مؤلفههای قیام امام حسین علیه السلام چه بود ؟
حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای منصوری استاد حوزه و مبلغ دینی در دومین روز مراسمی که به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام و در سالن اجتماعات حوزه علمیه کوثر برگزار شد ضمن تسلیت شهادت آن امام بزرگوار و همچنین رحلت صحابی پیامبر صلوات الله جناب سلمان فارسی گفت : حضرت سیدالشهدا علیه السلام در حرکت عاشورایی خود میخواستند که چند مولفه قرآنی را برای جامعه بشری تفهیم نمایند و برای اینکه بتوانیم این مؤلفهها را بیان نماییم باید تاریخ را به عقب برگردیم و زمان پیامبر را به دقت مرور نماییم.
حجت الاسلام منصوری ادامه داد : پیش از بعثت پیامبر صلوات الله فرهنگ جامعه به گونهای بود که دختران دلبند خود را زنده به گور میکردند و خوراکشان سوسمار و حیوانات وحشی بود ؛ در چنین فرهنگی پیغمبر اکرم صلوات الله مبعوث میشود و مردم را به چنان کمالی میرساند که مردم راههای آسمان را میشناسند و به مقام خلیفه اللهی می رسند.
حجت الاسلام منصوری با بیان تلاش جبهه مخالف حق برای به قهقرا بردن جامعه گفت : جبهه مخالف به رهبری ابلیس تمام تلاش خود را میکرد تا جامعه را به قبل از دوران بعثت پیامبر برگرداند و این تلاش هر روز ادامه داشت تا اینکه بعد از رحلت پیامبر صلوات الله شهر مدینه که شهر خود پیامبر صلوات الله بود به یک شهر فاسد تبدیل شد و افراد فاسد را در این شهر ارج نهادند.
این مبلغ دینی گفت : با توجه به چنین جامعهای امام حسین علیه السلام قصد دارد تا جامعه را از چنین فسادهایی نجات دهد و به همین دلیل مولفههایی را بیان میکند که جامعه اسلامی تا ابد بیمه شود و یکی از این مولفهها بحث توحید مسلمین است.
حجت الاسلام منصوری افزود : توحید مسلمین در آن زمان آغشته به شرک بود همانطور که قاتلین امام علیه السلام ادعای دینداری و یکتاپرستی داشتند اما با این ادعا بر امام معصوم تیغ کشیدند بنابراین امام علیه السلام به دنبال این است که توحید مردم را به صورت ریشهای اصلاح نماید که اگر توحید مردم اصلاح نشود دیگر مؤلفههای دینی نیز به دست دشمن خواهد افتاد.
حجت الاسلام منصوری عبودیت را دومین مولفه قرآنی برای اصلاح جامعه توسط سیدالشهدا علیه السلام نام برد و بیان داشت روح عبودیت از جامعه گرفته شده بود و امام به دنبال این بود تا عبودیت مردم را به آنها برگرداند.
آقای منصوری در بیان اهمیت عبودیت بندگان خداوند گفت: تا انسان به عبودیت نرسد به هیچ یک از درجات عالی و معنوی نخواهد رسید.
آقای منصوری گفت: حرکت امام حسین علیه السلام بعد از ایشان نیز ادامه داشت و امام سجاد علیه السلام نیز مانند پدر بزرگوارشان وارد جامعه شدند و به سراغ تک تک انسانها رفتند و انسان سازی کردند و این انسان سازی را برای دوران بعدی انجام میدادند .
حجت الاسلام منصوری گفت : از عاشورا به عنوان یوم المعلوم یاد میشود و در عالم دو روز بین المللی وجود دارد یک روز همان عاشورای سال ۶۱ است که در آن، آنچه نباید اتفاق میافتاد ، اتفاق افتاد و عاشورای دیگری همان یوم المعلوم دیگریست که ظهور امام مهدی عجل الله میباشد و امام سجاد و امامان بعد از ایشان نیز تلاش کردند تا جامعه را برای ظهور حجت خداوند آماده نمایند.
