حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در جلسه درس تفسیر امروز خود در مسجد اعظم با اشاره به فرا رسیدن ایام مباهله اظهار داشتند:
از غريب ترين ايام زندگي ما ايام مباهله است. خيلي از ما عالمانه حرف ميزنيم و عوامانه فكر ميكنيم در نتیجه آن اركان ولايت را تقريباً از دست ميدهيم در حالی که آن اجزاي غير ركني را خيلي محترم ميشمريم مانند اول ذيحجه که سالروز ازدواج وجود مبارك حضرت امير با فاطمه زهرا(سلام الله عليهما) است اينها جزء واجبات غير ركني است.
در نماز يك واجب ركني داريم يك واجب غير ركني، در خصوص امامت و ولایت نیز همين طور است؛ غدير جزء واجبات ركني امامت است، مباهله جزء واجبات ركني ولایت است ، با سالروز ازدواج فرق ميكند. در حالی که نه رسانهها از او نام ميبرند و نه حوزهها خبري هست! آن وقت آن مسائل واجبات غير ركني را خيلي دامن ميزنيم، آنها هم واجب هست اما مثل اجزاي نماز است لکن حمد و سوره كجا، ركوع و سجود كجا؟! حمد و سوره واجب غير ركني است اما ركوع و سجود واجب ركني است.
وقتي مأمون(عليه من الرحمن ما يستحق) به وجود مبارك امام رضا(سلام الله عليه) عرض ميكند به چه دليل علي بن ابيطالب(سلام الله عليه) افضل است؟ ایشان ديگر نفرمود غدير، فرمود با ايه ﴿انفسنا﴾ ، خدا وقتي وجود مبارك حضرت امير را جان پيغمبر ميداند از اين بالاتر فضيلت فرض ميشود؟! «من كنت مولاه فهذا علي مولاه» كه گفته ی خود پيغمبر است هر چند آن هم از طرف خداست، کجا؛ و اینکه ذات اقدس اله خود فرموده علي جان پيغمبر است، کجا؟! و وجود مبارك امام رضا علیه السلام به اين استدلال كرد .
اما مطلب مهمّي كه در پيش داريم جريان مباهله است كه بيست و چهارم ذيحجّه روز مباهله است؛ اين روز را بايد گرامي بداريم، همه ما؛ چه حوزوي چه دانشگاهي، چه برادران و خواهران ايماني، از برجستهترين روزهاي سال، همين ۲۴ ذيحجّه است كه روز مباهله است. مسيحيها فكر ميكردند كه ـ معاذ الله ـ عيسي فرزند خداست مبتلا به تثليث شدند گفتند اب و ابن و روح القدس و مانند آن, آيه نازل شد: «لَقَدْ كَفَرَ الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ » سوره ماعده ، آیه ۷۳.
بعد در سوره مباركه «آلعمران» برهان اقامه كرد، فرمود چرا شما ميگوييد عيسي فرزند خداست؟ اگر ميبينيد عيسي فرزندِ پدري نيست فقط مادر دارد، مهمتر از آفرينش عيسي, بالاتر از آفرينش عيسي, دشوارتر از خلقت عيسي, جريان حضرت آدم(سلام الله عليه) است كه نه پدر دارد نه مادر: ﴿إِنَّ مَثَلَ عيسي عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ﴾ وقتي اين آيه در سوره مباركه «آلعمران» نازل شد، مطلب برهاني شد كه شما از استبعادتان بايد دست برداريد در برابر قدرت ذات اقدس الهي چه منعي است كه فرزندي را بدون پدر به دنيا بياورد؛ فرزندي كه نه پدر دارد نه مادر دارد آن را خدا خلق كرد، فرزندي كه پدر ندارد، ولي مادر دارد هم كاملاً ميتواند خلق كند: ﴿إِنَّ مَثَلَ عيسي عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُون اين ميشود برهان مسئله.
. در آيه فرمود رسول من! حالا كه مطلب براي شما عالمانه ثابت شد، شما هم محقّقانه فهميديد عيسي موجودي است ممكن, مثل موجودات ديگر, فرزند خدا نيست ـ معاذ الله ـ فرزند مادر خودش است؛ لذا اصرار قرآن كريم در نام بردن حضرت ميسح اين است كه ميگويد: « عيسَي ابْنَ مَرْيَمَ» غالباً نام مبارك عيسي را به عنوان اينكه فرزند مريم است اسم ميبرد «عيسَي ابْنَ مَرْيَمَ» اين نكتهاي دارد وگرنه انبياي ديگر را به نام پدرشان يا مادرشان صدا نميزند مگر ضرورتي اقتضا بكند كه به نام پدر صدا بزنند؛ ولي با اين وجود در جريان عيسي ميفرمايد: «عيسَي ابْنَ مَرْيَمَ», «إِنَّ مَثَلَ عيسي عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ»سوره آل عمران ، آیه ۶۱.
اين مطلب برهاني را براي پيامبر تثبيت كرد؛ فرمود از اين به بعد «فَمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ» بعد از اينكه براي شما روشن شد طبق آيات قرآني و برهان الهي كه عيسي فرزند خدا نيست، فرزند مريم است و در قدرت الهي همه چيز آسان است با اينها احتجاج بكن! اين مطلب را به اينها بگو که اينها دست بر دارند، اگر دستبردار نيستند مباهله بكن! به هر حال راهی براي فصل خصومت هست.
اين روز متأسفانه در نزد ما خيلي جلال و شكوه ندارد، درست است غدير مسئله خاص است؛ ولي قبل از جريان غدير آيه قرآن صريحاً از وجود مبارك علي بن ابيطالب به عنوان جانِ پيغمبر ياد كرده است: «نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُم » هم مفسّران بالاتفاق بر اين هستند، يك; هم روايات اهل بيت بالاتفاق بر اين است، دو; هم تاريخنگاران بالاتفاق اين مطلب را نوشتند، سه گروه گفتند علي بود و فاطمه بود و حسن و حسين بودند در جوار رحمت پيغمبر(عليهم آلاف التحيّة والثناء). كليد غضب به دست اينها شد فرمود ما اين كار را ميكنيم؛ البته خدا فرمود, فرمود بگوييد ما لعنت خدا را بر كاذبين قرار ميدهيم اين كم حرفي نيست. شما درباره فرشتهها به زحمت چنين آيهاي پيدا ميكنيد كه فرشتهاي بگويد من لعنت خدا را بر فلان قوم قرار ميدهم؛ اين بايد به اذن باشد: «ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَي الْكاذِبينَ»، «كاذب» يعني كسي كه ادّعاي باطلي دارد ما ادّعاي صحيح داريم شما ادّعاي باطل داريد ما لعنت خدا را بر كسي كه ادّعاي باطل دارد قرار ميدهيم.
