
پوشش زن در اسلام

1- میزان پوشش زنان در برابر مردان نامحرم
فتوای مشهور در میان فقها و دیدگاه قریب به اتفاق آنان این است که بر زن واجب است همهی بدن جز چهره و دو دست خود را از نامحرم بپوشانند؛ در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده است که هر گاه شخصی از شما تصمیم به از دواج بگیرد از موی دختر مورد نظر پرس و جو باید کند؛ چنانکه از چهرهاش پرس و جو میکنند، چرا که مو یکی از دو زیبایی است.
نتیجهی سخن آنکه بر اساس آنچه از کتاب و سنت استفاده میشود، باید اندازهی پوشش بانوان در برابر مردان نامحرم به گونهای باشد، که همهی بدن آنها را به استثنای چهره و دستانشان را بپوشانند.
۲- پوشش مادر و تأثیر آن بر فرزندان
از نظر حکم شرعی، واجب نیست مادر همهی اعضای بدن خود را از فرزندان خودش بپوشانند، بنابراین باز بودن سر و گردن، دستها و پاها و ساق پا اشکالی ندارد؛ اما از نظر تربیتی باید بگوییم کودک به راحتی رفتار و صدای مادر را تشخیص میدهد و آن را دنبال کند، رفتار مادر برایش کاملاً آشناست؛ بنابراین رفتار مادر تأثیر فراوانی بر روی فرزندانشان دارد، آنها نمی توانند در کارهایشان هدفگیری درستی داشته باشند، لذا تمام توجهاش به پدر و مادر و اطرافیان است، این امر در پوشش نیز صدق میکند و اگر مادر همیشه با پوشش مناسب در مقابل فرزندان خود ظاهر شده باشد؛ کودک هم سعی میکند همان پوشش را از مادر خود تقلید کند و در دوران نوجوانی که نوبت به انتخاب میرسد، سعی میکند با مادر همانندسازی کند و همسری متناسب با شخصیت مادر برای خود انتخاب نماید. (مکارم شیرازی، 1389، ص 110)
شناخت صحیح احکام الهی عنصری مهم، در تربیت دینی فرزندانمان محسوب میشود، اگر بخواهیم فرزندان خود را طوری تربیت کنیم که احکام الهی را رعایت نمایند باید از همان کودکی بر طبق دستورات دینی عمل نماییم؛ برای اینکه دختران و پسران هنگام بلوغ با مشکلی روبهرو نشوند و به تدریج با نقش خاص خود به عنوان دختر و یا پسر آشنایی دارند؛ این مسأله در مورد دختران اهمیت بیشتری دارد چرا که آنها زودتر از پسران به سن بلوغ میرسند.
در روایات اسلامی توصیه شده است که دختر بچهی شش ساله را پسر بچه یا مرد نبوسد، و همچنین زنان نامحرم از بوسیدن پسرانی که سنشان بالای هفت سال است خودداری نمایند.
رعایت این اصول سبب میشود که دختران و پسران از همان آغاز به تدریج نقش زنانه و مردانهی مناسب را درک نمایند.
شرع مفدس اسلام در رعایت رفتار و پوشش فرد مسلمان حدودی را تعیین کرده است، پوشیده بودن بدن زن و مجاز بودن برای عدم پوشش کفین و وجه و نیز مجاز نبودن زن ومرد در سخن گفتن با یکدیگر به گونهای که گناه در آن وجود داشته باشد، به عنوان حداقل حدودی است که میباید رعایت شود. (طباطبایی، 1374، ص 131)
اسلام مکتب تربیت است و والدین را به تربیت نیکوی خود و فرزندانشان ترغیب و تشویق نموده است، خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است: «ای کسانی که ایمان آوردهاید؛ خود و خانوادهی خود را از آتش نگاه دارید» فرزندانی که تحت سرپرستی والدین قرار دارند، امید میرود که اگر به خوبی تربیت شوند؛ بدون تردید میتوانند فردی صالح و شایسته برای جامعه واقع گردد؛ تربیت خوب فرزند بدون تردید دارای اجر اخروی نیز برای والدین میباشد؛ زیرا اثر فرزند صالح پس از مرگ به آنها میرسد و جزو آثار ما تأخر محسوب میگردد.
کودکی که تحت تربیت خانوادهای روشن ضمیر تربیت شده است دارای ارزش والایی است زیرا زندگی انسان بر پایهی تربیت صحیح برقرار شده است و اگر کودکی نیکو تربیت شود بدون تردید می تواند فرزندی صالح و شایسته برای جامعه واقع گردد.
