مردم پای انقلاب خود ایستاده اند 

 

 

دعا برای ظهور امام زمان(عج) مشکلات را حل می‌کند و آثار فراوانی دارد . در کتاب مکیال المکارم آمده است خداوند به برکت دعا برای امام زمان عج دعای شما را نیز مستجاب می کند .

 

انقلاب اسلامی به دست مردم ایران رقم خود . سال ۱۳۴۲ امام خمینی کسانی که می خواهند انقلاب کنند هنوز کودک هستند و در سال ۱۳۵۷ توسط پدران و بزرگان ما کلید انقلاب زده شد و تا به امروز ادامه دارد .

انقلاب ادامه دارد هر چند که مسئولین ما بی تدبیر هستند ، هر چند نسبت به خدمت مردم ضعیف هستند ، هر چند که رهبر معظم انقلاب مدام به مسولین گوشزد می کنند اما کمتر متولیان به گوشزدهای ایشان اهتمام می ورزد ، اما مردم هنوز هم پای انقلاب خود ایستاده اند .

 

در سال ۵۷ همه مردم در همه شهر های ایران دست به دست هم دادند تا کشور از فساد و ظلم بیرون بیاید و هیچ کسی نبود که اگر کاری دستش بر بیاید و انجام ندهد .

 

البته بودند کسانی که با انقلاب اسلامی مخالف بودند و این مخالفان از اقشار مختلف مردم ، مثل روحانیون نیز بود . عده ای فکر می کنند ما برای ظهور امام زمان نیاز نیست کاری انجام دهیم ولی باید بدانیم همانطور که تک تک مردم ایران در پیروزی انقلاب اسلامی سهیم بودند ، باید همه افراد جامعه نیز برای ظهور امام زمان علیه السلام سهیم باشند چون ظهور امام زمان یک حادثه اجتماعی است .

 

در این روایتی از امام باقر علیه السلام آمده است « امت آخرالزمان که قائل به امامت امام زمان هستند و منتظر ظهور هستند مثل امت بنی اسرائیل هستند ، چون امت بنی اسرائیل هم منتظر ظهور موسی بودند چرا که در تاریخ خو انده بودند و در آن زمان ظلم ، فساد و فحشا و تمام بی عدالتی هایی که ما در جامعه می بینیم در آن زمان هم بود و با مناجات به درگاه خداوند خواستار ظهور موسی شدند و خداوند موسی را برای آنان فرستاد .

 

اگر شما هم طالب ظهور امام زمان بودید خداوند ظهور منجی آخرالزمان را نزدیک خواهد کرد .

جای تاسف دارد که در مملکت شیعه و در جشنواره فیلم فجر که محصول انقلاب اسلامی تک خوانی یک زن صورت بگیرد و مسولیت حمایت کنند این که محصول انقلاب اسلامی بشود دزدی ، یا رشوه و یا ایستادن مردم در صف های طولانی آن هم به خاطر وضعیت بد اقتصادی نشانه کامل بی تدبیری است .

 

سید جلال موسویان استاد حوزه ، مهدیه تهران ، ۹۷/۱۱/۱۲ ، شنیده شده 

   جمعه 12 بهمن 1397نظر دهید »

صحبت های فاطمه معتمد آریا در افتتاحیه جشنواره فجر 

 

در آغاز بزرگداشت فاطمه معتمدآریا، مجری این شبکه بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و ارتباط مستقیم مخاطبان با پردیس تئاتر تهران که محل برگزاری این مراسم بود، برای دقایقی قطع شد.

 

متن کامل سخنان فاطمه معتمدآریا روی صحنه آیین بزرگداشتش، به این شرح است:

«خوشحالم که به عنوان یک زن می‌توانم گوشه‌ای از احساسات انسانی مادرانه و خواهرانه‌ام را با سینما، تنها وسیله‌ای که بلدم، به همه مردم ابراز کنم. باید بگویم خیلی سخت بود که بپذیرم اینجا باشم.

نمی‌خواهم بگویم از چیزی دلخورم، چون اینجا جشن است. نمی‌خواهم بگویم جای خیلی از کسانی را که نیستند، خالی می‌کنم؛ مثل بیضایی و دیگر کسانی که سهم زیادی در هنر این مملکت دارند.

بزرگ‌ترین خوشحالی امشب، برایم این است که خانواده عزیز سینما اینجا جمع هستند و من سهم کوچکی دارم؛ همکارانی که به دلیل دوستی‌ها و تلاش‌های بی دریغ‌شان به عنوان مهم‌ترین هنر مردمی این دوران به آن چنگ زده‌ایم. همه انتقادها از همه سو به سینما است، برای اینکه گوهر دست نیافتنی است و همه آن را می‌خواهند.

هر کسی از هر نقطه‌ای که بتواند، پیکان تیز انتقاداتش را به طرف ما می‌آورد ولی ما یک خانواده دوست داشتنی محترم و معتقد به همه ارزش‌ها هستیم. صنعت و هنر سینمای ما تنها چیزی است که بزرگ‌ترین سفیر فرهنگ سرزمین‌مان در همه جای جهان است؛ این است دلیل حملات گسترده به سینمای ایران. من دلخور نیستم که هرجا که رفتم، در طی این ۴۰ سال، توقف برایم ایجاد کردند، این توقف باعث شده است جهش بزرگ‌تری داشته باشم، برای این‌که بگویم زن ارزش والاتری دارد، برای این‌که بتوانیم متوقفش کنیم. در این مدت، از طرف همه اهالی سینما حمایت شدم، نه کسانی که بر مسندی بودند. از همکارانم در خانه سینما که همه حقوق صنفی سینماگران را نگه می‌دارند، تشکر می‌کنم»۱

 

♦♦♦

چه باید می شدید که نشدید؟

چقدر بدبخت است این خانم مرضیه هاشمی!بیچاره مهد تمدن و عزت و آزادی را رها کرده آمده ایران!که چه؟

مگر نمی داند اینجا چهل سال هم که بدود باز لابد روحانیون و خانواده ی شهدا و بدتر از همه سپاه  مانع پیشرفتش می شوند؟

نمونه ی اعلایش همین خانم معتمدآریای خودمان!

بیچاره نه تنها نمی تواند ساپورت گل گلی و شلوارک پا کند و روسری از سر بردارد و شوآف بدهد ،هنوز هم که هنوز است بعد چهل سال آبرو و اعتبار جمع کردن از قِبَل سینمای ایران و انقلاب نتوانسته جنیفر لوپز درونش را به منصه ی ظهور برساند.

بابا شما حیفید!