اين روز مباهله روز علمي است اين بِهال يك روز تحقيقي است اين نظير «وَ لَا يَنْقُضُ الْيَقِينَ أَبَداً بِالشَّك » نيست كه بعد از چند سال فهمش آسان باشد، اين يك مسئله دقيق عقلي كلامي است و فخر ماست. قبل از جريان غدير، ذات اقدس الهي وجود مبارك حضرت امير را به منزله جان پيغمبر حساب كرد؛ اينكه تعبير شاعرانه نيست, تعبير تبليغي نيست يك چيز عظيمي است؛ منتها ما شيعهها متأسفانه از اين مفاخرمان خبري نداريم، ۲۴ ذيحجّه هم همينطور ميآيد و ميگذرد.
بنابر اين بيست و چهارم ذیحجه از اعياد برجسته ماست، جريان مباهله از مقتدرترين بحثهای کلامی ماست.
دیده شده در http://javadi.esra.ir/
روز مباهله
مباهله یعنی طرفین، یکدیگر رو لعن میکنن، و اگه لعن روی هر کدوم اثر کرد، اون طرف دروغگوئه پيامبر خدا (ص) به مسیحیان نجران فرمود: با من مُباهله كنيد! اگر من راستگو باشم لعن و نفرين، شما را مى گيرد و اگر دروغگو باشم لعن ونفرين، مرا مى گيرد. آن ها پذیرفتند! صبح كه شد نزد پيامبر خدا آمدند، ديدند آن حضرت، عزیزترین افرادش یعنی اميرالمؤمنين و فاطمه و حسن و حسين (ع) را همراه خود آورده است. آنان ترسیدند و به رسول خدا گفتند: با تو صلح مى كنيم، ما را از مباهله معاف بدار! ۱
اعمال روز مباهله
روز بیست و چهارم ذی الحجه بنابر مشهور روزی است که مباهله حضرت رسول با مسیحیان نجران در آن اتفاق افتاده است و نیز در این روز بود که حضرت امیرالمؤمنین در حال رکوع انگشتر خود را به سائل داد و آیه «انما ولیّکم الله» در شأن ايشان نازل شد. در این روز چند عمل وارد شده است:
۱_ غسل ۲_ روزه ۳_ دو رکعت نماز و آن مثل روز عید غدیر است در وقت و کیفیت و ثواب ۴_ خواندن دعای مباهله که شبیه به دعای سحر ماه رمضان است؛
۵_بخواند دعایی را که شیخ و سید روایت کرده اند بعد از دو رکعت نماز و هفتاد مرتبه استغفار و اول آن «الحمدلله رب العالمین» است همچنین صدقه دادن به فقرا بعنوان پیروی از امیر المومنین علیه السلام و زیارت ایشان و بهتر است در این روز زیارت جامعه خوانده شود ۲
چرا ائمه اطهار (علیه السلام)، فرزندان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) محسوب می شوند؟
روزی هارون الرشید، امام کاظم (علیه السلام) را به کاخ خویش دعوت کرده و از آن امام می خواهد جواب سوالات خود را بدهد. یکی از سوالات هارون، این بوده است که: چرا با وجود اینکه نسل از پدر منتقل میشود، شما خود را فرزندان رسول خدا (ص) مینامید؟ در صورتی که شما از فرزند علی بن ابی طالب (علیه السلام) هستید و نه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) امام کاظم (علیه السلام)، با چند مثال و استدلال برمبنای قرآن کریم، این امر را ثابت میکنند که آنها فرزندان رسول خدا هستند. از جمله یکی از این استدلال ها، استناد ایشان به آیه مباهله بوده است. و این نکته که کسی ادعا نکرده که جز علی بن ابی طالب (علیه السلام)، حضرت زهرا (سلام الله علیها)، امام حسن و امام حسین (علیهم السلام)، فرد دیگری همراه پیامبر (صلی الله علیه و آله) بوده است.
پس طبق آیه مباهله، علی بن ابی طالب مصداق نفس پیامبر (ص)، حضرت زهرا (سلام الله علیها) مصداق زنان و امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام)، مصداق فرزندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) هستند. در نتیجه امامان دیگر نیز که فرزندان امام حسین (علیه السلام)اند، از نسل رسول خدا (صلی الله علیه و آله) محسوب شده و فرزندان رسول خدا هستند.۳
۱_ تفسير القمّی: ۱/۱۰۴ ، روایتی از امام صادق علیه السلام
۲_ مفاتیحالجنان ، شیخ عباس قمی
۳_بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 48، ص 128
هشت راه برای این که فرزند شما خجالتی نباشد
1_ انسان با تمرین کردن کامل می شود :
هر اندازه کودک شما در مکان های عمومی بیشتری حضور یابد ، احساس راحتی بیشتری خواهد کرد . این بدان معنا نیست که کودک خود را مجبور کنید تا در فعالیتی شرکت کند یا اصرار بورزید که او باید بدون شما به جشن تولدی برود . برعکس ، فرزند خود را یعنی کنید تا در کنار شما روابط اجتماعی را فراگیرد .
به شما توصیه می کنم هر چه سریعتر در مکان های اجتماعی حضور یابید تا زمینه آماده سازی فرزند خود را فراهم سازید . سپس به او اجازه دهید تا با با سرعت خود ، اجتماعی شود .
۲_ با احساس همدردی کنید :
برای همه ما گاهی اتفاق می افتد که وقتی در مکان اجتماعی خاصی حضور می یابیم احساس ناراحتی می کنیم . شما می توانید تجربه شخص خود را برای او بازگو کنید تا متوجه شود که او در این زمینه استثنا نیست .