۳- بررسی پوشش مادر در مقابل فرزند از دیدگاه شرعی وتربیتی
در مورد پوشش مادران در مقابل فرزندان همان طور که اشاره شد از نظر حکم شرعی ضرورتی ندارد و واجب نیست که همهی اعضای بدن خود را از فرزندان خودشان بپوشانند، بنابراین باز بودن سر و گردن، دستها و پاها و ساق پا مشکلی ندارد، مرد و زنی که با هم محرم هستند می توانند به بدن دیگر به آن مقدار که در میان محارم معمول است نگاه کنند و در غیر آن احتیاط آن است که نگاه نکنند. (مکارم شیرازی، 1390، ص 510)
یکی از آثار پوشش نامناسب والدین در مقابل فرزندان باعث میشود که حیا و عفت در دیدگاه و از منظر آنها کم اهمیت جلوه دهند نوجوانی که همیشه مادر خود را نیمه عریان میبیند همیشه انتظار دارد که خاله، عمه و… را نیز با همین وضعییت ببینند.
شرع مقدس اسلام در رعایت رفتار و پوشش فرد مسلمان حدودی را تعیین کرده است، پوشیده بودن بدن زن و مجاز بودن برای عدم پوشش کفین و مجاز نبودن مرد و زن در سخن گفتن با یکدیگر به گونهای که گناه در آن وجود نداشته باشد به عنوان حداقل حدود باید رعایت شوند.
ثانیاً فرزندان را افرادی بار بیاوریم که با کنترل درونی رشد کنند و نه با کنترلهای بیرونی.
آموزش حدود شرعی و رعایت آنها توسط والدین نه تنها نشانهی عقب ماندگی نمیباشد بلکه نشان دهندهی دقت و توجه خانواده به مسألهی حجاب و پوشش میباشد.
۴- خانواده و بدحجابی فرزندان
به تحقیق نخستین و مؤثرترین محیط آموزشی و تربیتی انسان، محیط خانوادگی است و اولین مربیان و معلمان او والدین هستند، خانواده به مثابهی هستهی اولیه و اصلی جامعه میباشد و حالات فکری و روانی انسان را تشکیل میدهد، کودک از زمان تولد تا سالیانی چند در تماس مستقیم و انحصاری با خانواده است. (فرهادیان، 1370، ص 84)
کودک در محیط خانواده طریقهی خوردن، سخن گفتن، لباس پوشیدن و راه رفتن را میآموزد سلسلهی اعصاب و مغز و ذهن حساس و ظریف کودک از همان آغاز ولادت مانند دستگاهی دقیق از صحنهها و حوادث رفتار و اعمال فیلمبرداری مینماید و آنها را ثبت و ضبط مینماید و بر اساس آن شخصیت خویش را شکل میدهد.
نظر دهید » 
برگزاری همایش سراسری مادری در اسلام و مکاتب غربی


به همت معاونت پژوهش مدرسه علمیه کوثر ورامین همایش مادری در اسلام و مکاتب غربی برگزار شد و در این همایش بیش از ۳۰ مقاله شرکت کردند و از این میان ۵ مقاله به عنوان برگزیده و قابل تقدیر انتخاب شدند .
در این همایش دکتر کبری خزعلی پیرامون موضوع فمنیسم و بندهای سند ۲۰۳۰ به ایراد سخنرانی پرداختند .
اسامی برگزیدگان همایش سراسری مادری در اسلام و فمنیسم

تقدیر از برگزیدگان همایش مادر در اسلام و مکاتی غربی

نظر دهید » 
احکام پوشش
سوال: آیا منظور از نگاه پزشک به بیمار غیرهمجنس، نگاه به قسمتهای خاص بدن است و یا نگاه همراه با لذت و گناه به بیمار؛ در این صورت تشخیص توسط بیمار چگونه خواهد بود؟
پاسخ توسط حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین فلاحزاده -عضو دفتر استفتائات حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای :
پاسخ:نگاه حرام -چه برای پزشک و چه برای غیرپزشک- نگاه به قسمتهایی از بدن زن است که در نگاه نامحرم باید بپوشاند؛ یعنی نگاه به غیر از صورت و دستها، یا نگاه شهوتآلود به خانم؛ این به حکم اولی نگاه حرام است. اما در صورت اضطرار و ناچاری که پزشک همجنس موجود نباشد یا اگر هست در دسترس نیست و فرد ناچار است، در این صورت پزشک قسمتهای دیگر بدن را هم به ضرورت میتواند برای معاینه و معالجهی لازم نگاه کند. تشخیص نگاه شهوتآمیز هم به خود پزشک برمیگردد و معمولاً تشخیصش برای بیمار مشکل است.
