در محضر امام زمان «عج»

همان‌طور که سخت است انسان همیشه خودش را در محضر خدا ببیند، معمولاً برای ما درک حضور حضرت ولی عصر(عج) نیز کار دشواری است. ولی باید تمرین کنیم و برنامه داشته باشیم.

مثلاً یک زمان‌هایی را اختصاص بدهیم و با وضو، رو به قبله بنشنیم و با یک حالت معنوی خودمان را در محضر امام زمان(ع) ببینیم و به خواندن دعاهایی که در این زمینه وارد شده است، مانند دعای ندبه و دعای عهد بپردازیم. یا خواندن دعای افتتاح که یکی از اصلی‌ترین دعاهای شب‌های ماه مبارک رمضان است در این زمینه خوب است و شاید یک سوم دعای افتتاح به وجود نازنین حضرت ولی عصر(عج) اختصاص پیدا کند.

اگر خودمان را در چنین شرایطی قرار دهیم، می‌توانیم خود را در محضر حضرت ببینیم. احساس حضور را باید خودمان با تمرین و برنامه‌های مداوم ایجاد کنیم. نباید انتظار داشته باشیم که یک معجزه‌ای رخ بدهد و ما را به درِ خیمۀ حضرت ببرند، یا اینکه یک شبی رؤیای صادقه‌ای از حضرت ببینیم، یا اینکه کسی که در ارتباط با حضرت است بیاید و با ما ارتباط برقرار کند.

این احساس حضور را باید خودمان با تمرین و برنامه‌های مداوم برای خودمان ایجاد کنیم. اگر برنامۀ ما هفته‌ای یک‌بار یا روزی یک ‌بار است، در آن ساعت مشخص متوجه حضرت بشویم، خودمان را در محضر حضرت ببینیم این برنامۀ عملی و همین تلقین کردن،️ [که حضرت امام(ره) می‌فرمودند: تلقین بسیار مؤثر است] می‌تواند لحظاتی ما را در محضر حضرت قرار دهد. ️

ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج


دیده شده در کانال مهدی یاوران ۳۱۳.

   جمعه 31 اردیبهشت 13955 نظر »

بندگی خدا 

 

 

باید بدانیم که مطالب یکی است . آن چیه ؟ بندگی خداست .

بندگی خدا در طاعت خداست .

طاعت خدا در ترک معصیت خداست ؛ هم در اعتقاد و هم در عمل .

نداشته باشیم غیر از طاعت خدا ، یا چیزی که مولد طاعت خداست از معارف و تفکرات یا چیزی که طاعت خدا مولد آن است .

طاعت جز طاعت نمی آورد .و طاعت هم جز از طاعت نمی آید .

مبادا آنی غفلت بکنیم که همان آن گرگها ما را می خورند . آنِ غفلت ،آنِ مهیا شدن برای شیاطین انس و جن است ، و باید بفهمیم و از خدا بخواهیم آن به آن ما را سالم و محفوظ از جمیع آفات و بلیات معنوی ، ظاهری و باطنیه ، دنیویه و اخرویه ، از سعادت محروم نباشیم ، چرا که در روزگار پشیمان از تمام عمر خود نباشیم .

نشنیده ام از کسی دیگر یک چنین چیزی که این راه را نرفته اند و ضد این را عمل کرده اند . از کسی نشنیده ام الا عمروعاص ملعون ، این مطلب را که این همه فساد کرد تا روز قیامت ،  راه را برگرداند ، سرچشمه را خون آلود کرد ، زهر آلود کرد  که بشر تا آخر مبتلا به آن شد مگر آن که ظهور ولی مطلق آن را جبران کند .

مقصود ، نشنیده ام از کسی ، ندیده ام از کسی چنین چیزی را که همان آنِ آخر حیاتش ، آخر احتضارش  ( عمروعاص)  انگشت را به دندان گرفته بود و وفات کرد .(یعنی) اگر من قانع بودم به امور دنیای خودم این همه بلاها را به‌سر خودم ، به‌سر بشر تا روز قیامت نمی آوردم .

