سجده بر همسر 

 

جابر گفت ؛ ما در خدمت پیامبر اکرم صلی الله و علیه و وله و سلم در یکی از باغ های بنی حارثه بودیم شتری آمد ، گر و لاغر مقابل پیامبر اکرم صلی الله سر به سجده نهاد .

ما به جابر گفتیم ؛ تو دیدی این جریان را ؟ 

گفت ؛ آری ،دیدم  که پیشانی بر زمین نهاده بود در مقابل پیامبر .


پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله و سلم رو به عمر نمود و فرمود ؛ عمر ! این شتر به من سجده نمود و به من پناهنده شد برو او را خریداری کن و آزادش نما و کسی را با او کاری نباشد .

عمر شتر را خرید و رهایش کرد .سپس خدمت پیامبر رسید و عرض کرد این یک حیوان است برای شما سجده کرد ما به سجده نمودن سزاوارتریم  در هدایت و راهنمایی که ما را کرده اید هر چه مایلید بخواهید یک پاداش عملی از ما بخواه . 


پیامبر صلی الله فرمود ؛ اگر بنا بود دستور سجده برای احدی بدهم دستور میدادم زن برای شوهر خود سجده کند .


جابر گفت ؛ به خدا قسم خارج نشدیم از آن باغ مگر این که این آیه نازل شد « قل لا اسالکم علیه اجرا الا الموده فی القربی .


ابن عباس گفت : وقتی این آیه نازل شد گفتم خویشاوندان شما کیانند ؟ که بر ما واجب است آن ها را دوست بداریم .

فرمود ؛ علی ، فاطمه و دو فرزندش . این سخن را سه مرتبه تکرار کرد .

 



دیده شده در بحالانوار ، محمد باقر مجلسی ، ترجمه موسی خسروی ،بحث امامت ، ترجمه ج ۷ ، ج ۱ ، ص ۱۷۰

   یکشنبه 27 تیر 13951 نظر »

رساله حقوق 

 

 

حق خودت این است که وجودت را وقف اطاعت خدا کنی .


حق زبان این است که با خودداری از گفتار زشت حرمتش را نگه داری  ، به گفتار نیک عادتش دهی ، آن را جز در موانع نیاز و منافع دین و دنیا به کار نیندازی ، از سخنان بیهوده و زشت و بی ثمر که احتمال زیان دارد و سود چندان ندارد ، معافش داری ، زبان گواه و دلیل بر عقل آدمی و پیرایه خردمند عقل است .

 

حق گوش این است که پاکش نگه داری ، و این مجرای قلب را جز به روی دهان ارزشمندی که خیری در آن به وجود آرد یا خوی ارجمندی بدان بخشد نگشایی ، گوش دریچه ورود سخن به قلب است که مفاهیم گوناگون و نیک و بد را بدان می رساند .

 

حق چشم این است که آن را به حرام ندوزی و جز آن جا که عبرتی در کار باشد ، بصیرت افزایی یا علمی بدست آرد ، به کارش نگیری که چشم دریچه عبرت قلب است .

 


دیده شده در تحت العقول ، ابن شعبه حرانی ، ترجمه احمد جنتی ، روایاتی از امام علی بن الحسین ، ص ۵۷۳.

   شنبه 26 تیر 13954 نظر »

کمی جذبه خوب است 

 

 

گاهی بد نیست مرد در منزلش عصبانی شود . این که بنشیند و نگاه کند و همه هر کاری دلشان می خواهد بکنند ، چیز خوبی نیست . 

غیبت می کنند ، دروغ می گویند ، گناه می کنند ، باید مرد در خانه جذبه هم داشته باشد . البته بد است که مرد زن و بچه اش را بزند این کار خوبی نیست  اما باید کمی جذبه داشته باشد .

 

رسول خدا صلی الله و علیه و وله و سلم فرمود : « وای از دست پدرهای آخر الزمان » 

پرسیدند : یا رسول الله ! از دست پدرهای مشرک ناراحتید ؟ 

فرمود : نه ! از پدرهای مومن ناراحتم .

