ظهور دیکتاتوری با تربیت نادرست

 هيچ بيماري از بيماري هاي نفساني نيست مگر اينکه انسان [دراثر تربيت] مي تواند اصلاح کند؛ گرچه درنفس، ريشه کرده باشد و استوار شده باشد…. آن بچه اي که به دنيا مي آيد، قابليت تربيت را دارد…. جوان ها به ملکوت نزديک تر وقلب آنها پاک تر است. اگر با گذشت سن، مجاهده نکنند وتحت تربيت قرار نگيرند، هرچه جلوتر مي روند، از ملکوت اعلي دورتر مي شوند.

 

انسان از اول این طور نیست که فاسد به دنیا آمده باشد از اول با فطرت خوب به دنیا آمده، با فطرت الهی به دنیا آمده «کُلُّ مولودٍ یوُلَد علی الفِطْرَةِ.

فطرت همه بر نورانیت است، فطرت شما، فطرت نورانی است، فطرت توحید است.

(هر کودکی با فطرت الهی متولد می گردد) که همان فطرت انسانیت، فطرت صراط، مستقیم،فطرت اسلام و فطرت توحید است.

هیچ چیز، هیچ صفتی در انسان از آن وقتی که متولد شده است نبوده. بچه وقتی متولد شد دیکتاتور نیست. وقتی هم که بزرگ می شود کم کم، آن طور نیست که آن دیکتاتوری های بزرگ را داشته باشد، لکن با تربیت های ناصحیح در همان محیط کوچکی که دارد کم کم دیکتاتوری در او ظهور می کند اگر تربیت صحیح باشد برای این بچه آن دیکتاتوریش رو به ضعف می رود و اگر تربیت فاسد باشد آن دیکتاتوری که کم بود رشد می کند.

اساس عالم بر تربیت انسان است، انسان عصاره همه موجودات است و فشرده تمام عالم است و انبیا آمده اند برای اینکه این عصاره بالقوه را بالفعل کنند.

تمام نکته انبیا این است که تربیت کنند این بشر را که قابل برای این است که تربیت بشود.

 

بنابراين [فرزندان] از اول بايد تربيت شوند واز همان کودکي، تربيت درست شوند وبعد هم در هر جا که هست، يک مربي هايي باشند که انسان را تربيت کنند. انسان تا پايان عمر، نيازمند تربيت است… بايد دانست که آن که ديکتاتور مي شود، از همان آغاز ديکتاتور نبوده است، با تربيت هاي نادرست است که در انسان ديکتاتوري ظهور مي کند. اگر تربيت بچه صحيح باشد، آن ديکتاتوري در او ظهور نخواهد کرد.»

 

 

تعليم وتربيت ازديدگاه امام خميني (ره) ، مجتبي فراهاني ، خلاصه ص ۱۶_۲۰

   سه شنبه 14 مرداد 13991 نظر »


فی الکافی عن الباقر (ع) : «قُلْتُ لِابِی جَعْفَرٍ علیه السلام حَدِّثْنِی بِما اَنتَفِعُ بِهِ فَقالَ یا اَبا عُبَیدَةَ اَکْثِر ذِکْرَ الْمَوتِ (الشافی صفحه، 534)

ابو عبیده از حضرت (باقر علیه السلام ) در خواست نصیحت می کند که چیزی به من بگو که من از آن بهره مند بشوم.حضرت می فرمایند: یاد مرگ را در ذهن خود زیا د کن ! فَاِنَّهُ لَمْ یُکْثِر الاِنسانُ ذِکْرَ الْمَوتِ اِلاَّ زَهِدَ فِی الدُّنْیا؛. هر کسی که زیاد به یاد مرگ باشد به دنیا بی رغبت می شود. جلوه های دنیا در چشم او و در دل او بی رونق می شود. واقع قضیه هم همین است.