خدا حفظ کند ما را که کاری نکنیم که آخرش پشیمان نشویم  . 

کاری نکنیم که آخر دست خالی برویم .

کاری نکنیم از آن هدف اصلی که انبیاء و اوصیا دعوت به آن هدف می کنند غافل باشیم .آن هم برای خوشحالی موقت .

 

سخنان آیت‌الله بهجت (ره) ، شنیده شده توسط عبدی متین .

   جمعه 31 اردیبهشت 1395نظر دهید »

(آيه ۶۱)- اين آيه اشاره به يكى از ويژگيهاى حضرت مسيح است مى ‏فرمايد: «او (عيسى) سبب آگاهى بر روز قيامت است» (وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ). يا از اين جهت كه تولد او بدون پدر دليلى است بر قدرت بى‏پايان خداوند كه مسأله زندگى بعد از مرگ در پرتو آن حل مى ‏شود. و يا از اين نظر كه نزول حضرت مسيح از آسمان طبق روايات متعدد اسلامى در آخر زمان صورت مى ‏گيرد و دليل بر نزديك شدن قيام قيامت است.

به هر حال به دنبال آن مى ‏فرمايد: قيام قيامت قطعى و وقوع آن نزديك است «و هرگز شك و ترديد از ناحيه آن به خود راه ندهيد» (فَلا تَمْتَرُنَّ بِها).

نه از نظر عقيده، و نه از نظر عمل همچون غافلان از قيامت رفتار نكنيد.  «و از من پيروى كنيد كه اين راه مستقيم است» (وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ).                   

 (آيه ۶۲)- ولى شيطان مى‏خواهد پيوسته شما را در غفلت و بى ‏خبرى نگهدارد، به هوش باشيد «شيطان شما را (از راه خدا و از توجه به سرنوشتتان در رستاخيز) باز ندارد، چرا كه او دشمن آشكارى براى شماست» (وَ لا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ). او عداوت و دشمنى خود را از روز نخست يك بار به هنگام وسوسه پدر و مادرتان آدم و حوا و اخراج آنها از بهشت نشان داد، و بار ديگر به هنگامى كه سوگند ياد نمود كه همه فرزندان آدم جز «مخلصين» را گمراه خواهد ساخت.  

(آيه ۶۳)- در آيات گذشته به گوشه‏اى از ويژگيهاى زندگى حضرت مسيح اشاره شد در اينجا مى ‏فرمايد: «هنگامى كه عيسى با در دست داشتن بينات (معجزات و آيات الهى) آمد، گفت: من براى شما حكمت آورده ‏ام و (آمده‏ ام) تا بعض امورى را كه در آن پيوسته اختلاف داريد براى شما تبيين كنم» (وَ لَمَّا جاءَ عِيسى‏ بِالْبَيِّناتِ قالَ قَدْ جِئْتُكُمْ بِالْحِكْمَةِ وَ لِأُبَيِّنَ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ).

 «حكمت» به تمام عقائد حق، و برنامه‏ هاى صحيح زندگى- كه انسان را از هرگونه انحراف در ايمان و عمل باز مى ‏دارد، و به تهذيب نفس و اخلاق او مى ‏پردازد- اطلاق شده است. اين حكمت علاوه بر اينها هدف ديگرى نيز به دنبال دارد و آن برطرف ساختن اختلافاتى است كه وجود آنها نظام جامعه را به هم مى‏ ريزد، و مردم را سرگردان و بيچاره مى ‏كند، و لذا حضرت مسيح در متن سخنانش روى اين مسأله تكيه مى‏نمايد. و در پايان آيه مى ‏افزايد: «اكنون (كه چنين است و محتواى دعوت من اين است) تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نمائيد» (فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ).

 

دیده شده در تفسیر نمونه آیت‌الله مکارم شیرازی ، ج ۴ ، ص ۳۷۰، سوره زخرف.

