« فلسفه آفرینش و وجود ابلیس | هفت سوال سخت و هفت پاسخ شنیدنی از امیرالمومنین علیه السلام » |
تک فرزندی
يکي از پديدههايي که در سالهاي اخير رو به فزوني نهاده است تک فرزندي ميباشد که هم خانوادههاي شهري و هم خانوادههاي روستايي به اين امر رو آورده اند اما در خانوادههای شهری بیشتر به چشم میخورد.
ﺟﻤﻌﯿﺖ و ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ آن، از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﭼﻨﺪ ﺑﻌﺪي و ﭘﯿﭽﯿﺪه ﺟﻮاﻣﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﻮاﻣﻞ اﻗﺘﺼﺎدي، اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، ﺳﯿﺎﺳﯽ و ﻏﯿﺮه ﺑﺮ آن ﺗﺄﺛﯿﺮﮔﺬار اﺳﺖ. ﻣﯽﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺟﻤﻌﯿﺘﯽ و ﺗﺤﻮﻻت ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ آن، ﺑﻪ ﻗﺪري ﮔﺴﺘﺮده و داراي ﭘﺮاﮐﻨﺪﮔﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﻗﺎﻟﺐ ﻧﻈﺮﯾﻪ ﯾﺎ ﻓﺮﻣﻮل ﺧﺎﺻﯽ ﻗﺮار ﻧﻤﯽﮔﯿﺮد، ﺑﻠﮑﻪ ﺣﺮﮐﺎت ﺟﻤﻌﯿﺘﯽ ﺧﺎص در ﯾﮏ ﺟﻬﺖ وﯾﮋه، ﺷﺮاﯾﻂ زﻣﺎﻧﯽ و ﻣﮑﺎﻧﯽ ﻣﺘﻔﺎوت، دﻻﯾﻞ ﻣﺨﺘﻠفی داشته است. (کاظمیپور و همکاران، 2012، ص 22)
آسیبها و مشکلات مسألهی تک فرزندی
- فرزندسالاری
در خانوادههاي تک فرزندي، بيش از حد به خواستهها و مطالبات فرزند توجه شده و اغلب افراط و زيادهروي والدين در برآوردن خواستههاي تنها فرزندشان؛ هر چند اين خواستهها غير منطقي، بلند پروازانه و فراتر از توان و بنيه مالي و يا حتي بيرون از مرزها و حدود قانوني و شرعي باشد مشاهده ميشود. اين توجه بيش از حد والدين و قرار دادن فرزند در کانون توجهات و اثرات سوئي بر شخصيت کودك دارد.
اين گونه کودکان غالباً حساس، زودرنج، پرتوقع و کم صبر هستند، نميتوانند عواقب اشتباهات خود را آزموده و مسئوليت عمل خود را بپذيرند. اين کودکان از جامعه پيرامون شان انتظار دارند همانند والدين با آنها رفتار کرده و چتر حمايت خود را بر سر آنان بگسترانند. تک فرزندها در خانواده کمتر با مشکلات مواجه شده و در معرض تجربه کردن شکست، ناکامي، رانده شدن و… قرار نميگيرند و شرايطي را که زمینه بالندگی روحي و رواني است تجربه نميکنند. در بسياري از اوقات از آنجا که دنياي واقعي کاملا مطابق ميل و خواسته اين کودکان و پاسخگوي توقعاتشان نيست، دچار سرخوردگي و ناسازگاري ميشوند. به علاوه فرزند سالاري مانع شکلگيري شخصيت فعال فرزند ميشود. شخصيت فعال شخصيتي است که بر اساس آن، فرد نسبت به نگرش و رفتار خود هوشيار است، به راحتي تصميم گرفته، کار خود را با اعتماد به نفس به پيش برده و آن را به اتمام نيز ميرساند و کمتر دچار ترديد ميشود.
- بلوغ زود رس
فرزند در دوره اوليه کودکي بيشتر نيازمند حضور والدين خود است. ولي در دومين دوره کودکياش نیاز به وجود همسالان بارزتر ميشود و مهارتهاي زيادي را از آنان ميآموزد. وجود خواهر يا برادر بزرگتر نيز ميتواند مهارتهاي لازم براي اجتماعي شدن او را فراهم کند. حال اگر فرزند تک باشد به ناچار بايد در کنار بزرگسالان پرورش يابد. در نتيجه او تجربهاي از کودکي و نوجواني خود نداشته و با بازيها، کارها و نگرشهاي اين گروه سني آشنا نيست و يک دفعه پرشي به دوران مسئوليتپذيري بزرگسالان خواهد داشت. وي از لحاظ روحي و رواني بسيار سريعتر رشد کرده و دنيا را از ديد بزرگسالان ميبيند. حضور در چنين خانوادهاي که فقط شامل افراد بالغ است سبب بلوغ زودرس کودك ميشود. از عوارض بلوغ زودرس اين است که کودکان در مقابل استرسهاي زمان جواني قرار گرفته و نميدانند چه بايد بکنند. آنها از نظر جسمي نشانههاي بلوغ را دارند، در حالي که از نظر شخصيتي تجربه کافي ندارند که اين شرايط در هر دو جنس باعث ايجاد مشکلاتي ميشود.