کسانی که خیلی به دنیا چسبیدند ، از یاد مرگ می گریزند. اگر کسی اسم مرگ را بیاورد ، پریشان و آشفته می شوند. شنیدیم بعضی ها را که وقتی نصیحتشان می کردند؛ اسم مرگ را می آورند، دستپاچه می شدند. می گفتند آقا نگو! اصلاً می ترسند به یاد مرگ بیفتند. این ، از جهت چسبندگی شدید به دنیاست. اصلاً طاقت ندارد اسم مرگ را بشنود ؛ چون مرگ فراق همه چیز است.

همه آن دلخوشی ها ، دلبستگی ها و لذت هایی که انسان در دنیا دارد ، از همه اینها مفارقت می کند و دور می شود.این کسی که دلبسته به اینهاست، چه چیزی برایش بدتر،سنگین تر،سخت تر از این مفارقت است !؟ انسان یک چیزی گم کند ، چیزی که به آن دلبسته است ، چه قدر آشفته می شود؟!

حالا همه محبوب های زندگی را ، افراد محبوب ، اشیاء محبوب، همه اینها را انسان از دست می دهد. بین او و همه اینها جدایی می افتد. این کسی که دلبسته به اینهاست ، از مرگ وحشت می کند اصلاً اسمش را نمی خواهد بشنود. بنابراین ، یک قاعده روشنی شد، که اگر می خواهید این حالت دلبستگی کم بشود ، زیاد یاد مرگ بکنید .

 

شرح حدیث از حضرت آیت الله امام خامنه ای ( مدظله العالی) ۸۷/۷/۸

   سه شنبه 7 مرداد 13991 نظر »

شرط رسیدن به مادیات، بی‌دینی نیست!

حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره:

از دین دست برداشتیم تا دنیای ما بیشتر و بهتر شود، علاوه بر اینکه از معنویات پایین آمدیم، به ضرر دنیای ما تمام شد و همه‌ی خیرات از دست ما رفت، غافل از اینکه سرچشمه‌ی همه خیرات اوست، و از ناحیه‌ی او باید به ما برسد…

می‌خواستیم با کناره‌گیری از معنویات و دوری از دین در مادیات پیشرفت و ترقی کنیم، بدتر در مادیات هم عقب ماندیم، غافل از اینکه شرط رسیدن به مادیات، بی‌دینی نیست، وگرنه هر فرد بی‌دینی باید متمول و ثروتمند می‌بود.

پس سعی کنیم خود را به حرام نیندازیم. بزرگان ما از حلال اجتناب می‌کردند، حداقل ما از حرام اجتناب کنیم.

 


در محضر بهجت، ج٢، ص۴٠٠

   یکشنبه 5 مرداد 13991 نظر »

دوری کنید، دوری کنید

 

امام صادق علیه السلام می فرمایند : رفقای خود را به دو چیز امتحان کنید ؛ اگر این دو خصلت در آنها هست رفیق باشید ، اگر نبود از آنها دوری کنید ، دوری کنید . حضرت دو مرتبه می‌فرماید دوری کنید. اول : ببین این رفیقت اول وقت مقید به نماز هست یا داره کاسبی میکنه؟ یا مباحثه می کند؟ دوم : در موقع داری و نداری خوبی می کنه به دوستان؛ تا می بینه رفیقش می خواد دختر عروس کنه فوری میره یک قالی ماشینی می گیره میاره دم خونش ، یا می‌بینه چکهاش عقب افتاده می گه غصه نخور من می دم حالا بعدها بهم بده ولی اونی که همین جور نگاه میکنه ، میبینه همسایه پول نداره دوسیر گوشت بخره، با این همه ثروت، نمیره یک کیلو گوشت بخره بده ( به این آدم فقیر) اینا نه بو دارن نه خاصیت ، خوب به چه درد میخورن! نه دنیا دارن نه آخرت .

 با کسانی که کمک به فقرا نمی کنند رفیق نشید .

