دمت گرم خدا 

 

سردار حاجی زاده و سردار سلیمانی

 

هر دو از یک جنس.

هر دو از یک ایل.

به قطع اگر امروز حاج قاسم زنده بود و این خطا رخ می داد همین کاری را می کرد که حاجی زاده کرد تا تلنگری بزند بر ما.

بر ما که خدا را یادمان رفت.

به راستی چرا هیچ کدام ما نگفت: عین الاسد را خدا زد.سیلی محکم را خدا خواباند بیخ گوش آمریکا؟!

می دانید چرا ؟

چون حرف امام یادمان رفت.

همو که گفت: آهای رزمنده،آهای بسیجی،آهای سپاهی و ارتشی و که و که مغرور نشوی ها خرمشهر را نه تو که خدا آزاد کرد.

خدا گوشمالی مان داد تا مرتب نگوییم: سپاه و سپاه و سپاه. گوشمالی مان داد تا در سیلی بعدی برای انتقام سردار بلند بگوییم : دمت گرم خدا.

دست مریزاد.

 

 

معصومه رمضانی

   شنبه 21 دی 1398نظر دهید »

در وبلاگ هایتان هم غیبت نکنید 

 

خواندن وبلاگ هم مثل خواندن نامه و روزنامه است . مثل شنیدن هر چیزی است . خواندن ( غیبت ) در نامه هم حکم شنیدن را دارد . یعنی ملاک استماع غیبت نیز در اینان وجود دارد … دوربین هم اینگونه است .

 

فرض کنید اگر خطایی را از کسی دید و با دوربین آن را ثبت کرد و جایی نشان همان غیبت است .

محیط را باید محیط اخلاقی کرد ، اگر ما بخواهیم جامعه را اصلاح کنیم این اصلاح فقط به این نیست که انسان غیبت نکند، راه های دیگری نیز وجود دارد . بلکه تهمت و افترا و .. هم نیز می باشد .

 

دانلود صوت رهبر انقلاب 

   جمعه 20 دی 13981 نظر »

سردار سلیمانی

 

بخند.

شاد باش.

اصلا قهقه ی مستانه سر بده.

درست مانند رفیق های قدیمی َت باکری و باقری و کاظمی .

چرا شادمان نباشید وقتی عند ربهم یُرزقونید؟!

اما… اما این رسمش نبود. رسمش نبود بروی و ما را دشمن شاد کنی.

رسمش نبود اشک ولی زمانه را در آوری .

من گریه دیروز رهبر را از چشم تو می بینم .

از همان چشمهای شیدایت.

لااقل حالا که دشمن شادمان کردی ، حالا که اشک را بر گونه های اماممان جاری کردی، زود برگرد.

دمی که در آغوش اباعبدالله (ع) آسودی و تن رنجورت آرام گرفت ، برگرد.

برگرد و به خط بزن که قدس هنوز هم چشم انتظار توست.

زود برگرد مرد.

زودتر از آنکه فکرش را بکنیم.

که ما دلگرم به روایات رجعتیم.

 

معصومه رمضانی


موضوعات: دلنوشته, شهدا
   پنجشنبه 19 دی 13981 نظر »

?در مدرسه علمیه خواهران کوثر ورامین مطرح شد: شهید سلیمانی مطیع للّه بود

 

 

حجت الاسلام سید یاسر موسوی، در مراسم بزرگداشت سردار بزرگ اسلام شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی که صبح امروز در مدرسه علمیه خواهران کوثر ورامین برگزار شد، ضمن تسلیت به مناسبت شهادت این سردار رشید اسلام و ایام فاطمیه(س)، گفت: تفکر و ایمان ما به خون شهدا این است که ما خون به ناحق ریخته شده مظلوم را مقدس می دانیم و معتقدیم خداوند زمینی را که خون مظلومی در آن ریخته شود عزیز می دارد.

 

وی با اشاره به جنایت های گروهک تروریستی ریگی گفت: وقتی شهید شوشتری به شهادت رسید یکی از علمای بزرگ فرمودند: «مطمئن باشید خون شهید شوشتری امنیت را به منطقه خواهد آورد» و همان هم شد.

 

خون به ناحق ریخته شهید شوشتری بساط گروهک را جمع کرد و امروز امنیت به سیستان برگشته است و نکته افتراق ما و دشمنانمان در همین اعتقاد است. استاد حوزه ضمن بیان اهمیت فرهنگ شهادت در اعتقاد شیعه، گفت: مادی گرایان مرگ را پایان هر فرد می دانند ولی در اعتقاد شیعه مرگ ابتدای زندگی است و مرگ بالأخص مرگ با کشته شدن در راه خدا، شروع راه زندگی است.

