توصیه امام صادق علیه السلام با جوان کوفی 

 

کسی بعد از اعمال حج گفت بروم امام خودم را ببینم ، آمد مدینه زیارت پیغمبر و آمد در خانه امام صادق علیه السلام .
وقتی آمد دید در باز است ، آمد داخل ، ائمه اطهار همیشه جایی برای همانها داشتند ، دید اتاق شلوغ است ، گوشه ای نشست تا خلوت شد ، وقتی خلوت شد امام صادق علیه السلام صدایش کرد و فرمود : جوان نزدیک بیا .


آمد روبروی حضرت صادق علیه السلام زانو زد و امام علیه السلام فرمود خدا رحمت کند پدر تو را ، شیعه واقعی ما بود …
جوان به امام صادق علیه السلام گفت یابن رسول الله ما که هر سال نمی توانیم بیایبم مدینه یک نصیحت به ما بکنید که تا آخر عمرم پیش کس دیگری نروم . حضرت فرمود : « علیک بالصدق الحدیث و اداء الامانت ؛ آدم راستگویی باش و آدم امینی باش »


کذاب و خائن نباش . اگر برگردی کوفه و زبانت ، زبان صدق باشد نه زبان ریا ، نه زبان ریا و …

امام فرمود ؛ اگر اهل زبان صدق باشی و امین« تشارک فی اموال الناس » همه عشق می ورزند که با مالشان تو را یاری برسانند . یعنی تو را آنقدر دوست دارند که نمی گذارند دستت خالی باشد چون همه اهل صدق و امین را دوست دارند .

 

 

سخنان شیخ حسین انصاریان

۴:۵۲

   چهارشنبه 28 تیر 13962 نظر »

دیدن خدا ….

 

 دیدن خدا

 

نقل است که یکی پیش امام صادق علیه السلام آمد و گفت : خدای را به بنمای . گفت ؛ آخر نشنیده ای که موسی را گفتند« لن ترانی» . گفت : آری ! اما این ملت محمد صلی الله است که یکی فریاد می کند «رأی قلبی ربی  » دیگر نعره می زند که « لم اعبد ربأ لم اره » .

 

صادق علیه السلام گفت : او را ببندید و در دجله اندازید ، او را ببستند و در دجله انداختند ، آب فروبرد ، باز برانداخت . مرد گفت : یا ابن رسول الله الغیاث الغیاث .

 

صادق علیه السلام گفت : ای آب فرو برش ، باز برآورد ، مرد گفت :یا ابن رسول الله الغیاث الغیاث . 

 

صادق علیه السلام گفت ؛ فرو بر . همچنین چند بار آب را می کفت فرو بر ، که فرو می بر چون بر می آورد می گفت :یا ابن رسول الله الغیاث الغیاث . چون از همه نومید شد و وجودش همه غرق شد و امید از خلایق منقطع گردید این نوبت که آب او را برآورد گفت : الهی الغیاث الغیاث . 

 

صادق علیه السلام گفت : حق را دیدی ؟

مرد گفت : تا دست در غیب می زدم در حجاب بودم چون به کلی پناه به او بردم و مضطر شدم روزنه ای درون دلم گشوده شد آنجا را نگریستم و آنچه را می جستم دیدم . و تا اضطرار نبود آن نبود که « امن یجیب المضطر اذا دعاه » 

 

صادق علیه السلام گفت : تا صادق می گفتی کاذب بودی اکنون آن روزنه را نگاه دار که جهان خدای بدانجافروست .

و گفت : هر که گوید خدای بر چیزیست یا در چیزیست یا از چیزیست او کافر است ..

 

 

دیده شده در کتاب تذکره الاولیا ، فرید الدین عطار نیشابوری ، مصحح احمد آرام ، نشر پاکتاب ، باب اول ، ص ۳۴ .

