خدمت دکتر بهشتی در زمان طاغوت بودم. آخر شب در ماشین ایشان نشستیم جایی برویم. شهید مظلوم دکتر بهشتی پشت فرمان بود. به چراغ قرمز رسید، ایستاد. من نگاه کردم و گفتم: آقای دکتر، هیچ کس نیست، برویم. گفت: چراغ قرمز است. گفتم: شما که نظام شاهنشاه را قبول نداری. گفت: من نظام را قبول ندارم. ولی نظم را قبول دارم. نظم میگوید: وقتی چراغ قرمز است، بایست. ما میایستیم چون پلیس جریمهمان میکند. چون پلیس میفهمد. گیر ما این است. باید به جایی برسیم که خوب، خوب است ولو هیچکس نفهمد. بد، بد است ولو کسی نفهمد. خوب و بدیها مربوط به فهم مردم نیست.
«وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّل» ذل یعنی ذلت، یعنی نسبت به پدر و مادر خودت را ذلیل کن. کوچک کن. مادر که بچهاش را میبوسد سفت میبوسد. اما بچهها مادر را چطور میبوسند؟ انگار کاهگل میبوسند. مادر که بچهاش را میبوسد مُک میزند. اما پسر و دختر... یادمان میرود. ما هرچه داریم از پدر و مادر داریم.
بیشتر »