 

وی ادامه داد: بعد از شهادت سردار شهید قاسم سلیمانی دو جریان وجود دارد که تلاش می کند تا شهادت این سردار رشید اسلام را کم رنگ کنند، یکی از این جریان کسانی هستند که تلاش می کنند تا قاسم سلیمانی را یک فرد معرفی کنند، فردی جدای از سپاه، جدای از اسلام و جدای از انقلاب. در حالی که نمی دانند قاسم سلیمانی یک فرد نیست بلکه یک مکتب و یک تفکر است.

 

حجت الاسلام موسوی تصریح کرد: بعضی از مسئولین باید مدیریت را از قاسم سلیمانی بیاموزند نه این که بهترین منزل را داشته باشد و به مردم بگید قناعت کنید و خود لباس و کفش و عبای گرانقیمت بر تن داشته باشد.

 

وی افزود: فرق است بین قاسم سلیمانی که دست سیل زدگان را می بوسد با مسئولی که با کفش وارد چادرهای زلزله زندگان می شود، چون قاسم سلیمانی آموخته است تا بی منت خدمت کند و خود را همواره از بدنه جامعه بداند.

 

استاد حوزه علمیه عنوان داشت: شهید سلیمانی خوب فهمید که برای ابوالفضل دوران شدن باید مطیع محض ولی امر باشد به همین دلیل مقام او مطیع لله است.

 

وی اظهار داشت: کسی که مقابل ولی امر مسلمین قرار بگیرد و هر چه ولی امر مسلمین بگوید مخالف آن را انجام دهد هیچ گاه مقام قاسم سلیمانی را درک نخواهد کرد.

 

حجت الاسلام موسوی در پایان خاطرنشان کرد: مهمترین فرمول قاسم سلیمانی شدن ایمان به خداست، قاسم سلیمانی به پشتوانه خداوند بزرگ بر شیاطین غالب شد اما عده ای پیروزی را در نوکری کدخدا می دانند. 

   چهارشنبه 18 دی 1398نظر دهید »

دعای رهبر برای شهادت

خدایا ما را به آنها ملحق و شهادت  در راهت را روزی ما گردان ، ای مولای من .

 

   دوشنبه 16 دی 1398نظر دهید »

سروده دکتر سید وحید حقانیان در ماتم شهادت رفیق عزیزش ، سردار دلها ، سپهبد حاج قاسم سلیمانی.

 

سردار سلیمانی

 

بسم رب الشهداء و الصدیقین

اي عراق! از تو سخت دلگيرم

كرده داغ دلاوران، پيرم

 

دم به دم مي كني سيه پوشم

با خبرها كه از تو مي گيرم

 

هر طرف اي عراق! با داغي

مي زني هر نفس به شمشيرم

 

هر طرف پاره ي تن زهراست

خسته از اين غم نفس گيرم

 

باز هم اتفاقي افتاده؟

كه بدين حد ز جان خود سيرم؟

 

حالم اين روزها دوباره بد است

مثل شيري اسير زنجيرم

 

گله، بسيار دارم از تو ولي

نيست ديگر توان تقريرم

 

چيزي از درد خود نمي گويم

هست شايد سكوت، تقديرم

 

گله ها را گذاشتم تا بعد

گرچه هر لحظه مي زني تيرم

 

با غم و گريه ها رهايم كن

اي عراق! از تو سخت دلگيرم…

 

دكتر وحيد حقانيان


موضوعات: شهدا, اشعار
   شنبه 14 دی 13981 نظر »

شهدا اجازه می دهید درد و دلی داشته باشم؟

سردار سلیمانی

 

دردْ ، رفتن شما نیست.

دردْ آنگاه جانکاه می شود که می بینیم شما در سحرهای جمعه “وصال” را می طلبید و ما اسیران دنیا هنوز در بند “العفو العفو” گفتن گناهان دست و پا گیرمان هستیم.

آری از ما تا شما ،از طلب های ما تا مطلبوب های شما فرسنگ ها فاصله است و چه بیچاره ایم ما.

 

 

معصومه رمضانی


موضوعات: دلنوشته, شهدا
   جمعه 13 دی 1398نظر دهید »

 دست و پا زدن در تناقضات

 

کریسمس

 

این که مسیحی باشی و درخت کاج را قطع کنی ، در گوشه اتاق بگذاری و تزیینش کنی به خودی خود هیچ عیبی ندارد .

چون تویی و دینت بدون هیچ ادعایی . اما مسلمانی باشی با هزاران عیب جویی از دینت ، هزاران شبهه در احکامت و هزاران دلیل بی دلیلی در توجیه اعمال متناقضت .