حداقل از خانم معتمد آریا عبرت  می گرفتید و به ایران بر نمی گشتید. اینجا عده ای باعث توقفش نشده بودند به جان خودش الان جوایز اسکار را یک تنه درو کرده بود.حالا بماند که قول داده با موانع بجنگد و خدا بخواهد در جشنواره بعد هالیوود حتما حتما جای اِمااستون را می گیرد. حیف شدید خانم هاشمی حیف!می ماندید همان جا،ارباب و اصحاب رسانه و مردم آزاده ی دنیا هم حتما بیخود برای آزادی اتان تلاش کردند.۲

 

۱_ خبر آنلاین 

۲_معصومه رمضانی 

   پنجشنبه 11 بهمن 1397نظر دهید »

تاثیر رذایل اخلاقی در محروم کردن انسان رحمت خداوند 

 

در کتاب خدا و در سوره های مختلفی ، پاکی و طهارت باطن مطرح شده است و البته آلودگی ها را نیز در آیات متعددی بیان شده است .

 

اگر انسان مراقبت نکند و به فرموده روایات متعددی در جلد اول کافی با توحید و نبوت و ولایت اهل بیت ارتباط برقرار نکند چنانچه تاریخ امت ثابت کرده است مصون از آلودگی نخواهد بود و این آلودگی ها هم رذایل اخلاقی است .

 

امیرالمؤمنین در مورد رذایل اخلاقی می فرمایند : با هر کدام از آنها انسان از بخشی از رحمت و فیض الهی محروم می شود .

 

رذایل اخلاقی به مانند پرده سیاه و ضخیمی است که بین دل و بین رحمت الله و فیض الله قرار میگیرد در پیشگاه مقدس ذات اقدس اله بخل وجود ندارد ، افاضه می کند و می تابد ولی ممکن است گیرنده این افاضه مانع داشته باشد و اگر اینگونه باشد رحمت و فیض به او نمی رسد .

 

خداوند در قرآن می فرماید « ان رحمه الله قریب من المحسنین » ما باید بدانیم که محسن کیست ؟ البته خداوند محسن را در قرآن معنا کرده است و محسن کسی است که بین او و بین رحمت پروردگار مانع وجود ندارد .

 

خداوند درباره بهشت می فرماید ؛ اُعِدت للمتقین ، بهشت برای پرهیزگاران آماده شده است و در آیات بعدی برخی از صفات پرهیزکاران را بیان می کند و می فرمی « الذین ینفقون فی سرا و ضرا.. » کسانی که به مال بخل ندارند . نه در ثروتمندی مست می کنند که فرامین الهی را فراموش کنند و نه در تنگدستی پست می شوند که با خود بگویند « به من چه » و این دیلی بسیار مهم است که عباد الهی در ثروتمندی بی خبر نیست و بخل نمی ورزد و اگر ندارد پستی نمی کند .

 

به همه شما توصیه می کنم آیه ۱۸۰ سوره آل عمران و آیات ابتدایی سوره توبه را بخوانید .

خداوند در آیه ۱۸۰ سوره آل عمران می فرماید کسانی که ثروت به آنها عطا شده است و منظور از این مال ، مال حلال است چرا که فرد اجازه تصرف در مال حرم را ندارد . و در سوره آل عمران خداوند می خواهد به ثروتمند بگوید فکر نکنی ثروت کار خودت است .

 

در سوره مبارکه قصص می خوانیم که وقتی از قارون مردم مومن خواستند که با این ثروت آخرت آباد بخر « و احسن کما احسن… » با این ثروت کار خیر انجام بده ولی قارون در مقابل خیرخواهی مردم جواب داد « اوتیته علی علم عندی» این ثروت محصول سواد خود من است و بعد از این حرف خداوند برای عبرت مردم خودش و خانه ثروتش را در زمین فرو داد .

 

فردی از رسول خدا پرسید چقدر میتوانیم در مال خود تصرف کنیم ، رسول خدا فرمودند چهار حق در ثروت داری : که اولین آن تهیه خانه ای در شان توست و حق دیگر تامین خوراک است و حق دیگر هم تامین مرکب است و در طول سال خرج های دیگری چون مهمانی دادن, ازدواج فرزندان و .. داری که به حق است و به غیر از آن در باقی مال هیچ گونه حقی ندارید و آن مال متعلق به پروردگار است .

 

خداوند در سوره آل عمران می فرماید « یبخلون بما آتاهم الله من فضله » کسانی که نسبت به مازاد به مال حلال بخل دارند و به مستحق کمک نمی کنند و می گویند وظیفه دولت است ، قیامت که وارد می شوند ، تمام ثروتی که جمع کرده است را تبدیل به فلز آتشین می کنند و به صورت گردنبد به گردن تو می اندازند .

 

خداوند در سوره توبه می فرماید « ثروتی که در دنیا جمع کرده اند به صورت فلز گداخته شده با آتش جهنم است و بعضی از آن را به پیشانی فرد می زنند و می گویند تو سجده کن پول بوده ای و حمال پول بوده ای و حال به کول بگیر و عاشق پول و آن هم عشق آمیخته به شهوت و سکه ها را به پهلوی او می زنند .

 

بخل یک پرده از ناپاکی هاست و ببینید چه می کند با انسان و اگر آلودگی های دیگر باشد آتش روی آتش خواهد بود و راه نجاتی هم دیگر برای مردم وجود نخواهد داشت .

 

کسانی که « ینفقون فی سرا و ضرا » هستند و آلودگی بخل ندارند و پرده بین او خدا نیست و تاریکی ندارد .

 

عده ای با بی انصافی وقتی به روحانیت ناسزا می گویند همه را با هم جمع می بندند ، به آنها باید گفت شما نیم ساعت بیا پیش آخوندها بنشین که به شما بگوییم که صنف روحانیت مانند بقیه صنف ها خوب دارد ، بد هم دارد ، شما بد ها را بگذار کنار چرا به خوب ها ناسزا میگویی .

 

بعد هم در این خوب های ما عده ای مثل مهدی نراقی با مشکلات فراوان درس خواندند و دین را نگه داشتند که تو و پدران تو و بچه های تو ، یک روز از زندگی او را که با نان خشک و پوست هندوانه و زندگی در حجره خرابه نمی توانید تاب بیاورید .

 

بنده هم در قم با مشکلات فراوان درس خواندم ، پدرم هم پولی نداشت که به بنده کمک کند . پول مراجع را هم از ابتدای طلبگی ام نگرفته ام ، یک همدرسی داشتیم که بعدازظهر ها می رفت خیاطی و یک تومان کار می کرد و مادرم هم ماهی ۲ تومان از پس اندازش به ما می داد ، ما دو تا که پولهایمان را روی هم می گذاشتیم به خرج ماه نمی رسید  .

