« طمانینه در نماز | زیرکی امام سجاد علیه السلام در استفاده از فرصت ها » |
پیام حسینبنعلی(ع) در قتلگاه: اگر دین ندارید آزاده باشید
ما اگر ثارِ سالار شهيدان يعني طالب خونبهاي حسينبنعلي(سلام الله عليهما) نشديم خداوند اين كار را به ديگري ميسپارد, تمام دعا براي اين است كه ما طالبان ثار آن حضرت باشيم فرمود: (إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثالَكُمْ) فرمود انبياء شربت شهادت نوشيدند اولياء شربت شهادت نوشيدند كربلا به پا شده است تا دين بماند شما بكوشيد دين به دست شما بماند نشد ديگري, بكوشيد شما وارثان كربلا بشويد اگر وجود مباركش وارث همه انبيا شد شما بكوشيد جزء «العلماء ورثة الانبياء» بشويد اگر درباره حسينبنعلي ميگوييم از آدم تا خاتم هر فضيلتي بود تو ارث بردي; يعني اگر عالِمي بكوش وارث حسين بن علي بشوي; يعني اگر كسوت روحانيت در بركردي بكوش ارثي ببري.
جامعه وقتي ميتواند بگويد «وجعلنا و اياكم من الطالبين بثاره» كه امروز عليه آلسعود سخن بگويد و قيام كند و به نفع يمن و يمنيِ مظلومِ شهيد داده قيام كند كه قائم بالعقل باشد, قائم بالايمان باشد, قائم بالتقوا باشد علما هم اولوا بقية باشند توده مردم هم قائم بالعقل اين ميشود «و جعلنا و اياكم من الطالبين بثاره» وگرنه فقط ثواب اشك ريختن را انسان ببرد ديگر مشمول اين جمله بعدي نيست «و جعلنا و اياكم من الطالبين بثاره» اگر سالار شهيدان كسي كه در راه او امروز هم اهل مبارزه و جهاد كبيري كه مطرح شد و در سوره «فرقان» آمده و سوره فرقان سوره مكّي است و جهاد سوَر مكّي جهاد فرهنگي و فكري است اگر اهل اين شد آنگاه اين دعا درباره او مستجاب است «و جعلنا و اياكم من الطالبين بثاره».
در قتلگاه حسينبنعلي(سلا مالله عليهما) حرف بينالمللي و جهاني دين را مطرح كرد فرمود بالأخره دين يك پيام جهاني دارد «إن لم يكن لكم دين وكنتم لا تخافون المعاد، فكونوا أحراراً في دنياكم. اگر دین ندارید و از قیامت نمی ترسید، لااقل در دنیای خود آزاده باشید.» اين برنامه معصومانه حسين بن علي است فرمود ما يك وظيفه مشترك انساني با همه مردم جهان داريم الآن آلسعود ولو مسلمان هم نباشد بايد پيام گودال قتلگاه حسين بن علي(سلام الله عليهما) را بشنود«إن لم يكن لكم دين وكنتم لا تخافون المعاد، فكونوا أحراراً في دنياكم» اين طور كشتار زن و بچه و مردم بيگناه با كدام معيار هماهنگ در ميآيد .
يك وقت است يك كسي تخدير شده است عقلش را تحت فرمان هوس قرار ميدهد اين يك مشكل شخصي دارد كه در بيان نوراني حضرت امير هست «كم من عقل اسير تحت هوي امير» اين جنگ فردي است يك وقت است كه فرمود اين دين را به اسارت بردند سقيفه و سقفيها آمدند قرآن را و فرهنگ ديني را به اسارت گرفتند خب مكتبِ به اسارت رفته خودش اسير است او چگونه درس آزادي ميدهد چگونه درس حريّت ميدهد ما اگر بخواهيم از آزادي سخن بگوييم از حريّت بحث به ميان بياوريم از مكتبي بايد مدد بگيريم اگر خود مكتب را به اسارت بردند اين وجدان عمومي را استكبار و صهيونيست به اسارت برد لذا اين همه صحنهها را در يمن ميبيند و هيچ كس اعتراض نميكند. لذا اصرار ذات اقدس الهي به رسول گرامي(ص) اين است مبادا اينها شستشوي مغزي بدهند و مكتب را به اسارت ببرند مبادا اينها فرهنگ را اسير كنند الآن فرهنگ مردم به اسارت رفته است وگرنه اين ظلم آشكار را ميبينند و كسي اعتراض نميكند اين پيام سالار شهيدان در گودال همين است.
