رهبرانقلاب: هر کسی به هر دلیلی بر یک جمعیتی ریاست می‌یابد، باید خادم و‌نوکر مردم باشد

شرح حدیثی از پیامبر صلی الله درباره ارزش و جایگاه خدمت به مردم .

 

و عن النبی صلی الله ، انه القال سید القوم خادمه ، یا به این معنا که هر کسی بیشتر خدمت کند ، اولی به سیادت است ، بنابراین برای این که بفهمیم سید قوم کیست ، سراغ نسب و اسم و عنوان نرویم ، برویم و ببینیم چه کسی بیشتر به قوم خدمت می کند او سید قوم است ، یا به این معنا که بگوییم ، کسی که سید قوم است و به هر دلیلی به او سیادت و ریاست داده شده ، او باید خادم قوم باشد .

 

این که گاهی تعبیر می شود مسئولین نوکر مردم هستند.  عده ای ایراد می کنند که کلمه نوکر را نگویید ، این کلمه نوکر کلمه پیغمبر است و علاوه بر این که اهمیت و ارزش خدمت به مردم را نشان می دهد  و چقدر اهمیت دارد از نظر شارع مقدس و پیامبر اکرم صلی الله ، همچنین در هم شکستن پندار غلطی است که من و شما از ریاست و سیادت خودمان در ذهنمان نقش می بندد .

 

وقتی در اداره ای رییس شدیم یک انگاره ای به وجود می آید در ذهنمان از شخصیت خودمان به وجود می آید که گویی یک حاشیه امن و یک اعتبار فوق متعارف باید داشته باشیم .

 

اگر چنانچه به هر دلیلی ریاست قوم ، جمعیت را داشته باشید وظیفه ای فورا بر دوش شما می آید و آن خدمت به مردم است .

 

 شنیده شده 

   پنجشنبه 25 آبان 13962 نظر »

کارهایی که چهره را زیبا می کند 

 

 کسانی که زیبایی صورت و درخشش چهره می خواهند راهکارهای ساده زیر را انجام دهند :

_ در روایات شیعه آمده است حوله و دستمال را به صورت خود نمالید 

_ نماز شب بخوانید 

_ آب وضو را خشک نکنید 

_ در بحث زیبایی ظاهری ، پودر سیاهدانه را با روغن زیتون مخلوط کنید و به  چهره بمالید و در مقابل آفتاب بایستید 

_ انار شیرین میل کنید 

 

 

بخشی از سخنان استاد ضیایی ، شنیده شده .

   چهارشنبه 24 آبان 1396نظر دهید »

تقدیم به هموطنان زلزله زده وداغ دیده کرمانشاه :

 

زلزله

من پا به پای داغِ تو تا صبح بيدارم

حس ميكنم مانند شَهرَت زيرِ آوارم

 

با خود نسيم امروز هم آهِ تو را آورد

بايد گُلی پژمرده را از باغ بردارم

 

بايد به جای شانه های مهربانِ تو

حالا سَرَم را روی تَلی خاک بگذارم

 

دارم خجالت ميكِشَم از شعرهای خود

ای كاش ميشد خانه ای هر بيتِ اشعارم

 

همخاکِ من سخت است امّا اشک جايز نيست

وقتی تو من را داری و من هم تو را دارم…!

 

محسن کاویانی

 ♦♦♦ 

 

شد به آهنگ عجیبی خاك ما زیر و زبر

خانه ها لرزید و لرزیدند دل ها بیشتر

 

آن تكان ناگهانی تا همیشه خواب كرد

كودكان خفته در گهواره را  بار دگر

 

دست های كوچكی از خاك بیرون مانده است

دست هایی بر سراست و دست هایی بركمر

 

كودكان خانه را جز مرگ، همبازی نماند

باز، بازی می كند داغ عزیزان با جگر

 

لحظه لحظه شوق پرواز از زمین ، تكثیر شد

بسكه هرسو ریخت، باقی مانده ­های بال و پر

 

داغ های باغ سنگین است اما نو به نو

از دل این خاك می روید درختی تازه تر

 

  یك به یك دیوار ها افتاد تا هجرت كنیم

از شبِ این چار دیواری به آغوش سحر

 

میلاد عرفانپور

   سه شنبه 23 آبان 1396نظر دهید »

نماز آیات‏

 

استفتائات جدید

سوال . اگر نمازگزار در بین نماز آیات بفهمد که وقت نماز یومیه تنگ است وظیفه اش چیست؟

جواب : باید نماز آیات را قطع کند و نماز یومیه را بخواند اگر غیر از نماز یومیه کاری که منافات با نماز دارد، انجام نداده میتواند نماز آیات را از همان جائی که قطع کرده ادامه دهد و تمام کند و نیازی به شروع از اول نیست وگرنه باید دوباره نمازآیات را از اول بخواند.