 

مرحوم نراقی هم آنگونه درس خواند که از برجسته ترین علمای شیعه شد و کتابهای علمی ، فقهی و اخلاقی فراوانی دارد .ولی کتاب اخلاقی ایشان بی نظیر است .

ملا مهدی نراقی در کتاب اخلاقی خود در جلد دومش روایتی از پیامبر نقل میکند که ایشان در حال طواف بودند و دیدند که حاجی حلقه درب کعبه را گرفت و می گوید ؛ خدایا به حرمت این کعبه مشکل من را حل کن ، پیامبر دست روی شانه او گذاشت و فرمود : « چرا خداوند را به کعبه قسم می دهی » گفت پس به چه قسم دهم ، فرمود به قسم بالاتر ، حاجی گفت به چه کسی ؟ پیامبر فرمود اگر مومنی خداوند را به خودت قسم بده « المؤمن اعظم حرمه من الکعبه » حاجی مکث کرد و گفت من وصل مالی خوبی دارم ولی بخیل هستم .

پیامبر حرکتش را سریع کرد و بلند فرمودند « البخل فی النار »

 

وقتی آیات قرآن را کنار هم قرار می دهیم تازه متوجه می شویم چرا خداوند در مساله طهارت باطن انسان اینقدر مهم حرف دارد ، چون اگر طهارت نباشد در رحمت و فیوضات بسته است .

والکاظمین الغیض ؛ مومن عصبانی نمی شود ، داد نمی زند و تا می بیند آتش خشم در حال شعله ور شدن است, آتش خشم را می شکند و کسی را هم که او را عصبانی کرده است از او در می گذرد .

 

قلبی که با طهارت است و علوم الهی و علوم غیب را به راحتی دریافت می کند ، یکی از کسانی که چنین قلبی دارد و در سوره احزاب خداوند طهارت او را امضا می کند وجود مبارک حضرت زهرا سلام الله است چون هیچ مانعی بین او و خدای وجود نداشت ، علوم غیبی از جانب پروردگار سرازیر در قلب ایشان بوده است .

 

 

حجت الاسلام والمسلمین شیخ حسین انصاریان . ۹۷/۱۱/۸ شنیده شده

   سه شنبه 9 بهمن 1397نظر دهید »

به «کاخ سفید» باید نامه می‌نوشتند وزرا!

 

حسین قدیانی

 

اما قاسم سلیمانی هرگز به رهبرانقلاب نامه نمی‌نویسد که «اگر لایحه‌ کذا تصویب شود، دیگر دنبال حضور پرقدرت ما در منطقه نباشید!»

 

آری! فرق است میان سردارانی که در تراز چهل سالگی انقلاب اسلامی کار می‌کنند، با وزیرانی که توهم زده‌اند فقط ۴۰ روز از استقرار نظام گذشته!

بعضی وزرا تصور می‌کنند خمینی هنوز در پلکان طیاره است! هیهات!

سالیانی است زمین پر شده از عطر فرشته! و اینک برد موشک شیربچه‌های خلف صالح امام به مقر هر ابلیسی می‌رسد!

 

آقایان وزرا! اگر نمی‌دانستید، بدانید؛ ۳۰ سال از این ۴۰ سال را خامنه‌ای رهبر بوده!

عوض شرح دستاوردهای برجام به ملت و اینکه آیا چقدر موفق بود در لغو بالمره‌ی همه‌ی تحریم‌ها، نامه به ولایت می‌نویسید؟!

بهتر نبود به جای نامه‌ی محرمانه به ولایت، نامه‌ی غیرمحرمانه به ملت می‌نوشتید و از همگان عذرخواهی می‌کردید بابت این وضع دولتمردی؟!

 

مشکل از «ارکان گشاد» است، نه «ارگان عماد»!

والله مغنیه‌ی شهید مقاومت، نه مدیر سایپا است، نه سمتی در ایران‌ خودرو دارد!

مردم شاکی از دولتی‌های جاده‌ مخصوص، شکایتی از حکومتی‌های بنیان مرصوص ندارند!

 

آقای روحانی! دولت‌تان را درست کنید!

با این دست‌فرمان، کدخدا و اروپا که هیچ؛ بیم از آن می‌رود حتی خدا هم نتواند کاری برای شما بکند!

 

مکرون خیلی همت کند به داد مردم فرانسه برسد!مردم ایران را لازم نکرده!

اروپا خیلی هنر کند، بتواند پیزا را راست کند! و شما هم بتوانید میلاد را کج نکنید! و انقلاب را در اذهان مردم، بد نکنید!

 

امیرالمؤمنین یک مالک اشتر در صدر اسلام داشتند و یکی هم امروز در صدر انقلاب دارند که بلاشک حضرت سیدعلی هستند!

 

الغرض! عصر بازگشت مالک از خیمه‌ معاویه گذشته!

فی‌الحال گریبان بطالین دست بازوان پرتوان ولی امر مسلمین جهان است؛ بازویی، حاج‌قاسم و بازویی، نصرالله!

 

ما از کربلای ۴ به کربلای ۵ رسیدیم و از کربلای ۵ به خود کربلا! و ان‌شاءالله تا رهایی قدس شریف نیز راهی نیست!

 

بله! قیمت مرغ و گوشت، گران است اما به سپاه مقدس قدس چه دخلی دارد؟!

 

عجبا! علی‌رغم تجربه‌ برجام، باز هم در این وهم بزرگ غوطه‌ورید که مسیر گشایش اقتصادی از سازش سیاسی میسر است!

نه! نامه آن نبود که برخی وزرا نوشتند! نه قلم داشت، نه شرافت! نامه به این می‌گویند! و مرد به حاج‌ قاسم می‌گویند! تحریم برای ایشان نیز هست! لیکن سردار ما فقط موسم فتح، به فرمانده‌ کل قوا نامه می‌نویسد!

 

یا شیخ سرخه!بیت رهبری چرا؟!

به کاخ سفید بگو وزرایت نامه بنویسند که چرا آمریکا از برجام، خارج شد؟!

 

 

حسین‌ قدیانی


موضوعات: خواندنی ها, سیاسی
   دوشنبه 8 بهمن 13971 نظر »

خطر جوسازی و انحراف افکار جامعه در تداوم انقلاب اسلامی 

 

تعریف افکار عمومی

افکار عمومی در اصطلاح به نظر، روش و ارزیابی مشترک گروهی اجتماعی در رابطه با یک موضوع مورد توجه و علاقه همگان گفته می‌شود که در لحظه مشخص بین تعدادی از افراد یک قشر یا طبقه یا سراسر اجتماع به‌طور نسبی عمومیت پیدا کرده است.