۳_ در منزل برای او مهمانی ترتیب دهید :
بچه های دیگر را به منزل خود دعوت کنید تا فرزند شما این توانایی را پیدا کند و با دیگران ارتباط برقرار کند . این عمل باعث می شود تا در مکان های اجتماعی خارج از خانه نیز شرکت نماید .
۴_ با دقت به حرف های او گوش دهید :
هنگامی که او با شما مشغول صحبت کردن است کاملا به او توجه کنید . این عمل به فرزند شما نشان می دهد که شما چقدر به گفته های او علاقمند هستید و به شکوفایی او نیز کمک بسزایی خواهید کرد .
۵_ به او برچسب نزنید :
بچه ها سرشار از شگفتی هستند ؛ بنابراین بسیار مهم است که اجازه ندهید پشت برچسب هایی مانند « خجالتی » پنهان شوند . چه بسا همین امر باعث تحقق بخشیدن پیشگویی شما باشد .
۶_ خجالتی بودن را با نیاز فرزندتان به تنهایی اشتباه نگیرید :
فرزند شما می تواند تصمیم بگیرد که به تنهایی به دستشویی برود و یا خود لباسش را بپوشد . به نظر او احترام بگذارید و اگاه باشید که این امر هیچ ارتباطی با کمرو بودن ندارد .
۷_به علایم هشدار دهنده کمرویی توجه کنید :
اگر بعد از سال های کودکی ، کمرویی منجر به شرکت نکردن در مکان های اجتماعی شود ، موضوع را با مشاورین خانواده مطرح کنید تا تشخیص دهند که آیا این کمرویی نشانه مشکل دیگری از قبیل اضطراب ، خود کم بینی و یا نگرانی از جدایی است یا خیر ؟
۸_ برای تغییر دادن فرزند خود توانایی های او را باور کنید :
اگر معتقد باشید که فرزندتان توانایی ایجاد تغییرات مثبت را دارد به او کمک خواهید کرد که احساس آرامش بیشتری کند .
هر اندازه او بیشتر پذیرفته شود و احساس آرامش بیشتری کند سریعتر جایگاه اجتماعی خود را کسب خواهد کرد .
اگر فرزند مستعد به کمرویی شما باعث ایجاد اضطراب در شما شده است ، گفته زیر به شما یاری می کند که مسایل را دقیق تر ارزیابی کنید؛
« کمرویی نشانه حساسیت است و حساسیت نیز بسیار عالی است چرا که منجر به همدلی و همدردی خواهد شد ،»
منبع : راهنمای خانواده ( راز شاد زیستن و خوشبختی در کانون گرم خانواده ، امیر ملک محمودی ، نشر منشور وحی ، ص ۲۱۴_ ۲۱۵
انتقاد تند محمد یزدی از آملی لاریجانی و اشاره به نامه او به مقاممعظم رهبری؛ شما در قم بودنتان هم خیلی موثر نبود؛ چه رسد که نجف بروید
شیخ محمد یزدی رئیس جامعه مدرسین و عضو فقهای شورای نگهبان یکشنبه هفته گذشته در دیدار با مسئولان مرکز بسیج اساتید و نخبگان حوزه علمیه قم انتقادات تندی را از رئیس جمهور حسن روحانی، صادق آملی لاریجانی رئیس پیشین قوه قضائیه و محمدجواد علوی بروجردی بیان کرده است.
به گزارش جماران، کانال فرید مدرسی به نقل از ارگان اساتید و نخبگان بسیجی حوزه نوشت:وی خطاب به روحانی ادعا کرد:
«چطور کسی که تنفیذ ولایت را دارد، جرأت کرده و کارهای خلاف امر رهبری را میکند؛ مثل مخالفت درباره فضای مجازی و… اگر نمیتوانی مملکت را اداره کنی، برو کنار. این برو کنار را چه کسی باید بگوید؛ در درجه اول حوزه باید بگوید. بعد از نظر قانونی باید دیوان عالی قضایی بگوید. بعدش هم مجلس بگوید ولی متأسفانه میبینیم مجلس هم وضعیت دیگری دارد! او همچنین خطاب به صادق آملی لاریجانی نیز گفته است: هرچند در مسالهای نظر ولیفقیه خلاف عقیده من باشد، موظفم که اطاعت کنم؛ چون ضررش کمتر از شکستن حرمت ولایت و حاکمیت است. فلانی میگوید اگه این کار را نکنید نجف میروم! خوب بروید، آیا با رفتن شما قم بههم میخورد؟ شما در قم بودنتان هم خیلی موثر نبود؛ چه رسد که نجف بروید. رییس دفتری که ۱۰ سال، جای مهمی را اداره کرده دستگیر می شود، بعد اعتراض میکند که چرا گرفتید؟! به اسم مدرسه علمیه، کاخ ساختند! آیا ارث پدرت بود؛ از کجا آوردی ساختی؟»
این اظهار نظر در حالی صورت گرفته است که روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام نگارش این نامه توسط صادق آملی لاریجانی را تکذیب کرده است.
محمد یزدی همچنین خطاب به محمدجواد علوی بروجردی از فضلای حوزه علمیه قم نیز گفت: بعضی اگر یک روزی رسما اعلام مرجعیت کنند، اگر زنده باشم، رسماً جلویش را میگیرم و اعلام رسمی هم میکنم؛ واقعا در حوزه چه کسی باید با این مساله برخورد کند؟!
نوه مرجع بودن که دلیل شرعی برای مرجعیت نیست؛ کسی نگفته هرجا فلانی نوه مرجع شد، میتواند مرجع باشد… اگر کسی توان علمی او محرز نشود و وارد این عرصه شود، مجبور میشوم رسما اعلام کنم که ایشان حق ادعای مرجعیت ندارند؛ چون هیچ جایی توان علمی او را تایید نمیکند؟
مگر میشود هر روز یک نفر ادعای مرجعیت کند. اگر چنین فردی تابلو هم بزند، تابلویش را پایین میآوریم؛ هیچ تعارفی هم نداریم، چون مرجعیت نمیتواند بازیچه باشد. چهار، پنج مرجع داریم که از طرق شرعی مرجع شدهاند، کافی هستند. همه که نباید فقیه و مرجع بشوند… صیانت از مرجعیت باید رعایت شود، کمیسیون صیانت از مرجعیت مصوب جامعه مدرسین و مورد تایید پنج مرجع است که یکی از آنها مقام معظم رهبری است و حتی مراجع اخیر هم که فوت شدند، در آن زمان تایید کردند لذا پنج مرجع تایید کردهاند و هفت هشت عضو هم دارد… متاسفانه گرایش به عناوین، ظواهر و القاب [در حوزه] زیاد شده است؛ بعضی ضوابط حوزوی بزرگان زیر پا گذاشته شده است.