آقای منصوری با بیان دعاهای خاص امام سجاد علیه السلام و مناجات ایشان در راستای پیشبرد اهداف معصومین در جهت آماده سازی جامعه برای ظهور حضرت حجت بیان داشت : امام سجاد علیه السلام یاران خود را کسانی میداند که طبق آیه ۱۱۲ سوره توبه ، اهل توبه ، اهل رکوع ، اهل سجود و اهل عبودیت باشند ، چرا که چنین افرادی اعمالشان دارای روح بندگیست و در لحظات حساس ، بندگی خدا را ترک نخواهند کرد و امام معصوم را تنها نخواهند گذاشت آنچنان که مردم کوفه اهل نماز و روزه و قرآن بودند اما اعمالشان روح عبودیت و بندگی را نداشت و به همین دلیل در مقابل جبهه حق ایستادند .
حجت الاسلام والمسلمین منصوری در بیان تأثیر توبه بر روح انسان گفت : وقتی انسان استغفار میکند در حقیقت روح عبودیت را در خود زنده میکند و توبه یعنی آغاز عبودیت همانگونه که انسان وقتی قرار است به محضر بزرگی برسد ابتدا خود را از چرک و آلودگی پاک میکند، انسان نیز وقتی قرار است کار بزرگی انجام دهد ابتدا باید روح عبودیت را در درون خود زنده کند.
حجت الاسلام منصوری گفت : انسان برای رشد عبودیت خود بهتر است که با صحیفه سجادیه و دعاهای این کتاب شریف و ارزشمند بالاخص دعای هشتم و دعای بیست و پنجم انس بگیرد .
حجت الاسلام والمسلمین منصوری تاثیر دعا در زندگی را بسیار عمیق و پر اهمیت خواند و بیان داشت : همین که انسان برای پدر و مادر خود دعا کند خداوند به او علم و نور و درک عنایت میکند و این شاید یکی از تاثیرهای فراوان دعا باشد .
حجت الاسلام والمسلمین آقای منصوری در پایان گفت : همه این دعاها ، روایات و دستوراتی که در مورد رعایت حال همسایه ، دستوراتی که در مورد رعایت حال فرزندان و پدر و مادر و ادعیهای که در مورد آنها وجود دارد همگی برای آن است که جامعه برای ظهور حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله و همچنین برای پذیرش ولایت ایشان آماده شود .
صلح پیچیده امام مجتبی علیه السلام
حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای منصوری در مراسم سوگواری که به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام و در سالن اجتماعات حوزه علمیه کوثر ورامین برگزار شد ضمن تسلیت این ایام گفت : مظلومیت امام حسن مجتبی علیه السلام به قدریست که حتی یاران خاص ایشان نیز مظلومیت ایشان را درک نکردند .
آقای منصوری گفت باید بدانیم که قیام خاموش امام و نوع قیام ایشان باعث ایجاد این مظلومیت شده است و البته مسیری که امام رفتهاند تنها مسیر درست بوده است.
آقای منصوری با بیان شرایط سخت دوران امام حسن مجتبی علیه السلام گفت : در حقیقت امام با دشمنی مواجه است که خود را شخصیت اول اسلام میداند و در ظاهر هم اسلام را رعایت میکند اما در باطن یهودی است .
حجت الاسلام والمسلمین منصوری ادامه داد : معاویه در کارهایش به راحتی اسلام را زیر پا میگذاشت اما در ظاهر عوام فریبی میکرد و جامعه آن روز به ویژه جامعه شام به این باور رسیده بودند که تنها معاویه صلاحیت حکومت بر جامعه اسلامی را دارد و این تفکر با کمک یهودیان در جامعه پیاده شده و افکار جامعه توسط دستگاه معاویه تصاحب شده بود.
حجت الاسلام والمسلمین منصوری گفت : حتی بودند کسانی که حافظ قرآن بودند اما یقین داشتند که دشمنان اسلام اولاد علی علیه السلام هستند و این نشان از تاثیر فراوان عملیات روانی دستگاه معاویه بر جامعه مسلمین داشت.
آقای منصوری با بیان نقش پررنگ حضرت زینب سلام الله در خنثی کردن عملیات روانی دستگاه دشمنان اسلام گفت : خطبه حضرت زینب سلام الله عملیات روانی دشمن را خنثي نمود .