 

 

پیاده شده از صوت درس اخلاق آیت الله مجتهدی تهرانی (ره)

   شنبه 4 مرداد 13992 نظر »

عبور از دروازه خطرناک با رعایت سه چیز


قيل لأمير المؤمنين (ع) : ما الاستعداد للموت ؟.. قال : أداء الفرائض ، واجتناب المحارم ، والاشتمال على المكارم ، ثمّ لا يبالي وَقَع على الموت أم وَقع الموتُ عليه . ( امالی ص 172 )

قيل لأمير المؤمنين (ع) : ما الاستعدادُ للموت ؟… حال که به یاد مرگ افتادیم و می خواهیم خودمان را برای عبور از این دروازه خطرناک ،آماده کنیم چگونه ( این کار را بکنیم؟) : حضرت در جواب فرمود: سه چیز است ،اگر اینها را رعایت کنید ، آماده عبور از این مرحله خطرناک می شوید.

۱_ اداءُ الفرائض : انجام واجبات ، واجبات فقط نماز و روزه و واجبات مالی نیست، واجباتِ اجتماعی مانند امر به معروف و نهی از منکر ، اهتمام به امور مسلمین و … هم واجب است.

۲_ واجتنابُ المحارم : از محرّمات هم اجتناب کنید! محرمّات غالباً کارهایی هستند که هوای نفس و غرائز انسان را به آن می کشاند؛ شهرت طلبی، لذت طلبی،راحت طلبی و … از جمله چیزهایی است که ما را به سمت محارم می کشاند. مکرراً از اساتید اخلاق شنیده ایم که راه اصلی و کار اصلی ،اجتناب از محرّمات است . والّا ا اگر اجتناب از محرمات نشد، فرائض که هیچ ، نوافل را هم انسان بجا بیاورد ، نتیجه مطلوب نخواهد گرفت.

۳_ والاشتمالُ على المكارم : انسان به مکارم اخلاق مشتمل بشود، مکارمی مانند : صبر ، شکر،محبت،رافت،و امثال این مکارم را در خودش جمع کند.

کسی که این سه فصل را توانست تامین بکند، ثمّ لا يبالي دیگر اهمیت نمی دهد که وَقَع على الموت أم وَقع الموتُ عليه ، او به سراغ مرگ برود یا مرگ سراغ او بیاید .

 

 

شرح حدیث حضرت آیت الله امام خامنه ای قبل از درس خارج، 1393/10/16

   جمعه 3 مرداد 1399نظر دهید »

فضیلت و خواص سوره جمعه

شصت و دومین سوره قران کریم است که مدنی و 11 آیه دارد.

?در فضیلت این سوره از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم رواست شده است: هر کس سوره جمعه را قرائت نماید خداوند ده برابر کسانی که در نماز جمعه شرکت می کنند ونیز کسانی که در شهرهای مسلمان نشین به نماز جمعه نمی روند، حسنه عطا می کند. (1)

از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده: هر کس این سوره را در هر شب جمعه بخواند کفاره گناهان ما بین  دو جمعه خواهد بود.(2)

حضرت امام محمد باقر علیه السلام نیز فرمودند: سوره جمعه و منافقون را قرائت کن زیرا قرائت این دو سوره در روز جمعه در نماز صبح و ظهر و عصر سنت است.(3)

در سخنی از امام صادق علیه السلام هم امده است: برای هر مؤمنی لازم و شایسته است که اگر شیعه ما است سوره جمعه و اعلی را در شب جمعه بخواند و در نماز ظهر روز جمعه سوره جمعه و منافقون را بخواند که اگر چنین کند مانند ان است که همسنگ عمل پیامبر خدا را انجام داده است و پاداش کارهای او و ثواب های او فقط بهشت است.(4)

امام محمد باقر علیه السلام فرموده اند: خداوند به وسیله سوره جمعه مؤمنان را گرامی داشته است. رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم سوره جمعه را بشارتی برای مومنان و سوره منافقون را توبیخی برای منافقان قرار داد به همین سبب نباید قرائت این دو سوره را  در نماز جمعه ترک کرد. (5)

