معرفت به خود

 

 

حجت الاسلام و المسلمین شیخ حسین انصاریان در جلسه درس اخلاق امروز خود گفت : معرفت به خود در ِ ورودی به تمامی ارزش هاست .

وی ادامه داد : بی معرفتی نسبت به خود غرق بودن در تاریکی هاست .

 

حجت الاسلام انصاریان در مورد جهل انسان نسبت به خود گفت : وقتی می گوییم جهل به خود از نوع جهل مرکب است بدان معنی است که انسان در اثر بی معرفتی در تاریکی ها به سر می برد و نمی داند که در تاریکی است .

 

شیخ حسین انصاریان با اشاره به آیه ای از قرآن کریم گفت : خداوند در مورد کسانی که معرفت به خود ندارند می فرماید « هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمالًا » تمامی عمر اینها با تمامی زحمتشان جزء خسارت بارترین مردم است .

 

انصاریان افزود : فقر مطلق در قیامت ، بسته بودن تمامی راههای نجات در قیامت و بیگانه از پروردگار و بیگانه از تمامی انسانها از عذابهای سخت کسانی است که معرفتی به خود ندارند و « لایکلمهم الله » خداوند با آنها تا ابد صحبت نمی کند .

 

شیخ حسین انصاریان با اشاره به رفتار پیامبر اکرم ( ص) با گنه کاران بیان داشت : پیامبر با گنه کاران با نرمی و محبت برخورد می کرد و در تمامی دادگاه ها هم وظیفه وکلا و قضات است که به حرف متهمان خوب گوش کنند .

 

انصاریان افزود : وقتی با مجرم با محبت رفتار شود شرمنده خواهد شد و چه بسا از توبه کاران شود ، چرا که هیچ مجرمی با تازیانه و تلخی و ناسزا توبه نخواهد کرد .

 

شیخ حسین انصاریان با اشاره به آیه « سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبّ رَحِیم»گفت : یکی از بالاترین نعمت های بهشتیان سلام خداوند است و این سلام خداوند قیامت انسان مومن است .

 

انصاریان گفت : کسی که خود را نشناسد و نداند که از کجا آمده است و به کجا خواهد رفت همواره در ظلمت است ولی کسی که خود را شناخت در لحظه مرگ « يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعي‏ إِلى‏ رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً » است .

 

انصاریان ادامه داد : پیامبر در مورد برزخ مومنین میفرماید : مومن در برزخ از چهار طرف قبر خود نور خدا را می بیند .

 

شیخ انصاریان گفت : اگر انسان به دنبال خودشناسی خود برود خواهد دانست که «من الله» است یعنی از سوی خدا آمده است و در تجارت خانه ای وارد شده است که تجارت خانه عاشقان خداست و برای عمل صالح آمده است « و عملوا الصالحات » «و الیه الراجعون» و به همان جایی خواهد رفت که از آنجا آمده است ، و آغوش خدا برای او باز است .

 

انصاریان در پایان گفت : خودشناسی علم عجیبی است و این علم را انسان باید از قرآن و روایات کشف کند .

 

 

۹۷/۱۱/۱۵ ، شنیده شده 

   دوشنبه 15 بهمن 1397نظر دهید »

ذکر یافتن شغل 

 

 

از حضرت آیت الله بهجت ( ره) پرسیدند « برای پیدا کردن شغل چه دعایی خوب است ؟»

ایشان فرمودند : « بعد از نماز صبح این دعا را زیاد تکرار کنید و قبل و بعد از آن صلوات بفرستید تا انشاءالله فرج حاصل شود .»

 

« اللهمََ اَغننی بحلالکََ عن حرامکََ و بفضلکَ عَمَّن سواک .»

 

 

ذکرها شگفت معصومین علیهم السلام ، سید عباس اسلامی حسینی ، نشر بوستان قرآن ، ص ۶۲

   شنبه 13 بهمن 13971 نظر »

خطر استحاله فرهنگی و معنوی در تداوم انقلاب اسلامی 

 

عادي شدن و استحاله انقلاب

 

رايج ترين آينده اي كه براي انقلاب اسلامي پيش بيني شده، از بين رفتن شور انقلابي و عادي شدن و روزمرگي و در نهايت، استحاله و برگشت انقلاب از اهداف و ارزش هاي خود است. همه انقلاب ها، در ابتدا شورآفرين و دگرگون كننده هستند. اما پس از اينكه وضعيت زندگي عادي شد و شور انقلابي فروكش كرد، به روزمرگي افتاده، بلكه به مرور به وضعيت قبل از انقلاب برمي گردند.

 

از سوي ديگر، معمولاً انقلاب ها در زمان وقوع و در زماني كه شور انقلابي حكم فرماست، داراي اهداف، شعارها و ارزش هاي آرماني و بلندي هستند، اما پس از استقرار و تثبيت، هم حاكمان و هم مردم نسبت به آن اهداف و ارزش ها سست و گاه دچار ترديد مي شوند. انقلابيون پس از استقرار و خروج از وضعيت انقلابي، با واقعيت هاي زندگي مواجه مي شوند و به نوعي عقلاني تر و واقعي تر فكر مي كنند.

 

در اين صورت، آرمان هاي خود را دور از دسترس مي بينند و اگر نسبت به آنها تشكيك نكنند، حداقل به تعديل آنها مي پردازند. اين مسئله يعني برگشت به ارزش هاي پيشين را كرين برينتن در كتاب معروف خود كالبد شكافي چهار انقلاب در قالب نظريه ترميدور بيان كرده است.

 

وي همچنين در كتاب از انقلاب مذهبي كرامول تا انقلاب سرخ لنين ظهور راديكاليسم اعتقادي و صدور انقلاب را مربوط به مرحله اول و فقط در مقطع زماني آغاز انقلاب، كه با هيجانات و شور فراوان همراه است، مي داند. اما پس از به انجام رسيدن انقلاب، انقلابيون به افراد عادي و معمولي تبديل مي شوند و انقلاب به سمت عادي شدن پيش مي رود (برينتون، 1362، ص 117-118؛ ر.ك: همان، 1370، ص 240-274).

در اين تغييرات، علاوه بر برخي روحيات بشري و جاذبه قدرت و ثروت، محدوديت امكانات و ساختارها و فشارهاي داخلي و بين المللي نيز تأثير زيادي دارد.

بر اين اساس، آينده انقلاب اسلامي نيز چنين به نظر مي رسد. به ويژه اينكه، انقلاب اسلامي ماهيت ايدئولوژيكي و آرمان خواهانه بيشتري نسبت به ديگر انقلاب ها دارد.۱

 

مقابله با دین و تلاش برای منزوی کردن ارزشهای دینی

 

از دیگر اقدامات دشمنان انقلاب و اصولاً مهم ترین هدف آنان در استحاله فرهنگی، ضدیت با اسلام و مقابله با دین محوری می باشد.

 

آنها تمامی تلاش خود را به کار می برند تا به هر صورت ممکن، دین و ارزشهای مورد قبول امت اسلامی را منزوی کنند. در حقیقت این اقدام استکبار جهانی به سرکردگی آمریکایی ها و صهیونیست ها، نوعی عکس العمل آنها در برابر ناکامی ها و حقارت هایی است که در مقاطع مختلف، از ناحیه دین و تجلی آن در عرصه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، متحمل شده اند.

استعمارگران در قضیه تحریم استعمال تنباکو، قدرت و نفوذ فتوای چند کلمه ای مرحوم، حضرت آیةالله العظمی میرزای شیرازی (ره) را که از پشتوانه هزار و چند صد ساله دینی برخوردار بود، مشاهده کردند و با وجود آن قدرت، بیشتر به اندیشه مقابله با دین پرداختند.