به گزارش جماران، چند روز قبل بود که فقیهی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز در مصاحبه ای از نقش محوری این تشکل در اعلام مرجعیت و ضرورت اخذ مجوز از آن برای چاپ رساله سخن گفته بود که واکنش هایی را در پی داشت.
بر اساس این گزارش، یزدی همچنین خطاب به حاضرین در جلسه گفته است: کارهایی که در بسیج اساتید انجام میدهید کارهای بسیار خوبی است. حوزه را شما به کمک اساتید انقلابی که بعضیشان را میشناسم، میتوانید کمک بدهید و به کمک اینها نگذارید حاکمیت آهسته آهسته تحتالشعاع قرار گیرد.
نگذارید حکومت اسلامی تضعیف شود و حوزه یک حوزه مخالف حکومت که نه؛ بلکه حتی بیتفاوت نسبت به حکومت بشود. حوزه باید بهترین و بیشترین پشتیبان حاکمیت باشد.
فرید مدرسی روزنامه نگار در کانال خود با اشاره به انتشار تنها تصویر مربوط به این دیدار نوشت: تنها تصویری که از این جلسه منتشر شده که حاضران جلسه، جز یکنفر مشخص نیستند.
کنار محمد یزدی، محمدحسن نبوی، معاون فرهنگی-تبلیغی حوزههای علمیه نشسته است که گویی اینجا در مقام رئیس مرکز بسیج اساتید و نخبگان حوزه علمیه قم آمده است. او نزدیک به دو دهه در مرکز مدیریت حوزههای علمیه حضور دارد.
چرا امام حسین در روز عرفه حج را رها نمود و به طرف کوفه رفت؟
از جمله اتهامات به شیعیان در خصوص تصمیم امام حسین است .آنان می گویند رها نمودن در وسط کار خلاف شرع است .چرا امام حسین روز عرفه و قبل از عید قربان مکه را ترک گفت؟
این سخن مشهور که امام حسین(ع) حجّ خود را نیمه تمام گذاشت، سخن نادرستى است؛ زیرا امام(ع) در روز هشتم ذى حجه «یوم الترویه» از مکّه خارج شد(1).
در حالىکه اعمال حجّ - که با احرام در مکّه و وقوف در عرفات شروع مىشود - از شب نهم ذى حجه آغاز مىشود. بنابراین، امام(ع) اصولاً وارد اعمال حج نشده بود، تا آن را نیمه تمام گذارد.
بله، مسلماً حضرت در هنگام ورود به مکّه، عمره مفرده انجام داد. چه بسا در طول اقامت چند ماهه خود در مکّه و احتمالاً در فاصله هاى مختلف، اقدام به انجام اعمال عمره کرده بود. اما انجام اعمال عمره مفرده، به معناى ورود در اعمال حجّ نمىشود.
در برخى از روایات تنها از انجام عمره مفرده از سوى امام(ع) سخن به میان آمده است.(2)
گرچه معروف و مشهور است و در برخی کتاب ها مانند الارشاد شیخ مفید آمده که حضرت حج خود را تبدیل به عمره کرد . طواف و سعی انجام داد و از احرام بیرون آمد چون نمی توانست حج خود را تکمیل کند. (3)
ولی به نظر بعید می آید که حضرت به احرام حج محرم شده باشد، چون کسی که می خواهد اعمال حج را انجام دهد ، روز هشتم یا روز نهم ذی الحجه محرم می شود . جهتی برای محرم شدن زودتر از موعد مقرر نیست.
برای تایید این مطلب روایاتی درکافی نقل شده که به برخی اشاره می کنیم: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ خَرَجَ فِی أَشْهُرِ الْحَجِّ مُعْتَمِراً ثُمَّ رَجَعَ إِلَى بِلَادِهِ قَالَ لَا بَأْسَ وَ إِنْ حَجَّ فِی عَامِهِ ذَلِکَ وَ أَفْرَدَ الْحَجَّ فَلَیْسَ عَلَیْهِ دَمٌ فَإِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع خَرَجَ قَبْلَ التَّرْوِیَةِ بِیَوْمٍ إِلَى الْعِرَاقِ وَ قَدْ کَانَ دَخَلَ مُعْتَمِراً .(4) از امام صادق نقل شده : امام حسین(ع) قبل از روز هشتم ذی الحجه از مکه خارج شد، در حالی که قبلا در ماه حج با احرام عمره ، به قصد انجام عمره وارد مکه شده بود و عمره انجام داده بود.
از این روایت بر نمی آید که حضرت حج خود را تبدیل به عمره کرده باشد. در روایت دیگر امام صادق فرمود :قَدِ اعْتَمَرَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ ع فِی ذِی الْحِجَّةِ ثُمَّ رَاحَ یَوْمَ التَّرْوِیَةِ إِلَى الْعِرَاقِ وَ النَّاسُ یَرُوحُونَ إِلَى مِنًى وَ لَا بَأْسَ بِالْعُمْرَةِ فِی ذِی الْحِجَّةِ لِمَنْ لَا یُرِیدُ الْحَجَّ ؛(5)
امام حسین در ماه ذی الحجه عمره انجام داد . سپس در روز ترویه (هشتم) به سوی عراق حرکت کرد . کسی که نمی خواهد حج انجام دهد ،می تواند عمره انجام دهد .
مسلماً حضرت در هنگام ورود به مکّه، عمره مفرده انجام داده ؛ چه بسا در طول اقامت چند ماهه خود در مکّه و احتمالاً در فاصلههاى مختلف، اقدام به انجام اعمال عمره کرده بود.