 

ضعف ها و آسیب های افکار عمومی

به نظر اندیشمندان، افکار عمومی به‌عنوان واقعیتی اجتماعی ممکن است مبتلا به ضعف‌ها و آسیب‌هایی باشد خصوصا زمانی که منظور از افکار عمومی، عموم مردمی باشند که بیشتر تاثیرپذیرند تا تاثیرگذار.

این مسایل را می‌توان در پنج عنوان زیر خلاصه کرد:

1. فقدان قابلیت؛ شناخت و اطلاع از امور عمومی به‌سادگی برای همه شهروندان میسر نیست و معمولا آن‌ها تفکرات خود را با استفاده از گزارش‌های ناقص و بدون تماس با رویدادهای واقعی شکل می‌دهند.

2. فقدان منابع؛ همه شهروندان مهارت‌ها، ابزار و وسایل مناسب برای ارتباطات عمومی و جمع‌آوری اطلاعات خصوصا رسانه‌های ارتباط جمعی را جهت انعکاس مناسب افکار خود در اختیار ندارند.

3. استبداد اکثریت؛ چنانچه نظرات اکثریت جامعه به‌عنوان محور اصلی افکار عمومی مسلط در جامعه مسلط باشد، ممکن است نظرات اقلیت جامعه حتی در صورت ارزشمند بودن پنهان بماند. بسیاری از تحلیل‌گران اخطار کرده‌اند که قدرت اکثریت در طول زمان به‌شکل فزاینده‌ای می‌تواند مسأله‌ساز شود.

4. تبلیغ سیاسی (اقناع توده‌ای)؛ نگرانی از این بابت که افکار و نظرات عمومی این استعداد را دارد که با تحریک احساسات و عواطف افراد از سوی سیاستمداران و برخی برگزیدگان جامعه به سمت و سوی خاصی سوق داده شود.

5. مسلط شدن برگزیدگان؛ این نگرانی که گینز برگ از آن به‌عنوان اهلی‌سازی توده نام برده، مربوط به کاهش چشمگیر قدرت توده مردم از طرفی و تسلط برگزیدگان جامعه از طرف دیگر است.۱

 

رسانه ها و جهت دهی افکار عمومی 

نقش رسانه ها در كنترل افکار عمومی :

با ورود وسايل ارتباط جمعي به عرصه ي اجتماع قدرت دچار تحول شد و اطاعت پذيري جامعه تحت تأثير شيوه هاي ناپيدا و غيرملموس اقناع و تبليغ قرار گرفت.  چارلز ليندبلام معتقد است در آستانه ي قرن بيست و يكم استفاده از زور و روش هاي جبري آشكار به تدريج كم رنگ شده، ولي از سوي ديگر، گسترش انواع رسانه هاي همگاني و حضور آنها در عرصه هاي مختلف زندگي، اقناع را به بهترين و مؤثرترين ابزار براي حل مناسبات ميان حاكمان و مردم و نيز آحاد مختلف مردم تبديل كرده است. (108-111 ،1383 ،احراري)

 

تأثير رسانه ها در جهت گيري سياسي توده ي مردم و نخبگان اجتماع:

يكي از وظايف مهم رسانه ها از جمله صداوسيما ايجاد تغييرهاي لازم در نگرش ها و جهت گيري هاي سياسي و اجتماعي است. نگرش را آلن بيرو «طرز تلقي سياسي و جهت گيري هاي منفي و مثبت در برابر واقعيت هاي سياسي» مي داند. مخاطب پيام هاي گوناگوني كه هر كدام نگرش متفاوتي دارد را از محيط دريافت مي كند و بعضي را جذب و بعضي را طرد مي كند. آن بخش از پيام ها كه جذب مي شود، نگرش سياسي مخاطب را تحت تأثير مي گذارد و سبب پايداري رفتار او مي شوند كه دو بحث ايجاد مي شود.

1 -تغيير نگرش هاي گذشته

2 -ورود نگرش هاي جديد

كه نكته ي مهم در اين خصوص ايجاد هماهنگي بين اين دو مرحله است، تا در روابط اين دو خللي پديد نيايد.

رسانه براي ايجاد نگرش لازم در افراد بايد دو مرحله ي اطلاع رساني و اقناع را بگذراند. تبليغ به معني پخش يا تحريك يا به حركت درآوردن انديشه هاي ويژه است و هدفش تداوم دادن قصد مبلغ است و يك سويه مي باشد، ولي اقناع يك فعال كننده دوسويه است كه مي كوشد به نيازهاي ترغيب كننده و ترغيب شونده پاسخ دهد و در يك تبليغ موفق مي توان عناصر اطلاع رساني تبليغي و ارتباط اقناعي را با يكديگر تلفيق كرد. يك ويژگي قدرت متكي به اقناع اين است كه برخلاف اشكال ديگر قدرت كه فرد را نشانه مي رود و تغييرات رفتاري را به ناچار در تك تك افراد صورت مي دهد، دسته ها و گروه ها و حتي كل يك جامعه را درخصوص مسئله خاص بسيج مي كند.

 

اهميت رسانه در تصميم گيري: 1» -رسانه هاي فني به واسطه ي ظرفيت تثبيت قادر به ذخيره ي اطلاعات يا محتواي نمادين هستند. از همين روست كه رسانه هاي فني را مي توان به مثابه انواع گوناگوني از سازوكارهاي ذخيره ي اطلاعات در نظر گرفت كه به درجات مختلف مي توانند اطلاعات يا محتواي نمادي را حفظ كرده، آنها را براي استفاده هاي بعدي آماده و در دسترس نگاه دارند». (تامپسون، اوحدي، 1380 ،27 )

2 -دگرگوني در حس مسافت كه آن را «فشردگي زماني و مكاني» توصيف كرده اند با تحول وسايل ارتباطي جديد كامل مشهود است. موانع مكاني كاهش يافته و آهنگ زندگي اجتماعي شتاب گرفته. ً سرعت ارتباط عملا بدون مدت شده. گويي جهان كوچك تر شده است و دهكده اي بيش نيست. (تامپسون، اوحدي، 1380 ،47 )

سرعت انتقال اطلاعات توسط رسانه هاي امروزي باعث شده است كه بتوان اطلاعات مورد نياز را در كمترين زمان به دست آورد و از آن براي اخذ تصميم استفاده كرد. سه عامل سرعت، صحت و تجميع اطلاعات توسط رسانه ها مي تواند در تصميم گيري توسط تصميم گيرندگان بسيار مؤثر باشد.