   سه شنبه 27 تیر 1396نظر دهید »

عرفان شیعه طبق استناد ملاصدرا 

 

مجازات گنهکاران

 

 

عده ای بر این عقیده اند که خداوند بندگان گنهکار  خود را مجازات نمی کند و عقیده به عذاب اخروی از طرف خداوند ندارند . به عقیده عده کثیری از صوفیان و عارفان از جمله شیخ محمود شبستری عقل قبول نمی کند خداوند که بنی آدم را آفریده و از سرنوشت او اطلاع داشته و دارد و در اولین لحظه خلقت می دانسته که انسان چه خواهد کرد او را مجازات نماید .

 

ملاصدرا با اینکه عقیده به وحدت وجود دارد مجازات گناهکاران را  در سرای دیگر ، امری محقق می داند و می گوید : عزیز بودن بنی آدم نزد خداوند به مناسبت این که خالق و مخلوق یکی است دلیل بر این نمی شود که خداوند بنده گنهکار را مجازات ننماید ، همچنان که ما اعضای بدن خود را دوست می داریم اما وقتی یک عضو مبتلا به شقاقلوس گردید آن را قطع می کنیم و در خاک دفن می نماییم .

 

خداوند هم با این که بندگان خود را دوست می دارد زیرا همه از او هستند ، وقتی ببیند که بنده ای برخلاف رای و فرمان او رفتار می کند وی را به مجازات می رساند .

 

 

دیده شده در کتاب ملاصدرا فیلسوف و متفکر بزرگ اسلامی ، هانری کربن ، ترجمه ذبیح الله منصوری ، ص ۳۲۰ 

   یکشنبه 25 تیر 1396نظر دهید »

انواع کسب 

 

 

در قرآن كريم چند كسب مطرح است يك سلسله كسب‌هاي اعتباري است كه آن مسكوب در اختيار كاسب است، يك سلسله كسب‌هاي حقيقي است كه آن مكسوب, حاكم بر كاسب است. آن كسب‌هاي اعتباري كه كاسب, حاكم بر مكسوب است كسب مال است كه انسان مالي يا عين يا منفعت يا انتفاعي را كسب مي‌كند چه زن, چه مرد. قرآن كريم فرمود: « لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْن ؛ سوره نسا آیه ۳۲ » يعني مرد هر كسبي كرد مال اوست, زن هر كسبي كرد مال اوست؛ مالي را, مغازه‌اي را, خانه‌اي را, مرتع و مزرعي را كسب كرد چون يك امر اعتباري است يك امر حقيقي نيست در اختيار كاسب است مي‌تواند بفروشد, اجاره بدهد, هبه كند; يعني آن كس كه كسب كرد اختيار مكسوبِ خود را دارد «لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ » مالي را كه آدم كسب كرد در اختيار اوست؛ اما يك سلسله مسائلي است كه اگر كسب كرد خودش در اختيار آن مكسوب قرار مي‌گيرد.

 

 اينكه در سوره مباركه فرمود: «لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُم مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ ؛ سوره نور آیه ۱۱ » اگر كسي ـ معاذ الله ـ بيراهه رفت گناهي را كسب كرد به يك اخلاق بد عادت كرد؛ به دروغ, به خيانت, به حرام, به اعتياد ـ معاذ الله ـ عادت كرد، اين را كسب كرد؛ قبلاً كه نداشت اين صفت را بعد كسب كرد، اين خُلق را كسب كرد، وقتي كه به دنيا آمد كه اين خُلق را نداشت اين صفت را كه نداشت، الآن كه اين صفت را كسب كرد خود اين كاسب در اختيار اين مكسوب است، به هر سَمتي كه اين صفت بخواهد ببرد مي‌رود، چون عادت كرد.

 

ساده‌ترين كارش عادت به سيگار است، اين عادت را او كسب كرد قبلاً كه نداشت، الآن گرفتار اين عادت است، ساده‌ترين و آسان‌ترين حرف او اين است. اگر ـ خداي ناكرده ـ  به حرام عادت كرده به گناه عادت كرده، چشم او, گوش او, زبان او در اختيار مكسوب است. اين «لام» در قرآن كريم همه جا به يك معنا نيست. اينكه در سوره «نساء» يا مانند آن مي‌فرمايد: «لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ» كاسب اختيار دارد، مال در اختيار كاسب است؛ ولي اگر ـ خداي ناكرده ـ صفت بدي را كسب كرد، اين كاسب در اختيار مكسوب است كه فرمود: «لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُم مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ»