در جریان مشروطیت نیز هنگامی که مردم مسلمان ایران به رهبری روحانیت قیام کردند، بار دیگر، استعمارگران قدرت لا یزال دین را در هدایت توده های مردم مشاهده نمودند.

دشمنان اسلام همواره در طول تاریخ معاصر این سرزمین، شاهد آن بوده اند که هر جا پرچم آزادگی و مبارزه با ظلم و استعمار برافراشته شده پشتوانه آن، قدرت دینی و ارزشهای دینی حاکم بر جامعه بوده است و علمدار این مبارزه نیز علمای اسلام بوده اند .

سرانجام در بزرگترین معجزه قرن یعنی شکل گیری، پیروزی و تثبیت انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (قدس سره)، ابرقدرت ها بار دیگر هراس تاریخی از تجلی دین در عرصه های گوناگون را با تمام وجود احساس کردند. بنابراین مقابله با دین و تلاش برای منزوی کردن ارزشهای دینی، یکی از بدیهی ترین راهکارهای آنان در مقابله با انقلاب اسلامی می باشد.

 

پاتریک کلاوسون رئیس تحقیقات مؤسسه سیاست های خاور نزدیک واشنگتن می گوید: جمهوری اسلامی یک خطر عقیدتی به حساب می آید که نمی توان آن را سبک شمرد.

 

بهزاد کریمی یکی از عناصر ضد انقلاب، در بیان ضدیت با ارزشهای دینی و نشانه گرفتن دین به عنوان یک هدف استراتژیک، می گوید: فقاهتی باید برود تا جامعه دوباره بر روال و مدار رشد و ترقی قرار بگیرد، در چارچوب فقه نمی شود رشد کرد.

بر همین اساس، بدون شک تمامی دشمنی آمریکایی ها، صهیونیست ها و کشورهای غربی با جمهوری اسلامی ایران، به خاطر محور قرار گرفتن دین در نظام اسلامی ایران می باشد و این همان نکته ای است که مقام معظم رهبری حضرت آیه الله العظمی خامنه ای تصریح فرمودند: عمده دشمنی آمریکا با ایران اسلامی به خاطر… تمسک به اسلام است .

هدف استکبار جهانی، در مواجهه با ایران اسلامی فقط اسلام است و هیچ مسأله ای دیگر در میان نیست.  والله که آمریکا از هیچ چیز ملت ایران به قدر مسلمان بودن و پایبندی به اسلام ناب محمدی (ص) ناراحت نیست.

 

اشاعه فساد، ابتذال و بی بند و باری

 

پرورش روح انسان بدون محدود کردن شهوات امکان پذیر نیست؛ وقتی انسان شهواتش عنان گسیخته باشد، همانند بهایم و حیوانات می شود و در این صورت، رشد انسانی برای رسیدن به کمالات وجود نخواهد داشت و لذا دین، خصوصاً اسلام، برای ارضای شهوات ضابطه، قاعده، حدود و قیود تعیین کرده است.

 

بنا بر این یکی از راههای آسان و ساده مبارزه با نقش دین در یک جامعه عبارت است از، باز کردن راه عنان گسیختگی شهوات، یعنی همان کاری که انگلیسی ها در ادوار گذشته در ممالک اسلامی انجام دادند و جوانان را در عالم فساد و می گساری غرق کردند. همفر جاسوس انگلیسی در ممالک اسلامی - در خاطرات خود که توسط وزارت مستعمرات انگلیس تهیه شده، راههای نابود سازی عوامل نیرومند مسلمانان را در بیست و سه بند خلاصه می کند و تأکید می کند که مطابق پیش بینی این رساله پس از یک قرن، نام اسلام از عرصه جهان برچیده خواهد شد و تنها اسمی از آن برجای می ماند که خلاصه بندهای آن که در سال 1710 میلادی تدوین شده است عبارتند از:

ترویج شرابخواری، قمار، فساد، شهوترانی، ترغیب به زیر پا نهادن دستورات اسلام و سرکشی از اوامر و نواهی آن، نفوذ در خانواده ها و تیره نمودن روابط بین فرزندان و والدین، به طوری که زیر بار تربیت و نصیحت والدین خود نروند و به سمت فرهنگ استعماری هدایت شوند و در نهایت جوانان را از حوزه نفوذ عقاید دینی خارج و ارتباطات آنان را با علما قطع نماید، ایجاد شک در وجوب عبادت و موارد دیگر.

 

حضرت آیه الله العظمی خامنه ای رهبر معظم انقلاب در این خصوص می فرمایند: دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط، فساد و فحشا، سعی می کند جوان های ما را از دست ما بگیرد. کاری که از لحاظ فرهنگی دشمن می کند، نه تنها یک تهاجم فرهنگی، بلکه باید گفت یک شبیخون فرهنگی، یک غارت فرهنگی و یک قتل عام فرهنگی است. امروز دشمن دارد این کار را با ما می کند.

 

و در فرازی دیگر می فرمایند:

اگر شما ملت و عناصر فرهنگی، خدای نخواسته بیدار نباشید، صدای فرو ریختن ارزشهای معنوی که ناشی از تهاجم پنهان و زیرکانه دشمن است، هنگامی در می آید که دیگر قابل علاج نیست. اینکه کسی بتواند جوانی را در اوج نیروی جوانی فاسد کند، کار مشکلی نیست، به خصوص اگر مفسدین تشکیلاتی هم داشته باشند و الان دشمن دارد این کار را می کند… جوان وقتی دچار شهوترانی می شود، ایمان خود را از دست می دهد. در اوایل کار حتی گریه می کند، اما به تدریج او را از راه به در می کنند. دشمنان بچه های مدرسه ای و بچه های دبیرستانی و حتی راهنمایی ما را همینطور فاسد می کنند.

 

در خبرنامه سازمان تبلیغات اسلامی چنین آمده است: رغبت زیادی که اخیراً برخی از دانش آموزان نسبت به جمع آوری تمبرهای زمان طاغوت از خود نشان داده اند و خرید و فروش آنها به قیمت گزاف در بوتیک ها و حتی بعضی میوه فروشی ها و دست فروشان، نمونه دیگری از تلاش برای احیاء فرهنگ منحط گذشته است.

دشمنان انقلاب اسلامی و مخالفین ارزشهای دینی با بهره گیری از ابزار و فن آوری تبلیغاتی و توسل به مدگرایی (مد مو، لباس، کفش و…)، سبک های موسیقی، ترویج و ترغیب به روابط دختر و پسر، الگو قرار دادن عناصر فاسد، مبتذل و غیر موجه ، توزیع و استعمال مواد مخدر، پخش عکس های مستهجن و زننده، انتشار کتب داستان و رمان های پوچ ، توزیع نوارها و دیسکت های مبتذل و… در نهایت با اشاعه فساد، ابتذال و بی بند و باری قصد دارند مقابله جدی با دین و ارزشهای اسلامی داشته باشند که متأسفانه تا حدودی نیز موفق به این امر شده اند.

 

گلنوش خالقی از عناصر مخالف نظام در مصاحبه ای تحت عنوان “من از راه کوبنده موسیقی به مبارزه برخاسته ام” می گوید: برای من، تشکیل ارکستر یک قدم برای مبارزه است، میان خود و چریک مبارزی که اسلحه بدست دارد فرق نمی بینم، هر دو اسلحه داریم و آماده نبردیم، هدف اصلی مقاومت است، جنگ است، نه ارائه موسیقی عالی.

 

جالب توجه است که، نشریه دنیای سخن یکی از اشاعه دهندگان تفکرات و نظرات خانم گلنوش خالقی (که در خارج از کشور به سر می برد) می باشد.

 

 شکستن قداستها، و حرمتها و هجمه به اعتقادات مذهبی

 

یکی دیگر از تاکتیکهای مخالفین و معاندین حکومت دینی، شکستن قداستها و حرمتها و هجمه به اعتقادات مذهبی می باشد.

