« درمان بیماری ناسزاگویی با اخلاق امام کاظم(علیه السلام) | آسیبها و مشکلات مسألهی تک فرزندی » |
فلسفه آفرینش و وجود ابلیس
خداوند تعالی که می دانست شیطان سرچشمه وسواس و گمراهی می شود چرا او را آفرید ؟ آیا زندگی بدون وی زیباتر نیست ؟ پاسخ هایی که می توان داد چنین است :
اول : خدا هر چه را آفریده نیکو آفریده است ( سجده ، آیه ۷ ) او شیطان را شیطان نیافرید ؛ چون از ابتدا او را دارای فطرت پاکی خلق نمود و او سالها همنشین فرشتگان بود ولی بعدا دچار تکبر شد و نافرمانی کرد ( مکارم شیرازی و همکاران ، ۱۳۷۸ ، ج ۱۹ ، ص ۳۴۶)
حکمت الهی اقتضا دارد به هر چیزی که امکان وجود دارد ، آن را به وجود آورد تا از ذات بی نیاز الهی کسب فیض کند . شیطان هم یکی از موجودات و مخلوقات خداست که او را پدید آورد تا کسب فیض کند ، اما او با اختیار خویش تکبر کرد و کافر شد و به جای توبه و انابه ، از خدا مهلت گرفت تا افراد زیادی از ذریه آدم را گمراه کند . غافل از این که او وسیله برای قرب ، کمال ، ترقی و کسب پاداش بیشتر برای ذریه آدم شد . انسانها با مقاومت در برابر تهاجمات مداوم او ، به کمال و قرب الهی نایل خواهند شد .
دوم : آفرینش ابلیس توام با خیر است . وجودش شر محض نیست ، بلکه شر آمیخته با خیر است ( طباطبایی ، ۱۳۶۳، ج۸ ، ص ۳۷)
دانشمندان امروز در مورد فلسفه وجود میکروب های مزاحم می گویند : « اگر آنها نبودند سلولهای بدن انسان در یک سستی و بی حالی فرو می رفتند و احتمالا رشد و نمو انسان از هشتاد سانتیمتر تجاوز نمی کرد و همگی به صورت آدم های کوتوله بودند . پس انسانهای کنونی با مبارزه با میکروب های مزاحم ، رشد و نمو بیشتری کسب کرده اند .» ( صالحی حاجی آبادی ، ۱۳۸۲، ص ۲۹و۳۰ _ مکارم شیراز و همکاران ، ۱۳۷۸، ج۱۹ ، ص۳۴۶ )
قهرمانان بزرگ کسانی هستند که با حریفان نیرومند زورآزمایی کرده اند ؛ پس چه جای تعجب که بندگان خدا با مبارزه مستمر و پیگیر در برابر شیطان روز به روز قوی تر شوند . از علی علیه السلام نقل شده که فرمود : خدا می خواهد کرامتش را بر مومنان ظاهر سازد ؛ زیرا اگر ابلیس و وسوسه هایش نبود ، نور معرفت بر دل مومن نمی تابید و عطر محبت از آن پیدا نمی شد . ( مرکز فرهنگ و معارف قرآن ، ۱۳۸۲، ج ۱ به نقل از کشف الاسرار ، ج ۲ ، ص ۷۰۱)
مثل شیطان ، مثل باغبان است که که شاخه های تَر را پرورش می دهد و شاخه های خشک را می زند . شیطان با ایجاد موانع و انحرافات ، فرد مومن را هر چه بیشتر مقاوم و آبدیده می کند ؛ اما همین شیطان باعث بدبختی مطیعان هوی نفس می شود .
سوم : وجود ابلیس برای عالم انسان ضروری است ، چون انسان موجودی مختار است و همیشه در دنیا دو دعوت وجود دارد « و هدیناهُ النجدین : هر دو راه ( خیر و شر ) را بدو نمودیم ، سوره بلد آیه ۱۰ » « فالهمها فجورها و تقواها : سپس پلیدکاری و پرهیزکاری اش را به آنها الهام کرد ؛ سوره شمس آیه ۸ » …… اگر راه بدی در وجود انسان بسته باشد اگر به تعبیر قرآن « فالهمها تقویها » باشد ؛ میل به تقوا در انسان باشد ولی میل به فجور در او نباشد آن تقوا ، تقوا نیست . تقوا وقتی تقواست که فرد درحالی که میل به فجور و دعوت به فجور در او هست تقوا را انتخاب کند . ( مطهری ، ۱۳۸۱ ، ص ۳۳۹)
چهارم: وجود ابلیس برای امتحان بندگان ضرورت دارد تا افراد خود را بشناسند که اگر بین دو راه خیر و شر قرار گیرند ، کدام راه را انتخاب می کنند ؛ راه مستقیم و خیر ؟ یا راه شیطانی و شر ؟ ( پاک نژاد ، بی تا ، ص ۲۳۶)
منبع : شیطان گریزی ، فاطمه شاه محمدی ، نشر هاجر ،ص ۲۹ تا ۳۱.
فرم در حال بارگذاری ...