اگر خانم میخواهد به پزشک مراجعه کند و میداند پزشک برای درمان او باید به جاهایی که نگاه نامحرم به آن حرام است نگاه کند، در صورتی که پزشک همجنس وجود داشته باشد، نمیتواند به پزشک غیرهمجنس مراجعه کند ولو اینکه پزشک همجنس با تأخیر حاضر میشود، اما اگر تأخیر ممکن نیست و چارهای ندارد، این مراجعه اشکال ندارد. اگرچه وظیفهی پزشک هم این است که در نگاه به مقدار ضرورت اکتفا کند.
1 نظر » 
منافع زکام

بعضی آقایان مانند ابراهیم ابن ابی یحیی می گوید : نزد امام صادق علیه السلام از زکام ( سرماخوردگی توام با آبریزش بینی ) شکایت کردم . امام فرمود : زکام یکی از پدیده های الهی است که خداوند متعال برای ریشه کنی بعضی بیماریها آفریده است .
آیت الله تبریزیان زکام را جز بیماریهای نافع می داند و می گوید کسی که زکام بگیرد جنون نمی گیرد و مانند اینها .
حضرت می فرماید تا جایی که امکان دارد زکام را درمان نکن چون خودش از خیلی از بیماریهای خطرناک پیشگیری می کند و منافع زیادی برای بدن دارد و نمی گذارد تجمع مایعات اضافی مغزی یا بافتی بگیرید یا از بعضی جنون ها ( ۷۰ نوع جنون داریم ) پیشگیری می کند و همچنین از بیماری خوره ( جذام ) پیشگیری می کنند .
اما جلوگیری از ریزش بیش از اندازه اش اشکال ندارد با بخور اسپند ( یعنی اسپند را داخل آب جوش بجوشاند و با بینی نفس بکشد ) آبریزش بینی کم می شود و خونریزیهای شدید بینی قطع می شود . ( مخصوصا اگر با قطره چکان داخل هر سوراخ بینی چند قطره بچکاند .
درمان زکام و پیشگیری از آن
هنگامی که به زکام مبتلا شدید یک دانق( یک ششم وزن درهم) سیاهدانه را با نصف دانق کندر با هم بکوبید و از طریق بینی آن را استنشاق کنید به عنوان یک سعوط که این کار زکام را از بین می برد.
و زمانی که تب و سرماخوردگی و آبریزش بینی نداشته باشید عسل رقیق شده صبحگاهی در زمستان و پاییز و آبدوغ خیار یا خیار رنده شده یا مغز خیار در ماه بهار و تابستان بخورید ، روایت داریم شما مبتلا به زکام نمی شوید .
خواص سیاهدانه ، نسخه های علامه سید حسن ضیایی ، تالیف مجید برزو ، انتشارات ابتکار دانش ، ص ۷۶
نظر دهید » 
ریفلاکس معده

کسانی که ترشا یا توده دارند یا تخمه و سوزش سر معده دارند به اصلاح اصول طب داخلی هاریسون؛ هارت بون در منطقه اپی گاستر دارد سیاهدانه ضد ترشا و ضد ریفلاکس و ضد برگشت اسید معده به مری است. سیاهدانه نمی گذارد از نظر تخصصی گیرنده ۲H در جدار داخلی معده آلارم کاذب بدهد و تحریک اضافی داشته باشد.
در تحریک اسید معده که انسان محتاج به شربت هایی منیزیم آلمینیومی ام جی و یا ژله های خاص قبل و بعد غذا می شود اگر در جیره غذایی اش سیاهدانه و آن چند مورد که امام صادق(ع) فرمود از خرمادو خربزه و سیب و انار شیرین باشد مشکل حل می شود.
خواص سیاهدانه ، نسخه های علامه سید حسن ضیایی ، تالیف مجید برزو , مهدی برزو ، انتشارات ابتکار دانش ، ص 73
1 نظر » 
مقدمه کتاب :
مقاله مفصلی که در پیش رو دارید، یک کار پژوهشی و مستند در مورد سوابق، عملکردها و مواضع آقای حسن روحانی میباشد. از آنجا که جناب آقای روحانی بارها اظهار داشتهاند که طرفدار آزادی بیان و آزادی نقد و انتقاد هستند و نیز گفته اند که از بستن دهان منتقدان به خدا پناه میبرند، ما نیز در اینجا به بررسی و نقد سوابق، عملکردها و مواضع ایشان پرداخته ایم.