لزوم تصميم گيري به طور جامع و عقلايي احاطه ي كامل و تخصصي مسئله ي مورد تصميم است تا بتوان نتيجه ي آنها را پيش بيني كرد. تصميم گيرندگان ممكن است احاطه ي كامل به مسئله نداشته ً باشند يا مسئله ي موردنظر از جهت تئوري كاملا مورد بررسي قرار نگرفته باشد كه تصميم گيري به شيوه ي جامع تئوري در آن زمينه مي تواند كمك كننده به تصميم گيران باشد۲

 

انحراف افکار عمومی در کلام رهبر 

مهم‌ترین کاری که دشمن میخواهد بکند تصویرسازی غلط از وضع کشور است؛ نه‌فقط برای اغوای افکار عمومی دنیا بلکه حتّی برای اغوای افکار عمومی داخل خود کشور؛ حتّی داخل خود کشور! یعنی حرف میزنند برای اینکه بنده و جنابعالی که خودمان در این فضا داریم تنفّس میکنیم، چیز دیگری فرض کنیم غیر از آن واقعیّتی که وجود دارد. خب، این جنگ وجود دارد دیگر؛ اگر نتوانیم ما در این جنگ سهم ایفا کنیم، نخبه نتواند سهم ایفا کند، وظیفه‌اش را انجام نداده.۳

 

 

۱_ پژوهشکده باقرالعلوم

۲_ دیده شده در مقاله رسانه ها و جهت گیری افکار عمومی در تصمیم گیری عمومی ، نوشته محمد علی مختاری 

۳_ بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری397/06/15

   پنجشنبه 4 بهمن 13971 نظر »

خطر استحاله فرهنگی و معنوی در تداوم انقلاب اسلامی 

 

عادي شدن و استحاله انقلاب

 

رايج ترين آينده اي كه براي انقلاب اسلامي پيش بيني شده، از بين رفتن شور انقلابي و عادي شدن و روزمرگي و در نهايت، استحاله و برگشت انقلاب از اهداف و ارزش هاي خود است. همه انقلاب ها، در ابتدا شورآفرين و دگرگون كننده هستند. اما پس از اينكه وضعيت زندگي عادي شد و شور انقلابي فروكش كرد، به روزمرگي افتاده، بلكه به مرور به وضعيت قبل از انقلاب برمي گردند.

 

از سوي ديگر، معمولاً انقلاب ها در زمان وقوع و در زماني كه شور انقلابي حكم فرماست، داراي اهداف، شعارها و ارزش هاي آرماني و بلندي هستند، اما پس از استقرار و تثبيت، هم حاكمان و هم مردم نسبت به آن اهداف و ارزش ها سست و گاه دچار ترديد مي شوند. انقلابيون پس از استقرار و خروج از وضعيت انقلابي، با واقعيت هاي زندگي مواجه مي شوند و به نوعي عقلاني تر و واقعي تر فكر مي كنند.

 

در اين صورت، آرمان هاي خود را دور از دسترس مي بينند و اگر نسبت به آنها تشكيك نكنند، حداقل به تعديل آنها مي پردازند. اين مسئله يعني برگشت به ارزش هاي پيشين را كرين برينتن در كتاب معروف خود كالبد شكافي چهار انقلاب در قالب نظريه ترميدور بيان كرده است.

 

وي همچنين در كتاب از انقلاب مذهبي كرامول تا انقلاب سرخ لنين ظهور راديكاليسم اعتقادي و صدور انقلاب را مربوط به مرحله اول و فقط در مقطع زماني آغاز انقلاب، كه با هيجانات و شور فراوان همراه است، مي داند. اما پس از به انجام رسيدن انقلاب، انقلابيون به افراد عادي و معمولي تبديل مي شوند و انقلاب به سمت عادي شدن پيش مي رود (برينتون، 1362، ص 117-118؛ ر.ك: همان، 1370، ص 240-274).

در اين تغييرات، علاوه بر برخي روحيات بشري و جاذبه قدرت و ثروت، محدوديت امكانات و ساختارها و فشارهاي داخلي و بين المللي نيز تأثير زيادي دارد.

بر اين اساس، آينده انقلاب اسلامي نيز چنين به نظر مي رسد. به ويژه اينكه، انقلاب اسلامي ماهيت ايدئولوژيكي و آرمان خواهانه بيشتري نسبت به ديگر انقلاب ها دارد.۱

 

مقابله با دین و تلاش برای منزوی کردن ارزشهای دینی

 

از دیگر اقدامات دشمنان انقلاب و اصولاً مهم ترین هدف آنان در استحاله فرهنگی، ضدیت با اسلام و مقابله با دین محوری می باشد.

 

آنها تمامی تلاش خود را به کار می برند تا به هر صورت ممکن، دین و ارزشهای مورد قبول امت اسلامی را منزوی کنند. در حقیقت این اقدام استکبار جهانی به سرکردگی آمریکایی ها و صهیونیست ها، نوعی عکس العمل آنها در برابر ناکامی ها و حقارت هایی است که در مقاطع مختلف، از ناحیه دین و تجلی آن در عرصه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، متحمل شده اند.

استعمارگران در قضیه تحریم استعمال تنباکو، قدرت و نفوذ فتوای چند کلمه ای مرحوم، حضرت آیةالله العظمی میرزای شیرازی (ره) را که از پشتوانه هزار و چند صد ساله دینی برخوردار بود، مشاهده کردند و با وجود آن قدرت، بیشتر به اندیشه مقابله با دین پرداختند.

در جریان مشروطیت نیز هنگامی که مردم مسلمان ایران به رهبری روحانیت قیام کردند، بار دیگر، استعمارگران قدرت لا یزال دین را در هدایت توده های مردم مشاهده نمودند.

دشمنان اسلام همواره در طول تاریخ معاصر این سرزمین، شاهد آن بوده اند که هر جا پرچم آزادگی و مبارزه با ظلم و استعمار برافراشته شده پشتوانه آن، قدرت دینی و ارزشهای دینی حاکم بر جامعه بوده است و علمدار این مبارزه نیز علمای اسلام بوده اند .

سرانجام در بزرگترین معجزه قرن یعنی شکل گیری، پیروزی و تثبیت انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (قدس سره)، ابرقدرت ها بار دیگر هراس تاریخی از تجلی دین در عرصه های گوناگون را با تمام وجود احساس کردند. بنابراین مقابله با دین و تلاش برای منزوی کردن ارزشهای دینی، یکی از بدیهی ترین راهکارهای آنان در مقابله با انقلاب اسلامی می باشد.

 

پاتریک کلاوسون رئیس تحقیقات مؤسسه سیاست های خاور نزدیک واشنگتن می گوید: جمهوری اسلامی یک خطر عقیدتی به حساب می آید که نمی توان آن را سبک شمرد.

 

بهزاد کریمی یکی از عناصر ضد انقلاب، در بیان ضدیت با ارزشهای دینی و نشانه گرفتن دین به عنوان یک هدف استراتژیک، می گوید: فقاهتی باید برود تا جامعه دوباره بر روال و مدار رشد و ترقی قرار بگیرد، در چارچوب فقه نمی شود رشد کرد.