 

س: آيا در نماز آياتى كه به جماعت اقامه مى‌شود، خواندن حمد و سوره بر مأمومين واجب است؟

ج) حكم جماعت در نماز آيات مانند جماعت در نمازهاى يوميه مى‌باشد كه قرائت امام از قرائت مأموم کفايت مى‌کند.

 

س: در شهرى كه زلزله اصلى رخ مى‌دهد آيا براى تمام پس‌لرزه‌ها (حتى اگر بيش از 30 مورد باشد) نماز آيات لازم است خوانده شود؟ با توجه به اينكه فاصله بسيارى از پس‌لرزه‌ها آنقدر كم است كه نمى‌توان تشخيص داد چند پس‌لرزه رخ داده است.

ج) هر زلزله ‏اى، چه شديد و چه خفيف، اگر زلزله مستقلى محسوب شود، نماز آيات جداگانه‏ اى دارد.

 

س: نماز آيات در مورد زلزله و خورشيدگرفتگى اگر از وقت خود عقب بيافتد آيا با نيّت قضا بايد خوانده شود يا خير؟

ج) نماز آيات براى زلزله هميشه ادا است و بايد در خواندن آن تعجيل کند و مسامحه نکند ولى در خورشيدگرفتگى اگر بعداً آن را بجا آورده بايد نيّت قضا کند.

 

س: اگر براى زلزله نماز آيات خوانده نشده، آيا قضا دارد يا خير؟

ج) نماز آيات براى زلزله قضا نمى‌شود و هر وقت بخواند بايد به نيت ادا خوانده شود.

 

س: آيا در نماز آيات مى‌توان اكتفا به «بسم الله الرحمن الرحيم» كرد و به ركوع رفت يا بايد همراه آن آيه‌اى ديگر قرائت شود؟

ج) بنابر احتياط، كفايت نمى‌كند و بايد همراه آيه ديگر ـ اگر چه نيمى از يك آيه ـ خوانده شود.

 

س: اينجانب متوجه شده‌ام حضرت آقا «بسم الله الرحمن الرحيم» را به تنهايی آيه در نظر نمی‌گيرند در صورتی كه بنده تا قبل از اين در نماز آيات، سوره توحيد را می‌خواندم و آن را به پنج آيه ـ با حساب بسم الله به عنوان يک آيه ـ تقسيم می‌کردم. تكليف نمازهای آياتی كه به اين صورت خوانده شده چگونه است؟

ج) نمازهايی را كه تاكنون خوانده‌ايد، صحيح است لكن بعد از اين بنابر احتياط به «بسم الله الرحمن الرحيم» به عنوان يك آيه اكتفا ننماييد، بلكه آيه‌ای ديگر يا بخشی از آيه را با آن بخوانيد.

 

س: آيا نماز آيات را مى‌تواند به جماعت خواند؟

ج) اشكال ندارد.

 

س: اين كه در رابطه با نماز آيات فرموده‌ايد، سوره را مى‌توان به پنج قسمت تقسيم كرد، آيا منظور از هر قسمت، يك آيه است يا مى‌توان آيه‌اى را به دو قسمت تقسيم كرد؛ مثل اين که «لم يلد» يك قسمت و «ولم يولد» يك قسمت باشد؟

ج) تقسيم به نحو ذكر شده در سؤال، اشكال ندارد.

 

س: اگر كسى به ركوع دوم ركعت اول نماز آيات جماعت برسد، نمازش را چه‌طور بايد بخواند؟

ج) در فرض مرقوم، داخل شدن در جماعت، محلّ اشكال است.