سالار شهيدان آمد اين دين را زنده كرد فرمود من از همان اول ميدانم چه خبر است اين نقشهها را به من نشان دادند حرفي را كه خدا درباره كلّ جهان زد من درباره ساختار رزمندههاي خودم ميگويم خدا فرمود من مدبّرات فراواني دارم اما كسي كه كمترين لغزش در كار او و در فكر او باشد به او مأموريت نميدهم (وَ ما كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُداً) اين مُضل يعني گمراه نه گمراهكننده, فرمود من اين كارگاه را با مدبرات امر اداره ميكنم كسي كمترين نقص و عيب در او باشد من به او مأموريت نميدهم كسي كه گمراه باشد گمراهكننده باشد من به او سِمت نميدهم اين بيان خداوند است. همين بيان را ميبينيد سالار شهيدان درباره كادر و ستاد خودش ميگويد وقتي عبيد الله بن حرّ جوفي آن پيشنهاد را داد حضرت فرمود اينجا خون لازم است نه اسب و سپر. تو آدم خوبي هستي اهل نمازي ولي محافظهكاري اينجا كه خون لازم است كمك مالي اثر ندارد اين استدلال حسينبنعلي است در ردّ پيشنهاد عبيد الله بن حرّ جوفي در آن سرزمين.
به ما فرمودند شما جزء كساني باشيد كه طالبان خون حسينبنعلي(عليهما السلام) هستيد اين صلاحيت را داشته باشيد, نظامي كه بخواهد طالب خون حسين(سلام الله عليه) باشد امروز آلسعود را يزيدي بدانند به فكر يمن و يمني بيچاره بيفتد اين بايد اين اركاني را كه حسين(سلام الله عليه) معرفي كرد اين را هم بفهمد, باور كند و عمل كند و ادامه بدهد. در قرآن كريم فرمود علما يك وظيفهاي دارند توده مردم يك وظيفهاي دارند اين وظيفهاي كه توده مردم دارند علما هم در اين وظيفه سهيماند علما بايد مظهر بقيّةالله باشند مستحضريد الله هو الباقي مطلق و محض است وجود مبارك وليّ عصر بالاصاله بقية الله است اما وقتي وجود مبارك امير بيان ميگويد «العلماء باقون ما بقي الدهر» تا روزگار هست علما هستند فرمود آن علمايي كه «وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَي الْعُلَمَاءِ أَنْ لا يُقَارُّوا عَلَي كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لا سَغَبِ مَظْلُومٍ» آنها ماندنياند آنها كه قبل از مرگ مُردهاند «ذلك ميت الاحياء» او كه باقي نيست آن علمايي كه به اين پيام رسمياش گوش داده باشد «أَنْ لا يُقَارُّوا عَلَي كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لا سَغَبِ مَظْلُومٍ» او اگر بيكار ميبيند, شغل نميبيند, معتاد ميبيند و ناله نميكند و فرياد نميزند او عالِم نيست قَرر نميگيرد.