بر همین اساس، بدون شک تمامی دشمنی آمریکایی ها، صهیونیست ها و کشورهای غربی با جمهوری اسلامی ایران، به خاطر محور قرار گرفتن دین در نظام اسلامی ایران می باشد و این همان نکته ای است که مقام معظم رهبری حضرت آیه الله العظمی خامنه ای تصریح فرمودند: عمده دشمنی آمریکا با ایران اسلامی به خاطر… تمسک به اسلام است .

هدف استکبار جهانی، در مواجهه با ایران اسلامی فقط اسلام است و هیچ مسأله ای دیگر در میان نیست.  والله که آمریکا از هیچ چیز ملت ایران به قدر مسلمان بودن و پایبندی به اسلام ناب محمدی (ص) ناراحت نیست.

 

اشاعه فساد، ابتذال و بی بند و باری

 

پرورش روح انسان بدون محدود کردن شهوات امکان پذیر نیست؛ وقتی انسان شهواتش عنان گسیخته باشد، همانند بهایم و حیوانات می شود و در این صورت، رشد انسانی برای رسیدن به کمالات وجود نخواهد داشت و لذا دین، خصوصاً اسلام، برای ارضای شهوات ضابطه، قاعده، حدود و قیود تعیین کرده است.

 

بنا بر این یکی از راههای آسان و ساده مبارزه با نقش دین در یک جامعه عبارت است از، باز کردن راه عنان گسیختگی شهوات، یعنی همان کاری که انگلیسی ها در ادوار گذشته در ممالک اسلامی انجام دادند و جوانان را در عالم فساد و می گساری غرق کردند. همفر جاسوس انگلیسی در ممالک اسلامی - در خاطرات خود که توسط وزارت مستعمرات انگلیس تهیه شده، راههای نابود سازی عوامل نیرومند مسلمانان را در بیست و سه بند خلاصه می کند و تأکید می کند که مطابق پیش بینی این رساله پس از یک قرن، نام اسلام از عرصه جهان برچیده خواهد شد و تنها اسمی از آن برجای می ماند که خلاصه بندهای آن که در سال 1710 میلادی تدوین شده است عبارتند از:

ترویج شرابخواری، قمار، فساد، شهوترانی، ترغیب به زیر پا نهادن دستورات اسلام و سرکشی از اوامر و نواهی آن، نفوذ در خانواده ها و تیره نمودن روابط بین فرزندان و والدین، به طوری که زیر بار تربیت و نصیحت والدین خود نروند و به سمت فرهنگ استعماری هدایت شوند و در نهایت جوانان را از حوزه نفوذ عقاید دینی خارج و ارتباطات آنان را با علما قطع نماید، ایجاد شک در وجوب عبادت و موارد دیگر.

 

حضرت آیه الله العظمی خامنه ای رهبر معظم انقلاب در این خصوص می فرمایند: دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط، فساد و فحشا، سعی می کند جوان های ما را از دست ما بگیرد. کاری که از لحاظ فرهنگی دشمن می کند، نه تنها یک تهاجم فرهنگی، بلکه باید گفت یک شبیخون فرهنگی، یک غارت فرهنگی و یک قتل عام فرهنگی است. امروز دشمن دارد این کار را با ما می کند.

 

و در فرازی دیگر می فرمایند:

اگر شما ملت و عناصر فرهنگی، خدای نخواسته بیدار نباشید، صدای فرو ریختن ارزشهای معنوی که ناشی از تهاجم پنهان و زیرکانه دشمن است، هنگامی در می آید که دیگر قابل علاج نیست. اینکه کسی بتواند جوانی را در اوج نیروی جوانی فاسد کند، کار مشکلی نیست، به خصوص اگر مفسدین تشکیلاتی هم داشته باشند و الان دشمن دارد این کار را می کند… جوان وقتی دچار شهوترانی می شود، ایمان خود را از دست می دهد. در اوایل کار حتی گریه می کند، اما به تدریج او را از راه به در می کنند. دشمنان بچه های مدرسه ای و بچه های دبیرستانی و حتی راهنمایی ما را همینطور فاسد می کنند.

 

در خبرنامه سازمان تبلیغات اسلامی چنین آمده است: رغبت زیادی که اخیراً برخی از دانش آموزان نسبت به جمع آوری تمبرهای زمان طاغوت از خود نشان داده اند و خرید و فروش آنها به قیمت گزاف در بوتیک ها و حتی بعضی میوه فروشی ها و دست فروشان، نمونه دیگری از تلاش برای احیاء فرهنگ منحط گذشته است.

دشمنان انقلاب اسلامی و مخالفین ارزشهای دینی با بهره گیری از ابزار و فن آوری تبلیغاتی و توسل به مدگرایی (مد مو، لباس، کفش و…)، سبک های موسیقی، ترویج و ترغیب به روابط دختر و پسر، الگو قرار دادن عناصر فاسد، مبتذل و غیر موجه ، توزیع و استعمال مواد مخدر، پخش عکس های مستهجن و زننده، انتشار کتب داستان و رمان های پوچ ، توزیع نوارها و دیسکت های مبتذل و… در نهایت با اشاعه فساد، ابتذال و بی بند و باری قصد دارند مقابله جدی با دین و ارزشهای اسلامی داشته باشند که متأسفانه تا حدودی نیز موفق به این امر شده اند.

 

گلنوش خالقی از عناصر مخالف نظام در مصاحبه ای تحت عنوان “من از راه کوبنده موسیقی به مبارزه برخاسته ام” می گوید: برای من، تشکیل ارکستر یک قدم برای مبارزه است، میان خود و چریک مبارزی که اسلحه بدست دارد فرق نمی بینم، هر دو اسلحه داریم و آماده نبردیم، هدف اصلی مقاومت است، جنگ است، نه ارائه موسیقی عالی.

 

جالب توجه است که، نشریه دنیای سخن یکی از اشاعه دهندگان تفکرات و نظرات خانم گلنوش خالقی (که در خارج از کشور به سر می برد) می باشد.

 

 شکستن قداستها، و حرمتها و هجمه به اعتقادات مذهبی

 

یکی دیگر از تاکتیکهای مخالفین و معاندین حکومت دینی، شکستن قداستها و حرمتها و هجمه به اعتقادات مذهبی می باشد.

در این راستا یکی از عناصر ارتجاع روشنفکری در کتاب خود می نویسد: این تعریف که معصوم هیچ خطایی و گناهی نمی کند، با سیمای انبیاء در قرآن مغایر است.

نشریه سینما ورزش نیز ضمن توضیح داستان فیلم “راجا هندوستانی” (فیلمی که توأم با ابتذال است) زندگی بازیگران این فیلم را به زندگانی حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) تشبیه می نماید.