در این راستا یکی از عناصر ارتجاع روشنفکری در کتاب خود می نویسد: این تعریف که معصوم هیچ خطایی و گناهی نمی کند، با سیمای انبیاء در قرآن مغایر است.

نشریه سینما ورزش نیز ضمن توضیح داستان فیلم “راجا هندوستانی” (فیلمی که توأم با ابتذال است) زندگی بازیگران این فیلم را به زندگانی حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) تشبیه می نماید.

همچنین تحریف، ارائه قرائتهای التقاطی و به اصطلاح عقلانی از اعتقادات مذهبی نیز یکی از دیگر روشهای مقابله با دین و حاکمیت ارزشهای دینی می باشد.

 

سرکرده نهضت به اصطلاح آزادی در جلسه این گروهک به مناسبت عاشورا اظهار می دارد: آنها (لشکریان یزید) هم مسلمان بودند، منتها مسلمانی احساسی و قضیه عاشورا هم از منظر خشونت مهم است، نه از باب مسائل سیاسی وی مدعی گردید: جنگیدن عبیدالله ابن زیاد با امام حسین (ع) بخاطر این بود که عبیدالله پول گرفته بود مسجد بسازد و برای همین با امام حسین (ع) جنگید.

 

به موازات این اقدام دشمنان نظام مقدس اسلامی، اکبر گنجی در مقاله ای با عنوان “خون به خون شستن محال آمد محال” ضمن القاء این موضوع که ریشه شکل گیری نهضت کربلا خشونت بوده، با برداشتی نسبی انگاری از این حماسه عظیم می نویسد: … خشونت فرزند خشونت است و درخت خشونت میوه ای جز خشونت به بار نمی آورد.

وی با نادیده انگاشتن تقابل حق و باطل در این مقاله، مدعی می گردد اگر در جنگهای احد، خندق، بدر و صفین پیامبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع) کفار، مشرکین و منافقین را به هلاکت نمی رساندند، واقعه کربلا بوجود نمی آمد. ۲

 

نتیجه استحاله فرهنگی 

شما دیدید امریکا در مسأله‌ی انتخابات ما ناشرافتمندانه عمل کرد. حرکتی که در مقابل انتخابات و برای سوءاستفاده‌ی از انتخابات انجام دادند، خارج از همه‌ی قواعد انسانی و قواعد ارتباطات بین‌المللی بود؛ اما شکست خوردند. آنچه در ایران اتفاق افتاد، درست نقطه‌ی مقابل چیزی است که آنها میخواستند.

شکست بزرگتر امریکاییها در میدانی است که امروز آراسته‌اند؛ و آن عبارت است از تلاش برای استحاله‌ی نظام جمهوری اسلامی. آنها میخواهند با ابزارهای سیاسی، با ابزارهای فرهنگی و با دست‌نشاندگان فرهنگی و سیاسی، نظام اسلامی را از حقیقتش، از روحش و از هویت واقعیاش تهی کنند؛ و این هم شکست خواهد خورد؛ و این بزرگترین شکست امریکا از شما عزیزان مؤمنِ جوان در نیروهای بسیج است.۳ 

 

 

۱_ موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ( ره)

۲_ مرکز غدیر 

۳_Khomeini.ir

   یکشنبه 30 دی 1397نظر دهید »

حجت‌الاسلام محسن قرائتی رئیس ستاد اقامه نماز، مهمان این هفته برنامه تلویزیونی “دست‌خط” بوده است.

 

برخی ازپاسخ های جالب آقای قرائتی در برنامه دست خط

 

جدای از عملکردها، فضای فرهنگی کشور را نگاه کنیم. به عنوان کسی که هنوز کار فرهنگی می‌کنید، فضای فرهنگی کشور چقدر مورد قبول است؟

به نظر شما نهاد روحانیت در این زمینه خوب عمل کرده است؟ 

 

مانند بقیه نهادها؛ برخی خوب عمل کردند و برخی بد عمل کردند. روحانیت هم همانند بقیه مردم هستند. آدم‌هایی هستند که خیلی خوب عمل کردند. هفته پیش زندگی آیت‌الله مومن را که تلویزیون نشان می‌داد، من بچه بودم ایشان مجتهد بود. خانه خیلی از علما نیم قرن و یا کمتر و یا بیشتر تغییر نکرده است. البته آدم‌هایی هم هستند که بعد از دو الی سه سال مبلمان و ماشین آنها تغییر می‌کند. مردم باید انتخاب کنند دیگر، یک نانوائی نان خوشمزه پخت نکند به نانوائی دیگری می‌روند. مردم هم مجبور نیستند پای کسی بایستند.

اقامه می‌بندند، اگر خوشتان آمد به مسجد می‌روید و اگر خوشتان نیامد به مسجد دیگری می‌روید. آزادی است دیگر.

 

یک جمله‌ای دارید که می‌گویید آخوندی که دنبال خط و ربط سیاسی رفت حرف او را کمتر می‌شنوند.

بله.

 

این بیشتر اثر ندارد به نظر شما؟

خیلی‌ها به من این را می‌گویند ما شما را که دوست داریم برای این است که در معده سیاسیون هضم نشده‌اید. من حرف سیاسی‌ها را می‌فهمم ولی حاضر نیستم جذب اینها شوم. در نامه 25 نهج‌البلاغه هم حضرت علی (ع) به مسئول زکات می‌گوید جایی برای زکات می‌روید منزل کسی نخواب. اگر خانه آقای الف خوابیدید، فردا از خانه آقای ب زکات خواستید می‌گوید این در منزل آقای الف خوابیده و این را کانالیزه کرده است. کنار چشمه آب بروید و آن جا خیمه بزنید و زندگی کنید که فردا متهم نشوید.

 

رفته رفته بعد از انقلاب قدری روحانیت مجبور شد در کارهای سیاسی و اجرایی وارد شود که به خاطر یکسری اتفاقات بود که ابتدای انقلاب رخ داد. ولی قبول دارید که همین باعث شده، به مرور زمان حرف‌های آنها کمتر شنیده شود یا اثرگذاری کمتر شود؟

بله، این متاسفانه وجود دارد. آن روحانیونی که آقا بردند هنوز آقا هستند و آن روحانیونی که کارمند شدند، دیگر نگاه روحانی به آنها نمی‌شود بلکه نگاه کارمند می‌شود که صبح ساعت 8 کارت می‌زند و غروب ساعت 4 هم کارت می‌زند؛ مانند اداره قند و شکر بلژیک! ما فراموش نکنیم آقا هستیم، کارمند نیستیم. آقا هستیم ولی به دلیل وظیفه شرعی کار هم می‌کنیم چون در جمهوری اسلامی «بر» است و «تعاونوا علی البر» مطرح است؛ حالا یکی در سپاه رفته، یکی از سازمان عقیدتی سیاسی رفته، من خودم در نهضت سوادآموزی رفتم، اما باید آقا باشیم.

 

ولی این سمت هیچ وقت شما را از کار اصلی‌تان جدا نکرد.

نخیر. روحانیون باید رابطه خود را با مردم برقرار کنند. قرآن می‌گوید آخوند خوب سه شرط دارد. از مردم باشد، در مردم باشد، با مردم باشد. آخوند خوب این است ولی او، من نیستم.

 

گفته بودید من مانده‌ام که در مدارس ما دختر و پسر جدا هستند که هیچ شهوت جنسی ندارد و در دبیرستان هم جدا هستند، ولی در دانشگاه مختلط هستند و این درست نیست.

الان هم می‌گویم این درست نیست.

 

برخی می‌گویند در دانشگاه نمی‌توان چنین کاری کرد.