وی ادامه داد : در واقع در قیام عاشورا امام حسین علیه السلام با کوفیانی مواجه شدند که در مهد تشیع زندگی میکردند و جریان کوفیان با مردم شام بسیار متفاوت بود و حضرت زینب سلام الله در مواجههشان با شخص یزید با خطبهای که خواندند شخص یزید را تحقیر میکنند و در برابر عملیات روانی آنها عملیات روانی انجام میدهند و اجازه نمیدهند که دشمن در طول تاریخ از امام حسین و اولاد علی علیه السلام به عنوان دشمن اسلام نام ببرد .
این مبلغ دینی با بیان تفاوت شرایط جامعه ای که امام حسن و امام حسین علیها السلام با آنها مواجه بود گفت : در زمان امام مجتبی علیه السلام افکار مردم توسط امویان اداره میشد و جهت دهی اصلی این افکار با یهودیان بود به همین دلیل از ۱۲ هزار سربازی که امام علیه السلام دارند وقتی فرمانده سپاه امام ابن عباس که خطیب بزرگ و توانمندی بود و اولین فرد بیعت کننده با امام حسن علیه السلام بعد از شهادت امام علی علیه سلام بود خود را به ۵۰۰ سکه طلای معاویه فروخت و وقتی جبهه امام را ترک کرد ۸۰۰۰ نفر را همراه خود برد و تنها ۴۰۰۰ نفر از یاران امام باقی ماندند که هیچ کدام انگیزهای برای حفظ جان امام و برای مبارزه نداشتند و حتی عدهای از آنها برای معاویه نامه نوشتند که ما حسن بن علی را به تو تحویل خواهیم داد .
این مبلغ دینی با بیان کار دشوار و پیچیده امام حسن مجتبی علیه السلام برای صلح اظهار داشت : امام علیه السلام در چنین شرایطی اگر صلح نمیکرد یا کشته میشد و یا زنده میماند و آنچه مسلم است طرفی که غالب بود معاویه بود که اگر کشته میشد قبل از امام حسن علیه السلام باید امام حسین و برادر ایشان ابوالفضل العباس کشته میشد و دیگر خون آنها اثری را که در کربلا گذاشت در این واقعه نداشت.
آقای منصوری ادامه داد : خون شخصیتی مثل امام حسین علیه السلام وقتی قرار است ریخته شود باید تمام ذرات عالم را به کمال برساند همانطور که این کار را کرده است و اگر قبل از واقعه عاشورا کشته میشد طومار شیعه برچیده میشد و یاران امام به دستور معاویه امام علیه السلام را میکشتند و معاویه برای عوام فریبی حتماً اقامه عزا میکرد برای فرزندان رسول الله دیگر اجازه نمیداد از شیعه حتی نامی باقی بماند و کاری میکرد که امامان معصوم به عنوان دشمن درجه یک اسلام شناخته شوند .
حجت الاسلام والمسلمین منصوری گفت اگر امام علیه السلام اسیر میشد و کشته نمیشد معاویه ایشان را آزاد کرد و غالب بر این آزادی بود و شرایط را معاویه قرار میداد اما در ماجرای صلح امام علیه السلام غالب بود و شروط را امام گذاشت و با این شرایط امام در حقیقت پایههای حکومت دیکتاتوری معاویه را متزلزل کرد .
این مبلغ دینی در پایان گفت : اگر امام مجتبی علیه السلام صلح نمیکرد شرایط برای حضرت زینب سلام الله مهیا نمیشد که یزید را بیآبرو کند و او را یابن الطلقا بنامد . صلح امام مجتبی علیه السلام چون در جامعه ملموس نیست مظلومیت ایشان را شدیدتر میکند چرا که امام مجتبی علیه السلام با این صلح زحمات معصومین قبل و بعد از خود را مدیریت کرد و اسلام را زنده نگه داشت و امام عصر عجل الله نیز در سفره قیام خاموش جد مادری خود امام مجتبی علیه السلام خواهد بود
دانلود ترجمه منتهی الامال
معرفی کتاب منتهی الآمال اثر شیخ عباس قمی
کتاب منتهی الآمال نوشته محدث بزرگ مرحوم شیخ عباس قمی صاحب کتاب ارزشمند مفاتیح الجنان است که پیرامون زندگی چهارده معصوم (ع) به نگارش درآمده است.
این کتاب، زندگی شریف پیامبر و ائمه اطهار را به طور کامل بازگو می نماید. تمام جزئیات تولد و کودکی و معجزات و اصحاب و وفات چهارده معصوم به طور کامل بیان شده است. شاید غم انگیز ترین بخش کتاب بخش وقایع عاشورا باشد که به طور کامل درباره آن نوشته شده است.