اما انجام اعمال عمره مفرده، به معناى شروع اعمال حجّ نیست. شاید وقتی که خبر دار شد نیروهای مخفی یزید قصد ترور حضرت را در حرم دارند و تصمیم گرفت به سوی عراق حرکت کند، برای انجام یک عمره دیگر محرم شد و آن را تکمیل کرد و از احرام خارج شد .در روز ترویه یعنی هشتم ذی الحجه به سوی عراق از مکه خارج شد .
با وجود آن که یکى از علل انتخاب مکّه، داشتن فرصت مناسب براى تبلیغ دیدگاه خود بود؛ چرا در این شرایط زمانى ویژه - که اوج حضور حاجیان از سرتاسر نقاط مختلف در مکّه، عرفات و منا است و بهترین فرصت تبلیغى براى آن حضرت فراهم آمده است - ناگهان مکّه را ترک کرد؟
مىتوانیم علل این تصمیم ناگهانى را چنین ذکر کنیم:
1- احتمال خطر جانى از برخى عبارات امام - که در مقابل دیدگاه شخصیتهاى مختلفى که با بیرون رفتن حضرت از مکّه و حرکت به سوى کوفه مخالف بودند، ابراز شده - بر مىآید که امام ماندن بیش تر در مکّه را مساوى با بروز خطر جانى براى خود مىدانست؛ چنان که در جواب ابن عباس مىفرماید: «کشته شدن در مکانى دیگر براى من دوست داشتنىتر از کشته شدن در مکّه است»(6)
نیز به عبداللَّه بن زبیر فرمود: «به خداوند سوگند! اگر یک وجب خارج از مکّه کشته شوم، براى من دوست داشتنىتر است تا آن که به اندازه یک وجب در داخل مکّه کشته شوم. به خداوند سوگند! اگر به لانهاى از لانه جانوران پناه برم، مرا از آن بیرون خواهند کشید تا آن چه را از من مىخواهند، به دست آورند» (7)
نیز به برادرش محمد حنفیه، به صراحت از قصد ترور یزید در محدوده حرم امن الهى نسبت به جان خود سخن به میان آورد .(8)
بالاخره در بعضى از متون به صراحت سخن از این مطلب به میان آمده که یزید، عدهاى را همراه با سلاحهاى فراوان براى ترور امام در مکّه فرستاد. (9)
2- شکسته نشدن حرمت حَرَم در ادامه برخى از عبارات پیش گفته، تذکّر این نکته از سوى امام وجود داشت که نمىخواهد حرمت حرم امن الهى، با ریخته شدن خون او در آن شکسته شود؛ گرچه در این میان گناه بزرگ از آن قاتلان و جنایتکاران اموى باشد. حضرت این مطلب را در برخورد با عبداللَّه بن زبیر و به گونه تعریضآمیز نسبت به او - که بعدها در مکّه موضع گرفته و لشکریان یزید حرمت حرم را خواهند شکست - به صراحت بیان مىدارد. ایشان در جواب ابن زبیر مىفرماید:.«پدرم (على) براى من نقل کرد که در مکّه قوچى است که به وسیله او حرمت شهر شکسته مىشود و من دوست ندارم که مصداق آن قوچ باشم».(10)
پی نوشت ها:
1. وقعه الطف ،ص147. 2 . وسائل الشیعه، ج 1، ص 246، کتاب حج، باب 7، ابواب العمرة ج 2 و 3. 3 . شیخ مفید ، الارشاد ج 2 ص 68 . 4و5. الکافی ج : 4 ص :536. 6.ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج 8، ص 159. 7.وقعة الطف، ص 152. 8.سید بن طاووس، لهوف، ص 82.. 9.همان،ص82. 10 . ابن اثیر، الکامل فى التاریخ، ج 2، ص 546.
چرا بعضی از دعاهای ما مستجاب نیست؟!
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی:
?وقتی از وجود مبارک امام صادق (ع) سؤال میکنند چرا دعای ما مستجاب نیست، فرمود: «لأنّکم تدعون مَن لا تَعرفون» زیرا شما کسی را میخوانید که نمیشناسید.
? اینکه میبینید بعضی از ادعیه ما مستجاب نیست برای اینکه یک مقدار توجه ما نزد قدرتهای خود ما یا وابستگیهای ماست و بخشی از توجه ما به طرف الله است. کسی که هم به طبیب چشم دوخت، هم به دارو، هم به قدرت تحصیل دارو چشم دوخت، هم به قدرت پرستار، چنین انسانی وقتی میگوید «اللهم اشفنی» او با خدا بصورت نیمرخ سخن میگوید برای اینکه بخشی از توجهاش متوجه خداست و بخشی از توجهاش متوجه امکانات خودش میباشد لذا چنین دعایی، دعای خالص نیست.
?وقتی از وجود مبارک امام صادق (سلام الله علیه) سؤال میکنند چرا دعای ما مستجاب نیست فرمود: «لأنّکم تدعون مَن لا تَعرفون» زیرا شما کسی را میخوانید که نمیشناسید. بنابراین ما باید با تمام چهره و هویّت چیزی را از خدا بخواهیم؛ اگر در نیایش و دعا میخواهیم با تمام چهره و هویّت بخواهیم و اگر در عبادت میگوییم ﴿إِیِّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ﴾ باید با تمام چهره به خدا عرض کنیم ﴿إِیِّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ﴾.