   جمعه 31 اردیبهشت 1395نظر دهید »

تداوم امامت تا ظهور مهدی



ازجمله مسائلی که امیرمؤمنان به آن توجه نموده ادامه و استمرار امامت است در طول زمان تا دوران ظهور مهدی موعود(عج) و این که هیچ زمانی زمین  خالی از حجّت و امامی نیست. امیر مؤمنان در زمینه تداوم امامت چنین است:«اَلا اِنَّ مَثَل َآل مُحَمَدٍ(ص) کَمَثَلِ نُجُومِ السَّماءِ اِذاخَوی نَجمٌ طَلَع نَجمٌ فَکَاَنَّکم قَد تَکامَلَت مِنَ اللّهِ فیکُمُ الصنائِع وَ اَراکم ماکُنتُم تَامَلُون ؛بیدار باشید مثل آل محمد(ص )چونان ستارگان آسمان است اگر ستاره ای غروب کند، ستاره دیگری طلوع خواهد کرد(این امر تا ظهور امام زمان ادامه دارد و در دوران اوست که) گویا می بینم(در پرتو خاندان پیامبر) نعمت های خدا بر شما تمام شده و شما به آنچه آرزو دارید رسیده اید.»(۱)

در جای دیگر صریحاً فرمود: «انّ الائمّة من قریشٍ غرسوا فی هذا البطن من هاشمٍ؛ لاتصلح علی سواهم، و لا تصلح الولاة من غیرهم ؛ همانا امامان (دوازده گانه) همه از قریش می باشند که (درخت) آنها را در خاندان بنی هاشم کاشته اند مقام ولایت و امامت در خور دیگران نیست و دیگر مدعیان (زمامداری) شایستگی آن را ندارند.»(۲)


خبر از غیبت امام زمان(عج)

سالها قبل از تولد حضرت مهدی عجل الله ، امیر بیان خبر از غیبت یوسف زهرا را می دهد و این خبر تلخ را برای همراهان و آیندگان بیان می کند که «اَلا وَ اِنَّ مَن اَدرَکَها مِنّا یَسری فِیها بسِرِاجٍ مُنیرٍ و یَحذُو فیها عَلی مِثالِ الصّالِحین لیَحلَّ فیها رِبقاً وَ یُعتِقَ فیها رقّا وَ یَصدَعُ شَعباً، وَ یَشعَبَ صَدعاً، فی سُترَةٍ عَنِ النّاسِ لایُبصِرُ القائِفُ اَثَرَهُ وَلَو تابَعَ نَظَرهُ( ۳)؛بیدار باشید و براستی آن کس از ما(یعنی حضرت مهدی(ع)) که فتنه های آینده را دریابد، با چراغی روشنگر در آن گام می نهد، و برهمان روش صالحان (پیامبر اکرم(ص) و امامان گذشته) رفتار می کند تا گره ها را بگشاید، بردگان (و ملّت های اسیر) را آزاد سازد، و جمعیّت گمراه (و ستمگر را) پراکنده، و حق جریان پراکنده را جمع آوری کند (حضرت مهدی(ع) سالهای طولانی) در پنهانی از مردم به سر می برد آن چنان که اثر شناس اثر قدمش را نمی یابد گرچه در یافتن اثر (و نشانه ها) تلاش فراوان نماید.»

 

دلا دیدی که دلدارم سفر کرد

سفر کرد و مرا خونین چگر کرد

دلا دیدی که مهدی رفت و امت

غریبانه عجب خاکی به سر کرد

دلا دیدی پدر رفت و یتیمان

به هر کوهی ندای وا پدر کرد


و در بخش دیگر فرمود: «فَهُوَ مُغتَرِبٌ اِذا اغتَرَبَ الاِسلامُ، وَ ضَرَبَ بِعسببِ ذَنبِهِ وَ الصَقَ الاَرضَ بِجِرانِهِ، بَقیّةٌ مِن بَقایا حُجّتِهِ، خَلیفَةٌ من خَلائِفِ اَنبِیائِهِ(۴)؛ در آن هنگام اسلام غروب می کند و چونان شتری(در راه مانده) دم خود را به حرکت در آورده گردن به زمین می چسباند(۵) او (حضرت مهدی) پنهان خواهد شد (و غیبت صغری و کبری آغاز خواهد شد) او باقیمانده حجّت های الهی و آخرین جانشین از جانشینان پیامبران است.


