« غنا در قرآن | نشانه های حریت و اسارت انسان » |
نجفِ آباد
بنام شاه نجف ، گر کنند آبادی
نهند بر لب طفلان رَه ،تبسم و شادی
هزار کاظمی و خرازی خندان
کنند شاگردی محسن اش ، به استادی
وگر بنا کنند شهر را ، نجف آباد
براه دُخت علی سردهند خیل آبادی
بتان یانکی و غرب اش ،هماره در لرزش
ز پتک سرو قدان نجف آباد ی
خوشا ،بحال چنین شهر شورآور
خوشا سری که درخشد زتیغ بیدادی
به افتخار شجاعان خویش ، خرسندند
بنام نامی شان ، ثبت گشته ، آزادی
برای عشق عزیزان ، حجج مخواهی هان
که سر بپای عشق نهادند به استادی
کنون زبت شکنانش ،خبر رسان چو ابراهیم
تبر به بت زدنش ،چه شیرین بوَد به فرهادی
ابراهیم ابراهیمی ۹۶/۵/۲۱
فرم در حال بارگذاری ...