاد میکرد که با آن مقام والا خود بر دست مهمانش آب میریخت تا دستشان را پس از غذا بشویند و هنگامی که فرد خجالت میکشید، امیرمؤمنان او را به خدا قسم میداد که راحت باش و بگذار این تکلیف را بجا آورم. همراه با طرح این موضوع، امام یازدهم تأکید مینمود که بدانید که هر که به حقوق برادرانش آشنا باشد و در ادای آن کوشاتر، نزد خداوند جایگاه والاتر دارد. در موردی دیگر حضرت برای پیروان خود از ماجرای اجازه خواستن شیعیان برای ورود به حضرت رضا(علیهالسّلام) یاد نمود که چون آنان خود را شیعه خوانده بودند، ایشان اجازه ورود آنان به محل سکونت خود را نداده و تأکید کرده بودند که چگونه خود را شیعه میخوانید درحالی که در بیشتر کارهایتان مخالف حضرت علی(علیهالسّلام) عمل میکنید؟میتوان گفت حضرت عسکری(علیهالسّلام) با نقل مستمر سیرهی ائمهی پیشین، آخرین تلاشها را در عصر حضور ائمه انجام داد تا شیعیان را متوجه ضرورت مشی و رفتار مطابق سیره و سبک زندگی ائمه در دوران غیبت نماید.
امام حسن عسکری(علیهالسّلام) اسوه جوانان امروز
اکنون با یادآوری شخصیت شجاع، مدبّر، مخلص و پرتلاش امام(علیهالسّلام) که در بخشهای پیش بدان اشاره رفت، در ادامه به مواردی از سیره و گفتار آن حضرت که میتواند اشتیاق و طعم خوش زندگی مطابق سیره حضرت عسکری(علیهالسّلام) را برای جوانان به تصویر کشد، اشاره میشود. یکی از گزارشها که میتواند برای جوانان مذهبی در عصر حاضر درسآموز باشد، روایتی است که مطابق با آن، امام(علیهالسّلام) ملاقات با یکی از اصحابشان را به تعویق انداختند و بعدها به او فرمودند چیزی درباره تو شنیدم که شایسته نیست و آن اینکه فردی را از خود رانده بودی. وقتی آن صحابی گریست و دلیل آورد که فرد مورد نظر گناهی بزرگ مرتکب شده بوده است، حضرت فرمودند «راست میگویی اما باید چنین افرادی را در هر حال اکرام و احترام کرد و نباید تحقیرشان کرد یا به آنان توهین نمود. زیرا آنها به ما منتسب هستند و اگر چنین کنی از زیانکاران خواهی بود». وقتی آن فرد مورد اشاره بعدها این سخنان امام(علیهالسّلام) را شنید، از گناه دست برداشت و از پرهیزگاران زمانه شد و در نهایت در کنار مزار حضرت معصومه(سلاماللهعلیها) دفن گردید.
بخش مهمی از سبک و سیرهی مورد نظر امام حسن عسکری(علیهالسّلام) از محتوای نامههای حضرت به شیعیان، قابل برداشت است. حضرت در یکی از نامهها اینگونه مرقوم فرمودند که «شما را به رعایت تقوا، کوشش در راه خدا، ادای امانت، طول سجود، به جا آوردن حق همسایه سفارش میکنم…هرکه اینگونه باشد شیعه است و مرا خوشحال میکند».
در ادامهی این نامه، حضرت با تأکید بر اینکه زینت ما باشید نه مایهی شرمندگی ما، فرمودند «هر محبتی را به سوی ما کشیده و هر زشتی را از ما دور سازید… زیاد یاد خدا کنید، زیاد یاد مرگ کنید، زیاد قرآن بخوانید، زیاد صلوات بفرستید. آنچه را به شما سفارش کردم حفظ کنید که شما را به خدا میسپارم و بر شما سلام میفرستم».
۱۳ آبان
سیزده آبان روز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام و روز مبارزه با استکبار جهانی گرامی باد.
روز 13 آبان که در تقویم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به عنوان روز مبارزه با استکبار جهانی نامگذاری شده یادآور سه واقعه مهم در تاریخ معاصر ایران است که در سه دوره مختلف رخ داده و به همین دلیل این روز را در تاریخ کشور به عنوان روزی به یادماندنی به ثبت رسانده است. در روز 13 آبان 1343، مأموران رژیم شاه، حضرت امام خمینی(ره) را در قم دستگیر و به دستور آمریکا، به ترکیه تبعید کردند.