اهمیت فضای مجازی در سخنان رهبر معظم انقلاب
۱_از جملهی کارهایی که مردم میتوانند به بهترین وجهی در خدمت به کشور انجام بدهند، حضور در صحنههای انقلاب است؛ از جملهی کارهایی که مردم میتوانند انجام بدهند، مواجهه و مقابلهی با شایعهسازی دشمن است. امروز یکی از شگردهای فعّال دشمن، شایعهسازی است که مردم را مضطرب کنند، مردم را با هم مخالف کنند، علیه این و آن تهمت بزنند، مردم را به جان یکدیگر بیندازند که البتّه چنین اتّفاقی نمیافتد به توفیق الهی؛ امّا آنها قصدشان این است؛ مردم باید هوشیار باشند، متوجّه باشند. مردم را با کمال وقاحت به مواجههی با انقلاب، با نظام دعوت میکنند؛ این مردمی که نظام متّکی به آنها است. اگر مردم پشتوانهی نظام، پشتیبان نظام نبودند، این ماجرای به این اهمّیّت پیش نمیآمد، پیش نمیرفت؛ این قدر وقیحند که همین مردم را وادار میکنند یعنی تشویق میکنند، تحریک میکنند به مواجههی با نظام. مردم در مقابل این تبلیغات ایستادگی کنند، علیه این تبلیغات حرکت کنند. جوانها امروز در فضای مجازی فعّالند؛ فضای مجازی میتواند ابزاری باشد برای زدن توی دهن دشمنان.۱
۲_ از اوّل انقلاب تا امروز، آمریکا جنگ رسانهای با ما داشته؛ یعنی دروغپراکنی، اغواگری، فتنهانگیزی، ترویج فساد، تحریک افراد؛ این مال امروز نیست. امروز البتّه شیوههای جدید و اینترنت و فضای مجازی و امثال اینها هم آمده است امّا آنوقتی هم که اینها نبود، با تلویزیون، با رادیو، با ماهواره، دائم مشغول بودند؛ یعنی چهل سال است که این چالش بین ما و آمریکا وجود دارد۲
۳_ عزیزان من! مراقب باشید وسوسهی دشمن در فضای عمومی زندگی تأثیر نگذارد، نفوذ دشمن نتواند در صفوف یکپارچهی جوانان مؤمن اختلال ایجاد کند. در همهی بخشها -امروز در بخشهای فضای مجازی و در بقیّهی زمینهها- دشمن بشدّت فعّال است. البتّه تلاش دشمن، مأیوسانه است؛ این را از سخنان آنها کاملاً میشود فهمید؛ امّا تلاش میکنند. باید بِایستید، باید از خودتان آمادگی و اقتدار نشان بدهید، باید ابتکار خودتان و انگیزهی خودتان را در بخشهای مختلف به کار ببندید؛ خدای متعال به شما کمک خواهد کرد. انشاءالله آیندهی ارتش با حضور شما جوانان مؤمن، آیندهی بهتری خواهد بود و چشم ملّت ایران روشن خواهد شد.۳
۴_ دستگاههای تبلیغاتی هم -چه صداوسیما، چه مطبوعات، چه این وبگاههای فضای مجازی- بذر ناامیدی نپاشند در مردم؛ جوری حرف نزنند که یک عدّهای را ناامید کنند از اسلام؛ نه، حالا میخواهند انتقاد هم بکنند، انتقاد کنند؛ بنده با انتقاد منطقی مخالف نیستم، منتها ناامید نکنند مردم را. گاهی در یک روزنامهای، در یک برنامهی تلویزیونیای، یا در یک برنامهی رادیویی، جوری حرف زده میشود که آدم میبیند «عجب! مثل اینکه همهی درها بسته است»؛ خب اینجور نیست؛ درها بسته نیست؛ چرا اینجوری بگویند؟ این را بدانید؛ بدانید مطمئنّاً ملّت ایران و انقلاب عزیز اسلامی و نظام جمهوری اسلامی همچنانکه از مراحلِ سختِ دیگری گذشته است، از این مراحل که از آنها آسانتر است براحتی انشاءالله خواهد گذشت.۴
۵_ یک مسئلهی مهمّ دیگر هم مسئلهی وحدتِ آحاد مردم -وحدت ملّی و وحدت اجتماعی مردم- است. متأسّفانه امروز در فضای عمومی، در فضاهای مجازی، توهین به یکدیگر، اهانت به یکدیگر، تهمت زدن به یکدیگر از سوی جمعی رایج شده است؛ البتّه این جمع، مسلّماً جمع زیادی نیستند لکن کارشان به کشور و به فضای عمومیِ کشور صدمه میزند؛ بعضی از اینها گناه کبیره است. بایستی روح وحدت و روح اهتمام [باشد]؛ پرداختن به یکدیگر را بگذارند برای یکوقت دیگر؛ امروز که دشمن در مقابل کشور ایستاده است، همه با هم دست به دست هم بدهند، متّحد باشند، در یک جهت کار کنند برای استقلال و عظمت کشور .۵
۶_ لان در فضای مجازی معمول شده، کار عادی و رایجی است که به همدیگر بدگویی کنند، این به آن، آن به این تهمت بزنند، یک ضعف کوچک را بزرگ کنند، آبروی مؤمن را ببرند که معلوم هم نباشد چه کسی است؛ خب خیلی چیز بدی است. در بین جوانهای ما یکچنین چیزهایی وجود دارد که باید جلویش گرفته بشود؛ این با تربیت معنوی [ممکن است]۶
۷_ یکی از موانع ]پیشرفت[، سرگرمی به چیزهای خرابکننده و ویرانکننده و گمراهکننده است؛ مثل اختلافات سرِ چیزهای بیخودی. اختلافات کوچک و بهانههای کوچک، گاهی مایهی اختلافات بزرگ میشود؛ مثل حواشیای که وجود دارد. سال گذشته به نظر من در همین جلسه بود یا یک جلسهای شبیه این در ماه رمضان بود که به یک حاشیهای اشاره کردم که مال آنوقت بود. حاشیهای که امروز به نظر من بیشتر از متن، ماها را به خودش سرگرم کرده، همین مسئلهی فضای مجازی و فلان شبکهی پیامرسان و از این [قبیل] چیزها است؛ اینها «حاشیهای» است. خب یک کاری باید انجام بگیرد، یک کاری هم دارد انجام میگیرد؛ این پرداختن افراطی و زیاده به آن -از آن طرف یک جور، از طرف مقابل یک جور- همان حواشی است؛ غافل شدن از کار اصلی است. بنابراین اینها موانع درونی است .۷
۸_ما در مورد فضای مجازی این را میگوییم ؛ میگوییم مواظب شلّیک توپخانهی دشمن باشید در این فضا؛ حواستان باشد. از این فضا، دشمن علیه هویّت شما، موجودیّت شما، نظام شما، انقلاب شما استفاده نکند. آمارهای بیپایه میدهند، دروغ میگویند، نسبت دروغ میدهند، چهرههای مورد قبول مردم را -که باید مردم به اینها اعتقاد داشته باشند- تخریب میکنند، موفّقیّتهای انقلاب را کتمان میکنند، دروغانگاری میکنند؛ ناموفّقیّتها را، ضعفها را، کاستیها را اگر یکی است هزار تا جلوه میدهند، اگر یکجا است به همهجا تعمیم میدهند؛ کارهای دشمن اینها است دیگر؛ اینها کارهای دشمن است؛ برای چه؟ برای اینکه راز پیروزی انقلاب اسلامی را دشمن فهمیده؛ رازش اعتقاد مردم و ایمان مردم است؛ میخواهد این ایمان را از بین ببرد. حالا اگر در طبقات سنین بالا نتوانست، [میخواهد] این اعتقاد را در جوان و نوجوان و نسل نو از بین ببرد که دیگر مردم پشت سر این انقلاب و این نظام نَایستند؛ هدفش این است. اینکه مردم را ناامید کنند، مردم را بدبین کنند، اعتماد به نفس مردم را بگیرند، آینده را تاریک نشان بدهند، کاری است که امروز دشمن دارد میکند. ۸