 

مرحوم ابن‌بابويه قمي(رضوان الله عليه) در كتاب شريف توحيد از وجود مبارك حضرت امير(سلام الله عليه) نقل مي‌كند که كسي به حضرت عرض كرد چرا من نمي‌توانم نماز شب بخوانم؟ گاهي شب‌هاي بهار كوتاه است؛ اما شب‌هاي زمستان كه خيلي طولاني است، آدم از خواب خسته مي‌شود؛ عرض كرد چرا؟ فرمود: «قَيَّدَتْكَ ذُنُوبُك‏»  اين گناهِ روز، دست و پايت را بست، «قَيَّدَتْكَ ذُنُوبُك‏».

 

 بنابراين ما دو نحو كسب داريم: كسبي كه كاسب مسلّط است و كسبي كه آن مكسوب مسلّط بر اين كاسب است و اگر كسي ـ خداي ناكرده ـ يك كسب حرامي داشت يعنی به وصف بدي عادت كرد راه براي توبه باز است توبه را مي‌گويند آب توبه، نه يعني نزد يك روحاني برويد يك استكان آب دم بزند بخوريد؛ خود توبه, آب است، «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّي وَ أَتُوبُ إِلَيْه‏»  اين آبشار است، آبِ توبه يعني همين! «تُبت اليك» اين آبشار است، نه اينكه برويم نزد كسي يك ليوان آب بخوريم يا يک بطری آب ببريم آنها هم يك عادت است بد نيست؛ اما رو به قبله بودن و آب توبه و اينها نيست، خود «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّي وَ أَتُوبُ إِلَيْه‏» اين آبشار است و انسان را پاك مي‌كند، خدايا آمدم، لازم نيست حرف بزني, لازم نيست بگويد «استغفر الله»، با يك اراده جدّي تخلّل‎ناپذير بگويد خدايا آمدم؛ اين مي‌شود پاک، می‎شود آبشار.

 

پس اين‌طور نيست كه اگر كسي ـ خداي ناكرده ـ يك صفت بدي كسب كرد نتواند نجات پيدا كند اين طور نيست. پس ما دو نحو كسب داريم: يك كسب اعتباري داريم كه كاسب مسلّط است؛ يك كسب حقيقي داريم چون اين صفت يك امر حقيقي است يك امر اعتباري كه نيست اين مكسوب, مسلّط بر انسان است. اين كسب‌ها براي ما كاملاً فرق دارد راه دارد كه انسان كاملاً اصلاح شود و برگرداند.



جلسه درس اخلاق آیت الله جوادی آملی ، ۲۲/۴/۹۶. دیده شده در سایت رسمی آیات الله جوادی آملی

 

   شنبه 24 تیر 1396نظر دهید »

خیر و سعادت خانواده 

 

 

حضرت پیغمبر صلی الله و علیه و آله می فرمایند : « اذا اراد الله ُُ باهلبیتٍٍ خیراً فقههم فی الدین و رزقهم ا الرفق فی معیشتِهم و وَقٔرَ صغیره کبیرهم » 

 

یعنی ؛ « وقتی خداوند متعال خیر و سعادت یک خانواده را بخواهد این سه موضوع را در آن خانواده پدید می آورد :

 

۱_ اعضای آن خانواده را در احکام دین بصیر و بینا می گرداند .

 

۲_ با حساب و تدبیر گام برداشتن در راه زندگی اقتصادی را نصیب آنها می کند تا هرگز در راه اسراف و تبذیر امسال خود گام نگذارند و نیز محتاج نکنند و نیز مخارج خود را با درآمد حلال خود تنظیم کنند تا از حد اعتدال تجاوز نکنند و به ورطه حرام نیفتند .

 

۳_ کوچکترهای آنها ، بزرگترشان را احترام کنند .

 

 

دیده شده در کتاب جایگاه بانوان در اسلام ، به قلم مرجع عالیقدر حضرت آیت الله حسین نوری همدانی ، انتشارات مهدی موعود ، ص ۴۷۴.