 

از پدرهای ریش دار و مومن و آخوند و … و آدم های خوب ؛ از این ها ناراحتند که در آخرالزمان به فکر دین فرزندانشان نیستند .آن هایی که دین ندارند هیچ . اما این کسی که مقدس است چرا بچه هایش این جور می شود ؟ 

 

چرا دخترش این طور می شود و حجاب ندارد ؟

 

لذا در دوره آخر الزمان پدرهای خوب هم بچه هایشان نااهل می شود و رسول خدا می فرماید : « وای بر آن ها »

 

 

دیده شده در کتاب طریق دوست ، مجموعه رهنمودهای آیت الله مجتهدی تهرانی ، به کوشش علی اکبر مزد آبادی ، نشر یا زهرا سلام الله ، ص ۱۰۲.

   پنجشنبه 24 تیر 13952 نظر »

درجات حیا و عفت 

 

 

اولین درجه عفت این است که آدم چشم ، گوش ، زبان ، این اعضا و جوارح ظاهریش را ترمز داشته باشد . کار سختی است اما اگر یک مدت آدم کار بکند و شیرینی و لذتش را بچشد میبیند که شدنی است …..

 

آن هایی که اعضا و جوارح هرز بوده خدا شاهد است خواهران و برادران بزرگوار می بینید چه اتفاقی رخ می دهد . آن که چشمش هرز بوده ، گوشش هرز بوده ، ….، راحت حرام از او بر می آید و حرمت های خدا را می شکند .


می دانید آهسته ، آهسته  یک اتفاقی رخ می دهد در وجوداین فرد ، البته به تدریج … 

این قدم اول است که کم کم نسبت به مسائل معنوی بی اشتها می شود ، بی میل می شود …

این اولی علامت مریضی روح است . 

اولین علامت مریضی روح بی میلی نسبت به مسائل دینی و معنوی است .حال ندارد  دعا بخواند ، نماز را دیگر به زور چون مجبوراست می خواند ….

 

لذت نمی برد ، مثل جسم که وقتی مریض است بی اشتها می شودنسبت به غذا ، روح هم که مریض می شود اولین علامت بی اشتهایی روح نسبت به مسائل معنوی است که غذای روح است .


روح را درمان کن اگر درمان نکردی مرحله بعدی به وجود می آید .یواش یواش دچار شک می شود . می گوید ؛ نکند چیزی که راجع به ائمه می گویند راست نباشد ؛


پله بعدی دچار ریب وسوء ظن می شود . 


اگر این قساوت ادامه پیدا کند پله بعدی طوری است که بعضی از مسائل دینی را انکار می کند .

پس ؛ بی اشتهایی ، شک ، ریب و انکار ، اینها مراحلی است که در آن قلب میمیرد …


اما نقطه مقابلش :

مراقبت کند لذت می برد ،اگر عفت و حیا را حفظ کند لذت می برد از عبادات ،از معنویات ، باورهایش قوی می شود . این پله اول عفت است .

اگر آدم این پله را موفق شد پله دوم را هم می تواند برود .

پله دوم این هست که علاوه بر این که ظاهر آدم پاک می شود و عفیف می شود ؛ باطن آدم ، دل آدم ، خلوت آدم ، آن جا هم دیگر افکارشان و شهوانی نمی آید ….


در روایتی است که حضرت عیسی علیه السلام به یارانش فرمود : یاران من ! برادرم موسی سفارش می کرد که یارانش زنا نکنند ، فحشا مرتکب نشوند ، ولی من یک چیز بالاتر به شما می گویم ؛ و آن این که حتی حدیث نفس هم نکنید ، تخیل هم نکنید ، تخیل فحشا را هم در دلتان نکنید . چرا ؟


خودشان جواب می دهند : برای این که کسی که تخیل فحشا را در دلش میآورد مثل یک خانه ای می ماند که تازه رنگ آمیزی شده ، در این خانه یک آتش روشن کنید این آتش خانه را می سوزاند ، اما دود که می زند ، سیاه که می کند …


تخیلات فحشا در دل انسان یواش یواش ، انسان را تاریک می کند ممکن است از جهت فقهی گناه حساب نشود  ….

اما در عین حال آدم را آلوده می کند ….



سخنان حجت الاسلام عالی ، شنیده شده .

   چهارشنبه 23 تیر 13957 نظر »

اکمال الدین حدیث زیر را به پنج طریق از کمیل بن زیاد نقل می کند.