۹_ یکی از خصوصیّات ممتاز دیگر امروز، آماده بودن وسایل رساندن پیام است؛ همین فضای مجازی که این برادرمان به تفصیل و خیلی خوب بیان کردند و تعبیر خوبی است که ایشان کرد و به ذهن بنده هم اتّفاقاً همین تعبیر قبلاً رسیده بود که «اسمش فضای مجازی است درحالیکه واقعاً فضای حقیقی است»؛ یعنی این فضا درون زندگی بسیاری از مردم حضور دارد. خب همین فضای مجازی یک ابزار است؛ یک ابزار بسیار کارآمد برای اینکه شما بتوانید پیامتان را به اقصیٰ نقاط دنیا برسانید، به گوش همه برسانید. این [امکان] دیروز نبود، امروز هست. یکی از امتیازات این است . ۹
۱۰_ یکی دیگر از چیزهایی که در مدیریّت کشور -که بتوانید کشور را اداره کنید- تأثیر دارد، مسئلهی فضای مجازی است؛ فضای مجازی خیلی مهم است. در مسئلهی فضای مجازی، آنچه از همه مهمتر است، مسئلهی شبکهی ملّی اطّلاعات است. متأسّفانه در این زمینه کوتاهی شده، کاری که باید انجام بگیرد، انجام نگرفته؛ این[طور] نمیشود. اینکه ما بهعنوان اینکه نباید جلوی فضای مجازی را گرفت، در این زمینهها کوتاهی کنیم، این مسئلهای را حل نمیکند و منطق درستی هم نیست. خب امروز فضای مجازی مخصوص ما که نیست، همهی دنیا امروز درگیرند با فضای مجازی؛ کشورهایی که شبکهی ملّی اطّلاعات درست کردهاند و [فضای مجازی را] کنترل کردهاند به نفع خودشان و به نفع ارزشهای مورد نظر خودشان، یکی دو تا نیستند. بهترینِ کشورها، قویترینِ کشورها، در این زمینهها خطّ قرمز دارند؛ راه نمیدهند؛ خیلی از بخشهای فضای مجازی اعزامشدهی از سوی آمریکا و دستگاههای پشت سر و پشت صحنهی این قضیّه را راه نمیدهند؛ کنترل میکنند. ما هم باید کنترل کنیم؛ این کنترل کردن معنایش این نیست که ما ملّت را از فضای مجازی محروم کنیم؛ نه، معنایش این نیست. امروز بهمنی از گزارههای درست و نادرست دارد روی سر مراجعین اینترنت ما فرود میآید؛ اطّلاعات غلط، اطّلاعات نادرست، اطّلاعات مضر، شِبه اطّلاعات -بعضی چیزها اطّلاعات واقعی نیست، اطّلاعنمایی است- خب اینها دارد مثل یک بهمنی فرود میآید؛ ما چرا باید اجازه بدهیم این اتّفاق بیفتد؟ ما چرا باید اجازه بدهیم آن چیزهایی که برخلاف ارزشهای ما است، برخلاف آن اصول مسلّمهی ما است، برخلاف همان اجزا و عناصر اصلی هویّت ملّی ما است، بهوسیلهی کسانی که بدخواه ما هستند، در داخل کشور توسعه پیدا کند؟ نه. ۱۰
۱۱ _ اهتمام به تخاطب واقعی. فضای مجازی چیز خوبی است، فرصتی است امّا کافی نیست. بعضیها چسبیدهاند به فضای مجازی -توئیتر و مانند اینها- برای اینکه پیامهایشان را برسانند، این فایده ندارد؛ تخاطب واقعی لازم است، میزگرد لازم است، سخنرانی لازم است، نشریّه لازم است، بحثهای دونفره و سهنفره لازم است، جلسات تحلیل لازم است؛ اینجور با مخاطبینتان بنشینید؛ و مانند این کارها.۱۱
۱۲_ یکی از شگردهای دشمن این است که بگوید شما نمیتوانید، شما شکست خوردید، از شما کار برنمیآید، تمام شدید، رفتید؛ این یکی از شگردهای دشمن است. این شگرد را بههیچوجه نپذیرید. البتّه در داخل هم کسانی هستند که همان خواستهی دشمن را با صدای بلند در اینجا بیان میکنند، به زبان میآورند؛ هستند کسانی ازاینقبیل که همان چیزی را که دشمن میخواهد در ذهنیّت جامعه به وجود بیاید، همان را اینجا با صدای بلند در روزنامه، در غیر روزنامه و در فضای مجازی -حالا که فضای مجازی هم هست- بیان میکنند۱۲
۱۳_ ایمان و حیا و اخلاق جوانان هم مایهی اقتدار است، [لذا] با آن دشمنند. اینهمه در فضای مجازی و در رسانهها فعّالیّت میکنند، میلیاردها خرج میکنند برای اینکه بتوانند از جوان ایرانی اخلاق را، ایمان را، پایبندی به شریعت را، حیا را سلب کنند و بگیرند؛ چرا؟ چون اینها مایهی اقتدار کشور است. با جوان مؤمن متشرّعِ باحیای باایمان که در مقابل این وسایل شهوتانگیز نمیلغزد و میتواند خودش را نگه دارد، و برای کشور مایهی اقتدار است؛ دشمنند.۱۳
۱۴_ یکی از برنامههای اینها ]دشمن[ که تصریح میکنند، آموزش و تسلیحِ افرادِ بومیِ انتخابشده است؛ یعنی [میگویند] ما در این کشورها، ازجمله در ایران، افرادی از خود ایران را انتخاب میکنیم، با اینها ارتباط برقرار میکنیم، اینها را آموزش میدهیم، تجهیزشان میکنیم -امروز هم تجهیز کردن آسان است، اینترنت هست و فضای مجازی هست و ارتباطات گوناگون هست- تا به جان کشور بیفتند، به جان نظام اسلامی بیفتند، به جان ملّت بیفتند؛ اینها حرفهایی است که اینها دارند میگویند؛ خب این شد دشمن.۱۴
۱۵ _ جنگ نرم یک عرصهی بسیار وسیعی است و روزبهروز هم با گسترش این فضای مجازی دارد گستردهتر میشود و خیلی هم خطرناکتر از جنگ سخت است -یعنی در جنگ سخت، جسمها به خاک و خون کشیده میشوند، [ولی] روحها پرواز میکنند و میروند به بهشت؛ [امّا] در جنگ نرم، اگر خدای نکرده دشمن غلبه بکند، جسمها پروار میشوند و سالم میمانند، [ولی] روحها میروند به قعر جهنم؛ فرقش این است؛ لذا این خیلی خطرناکتر است- هیئت اندیشهورز لازم دارد.۱۵ .