- کم شدن روابط اجتماعی و عدم جامعهپذیری
فضاي زندگي خانوادگي توأم با فرصتهاي کافي براي روابط متقابل متنوح بوده، براي فرزندان الگوهاي رفتاري و زمينههاي تبادل تجارب و تمايلات و عواطف را به وجود آورده و از عوامل مؤثر در بهبود مهارت در روابط اجتماعي است. اما در خانوادههاي هستهاي و محدود و با فرزندان کم و به خصوص تک فرزند، برخورداري از فضاي زندگي خانوادگي ممکن نيست. گرايش به انزوا، افسردگي، ضعف در برقراري ارتباط با همسالان، توجه بيش از حد به بازيهاي رايانهاي و انفرادي، ترس يا تنفر از حضور در گروههاي اجتماعي از جمله خصوصيات تک فرزندهاست. زندگي در کنار برادر يا خواهر روحيه جامعه گرايانه کودك را تقويت کرده و مديريت درروابط اجتماعي را به وي ميآموزد. همدلي و همسويي با افراد خانواده، عشقورزي و سهولت در برقراري ارتباط با افراد همسن در جامعه و مدرسه از اصليترين ويژگيهاي فرزندان خانوادههاي داراي بيش از يک فرزند است. محدوديت روابط اجتماعي در خانوادههاي تک فرزند ميتواند دنياي رواني و اجتماعي افراد را محدود جلوه دهد و در اين شرايط اگر مشکلي براي فرد به وجود آيد ممکن است پيامدهاي تهديد کنندهاي پديد آورد، زيرا فرد ميترسد با از دست دادن يک نقطهي اميد و اتکا نتواند به کانون ديگري چشم اميد داشته باشد. همچنين وقتي روابط محدود است، جزئيات آن ميتواند اشتغال ذهني زيادي براي افراد ايجاد کند. براي مثال ديده ميشود کته مادر با مشاهدهي کوچکترين احتمال آسيب يا بيماري فرزندش سراسيمه و آشفته ميشود يا هر رفتار ظاهراً غير معمول و غيرعادي کودك را نشانهاي از وجود مشکل رفتاري و اخلاقي او ميداند، يا پدر با بروز کوچکترين مشکل در زندگي خانواده دچار حالت اضطراب و دستپاچگي ميگردد و البته توجه به جزئيات رفتاري در اين گونه خانواده ها سبب درگيريهاي کم اهميت در خانواده نيز ميشود.
- کاهش انسجام خانواده
يکي از مؤلفههاي خانواده منسجم، پيوندهاي عاطفي و ميزان وابستگي فرزندان به والدين و بالعکس است. به همان ميزان که وابستگي متعادل ضروري و داراي مزاياي فراوان است افراط و تفريط در آن داراي آسيب بوده و مشکل زاست. در خانوادههاي تک فرزند ميزان وابستگي داراي افراط و تفريط است. به اين معنا که گاهي اوقات فرزند به سبب اشتغال والدين مورد بيمهري و بيتوجهي قرار ميگيرد و گاهي نيز در کانون توجه بيش از حد والدين هست. تعدد فرزندان ميتواند سبب ايجاد هماهنگي لازم و شکل گيري وابستگي متعادل باشد. کاهش وابستگي فرزندان به خانه و خانواده در خانوادههاي تک فرزند سبب احساس تنهايي عميق، ترويج فرهنگ استقلال طلبي، افزايش ميل به تک زيستي و تجرد، کاهش قداست و اهميت تشکيل خانواده و افزايش سن ازدواج ميشود.