 

Khamenei.ir

   یکشنبه 21 آبان 1396نظر دهید »

نقد کتاب من مادر مصطفی 

من مادر مصطفی

مدرسه علمیه کوثر ورامین به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی جلسه نقد کتاب من مادر مصطفی نوشته رحیم مخدومی را  برگزار کرد . که این جلسه با حضور سرکار خانم صدیقه سالارنیا مادر شهید مصطفی احمدی روشن برگزار شد .

 

در ابتدای جلسه آقای رحیم مخدومی به معرفی کتاب خود پرداخته و در مورد شخصیت احمدی روشن صحبت کردند .

 

گفتنی است که جناب آقای علامیان به عنوان منتقد کتاب در این جلسه حضور داشتند . آقای علامیان ابتدا با اشاره به نکات قوت کتاب اظهار داشت : جمله ای بسیار زیبا در این کتاب وجود دارد با این عنوان که شهدای هسته ای مغزهایی بودند که فرار نکردند و ایستادند تا دشمن را فراری دهند .

علامیان نکته قوت کتاب را پرداختن به زندگی دانشمندی چون احمدی روشن دانست بدون این که حتی کوچکترین اطلاعاتی از کار ایشان در اختیار خواننده قرار دهد .

 

نقد کتاب

 

سعید علامیان موجز بودن کتاب و باورپذیر بودن آن را از دیگر نقاط قوت کتاب خواند و اظهار داشت : این کتاب تمامی خصایص شهید را به خوبی بیان کرده است به طوری که ما شهید را در بین مردم می بینیم و دور از مردم نیست و به بیانی ساده تر دور از غلو است .

اما اشکالی که به کتاب گرفته شد این بود که چرا برخی از جزئیات زندگی شهید را بیان نکرده است و یا دورانی مثل فتنه ۸۸ را به صورت گذرا بیان کرده .

رحیم مخدومی در دفاع از کتاب خود گفت : این کتاب فقط در مورد شهید هسته ای است وسعی کرده ایم که از مسیر خود خارج نشویم .

 

مادر شهید احمدی روشن در دفاع از کتاب و در باب موجز بودن کتاب بیان داشت : این کتاب فقط خاطرات ناب من بوده و سعی شد که در آن زمان از کار و یا دیگر مسایل سخنی به میان نیاید که مبادا جان دوستان و همکاران ایشان به خطر بیافتد .

 

مادر این شهید والا مقام فرزند دلبند خود را قهرمانی نامید که ویروسی را مهار کرد که اگر ایشان نبود و آن ویروس خطرناک مهار نمی شد شاید میلیونها نفر کشته می شدند .

   شنبه 20 آبان 13961 نظر »

 بنیانگذاران پیاده روی اربعین 

 

شش نفر همدیگر را در کوچه و بازار کوفه دیدند و به هم گفتند که ابی عبدالله به کربلا آمده اند ، همه با کمال شوق رفتند و در سخت ترین پیچیدگی ها ابا عبدالله را پیدا کردند چرا که خدا حسین را آسان در دسترس عاشقان گذاشته است .

درها بسته بود و در کوچه ها جاسوس گذاشته بودند ، از شهرخارج شدند ، طلوع فجر صادق که هوا روشن شد پشت تپه ها و در چاله ها می خوابیدند ، با اسب هم نمی رفتند ، پیاده رفتند ، (پیاده روی امروزه اربعین اینها بنیانگذاری کرده اند) نماز مغرب را که می خواندند در تاریکی راه می افتادند تا این که صبح زود رسیدند کربلا ، وقت صحبت امام حسین علیه السلام با حربن یزید بود .

حر گفت هر شش نفر را بگیرید و آنها را یا زندانی کنید یا برگردانید به کوفه ، ابا عبدالله فرمود : به شکلی که از جان خودم ، عباسم ، اکبر ، قاسم و  زینب دفاع می کنم به همین شکل هم از این شش نفر نیز دفاع می کنم . ما در آن زمان نبودیم ما الان هستیم و هل من ناصر حسین را جواب داده ایم. 

 

بخشی از سخنان شیخ حسین انصاریان 

   جمعه 19 آبان 13962 نظر »

 حکایت مرد عفیف و زن زیبا 

 

مردی بود خیاط در عفاف و صلاح و زنی داشت عفیفه و مستوره و با جمال و کمال. هرگز خیانتی از وی ظاهر نگشته بود. روزی زن نزد شوهر خود نشسته بود و به زبان منت گفت:تو قدر عفاف من چه دانی و قیمت صلاح من چه شناسی که من در صلاح و عفاف زبیده ی وقت و رابعه ی عهدم.