چرا نمی‌شود؟ در اتوبوس‌ها چطور جدا هستند؟ در حرم امام رضا(ع) چطور مردها از این در می‌روند و زن‌ها از در دیگر می‌روند؟ در دانشگاه یکشنبه صبح مردها بیایند و یکشنبه غروب زن‌ها بیایند. چه می‌شود؟ رضاشاه کوه را سوراخ کرد و تونل ساخت، خودمان بی‌عرضه هستیم.

 

یعنی اگر این کار را کنیم خیلی از مشکلات ما حل می‌شود؟

ما دنبال خیلی نیستیم، ما دنبال یک درصد هستیم. امام خمینی (ره) در رساله تحریرالوسیله نوشته که اگر بتوانید چند دقیقه گناه را کم کنید وظیفه شما است. ما می‌توانیم کاری کنیم که اگر این آقا سه ساعت گناه می‌کند، دو ساعت و نیم بشود و این وظیفه ما است. آقایی یک لیتر عرق می‌خورد ولو ظرف او را بگیریم در خانه عرق می‌خورد ولی از اینجا تا خانه هم عرق خوردن او را چند دقیقه عقب می‌اندازیم و هم به جای یک لیتر، نیم لیتر می‌خورد. این هم باز وظیفه ما است.

 

خیلی از ماها نگران تربیت فرزندان خود در این فضای فرهنگی هستیم. به عنوان کسی که از جوانی با قرآن و تعلیمات دینی گره خورده‌اید، چه کار باید کرد؟

 

اولاً خوشا به حال اینها که نگران هستند؛ اگر بی‌غیرت باشند باید غصه خورد. پدر و مادر باید برای فرزند خود دغدغه داشته باشد و این خیلی خوب است، این نگرانی خوب است. دغدغه هم خوب است. زمانی که بچه بودم برخی می‌خواستند فحش دهند می‌گفتند ای بی‌درد! این یعنی بی‌غیرت است. اصل این نگرانی خوب است. قران هم آیه‌ای دارد که روز قیامت بهشتی‌ها از هم می‌پرسند، چطور ما بهشتی شدیم؟ می‌گوید یکی این است که دغدغه بچه‌هایمان را داشته است.

یعنی ما در خانه مشفق بودیم، دغدغه و دلهره داشتیم. فقط منظور فرزند نیست بلکه خواهر، برادر، همسایه و فامیل هم شامل می‌شود. بالاخره 4 تا پولدار در خانواده هستند 20 جوان هم در فامیل هستند. برای این جوانان فامیل کاری کنند. بخشی از مشکلات جامعه برای تحریم و فشار آمریکا است؛ بخشی هم از بی‌غیرتی برخی است. اینکه 10 کیلو برنج نیاز دارد ولی احتمال می‌دهد برنج گران شود 30 کیلو برنج می‌خرد. یک کیلو یک کیلو بخرید چه می‌شود؟ می‌گویند اگر سکنجبین ترشی زیادی دارد، شکر آن را زیاد کنید. زمان ما مسئله فضای مجازی، ماهواره، اینترنت و شهوت و شیطان و عقب افتادن ازدواج، فشارها و غفلت‌ها و شهوت‌ها و عملکرد برخی مسئولین اینها همه سرکه‌هایی است که در دیگ جمهوری اسلامی ریختند و این دیگ ترش شده است، ما باید شکر را اضافه کنیم. یعنی وقت خصوصی بگذاریم. چطور برای جسم فرزند خودتان دکتر خصوصی می‌گیرید و وقت خصوصی می‌گذارید.

شبهه همانند تیغی در پاها است که نمی‌توانید راه بروید. تیغ در فکر برود درست فکر نمی‌کنید، بدبین می‌شوید.

اسلام‌شناسی را دعوت کنید و بگویید پسر من 5 تا اشکال دارد و اینها را پاسخ دهید. قدری مراکز دینی خود را تغییر دهیم. جاذبه مساجد باید خوب باشد. که الان کم شده است. بله. به خاطر اینکه به پیرمرد نگاه می‌کنید، موذن 80 ساله، مکبر 80 ساله و همه سن بالا هستند و اجازه نمی‌دهند بچه آنجا فعالیت کند.

راهپیمایی اربعین چرا گل کرد؟ چون هر موکبی خودش فعالیت می‌کند و آقا بالاسر ندارد. عاشورا چرا این میزان گل می‌کند چون بچه‌های هیات خودشان هیات را برپا می‌کنند. اما در مسجد راه‌بندان است، یا خادم نمی‌گذارد، یا آقا نمی‌گذارد، یا هیات امنا نمی‌گذارد. طوری است که وقتی جوان به مسجد می‌آید، می‌بیند کسی او را تحویل نمی‌گیرد در نتیجه می‌رود بیرون مسجد هیات می‌زند. بچه را باید آزاد گذاشت.

اگر منکر انجام داد باید تذکر داد والا باید تغییر و تحول انجام شود. تمام مساجد ما باید هر کدام از پیش‌نمازها که سنشان به جایی رسیده که توان ارتباط با نسل جوان را ندارند، این آقای پیرمرد امام جماعت باشد اما یک طلبه خوش سلیقه جوان را بیاورد و او نفر دوم باشد. که بتواند ارتباط بگیرد. بله، ارتباط بگیرد که چه کسی در محله بیمار است به عیادت آن برویم، چه کسی شاگرد اول شد، از او تشکر کنیم.

چه کس چه مشکلی دارد، چه کسی قرض‌الحسنه می‌خواهد… یعنی هر پیری با یک جوان شریک شود.

قرآن می‌گوید پیر و جوان شریک شوید. به ابراهیم (ع) می‌گوید شما 100 سال دارید، اسماعیل هم 13 ساله است. صد ساله و 13 ساله با هم کمک کنید و مسجدالحرام را تطهیر دهید.

این به کارهای اجرایی کشور هم بازمی‌گردد.

بله، ما قرآنی نشدیم. هنوز اسلام در ما نرفته است. مسلمان هستیم ولی اسلام در ما نفوذ نکرده است. ممکن است یک زمانی من به استخر بروم. من داخل آب رفتم ولی این آب استخر درون بدن من نرفته است. قرآن می‌گوید مردم داخل دین شدند و در جای دیگر می‌گوید، ایمان در قلوب نرفته است. مردم در دین آمده‌اند ولی دین در دل مردم نرفته است.

   چهارشنبه 28 آذر 1397نظر دهید »

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مدرسه علمیه کوثر ورامین جناب آقای علی طزری مسول سیاسی سپاه ورامین در جلسه هفتگی درس اخلاق با محوریت بصیرت افزایی سیاسی که در مدرسه علمیه کوثر ورامین برگزار شد با اشاره به چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی گفت: دشمنان در صدد ضربه زدن به نظام هستند تا مانع برگزاری جشن چهل سالگی انقلاب اسلامی شوند .

 

طزری با اشاره به اهمیت قدرت دفاعی برای یک کشور گفت : در یک بررسی ساده بودجه دفاعی آمریکا در سال ۱۳۹۵ مبلغی بالغ بر ۵۹۶ میلیارد دلار و بودجه دفاعی جمهوری اسلامی ۱۲ میلیارد دلار بوده و این یعنی بودجه دفاعی آمریکا ۵۰ برابر ایران است .

 

طزری افزود : بودجه دفاعی عربستان ۸ برابر کشور ما و بودجه دفاعی عراق یک و نیم میلیارد دلار بیشتر از بودجه دفاعی ایران است .

 

مسئول سیاسی سپاه ورامین ضمن اشاره به سخنان رهبری پیرامون توانمند شدن ایران اسلامی در چهل سال گذشته گفت : مقام معظم رهبری فرموده اند : «ملت ایران ۴۰ سال است که مقاومت می کند .انقلاب اسلامی در روز اول یک نهال کوچک و آسیب پذیر بود و به برکت نام پیامبر و امام بزرگوار امروز یک درخت تنومند هستیم .»