- جایگزینی رسانه
رسانهها مانند دريچهاي به جهان خارج در ديدگاهها و رفتارهاي افراد مؤثر هستتند، کم شدن ارتباطات کلامي در خانوادههاي کم جمعيت سبب حاکميت رسانههاي تصويري ميگردد. اين امر تغيير الگوي ارتباطي در خانواده را به همراه دارد. کودك يا نوجواني که از تنهايي رنج ميبرد به دنبال جايگزيني براي اوقات فراغت خود است در نتيجه به تلويزيون، جاذبههاي گرافيکي و هيجانهاي کاذب در بازيهاي رايانهاي و دنياي مجازي رو ميآورد.
تلويزيون: تحليلات دربارهي رشد شناختي نشان ميدهد که تعامل اجتماعي محرك بسيار مهمي در تکامل رشد است. کودکان تنها، مدت زمان زيادي را صرف تماشاي تلويزيون ميکنند و فرصت کمتري براي ديگر فعاليتهاي فيزيکي و تعامل با همسالان دارند. اين امر تعامل اجتماعي را کاهش داده و ميتواند تأثير منفي بر رشد شناختي داشته باشد.
بازيهاي رايانهاي: اعتياد و وابستگي، پرخاشگري، القاي ارزشهاي فرهنگي ناهمخوان و پيامدهاي جسماني اعم از چاقي دردهاي مفصلي، درد مچ، گردن و پيامدهاي رواني و آسيب رشتههاي عصبي پيراموني، شب ادراري و توهم، حداقل آسيبهاي بيان شده براي بازيهاي رايانه اي هستند که امروزه بيشتر اوقات کودکان تنها را پر ميسازد.
اينترنت و ماهواره: يکي از عواقب اينترنت، اعتياد به آن است. کاهش رضايت از زندگي و احساس محروميت در افراد که ازطريق مقايسهي وضع خود با ديگران به وجود ميآيد) از آسيبهاي اين فضاي مجازي و برنامههاي ماهواره است. علاوه براين افزايش انتظارات، تشديد روحيهي مصرف گرايي، ارائه سبک زندگي، تضعيف پايبندي مذهبي، تسريع روند يکسان سازي فرهنگها از ديگر مضراتي است که ميتوان به آن اشاره کرد.
مسلماً مادران در کاهش نرخ تک فرزندی در جامعه نقش بسیار مهمی دارند، چرا که در اکثر خانوادههای تک فرزند یکی از عوامل مؤثر در گرایش به وضعیتی وضعیت آنها در خانه میباشد چرا که با توجه به مسائل اقتصادی خانوادهها و همچنین تحصیلات عالیه مادران و انتظار استفاده از تحصیلات خود در بازار کار تبدیل شده است به یکی از دلایل عدم تمایل مادران به ازدیاد فرزندانشان و اکتفا به تک فرزند؛ بنابراین میتوان گفت که تغيير نگرش زنان نسبت به مسئله تحصيل و منزلت اجتماعي آنان سبب شده كه بخش قابل توجهي از زنان سالهاي بيشتري را صرف تحصيل كرده و ازدواج را تا پايان تحصيلات به تاخير اندازند. (آقامحمدی، 1391، ص 120)
سهم مادران تحصيل كرده از جمعيت آينده در مقايسه با مادران كم تحصيلات بسيار كمتر بوده و سبب كاهش متوسط ضريب هوشي جامعه خواهد شد. اين امر دقيقاً همان رهنمود مقام معظم رهبري است كه: يكي از مشكلات ما اين است كه برجستهترين زوجهاي ما كه نخبگان هستند كمترين فرزند را دارند كه اين يك ضرر بزرگ است چون كشور را از ژن انسانهاي برتر محروم ميكنيم. (لاودانی، 1387، ص 62)
علت گرایش به تك فرزندی توسط بسیاری مادرها، تجمیع تمام امكانات رفاهی برای تنها فرزند خانواده است. با وجود اینكه تجمیع امكانات برای یك بچه احتمال موفقیت وی را بسیار بالا میبرد؛ اما به موازات آن ممكن است توقعات والدین از فرزند خود را نیز افزایش بدهد. همین موضوع باعث خواهد شد تا فرزند برای موفق شدن و انجام كارهای بزرگ زیر فشارهای روحی و روانی له شود.
با توجه به مطالب گفته شده میتوان گفت که افزایش آگاهی مادران به ویژه مادران تحصیل کرده از آسیبهای تک فرزندی چه در بستر خانواده، چه در بستر جامعه و از همهی موارد مهمتر خود فرزندان منجر به جلوگیری از افزایش میزان تک فرزندی در خانوادهها میشود، چرا که با تفهیم اهمیت موضوع به مادران افزایش آگاهی پدان راحتتر و سهلتر خواهد بود.
قسمتی ازپایان نامه آزاده غله کار
فرم در حال بارگذاری ...