مرد گفت راست میگویی اما عفاف تو به نتیجه عفاف من است. چون من در نزد پروردگار عفیف باشم او تو را در عصمت نگاه بدارد.
زن خشمگین شد و گفت:هیچ کس زن را نگاه نتواند داشت و اگر مرا عفاف و عصمت نبود هرچه خواستمی بکردمی.


مرد گفت تو را اجازت دادم به هرجا که خواهی برو و هرچه میخواهی بکن.
روز دیگر زن خود را بیاراست و چادر در سر کشید و از خانه برون شد و تا شب بیرون بود, اما هیچ کس به وی التفات نکرد مگر یک مرد که چادر او را کشید و رفت.
چون زن به خانه باز آمد مرد گفت:همه روز گشتی و هیچ کس به تو التفات نکرد مگر یک مرد که او نیز رها کرد و رفت.


زن گفت تو از کجا دیدی؟
مرد جواب داد من در خانه ی خود بودم, اما در عمر خود به هیچ زن نامحرم به چشم خیانت نگاه نکردم , مگر وقتی در نوجوانی که گوشه ی چادر زنی را گرفتم و در حال پشیمان شدم و رها کردم دانستم اگر کسی قصد حرم من کند بیش از این نباشد.


زن در پای شوهر افتاد و گفت: مرا معلوم شد که عفاف من از عفاف تو است.

گفتم که مکن، گفت مکن تا نکنند
این یک سخنم چنان خوش آمد که مپرس

 

 

سدیدالدین محمد عوفی ( جوامع الحکایات )

 


موضوعات: خواندنی ها, حکایت
   جمعه 19 آبان 1396نظر دهید »

زیارت اربعین را قبل از ظهر بخوانید

 

اربعین

 

 

در روایات برای اربعین دستوری داده اند که حتما قبل از ظهر زیارت اربعین را بخوانید و بعد هم دو رکعت نماز زیارت بخوانید ، وقتی نماز تمام شد ، زود از کنار نماز برنخیزید ، بلکه هر چه می خواهید از خدا تقاضا کنید که دعا در آن حال مستجاب است . اما توجه داشته باشید که خیر را از خدا بخواهید ..


در زیارت اربعین جملات بسیار آموزنده ایست که در این جملات هدف قیام سید الشهدا را همان هدف رسالت نبی اکرم می داند ، قرآن و همچنین نهج البلاغه ، هدف رسالت معصومین و انبیای الهی که معصومند را دو چیز مشخص کرده ، یکی عالم کردن مردم و دیگری منزه کردن مردم .

آنها که عالم نشدند و دستور را بلد نیستند ، توان تربیت ندارند ، آنهایی که عالم هستند گاهی به علمش عمل نمی کنند ، انبیاء برای دو چیز آمدند ، یکی این که هر کدام ما را به نسبت خودمان آگاه به معاد و احکام کنند و دوم این که هر کدام از ما به این آگاهی احترام بگذاریم و به این علم عمل کنیم . که یکی را می گویند تعلیم و دیگری را می گویند تزکیه و تهذیب .

 

سخنان آیت الله جوادی آملی ، شنیده شده .

   پنجشنبه 18 آبان 1396نظر دهید »

اربعین خورشید 

 

اربعین


   روز ۲۰ صفر ـ یعنی اربعین ـ زمانی است که حرم امام حسین (ع‌) یعنی کاروان‌اسرا، از شام به مدینه مراجعت کردند. و روزی است که جابر بن عبدالله بن‌حرام انصاری‌، صحابی رسول خدا (ص‌)، از مدینه به کربلا رسید تا به زیارت‌ قبر امام حسین (ع‌) بشتابد و او نخستین کسی است از مردمان که قبر آن‌حضرت را زیارت کرد.
   