۱_ ۱۳۹۷/۱۰/۱۹ _ بیانات در دیدار مردم قم
۲_.۱۳۹۷/۰۸/۱۲ _ بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان
۳_ .۱۳۹۷/۰۶/۱۸ _ بیانات در دانشگاه علوم دریایی امام خمینی(ره) نوشهر
۴_۱۳۹۷/۰۵/۲۲ _ بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم
۵_ .۱۳۹۷/۰۳/۲۵ _ خطبههای نماز عید فطر
۶_ .۱۳۹۷/۰۳/۲۰ _ بیانات در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها
۷_ .۱۳۹۷/۰۳/۰۷ _ بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان
۸ _ .۱۳۹۶/۱۰/۰۶ _ بیانات در دیدار اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی
۹_ .۱۳۹۶/۰۶/۰۶ _ بیانات در دیدار طلاب حوزههای علمیه استان تهران
۱۰ _ ۱۳۹۶/۰۳/۲۲_ بیانات در دیدار مسئولان نظام
۱۱_ ۱۳۹۶/۰۳/۱۷ _ بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان
۱۲_ .۱۳۹۶/۰۳/۱۷ _ بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان
۱۳_ .۱۳۹۶/۰۲/۲۰ _ بیانات در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (علیهالسلام)
۱۴ _ ۱۳۹۵/۱۰/۱۹ _ بیانات در دیدار مردم قم
۱۵_ .۱۳۹۵/۰۹/۰۳ _ بیانات در دیدار بسیجیان
دل عاشق
وقتی عاشقی و دلت گیر ، باید بلد باشی ناز بکشی ، دل بدست آوری ، شاد کنی اگر نتوانستی همه چیز خراب می شود .
چون دل معشوق زود می شکند و سخت جوش می خورد یا اصلا جوش نمی خورد و اگر هم جوش خورد ، فراموش نمی کند .
شاید برای همین است که عاشقی کردن سخت است ، آخر همه تحمل ناز کشیدن های طولانی و خریدن اشک های بی امان را ندارند و این می شود که دلی می شکند و عشقی می میرد .
نمی دانم ایراد از عشق است یا عاشق که مرز عشق و نفرت ، به مویی بند است و فاصله شان فرسنگ ها .
لابد که ایراد از عاشق است .
اما من عاشقی را می شناسم که که هر وقت دل شکسته تریم ، بیشتر تحویلمان می گیرد.
هر وقت دلگیر تریم ، خاطرمان برایش عزیزتر است و خدا نکند که اشکی بریزیم و گریه ای کنیم ، آن وقت دنیا را به پایمان می ریزد .
اینها نه برای این است که خریدار غم است ، نه، بلکه از آن جهت است خوب عاشقی بلد است.
و خوب دل را می فهمد. خوب غم را می خرد و دل غمگین، متلاطمش می کند.
شیفته دل آرام است .
برای همین غم را می برد و جایش دلی مملو از آرامش می گذارد.
دلی آرام با شادی زیر پوستی که نمی دانیم این شادی از کجاست و برای چیست !
فقط می دانیم که دوست داریم دوباره زندگی کنیم،دوباره محبت کنیم و دوباره محبت هدیه دهیم .
چه عاشقی است این عاشق و چه نزدیک است .
همین جاست فقط کافی است رد اشک هایی که در فراغش ریخته ای بگیری و تا بغضی که زیر گلو مانده است برسی.
که فرمود: «نحن اقرب من حبل الورید.»
متین
کاری از معصومه رمضانی
عشق بازی
آدمی به عشق زنده است.
یکهو بی قرار می شود و دلش عشق می خواهد .
بی هوا سینه اش تنگ می آید و کوچک می شود. آن موقع است که نمی داند چه می خواهد .
این در حالی است که خدا دارد با او عشق بازی می کند تا بنده اش را عاشق خود کند و اگر عشقش را گم کرده بگردد و بگردد و او را پیدا کند.
این جور وقت ها خدا خودش را بین بی قراری های آدمیزاد پنهان می کند تا عیار عشق او را بالا ببرد، ولی او گاه راه را گم کرده در پی عشق های خیالی می رود و گاه چنان عاشقی می کند که خود خدا هم عاشقش می شود.
و امان به روزی که خدا عاشق آدمی شود. “و مَن عَشَقَنی عَشَقْتُه و مَن عَشَقتُهُ قَتَلتُه” کاش حواسمان به بی قراری های گاه گاهمان باشد و به آن زمان ها که دلمان عشق می خواهد.
متین ،رمضانی. تلفیقی از نوشته های کال ما
<< 1 ... 10 11 12 ...13 ...14 15 16 ...17 ...18 19 20 ... 138 >>