نگاهم باز بر در ماند برگرد

خیالت باز در برماند بر گرد

تمام عمر چشم خسته ما

به یادت همچنان تر ماند برگرد( ۶)


راستی غیبت و هجران مهدی(عج) روزی است که یاد آن دل هر شیعه را رنجور می کند و بی اختیار اشک و آه فریاد می زند:


دلم آگاهی از جایت ندارد

نشان از رد پاهایت ندارد

در این دنیای ما، می دانم ای دوست

کسی تاب تماشایت ندارد۷

 

 

۱.دیده شده در  نهج البلاغه، ترجمه دکتر شیروانی ، نشر دارالعلم  ، خطبه ۱۰۰، ص ۱۶۷.

۲. همان، خطبه ۱۴۴، ص ۲۳۸.

۳ .همان، خطبه ۱۵۰، ص ۲۵۳.

۴.. همان خطبه ۱۸۲ص ۳۱۱.

۵. ضرب المثلی است برای شتر خسته، که دم خود را بحرکت می آورد، و گردن به زیر می چسباند که این حالت نشانه ضعف و درماندگی اوست.

۶. غلامرضا کرمی گناوه.

۷. دیده شده در پایگاه اطلاع رسانی حوزه .

   پنجشنبه 30 اردیبهشت 1395نظر دهید »





(آيه۵۸)- سپس «گفتند: آيا خدايان ما بهتر است يا او [مسيح‏]»؟ (وَ قالُوا أَ آلِهَتُنا خَيْرٌ أَمْ هُوَ). ولى بدان آنها حقيقت را مى ‏دانند «و اين مثل را جز از روى جدال براى تو نزده ‏اند» (ما ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلًا).  «بلكه آنها گروهى كينه توز و پرخاشگرند»، و براى جلوگيرى از حق به باطل متوسل مى‏شوند (بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ). « خصمون » جمع خصم به معنی کسی است که زیاد خصومت و مجادله دارد .

 (آيه ۵۹)- بلكه «او [مسيح‏] فقط بنده‏اى بود كه ما نعمت به او بخشيديم» و او را به نبوّت و رهبرى خلق مبعوث كرديم (إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنا عَلَيْهِ).  «و او را نمونه و الگوئى براى بنى اسرائيل قرار داديم» (وَ جَعَلْناهُ مَثَلًا لِبَنِي إِسْرائِيلَ). او در تمام عمرش به مقام عبوديت پروردگار اعتراف داشت، و همه را به عبوديت او دعوت كرد، و همان گونه كه خودش مى ‏گويد: «مادام كه در ميان امّت بود اجازه انحراف از مسير توحيد به كسى نداد»، بلكه خرافه الوهيت مسيح يا تثليث را بعد از او به وجود آوردند.  

(آيه ۶۰)- در اين آيه براى اين كه توهّم نكنند خدا نيازى به عبوديت و بندگى آنها دارد كه اصرار بر ايمانشان مى ‏كند مى‏ فرمايد: «اگر ما بخواهيم به جاى شما فرشتگانى در زمين قرار مى‏ دهيم كه جانشين شما باشند» (وَ لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْنا مِنْكُمْ مَلائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ). فرشتگانى كه سر بر فرمان حق دارند، و جز اطاعت و بندگى او كارى را نمى ‏شناسند.


دیده شده در تفسیر نمونه آیت‌الله مکارم شیرازی، ج ۴ ، ص ۳۷۰ ، سوره زخرف.