این مقاله که کار مطالعه منابع، فیش برداری و تدوین آن در حدود یک سال و نیم به طول انجامیده، یک کار کامالً مستند بوده که در آن از بیش از 1200 ارجاع و پی نوشت استفاده شده است. این کار صرفاً با انگیزه دفاع از انقالب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران، و با انگیزه دفاع از آرمان های امام خمینی و مقام معظم رهبری و مقابله با توطئه های شیطان بزرگ و عوامل آن صورت گرفته است.
افرادی که در این مقاله به اسامی آنان اشاره شده، چنانچه در مورد سؤالاتی که در این مقاله مطرح شده، پاسخی داشته باشند، از پاسخ آنان استقبال مکنیم .کامران غضنفری»
کامران غضنفری پژوهشگر تاریخ معاصر در کانال تلگرامی خود اقدام به انتشار مقاله ای جنجالی و مفصل (بخوانید کتاب) پیرامون سوابق ،عملکردها و مواضع دکتر حسن روحانی نموده است.
کتاب سوابق دکتر حسن روحانی
1 نظر » 
خلع سلاح ناجا به بهانه یک فیلم
به گزارش مشرق؛ مسعود یارضوی فعال رسانهای در کانال خود نوشت:
درباره فیلمی که اخیراً از برخورد گشت ارشاد با یک خانم قانونشکن منتشر شد و انتقادهای پیرامونی آن، چند گفتنی و دانستنی وجود دارد:
اول: مجرم به لحاظ شرعی و قانونی حقوقی حتی فراتر از شهروندان معمولی دارد. اما اکثریت این حقوق پس از الصاق دستبند به دستانش است نه قبل از آن!
در واقع قانون و عقل برای پیش از این لحظه مجبور است دست پلیس را در چارچوبهای قانونی از جمله اخطار، شلیک، ضرب و شتم و غیره باز بگذارد. به سخن دیگر اینکه فکر میکنید چرا پلیسها تفنگ یا باتوم دارند؟! دلیلش ساده است. چون هیچ مجرمی خودش دستانش را به دستبند نمیسپارد و لذا برای دستگیری او و در صورت عدم تمکین به اخطار پلیس، به خشونت نیاز است.
دوم: در کجای دنیا ابتدا به ساکن قانون میشکنند، بعد به پلیس مملکت میگویند «مگر ارث پدرت است؟» به او میگویند «بیشرف»؟! و پلیس هم مثل زردنبو میایستد و تماشا میکند؟ (مثل روایت منتشره در همین فیلم) مجازات این کار تنها در آمریکای کدخدا! اعدام در لحظه است. در جاهای دیگر را نمیدانم؟!
سوم: نمیدانم وزیر محترم کشور با این روندی که در قبال نیروی انتظامی پی گرفتهاند، به کجا خواهند رفت؟! اینکه در درگیری مسلحانه خیابانی به مأموران اجازه استفاده از سلاح داده نشود تا اینکه بروند زیر اتوبوس محمد ثلاث و له شوند و بمیرند.
اینکه در قبال پاکستان سعودی و روشن کردن تکلیف مرزهایش بی در و پیکرش انقدر شاهد اهمال باشیم که سالی چند مرزبان ما کشته شوند و به گروگان بروند. و اینکه به جای دفاع از پلیس کشور، با شانتاژ یک جوجه اردک زشت (مسیح علینژاد)در خارج از کشور، دستور بررسی فیلمی داده شود که به گواه شرع و قانون، هیچ خلاف قانون مصرّحی از سوی پلیس در آن نیست… جملگی از نظر من رمق بچههای ناجا را میگیرد و معلوم نیست چه ناامنیهای بزرگی را شامل مردم، کشور و همین آقایان و خانمهای منتقد کند!