?آثار و برکات سوره

?1) دور کننده امور خوفناک

?هر کس در هر شب و روز ، سوره جمعه را قرائت نماید از انچه می ترسد ایمنی می یابد و هر چیز خوفناک و ترسناکی از او دور می شود.(6)

?همچنین از ایشان روایت است : هر کس در قرائت سوره جمعه مداومت ورزد اجر عظیمی نصیب او خواهد شد و از هر چیزی که موجب ترس و خوف اوست ایمن می گردد.(7)

?2) دور کننده وسوسه شیاطین

امام صادق علیه السلام در این باره فرموده اند: هر کس شب ها و روزها در صبح و عصر، سوره جمعه را قرائت نماید از وسوسه شیطان ایمن می شود و خداوند گناه آن روز او را می بخشد. (8)

?3) برای حفظ زراعت

?برای حفظ زراعت و محصول کاشته از افت ها و ایجاد برکت در آنها آیه 4 سوره جمعه را بر یک صدف در روز جمعه بنویسد و در زمین کشاورزی بیندازد هم چنین اگر این آیه را بنویسد  ودر هر چیزی قرار دهند سبب حفظ و برکت در آن میشود.(9)

______

پی نوشت:
(1) مجمع البیان، ج10، ص5
(2) بحارالانوار، ج86، ص362
(3) علل الشرائع، ج2، ص356
(4) ثواب الاعمال، ص118
(5) تهذیب الاحکام، ج3، ص6
(6) تفسیرالبرهان، ج5، ص371
(7) همان
(8) همان
(9) خواص القرآن و فوائده، ص131

منبع:«قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»

 

   جمعه 3 مرداد 1399نظر دهید »

 سرکار خانم وفایی نژاد استاد حوزه علمیه، امروز عصر به‌صورت مجازی برای طلاب مدرسه علمیه کوثر ورامین به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: حجاب به معنای پوشش و مقصود از عفاف خودداری نفس از زشتی‌ها است.

 

وی لباس و پوشش را زیبایی و موجب وقار انسان دانست، ادامه داد: بر اساس آیات الهی یکی از کارکردهای پوشش ترقی معنویات در وجود انسان است.

 

وفایی نژاد با اشاره به اینکه لباس انسان را از سختی گرما و سرما حفظ می‌کند، عنوان کرد: همچنین در قرآن کریم آمده در جنگ پوشش شمارا از صدمات محافظت می‌کند.

 

استاد حوزه علمیه بابیان اینکه حضرت زهرا(س) بهترین الگو برای زن مسلمان به شمار می‌روند، عنوان کرد: حجاب، حیا و عفت مهم‌ترین شاخصه حضرت زهرا (س) است، پیش از ظهور اسلام بانوان اشراف دارای حجاب ابتدایی بودند اما بعد از گذشت چند سال از بعثت پیامبر اکرم(ص) آیه حجاب بر قلب نازنین حضرت نازل شد.

 

وی افزود: خداوند در قرآن کریم خطاب به زنان پیامبر اکرم(ص)، آنان را ‌به رعایت بیشتر حجاب توصیه می‌کند اما بعد از جنگ احزاب و قدرتمند شدن اسلام آیات حجاب به‌صورت کامل نازل می‌شود و زنان مسلمان ملزم به رعایت حجاب می‌شوند.

 

وفایی نژاد ادامه داد: جامعه و حکومت اسلامی باید اقتدار داشته باشد تا بتواند رعایت حجاب را در جامعه الزامی کند.

 

استاد حوزه علمیه اضافه کرد: آیه حجاب جایگاه زنان پیامبر(ص) را به‌قدری بالا می‌برد که آنان را مادران امت خطاب می‌کند و می‌فرماید اگر خواستید از بانوان پیامبر چیزی بگیرد از پس پرده آن را دریافت کنید.