   چهارشنبه 29 اردیبهشت 13951 نظر »

 

ای پدر هنگام رخصت دیر شد 

دل از این ویرانه دیرم سیر شد 

تا به کی بینم ترا تنها و فرد 

اندر این صحرا میان صد نبرد 

رخصتی ده تا کشم تیغ از نیام 

آتش اندازم در این قوم لعام

شاهزاده پیش آن شاه ایستاد 

سر برهنه کرد و در پایش فتاد 

با پدر می گفت کای سلطان من 

چیست سلطان ، ای تو جان جان من 

جان به لب آمد مرا از انتظار 

رخصتی آخر مرا در کارزار 

لاابالی گشته ام صبرم نماند 

مر مرا این صبر در محنت نشاند 

ای پدر دیگر نماندم طاقتی 

از برای خاطر حق رخصتی 

شاهزاده پیش شه در التماس 

هفت گردون در ثنا و در سپاس 

مدتی بُود پیش آن شه زین نسق 

دل کباب و جان نهاده بر طبق 

چون چنین دیدش شهنشاه جهان 

دیده ها را کرد سوی آسمان 

کای خدا ای پادشاه جسم و جان 

ای تو دانا هم به پیدا هم نهان 

گر چه جان من علی اکبر است 

جان ولی در راه تو اولی تر است 

 

دیده شده در مثنوی طاقدیس ، مولا احمد نراقی.

 

   چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395نظر دهید »

اعتقاد به مهدی موعود جهانی است .

پیروان سه دین بزرگ و بیشتر ملت های جهان امروز ، به ظهور منجی بزرگ در آخرالزمان ایمان دارند ؛آن کس که در حکومتش عدل و آسایش سراسر گیتی را فرا گرفته ، و هر گونه ظلم و ستم از بین می‌رود .یهودیان به این ظهور ایمان دارند . مسیحیان معتقدند که حضرت عیسی باز می گردد .

زرتشتیان در انتظار رجعت بهرام شاه ؛ مسیحیان حبشه در انتظار بازگشت تئودور ؛ هندو معتقد به بازگشت فیشنو . مجوسیان معتقد به زندگی دوباره اوشیدر . بوداییها در انتظار بودا . اسپانیایی‌ها منتظر پادشاه رودزیک . مغولها در انتظار بازگشت چنگیز خان مغول می باشند .مصریان و چینی های پیشین نیز بر این باور بوده اند .۱

از سوی دیگر فلاسفه و دانشمندان بزرگ غربی نیز آشکارا اعلان کرده اند که جهان در انتظار مصلحی بزرگ است که زمام امور جهان را به دست گرفته و همه انسان‌ها را زیر یک پرچم و یک شعار ، گرد می آورد . به عنوان نمونه می توان این اشخاص را نام برد :

۱- برتراند راسل :فیلسوف مشهور انگلیسی می گوید :« جهان در انتظار مصلحی است که آن را در زیر یک پرچم و یک شعار در می آورد» .

۲-انشتین می گوید : روزی که سراسر جهان را ظلم و ستم فرا گیرد و مردم با یکدیگر دوست و برادر باشند ، دور نیست .

۳- برنارد شاو فیلسوف معروف انگلیسی در کتاب خود « انسان و سوپر من » بشارت به آمدن مصلح جهانی می دهد .

اما پیروان تمام فرقه ها و مذهب های اسلامی ، بر اساس بشارت های پیامبر بزرگ اسلام به ظهورحضرت مهدی علیه السلام در آخرالزمان معتقدند ، و در این امر هیچ گونه اختلافی نیست . ابن خلدون ، عقیده تمام مسلمان ها در مورد ظهورحضرت مهدی علیه السلام چنین بیان می کند : « بدان که میان مسلمان در طول دوران ها چنین مشهور است که ناگزیر در آخر الزمان ، مردی از اهل بیت ظهور می کند که دین را تایید ، عدالت را آشکار و مسلمانان از او پیروی می کنند . او بر کشور های مسلمان چیره می گردد و مهدی نام دارد» .۲ این عقیده ابن خلدون با وجود خصومت فراوان او با اندیشه مهدویت است .