 

طزری ادامه داد : نوام چامسکی می گوید : جمهوری اسلامی مانند یک درخت تنومند است که ما حریف این درخت تنومند نمی شویم و برای پیروزی ابتدا باید شاخ و برگهای این درخت را بزنیم .

 

وی افزود : دشمن برای غلبه و پیروزی بر این درخت تنومند از ۱۰ الی ۱۵ سال پیش یعنی سال ۲۰۰۵ شروع به فعالیت کرده و با جنگهای نیابتی سعی در تضعیف نظام داشته است .

 

علی طزری با اشاره به علت اصلی تشکیل گروه تروریستی داعش گفت : هیلاری کلینتون اعتراف کرده است که برای تشکیل داعش به ۱۱۲ کشور دنیا سفر کرده است و تنها هدف آنها براندازی جمهوری اسلامی ایران است .

 

طرزی ادامه داد یکی از اهداف اصلی تشکیل داعش : تجزیه کشورهای اسلامی و یا به تعبیر دیگر تجزیه کشورهای منطقه بوده است .

 

علی طرزی با اشاره به حوادث تروریستی اخیر در چابهار اظهار داشت : علت اصلی فعالیت های تروریستی که در این بندر انجام می شود این است که این بندر در حال تبدیل شدن به یک قطب بزرگ اقتصادی است و هدف ، ناامنی این بندر است تا کشورهای هند ، پاکستان و روسیه از سرمایه گذاری در آن منصرف شوند .

 

طرزی با اشاره به اهمیت بیان دستاوردهای چهل ساله انقلاب گفت : دشمن به شدت در حال سیاه نمایی نظام جمهوری اسلامی و تطهیر خاندان پهلوی است .

 

وی ادامه داد : بیان دستاوردهای انقلاب اسلامی وظیفه همه است .

 

مسئول سیاسی سپاه ورامین با اشاره به سخن رهبر انقلاب پیرامون اهداف دشمن گفت : مقام معظم رهبری در ۱۴ خرداد و در حرم امام خمینی ( ره) فرمودند « یکی از اهداف دشمن این است که نقاط قوت شما را تبدیل به نقاط ضعف کند »

 

علی طزری در پایان گفت : یکی دیگر از اهداف دشمن این است که مسایل فرعی را جایگزین مسائل اصلی کند و شما هر بهانه ای از دشمن بگیرید ، بهانه دیگری دارد مثل هسته ای که با برجام هسته ای عملا هیچ گشایشی برای کشور رخ نداد .

   یکشنبه 18 آذر 13971 نظر »

پایه گذار وحدت شیعه سنی چه کسی است؟!

 

شیعه و سنی

برخی گمان میکنند امام خمینی(ره) یا حتی آیت الله بروجردی، مبدع و بنیانگذار وحدت شیعه و سنی هستند. (با توجه به اقدامات متعدد و برجسته شان) اما سابقه وحدت شیعه و سنی نه تنها در بین علمای سبق وجود داشته که اولین اسوه وحدت، شخص امیرالمومنین علی(ع) است.

 

برخلاف تصور عام سکوت حضرت علی (ع) در دوران خلفای راشدین ابدا به معنای انزوا و گوشه نشینی و بی تفاوتی و قهر و غضب نبوده است.

امام علی(ع) در دوره سه خلیفه، بهترین نمودهای عینی و عملی وحدت مسلمانان را در تاریخ اسلام ثبت کردند.

در اولین گام وحدت، امیرالمومنین از حق شخصی خویش به خاطر حفظ وحدت مسلمین گذشتند و سالها مصیبت ها و رنجهای زمانه را هم بدان سبب تحمل نمودند.

 

در اولین بزنگاه تفرقه پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)، در سقیفه، ابوسفیان که شم سیاسی نیرومندی داشت و زمینه اختلاف را فراهم می دید، مستقیما به درب خانه علی(ع) رفته و به وی پیشنهاد کرد که «دستت را بده تا من با تو بیعت کنم که اگر من با تو بیعت کنم، همه فرزندان عبد مناف و بعد قریش و سرانجام همه عرب تو را به فرمانروایی می پذیرند.» و امام علی(ع) که از هدف فتنه انگیزانه ابوسفیان در ایجاد تفرقه و آشوب برای خشکاندن نهال نوپای اسلام و بازگرداندن جاهلیت به خوبی آگاه بود، ضمن رد این پیشنهاد به وی فرمود: «تو به جز فتنه و آشوب، هدف دیگری نداری.تو مدتها بدخواه اسلام بوده ای. مرا به نصیحت و سپاهیان تو نیازی نیست.»

 

امام علی(ع) با مشورت، همکاری و همفکری با خلفا تمام توان خویش را برای جلوگیری از انحراف اسلام پس از رسول خدا(ص) به کار بستند.

 

ابوبکر در بزنگاههای مختلف (جنگ با مرتدین، در نبرد با رومیان، در مناظره با علمای یهود و نصاری و..) خود را مدیون مشورت ها و علم امیرالمومنین(ع) میدانست.

 

این از سانسورهای تاریخ اسلام است که علاوه بر مشاوره های علمی، نظامی، سیاسی، در طول خلافت عمر بن خطاب، حضرت علی(ع) سه بار (به هنگام عزیمت خلیفه دوم به شام، در ابتدای جنگ قادسیه و عزیمت او به بیت المقدس) جانشینی عُمر در مدینه و اداره این شهر را می پذیرد. صرفا برای حفظ اسلام. وحدت از این بالاتر؟!

حضرت علی در عصر خلیفه سوم، افزون بر مشاوره های معمول، در برابر ناراضیان خلیفه نیز نقش میانجی گری را به عهده داشت و هنگام محاصره خانه عثمان و بستن آب بر وی، به خلیفه آب رساند و فرزندان جگرگوشه اش حسنین(ع) را برای حفاظت از او به درِ خانه اش فرستاد.

 

این از بزرگترین ظلمهای دوستان نادان و دشمنان آگاه به حضرت علی(ع) است که این محور وحدت شیعه و سنی به محور تفرقه بدل شود. چه خوب که شیعه درست پا بر جای پای اهلبیت(ع) گذارد و نه پیش و نه پس از آن. در عمل و نه در حرف.

 

منابع در: http://yon.ir/57sN

   شنبه 3 آذر 13971 نظر »

نامه تند آیت‌الله یزدی به آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی در پی دیدار با سیدمحمد خاتمی + واکنش‌ها

 

دیدار

 

متن این نامه بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم حضرت آیت الله شبیری زنجانی «دامت برکاته» سلام علیکم با احترام؛ ضمن عرض ارادت و تسلیت ایام اربعین سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام)، پیرو انتشار تصاویری در فضای مجازی از حضرتعالی در کنار برخی افراد مسئله دار که برای نظام جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری احترامی قائل نیستند؛ بدین وسیله به عرض می‌رساند، این موضوع ناراحتی و تعجب مقلدین و حوزویان را در پی داشته است.

لازم به ذکراست، اینجانب نیز در دو مرحله با حضرتعالی مکاتباتی در مورد برخی از مسائل دیگر داشته ام که جواب قانع کننده ای دریافت نکردم؛ لذا این نامه رابه ناچار به صورت سرگشاده خدمتتان ارسال ‌کردم چگونه می‌شود، حضرتعالی که فرصتی برای ملاقات با هیات رئیسه مجمع عمومی اساتید را ندارید، فرصت می‌کنید در منزل آقایی در تهران حاضر شوید و با این آقایان ملاقات داشته باشید!.