   شیخ طوسی سپس متن زیارت اربعین را با سند به نقل از حضرت صادق علیه ‌السلام آورده است‌: السلام علی ولی الله و حبیبه‌، السلام علی خلیل الله ونجیبه‌، السلام علی صفی الله و ابن صفیه‌…


   این مطلبی است که شیخ طوسی‌، عالم فرهیخته و معتبر و معقول شیعه در قرن‌پنجم در باره اربعین آورده است‌. طبعا بر اساس اعتباری که روز اربعین در میان ‌شیعیان داشته است‌، از همان آغاز که تاریخش معلوم نیست‌، شیعیان به حرمت‌ آن‌، زیارت اربعین می‌خوانده‌اند و اگر می‌توانسته‌اند مانند جابر بر مزار امام ‌حسین (ع‌) گرد آمده و آن امام را زیارت می‌کردند. این سنت تا به امروز درعراق با قوت برپاست‌ و شاهدیم که میلیونها شیعه عراقی و غیر عراقی در این روز بر مزار امام حسین (ع) جمع می شوند.

   در اینجا و در ارتباط با اربعین چند نکته را باید توضیح داد.


   عدد چهل‌


   نخستین مسأله‌ای که در ارتباط با «اربعین‌» جلب توجه می‌کند، تعبیر اربعین‌ در متون دینی است‌. ابتدا باید نکته‌ای را به عنوان مقدمه یادآور شویم‌:


   اصولا باید توجه داشت که در نگرش صحیح دینی‌، اعداد نقش خاصی به‌ لحاظ عدد بودن‌، در القای معنا و منظوری خاص ندارند؛ به این صورت که‌ کسی نمی‌تواند به صرف این که در فلان مورد یا موارد، عدد هفت یا دوازده یاچهل یا هفتاد به کار رفته‌، استنباط و استنتاج خاصی داشته باشد. این یادآوری‌، از آن روست که برخی از فرقه‌های مذهبی‌، بویژه آنها که تمایلات‌ «باطنی‌گری‌» داشته یا دارند و گاه و بیگاه خود را به شیعه نیز منسوب می‌کرده‌اند، و نیز برخی از شبه فیلسوفان متأثر از اندیشه‌های انحرافی و باطنی‌ و اسماعیلی‌، مروج چنین اندیشه‌ای در باره اعداد یا نوع حروف بوده وهستند.


   در واقع‌، بسیاری از اعدادی که در نقلهای دینی آمده‌، می‌تواند بر اساس یک‌ محاسبه الهی باشد، اما این که این عدد در موارد دیگری هم کاربرد دارد و بدون یک مستند دینی می‌توان از آن در سایر موارد استفاده کرد، قابل قبول نیست‌. به‌عنوان نمونه‌، در دهها مورد در کتابهای دعا، عدد صد بکار رفته که فلان ذکر را صد مرتبه بگویید، اما این دلیل بر تقدس عدد صد به عنوان صد نمی‌شود. همینطور سایر عددها. البته ناخواسته برای مردم عادی‌، برخی از این اعداد طی‌ روزگاران‌، صورت تقدس به خود گرفته و گاه سوء استفاده‌هایی هم از آن‌ها می‌شود.


 تنها چیزی که در باره برخی از این اعداد می‌شود گفت آن است که آن اعداد معین نشانه کثرت‌است‌. به عنوان مثال‌، در باره هفت چنین اظهار نظری شده است‌. بیش از این‌هرچه گفته شود، نمی‌توان به عنوان یک استدلال به آن نظر کرد.


   مرحوم اربلی‌، از علمای بزرگ امامیه‌، در کتاب کشف الغمه فی معرفة الائمة‌ در برابر کسانی که به تقدس عدد دوازده و بروج دوازده‌گانه برای اثبات امامت‌ ائمه اطهار(ع) استناد کرده‌اند، اظهار می‌دارد، این مسأله نمی‌تواند چیزی را ثابت کند؛ چرا که اگر چنین باشد، اسماعیلیان یا هفت امامی‌ها، می‌توانند دهها شاهدـ مثل هفت آسمان ـ ارائه دهند که عدد هفت مقدس است‌، کما این که این کار راکرده‌اند.