فیلم را ببینید
نظر دهید » 
راهبرد و نظام راهكارهاي فمنيسم در بعد اقتصادي زنان

جوهرهي فمنيسم آن است كه حقوق، مزيتها، مقام و وظايف نبايستي از روي جنسيت مشخص شوند، به عبارت ديگر، نقطهي كانوني همهي جنبشهاي فمنيستي، توجه و اذعان به محروميتها و نابرابريها و تبعيضها عليه زنان در جامعهي مردم سالار است، اما چگونگي تبيين علل ايجاد چنين محروميتهايي و همچنين روشها و راهكارهاي مبارزه با اين تبعيضها، احيا و استيفاي حقوق از دست رفتهي زنان، آنها را از يكديگر متمايز ميسازد. (سخايي، 1385، ص 201)
فمنيستها در حوزهي حقوق و وظايف اجتماعي زن و مرد قائل به تشابه بوده و هر گونه تفاوت در نقشها و حقوق را حمل به نابرابري و ظلم كرده و خواستار به قراري تشابه كامل ميان زن و مرد است.
فمنيستها به اين اعتقاد هستند كه خانواده به شكل هستهاي آن باعث انقياد و تحت سلطه در آمدن زن و باز توليد روابط مردم سالاري در جامعه ميشود و بايد كنار گذاشته شود.
فمنيسم به عنوان يك مكتب فكري بشري كه ريشه در بنيانهاي فكري و فلسفي عصر روشنگري دارد، مبتني به اصول متعددي چون اومانيسم، اسكولاريسم، فردگرايي، ليبراليسم است. (چراغي كوتياني، 1389، ص 151)
از آنجايي كه اولين جريانات فمنيستي در بستر ليبراليسم شكل گرفت، شعار برابري به تبع آموزههاي ليبرالي، مورد توجه فمنيستها واقع شد و مبالغه نيست اگر بگوييم محوريترين و چالش انگيزترين آموزهي فمنيسم كه از سويي تأثيرگذارترين آموزهي فمنيستي در عرصهي عمل اجتماعي و سياسي و فرهنگي نيز محسوب ميشود، آموزهي برابري است. (رودگر، 1388، ص 119)
موج دوم فمنيسم با شكست ساختار خانواده و ازدواج و تجويز آزادي بي حد و حصر جنسي به بهانهي مبارزه با مباحث كليشهاي زنان، نه تنها كرامت و شخصيت زنان را خدشهدار كرد بلكه جايگاه زنان در نقشهاي مادري و خانهداري را زير سؤال بدره موج دوم فمنيسم با تأكيد بيش از حد بر اشتغال و مشاركتهاي اجتماعي و سياسي، زنان را مجبور ميكرد كه براي رسيدن به يك هويت درست و ابراز وجود از خود به دنبال يك هويت مردانه براي خود باشند در اين شرايط نظام سرمايهداري كه به نيروي انساني كار ارزان قيمت شديداً نيازمند بود، همراه با فمنيسم فضايي را ايجاد كرد كه زنان از خانه و زندگي خانوادگي خود خارج شوند و به اشتغال به كار غير مادري روي بياورد. (اقبالي، 1388، ص 203)
موج سوم فمنيسم از اواخر دههي 80 آغاز شد، فمنيستها دريافته بودند كه وضعيت زندگي زنان به موقعيتي پر تناقض تبديل شده است كه اين قشر را دچار كه هويتي كرده و نتوانسته است منزلتي متناسب با ساختارهاي روحي و جسمي وي ايجاد كند. (اقبالي، 1388، ص 145)
فمنيستها مهمترين مانع در برابر كسب برابري اقتصادي را وجود نقشهايي همچون نقش مادري و خانگي زن و نقش نانآوري مرد را در داخل خانوادهي سنتي، سنتي ميدانند و خانواده و عملكرد بيولوژيك مادري را نهادهاي اصلي قدرت مردان و به بردگي كشاندن زنان طبق خواستهي مردان ميدانند. (يزداني، 1382، ص 190)
فمنيسم جنگ خود عليه خانهداري را با نفي ازدواج سنتي همراه كرده است، فمنيستها براي آنكه بتوانند زنان را براي اشتغال تمام وقت خارج از خانه ترغيب نمايند بايد هرگونه عاملي را كه موجب ميشود زنان به خاطر آن از اين عامل صرفنظر نمايند بر طرف كنند. از مهمترين اين عوامل، مادر شدن و نگهداري و پرورش فرزندان است كه به طور طبيعي زن را ترغيب ميكند بيشتر در خانه بماند، ليكن فمنيستها با تلاش جهت گسترش مهد كودكها براي نگهداري فرزندان و گسترش مراكز پيشگيري و تسهيل سقط جنين براي جلوگيري از مادر شدن فقط به دنبال آزاد نمودن زنان از هر قيد و بندي براي جلوگيري از اشتغال به كار مادري ميباشند. (سخايي، 1385، ص 201)
