در روز بيستم ماه صفر با جابر بن عبد اللّه انصارى بودم، چون به غاضريه رسيديم در آب فرات غسل كرد، و پيراهن پاكيزه اى كه با خود داشت پوشيده، آنگاه به من گفت: آيا از بوى خوش چيزى، با تو هست اى عطا؟ گفتم: سعد با من هست، قدرى از آن گرفت و بر سر و بدن پاشيد، و پابرهنه روانه شد، تا نزد سر مبارك امام حسين عليه السّلام ايستاد، و سه مرتبه اللّه اكبر گفت.
پس افتاد و بيهوش شد، چون به هوش آمد شنيدم میگفت: «السّلام عليكم يا ال اللّه.» كه درست همان زيارت نيمه رجب است كه قبلا ذكر كرديم، و با آن جز در چند كلمه تفاوت ندارد، كه آن هم احتمالا ناشى از اختلاف نسخه ها است، چنان كه شيخ مرحوم احتمال داده. در هر صورت اگر كسى بخواهد آن را هم بخواند، به زيارت نيمه رجب رجوع كند، و همان را بخواند.
بیشتر »