عدد «اربعین‌» در متون دینی‌


یکی از تعبیرهای رایج عددی‌، تعبیر اربعین است که در بسیاری از موارد به کار رفته است‌. یک نمونه آن که سن‌ّ رسول خدا(ص‌) در زمان مبعوث شدن‌، چهل بوده است‌. گفته شده که عدد چهل در سن انسانها، نشانه بلوغ و رشد فکری است‌. گفتنی است که برخی از انبیاء در سنین کودکی به نبوّت رسیده‌اند.از ابن عباس (گویا به نقل از پیامبر (ص‌)) نقل شده که اگر کسی چهل ساله شد و خیرش بر شرش غلبه نکرد، آماده رفتن به جهنم باشد. در نقلی آمده است‌ که‌، مردمان طالب دنیایند تا چهل سالشان شود. پس از آن در پی آخرت خواهند رفت‌.
در قرآن آمده است «میقات‌» موسی با پروردگارش در طی چهل روز حاصل‌شده است‌. در نقل است که‌، حضرت آدم چهل شبانه روز بر روی کوه صفا درحال سجده بود


   در باره بنی اسرائیل هم آمده که‌ برای استجابت دعای خود چهل شبانه روز ناله و ضجّه می‌کردند. در نقلی آمده است که اگر کسی چهل روز خالص برای خدا باشد، خداوند او را در دنیا زاهد کرده و راه و چاه زندگی را به او می‌آموزد و حکمت ‌را در قلب و زبانش جاری می‌کند. بدین مضمون روایات فراوانی وجود دارد. چله نشینی صوفیان هم درست یا غلط‌، از همین بابت بوده است‌. علامه مجلسی در کتاب بحار الانوار در این باره که برگرفتن چهل نشینی از حدیث مزبور نادرست است‌، به تفصیل سخن گفته است‌


   اعتبار حفظ چهل حدیث که در روایات ‌فراوان دیگر آمده‌، سبب تألیف صدها اثر با عنوان اربعین در انتخاب چهل ‌حدیث و شرح و بسط آنها شده است‌. در این نقلها آمده است که اگر کسی ازامّت من‌، چهل حدیث حفظ کند که در امر دینش از آنها بهره برد، خداوند درروز قیامت او را فقیه و عالم محشور خواهد کرد. در نقل دیگری آمده است که ‌امیرمؤمنان (ع‌) فرمودند: اگر چهل مرد با من بیعت می‌کردند، در برابردشمنانم می‌ایستادم‌. ۳


مرحوم کفعمی نوشته است‌: زمین از یک‌ قطب‌، چهار نفر از اوتاد و چهل نفر از ابدال و هفتاد نفر نجیب‌، هیچگاه خالی‌نمی‌شود.


   در باره نطفه هم تصور براین بوده که بعد از چهل‌ روز عَلَقه می‌شود. همین عدد در تحولات بعدی علقه به مُضْغه تا تولد درنقلهای کهن بکار رفته است‌، گویی که عدد چهل مبدأ یک تحول دانسته شده‌است‌.۴


   در روایت است که کسی که شرابخواری کند، نمازش تا چهل روز قبول‌نمی‌شود. و نیز در روایت است که کسی که چهل روز گوشت نخورد، خلقش‌تند می‌شود. نیز در روایت است که کسی که چهل روز طعام حلال بخورد، خداوند قبلش را نورانی می‌کند. نیز رسول خدا(ص) فرمود: کسی که لقمه حرامی‌ بخورد، تا چهل روز دعایش مستجاب نمی‌شود.۵


   اینها نمونه‌ای از نقلهایی بود که عدد اربعین در آنها به کار رفته است‌.

   اما این که منشأ اربعین چیست‌، باید گفت‌، در منابع به این روز (اربعین)به دو اعتبارنگریسته شده است‌.


   نخست :اربعین است که روزی که اسرای کربلا از شام به مدینه مراجعت کردند.
   دوم:اربعین روزی است که جابر بن عبدالله انصاری‌، صحابی پیامبر خدا (ص‌) از مدینه به ‌کربلا وارد شد تا قبر حضرت اباعبدالله الحسین (ع‌) را زیارت کند.