   پنجشنبه 22 تیر 13961 نظر »

 

آیا دیدن وضع مطلوب برای اعتراض به وضع موجود لازم است ؟

 

معنای انتظار

 

 

ممکن است گفته شود که وضع مطلوب را در نظر گرفت و به خاطر مقایسه آن با وضع موجود ، اعتراض به وضع موجود را در دل ایجاد نمود . این سخن بسیار درستی است اما گاهی بدون دیدن یا تصور کردن وضع مطلوب هم می توان به وضع بد موجود اعتراض داشت . چون روح انسان وقتی در حال تعادل است حتی بدون مقایسه هم می تواند بد بودن اوضاع را درک کرده و از آن احساس ناراحتی کند .

 

درحال اعتراض هم می تواند متفاوت باشد و طبیعتا هر چه از شدت اعتراض کاسته شود قدرت انتظار فرد هم کاهش خواهد یافت ، زیرا انتظار به حالتی اطلاق می شود که شدت و حدتی در آن مشاهده شود . شدت اعتراض هم می تواند آنقدر زیاد باشد که به تحول خواهی بیانجامد ؛ و یا آنقدر کم باشد که در حد درخواست تغییرات جزیی باقی بماند . مسلما هر کدام از این دو صورت ، حالت خاصی از انتظار را موجب خواهد شد .

 

اگر اعتراض ، به اساس وضع موجود باشد و اشکال به وضع موجود فراگیرتر و ریشه ای تر از آن باشد که با اصلاحات سطحی و مختصر قابل برطرف شدن باشد ، « اعتراض » نیز شدیدتر خواهد بود و انتظار را شدت خواهد بخشید .

 

 

دیده شده در کتاب انتظار عامیانه عالمانه ، عارفانه ، علیرضا پناهیان ، نشر بیان معنوی ،ص ۹۰

 

   جمعه 16 تیر 1396نظر دهید »

کشف عناصر انتظار 

 انتظار

 

همه انسانها به سادگی می توانند « احساس انتظار » را در وجود خویش تجربه کنند درک این احساس ، کار دشواری نیست چیزی که هست ، احساس انتظار با توجه به چیزی که هستیم حالات و درجات گوناگونی به خود می گیرد .

 

برای درک بهتر مفهوم انتظار می توان عناصر تشکیل دهنده آن را شناخت و با این روش ، تعریف دقیق تری از آن به دست آورد . هر منتظری می تواند با تامل در انتظار خود، دریابد که چه عوامل و ویژگی هایی در کنار هم جمع شده اند تا احساس انتظار در او پدید بیاید.

 

مقدمه پدید آمدن احساس انتظار فرج ، اعتراض به وضع موجود است ، کسی که از وضع موجود راضی است ، نمی تواند منتظر وضعیتی دیگر که بهتر است باشد . این اعتراض هر چند ممکن است مقدمه خارجی انتظار محسوب شود نه عضو درونی آن اما به دلیل نقش حیاتی و مهمی که در شکل گیری انتظار دارد ، آن را اولین عنصر انتظار بر می شماریم .

 

انسان باید به وضع موجود اعتراض داشته باشد والا نمی تواند منتظر باشد حتی کسی که وضع موجودش با مقدار مختصری تغییر ، بهبود می یابد  و به وضع موجود معترض نیست ، نمی تواند به حد انتظار برسد و منتظر تغییر وضع مطلوب باشد . این اعتراض در هر درجه ای که باشد از تنفر نسبت به آنچه هست تا علاقه شدید به آنچه نیست و باید باشد عنصر اول  انتظار محسوب می شود .

 

دیده شده در کتاب انتظار عامیانه عالمانه ، عارفانه ، علیرضا پناهیان ، نشر بیان معنوی ، ص ۸۷.

   پنجشنبه 15 تیر 1396نظر دهید »

سوالات نکیر و منکر در شب اول قبر

 

من ربک : الله جل جلاله
من نییک : محمد نبیک صلی الله

من امامک : علی امامک


حضرت زهرا سلام الله وقتی امیرالمومنین علیه السلام ایشان را دفن کرد ؛ نکیر و منکر از ایشان پرسیدند ؛ من ربک : حضرت زهرا سلام الله جواب دادند : الله جل جلاله .
پرسیدند : من نبیُک : حضرت زهرا سلام الله فرمودند : پدرم . « ابی نبیک : پدرم نبی من است »
پرسیدند؛ من امامُک : جا دادند همین جوانی که بالای قبر من است امام من است .