 

وی افزود: همچنین خداوند متعال به پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: به همسران و زنان مسلمان بگو حجاب خودشان را رعایت کنند تا با این حجاب شناخته و مورد آزار قرار نگیرند؛ برای الگوسازی حجاب لازم است ابتدا از خانواده آغاز شود.

 

وفایی نژاد بابیان اینکه پوشش زنان باید به‌گونه‌ای باشد که اندام آنان مشخص نشود، خاطرنشان کرد: زن مومنه با رعایت حجاب خود را از معرض نگاه‌های مسموم و مغرضانه حفظ می‌کند؛ حرکت جامعه اسلامی باید به‌گونه‌ای باشد که مورد تهییج و تحریک قرار نگیرد.

   سه شنبه 31 تیر 13991 نظر »

صلوات بفرستید، عمررازیادمی کند.


مرحوم ميرزا اسماعيل دولابي مي فرمود:


صلوات بفرستيد، صلوات عمر را زياد مي‌کند، صله رحم است.

عمر انسان را با برکت مي‌کند. زياد يعني برکت. نه اينکه سال و ماه عمر را زياد مي‌کند، بلکه عمر را با برکت مي‌کند. ديديد اصحاب کهف رفتند در غار خوابيدند، خودشان فکر مي‌کردند يک روز و نصفي خوابيده‌اند ولي سيصد و نه سال طول کشيده بود. چقدر با برکت! يک چرت که بخوابي، دنيا مي‌آيد و مي‌رود. تا دو سه ساعت خوابيدي، دنيا چند هزار سال راه رفته است.
اما آخرت هيچ راه نمي‌رود. کسي نشنيده آخرت راه برود. قيامت آخر ندارد. قرب خدا آخر ندارد. دنيا آخر دارد، برزخ آخر دارد، امّا قيامت حضور خداست.

قرب خداست. لذا آخر ندارد. شبها صبح مي‌شوند و روزها غروب مي‌شوند. اما قيامت نه شب مي‌شود و نه روز. هيچکدام. روزي است که خيلي روز است، شب هم ندارد. شب است که سبب مي‌شود روز را مي‌شناسيم. شب را هم مي‌شناسيم، وقتي شب نشود روز کجاست؟

 

کتاب طوباي محبّت جلد دوم– ص ۲۲۳ ،مجالس حاج محمّد اسماعيل دولابي

   چهارشنبه 25 تیر 1399نظر دهید »

حجاب چند وجه دارد ؟

حجاب زیباترین هدیه ای است که خداوند به زن عنایت کرده است . البته مردان هم در جامعه ی اسلامی ملزم به رعایت حجاب و عفاف هستند .

ولی از آنجایی که زن لطافت و جذابیت بیشتری دارد خداوند به طور خاص دستوراتی را به زن داده است و این می تواند به طور اختصاصی یک معنا داشته باشد ؛ « زنها در پیشگاه خداوند صاحب مقام والا هستند. »