دانلود ترجمه کتاب منتهی الامال
کتاب پی دی اف
عنوان قحطی بزرگ
نویسنده: محمدقلی مجد
نویسنده: دکتر مجد ، ساکن آمریکا که با دسترسی به اسناد جنایت انگلیس در این سالها ، قتل ۹میلیون ایرانی را به تحریر درآورده است.
فیلم سینمایی یتیم خانه ایران توسط آقای طالبی از روی این کتاب ساخته شده است.
👇👇👇
حرکت پیامبر(ص) به سوی غار در لیله المبیت
به چه علت در لیله المبیت،رسول الله(ص) مستقیما به مدینه نرفته و به غار ثور رفتند؟
چون دشمن به دنبال پیامبر و در تعقیب پیامبر بود .
پیامبر پس از خبر از قصد ترور خود شبانه از مکه خارج و علی ع را در جای خود نهاد و این شب معروف به لیله المبیت شد .
در هنگام خروج مخفیانه با ابوبکر برخورد و او را همراه خود برد .
و پس از یک یا چند روز ماندن در غار ثور و ناامیدی قریش از دست یافتن به پیامبر ، پیامبر راهی مدینه گردید .
در شب پنجشنبه اوّل ماه ربیع الاول (سال چهاردهم بعثت) رسول خدا(ص) از مکه بیرون رفت و در همان شب علی(ع) در بستر رسول خدا خوابید و آن شب را لیلة المبیت گفتند.
آن حضرت برای رفتن به یثرب می بایست به شمال مکه می رفت؛ اما برای گمراه کردن مشرکان، راه جنوب را برگزید و به کوه ثور رسید. آن حضرت، به همراه ابوبکر وارد غار ثور شد و مدت سه روز در آن مخفی بود. مشرکان تا نزدیکی غار ثور آمدند، اما به اعجاز الهی، عنکبوتان تارهایی را بر درِ غار تنیدند تا مشرکان را از رفتن به درون آن منصرف کنند؛ چراکه آنان با دیدن تارهای عنکبوت تصور کردند کسی وارد غار نشده است!
علت آن هم آگاهی پیامبر(ص) از نقشه مشرکان قریش برای ترور بود که برخی بیان میدارند که آیه وَ إِذْ یمْکرُ بِک الَّذینَ کفَرُوا لِیثْبِتُوک أَوْ یقْتُلُوک أَوْ یخْرِجُوک وَ یمْکرُونَ وَ یمْکرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیرُ الْماکرینَ (ترجمه: هنگامی که کافران ضد تو حیله کنند تا تو را زندانی کنند یا بکشند یا تبعید نمایند آنان با خدا از در حیله وارد میشوند خداوند حیله میکند و خداوند بهترین حیله کنندگان است.)[ انفال–۳۰] درباره همین خبردادن به پیامبر(ص) نازل شده است. لیلة المبیت شبی است که پیامبر(ص) به امر الهی از مکه به مدینه هجرت کرد و به سبب تصمیم سران قریش بر قتل آن حضرت، از علی(ع) خواست تا به جای او در بسترش بخوابد و مشرکان متوجه عدم حضور پیامبر نشوند.
خداوند در عظمت این جانفشانی علی(ع) آیه «وَمِنَ النَّاسِ مَن یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ»﴿۲۰۷﴾ (ترجمه: و از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا میفروشد، و خدا نسبت به [این] بندگان مهربان است.)[ بقره–۲۰۷] را نازل فرمود. حضور در غار ثور رسول خدا در شب اول ربیع الاول رهسپار غار ثور شد و ابوبکر بن ابوقحافه نیز با وی همراه گشت و پس از سه روز که در غار ثور ماندند، در شب چهارم ربیع الاول راه مدینه را در پیش گرفتند.
شروع همراهی ابوبکر با پیامبر (ص) چندان مشخص نیست و برخی گفتهاند پیامبر (ص) در راه اتفاقی ابوبکر را دید و همراه خود برد. همچنین نقل دیگری است که پیامبر (ص) در شب حمله مشرکان به خانه ابوبکر رفت و از آنجا به طرف غار ثور رهسپار شد .قول سومی است که بیان میدارد ابوبکر به سراغ پیامبر (ص) آمد و علی (ع) او را به مخفیگاهش راهنمایی کرد.