۱- دیده شده در کتاب مهدی منتظر در اندیشه اسلامی ، سید ثامر هاشم العمیدی ، ترجمه محمد باقر محبوب القلوب ، نشر مسجد مقدس جمکران ، ص ۱۶ ، به نقل از کتاب المهدی فی الاسلام ، سعد محمد حسن ، ص ۴۳ .

۲- همان ،ص ۱۸ ، به نقل از تاریخ ابن خلدون ، ج ۱ ، فصل ۵۲ ، ص ۵۵۵.

   چهارشنبه 29 اردیبهشت 13951 نظر »

دیدار شرکت کنندگان در مسابقات بین المللی قرآن با رهبر انقلاب /29 اردیبهشت 95


 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع شرکت‌کنندگان در سی و سومین دوره‌ی مسابقات بین‌المللی قرآن کریم، ایمان به خدا و کفر به طاغوت را مبنای اصلی و واقعی اقتدار دانستند و با تأکید بر اینکه آمریکا «طاغوت اعظم» و «شیطان اکبر» است، گفتند: امروز مهم‌ترین وظیفه‌ی علما، روشنفکران و نخبگان، «روشنگری» و «جهاد تبیینی» در قبال فریب‌کاری‌های طواغیت است و امت اسلامی نیز باید فریب وعده‌های قدرت‌ها را نخورد و از تهدیدهای آنها هم نهراسد.

رهبر انقلاب اسلامی ضمن قدردانی از برگزارکنندگان و دست‌اندرکاران این مسابقات، قرآن را محور «وحدت امت اسلامی» خواندند و افزودند: در شرایطی که سیاست‌های استکبار بر ایجاد اختلاف و درگیری میان مسلمانان استوار است، امت اسلامی باید با تمسک به این نعمت بزرگ الهی در مسیر وحدت و انسجام حرکت کند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای یکی از برکات جلسات قرآنی را انسِ قشرهای مختلف مردم به‌ویژه جوانان با قرآن برشمردند و خاطرنشان کردند: امت اسلامی، امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند تعالیم و مفاهیم و معارف قرآن است زیرا واقعیات زندگی مسلمانان، فاصله‌ی زیادی با قرآن دارد.

ایشان با اشاره به تلاش گسترده‌ی قدرت‌های طاغوتی برای ضربه زدن به اسلام و امت اسلامی، گفتند: آنها می‌دانند که اگر مسلمانان قدرت داشته باشند و صدای آنان رسا و بلند باشد، قادر به ظلم به ملت‌ها نیستند و موضوع فلسطین به‌عنوان غصب یک کشور اسلامی به فراموشی سپرده نخواهد شد.

رهبر انقلاب اسلامی، رمز غلبه بر این توطئه‌ها را تمسک به قرآن و به‌دست آوردن مبانی اصلی قدرت دانستند و افزودند: قدرت واقعی در «ایمان و پایداری» و «کفر به طاغوت» است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اظهار تأسف از تمسک برخی کشورهای اسلامی به طاغوت به جای تمسک به خدا، تأکید کردند: کشورهایی که در منطقه، مجری سیاست‌های آمریکا هستند، در واقع به امت اسلامی خیانت و زمینه‌ی نفوذ آمریکا را فراهم می‌کنند.