یادآور می‌شوم مقام و احترام شما در سایه احترام به نظام اسلامی حاکم، رهبری و شأن مرجعیت است، پس لازم است این احترام و شئون مرجعیت را رعایت فرموده و ترتیبی اتخاذ فرمائید این گونه مسائل دیگر تکرار نگردد.

ان شاء الله

 

واکنش ها :

 

نامه مسیح بروجردی به آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی در پی نامه تند آیت‌الله یزدی

حجت الاسلام والمسلمین مسیح بروجردی یکی از پر سابقه ترین شاگردان حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی است که ۲۸ سال در دروس خارج فقه و اصول ایشان شرکت کرده اند. وی با ارسال نامه ای به محضر آیت الله العظمی شبیری زنجانی نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم محضر استاد بزرگوار حضرت آیت الله العظمی آقای شبیری زنجانی دام ظله الوارف سلام علیکم و رحمة الله هرگز گمان نمی کردم تأکیدات حضرتعالی در لزوم حراست از اخلاق اسلامی در حوزه های علمیه و تذکرات شما درباره افول اخلاق در میان روحانیت، به همین سرعت چنین شاهدی از غیب پیدا کند.

رعایت ادب اقتضاء میکند کمتر به نامه سرگشاده خطاب به معظم له بپردازم، اما ناگزیرم توجه دهم که بی توجهی به روابط پر برکت دوستانه بلکه گاهی علاقه عمیق پدر و فرزندی میان استاد و شاگرد در حوزه های علمیه، باعث تحلیل های اشتباه و موضعگیری ناموزون و ایجاد دردسر برای روحانیت و حوزه شده است.

به عنوان یکی از فرزندان شما، امیدوارم خاطر مبارک از این گونه نامه‌ها مکدّر نباشد، و این تجربه های تلخ را درس اخلاقی بشمارید برای طلاب جوان و انقلابی که بدانند در هنگام عصبانیت چگونه سخن بگویند که این چنین با آبروی حوزه و نهادهای باسابقه آن بازی نکنند. ان شاء الله خداوند سایه پر فیض آن عزیز را بر سر قاطبه شیعه حفظ و آن وجود شریف را از بلیات دوران محفوظ دارد و استدعا دارم ما را در خلوات خویش از دعای خیر محروم نفرمایید.

ارادتمند شما مسیح بروجردی 6 آبان 1397

 

غرویان:

کسانی که در حد مرجعیت نیستند چگونه برای یک مرجع تقلید تعیین تکلیف می‌کنند؟

یک مدرس حوزه علمیه قم با بیان اینکه کسانی که در حد مرجعیت نیستند چگونه می‌توانند برای یک مرجع‌تقلید که از نظر علمی و فقهی در رتبه ای بالاتر قرار دارد، این‌گونه تعیین تکلیف کنند؟

می گوید نوشتن این نامه با چنین لحن و روشی صحیح نبود.

آیت‌الله محسن غرویان، با اشاره به نامه سرگشاده آیت‌الله محمد یزدی گفت: به نظر من انتساب این نامه و محتوای آن به آیت‌الله یزدی اندکی قابل تأمل است، اما اگر خود وی آن را تایید کند دیگر جای بحثی نیست. نکته دیگر که باید به آن اشاره کرد، این است که در تاریخ حوزه‌های علمیه، مراجع و مرجعیت در یک مقام و مرتبه‌ای بودند که اجتهاد آزاد داشتند و این چنین نبوده که شخص دیگری بخواهد برای یک مجتهد آن‌هم در حد مرجع تعیین تکلیف کند.

وی افزود: مراجع در اظهارنظرهای فقهی و موضع گیری‌هایی که داشتند، آزاد بودند و این از افتخارات حوزه‌های علمیه و مرجعیت شیعه است که حوزه های علمیه، محل تبادل آزاد فکری و اظهار نظر اجتهادی بوده است.

اما این جای شگفتی دارد که کسی بخواهد برای یک مرجع تقلید تعیین تکلیف کند و این مسأله بسیار عجیبی است.

این مدرس حوزه علمیه قم گفت: مردم توقع ندارند که این‌گونه اختلاف‌نظرها بین علما به شکل آشکار و علنی مطرح شود. اگر آیت‌الله یزدی نظری داشتند باید به شکل محرمانه به حضور مرجعیت آیت‌الله زنجانی ارسال می‌کردند.

ولی این نوع شیوه مطرح‌کردن نظر جای تعجب دارد. به نظر من صلاح نبود که این نامه با چنین لحنی و به صورت سرگشاده نوشته شود.

وی بیان کرد: سوالی هم که برای بسیاری از فضلا، اساتید، طلاب و عموم مردم مطرح می‌شود این است؛ کسانی که در حد مرجعیت نیستند چگونه می‌توانند برای یک مرجع‌تقلید که از نظر علمی و فقهی در رتبه ای بالاتر قرار دارد، این‌گونه تعیین تکلیف کنند؟

آیت‌الله غرویان در پایان گفت: با اینکه رقابت‌های ناسالم جناحی در میان برخی از حوزویان هم وجود دارد، ولی آیت‌الله شبیری زنجانی در میان حوزویان از شخصیت‌هایی هستند که چهره ایشان بیشتر فقاهتی است و بیشتر پژوهش و تحقیق در کارنامه آیت‌الله شبیری زنجانی می‌درخشد.

واکنش‌های چند فعال سیاسی به نامه آیت الله یزدی به آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در حساب توئیتری خود نوشت: «‌مرجعیت پشتوانه حفظ هویت شیعی است.

مواظب باشیم مراجع پاک زیست را با تابلوی دغدغه مقدس حفظ نظام ، موهون نکنیم و میراث تاریخی تشیع را به تاراج نسپریم.»

 

علی شکوری رادهم به این نامه واکنش نشان داد و در حساب توئیتری خود نوشت:

«حضرت ‎آیت‌الله‌یزدی! شما بخوبی مقام علمی، اخلاقی و مرجعیت حضرت ‎آیت‌الله‌العظمی‌شبیری‌زنجانی را می‌دانید. این نوع حرمت‌شکنی حریمی را باقی نمی‌گذارد و از کسی در مقام شما بعید است. آنکه در دفاع از او چنین کرده‌اید از این کار شما ناخشنود است. خداوند توفیق جبران به شما عنایت فرماید.»

 

غلامعلی رجایی در کانال تلگرامی خود به نامه آیت الله یزدی واکنش نشان داد.

در بخشی از نوشته رجایی آمده است: «خدا کند نامه آقای محمد یزدی، به مرجع عالیقدر،آیت الله شبیری زنجانی درست نباشد، همو که من در آخرین سفر مشهد که درخدمت مرحوم هاشمی بودم ،در ملاقاتشان حضور داشتم ،از هاشمی شنیدم آقای زنجانی در مقطعی، استاد ایشان بوده است. آقای یزدی در بیانی که متاسفانه کمتر به آن توجه شد به حضور این مرجع عالی مقام و بیدار در منزل کسی که -خاتمی-، مساله دار است و برای رهبری و نظام احترامی قائل نیستند اعتراض می کند.»

 

حمیدرضا جلائی‌پور از سخن گفتن با زبان تهدید با آبروی حوزه ابراز تاسف کرد.

جلایی پور آیت الله شبیری زنجانی را آبروی روحانیت مستقل شیعه خوانده و نوشته است: «آیت‌الله شبیری یک مرجع تقلید ریشه‌دار و صاحب سلوک اخلاقی در حوزه علمیه قم است. مرجعیت او ساخته و پرداخته صدا وسیما نیست. او هیچوقت به اسلام‌ اقتدارگرا اعتقادی نداشته و مبلغ آن نبوده است.

زندگی خودش و همه فرزندانش کوچکترین تغییری با قبل از انقلاب نداشته است.»