منابع جهت مطالعه :
فروغ ابدیت ، جعفر سبحانی
الصحیح من سیره النبی الاعظم ، جعفر مرتضی عاملی
حدیث سلسله الذهب
ورود امام به نیشابور و بیان حدیث سلسلة الذهب مهم ترین واقعه ی ماندگار این سفر است. در مسیر سفر خراسان، حضرت رضا(علیه السلام) با عبور از شهرهای مختلف، به نیشابور رسیدند و با استقبال باشکوه مردم آن شهر روبه رو شدند؛ به گونه ای که دانشمند اهل سنت، حاکم نیشابوری شافعی، می نویسد: «به هنگام استقبال از امام، گروهی گریان و زار بودند و عده ای خود را به خاک می ساییدند و برخی نیز پای اشتر امام را می بوسیدند.»[ ابن صباغ، الفصول المهمة، ج۲، ص ۱۰۰۲. ] گزارش حاکم نیشابوری در تاریخ نیشابور[ متأسفانه اثری از کتاب تاریخ نیشابور نیست و گزارش های این کتاب در متون حدیثی علمای شیعه و سُنیِ پس از آن درج است. ] خواندنی است.
او می نویسد: «وقتی حضرت رضا(علیه السلام) وارد نیشابور شد، سوار بر قاطری خاکستری رنگ بود. در بین راه، دو پیشوای حافظ حدیث پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، ابوزرعه و محمدبن اسلم طوسی، مهار استر آن جناب را گرفته و عرض کردند: آقای ما، ای پیشوایی که فرزند ائمه ی طاهرینی، ای بازمانده ی نژاد پسندیده، تو را به حق اجداد ارجمندت قسم می دهیم سایبان مهد را یک طرف فرما تا جمال مبارک شما را ببینیم و حدیثی از اجداد خود بیان کن که یادبودی برای ما باشد.
امام استر را نگه داشت و سایبان را کناری زد. چشم جمعیت به جمال انورش روشن شد. گیسوان مبارکش شبیه گیسوان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) بود. تمام طبقات ایستاده محو در تماشای رخسار مبارکش بودند. بعضی با مشاهده ی آن جناب، فریادی از شادی کشیدند. عده ای واله گونه اشک شوق می ریختند از این موهبت [و] هر کدام به طریقی ابراز احساسات می کردند. بعضی از شوق، گریبان چاک می زدند و خویش را در خاک می انداختند و لجام استر را می بوسیدند. [برخی نیز] گردن برافراشته تا آن جناب را مشاهده کنند. تا ظهر به طول انجامید. در این موقع، نویسندگان و قضات فریاد کشیدند: مردم گوش کنید و حفظ نمایید. فرزند پیامبر را نیازارید [و] ساکت باشید. ۲۴هزار قلمدان خارج شد، غیر از کسانی که دوات به کار بردند.»[ اربلی، کشف الغمة، ج۲، ص ۳۰۸. ]
آن گاه امام رضا(علیه السلام) که در عَماری (کجاوه) نشسته بودند، سر بیرون آورده و فرمودند:
«از پدرم، موسی بن جعفر شنیدم که گفت: از پدرم جعفر بن محمد شنیدم که گفت: از پدرم محمد بن علی شنیدم که گفت: از پدرم علی بن الحسین شنیدم که گفت: از پدرم حسین بن علی شنیدم که گفت: از پدرم امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب شنیدم که گفت: از پیامبر شنیدم که گفت: از خدای عزوجل شنیدم که گفت: «لااله الّا اللّه حصنی، فمن دخل حصنی أمن من عذابی»؛ «لا اله الا اللّه دژ من است؛ پس هرکس به دژ من درآید، از عذاب من ایمن خواهد بود».»