در روز 13 آبان 1357، دانش آموزان تهرانی در اعتراض به دخالت های آمریکا در ایران، راه پیمایی کردند، ولی دژخیمان رژیم شاه، به آنان حمله کرد و آنان را به خاک و خون کشید. در روز 13 آبان 1358، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، لانه ی جاسوسی آمریکا را در تهران تسخیر کردند و جاسوسان آمریکایی را به گروگان گرفتند.
بدین ترتیب، مبارزه ی ضد آمریکایی مردم ایران، ابعاد جدیدتری پیدا کرد. بنابراین، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، این روز را به روز «ملّی مبارزه با استکبار» نام گذاری کردند.
تبعید امام خمینی به ترکیه در 13 آبان 1343
کاپیتولاسیون یا حق قضاوت کنسولی حقی است که به اتباع بیگانه داده میشود و آنها را ازشمول قوانین کشور مصون و مستثنی میکند؛ درواقع در صورت ارتکاب جرم در خاک کشور، دولت میزبان حق محاکمه آن مجرم را ندارد. کاپیتولاسیون ریشه در استعمار دارد و کشورهای استعمارگر این قانون را به کشورهای ضعیف تحت سلطه تحمیل میکردند؛ کاپیتولاسیون درایران طی معاهده ترکمانچای برای اتباع روسیه به رسمیت شناخته شد و پس ازآن برخی کشورهای استعمارگر دیگر، این امتیاز نامشروع را بعلت ضعف حکومت های قاجاریه کسب کردند؛ اما، کاپیتولاسیون در سال 1306، تحت فشار افکار عمومی و فضای حاکم بر روابط بینالملل پس از جنگ اول جهانی لغو گردید.
هنوز بیش از 3 دهه از الغای کاپیتولاسیون نمیگذشت که محمدرضا پهلوی احیاگر مجدد آن شد.
کابینه اسدالله علم در سیزدهم مهر سال 1342، به دستور شاه، پیشنهاد آمریکا مبنیبر اعطای مصونیت قضایی به اتباع آمریکایی را به صورت یک لایحه قانونی در هیأت دولت تصویب کرد.
چندی بعد این خبر به حضرت امام رسید و ایشان را به خروش و فریاد واداشت به طوری که در4 آبان 1343 ایشان طی نطقی تاریخی به رسوایی این اقدام ننگین پرداختند.
فرازهایی از سخنرانی ایشان چنین بود: « … دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد، ملت ایران را از سگهای آمریکایی پستتر کردند. اگر چنانچه کسی یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست از او میکنند؛ اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست میکنند و اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام ایران را زیر بگیرد، هیچ کس حق تعرض ندارد…».
رژیم که در طول دو سالی که امام قیام کرده بودند، نتوانسته بود با هیچ شیوهای، ایشان را آرام کند، تنها یک راه پیش پای خود میدید و آن تبعید امام بود. در شب 13 آبان 1343، صدها کماندو به همراه مزدوران ساواک به منزل امام در قم حملهور شدند ایشان را دستگیر و به تهران منتقل کردند و سپس با یک هواپیمای نظامی ایشان را به ترکیه تبعید کردند.این سرآغار هجرتی بود که 14 سال بعد پیروزی انقلاب اسلامی را به بار آورد.
کشتار بیرحمانه دانشآموزان در 13 آبان 1357
در جریان مبارزات ملت ایران علیه رژیم طاغوت، صبح روز 13 آبان 1357 تعداد زیادی از دانشآموزان برای پیوستن به تظاهرکنندگان با تعطیل کردن مدارس راهی دانشگاه تهران شدند و به جمع دانشجویان پیوستند. با هجوم مأموران شاه به دانشگاه، صدها دانشآموز و دانشجو با گلولههای آتشین به خاک و خون غلتیدند و به شهادت رسیدند.
تسخیر لانه جاسوسی ـ روز مبارزه با استکبار جهانی 13 آبان 1358
در ابتدای انقلاب و زمان حکومت دولت موقت با هدف وادار کردن آمریکا به استرداد شاه و اموال ملت ایران، دانشجویان تصمیم به اشغال سفارت آمریکا گرفتند. دانشجویان از دانشگاههای تهران، پلیتکنیک، صنعتی شریف، شهید بهشتی و … گرد هم آمدند و طی یک راهپیمایی تا سفارت آمریکا از دیوارهای سفارت بالا رفته و علیرغم مقاومت محافظین و آمریکاییها، سفارت را به تصرف کامل درآوردند.