بر مبناي دو اصل فردگرايي و تساوي مطلق ميان زن و مرد، راهبرد اصلي در چنين نگرشي در بعد اقتصادي زندگي زنان، برابري اقتصادي زنان با مردان است و تنها روش دستيابي به آن كسب درآمد توسط زن به واسطهي اشتغال تمام وقت در خارج از خانه است، فمنيست معتقد است كه زن و شوهر بايد مانند دو هم اتاقه هم جنس زندگي كنند و آنچه كنند و آنچه مسلم است اين است كه هر دوي آنها با كسب درآمد به واسطهي داشتن شغل استقلال اقتصادي خود را حفظ نمايد. (گراگليا، 1386، ص 98)
با توجه به اين تفكرات نظام راهكارهاي ارائه شده توسط فمنيستها جهت تحقق اين هدف عبارت است از:
تلاش جهت تصويب حقوق و تكاليف اقتصادي همسان با مردان براي زنان
فمنيستها به ويژه فمنيستهاي اوليه، به صورت افراطي هر قانوني را كه بر اساس تفاوتهاي جنسيتي شكل ميگرفت، حتي اگر به نفع زنان ميبود مخالف با اصل برابري و در جهت تحكيم اصل تفاوت و در دراز مدت به ضرر زنان تلقي ميكردند، براي نمونه آنها قوانين حمايتي براي زنان را نوعي توهين به آنها و ضعيف دانستن آنها ميداند.
در اجتماع نيز وظايف شغلي، مديريتي، سياسي و آموزشي بايد به طور مساوي و فارغ از هر گونه جنسيت محوري فراهم شود و در قوانين كار، هيچ فرقي بين زن مرد لحاظ نشود. (رودگر، 1388، ص 123)
تحقير و عدم ارزشگذاري معنوي و مادي براي هر گونه فعاليت زن در خانواده
ويژگي بارز فمنيسم معاصر اين است كه نقش سنتي زن به عنوان همسر و مادر را مورد تحقير قرار دهد، دوبوار و فريدان، كه به عنوان سردمداران موج دوم فمنيسم مطرح هستند بر اين باور هستند كه زنان زماني به كمال خود ميرسند كه نقش سنتي خود، يعني مادري و همسري را رها كند و تنها به دنبال كار اقتصادي و تحصيلات باشند.
آنان معتقدند، كار در خانه و همسري زن را مانند يك بچه نگه ميدارد و او را از محيط بيروني جدا ميكند. (سخايي، 1385، ص 211)
نگاه فمنيستها به زنان خانهدار نگاه نامهربانانهاي است و معتقد بر اين هستند كه نقش زنان يا توليد كننده است يا طفيلي.
سست نمودن یا نابودی خانواده به عنوان اصلیترین جایگاه تبعیض و ظلم علیه زنان
فمینیستها مهمترین مانع در برابر کسب برابری اقتصادی را وجود نقشهایی همچون نقش مادری و خانگی زن و نقش نانآوری مرد در داخل خانوادهی سنتی، سنتی میدانند و خانواده و عملکرد بیولوژیک مادری را نهادهای اصلی قدرت مردان و به بردگی کشاندن زنان طبق خواستههای مردان میدانند. (یزدانی، 1382، ص 234)
فمینیسم جنگ خود علیه خانهداری را با نفی ازدواج سنتی همراه کرده است، فمنیستها برای آنکه بتوانند زنان را برای اشتغال تمام وقت خارج از خانه ترغیب نمایند، باید هرگونه عاملی را که موجب میشود زنان به خاطر آن از این عامل صرفنظر نمایند بر طرف کنند، از مهمترین این عوامل، مادر شدن و نگهداری و پرورش فرزندان است که به صورت طبیعی زن را ترغیب میکند بیشتر در خانه بماند، لیکن فمنیستها با تلاش جهت گسترش مهدکودکها برای نگهداری فرزندان و گسترش مراکز پیشگیری و تسهیل سقط جنین برای جلوگیری از مادر شدن ناخواستهی زنان فقط به دنبال آزاد نمودن زنان از هر قید و بندی برای جلوگیری از اشتغال به کار مادری میباشند.
