« گواهی خضر بر ظهور مهدی علیه السلام | عدالت اجتماعی شاخص مهمی است » |
(آيه۸۶)- چه كسى قادر بر شفاعت است؟ در اينجا همچنان سخن در باره ابطال عقيده شرك و سر انجام تلخ مشركان است، و با دلائل ديگرى بطلان اعتقاد آنها را آشكار مى سازد، نخست مى فرمايد: اگر آنها به گمان شفاعت به سراغ اين معبودان مى روند بايد بدانند كه «معبودانى كه آنها غير از خدا مى خوانند مالك و قادر بر هيچ گونه شفاعتى نيستند» (وَ لا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفاعَةَ).
ولى از آنجا كه در ميان معبودان آنها فرشتگان و مانند آنان وجود داشتند در ذيل آيه آنها را استثنا كرده، مى فرمايد: «مگر كسانى كه شهادت به حق دادهاند» (إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ). ولى چنان نيست كه آنها براى هركس، هر چند بت پرست و مشرك و منحرف از آيين توحيد باشد شفاعت كنند، بلكه «آنها به خوبى مى دانند» براى چه كسى اجازه شفاعت دارند (وَ هُمْ يَعْلَمُونَ).
(آيه ۸۷)- سپس از معتقدات خود مشركان گرفته، به آنها پاسخ دندان شكن داده، مى گويد: «و اگر از آنها سؤال كنى چه كسى آنها را آفريده است؟ بطور مسلم مىگويند: اللّه»! (وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ). لذا در پايان آيه به عنوان ملامت و سرزنش مىگويد: «اكنون (كه چنين است) چگونه از عبادت خدا به سوى غير او باز گردانده و منحرف مى شوند»؟! (فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ).
(آیه۸۸)- اين آيه از شكايت پيامبر در پيشگاه خدا از اين قوم لجوج و بى منطق سخن گفته، مىفرمايد: «آنها چگونه از شكايت پيامبر (در پيشگاه خداوند) كه مى گويد: پروردگارا! اينها قومى هستند كه ايمان نمى آورند» غافل مىشوند؟ (وَ قِيلِهِ يا رَبِّ إِنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ لا يُؤْمِنُونَ). او مى گويد: من شب و روز با آنها سخن گفتم، از طريق بشارت و انذار وارد شدم، سرگذشت دردناك اقوام پيشين را براى آنها بر شمردم، و آنچه گفتنى بود، گفتم اما با اين همه سخنان گرم من در قلب سرد آنها اثر نگذاشت و ايمان نياوردند، تو مى دانى و آنها.
(آيه۸۹)- و در آخرين آيه به او دستور مى دهد: «اكنون (كه چنين است) از آنها روى برگردان» (فَاصْفَحْ عَنْهُمْ). در عين حال روى گردانى تو به معنى قهر و جدائى توأم با خشونت و پرخاشگرى نباشد بلكه «به آنها بگو: سلام بر شما» (وَ قُلْ سَلامٌ).
نه سلامى به عنوان دوستى و تحيت، بلكه به عنوان جدائى و بيگانگى. اين سلام در حقيقت شبيه سلامى است كه در آيه ۶۳ سوره فرقان آمده است: «وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً» هنگامى كه جاهلان آنها را (با سخنان زشت خود) مورد خطاب قرار دهند در پاسخ آنها مى گويند: سلام» سلامى كه نشانه بىاعتنايى توأم با بزرگوارى است. با اين حال آنها را با جملهاى پرمعنى تهديد مى كند، تا گمان نكنند اين جدائى و وداع دليل بر آن است كه خدا كارى با آنها ندارد، مى فرمايد: «اما به زودى خواهند دانست» (فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ).
آرى! خواهند دانست چه آتش سوزان و عذاب دردناكى با لجاجتهاى خود براى خويشتن فراهم ساخته اند؟!
«پايان سوره زخرف» دیده شده در برگزیده تفسیر نمونه ,آیتالله مکارم شیرازی,ج۴ ،ص ۳۸۰
فرم در حال بارگذاری ...