در هنگام تسخیر سفارت، آمریکاییها به سرعت مشغول نابود کردن بسیاری از اسناد دخالتها و تجاوزارت و غارتهای خود شدند ولی پس از تسخیر سفارت به سرعت از نابودی باقیمانده اسناد جلوگیری شد و بعدها اسنادی که از لانه جاسوسی آمریکا به دست آمده بود چاپ شده و در اختیار همگان قرار گرفت. به محض انتشار این خبر، مردم بسیاری با خشم و انزجار مقابل لانه جاسوسی تجمع کرده و از حرکت دانشجویان حمایت کردند. امام خمینی(ره) نیز در پیامی این حرکت را انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول نامیدند. این حرکت دانشجویان معترض، خشم آمریکاییها را برانگیخت و آنها که ناتوان از درک ملتی استقلالطلب و آزادیخواه بودند، دست به اقداماتی بر ضد جمهوری اسلامی ایران زدند؛ از آن جمله فشار آوردن به مجامع بینالمللی مانند سازمان ملل، سازمان کنفرانس اسلامی، شورای امنیت و …، ایجاد جو منفی تبلیغاتی علیه دانشجویان مسلمان و برخی اقدامات دیگر از جمله آنهاست.
هر ساله و در گرامی داشت یوم الله ۱۳ آبان مردم ایران اسلامی با برپایی راهپیمایی این روز را گرامی می دارند
تصاویر حضور طلاب و اساتید مدرسه علمیه کوثر ورامین در ۱۳ آبان ۱۳۹۸
نگاهی گذرا به یومالنکبة
روز نکبت یکی از شومترین و سیاهترین روزهای تاریخ معاصر است. در ۲۶ اردیبهشت یکی از فاجعهبارترین و خونینترین طرحهای استعماری و ضد بشری پس از کشتار و آوارگی صدها هزار مسلمان بیگناه فلسطین، طی سالها به نتیجه رسید و رژیم نامشروعی که برای بشریت دستاوردی جز قتل و ترور و رنج و مصیبت نداشت، اعلام موجودیت کرد. در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۲۷ شمسی (۱۵می ۱۹۴۸میلادی) موجودیت رژیم اسرائیل دقیقا به شیوه شکلگیری آمریکا اعلام شد.
همانگونه که تشکیل آمریکا با ورود مهاجران اروپایی و قتل و کشتار بومیان آغاز شد، رژیم صهیونیستی نیز با کشتار مسلمانان و در سرزمینی متعلق به ساکنان آن (فلسطین) تاسیس شد، با این تفاوت که رژیم جدید هرگز روی آرامش به خود ندید.
گرچه رژیم صهیونیستی در۱۳۲۷ یک روز پس از خروج آخرین سرباز انگلیسی از فلسطین تشکیل شد اما این اقدام زمینه ها و ریشه هایی داشت که به نیم قرن قبل از روز اعلام تشکیل این رژیم بازمیگردد. پس از برپایی نخستین کنگره صهیونیسم در سال ۱۲۷۵ در شهر بال سوئیس و تصویب تشکیل دولت یهود در سرزمین فلسطین، مهاجرت صهیونیست ها به این سرزمین تحت حمایت استعمار توسط سازمان جهانی صهیونیسم آغاز گردید.
چهار سال پس از این تاریخ، سازمان جهانی صهیونیسم با هدف تسریع در روند مهاجرت یهودیان شرکتی تحت عنوان صندوق ملی یهود تشکیل داد تا برای سکنی گزیدن یهود در فلسطین زمین بخرد. زمینهای خریداری شده توسط این صندوق به عنوان دارایی غیرقابل انتقال مردم یهود محسوب میشد. پس از پایان جنگ جهانی اول مهاجران یهودی به سمت فلسطین روانه شدند و آژانس یهود برای هماهنگ سازی وتسریع در روند مهاجرت یهودیان تشکیل شد.
با روی کار آمدن هیتلر در آلمان نازیسم بهانه ای شد تا روند مهاجرت یهودیان به فلسطین شدت یابد به گونه ای که شمار یهودیان مهاجر ساکن در فلسطین تا سال ۱۳۲۷ به طرز فزایندهای افزایش یافت. در حالی که تنها ۱۲ درصد از خاک اشغالی فلسطین در تصرف یهودیان بود.