ایشان، ایمان و پایداری ملت ایران و ایستادگی آنان در مقابل زیاده‌خواهی‌های آمریکا را عامل اصلی اقتدار جمهوری اسلامی ایران دانستند و تأکید کردند: علت هراس قدرت‌ها از ملت ایران و انواع توطئه‌ها ضد این ملت، اقتدار بر مبنای اسلام است و دشمن از «اسلام مقتدر» و «اسلام شجاع» می‌ترسد.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه مواضع و عملکرد صادقانه‌ی جمهوری اسلامی ایران، عامل اصلی تاثیرگذاری ایران در میان مسلمانان و یکی دیگر از عوامل اقتدار نظام اسلامی است، خاطرنشان کردند: تاکنون نه وعده‌های طواغیت توانسته ملت ایران را فریب دهد و نه تهدیدهای آنها موجب ترس ملت شده است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای یکی از نیازهای مبرم دنیای اسلام را، فریب نخوردن در قبال وعده‌های قدرت‌ها و نهراسیدن از تهدیدهای آنها دانستند و افزودند: امروز مهم‌ترین وظیفه‌ی همه در امت اسلامی به‌ویژه علما، روشنفکران و تحصیل‌کردگان کشورهای اسلامی، مبارزه برای روشنگری و جهاد تبیینی درباره‌ی حقایق دنیای اسلام است.

ایشان، ظهور گروه‌های تروریستی تکفیری در منطقه و ایجاد جنگ و اختلاف میان مسلمانان به نیابت از دشمنان را نتیجه‌ی گمراهی و فقدان روشنگری برشمردند و گفتند: باید از محافل قرآنی برای روشنگری استفاده کرد و کسانی که از کشورهای مختلف به این محافل می‌آیند، باید ملت‌های خود را ارشاد و آگاه کنند.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه کمک و نصرت الهی منوط به حرکت ملت‌های اسلامی است و این حرکت در گرو جهاد تبیینی است، خاطرنشان کردند: تردیدی وجود ندارد که «جبهه‌ی کفر» سرانجام در مقابل «جبهه‌ی اسلامی مبارز و مجاهد» وادار به عقب‌نشینی خواهد شد.

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدی نماینده‌ی ولیّ فقیه و رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه، شعار سی و سومین دوره‌ی مسابقات بین‌المللی قرآن کریم را «یک کتاب، یک امّت» خواند و گفت: در این دوره از مسابقات ۱۳۰ نفر در رشته‌های حفظ و قرائت قرآن از ۷۰ کشور شرکت کردند.

وی با گرامیداشت یاد و خاطره‌ی شهدای فاجعه‌ی منا به‌ویژه شهدای قرآنی، خاطرنشان کرد: حضور قاریان روشندل از کشورهای مختلف برای نخستین بار، تجلیل از خانواده‌های شهدای قرآنی و شهدای مدافع حرم، فراخوان مقالات و پژوهش‌های قرآنی و برپایی نمایشگاه و محافل قرآنی از جمله فعالیت‌های انجام‌گرفته در سی و سومین دوره‌ی مسابقات بین المللی قرآن کریم است .

دیده شده در http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=33116

   چهارشنبه 29 اردیبهشت 13953 نظر »

 

خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود

ز دام خال سیاهش کسی رها نشود

خدا کند که نیفتد کسی ز چشم نگار

به نزد یار چو ما پست و بی بها نشود

جواب ناله ی ما را نمی دهد “دلبر”

خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود

شنیده ام که از این حرف، یار خسته شده

خدا کند که به اخراج ما رضا نشود

مریض عشقم و من را طبیب لازم نیست

خدا کند که مریضی من دوا نشود

ز روزگار غریبم گشته است معلوم

شفای ما به قیامت بجز رضا نشود…

 

مقام معظم رهبری

   چهارشنبه 29 اردیبهشت 13951 نظر »


(آيه ۵۶)- در اين آيه به عنوان يك نتيجه گيرى از مجموع اين سخن مى ‏فرمايد: «ما آنها را پيشگامان (در عذاب) و عبرتى براى آيندگان قرار داديم» (فَجَعَلْناهُمْ سَلَفاً وَ مَثَلًا لِلْآخِرِينَ).« سلف » در لغت به معنی هر چیز متقدم است ؛ عز این رو به نسلهای پیشین سسلف و به نسلهای بعد از آن خلف اطلاق می شود . به معاملاتی هم که به صورت پیش خرید انجام می گیرد سلف می گویند زیرا قیمت آن قبلا پرداخت می شود .