همچنین تحریف، ارائه قرائتهای التقاطی و به اصطلاح عقلانی از اعتقادات مذهبی نیز یکی از دیگر روشهای مقابله با دین و حاکمیت ارزشهای دینی می باشد.

 

سرکرده نهضت به اصطلاح آزادی در جلسه این گروهک به مناسبت عاشورا اظهار می دارد: آنها (لشکریان یزید) هم مسلمان بودند، منتها مسلمانی احساسی و قضیه عاشورا هم از منظر خشونت مهم است، نه از باب مسائل سیاسی وی مدعی گردید: جنگیدن عبیدالله ابن زیاد با امام حسین (ع) بخاطر این بود که عبیدالله پول گرفته بود مسجد بسازد و برای همین با امام حسین (ع) جنگید.

 

به موازات این اقدام دشمنان نظام مقدس اسلامی، اکبر گنجی در مقاله ای با عنوان “خون به خون شستن محال آمد محال” ضمن القاء این موضوع که ریشه شکل گیری نهضت کربلا خشونت بوده، با برداشتی نسبی انگاری از این حماسه عظیم می نویسد: … خشونت فرزند خشونت است و درخت خشونت میوه ای جز خشونت به بار نمی آورد.

وی با نادیده انگاشتن تقابل حق و باطل در این مقاله، مدعی می گردد اگر در جنگهای احد، خندق، بدر و صفین پیامبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع) کفار، مشرکین و منافقین را به هلاکت نمی رساندند، واقعه کربلا بوجود نمی آمد. ۲

 

نتیجه استحاله فرهنگی 

شما دیدید امریکا در مسأله‌ی انتخابات ما ناشرافتمندانه عمل کرد. حرکتی که در مقابل انتخابات و برای سوءاستفاده‌ی از انتخابات انجام دادند، خارج از همه‌ی قواعد انسانی و قواعد ارتباطات بین‌المللی بود؛ اما شکست خوردند. آنچه در ایران اتفاق افتاد، درست نقطه‌ی مقابل چیزی است که آنها میخواستند.

شکست بزرگتر امریکاییها در میدانی است که امروز آراسته‌اند؛ و آن عبارت است از تلاش برای استحاله‌ی نظام جمهوری اسلامی. آنها میخواهند با ابزارهای سیاسی، با ابزارهای فرهنگی و با دست‌نشاندگان فرهنگی و سیاسی، نظام اسلامی را از حقیقتش، از روحش و از هویت واقعیاش تهی کنند؛ و این هم شکست خواهد خورد؛ و این بزرگترین شکست امریکا از شما عزیزان مؤمنِ جوان در نیروهای بسیج است.۳ 

 

 

۱_ موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ( ره)

۲_ مرکز غدیر 

۳_Khomeini.ir

   یکشنبه 30 دی 1397نظر دهید »

ترس از چادر 

 

مرضیه هاشمی

 

یک رژیم از تو و از چادر تو ترسیدند. چه خوب که پای انقلاب خمینی(ره) هم طایفه ی سیه چهره های منور القلب نشسته اند.

فرزندان طایفه ی بلال حبشی و جَوْن بن حُوَی ها.

اصلا مگر می شود راهت راه رسول الله (ص) باشد و از هر طایفه ای در رکابت نباشند؟

 

آری در مکتب خمینی(ره) هم رنگ چهره مهم نبوده و نیست.

 

که این مکتب هم ادواردو آنیلی ِ بور را شیفته ی خود کرده است و هم ملانی فرانکلینِ سیه چهره را.

مهدی آنیلی و مرضیه هاشمی هر دو بعد تشرفشان به اسلام و تشیع،عزیزان این انقلابند و نظام آپارتاید جهان غربْ عقب مانده تر از فهم این مهم .

چه فهمی؟!

وقتی اینقدر زبون و بیچاره شده اند که زور بازویشان را با بستن غل و زنجیر به دست یک ((زن)) به رخ جهانیان می کشند.

داستانِ اسارت و غل و زنجیر خانم هاشمی همان اسارت بنی هاشم است و کینه ،کینه ی اسلام و باز مغلوب و شکست خورده، ابر قدرتی که از ((زن)) مسلمان و چادرش ترسید.

 

معصومه رمضانی

   جمعه 28 دی 13972 نظر »

نقش مردم در تداوم نظام جمهوری اسلامی ایران

 

حكومت ما از دور ركن و پايه اصلي تشكيل يافته است: پايه اسلامي و پايه جمهوري و يكي از هنرهاي بزرگ و اعجاب انگيز امام و انقلاب اسلامي و قانون اساسي ايران، تلفيق و تركيب اسلاميت نظام با جمهوريت آن مي باشد.

 

در عين وفاداري به اسلام، نقش مردم نيز حفظ شده است. در اينجا به بررسي ركن دوم حكومت يعني جمهوريت آن مي پردازيم. بي گمان حضور همه جانبه مردم در تمامي صحنه هاي انقلاب اسلامي در پاسداري از انقلاب اسلامي ايران و در دستاوردهاي آن نقش اساسي و مهمي داشته و دارد.

چنانچه اين حمايت هاي مستمر در حوادث پس از انقلاب در پيش از دو دهه اخير صورت نمي گرفت دچار تزلزل و ناپايداري مي گرديد.

در ميان شاخصه هايي كه نشانگر اين حضور همه جانبه مردم در لحظه لحظه گذر انقلاب از هنگام پيروزي آن است شاخصه هاي نقش مردم در پاسداري و تداوم انقلاب را اينگونه مي توان نام برد:

الف- شركت در انتخابات گوناگون

ب- مشاركت همه جانبه در صحنه هاي عمومي

ج- مبارزه با بحران هاي داخلي و مبارزه با ضد انقلاب

د- مبارزه با تهديدهاي خارجي اعم از تجاوزات و تحريم ها.

1-مردم با حضور خود در تمامي انتخابات مي توانند ثابت كنند كه كماكان حافظ همان انقلابي كه به وجود آوردند و براي آن جانها و خونها دادند، باشند و از آن دفاع مي كنند.

2-به واسطه مشاركت در همه عرصه هاي علمي، اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و حتي فراملي مي توانند ثابت كنند و تقويت كننده انقلاب باشند.

3- هر انقلابي كه در هر كشوري صورت مي گيرد به خودي خود هم موافق و هم مخالف دارد و موافقان كه خود به راه خود مي روند و اما مخالفان كه در هر لحظه دنبال اين هستند كه نشان دهند كه اين انقلاب از پايه و اساس دچار مشكل بوده و هست كه همان موافقان بايد با اعمالشان نشان دهند كه حرفهاي آنها بيهوده است و اينگونه كه آنها مي گويند، نيست.