از این زمان خشونت ها و وحشیگریهای یهودیان آغاز شد. جنبش عزالدین قسام در این دوران آغاز شد که توسط انگلیسیها سرکوب شد. در سال ۱۳۲۶ قطعنامه ای صادر شد و فلسطین به دو بخش یهودی و فلسطینی تقسیم شد. بلافاصله پس از قطعنامه ۱۸۱ کشتارهای خونین گروههای ترور صهیونیستی آغاز شد.
از سال ۱۳۲۶ تا اردیبهشت ۱۳۲۷ چند کشتار وسیع در بلده الشیخ سعسع، الجلیل، قطار قاهره – حیفا، دیریاسین و ناصرالدین توسط گروههای ترور صهیونیستی از جمله هاگانا اشترون انجام گرفت که در این قتلعام ها تعداد زیادی از فلسطینیها اعم از مرد و زن و پیر و جوان کشته شدند.
تنها در کشتار دیریاسین که توسط دو گروه ایرگون و اشترون انجام شد، ۲۵۴ تن از افراد غیرنظامی کشته شدند. صهیونیستها یک روز بعد از خروج سربازان انگلیسی از فلسطین تشکیل رژیم صهیونیستی را اعلام کردند. فلسطینیها این روز را روز نکبت نامیدند و از آن پس روز نکبت به عنوان مفهومی از رژیم اسرائیل در جهان شهرت یافت، چرا که رژیم صهیونیستی قبل از تاسیس و بعد از تاسیس حاصلی جز نکبت و مصیبت و کشتار و ترور برای بشریت بخصوص مسلمانان نداشته است.
شباهت سلیبریتی های جدید و قدیم ( پری بلنده )
پس از به شهادت رسیدن طلبه همدانی به دست اراذل به نام بهروز حاجیلو استاد رایفی پور مهناز افشار را با فردی به نام پری بلنده مقایسه کرد و توییت زد : « آقای #وزارت_اطلاعات ، #پلیس_امنیت ، #اطلاعات_سپاه، و دیگر مسئولان ذیربط حواستان هست؟
#پری_بلنده قصه ما #شعبون_بی_مخ های دیگری هم دارد
#مهناز_افشار »
برایم جالب شد که پری بلنده کی بود ؟ و چه شباهتی با سلبریتی امروزه دارد ؟ البته که شعبان بی مخ ها را علی اکبر رایفی پور با پستش به ما شناساند.
پری بلنده
سکینه قاسمی معروف به “پری بلنده” از ثروتمندترین خانمرئیسهای شهرنو، صدها دختر جویای کار را به لطایفالحیل به محله “جمشید” در تهران کشانده بود. از دربار سفارش میگرفت و به درباریان خدمات میداد.
گاه برادر شاه دختری را دیده و هوس میکرد پس قُلچماقهای آن پتیاره میرفتند در راه مدرسه، دکان یا بازار، دخترک بیپناه را بلند کرده و به آن نرینه میرساندند. البته که این خوشخدمتیها بیمزد نبود، روسپیخانههاش از قِبل حمایت دربار چنان رونقی داشت که برای نگهبانی و محافظتش دهها گردنکلفت لازم بود. لَندهورهایی که از وظایفشان سربهنیست کردن مردهایی بود که پی ناموسشان به قلعه میآمدند. شاهدش، جمجمههایی که پس از انقلاب اسلامی در شهرنو یافت شد.
صبح روز 28 مرداد 1332 دستههای چماقدار همراه سرکردگانشان از چهارسوی شهر راه افتادند. در میان این گندهلاتها چند زن مشهور حضور داشتند. بدکارههایی مثل پری بلنده، ملکه اعتضادی و دیگران که قدرت و شهرتشان را مدیون تباه کردن زندگی دختران بودند و اوباش تحت امر این زنها حقوقشان از راه فروش دخترکان بیکس و کار شهر تامین میشد. «پری بلنده» از اوباش مشهور در ساقط کردن دولت مصدق بود که پس از انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 در ایران، در 21 تیر 1358 به اتهام فساد فیالارض، اعدام شد. وی از جمله افراد فعال ـ سلطنت طلبهای چاقوکش، ارازل و اوباش ـ در کودتا، که در بسیج تودههای ناآگاه مردم علیه دکتر مصدق نقش مهمی داشت .