عدم تلقی صحیح از نقش مادری است که موجب شده است فمنیستها آن را مانعی بر سر راه پیشرفت زنان بدانند و یا امکان تقسیم کار مادری میان زن و مرد را پر رنگ میکند، از نظر فمنیسم مادری صرفاً زایمان و پرستاری مهربانانه است و این کار از سایر روانشناسان آشنا به روانشناسی کودک نیز ساخته است، از نظر اسلام آنچه که نقش مادری را غیرقابل جایگزین میکند همان نقشی است که فمنیستها به آن صفت مهربانانه دادند یا کلاً از آن غافل بودهاند، تحمل مشکلات دوران بارداری و زایمان و پرورش از بارزترین مصادیق عشقورزی است که هیچ پرستاری نمیتواند آن را خلاصه نماید. (سخایی، 1385، ص 236)
یکی دیگر از نقشهایی که مورد غفلت فمنیستها قرار گرفته است، تأثیر علم، روحیه، پاکی و آرامش مادران بر سلامت جسمی و معنوی جامعه است.
بخشی از مقاله فرزانه کچویی
1 نظر » 
بعثت و اهداف آن
مبعث روز مَبْعَث بر پایهٔ باورهای اسلامی، روزی است که محمد، پیامبر اسلام، به درجه پیامبری برگزیده شد. مسلمانان معنقدند او در غار حرا، توسط جبرئیل و از سوی خدا به پیامبری نایل آمد و مأمور شد که چندخداپرستی و بتپرستی را از زمین بردارد و خداپرستی را رواج دهد و پیام وحی را به مردم برساند.
محمد در این زمان چهل سال داشت و در مکه زندگی میکرد. باور شیعیان بر اساس باور شیعیان، محمد مصطفی در روز ۲۷ رجب عام الفیل، سال ۱۳ پیش از هجرت پیامبر اسلام مبعوث شد.
شیعیان این روز را جشن میگیرند و در روایات اسلامی اعمال مستحبی برای روز مبعث پیش بینی شدهاست. دعا، نماز و غسل مستحب از اعمال این روز است.
باور اهل سنت
در نزد اهل سنت تاریخ دقیق بعثت پیامبر مشخص نیز ولی بعضی معتقدند که این واقعه در شب ۲۱ ماه رمضان بوده است. به دلیل نامعلوم بودن تاریخ، مبعث نزد اهل سنت جشن گرفته نمیشود.
روز مبعث چه روزیست؟
روز مَبْعَث، روزی است که حضرت محمد، پیامبر گرانقدر اسلام، به درجه پیامبری برگزیده شد. در تقویم هجری قمری، ۲۷ رجب روز مبعث است. حضرت محمد مصطفی در روز (۲۷ رجب) سال ۴۰ عام الفیل، همزمان با سال ۱۳ پیش از هجرت پیامبر اسلام، در غار حرا، توسط (جبرئیل) و از سوی خدا به پیامبری نایل آمد و مأمور شد که چندخداپرستی و بتپرستی را از زمین بردارد و خداپرستی را رواج دهد و پیام وحی را به مردم برساند.
روز مبعث، روز برانگیختن خردهایی است که در تابوت خُرافه گرایی، هوس پرستی و جهل پیشگی دفن شده بود.
روز مبعث روز تولّد عاطفه هاست؛ عاطفه هایی که در رقص شمشیرها زخمی می شد و در جنگل نیزه ها جان می باخت. آن روزها، دخترکان معصوم، به جای آغوش گرم مادر، در دامان سرد خاک می خفتند. جوانان بلندقامت، در جنگ جهالت ها، جان به بارش تیرها می دادند و زنان بی پناه، در بند اسارت می زیستند. آه که چه خارهایی به پای بشریّت می خلید و چه زخم هایی دل عاطفه ها را می خَست. روز مبعث، روز مرگ قساوت ها و شرارت ها بود؛ روز مرگ کرامت هایی که به پای بت ها قربانی می شد؛ روز مرگ جهل و شرک و پرستش های ناروا بود. منبع:talahost.com
مقاله بعثت و اهداف آن : دانلود کنید
اهداف بعثت پیامبر صلی الله و علیه و آله : دانلود کنید
نظر دهید » 
فلسفه آفرینش و وجود ابلیس

خداوند تعالی که می دانست شیطان سرچشمه وسواس و گمراهی می شود چرا او را آفرید ؟ آیا زندگی بدون وی زیباتر نیست ؟ پاسخ هایی که می توان داد چنین است :
اول : خدا هر چه را آفریده نیکو آفریده است ( سجده ، آیه ۷ ) او شیطان را شیطان نیافرید ؛ چون از ابتدا او را دارای فطرت پاکی خلق نمود و او سالها همنشین فرشتگان بود ولی بعدا دچار تکبر شد و نافرمانی کرد ( مکارم شیرازی و همکاران ، ۱۳۷۸ ، ج ۱۹ ، ص ۳۴۶)
حکمت الهی اقتضا دارد به هر چیزی که امکان وجود دارد ، آن را به وجود آورد تا از ذات بی نیاز الهی کسب فیض کند . شیطان هم یکی از موجودات و مخلوقات خداست که او را پدید آورد تا کسب فیض کند ، اما او با اختیار خویش تکبر کرد و کافر شد و به جای توبه و انابه ، از خدا مهلت گرفت تا افراد زیادی از ذریه آدم را گمراه کند . غافل از این که او وسیله برای قرب ، کمال ، ترقی و کسب پاداش بیشتر برای ذریه آدم شد . انسانها با مقاومت در برابر تهاجمات مداوم او ، به کمال و قرب الهی نایل خواهند شد .