 

 

کمیل بن زیاد گفت : امیر المومنین علیه السلام دست مرا گرفت و از موفق خارج کرد همین که داخل بیابان شد آهی کشید و فرمود : این دل ها گنجینه دانشند ، بهترین آن ها دلی است که جاگیر بیشتر باشد ، آن چه به تو می آموزم به خاطر بسپار :

 

مردم دسته هستند :۱_ عالم ربانی . ۲_ دانشجویی که در راه رستگاری است .۳_ گروهی که احمق و نادانند و همچون پشه های ریز که بر سر و گوش پایان اجتماع دارند به هر صدایی گوش فرا داده پیروی می کنند و با هر بادی که بوزد تغییر جهت می دهد . از نور دانش بهره ای نبرده اند که موجب هدایت آن ها شود و به پایگاهی استوا. پناه نیاورده اند تا نجات یابند .

 

کمیل ! علم و دانش بهتر از مال است زیرا دانش تو را نگهبان و حافظ است و اما تو باید مال را نگهبانی کنی . مال با بخشش کم می شود اما دانش با آموزش افزون می گردد .

 

کمیل !  علاقه به علم و دانش از لوازم دین و آیین خداست که به وسیله آن انسان کسب طاعت می کند و بهترین ارمغان ها را برای آخرت ذخیره می نماید .

 

کمیل ! گنج وران در حال زندگی مرده اند ولی دانشمندان تا دامنه قیامت رنده و پایدارند گر چه پیم آن ها از میان رفته است .

 

کمیل ! دقت کن در این جا ( اش ه به سینه خود نمود ) انبوهی گران از دانش است که اگر کسی را بیابم شایسته تعلیم باشد به او می آموزم .

 

آری پیدا می شود اما کسانی هستند که به آن ها اطمینان نیست دین را در راه هوس های دنیا به کار می برند و با نعمت خداداد خود را بر دیگران برتری می دهند و دلایل و حجت های خدا را در راه نابودی دوستان خدا به کار می برند . ممکن است تا حدودی پیرو حق باشند اما بینش و بصیرتی در به کار بردن آن ندارند یا شیفته و فریفته غرایز و لذتها است که اسیرشهوت است و یا گرفتار جمع مال و بر هم انباشتن زر و سیم است که لیاقت رهبری دین را ندارد ، بسیار شباهت دارند بچارپایان چه اگر به این دلیل علم از میان می رود به واسطه نبودن کسانی که شایستگی حمل آن را داشته باشند ……

 

اما نه خدایا ! هرگز زمین خالی ازحجت نیست که قیام با دلایل برای خدا نماید ، یا ظاهر و آشکار باشد و یا پنهان و بیمناک تا حجت و درای خدا باطل نشود ، اما چقدر هستند آنها و کجایند ؟ 

 

به خدا قسم تعداد آنها از همه کمتر است و مقامشان از همه بالاتر . به وسیله ایشان خدا دلایل و براهین خودرا حفظ می کند تا به شخصیت هایی نظیر خود بسپارند و در دل مردمی پاک سرشت بذر آن را بکارند …..

 

 

 

دیده شده در بحارالانوار ، محمد باقر مجلسی ، ج ۷ ،  ترجمه موسی خسروی ، بخش اول ، امامت انتشارات کتابفروشی اسلامی، ص ۳۰ .

   دوشنبه 21 تیر 13952 نظر »

آیا می خواهید بدانید که شما هم جاهل هستید یا نه ؟

 

 

 

از پیامبراکرم صلی الله و علیه و سلم پرسیدند علامت های جاهل چیست ؟ 

نفرمود کسی که مدرسه نرفته و درس نخوانده ، یک وقت می بینی کسی تحصیل کرده است اما این ویژگی ها را هم دارد و یک وقت می بینی کسی بی سواد است درس و کلاس هم ندارد اما فهمیده است اهل تشخیص است …

 

نبی مکر اسلام صلی الله و علیه و آله فرمود جاهل پنج علامت دارد :

۱_ اگر بنشینی و با او حرف بزنی تو را به زحمت می اندازد ( تا می نشیند شروع می کند به غیبت ، یک وقت می بینی آبروی یک نفر را می برد …..