   کهن‌ترین کتاب دعایی مفصل موجود، کتاب «مصباح المتهجّد» شیخ طوسی ازشاگردان شیخ مفید است که ایشان هم همین مطلب را آورده است‌. شیخ ‌طوسی پس از یاد از این که روز نخست ماه صفر روز شهادت زید بن علی بن‌الحسین (ع‌) و روز سوم ماه صفر، روز آتش زدن کعبه توسط سپاه شام در سال‌ ۶۴ هجری است‌، می‌نویسد: بیستم ماه صفر (چهل روز پس از حادثه کربلا) روزی است که حرم سید ما اباعبدالله الحسین از شام به مدینه مراجعت کرد ونیز روزی است که جابر بن عبدالله انصاری‌، صحابی رسول خدا (ص‌) ازمدینه وارد کربلا شد تا قبر حضرت را زیارت کند. او نخستین کس از مردمان بود که امام حسین (ع‌) را زیارت کرد. در چنین روزی زیارت آن حضرت‌ مستحب است و آن زیارت اربعین است‌. در همانجا آمده است که وقت خواندن زیارت اربعین‌، هنگامی است که روز بالا آمده‌ است‌.۶
  

 اربعین روز بازگشت اسیران به مدینه یا کربلا
   اشاره کردیم که شیخ طوسی‌، بیستم صفر یا اربعین را، زمان بازگشت اسرای‌ کربلا از شام به مدینه دانسته است‌. باید افزود که نقلی دیگر، اربعین رابازگشت اسرا از شام را به «کربلا» تعیین کرده است‌. تا اینجا، از لحاظ منابع کهن‌، باید گفت اعتبار سخن نخست بیش از سخن دوم است‌. با این حال‌،علامه مجلسی پس از نقل هر دو این‌ها، اظهار می‌دارد: احتمال صحت هردوی اینها (به لحاظ زمانی‌) بعید می‌نماید. ایشان این ‌تردید را در کتاب دعایی خود «زاد المعاد» هم عنوان کرده است‌. با این حال‌، درمتون بالنسبه قدیمی‌، مانند «لهوف» و «مثیرالاحزان» آمده است که اربعین‌، مربوط ‌به زمان بازگشت اسرا، از شام به کربلاست‌. اسیران‌، از راهنمایان خواستند تا آنها را از کربلا عبور دهند.۷


   دو نکته کوتاه در مورد اربعین:
   نخست آن که برخی از روایاتی که در باب زیارت امام حسین (ع‌) در کتاب کامل الزیارات‌ ابن قولویه آمده‌، گریه چهل روزه آسمان و زمین و خورشید و ملائکه را بر امام‌حسین (ع‌) یادآور شده است‌.


   دوم این که ابن طاوس یک اشکال تاریخی هم نسبت به اربعین بودن روز بیستم صفرمطرح کرده و آن این که اگر امام حسین (ع‌) روز دهم محرم به شهادت رسیده‌باشد، اربعین آن حضرت نوزدهم صفر می‌شود نه بیستم‌. در پاسخ گفته شده ‌است، به احتمال ماه محرمی که در دهم آن امام حسین (ع‌) به شهادت رسیده‌، بیست و نه روز بوده است‌. اگر ماه کامل بوده‌، باید گفت که روز شهادت را به ‌شمارش نیاورده‌اند


۱. مستدرک وسائل ج ۹،  ص ۳۲۹
۲. مستدرک ج ۵ ، ص ۳۲۹
۳. الاحتجاج‌، ص ۸۴
۴. بحار ج ۵۳، ص ۲۰۰
۵.  مستدرک وسائل‌، ج ۵ ، ص ۲۱۷
۶. مصباح المتهجد، ص ۷۸۷
۷. بحار ج ۱۰۱، ص ۳۳۴ـ ۳۳۵
۸.  بحار الانورا، ج ۹۸، ص ۳۳۵.

 

 

   پنجشنبه 18 آبان 1396نظر دهید »

زيارت اربعين

 

 

اربعين سيد الشهدا عليه السّلام مصادف با روز بيستم صفر است، شيخ طوسى در كتاب تهذيب و مصباح از حضرت حسن عسکرى عليه السّلام روايت كرده: نشانه هاى مؤمن پنج چيز است: پنجاه و يك ركعت نماز گذاردن، كه مراد هفده ركعت واجب، و سی و چهار ركعت نافله (مستحب ) در هر شب و روز است، و زيارت اربعين، و انگشتر به دست راست نمودن، و پيشانى را در سجده بر خاك نهادن، و بلند گفتن «بسم اللّه الرّحمن الرّحيم».