« مثل » به سخنی می گویند که در میان مردم به عنوان عبرت ، رایج و جاری می شود و چون ماجرای فرعون و فرعونیان و سرنوشت دردناک آن ها درس عبرت بزرگی بود ، در این آیه از آن به عنوان مثل برای اقوام دیگر یاد شده است .

 (آيه ۵۷)- شأن نزول: رسول خدا روزى براى گروهى از سران قريش سخن گفت، «نضر بن حارث» به مقابله برخاست، پيامبر صلّى اللّه عليه و اله با دلائل منطقى (پيرامون بطلان بت‏پرستى) او را محكوم ساخت، سپس اين آيه را بر آنها خواند «شما و آنچه غير از خدا مى‏ پرستيد هيزم جهنم خواهيد بود و همگى در آن وارد مى ‏شويد». بعد از اين ماجرا «عبد اللّه بن زبعرى» آمد و به آن جمع پيوست، «وليد بن مغيره» به «عبد اللّه» گفت: «نضر بن حارث» در مقابل محمّد درمانده شد.  

«عبد اللّه» گفت: به خدا سوگند اگر من او را مى‏ ديدم پاسخش را مى ‏دادم، از او (محمد صلّى اللّه عليه و اله) بپرسيد آيا درست است كه همه معبودان با عابدانشان در دوزخند؟ اگر چنين است ما فرشتگان را مى ‏پرستيم، و يهود «عزيز» را و نصارى «عيسى بن مريم» را (چه عيبى دارد كه ما با فرشتگان و پيامبرانى چون عزيز و مسيح باشيم!) اين سخن را خدمت پيامبر صلّى اللّه عليه و اله گفتند، رسول اللّه فرمود: «آرى! هر كس دوست داشته باشد كه معبود واقع شود او هم با عابدانش در دوزخ خواهد بود، اين بت‏پرستان در حقيقت شياطين را مى‏پرستيدند، و هرچيز را كه شيطان به آنها دستور مى ‏داد». اينجا بود كه آيه ۱۰۱ سوره انبيا نازل شد و نيز آيه مورد بحث (وَ لَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلًا …) نازل گرديد.

تفسير: كدام معبودان در دوزخند؟

قرآن در اينجا پيرامون مقام عبوديت حضرت مسيح و نفى گفتار مشركان در باره الوهيت او و بتها سخن مى ‏گويد كه تكميلى است براى بحثهايى كه در آيات گذشته پيرامون دعوت موسى و مبارزه او با بت‏ پرستان فرعونى آمد. نخست مى‏ فرمايد: «هنگامى كه در باره فرزند مريم مثلى زده شد قوم تو از آن مى‏ خنديدند» و روى گردان مى ‏شدند (وَ لَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلًا إِذا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ). « یصدون» از ماده « صد » به معنی خندیدن ، فریاد کشیدن و سر و صدا راه انداختن است .

منظور از مثال همان است كه مشركان به عنوان استهزاء به هنگام شنيدن آيه شريفه «إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ» شما و آنچه را غير از خدا مى ‏پرستيد هيزم دوزخيد» (انبيا/ ۹۸) گفتند و آن اين بود كه عيسى بن مريم نيز معبود واقع شده و به حكم اين آيه بايد در دوزخ باشد چه بهتر كه ما و بتهايمان نيز همسايه عيسى باشيم! گفتند و خنديدند و مسخره كردند!


دیده شده در تفسیر نمونه ، آیت‌الله مکارم شیرازی ، ج ۴ ، ص ۳۶۸.سوره زخرف .

   سه شنبه 28 اردیبهشت 1395نظر دهید »

1 ... 191 192 193 ...194 ... 196 ...198 ...199 200 201 ... 251

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 650
  • دیروز: 4248
  • 7 روز قبل: 20245
  • 1 ماه قبل: 56074
  • کل بازدیدها: 901158
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 15
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 24
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 19
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1