اسحاق بن راهویه گوید: «چون کاروان به راه افتاد، امام فریاد زدند: بشروطها و أنا من شروطها؛ (با وجود شرط های آن و من از شرط های آنم.)»[صدوق، التوحید، ص ۲۵؛ مناوی، فیض القدیر، ج۴، ص ۴۸۹. ]
مقصود این است که اقرار به کلمه ی توحید هنگامی سبب نجات است که جامعه به دست حاکم الهی اداره شود و حکومت به حق باشد تا مردم بتوانند به حقیقت توحید برسند؛ زیرا حقیقت توحید، پرستش خدای یگانه است بدون هیچ شریکی. این حدیث به سلسلة الذهب (زنجیر طلا) معروف است؛ زیرا رجال سند آن تا حضرت جبرئیل، همه از معصومان(علیهم السلام) هستند؛ همچنین از احادیث قدسی نیز محسوب می شود؛ چون گوینده ی آن ذات اقدس الهی است.
رجایی اهل مذاکره نبود
محمدعلی رجایی در سال ۱۳۱۲ در قزوین متولد شده و در سال ۱۳۱۶ پدرش را از دست می دهد و بقیه عمر را در کنار مادر و تنها برادرش سپری می کند. او ۱۳ سالگی به تهران عزیمت می کند و به علت فقر شدید اقتصادی در جنوب شهر درست در کنار کوره پزها ساکن می شود.
در ۱۷ سالگی به نیروی هوایی می رود و ۵ سال در این نیرو تحصیل می کند. در همین زمان است که با گروه فداییان اسلام و شهید نواب صفوی آشنا می شود. همچنین در این زمان مشتاقانه بر سر درس و بحث آیت الله طالقانی حاضر می شود و ۱۷ سال شاگردی آن مرحوم را می کند. شهید رجایی در سال ۱۳۳۲ از ارتش استعفا می دهد و در بیجار به دانشسرای معلمی می رود. اواخر سال ۱۳۳۸ برای مدت یکسال به خوانسار اصفهان می آید و سپس دوباره به تهران باز می گردد و در دبیرستان کمال که اداره آن در دست آقایان سحابی و بازرگان بوده مشغول کار می شود. اولین بار در تشکل نهضت آزادی که از جبهه ملی منشعب شده عضو می شود و بعدها به موتلفه اسلامی می رود.
۴ سالی به زندان می رود و بعدها وزیر آموزش و پرورش می شود.
«محمدامین» نام مستعار و مخفی شهید رجایی در دوران مبارزه و مخفی ماندن از دید ساواک است. او سال ۵۱ بعد از سفر به فرانسه به عراق می رود و با امام خمینی(ره) دیدار می کند.
در حسنیه ارشاد آن زمان حضور می یاید و از درس های دکتر علی شریعتی بهره می جوید. در دوران انقلاب و زمانی که دستگیرشدگان را به مدرسه رفاه می برندچون آدمهای دست چندم رژیم منحوس سابق هستند، با آنان را محبت و رافت اسلامی رفتار می کند.
۷ ماه از ازدواج شهید در قزوین نگذشته که قطعه شعری که بر علیه رژیم در جیب ایشان پیدا می کنند و زندانی می شود. مرحله دوم زندانی شدن ایشان در تهران بود که پنج سال طول کشید و علت اصلی آن کتاب هایی از ایشان بود که لو رفته بودند. در زندان تهران روزانه جیره کتک خوردن برقرار است. از بس او و دایی اش را شلاق می زنند از هوش می روند. ناخن هایش را می کشند. پایش را می شکنند اما رجایی همچون آهن سخت است و همچون کوه مقاومت می کند.
مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی در یکی از سخنرانی های خود می گوید: «اگر مقاومت ایشان در زیر شکنجه در زندان نبود، همه ما از بین رفته بودیم.»
اهل مذاکره نبود
گویا شهید رجایی زیاد اهل مذاکره در آن دوران نبوده است و در جایی به عراقی ها می گوید: زمانی که شما دائم بر سر ما و شهرهایمان بمب می ریزید، آمده اید و از مذاکره سخن می گویید! اول فشار را بردارید بعد ما مذاکره می کنیم.
زمانی که او کفیل وزارت آموزش و پرورش بودتابلویی بالای سر رجایی بود که روی آن نوشته بود: رجایی ارتجاعی. پرسیدم این را چه کسی نوشته؟ گفت: قبل از شما تعدادی از معلمان اعتصاب کرده بودند و یکی از آنان جلوی چشمم این را نصب کرد. حرفشان حق نبود و من بخواسته آنها عمل نکردم و آنها این را نوشتند و به دیوار زدند. اما من دست به آن نزدم تا همه بدانند وزیر مملکت اسلامی تا این حد به مردم اجازه می دهد بیایند و حرفشان را بزنند.