دوم : آفرینش ابلیس توام با خیر است . وجودش شر محض نیست ، بلکه شر آمیخته با خیر است ( طباطبایی ، ۱۳۶۳، ج۸ ، ص ۳۷)
دانشمندان امروز در مورد فلسفه وجود میکروب های مزاحم می گویند : « اگر آنها نبودند سلولهای بدن انسان در یک سستی و بی حالی فرو می رفتند و احتمالا رشد و نمو انسان از هشتاد سانتیمتر تجاوز نمی کرد و همگی به صورت آدم های کوتوله بودند . پس انسانهای کنونی با مبارزه با میکروب های مزاحم ، رشد و نمو بیشتری کسب کرده اند .» ( صالحی حاجی آبادی ، ۱۳۸۲، ص ۲۹و۳۰ _ مکارم شیراز و همکاران ، ۱۳۷۸، ج۱۹ ، ص۳۴۶ )
قهرمانان بزرگ کسانی هستند که با حریفان نیرومند زورآزمایی کرده اند ؛ پس چه جای تعجب که بندگان خدا با مبارزه مستمر و پیگیر در برابر شیطان روز به روز قوی تر شوند . از علی علیه السلام نقل شده که فرمود : خدا می خواهد کرامتش را بر مومنان ظاهر سازد ؛ زیرا اگر ابلیس و وسوسه هایش نبود ، نور معرفت بر دل مومن نمی تابید و عطر محبت از آن پیدا نمی شد . ( مرکز فرهنگ و معارف قرآن ، ۱۳۸۲، ج ۱ به نقل از کشف الاسرار ، ج ۲ ، ص ۷۰۱)
مثل شیطان ، مثل باغبان است که که شاخه های تَر را پرورش می دهد و شاخه های خشک را می زند . شیطان با ایجاد موانع و انحرافات ، فرد مومن را هر چه بیشتر مقاوم و آبدیده می کند ؛ اما همین شیطان باعث بدبختی مطیعان هوی نفس می شود .
سوم : وجود ابلیس برای عالم انسان ضروری است ، چون انسان موجودی مختار است و همیشه در دنیا دو دعوت وجود دارد « و هدیناهُ النجدین : هر دو راه ( خیر و شر ) را بدو نمودیم ، سوره بلد آیه ۱۰ » « فالهمها فجورها و تقواها : سپس پلیدکاری و پرهیزکاری اش را به آنها الهام کرد ؛ سوره شمس آیه ۸ » …… اگر راه بدی در وجود انسان بسته باشد اگر به تعبیر قرآن « فالهمها تقویها » باشد ؛ میل به تقوا در انسان باشد ولی میل به فجور در او نباشد آن تقوا ، تقوا نیست . تقوا وقتی تقواست که فرد درحالی که میل به فجور و دعوت به فجور در او هست تقوا را انتخاب کند . ( مطهری ، ۱۳۸۱ ، ص ۳۳۹)
چهارم: وجود ابلیس برای امتحان بندگان ضرورت دارد تا افراد خود را بشناسند که اگر بین دو راه خیر و شر قرار گیرند ، کدام راه را انتخاب می کنند ؛ راه مستقیم و خیر ؟ یا راه شیطانی و شر ؟ ( پاک نژاد ، بی تا ، ص ۲۳۶)
منبع : شیطان گریزی ، فاطمه شاه محمدی ، نشر هاجر ،ص ۲۹ تا ۳۱.
نظر دهید » << 1 ... 23 24 25 ...26 ...27 28 29 ...30 ...31 32 33 ... 138 >>