 

خدا کند ما خوب جواب دهیم اگر نتوانیم خوب جواب دهیم چه کنیم ؛ اولا موقع مردن لال نمیریم و شهادتین را بگوییم و دعای عدلیه را بخوانید و حفظ کنید …

 


مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی .

دانلود کنید

۲:۳۳

   چهارشنبه 14 تیر 1396نظر دهید »

حسادت :

 

پیامبر گرامی اسلام می فرماید :« کل بنی آدم حسود : همه آدم ها حسود هستند .»

انسان حسادت او به او ضرر نمی زند تا اینکه زبان و رفتارش را بر طبق رفتارش نچرخاند .اگر حسادت در دلت جوشید به آن بی اعتنا باشید تا خفه شود .طبق حسادت حرف نزن .طبق حسادت ابرو هم بالا پایین نکن .طبق حسادت عمل نکن . در روایت هست طبق حسادت نصیحت نکن .

حسادت صفت بعضی ها نیست همه درگیر حسادت هستند .

 

 

سخنان استاد پناهیان شنیده شده .


موضوعات: متقین, عرفا و علما
   سه شنبه 13 تیر 13961 نظر »

مکان های استجابت دعا 

 

مکانهای استجابت دعا

 

مکان خاصی را در منزل اختصاص دهید برای عبادت ، آن مکان مکان ویژه می شود و آن مکان محل استجابت دعا است و وقتی خواستید دعا کنید در آن مکان دعا کنید .


قبرستان مسلمین نیز محل استجابت دعاست .سر مزار پدر و مادر مکان استجابت دعاست .حرم های معصومین علیهم السلام مکان استجابت دعاست .


حرم نورانی علی ابن موسی الرضا علیه السلام مکان استجابت دعا به صریح روایت و همچنین حرم نورانی سید الشهدا علیه السلام که فرمود: « و اجابت الدعا عند القبه : در این مکان اگر دستی به دعا بلند شود این دست به نا امیدی بر نمی گردد »

 

بعضی روز ها هم هست روزهای برگزیده است ؛ مثل روز نیمه رجب ، روز نیمه شعبان ، روزیست و هفتم ماه رجب ، روز عرفه ، روز عید قربان ، روز عید غدیر ..اینها روز برگزیده است که گفته شده به این روزها اهمیت دهید .


بعضی شب ها هم شبهای برگزیده است مثل شب جمعه ، شبهای قدر که شب های برگزیده سال است ، دستور داریم در طول سال چند شب را احیا بدارید و بیدار بمانید که یکی از آنها شب نیمه ماه رجب است بیست و هفتم ماه رجب ..

 

برخی ساعات هم هستند که خاص هستند زمان استجابت دعاست مثل ؛ نیمه شب شرعی، سحرها عموما لحظات استجابت دعاست ، اینقدر سحرها مهم است ، نزدیک زوال ظهر روز جمعه یعنی نیم ساعت به اذان ظهر مانده را زوال روز جمعه گویند ،غروب روز جمعه ، غروب نیمه ماه رجب ، زمان استجابت دعاست ،زمان نزول باران زمان استجابت دعاست ، زمانی که فرزند نگاه با محبت به پدر و مادر دارد زمان استجابت دعاست ، بعد از نماز واجب فوری به سجده روید که زمان استجابت دعاست ..


زمانهای استجابت دعا را از دست ندهید …

 

سخنان حجت الاسلام مومنی ، شنیده شده ،

   شنبه 3 تیر 1396نظر دهید »

1 ... 18 19 20 ...21 ... 23 ...25 ...26 27 28 ... 71

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 5703
  • دیروز: 16217
  • 7 روز قبل: 51962
  • 1 ماه قبل: 58269
  • کل بازدیدها: 1632296
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 15
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 16
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 21
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1