 

الیاس حضرتی در حساب توئیتری خود نوشت:

‌«ما شیعیان مفتخریم که مراجع بزرگوارمان جز از خدای متعال از هیچ قدرتی اجازه نگرفته‌اندومقید به قیود هیچ نهاد سیاسی یا اقتصادی نبوده‌اند.بی‌جهت نبوده که همواره مظلومان به بیوت مراجع پناه برده‌اند.ما مکلفان اما اجازه نخواهیم دادکه به بهانه‌های واهی به ساحت مراجع اهانت شود.فاین تذهبون».

 

عباس عبدی نیز نوشت:

نامه آقای یزدی عضو برجسته جامعه مدرسین قم خطاب به آیت الله شبیری زنجانی بازتاب وسیعی داشت.

مخالفتها با این نامه بجای خود؛ ولی واقعیت آنچه در قم می گذرد همین نگاه آقای یزدی است. مساله این است که با یک فهم عرفی هر کسی متوجه می شد که این نامه اثرات منفی و مخربی برای حوزه و نظام دارد پس چرا آقای یزدی چنین نامه ای را نوشتند؟

عبدی در پایان آورده است: آیا دیگران هم می توانند چون آقای یزدی برای یک مرجع چنین نامه ای بنویسند و تحت تعقیب قرار نگیرند؟ اگر بتوانند؛ در این صورت ایرادی به کار آقای یزدی نیست و اگر نتوانند که قطعا نمی توانند باید مشکل را در این تبعیض ویرانگر جستجو کرد. این تبعیض ریشه همه نابسامانی ها و اظهار سخنان نسنجیده است که اتفاقا کسانی بیشتر قربانی این تبعیض می‌شوند که از آن بهره مند هستند.

 

ادامه »

   دوشنبه 7 آبان 13971 نظر »

درمان کم خونی(کم بودن هموگلوبینِ خون، فقر آهن و فقر اسیدفولیک)

 

کم خونی شایع ترین بیماری در خانم هاست. از آن جا که خانم ها غالبا دارای مزاج سردی هستند، مستعد کم خونی اند. در طب اسلامی سنتی، مهم ترین و ابتدائی ترین اقدام برای درمان، پرهیزات و اصلاح تغذیه است(غذای ما، دوای ما. دوای ما، غذای ما) عامل و رافع کم خونی، خلط دم است.

 

پس راه درمان، مصرف غذاهای دم ساز(گرم و تر) و کاهش غذاهایی با طبع سرد است.

در صورت رعایت کامل نسخه، شدیدترین کم خونی ها هم ظرف مدت 40 الی 120 روز قابل درمان هستند.

 

درمان:

گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در ابتدای هر اقدامی؛ من جمله، خوردن غذا و مصرف دارو…

 

پرهیزات:

کاهش جدّی سردی ها، خصوصا: چای، عدس، گوشت گاو و گوساله، لبنیات، گوجه و خیار، هندوانه، بادمجان، سوسیس و کالباس، نوشابه و… در فصول گرمِ سال، استفاده از مقداری سردیجاتِ طبیعی، بسته به مزاج افراد مشکلی ندارد.

 

داروها

روزانه؛

ناشتا 21 عدد مویز

شبی 7 عدد انجیر

در صبحانه 7 عدد زیتون

در طول روز 3 عدد خرما

در طول روز 14عدد بادام درختی(به صورت دانه دانه و مثل آدامس جویده و) میل شود.

در طول روز خوردن شربت عسل یا شربت شیره انگور 1 الی 3 لیوان.

در طول روز یک بار از ترکیب(1عدد سیب رنده شده+ 3 قاشق غذاخوری عرق بیدمشک+ 1 قاشق غذاخوری عسل) میل شود.

یک وعده غذایی در طول روز یک پیاله ارده با شیره انگور میل شود.

هفته ای:2 الی 3 وعده شام فسنجانِ بادام درختی میل شود. (نصف بادام+ نصف گردو)

هفته ای : 1 الی 2 وعده سوپ گندم به همراه روغن زیتون میل شود.

بادکشِ خون ساز؛ 14 الی 21 مرحله یک شب در میان، در مراکز خون سازِ بدن مثل: کتف، لگن، ران ها و ساق پاها انجام شود.

انجام بادکش در دوران بارداری اصلا مجاز نیست.

خوردن میوه هایی مثل: انگور، گلابی، سیب، خربزه، به و انار شیرین توصیه می شود.

اگر خانم ها، قبل از اقدام به بارداری، موارد فوق را تا پایان بارداری رعایت کنند، دیگر به استفاده از قرص آهن، اسیدفولیک و یا هر داروی دیگری در زمینه کم خونی نیاز نخواهند داشت و ان شاالله علاوه بر درمان و رفع کم خونی، صاحب فرزندانی سالم و قوی بنیه خواهند شد.

پس رعایت موارد فوق برای همه خانم های باردار توصیه می شود، مگر خانم هایی که واقعا گرم مزاج هستند. رعایت همه موارد، درمان را تسریع می بخشد.

 

سخنان حکیم خیراندیش استادخیراندیش .

   یکشنبه 6 آبان 1397نظر دهید »

توی بسیجی چقدر اسگلی؟!

 

 

پدرم! اگر روزی آمد که در همین مجلس شورای اسلامی، شهدای «الی بیت‌المقدس» را هم تروریست خواندند، هیچ تعجب نکن!

ما هم قول می‌دهیم تعجب نکنیم!

آری! ما باید عادت بکنیم به یک جمهوری اسلامی باب دل آمریکا که به‌رغم افه‌های گاه‌گاهش، نظامی کاملا مطیع استکبار جهانی است!

 

اینکه ما هسته‌ای داشته باشیم یا نه، اینکه ما در منطقه حضور داشته باشیم یا نه و حتی اینکه ما شهید داشته باشیم یا نه، جملگی بسته به نظر سران کاخ سفید است!

شگفتا حضرت ابوی! برای همین چیزها، شاه را از کشور بیرون کردید! دلم می‌خواهد با کلمات، بازی کنم؛ «اراده‌های انقلاب اسلامی» و‌ «اداره‌های جمهوری اسلامی»! «روزگار جنگ» و «جنگ روزگار»! و حالا نوبت بوسه بر دستان علی لاریجانی است!

 

نظامی که خودش به حال خودش و شهدای خودش دل نسوزاند، قطعا لایق همین رئیس مجلس است!

یعنی من عاشقتم نظام مقدس جمهوری اسلامی! باز هم از ما ایستادگی بخواه! شورای نگهبانت صلاحیت فتنه‌گران را تأیید کند، لیکن تو باز هم از ما بخواه که فتنه را خط قرمز بدانیم!

 

نظرت چیست کمی با هم درددل کنیم؟!

خدایی اگر بعضی از همین چیزها در رژیم پهلوی تصویب می‌شد، خشتک شاه را پرچم نمی‌کرد خمینی؟! که هَمه چیز ما را بردند! استقلال ما را بردند!

 

خخخخخ! توی بسیجی چقدر اسگلی که رفتی جلوی اهرام ثلاثه‌ی بهارستان و شعار دادی «عزا، عزاست امروز»! ول کن بابا! کاسه‌ی داغ‌تر از آش نشو برای نظام!

 

پس‌فردا همین شعار تو می‌شود عامل عدم لغو تحریم! جوانی تو خب! برو دختربازی کن! برو دوست‌پسر داشته باش! برو بشو مثل نوادگان روح‌الله! برو حالت را بکن! آن‌وقت همین نظام، چنان منتت را می‌کشد که! دعوتت می‌کند به شرکت در انتخابات! نه مثل حالا که هم مرغ عزایی، هم اکبرجوجه‌ی عروسی! شعبه‌ی گلوگاه!