ایرادهایی بدتر از قوم بنی اسراییل ، دلسوزی هایی برای جامعه در حد حرف ، آن وقت عکست را در کنار درخت تزیین شده کریسمس منتشر کنی ، نه تنها خنده ندارد که باعث خجالت است .

 

تمام سهم ایرانی مسلمان از آسیب به طبیعت ، گره زدن سبزه در روز ۱۳ بدر است ، اگر بریدن درخت در فرهنگ و دین ما بود چه ها می گفتید ..؟؟

 

خدا قوت پیشگامان عرصه تناقض

 

✍متین

   پنجشنبه 12 دی 1398نظر دهید »

سخنان رهبر انقلاب در تحلیل حوادث آبان‌ماه:

مردم مطالباتی دارند؛ در اغلب موارد هم حق با مردم است . اما مطالبات یک مسئله است و فتنه‌سازی دشمن کار دیگر

 

روز پرستار

 

[درباره‌ی حوادث آبان‌ماه] نکته‌ی بسیار مهمی وجود دارد که ملت ایران با بصیرتی که دارند، کاملاً توجه کردند که مردم مطالباتی دارند که در اغلب موارد هم حق با مردم است [اما] مطالبات مردم یک مسئله است، فتنه‌سازی از مطالبات یک مسئله‌ی دیگر است؛ دومی کار دشمن است.

 

دوست وقتی میبیند ماشین در سربالایی کُند حرکت میکند، کمک میکند؛ دشمن وقتی دید ماشین حرکت نمیکند، باد لاستیک را هم خالی میکند.

 

دشمنان ما دائم از اول انقلاب در حال این کارها بودند.

در آبان مردم مطالباتی داشتند؛ دشمن که افرادی را آماده کرده بود، از فرصت استفاده کرد و شروع به تخریب کرد.

بصیرت مردم اینجا بود که تا کار دشمن را دیدند، کنار کشیدند و فتنه‌گر تنها ماند.

فتنه‌گر سعی میکند در میان مردم، خود را پنهان کند.

بصیرت و هوشیاری مردم، کار را خنثی کرد.

به نظر من آن کسانی که از مطالبات مردم سوءاستفاده میکنند غالباً کسانی هستند که با سرویس‌های اطلاعاتی دشمن ارتباط دارند.

آن کسانی که صورتشان را میبندند و به انبار بنزین و گندم حمله میکنند که آتش بزنند و در شهر، زیربناها را –چه متعلق به مردم، چه متعلق به دولت– تخریب میکنند، حالا بعضی شاید هیجانی این کارها را بکنند ولی گردانندگان با سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه مرتبطند.

 

 

۹۸/۱۰/۱۱ Khamenei_ir

   چهارشنبه 11 دی 1398نظر دهید »

چه وقت جامعه متمدّن مي‌شود؟

 

اولين قدم اين است که اختلاف نداشته باشند با هم هماهنگ باشند، دومين قدم اين است که مشکل ديگري را مشکل خودشان بدانند تعاون کنند، اين مرحله دوم. مرحله سوم آن است که نه تنها مشکل ديگري را مشکل خود بدانند کريمانه مشکل يکديگر را حل بکنند چرا؟

چون وقتي خدا دستور مي‌دهد مي‌فرمايد من انسان را کريم خلق کردم ﴿وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني‏ آدَم} و شما يعني انبيا و ائمه(عليهم السلام) خلفاي خدا هستيد بايد با جامعه انساني کريمانه رفتار کنيد و قرآن و اهل بيت و وجود مبارک پيغمبر(عليهم الصلاة و عليهم السلام) که خلفاي الهي‌اند بياناتي به وسيله مقال يا مقالت به ما مي‌فهمانند يعني شما هم موظف هستيد جامعه را کريمانه اداره کنيد آن مقام خلافت الهي که برای آنهاست نصيب شما و افراد عادي مثل ما نمي‌شود، اما فرمود شما مي‌تواني طرزي کريمانه جامعه را اداره کنيد که متّقيان جامعه به شما اقتدا کنند شما بشويد «إمام المتّقين» که چيز بدي نيست.

«فتحصّل أنّ ههنا اموراً» يک: مي‌خواهند جامعه متمدّن باشد، ولي «به هوس راست نيايد به تمنّي نشود» چگونه جامعه را متمدّن کنيم؟

اولين راه اين است که باهم اختلاف نداشته باشيم.