واگر دستورات الهی را انجام دهند حتما به آن جایگاه والا خواهند رسید .
در بحث حجاب یک پوشش حداقلی و یک پوشش حداکثری وجود دارد ، آن هم با شرایط و لوازم خودش ، پوشش حداقلی که همه علما به آن قایل هستند ، اصل پوشیده شدن است ، یعنی پوشیدن سرتاسر بدن به جز دست ها و گردی صورت ، به شرطی که چیزی به آن اضافه نشود ، این اصل پوشش را همه علما قبول دارند .
یعنی آرایش و زیور آلات در صورت و دست ها نباشد . این حجاب حداقلی اگر با چادر همراه شد ، حجاب حداکثری خواهد شد .
البته بعضی فقط برای دلخوشی خودشان چادر را سر می کنند که اسم حجاب را داشته باشند در حالی که روسری و لباس زیر چادر آن ها به عنوان یک پوشش محرک تلقی می شود .
اگر ما اصل پوشش ( هم پوشش حداکثری ، و هم پوشش حداقلی ) داشته باشیم تازه بخشی از حجاب را رعایت کرده است .
عدم اختلاط با نامحرم و گفتگو با نامحرم شق دیگر حجاب است . یعنی پوشیده شدن زن به علاوه عدم اختلاط.
پس رعایت چند نکته لازم است .
۱_ انتخاب پوشش محرک نباشد ، یعنی تحریک رنگ ها را هم در نظر بگیریم ، بعضی از رنگ ها به لحاظ روانشناسی می تواند محرک و جلب توجه کند .
۲_ پوشش نباید جلب توجه کند . پس مانتوی تنگ و جذب پوشش محسوب نمی شود .
۳_ راه رفتن نباید به گونه ای باشد که زینت های او آشکار شود ، استحیا ، یعنی راه رفتن زن نباید به گونه ای باشد .
۴_ رعایت آداب سخن گفتن ، یعنی موقع یخ گفتن صدایش را نازک نکند .
امروزه برخی خانم های چادری در فضای مجازی با چادر و حجاب به جلوه آرایی می پردازند و تحریک می کنند .
اگر حجاب را حفظ کنیم حریم خصوصی افراد مستحکم تر می شود .

 

 

سخنرانی مجازی سرکار خانم وفایی نژاد استاد مدرسه علمیه کوثر ورامین .

   سه شنبه 24 تیر 1399نظر دهید »

آیه ای درقرآن آمده که بتوان ازآن معنای چادر را استخراج کرد؟

 

دو سه آیه قرآن به مسأله پوشش و #حجاب بانوان اشاره کرده است: سوره نور (۲۴)، آیه ۳۱ و سوره احزاب (۳۳)، آیه ۳۳ و ۵۹. آیه ۵۹ سوره احزاب به نوع پوشش بانوان در بیرون و در مقابل نامحرمان به جلباب تعبیر آورده و می فرماید: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللّهُ غَفُورًا رَحیمًا؛ اى پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهاى خود را بر خود فروتر گیرند این براى آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیکتر است و خدا آمرزنده مهربان است».  
در مفهوم جلباب اختلاف نظر وجود دارد. آنچه، با توجّه به کتب لغت(۱) و گفتار مفسران شیعه مانند علامه طباطبایی(۲) و فیض کاشانی(۳) و اهل سنّت مانند قرطبی(۴) صحیح تر به نظر می رسد، آن است که «جلباب» ملحفه و پوششی چادر مانند است نه روسری و خمار.
از ابن عبّاس و ابن مسعود روایت شده که منظور عبا است.
پس جلباب لباس گشاد و پارچه ای است که همه بدن را می پوشاند. ضمناً همان طور که مفسران بزرگ مانند شیخ طوسی و طبرسی فرموده اند، در گذشته دو نوع روسری برای زنان معمول بود: روسری های کوچک که آن ها را «خِمار» یا «مقنعه» می نامیدند و معمولاً در خانه از آن استفاده می کردند؛ و روسری های بزرگ که مخصوص بیرون خانه به شمار می آمد. زنان با این روسری بزرگ که جلباب خوانده می شد و از «مقنعه» بزرگ تر و از «رداء» کوچک تر است و به چادر امروزین شباهت داشت، مو و تمام بدن خود را می پوشاندند.(۵)
به طور خلاصه در معنی «جلباب» مفسران و اهل لغت چه معنی ذکر کرده اند:
۱. ملحفه (چادر) و پارچه بزرگی که از روی سری بلندتر است و سر و گردن و سینه ها را می پوشاند.
۲. مقنعه و خمار (روسری).
۳. پیراهن گشاد. (ر.ک: لسان العرب، مجمع البحرین، مفردات راغب …).

گرچه این معانی با هم متفاوتند ولی قدر مشترک هم آنها این است که بدن را به وسیله آن بپوشاند. اما بیشتر به نظر می رسد که منظور پوششی است که از روسری بلندتر و از چادر کوچک تر است چنان چه نویسنده «لسان العرب» بر آن تکیه کرده است. (ر.ک: تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۴۲۸، ذیل آیه ۵۹ از سوره احزاب).