چه ترکیب جالبی، تلاقی فحشا و اوباش! گُرز و عمود داشتند و به سمت خانه مصدق یورش بردند و هرکه شعار نمیداد را میزدند و میکوفتند.
اعلیحضرت به همدستی همین سلبریتیها قدرت را باز پس گرفت، سلبریتیهایی که از گُرده دختران شهرنو بالارفتند وهیچ کجای تاریخ از این قربانیان سیستم، پلههای نامرئی حکام، یعنی دختران حرفی نشد.
زنان انگار در دستگاه طاغوت نقشی جز تفاله شدن ندارند، یک روز جسمشان میشود ابزار برگرداندن تاج و تخت، یک روز چارقد سر چوبشان، یک روز تنشان به اسارت میرود، یک روز به اسم آزادیِ تن، شعورشان.
انگار زنها هستند تا روغنِ چرخدندههای استکبار باشند، انگار که در دستگاه بیخدایی و ظلم، زن چیزی بیش از ابزار رسیدن به هدف نیست با این تفاوت که حالا طاغوت نقشهای شیکتری به زنان کودتاهای مطلوبش میدهد، آنقدر شیک که متوجه تفاوت نقشش با “پری بلنده” ها نشوی.۱
کار سازمان یافته پری بلنده
در آن سالها، موسسه اطلاعات نشریهای هفتگی به نام جوانان امروز منتشر میکرد که یک نشریه جنجالی و عوامپسند حاوی مطالب سینمایی، ورزشی، اخبار و مطالب حادثهای بود. [در سال 1356]، یک زن فریبخورده به دفتر مجله جوانان تلفن میکند و به سردبیر مجه جوانتان اطلاع میدهد که سفارشدهنده الان آگهی استخدام که هر شب در صفحه نیازمندیهای یکی از رونامهها چاپ میشود کسی نیست جز «پری بلنده»، سردسته معروف قلعه شهرنو!
همین تلفنکننده ناشناس با اضطراب و با عجله توضیحات مختصر دیگری میدهد و تلفن را قطع میکند. براساس اطلاع او، پری بلنده شبها در روزنامههای کثیرالانتشار و پرتیراژ کشور آگهی استخدام ماشیننویس، تلفنچی و منشی زن و دختر میداده و وقتی زنان و دخترکان جویای کار برای استخدام به محلی که برای به فریب کشاندن زنان و دختران معصوم تدارک دیده شده بود مراجعه میکردند، پری بلنده و عواملش این زنان و دخترکان را بازی میدادند و میآوردند و میبردند تا سرانجام به مقصود خود برسند و طعمه به دام افتاده را وارد قلعه شهرنو کنند.
در دفتر مجله جوانان امروز، دختر جوانی به عنوان تلفنچی و منشی تحریریه کار میکرد به نام «سلیقه».
خانم سلیقه را مامور میکنند تا با تلفن مندرج در آگهی روزنامه تماس بگیرد و تقاضای کار کند.
خانم سلیقه که به خوبی توجیه شده بود نقشش را خوب بازی میکند و جهت مصاحبه حضوری دعوت میشود.
محمدرضا رفیعزاده و کاویانی [خبرنگار و عکاس اطلاعات] هم دورادور و دوربین به دست خانم سلیقه را تحت نظر داشتند. در محل ملاقات با خانم سلیقه، مذاکرات مختصری انجام میشود و بدون پردهپوشی لب کلام را با وی در میان گذاشته و او را دعوت به کار خلاف میکنند! شرح این ماجرا همراه با عکسهای مستند، دوشنبه همان هفته در مجله جوانان امروز چاپ [شد] و معلوم میشود پری بلنده ار طریق دادن آگهی در جراید کشور تعداد زیادی از دختران و زنان جویای کار را فریفته و از طریق پشت بام کاباره شکوفه نو (در خیابان سی متری) که مشرف به خیابان اول شهرنو بود و استفاده از راهپلههای خانههای واقع در شهرنو وارد این مجله فساد کرده است.