او حتی یکبار جلوی مدیران مدرسه غیر انتفاعی کمال وابسته به سران نهضت آزادی و عقاید آنان ایستاد و در روزنامه ای نوشت: همه باید از شرایط تحصیل یکسانی برخوردار باشند و پذیرش مدارس ملی و غیر انتفاعی پذیرفتن نوعی فاصله طبقاتی است. مردم ما شهید نداده اند که دوباره این دسته بندی ها رایج شود.
شهید رجایی دو هفته قبل از شهادت در جمعی گفته بود: چیزی از عمرش باقی نمانده است و در حدود دو هفته بعد هم ترور شد و به لقای حق پیوست.
متنی که خواندید بر گرفته از کتاب سیره شهید رجایی به قلم علامعلی رجایی است .
وقایع ۱۸ ذی الحجه
در روز ۱۸ ذی الحجه الحرام رويدادهاي بزرگي براي برخي از پيامبران الهي علیهمالسلام به وقوع پيوست كه به بعضي از آنها اشاره ميكنيم:
رهايي حضرت ابراهیم علیهالسلام از آتش نمروديان: قرآن کریم به اين واقعه اشاره نمود و فرمود: «قالُوا حَرِّ قُوهُ وَانصُرُوا آلِهَتَكُم اِن كُنتُم فاعِلينَ، قُلنا يا نارُكُوني بَرداً وَ سَلاماً عَلي اِبراهيمَ».۱
پيروزي حضرت موسی علیهالسلام بر ساحران فرعون و از ميان بردن سحرهاي ساحران فرعوني: قرآن كريم در اين باره فرمود: «قالَ فَأتِ بِهِ اِن كُنتَ مِنَ الصادِقينَ، فَألقي عَصاهُ فاِذاهِي ثُعبانٌ مُبينٌ».۲
حضرت موسی علیهالسلام طي حكمي يوشع بن نون را به جانشيني خويش برگزيد و در ميان قوم بني اسرائيل، درباره فضائل و شايستگيهايش به سخنراني پرداخت و اين قوم را بر تصميم خويش، شاهد گرفت.
حضرت سلیمان بن داوود علیهالسلام، طي حكمي آصف بن برخيا را جانشين خويش ساخت و مردم را بر اين تصميم خويش، شاهد گرفت و با دلائل و بينات روشن، شايستگيهاي وي را به اثبات رسانيد.
حضرت عیسی بن مريم علیهالسلام جانشيني شمعون صفا را در نزد پيروانش آشكار كرد و وي را رسماً وصي خود گردانيد.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در آخرين ماههاي عمر شريف خود، داماد و پسرعمويش حضرت امام علی علیهالسلام را جانشين خويش ساخت و ضمن معرفي وي به مسلمانان، از آنان در غدير خم بيعت گرفت. به هر روي اين روز، روز بسيار مبارك و باميمنتي است.۳
این روز عید بزرگ اسلام است که هیچ عیدی از جهت شرافت و منزلت به آن نمی رسد و به آن عید الله الاکبر و عید آل محمد صلی الله نیز میگویند به مبعوث فرمود خداوند پیامبری را مگر آن که آن روز را عید کرده و به وسیله خود وصیت می کردند که این روز را عید قرار دهند نامش در آسمان روز عهد معهود و نامش در زمین روز میثاق ماخوذ به جمع مشهود است و روز اکمال دین و اتمام نعمت بر مسلمانان است و همه اینها به جهت انتصاب پیامبر صلی الله علی بن ابیطالب را به خلافت و جانشینی می باشد
بنا به حديثي از ميثم تمار از خواص اصحاب حضرت علي علیهالسلام و از حواريان و صاحبان سر آن حضرت حوادث ذيل در ماه ذی الحجه و يا در هجدهم ذي الحجه به وقوع پيوست: پذيرش توبه حضرت آدم علیهالسلام؛ پذيرش توبه حضرت داود علیهالسلام؛ رهايي حضرت یونس علیهالسلام از شكم ماهي و افتادن در ساحل دريا؛ استقرار يافتن كشتي حضرت نوح علیهالسلام پس از فروكش كردن طوفان، بر كوه جديد و رويدادهاي ديگر.۴ ۵
۱_ سوره انبياء ، آيه ۶۸ ،۶۹
۲_سوره شعراء ، آيه ۳۱،۳۲
۳_مسارالشيعه شيخ مفيد، ص ۲۲؛ بحارالأنوار علامه مجلسی ج ۱۳، ص ۴۹۳.