كيفيت زيارت حضرت امام حسين عليه السّلام در روز اربعين به دو صورت رسيده: اول: زيارتى است كه شيخ در دو كتاب تهذيب و مصباح از صفوان جمّال روايت كرده، كه صفوان گفت: مولايم امام صادق عليه السّلام درباره زيارت اربعين به من گفت: هنگامیكه قسمت قابل توجهى از روز برآمده، بخوان:

 

السَّلامُ عَلَى وَلِيِّ اللَّهِ وَ حَبِيبِهِ السَّلامُ عَلَى خَلِيلِ اللَّهِ وَ نَجِيبِهِ السَّلامُ عَلَى صَفِيِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِيِّهِ السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ السَّلامُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِالْعَبَرَاتِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِيُّكَ وَ ابْنُ وَلِيِّكَ وَ صَفِيُّكَ وَ ابْنُ صَفِيِّكَ الْفَائِزُ بِكَرَامَتِكَ أَكْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ وَ اجْتَبَيْتَهُ بِطِيبِ الْوِلادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَيِّداً مِنَ السَّادَةِوَ قَائِداً مِنَ الْقَادَةِ وَ ذَائِداً مِنَ الذَّادَةِ وَ أَعْطَيْتَهُ مَوَارِيثَ الْأَنْبِيَاءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَى خَلْقِكَ مِنَ الْأَوْصِيَاءِ فَأَعْذَرَ فِي الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَمِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَى وَ شَرَى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْكَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّى فِي هَوَاهُ وَ أَسْخَطَكَ وَ أَسْخَطَ نَبِيَّكَ ،

سلام بر ولىّ خدا و حبيبش، سلام بر دوست خدا و نجيبش، سلام بر بنده برگزيده خدا و فرزند برگزيده اش، سلام بر حسين مظلوم شهيد، سلام بر آن دچار گرفتاري ها و كشته اشك ها، خدايا من گواهى میدهم كه حسين ولىّ تو و فرزند ولىّ تو، و فرزند برگزيده توست حسينى كه به كرامتت رسيده، او را به شهادت گرامى داشتى، و به خوشبختى اختصاصش دادى، و به پاكى ولادت برگزيدى، و او را آقايى از آقايان، و پيشروى از پيشرويان، و مدافعى از مدافعان حق قرار دادى، و ميراث هاى پيامبران را به او عطا فرمودى، و او را از ميان جانشينان حجّت بر بندگانت قرار دادى، و در دعوتش جای عذرى باقى نگذاشت، و از خيرخواهى دريغ نورزيد، و جانش را در راه تو بذل كرد، تا بندگانت را از جهالت و سرگردانى گمراهى برهاند، درحالی كه بر عليه او به كمك هم برخاستند، كسانیكه دنيا مغرورشان كرد، و بهره واقعى خود را به فرومايه تر و پست تر چيز فروختند، و و آخرتشان را به كمترين بها به گردونه فروش گذاشتند، تكبّر كردند و خود را در دامن هواى نفس انداختند، تو را و پيامبرت را به خشم آوردند.

 

وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِكَ أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِينَ النَّارَ [لِلنَّارِ] فَجَاهَدَهُمْ فِيكَ صَابِراً مُحْتَسِباً حَتَّى سُفِكَ فِي طَاعَتِكَ دَمُهُ وَ اسْتُبِيحَ حَرِيمُهُ اللَّهُمَّ فَالْعَنْهُمْلَعْناً وَبِيلاً وَ عَذِّبْهُمْ عَذَاباً أَلِيماً السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدِ الْأَوْصِيَاءِ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَمِينُ اللَّهِ وَ ابْنُ أَمِينِهِ عِشْتَ سَعِيداً وَ مَضَيْتَ حَمِيداً وَ مُتَّ فَقِيداً مَظْلُوماً شَهِيداً وَ أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَكَ وَ مُهْلِكٌ مَنْ خَذَلَكَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَكَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ وَفَيْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ جَاهَدْتَ فِي سَبِيلِهِ حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْقَتَلَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ،

ادامه »

   پنجشنبه 18 آبان 13963 نظر »

1 ... 87 88 89 ...90 ... 92 ...94 ...95 96 97 ... 257

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 10823
  • دیروز: 12986
  • 7 روز قبل: 36311
  • 1 ماه قبل: 42587
  • کل بازدیدها: 1616079
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 8
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 14
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 22
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1