دنبال این می گردد که چه کسی چه کاری کرده است ……) 

این خیلی عیب بدی است چرا که که اگر درست باشد سخن چینی کرده است و اگر غلط باشد تهمت است .و اگر زندگی افراد را استخراج می کنی عیب جویی است …

 

۲_ اگر با او رابطه برقرار نکنی تو را فحش می دهد …

 

۳_ اگر کاری برایت انجام دهد تا عمر دارد سرت منت می گذارد ….

بعضی عادت دارند اگر کاری برایت انجام دهند اگر یک درسی به تو داده باشند منت می گذارند . 

یک عده می آمدند خدمت رسول خدا صلی الله و علیه و آله و سلم و می گفتند ؛ یا رسول الله ما مسلمان شدیم اسلام جان گرفت . قرآن می فرماید : پیغمبر به آن ها بگو منت نگذارید . اسلام آمد اختلاف را از بین برد برادری بینتان  ایجاد کرد و به شما هدایت داد . به شما نور داد . اسلام بر شما منت دارد بر اسلام منت نگذارید …

 

۴_ اگر یک کاری برایش انجام دهی می گوید :« خودم به اینجا رسیدم » 

یک ویژگی بد این است که خدمت دیگران را فراموش کنیم . کفران نعمت می کنند ، نعمت را نادیده می گیرند .

 

۵_ اگر یک رازی به او بگویی خیانت می کند ..

 

ببینید هیچ ربطی به سواد و علم و کلاس و درس ندارد ….

 


سخنان حجت الاسلام رفیعی ، شنیده شده .

   یکشنبه 20 تیر 13956 نظر »

آیا زن شر است ؟

 

 

مطابق برخی از روایات زن موجودی شر معرفی شده است : « علی علیه السلام فرمود : تمام  وجود زن شر است و بدترین چیز در او آن است که چاره ای از او نیست ،( بدون او زندگی نتوان کرد ) ۱

حال با وجود این مطلب  گاهی سوال می شود که چرا در اسلام حق زن زیر پا نهاده شده است .

 

پاسخ : 

اولا ؛ سیاق روایات بر این دلالت دارد که زن از آن جا که مورد عشق و حاجت جنسی مرد است لذا منجر به بسیاری از شرور در روی خواهد شد .

 

ثانیا : برخی با زن گرفتن و قرار تشکیل خانواده و به جهت رسیدن به زن حاضرند دست به هر کسب و کاری زده  و و از هر  راهی پول درآورند تا به وصال زن خود برسند و زن گرفتنشان مایه وقوع در انواع گناهان می شود . 

 

بدین جهت زن نسبت به برخی شر بحساب می آید .۲

 


۱_ دیده شده در نهج البلاغه ، ترجمه علی شیروانی ، حکمت ۲۳۸  ( زن و زندگی ) . ص ۶۱۱.

۲_ دیده شده در اسلام شناسی و پاسخ به شبهات . علی اصغر رضوانی ، نشر انتشارات مسجد مقدس جمکران ، ص ۵۰۵.

   شنبه 19 تیر 13952 نظر »

آن چه درباره روز جمعه رسیده است :

 

 

امام صادق علیه السلام فرمود : روز جمعه ناخن هارا چیدن از بیماری خوره و پیسی و کوری ایمنی بخشد و اگر نیازی به چیدن نباشد به نحوی آن را بخراشد . 

و هر کس روز جمعه ناخن هایش را بچیند و شارب هایش را بزند و سپس گوید : « بسم الله و بالله و علی سنه محمد وآل محمد : یعنی به نام خدا و بیاری خدا و به راه و رسم محمد و آل محمد این کار را کردم » به هر ریزه ناخن و موی ثواب آزاد کردن یک بنده از فرزندان اسماعیل به او داده می شود .

 

و فرمود درباره کسی که بخواهد کار نیکی از قبیل صدقه دادن و روزه گرفتن و مانند این ها انجام دهد مستحب است که این کار نیک در روز جمعه انجام گیرد زیرا پاداش کارد روز جمعه چند برابر است .

 

و فرمود : … شب جمعه و روز جمعه فرا می رسد فرشتگانی از آسمان فرود می آیند که قلم های طلا و صفحه های نقره به همراه دارند و در عصر پنج شنبه و شب جمعه و روز جمعه تا غروب آفتاب نمی نویسند مگر صلوات بر پیغمبر  صلی الله و علیه و آله را  و سفر کردن و از پی کار رفتن در روز جمعه خوب نیست و خوب نبودنش به خاطر نماز جمعه است .