۴_ بحارالأنوار، علامه مجلسي، ج ۴۵، ص ۲۰۲.
۵_دیده شده در وقایع الشیعة، سیدجعفر رفیعی، نشر محض یار مهربان ، ۱۳۹۱، ص ۲۱۴ ، ۲۱۵
اسماعیل طلا کیست؟
سقاخانه اسماعیل طلا یکی از از اماکن قدیمی حرم مطهر امام رضا (ع) و در واقع قدیمیترین سقاخانه این آستانه نورانی با حدود ۳ قرن قدمت است که طی سالهای متمادی زائران و مجاوران حضرت با نوشیدن آب از این مکان متبرک جان تازهای میگیرند و شفای بیماران را از امام رئوف طلب میکنند.
این سقاخانه در مرکز صحن انقلاب قرار گرفته صحنی که قدیمیترین حیاط حرم است و پیش از این صحن عتیق و یا صحن کهنه به آن گفته میشد. سقاخانه روبروی ایوان طلا و مشرف به ضریح و گنبد مقدس امام رضا علیهالسلام است.
این سقاخانه حد فاصل سالهای ۱۱۴۴ تا ۱۱۴۵ هجری قمری در زمان سلطنت نادرشاه افشار بنا شد و سنگ مرمری به دستور نادرشاه با ظرفیت ۳ کر آب معادل هزار و 130 لیتر در آن قرار گرفت. این سنگ از هرات به مشهد منتقل شد و نقل است در یکی از جنگها به غنیمت گرفته شده بود.
در زمان فتحعلیشاه قاجار یکی از سرداران سپاه «اسماعیل خان سنگسری» نام داشت. روزی بستهای به عنوان هدیه به دربار فتحعلی شاه رسید و ظاهر قضیه به این صورت بود که در درون این بسته هدیهای برای پادشاه ارسال شده است اسماعیلخان به این بسته مشکوک شده و فوراً آن را از پادشاه دور کرد که پس از باز کردن، بسته منفجر شد.
فتحعلی شاه به خاطر این هوش و ذکاوت اسماعیلخان دستور داد به اندازه وزنش به او طلا بدهند و اسماعیلخان هم با این هدیه ستونها و گنبد سقاخانه حرم امام رضا (ع) را طلایی کرد. از آن زمان این سقاخانه با نام سقاخانه اسماعیل طلا معروف شد.
کوروش کبیر
از عیش و نوش همسران خشایارشاه، تا عاشق همسر برادر شدن و سنت ازدواج با محارم هخامنشیان
در کتاب “پنج امپراتوری کبیر” نوشتهی راویلسون که سال ۱۸۶۷ م. منتشر شد تصاویری از این وقایع فجیع به ثبت رسیده است.
با شروع حکمرانی خشایارشاه، اختلال و آشفتگی در اندرونی، قتلها و ترورها، وقوع توطئههای از پیش تعیین شده، سر به فلک گذاشتند و زنان شاهزادهی خشایارشاه به شهوت رانی مشغول شدند و اندرونیها روز به روز گسترده میشدند، در نتیجه شخصیت خشایارشاه روز به روز از همهی گذشتگانش متزلزلتر و ضعیفتر مینمود. او پادشاهی بسیار ضعیف النّفس و سست عنصر بود، به راحتی تحت تأثير قرار میگرفت و به جای عقل از احساس خود بهره میجست، آرزوهای خام در سر میپروراند، خودسر، بیرحم، بیدادگر، خرافاتی و شهوتران بود!
طبق نوشتههای بخش آخر کتاب هرودوت، طی مدتی که پادشاه در ساردیس اقامت داشت و در آن هنگام که از لشکرکشی اروپا باز میگشت، عاشق ماسیس، همسر برادرش شد!!
او از فریفتن زن عاجز بود تا اینکه روزی ترتیب ازدواج خود را با یکی از دخترانش داد.
پیر برایان ، از کوروش تا اسکندر ، نشر طلایه ، ص۴۰۹، ص۴۱۰.