ثانياً بعد از اينکه يکدست شديم اختلافي نداشتيم اعضاي يک خانواده شديم، مشکل ديگري را مشکل خودمان بدانيم ﴿تَعَاوَنُوا عَلَي الْبِرِّ وَ التَّقْوَي﴾،اين دو.

سوم: اين تعاون به نحو تعامل نباشد که يک معامله اخلاقي باشد يا يک معامله اقتصادي باشد که توقع داشته باشيم ديگري هم پاداش ما را با عمل خير بدهد بلکه کريمانه باشد؛ چون فرمود: ﴿وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني‏ آدَم﴾ راه اين کرامت را وجود مبارک حضرت امير مشخص مي‌کند که چگونه است؟

آن‌گاه اين دعا را خدا در قرآن براي مؤمنين ذکر کرد آن وقت ما هم اين دعا را مي‌توانيم بخوانيم بگوييم ﴿وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقينَ إِماماً﴾ اين چيز بدي نيست خدايا آن توفيق را به من بده من در هر شهري يا روستايي يا کلان شهري يا شهرهاي کوچکي که زندگي مي‌کنم خوبان آن شهر به من اقتدا بکنند اينکه چيز بدي نيست اينکه با تواضع سازگار است.

اگر اين در يک روايت بود ممکن بود کسي بگويد سند ضعيف است يا فلان. نه خير، صريح قرآن است و ما را هم دستور داد که شما مي‌توانيد اين چنين باشيد بخواهيد بخواهيد از خدا چگونه بخواهيم؟

ما يک اميد داريم يک آرزو، يک رجاء داريم يک تمنّي به تعبير قرآن کريم؛ با آرزو مشکل حل نمي‌شود فرمود: ﴿لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ وَ لا أَمانِيِّ أَهْلِ الْكِت} کسي که با آرزو زنده است به مقصد نمي‌رسد اما به اميد زنده باشد به مقصد خواهد رسيد.

فرق آرزو و اميد اين است که آرزو چيز بسيار بدي است و اميد چيز بسيار خوبي است.

آرزو اين است که باران فراواني آمده زمين آماده کشاورزي است اين شخص کِشت نکرده تا از آن باران بهره ببرد او کاري نکرده است يا در قسمت‌هايي که خشکسالي است اين کِشت کرده ولي آبي تهيه نکرده است. اين فقط آرزو دارد که باراني از راه غيب بيايد و مشکل او را حل بکند. شما کاري نکرديد کِشتي نکرديد کشت‌هاي تو مناسب نيست.

اميد آن است که کسي تمام کارهاي کشاورزي را فراهم کرده اميدوار است که باران رحمتي هم بيايد اين چيز خوبي است. آنکه همه مقدمات را فراهم کرده آنچه در دست اوست و به عهده اوست آن را فراهم کرده منتظر مدد غيبي است آن اميد است، اما آنچه مربوط به اوست در دست اوست کاري انجام نداده او ديگر آرزو دارد نه اميد. فرمود ﴿لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ﴾؛ با أُمنيه و با آرزو کار حل نمي‌شود. يک بيان نوراني از حضرت امير(سلام الله عليه) است که «إِيَّاكَ وَ الِاتِّكَالَ عَلَی الْمُنَی فَإِنَّهَا بَضَائِعُ النَّوْكَی‏»؛ مبادا با آرزو زنده باشيد آرزو سرمايه زنان سالمند و سالخورده است که کاري از آنها ساخته نيست؛ به اميد زنده باشيد به رجا زنده باشيد، نه به تمنّي.

پس اصل اول وحدت بود، اصل دوم تعاون بود، اصل سوم کرامت بود، فرمود کريمانه مشکل يکديگر را حل کنيد؛ حالا آن جمله نوراني را که بخوانيم معلوم مي‌شود که مشکل جامعه را کريمانه حل کردن يعني چه؟ اگر جامعه‌اي جامعه کريمانه شد فرشته زندگي مي‌کند؛ آن وقت متّقيان جامعه به چنين مردان الهي اقتدا مي‌کنند.

در اين بخش فرمود خدايا! اينها که از ما تعريف مي‌کنند تو به ما از اينها عالم‌تر هستي ما به حال خودمان از اينها عالم‌تر هستيم آنچه در باطن داريم و ما مي‌دانيم و اينها نمي‌دانند اين را ببخش! اين يک جمله.

 

 

آیت الله جوادی آملی 

   سه شنبه 10 دی 1398نظر دهید »

1 ... 29 30 31 ...32 ... 34 ...36 ...37 38 39 ... 251

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 2300
  • دیروز: 762
  • 7 روز قبل: 6121
  • 1 ماه قبل: 66321
  • کل بازدیدها: 939901
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 15
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 18
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 21
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1