 

رسول خدا صلی الله فرمود : رستاخیز در روز جمعه میان نماز ظهر و عصر برپا خواهد شد .


 

دیده شده در الخصال ، رئیس المحدثین ابی جعفر محمد بن حسن بن علی بن الحسین بابویه القمی ، با مقدمه و ترجمه سید احمد فهری زنجانی ، انتشارات علمیه ، باب السبعه ، ج ۲ ، ص ۴۴۹. 

   جمعه 18 تیر 13952 نظر »

پنج کار و پیشه ناپسند 

 

 

 

امام موسی بن جعفر علیه السلام فرمود : مردی خدمت پیغمبر صلی الله رسید و عرض کرد : یا رسول الله من به این فرزند خودم نوشتن را آموختم ، او را به چه کاری بگذارم .

 

پیامبر صلی الله فرمود : به هر کاری می خواهی وادار ، مردِِ محترم  ولی به پنج کارش مگذار :

سبا ٔٔ  ، زرگر ، قضاوت ، گندم فروش و بنده فروش مکن .

 

عرض کرد : یا رسول الله سبا ٔٔ کیست ؟ 

فرمود ؛ آن که کفن فروشی کند و در آرزوی مرگ امت من است . در صورتی که من یک نوزاد از امت خود را دوست تر دارم از آن چه آفتاب بر آن می تابد .

 

و اما زرگر : برای این که تو همواره با زیان امتم دست به گریبان است .

 

و اماقصاب : برای این که آنقدر سر می برد تا رحم  از دلش می رود .

 

و اما گندم فروش : برای این که مواد خوراکی امت مرا انبار می کند و اگر بنده ای با دزد پیشه گی بمیرد بهتر است که با انبار داری چهل روز خوار و بار .

 

و اما برده فروشی ؛ برای این که جبرئیل نزد من آمد و گفت : یا محمد صل الله و علیه و آله و سلم ، براستی بدترین افراد امت تو برده فروشانند .



دیده شده در کتاب ، الخصال ، رئیس المحدثین ابی جعفر محمد بن حسن بن علی بن الحسین بابویه القمی ، با مقدمه و ترجمه سید احمد فهری زنجانی ، انتشارات علمیه ، باب الخمسه ،ج ۱ ، ص ۳۱۹ .

   چهارشنبه 16 تیر 13953 نظر »

گفتار شیطان با نوح 

 

 

امام باقر علیه السلام فرمود : هنگامی که نوح نزد پروردگار خود دست به دعا برداشت و بر قوم خود نفرین کرد ( شیطان که خدا لعنتش کند ) به نزد نوح آمد و گفت : ای نوح تو را بر من حقی است که می خواهم تلافی اش کنم .


نوح گفت : به خدا قسم بر من بسی ناگوار است که مرا بر تو حق نعمتی باشد ، جه حقی بر تو دارم ؟

گفت : آری به قوم خود نفرین کردی و همه را غرق نمودی و دیگر کسی که من گمراهش کنم باقی نماند و هم اکنون دوران استراحت من است تا نسل دیگری به وجود آید و من گمراهان نمایم . 


نوح به او گفت : آن چه می خواهی که به پاداش این خدمت بدهی چست ؟ 


گفت : در ۳ جا به یاد من باش . که نزدیکترین حالات من به بنده خدا در یکی از این سه مورد است :

به هنگام خشمت به یاد من باش .

هنگامی که میان دو نفر قضاوت کنی به یاد من باش .

همگامی که با زنی به خلوت نشسته ای و هیچ کس دیگری با شما نیست به یاد من باش .



دیده شده در کتاب ، الخصال ، رئیس  المحدثین ابی جعفر محمد بن حسن بن علی بن الحسین بابویه القمی ، با مقدمه و ترجمه سید احمد فهری زنجانی ، انتشارات علمیه ، باب الثلاثه ، ج ۱ ، ص ۱۵۰ .

   دوشنبه 14 تیر 13954 نظر »

1 ... 17 18 19 ...20 ... 22 ...24 ...25 26 27 28

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 8633
  • دیروز: 16217
  • 7 روز قبل: 51962
  • 1 ماه قبل: 58269
  • کل بازدیدها: 1632296
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 15
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 16
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 21
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1