در اين راه بايد به مبارزه با آنها پرداخته و جلوي اين بحرانها را بگيرند و اما مسئله آخر مقابله با تهديدهاي خارجي است، همانگونه كه معلوم است هر كشوري با موقعيت انقلابي كه در آن ايجاد مي شود و ساختارهاي قبلي در آن شكسته مي شود و علي الخصوص اگر آن انقلاب اسلامي نيز باشد، در عرصه بين المللي كشورها براي او در جبهه مخالف، صف آرايي مي كنند و مخالفت خودشان را با وضع موجود اعلام مي دارند و خواستار بر گرداندن وضع به حالت قبل هستند حال آنكه وظيفه مقابله با تهديداتي كه به وجود مي آيد با كيست؟

بايد گفت اين مردم هستند كه بايد در صحنه بودن خودشان را حفظ كنند و با حمايت هاي همه جانبه خود از دولت اثبات كنند كه خواستار سر بلندي كشورشان در مقابل با اين تهديدها و تجاوزات و تحريمها هستند.

 

نقش مردم در تداوم نظام 

   پنجشنبه 27 دی 1397نظر دهید »

راز ماندگاری انقلاب اسلامی

 

بر خلاف اغلب تحلیل‌ها، قدرت اقتصادی جمهوری اسلامی در افول نیست.

‏ دو روایت اصلی وجود دارد که فرض می‌کنند حکومت ایران بر اثر تحریم‌ها و یا تهدید جنگ در حال سقوط است. به نظر من هردو آن‌ها نادرست‌اند.

 

روایت اول ادعا می‌کند ایران بر اساس پول اداره می‌شود و اقتصاد کشور به لبه پرتگاه نزدیک می‌شود. این مکررا به عنوان استدلالی در حمایت از تحریم‌ها یا به عنوان مثالی از بی‌کفایتی حکومت ایران مطرح شده است.

ولی این روایت با حقایق جور در نمی‌آید. 

این استدلال که ایران از نظر اقتصادی منزوی شده هم درست نیست. 

منظورم این نیست که هیچ مشکل اقتصادی جدی‌ای در این کشور وجود ندارد. نه؛ ایران مشکلات زیادی دارد که طیفی از فساد گرفته تا ناکارآمدی ساختاری.

منظورم این است که ماجرای ایران یک روی دیگر هم دارد که به دلایل ایدئولوژیکی نادیده گرفته شده است.

نهایتا ایالات متحده و کمی کمتر اتحادیه اروپا در دوره‌ای از مشکلات اقتصادی حاد خود را از بازار ایران محروم می‌کنند.

 

عوامل «نرم» متعددی هستند که مایه ثبات نسبی اقتصاد ایران هستند. این کشور توانسته محیطی امن برای خلاقیت‌های فنی در منطقه فراهم کند که عمدتا به خاطر سرمایه‌گذاری سازمان‌یافته در یک زیرساخت کارآمد برای تحقیق و توسعه است.

 

 ایران برنامه دارد که تا سال ۲۰۱۹ اولین فضانوردش را به فضا بفرستد.

 

دومین روایت مسلط درباره این‌که حکومت ایران در معرض سقوط است، به‌شدت با روایت اول در هم تنیده است.

 

این روایت نیز سقوط قریب‌الوقوع جمهوری اسلامی را پیش‌بینی می‌کند. با این حال این نظر که حکومت ایران در حال سقوط است، از نظر ایدئولوژیک فرصت‌طلبانه و دور از واقعیت‌های سیاسی این کشور است. به نظر من، عوامل به‌هم‌وابسته متعددی وجود دارد که باعث می‌شود حکومت ایران دست‌کم در کوتاه‌مدت تا میان‌مدت نسبتا باثبات بماند:

 

- نظام سیاسی تک‌حزبی وجود ندارد که مخالفان را به‌کلی خفه کند.

-عدم پاسخگویی به افکار عمومی مطلق نیست.

- هیچ بخش نظامی و اطلاعاتی وجود ندارد که به شکل ایدئولوژیک به نظام پایبند نباشد.

- حکومت یک پایگاه متعهد در بخشی از مردم دارد که از آن حمایت می‌کنند و در کشور و حتی بین اپوزیسیون سرکوب‌شده هیچ تمایل واقعی به انقلاب وجود ندارد.

 

مهم‌تر این‌که این حکومت هیچ وابستگی بیش از اندازه‌ای به غرب ندارد که مانند آن‌چه برای حسنی مبارک در مصر و زین‌العابدین بن‌علی در تونس و شاه در ایران اتفاق افتاد، مایه بحران مشروعیتش شود.

و همچنین بله‌قربان‌گوی اسرائیل نیست.

 

تاکید همیشگی حکومت ایران بر «استقلال ملی» همچنان مایه جلب حمایت از جامعه ایران است.

 در واقع یک نگاه کلی ناشی از تحلیل‌های سطحی وجود دارد که به سیاست‌های مقطعی وابسته است. اگر تحلیل‌ها درباره یک کشور غلط باشد، نسخه‌هایی که برای آن کشور پیچیده می‌شود نیز لاجرم غلط می‌شوند. افغانستان و عراق مثال‌های خیلی خوبی از تاثیر فقدان شناخت دقیق از یک کشور بر شکست استراتژیک هستند.

 

 

تحلیل آرشین ادیب مقدم 


موضوعات: خواندنی ها, سیاسی
   سه شنبه 25 دی 1397نظر دهید »

تحول در مردم  / بصرت و آگاهی 

 

همین جور تحولی که ملت ما در ظرف مدت کمی پیدا کرد ؛ یک نحو تحول معجزه آسا که یک روز از پاسبان حساب می برد ، بازارهای بزرگ ما از پاسبان حساب می بردند ، یک روز هم از شخص اول مملکت حساب نبردند !

 

یک روز جرات نمی کردند که توی خانه هایشان اسم شاه را به ناگواری ببرند ، یک روز هم در خیابانها ریختند و گفتند مرگ بر این شاه ! اینچنین متحول شدند . کی این کار را کرد ؟ اسلام ، قوت ایمان . و الا انسان که نمی تواند این کار بکند . کار من و تو و اینها نیست . کار اسلام است . ۵۷/۱۲/۱۵

 

 

تاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی ، تدوین محمد هاشمی تروجنی ، موسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی ( ره) ، دفتر بیستم ، ص ۶۷۴

   سه شنبه 25 دی 13971 نظر »

1 ... 46 47 48 ...49 ... 51 ...53 ...54 55 56 ... 251

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 379
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 10923
  • 1 ماه قبل: 46980
  • کل بازدیدها: 891324
رتبه وبلاگ