چاپ این گزارش چهارصفحهای در یک مجله پرتیراژ هفتگی کشور همراه با عکس و اسناد و اعترافات مستند باعث جریحهدار شدن احساسات عمومی شد و عمق فساد و تباهی را در گنداب متعفن رزیم شاهنشاهی نشان داد. اما حتی باعث یک روز بازداشت عامل اصلی ان (پری بلنده) نگردید! بعدها مظفر بالایی (معاون سردبیر مجله جوانان امروز) به من گفت وزارت اطلاعات از ادامه انتشار این گزارش جلوگیری کرده و از دفتر مخصوص فرح و دفتر مخصوص اشرف و از دفتر رییس شهربانی کل کشور و حتی ساواک به مجله تلفن کرده و ضمن گفتن بد و بیراه فراوان، نشریه و گردانندگان آن را مورد تهدید قرار دادهاند. «محمد بهرامی» یکی دیگر از خبرنگاران آن زمان مجله جوانان امروز نیز به من گفت که پری بلنده توسط محافل دربار حمایت میشده و به خاطر وابستگیهایش نه تنها مورد مواخذه و مجازات قرار نگرفته بلکه مدعی مجله هم شده بود! (که لابد چرا آبرویش را در مجله ریختهاند!)۲
حالا نمونه ای از فعالیت های مهناز افشار را که باعث عصبانیت مردم شد و او را در حد پری بلنده پایین آورد ببینیم
۲_ مشرق
حضور زن در شکل گیری انقلاب اسلامی ایران
هرچند زنان ایرانی برای اولین بار نبود که حضور خویش را در صحنه سیاسی و اجتماعی به اثبات میرساندند ولی گستردگی و کیفیت و مشارکت فعالانه و متعهدانه این قشر در لحظات حساس و سرنوشت ساز ملت در انقلاب اسلامی، بی سابقه و در جهان بی نظیر است.
پس از فرمان تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی همسران ناصرالدین شاه به شکستن قلیان ها اقدام کردند و در نهضت انقلابی جنگل زنان خطه گیلان با کمکهای مادی و معنوی خویش مبارزان را یاری رساندند، تا آنها در انجام وظیفه خود ترسی به دل راه ندهند، مقاومت زنان مسلمان در توطئه کشف حجاب و به پاکردن تظاهرات بزرگ در مشهد و اعتراض به این وضع هرگز از خاطره ها محو نمی گردد. ولی نقش زنان در صحنه های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بسیار فعالانه تر و قوی تر از هر زمان دیگری بود.
حضور زنان در صحنه های مبارزه و تلاش، بردباری خانواده های انقلابی در برابر انبوه مشکلاتی که رژیم ستمگر شاه برای آنها پیش می آورد، ترغیب و تشویق همسران و پسران و مجاهده و تلاش در سرنگونی طاغوت از جمله عوامل مؤثر در روند روبه تکامل انقلاب بود.
صبوری مادران داغدیده که جوانهای خود را در صحنه تظاهرات و راهپیمایی ها از دست می دادند و هیچ شکایتی نداشتند از اموری است که نمی توان همانندی برای آن در جنبش های ملی و یا مذهبی در دیگر نقاط جهان پیدا کرد.
در واقع اگر همکاری خالصانه زنان با خانواده و همسرانشان در میادین مبارزه، زندان رفتن ها و شکنجه ها و آزارها نبود شاید این مقاومت ها به ثمر نمی رسید و ریشه های سازنده و شکل دهنده انقلاب پا نمی گرفت.
شهـادت تعداد زیادی از زنان مـسلمان چه در تـظاهرات و چه در زندانها از جـمله واقـعه 17 شهریور و نـدای لبیـک به رهبر انقـلاب در راهپیمـایی های گستـرده ای چون تاسوعا و عاشـورای سال 57 نشانگر روحیه بالا و وفاداری زنان به اسلام و رهبر آن بود که از اراده ای محکم و خلل ناپذیر و ایمانی قوی سرچشمه می گرفت.
مأموران رژیم وقتی صحنه نـمایش میلیـونی زنان را در تـظاهرات خیابانی می دیدند و رفتـارهای محبت آمیز و مادرانه آنها را که دلسوزانه از نظامیان می خواستند به جمع ملت بپیوندند مشاهده می کردند، سرانجام تصمیم گرفتند به آغوش مردم باز گردند و اسلحه های خود را بسوی فرماندهان و سرسپردگان رژیم نشانه گرفتند.
امام خمینی که بارها به نقش کلیدی و قابل ملاحظه زنان در پیروزی انقلاب تأکید کرده بودند فرمودند: ” در تظاهرات خیابانی زنان ما، بچه های خردسال خود را به سینه فشرده، بدون ترس از تانک و توپ و مسلسل، به میدان مبارزه آمده اند.