عبارت «یدنین علیهنّ من جلابیبهنّ» در آیه کنایه از پوشیدن چهره و سر و گردن با آن است.(۶) یعنی چنان نباشد که چادر یا رو پوش های بزرگ (مانتو) تنها جنبه تشریفاتی و رسمی داشته باشد و همه پیکرشان را نپوشاند. زنان حق ندارند چنان چادر بپوشند که نشان دهد اهل پرهیز از معاشرت با مردان بیگانه نیستند؛ از نگاه چشم های نامحرم نمی پرهیزند و از مصادیق «کاسیات عاریات : یعنی زنانی که ظاهراً پوشیده هستند ولی در واقع برهنه اند، روی عن رسول اللّه(ص) » شمرده می شوند.

قرآن فرمان می دهد: بانوان با مراقبت جامه شان را بر خود گیرند و آن را رها نکنند تا نشان دهد اهل عفاف و حفظ به شمار می آیند. تعلیل پایانی آیه نیز بیانگر همین امر است؛ یعنی آن پوششی مطلوب است که خود به خود دورباش ایجاد می کند و ناپاکدلان را نومید می سازد.(مساله حجاب ص ۱۶۰)

پس مراد این است که زنان جلباب را به بدن خود نزدیک سازند تا درست آنها را محفوظ بدارد نه این که آن را آزاد بگذارند به طوری که گاه و بی گاه کنار و بدن آشکار گردد و به تعبیر ساده و خودمانی یعنی لباس خود را جمع و جور کنند.

خلاصه این که «جلباب» قابل تطبیق به چادر هم هست گر چه حجاب منحصر در چادر نیست، بلکه هر لباسى که غیر از وجه و کفین (دست ها تا مچ) را بپوشاند و موجب تحریک و جلب توجه نامحرم نگردد کافى است ولى باید توجه داشت که همان طور که بقیه واجبات داراى مراتب مختلفى مى باشند حجاب نیز داراى مراتب خوب، متوسط و خوب تر است و چادر حجاب برتر بانوان محسوب مى گردد.

 

 

پاورقی:
۱. ر. ک: مسأله حجاب، ص ۱۵۸ و ۱۵۹؛ قاموس قرآن، قرشی، ج ۲، ص ۴۱ و ۴۲. (این کتاب ها کلمات اهل لغت را ذکر کرده اند؛ مانند تعبیر به «الجلباب: القمیص أوالثواب الواسع» یا «الجلباب ثوب اوسع من الخمار دون الردّاء تُغطّی به المرأة رأسها و صدرها).
۲. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۶، ص ۳۶۱. (هو ثوب تشتمل به المرأة فیغطّی جمیع بدنها).
۳. تفسیر الصافی، فیض کاشانی، ج ۴، ص ۲۰۳.
۴. الجامع لأحکام القرآن، قرطبی، ج ۱۴؛ ص ۱۵۶.
۵. درباره جلباب گفته اند: آن روسری خاصی که بانوان هنگامی که برای کاری به خارج از منزل می روند، سر و روی خود را با آن می پوشند؛ «الجلباب خمارالمرأة الذی یفطّی رأسها و وجهها اذا خرجت لحاجة» (التبیان فی تفسیر القرآن، طوسی ج ۸، ص ۳۶۱؛ مجمع البیان، ج ۸ - ۷، ص ۵۷۸)
۶. مجمع البیان، ص ۵۸۰؛ المیزان، ج ۱۶، ص ۳۶۱.

   یکشنبه 22 تیر 1399نظر دهید »

1 ... 17 18 19 ...20 ... 22 ...24 ...25 26 27 ... 253

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 2353
  • دیروز: 1046
  • 7 روز قبل: 16129
  • 1 ماه قبل: 28968
  • کل بازدیدها: 1120288
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 12
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 27
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 19
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
 
مداحی های محرم