بله خب! تا مجلس شورای اسلامی تصویب نکرده، خودم اعتراف کنم که تیر دشمن خورد به گلوی تروریست‌پرور پدرم! و قریب ۴۰ سال است من فرزند یک تروریستم!

تا همینجا هم جمهوری اسلامی به ما لطف کرده که گفته «فرزند شهید»!

 

عاقبت اسم عملیات‌شان خیلی مشکوک بود «الی بیت‌المقدس»!

راست کار تروریسم!

کاش شورای نگهبان، همان شورای نگهبان ۹۲ و ۹۶ باشد و موافقت کند با شاه‌کار مجلس!

کاش جنتی و اصحابش این همه بازی نکنند با ما!

به خدا ما گناه داریم!

آقای علی لاریجانی! آقای حسن روحانی! آقای اسحاق جهانگیری! خوش به حال بچه‌های شما!

آقای ناطق نوری! آقای آخوندی! خوش به حال زنان شما!

 

مادر من خیلی وقت است پیر شده! سهمیه‌ی زخم، سوی چشمانش را گرفته؛ نمی‌تواند ویلاهای‌تان را خوب ببیند…

 

 

حسین قدیانے

   چهارشنبه 18 مهر 1397نظر دهید »

تأثير شب و روز جمعه بر دعا

 

 

در روايات ما شبِ جمعه و روز جمعه را از نظر اثرگذاري شان بر روي دعا به طور خاص مطرح مي کنند. روايات در اين زمينه بسيار است.


در باب شب جمعه ما روايات متعددي داريم ؛يک روايت از پيغمبر اکرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) است که حضرت فرمود:
«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يُنْزِلُ مَلَكاً إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا كُلَّ لَيْلَةٍ فِي الثُّلُثِ الْأَخِيرِ»؛ خداوند در هر شب، در ثلث آخر شب، فرشته اي را به آسمان دنيا فرو مي فرستد؛«وَ لَيْلَةَ الْجُمُعَةِ فِي أَوَّلِ اللَّيْلِ»؛ شب جمعه هم که مي شود از اوّل شب مي فرستد؛«فَيَأْمُرُهُ فَيُنَادِي»، به او فرمان مي دهد، پس او ندا مي کند. حالا نداهايش چيست؟

«هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأُعْطِيَهُ»؛ آيا درخواست کننده اي هست که من درخواستش را اجابت کنم؟

«هَلْ مِنْ تَائِبٍ فَأَتُوبَ عَلَيْهِ»؛ آيا توبه کننده اي هست که توبه اش را بپذيرم؟

«هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَأَغْفِرَ لَهُ»؛ آيا کسي هست که طلب آمرزش کند و او را بيامرزم؟

«يَا طَالِبَ الْخَيْرِ أَقْبِلْ»؛ اي کسي که طالب خوبي ها هستي، روي بياور؛

«يَا طَالِبَ الشَّرِّ أَقْصِرْ»؛ اي کسي که ـ نعوذبالله ـ به سمت شرّ داري مي روي، دست بردار.

«فَلَا يَزَالُ يُنَادِي بِهَذَا إِلَى أَنْ يَطْلُعَ الْفَجْرُ»؛ اين فرشته آن قدر ندا مي کند تا سپيده دم بدمد.

«فَإِذَا طَلَعَ الْفَجْرُ عَادَ إِلَى مَحَلِّهِ مِنْ مَلَكُوتِ السَّمَاءِ».

وقتي که فجر طالع مي شود، برمي گردد به همان محلّ خودش که ملکوت آسمان است.

 


روايت ديگر، روايتي است که ابوبصير از امام باقر (عليه السلام) نقل مي کند. تفاوت دو روايت را خوب دقت کنيد؛ آن روايت اوّل اين بود که خدا يک فرشته را مي فرستد که ندا کند؛ امّا در روايت دوم مي فرمايد خودِ خدا ندا مي کند. حضرت مي فرمايد:


«إنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَيُنَادِي كُلَّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ مِنْ أَوَّلِ اللَّيْلِ إِلَى آخِرِهِ»، خداي متعال هر شب جمعه از سر شب تا آخر شب، از بالاي عرش ندا مي دهد: «أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ يَدْعُونِي لآِخِرَتِهِ وَ دُنْيَاهُ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأُجِيبَهُ»؛ آيا بنده اي هست که مرا بخواند و از من براي آخرت و دنيايش درخواست کند، تا قبل از آنکه فجر طالع شود که جوابش را بدهم؟

«أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ يَتُوبُ إِلَيَّ مِنْ ذُنُوبِهِ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأَتُوبَ عَلَيْهِ»؛ آيا بنده مؤمني هست که قبل از طلوع فجر از گناهانش توبه کند تا من توبه او را بپذيرم؟

«أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ قَدْ قَتَّرْتُ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَسْأَلَنِي الزِّيَادَةَ فِي رِزْقِهِ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأَزِيدَهُ وَ أُوَسِّعَ عَلَيْهِ»؛ آيا بنده مؤمني هست که من از نظر رزق و روزي بر او تنگ گرفته باشم، بيايد از من توسعه رزق و روزي را تقاضا کند و روزي بطلبد تا من روزي دنيايي اش را توسعه دهم؟

«أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ سَقِيمٌ يَسْأَلُنِي أَنْ أَشْفِيَهُ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأُعَافِيَهُ».آيا بنده مؤمني هست که بيماري داشته باشد و بيايد از من شفا بخواهد قبل از اينکه فجر طالع شود تا من هم او را شفا دهم؟

اين روايت مفصل است و ادامه دارد. به همين مقدار در اين دو روايتي که خواندم دقت کنيد؛ هم مسأله امور معنوي را مطرح مي کنند، هم امور مادّي را؛ هم گرفتاري هاي معنوي را که انسان از بار گناه، سبکبار شود و هم مسأله حاجات دنيوي اش را مطرح مي کند. البته روايت اوّل به صورت کلي فرمود:
«فَيُنَادِي هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأُعْطِيَهُ»؛ آيا کسي هست که از من درخواستي کند، تا من به او بدهم؛ امّا روايت دوم اين درخواست ها و حاجت ها را بخش بخش مي کند.

 

حاجات معنوي و آخرتي


امام باقر (عليه السلام) به ابوبصير، اوّل به طور کلّي مي فرمايد
«أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ يَدْعُونِي لآِخِرَتِهِ وَ دُنْيَاهُ»؛ اوّل اين مطلب کلّي را فرمود؛ «دنيا» و «آخرت». اوّل هم آخرت را مطرح مي کند. در بين امور آخرتي هم اهمّ امور براي من اين است که گناهانم آمرزيده شود. مي گوييم «دفع ضرر» اولي است از «جلب منفعت»؛ آيا بهتر نيست که انسان جلوي ضرر را بگيرد تا بخواهد جلب منفعت کند؟ اصلاً عاقل اينگونه است.

 

مي گويد اوّل ضرر نکنم؛ منفعت پيش کش! لذا اوّل سراغ اين مي رود. البته اينجا «دفع ضرر» نيست، بلکه «رفع ضرر» است. يعني مسأله آمرزش نسبت به گناهان مطرح است. لذا اوّلاً امور معنوي که اهمّ امور است را مطرح فرمود؛ در امور معنوي هم اهمّ آن چيست؟ آمرزش گناهان است که رفع مانع است.

 

سخنان آقا مجتبی تهرانی دیده شده در نرم افزار سخنرانی مکتوب .

   پنجشنبه 5 مهر 13971 نظر »

1 ... 24 25 26 ...27 ... 29 ...31 ...32 33 34 ... 96

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 612
  • دیروز: 1239
  • 7 روز قبل: 23301
  • 1 ماه قبل: 65533
  • کل بازدیدها: 936539
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 19
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 38
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 21
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1