جلسات سیاسی ای که زنان در شهرهای مختلف ایران، برپا میکنند کم نیست، آنان نقش بسیار ارزنده ای را در مبارزات ما ایفا کرده اند. مادران شجاع فرزندان اسلام، خاطره جانبازی و رشادت زنان قهرمان را در طول تاریخ زنده کرده اند. در چه تاریخی این چنین زنانی را سراغ دارید و در چه کشوری؟ ” (صحیفه امام،ج4،ص440)
آنها با شرکت در فعالیتهای سیاسی و حتی نظامی، توان خویش را در هر زمینه ای که حرکت عظیم ملت را به جلو می برد بروز می دادند.
این کار به گوشه نشینی و عدم تحرک و ناکار آمدی زن و همچنین آزادیهای دروغین و سطحی نگری در خصوص زن مهر باطل زد.
امام خمینی، حضور زنان را معجزه بزرگ اسلامی می دانستند و نتیجه نور ایمان و قدرت اسلام و قرآن و علّت تحولشان را اسلامی بودن این نهضت بیان می داشتند و نهایتاً انقلاب اسلامی را وامدار زنان مسلمان و متعهد برمی شمردند.
حمایت ایشان از زنان و قدردانی از آنها در سخنرانی ها و دیدارهایی که برگزار می شد بخوبی مشهود است.
در روزهای نخستین بازگشت امام به وطن در مدرسهای که با ایشان ملاقات صورت می گرفت، کثرت جمعیت به حدی بود که مسئولین نگران وضعیت امام شده تصمیم گرفتند، ملاقات خواهران را حذف کنند. امام که متوجّه این مطلب شدند فرمودند: «زنها سهم افزون تری در انقلاب داشتند، شما میخواهید این نیروی فعّال را که مشوق مردها بودند و تشجیع کننده آنان در میدان مبارزات از صحنه خارج کنید.» (حضور زن در شکل گیری انقلاب اسلامی ایران http: / / women1357.blogfa.com)
شهید مطهری نیز بر نقش سازنده و مفید بانوان در انقلاب اشاره دارد و می فرماید: «انقلاب اسلامی ایران ویژگیهایی دارد که مجموع آن را در میان تمامی انقلابهای جهان بینظیر و بیرقیب ساخته است یکی از آن ویژگیها ذی سهم بودن بانوان است. بانوان سهم بزرگی از انقلاب را به خود اختصاص دادند و این حقیقتی است که جملگی برآنند.» (حضور زن در شکل گیری انقلاب اسلامی ایران- http: / / women1357.blogfa.com 1392)
زنان در پرتو معنویت و عظمت انقلاب اسلامی به این واقعیت رسیدند که اسلام برای آنها هویتی انسانی قائل است که ریشه در گرایش های عالی دارد و الگوگیری از مکتـب حضرت زهرا(س)، بزرگ بانوی عالم بشریت و اتکال به قوّه لایزال الهی و چـنگ زدن به ریســمان حق آنان را در جایگاهی رفیع و ارزشمند قرار می دهد.
زنان متعهد در دوران انقلاب اسلامی نقشی ماندگار از خود به جای گذاشتند و به همگان ثابت کردند که شخصیت زن مسلمان در تبعیت از الگوهای مصرفی غرب و مد و مدپرستی و آنچه آنها برایش به ارمغان می آورند نیست بلکه چیزی که بر اعتبار و ارزش او می افزاید نجابت، شرافت و فداکاری در راه آرمان های اصیل دینی است که خداوند به آنها ارزانی داشته است.
امام خمینی شناخت و فهم زن مسلمان ایرانی را ستوده و می فرماید: « اینجانب به زنان پرافتخار ایران، مباهات می کنم که تحولی آنچنان در آنان پیدا شد که نقش شیطانی بیش از پنجاه سال کوشش نقاشان خارجی و وابستگان بیشرافت آنان، از شعرای هرزه گرفته تا نویسندگان و دستگاه های تبلیغاتی مزدور را نقش بر آب نمودند، و اثبات کردند که زنان ارزشمند مسلمان دچار گمراهی نشده و با این توطئه های شوم غرب و غربزدگان آسیب نخواهد پذیرفت.»(صحیفه امام،ج14،ص316)
حضور زنان در نهضت انقلابی ایران
بعد از پیروزی انقلاب، برای دفاع از حقوق زنان، فعالیت های زیادی شده است. در حقیقت باید گفت که بعد از انقلاب، از زن ایرانی تجلیل شده است.