به ما گفتند شما بقيةالله باشيد يعني عنصري باشيد كه خدا شما را نگه بدارد علما در فرهنگ قرآن و دين بقية اللهاند در بخشهاي پاياني سوره مباركه «هود» ميبينيد (فَلَوْ لا كانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِكُمْ أُولُوا بَقِيَّةٍ يَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسادِ) چرا بقيةاللههايي نبودند كه مردم را از زشتي باز بدارند اين كلمه (أُولُوا بَقِيَّةٍ) اگر بار علمياش بيشتر از بقيةالله نباشد كمتر نيست فرمود چرا علما ماندگار نشدند كه جلوي فساد را بگيرند اگر عالمان دين به دين عمل كنند آنطوري كه دين گفته است ميشوند بقيةالله, اينها ميشوند وليّ بقاء, ميشوند اولوا بقيه نظير (أُولِي الْأَلْبابِ), نظير (أُولِي الْأَبْصارِ) پس اين راه باز است. راه ماندني شدن باز است, راه باقي ماندن باز است اين راه باز است اين وظيفه علماست.
اما وظيفه توده مردم: يك بخشي از آيات قرآن ما را به عقل و علم و تقوا دعوت ميكند كه آن بخش فراوان هست اما در بخشهاي اجرايي كه بخواهد كار حسين بن علي(سلام الله عليهما) را بكند بخواهد عاشورايي بشود بخواهد عاشورا را زنده كند از عقلا ساخته نيست از اتقيا ساخته نيست از مؤمنين ساخته نيست نگاه كنيد تعبير آهنگين قرآن چيست؟ فرمود اين كارهاي مهم براي عقلا نيست مال (لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ) اين قوم يعقل غير از عقلاست مگر ما يك قومي يك نژادي داريم به نام نژاد عاقل اين نظير تازي و فارسي نيست يكي عرب باشد يكي عجم تا بگوييم اينها جزء قوم عاقلاند, قوم مؤمناند, قوم متقياند اين (لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ) يعني آن امتي كه قائم بالعقل باشد ميتواند حسيني باشد قائم بالايمان باشد ميتواند حسيني باشد, قائم بالتقوا باشد حسيني است اين قوم يعني قيام. آن لقب اصلي وجود مبارك وليّ عصر بقيةالله است علما بايد آن را داشته باشند آن سِمت اصلي وجود مبارك حضرت قيام است كه او با اين قيام جهان را زنده ميكند پيروان و منتظران او بايد (لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ) باشند يعني قائم بالعقل باشند نه اينكه در كلاس درس عاقلانه درس ميگويد ولي در زندگي به عقل قيام نميكند در كنار سجاده نماز اهل نماز است ولي در جامعه به ايمان قيام نميكند و دين به ما گفته است تا (لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ) نشد مشكل حل نميشود.
سخنان آیت الله جوادی آملی دیده شده درhttp://javadi.esra.ir
ای آفریدگار من
ای همه هستی من
برمن این نعمت را ارزانی دارکه :
بیش تر در پی تسلا دادن باشم تا تسلی یافتن؛
بیش تر درپی فهمیدن باشم تا فهمیده شدن؛
بیس تر درپی دوست داشتن باشم تا دوست داشته سدن؛
پس برمن نعمت “بخشیدن"را ببخش تا با آن : تسلی دهم به آن که با دلجویی اش درپی تسلی من است تاهردو تسلی بگیریم؛
بفهمم آن که ناراحتی ام را فهمیده تا هردو فهمیده باشیم؛
دوست داشته باشم آن که تسلی وفهمیدنم را دوست می داشته تا همدیگر را دوست داشته باشیم؛
خدایا چنان کن تا همه همدیگر را دوست داشته باشیم.
سلام خواهر گلم.وبلاگ زیبایی دارید.انشاالله که موفق باشید.
خوشحال میشم به وبلاگ من هم سری بزنید و نظر دهید.
التماس دعا…
سپاس از مطلب خوبتون
با سلام و احترام
ضمن تشکر و تسلیت ایام
مطلب شما در منتخب ها درج گردید.
موفق باشید.
————
http://farakhan.kowsarblog.ir/moharram2
فرم در حال بارگذاری ...