پیشقراول این تجلیل هم امام بزرگوار بود که با همه وجود برای زن ایرانی مسلمان ارزش و احترام قائل بود. همین بینش بود که موجب شد زنان کشور در انقلاب اسلامی سهم بزرگی داشته باشند به طوری که اگر حضور زنان در نهضت انقلابی ملت ایران نمی بود به احتمال زیاد این انقلاب به این شکل پیروز نمی شد؛ یا اصلا پیروز نمی شد، یا مشکلات بزرگی در سر راه آن پدید می آمد.
بنابراین، حضور زنان مشکل گشا بود.
در جنگ تحمیلی هم همین طور بود.
در مسائل دیگر نیز از اول انقلاب تا به حال هم همین گونه بوده است.
با همه اینها نمی توان گفت زمینه های کاملی برای رفع ستم از زنان کشور فراهم شده که دیگر نیاز به تلاش ندارد.
هنوز فعالیت های بسیاری خصوصاً در عرصه های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی بایستی صورت پذیرد تا حقوق زنان در حد مطلوبی بدست آید و این خود زنان هستند که همانند سایر اقشار بایستی در جهت پیشرفت و تکامل انقلاب اسلامی کوشا باشند.
اگر فضای فرهنگی جامعه در زمینه مسائل زن، شفاف شود و احکام اسلامی و نظرات قرآنی در این زمینه روشن گردد، راه هموار خواهد شد.
برای این که بانوان کشور ما بتوانند به آن نقطه ای که برای یک زن، آرمانی و غایت مطلوب است برسند، هنوز تلاشهای بسیاری باید انجام شود.
بازخوانی مقاله ای از شهید مطهری
شهید مطهری که از شاگردان و یاران نزدیک امام و از اندیشه مندان بزرگ انقلاب اسلامی ایران محسوب می شود در باره نقش زنان در انقلاب اسلامی اعتقاد دارد زنان هم در شکل گیری و هم در پیروزی، نقش مستقیم و غیر مستقیم داشته اند.
مانند صدر اسلام که هم زنان در بعد تربیت فرزندان و پرورش آنان و همراهی و شکیبایی حضور همسران در جنگ، یاری گر حضرت رسول (ص) بودند و هم زنانی مانند «نسیبه جرّاح» و عمه حضرت رسول (ص) و… در صحنه های جهاد مستقیم نقش داشته اند، هم در هجرت به مدینه و حبشه و هم در بیعت های مختلف با حضرت هم در همراهی در خانه و راهی کردن همسران و فرزندان.
بحق، این گونه الگوهای عینی است که استاد مطهری را جرأت می بخشد از منطق متعادل اسلام دفاع کند و ویژگی ذی سهم بودن بانوان در انقلاب و جمهوری اسلامی را یادآور شود و حتی سهم بانوان را عظیم تر از سهم مردان شمرده و بفرمایند: «به نظر می رسد این چنین نقش تاریخی برای زن در جهان بی سابقه است… و به همین جهت ایجاب می کند که تحقیق کنیم چه عواملی موجب گشت که زن بار دیگر ـ علاوه بر صدر اسلام ـ در صحنه تاریخ ظاهر شود و تاریخ را از «مذکر» بودن محض خارج کند و آن را «مؤنث» (مذکر ـ مؤنث) نماید.»( استاد مطهری، «آینده انقلاب اسلامی ، ص ۲۲۴)
ایشان تحولی را که در این سالیان موجب شد تا زنان بتوانند چنین نقشی را ایفا کنند، آگاهی از اسلام راستین می دانند و همچنین به نقش رهبری اشاره کرده، می گویند: “در سفری که خود ما رفتیم پاریس، ایشان (امام خمینی) با آن تیز هوشی و دور بینی ای که دارند صریحا و اکیداً گفتند - قبلا هم گفته بودند- شرکت خانم ها در تظاهرات و راهپیمایی ها ولو با منع صریح پدران و شوهران شان مواجه شوند، واجب است. شوهر ها و پدر ها حق ندارند که مانع شرکت این ها بشوند.” (احمدی افزادی، 1392)